فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
آتمن و برهمن در ...
حوزههای تخصصی:
کهن ترین سند پزشکی در روانشناسی چهره«در شعر فارسی»
حوزههای تخصصی:
شناخت انسان، از طریق چهره به پنج هزار سال پیش برمی گردد. چینیان هم دو هزار سال قبل از روی چهره پیشگویی می کردند. در بین فلاسفه و حکمای یونان، بقراط، ارسطو، افلاطون، رواقیون و جالینوس در زمینه شناخت چهره نظریه هایی را ابراز داشتند، ولی نخستین برداشت علمی در زمینه شناسایی چهره توسط «یوهان لاواتر»، دانشمند سوئیسی قرن نوزدهم صورت پذیرفت. در حوزه اسلام، غزالی به این پدیده توجه داشت و به همین دلیل دانش را دو شاخه می پنداشت: یکی علوم «نظری» که از حقایق اشیا صحبت می کرد و دیگر علوم «معامله» که رفتار انسان را مورد توجه قرار می داد. ابن سینا، حکیم مسلمان هم اعتدال را در جوارح انسان بررسی کرده و سخنی از حضرت پیامبر اعظم(ص)را مبنا قرار داده است که «اطلبو حوائجکم عند حسان الوجوه». فارابی از آرای افلاطون و ارسطو میانگینی به دست می دهد و وجوه اشتراک آنها را بیان می کند. جوادی آملی، عالم معاصر شیعی به آیه شریفه قرآن توجه دارد که: «خلق السموات و الارض بالحق و صورکم فاحسن صورکم و الیه المصیر». در غرب، دانشمندان اروپایی و امریکایی قرن هیجدهم و نوزدهم به اَشکال ظاهری جمجمه توجه کردند. آنها ساختمان فیزیکی بدن را مولود چگونگی رفتارهای جسمی تصور می کردند و خصوصیات انسان را از این طریق بیان می داشتند تا جایی که «لمبرزو» پزشک و جرم شناس ایتالیایی، رفتار مجرمانه را حاصل مبانی ژنتیکی تلقی می کرد. یونگ نیز برای شناخت انسان از طریق چهره، افراد را به درون گرا و برون گرا، استوار و نااستوار تقسیم می کند. «سیگودمک اولیف» روان شناس نامدار معاصر فرانسوی در پایان سده نوزدهم چهره را به «ماه چهر»، «درخت چهر»، «چهره نوری» و «آهن چهر» تقسیم کرد و علل آن را عوامل ذهنی و گوارشی می دانست. اما در ایران نخستین شخصیتی که به شناخت چهره توجه کرده، حکیم میسری است. حکیم در دانشنامه منظوم خود اندام، ارکان چهره و مزاجهای افراد را عامل یا نشانه ویژگیهای روانی و رفتاری قرار می دهد و پیرامون آن بحث می کند که در متن تحقیق به آن پرداخته شده است.
پژوهشی در تئوری و کارکرد طنز مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشروطه و ادبیات آن، تحوّلی در ادبیات فارسی پدید آورد که از لحاظ مخاطب، کارکرد، تنوع و زبان، تفاوت چشمگیری با ادوار گذشته ادبیات ایران دارد. در خلال تحولی عظیم، نثر به سلطه طولانی شعر پایان بخشید، اما مهمترین تحول را می توان در زبان و عناصر آن مشاهده کرد. زبان، نقاب فرهیختگی و ادبیات را کنار می زند و همراه با جریان زمان و مکان آزادانه نفس می کشد. یکی از مهمترین تحولات زبانی و ادبی ایـن دوره، گرایش به طنز پردازی است. در این مقاله، سعی شده است با توجه به ادبیاتِ جامعه گرای مشروطه، نخست مفهوم طنز و عناصر اصلی آن و سپس تئوری و کارکرد های طنز از دیدگاه اجتماعی بررسی گردد. حاصل این پژوهش ارایه تئوری نوینی به نام «طنز و گسل اجتماعی» است. این تئوری، طنز را حاصل شکاف اجتماعی بین گروه ها و طبقات اجتماعی یک جامعه با هم و یا در سطح جهانی، شکاف فکری جوامع با یکدیگر می داند و به بررسی جوانب مختلف آن می پردازد.
نوروز مسافر هزاره ها
ادبیات زیباشناسانه نزد افلاطون و ابن العربی (عنوان عربی: الأدب الجمالی عند أفلاطون، وابن عربی)
حوزههای تخصصی:
جست وجوی زیبایی، پیشه پیشین انسان ها بوده است و آدمیان در اعصار دوردست و قرون گذشته، با روی آوردن به عرصه هنر و زیبایی، جاودانگی را جانمایه خویش ساخته اند. گویی از آن هنگام که بشر، اندیشیدن و عاطفه ورزیدن را آغازیده، هنرنمایی و روی آوری به زیبایی، خواه در شعر، یا در ادبیات، فلسفه، پیکرتراشی و کارهایی از این دست را نیز آغاز کرده است.درباب «حقیقت زیبایی»، پرسش های گوناگونی را می توان مطرح کرد. افلاطون -آن حکیم فرزانه، فیلسوف بی بدیل یونان و شاگرد سقراط- در جای جای آثار خویش، از هنر و زیبایی سخن گفته است. وی پایه گذار و در واقع طلایه دار بسیاری از مباحث عمیق فلسفی است. معرفت شناسی ابن عربی به گونه ای است که پایگاه معرفت را آن گونه که در نزد حکمای مشا متداول بوده است، به مرکز دیگری منتقل می کند؛ یعنی نزد حکما و فلاسفه.چکیده عربی:اعتبر الیونانیون والرومیون القدماء، ثلاثة أمور داعیة لهدوء الإنسان: «الحقیقة»، و «الخیر»، و«الجمال» ظهرت «العلوم» جرّاء بحث الإنسان عن الحقیقة، کما ظهرت «الأخلاق» بعد أن فتّش الإنسان الخیر، وأخیرا ظهر «الفنّ» أثناء البحث عن الجمال.تقودنا حقیقة الجمال نحو الإجابة عن أسئلة کثیرة. تحدث الفیلسوف الکبیر أفلاطون بوصفه مؤسس معظم المباحث الفلسفیة العمیقة، عن الفن واستطاع أن یفتح آفاقا جدیدة فی العلوم الفلسفیة، التی کانت تبحث عن حقائق الأمور حتی ذلک الوقت، کما استطاع هذا الفیلسوف أن یطرح المباحث المعرفیة، والجمالیة لأول مرة. ومن ناحیة أخری قام ابن عربی بنقد الفلسفة، وحاول الحط من درجة الإدراک الإنسانی، من العقل إلی المباحث الکلامیة، وذلک لأنه لایعیر اهتماما بالعقل الفلسفی، ومن هذا المنطلق یری أن العقل، والفلسفة، لیسا صالحین للحدیث عن الفن، وهذا الأخیر فی رأیه من الأمور الإلهیة وعلی مستوی إعجاز الأنبیاء.
جشن تیرگان
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی وحدت وجود در اوپانیشاد و مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شباهت بین تصوف اسلامی با عرفان دیگر اقوام جهان، بی شک در خور توجه بسیار است، اگرچه ویژگی های مشترکی در تجارب عرفانی جهان است، نباید انتظار داشته باشیم که همیشه و همه جا با کلمات مشابهی بیان شده باشد، اما وقتی می بینیم مضامین و حتی تمثیلات مورد استفاده در اوپانیشاد و مثنوی درباره موضوعات مختلف مشابه ودر بعضی مواقع کاملا یکسان است، حیرت خواهیم کرد.در این مقاله مفهوم عرفانی وحدت وجود در اوپانیشاد و مثنوی مورد تطبیق قرار گرفت، در کار تطبیق تلاش به موارد مهم آن اشاره شود، اما هرگز همانندسازی مد نظر نبود بلکه تناسب ها مورد توجه قرار گرفت، این تناسبات آشکار کننده نکات ظریف غیر منتظره ای است. زیرا دو مکتب در مجموع خود بینشی مشابه از موضوعات اصلی متافیزیک دارند.
ویژگی های حکایات موسیقایی در آثار عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکایات موسیقایی در آثار عطار، حکایاتی است که بافت و ساختاری موسیقایی دارند و برای طرح و درک مبانی و مفاهیم عرفانی، امکانی مهم به شمار می روند. بررسی تعامل عرفان و موسیقی از منظر منظومه های عطار و نیز تذکره الاولیا، فضا و دیدگاه های موسیقایی عطار را نیز مشخص می کند. در منظومه ها و تذکره الاولیاء عطار، 19 حکایت موسیقایی ذکر شده که در این میان، الهی نامه با 9 حکایت موسیقایی بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است. حکایات منثور در تذکره الاولیا، شش حکایت مستقل اند که منظومه ها فاقد آنند. در حالی که بیشتر حکایات موسیقایی منظومه ها در تذکره الاولیا بارها ذکر شده است. درون مایه حکایات موسیقایی متضمن درک باطن نغمات و حقیقت نفخه الهی و مرافقت و پذیرش اهل موسیقی از دیدگاه مثبت اندیش عرفانی است.
سیمای نماز در مثنوی معنوی با استناد به آیات و روایات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گرایش های دینی در مثنوی چندان گسترده نیست که بتوان مولوی را به مثابه دانشمندی دینی فرض کرد که در مثنوی خود به شرح و تفسیر آیات و روایات پراخته است، اما گسترده معلومات مولوی شامل مسایل فقهی هم می شود.یکی از مباحثی که مورد توجه ایشان واقع شده، بحث نماز است. ضرورت عبادت و نماز و مقدمات و شرایط قبولی و کمال و ارکان و واجبات و برخی اسرار نماز و نماز جماعت و نماز جمعه و برخی احکام دیگر فقهی نماز، که مبتنی بر شریعت می باشد، در این مقاله از دیدگاه مولانا مورد بررسی، و استنادات قرآنی و روایی آن ها مورد اشاره واقع شده است.
جشن مهرگان
حوزههای تخصصی:
بررسی ریشه شناختی دو جاینام در استان همدان (نهاوند و آدراپانا)
حوزههای تخصصی:
نام های جغرافیایی مجموعة بزرگی از واژگان هستند. این نام ها که در طول
نامیده می شوند. بررسی جاینام ها از (Toponym) قرن ها پدید آمده اند، جاینام
آن روی اهمیت دارد که می تواند در آشکار ساختن بسیاری از حقایق تاریخی
پنهان که جز نام، اثری از آنها به جای نمانده است پژوهشگران را یاری دهد .
جاینام ها به عنوان واحد های زبانی در معرض همة تغییراتی هستند که در حوز ة
زبان روی می دهد. در بررسی جاینام ها کوشیده می شود بر پایه رو ش های
زبان شناسیِ تاریخی- تطبیقی و با توجه به اطلاعات تاریخی و جغرافیایی مربوط
به مکا نها، ریشه شناسی جامعی از این واژگان عرضه شود.
« آدراپان ا » و « نهاوند » این مقاله به بررسی تاریخی-ریشه شناختی دو جاینام
در استان همدان پرداخته است. نتیجه این بررسی نشان دهند ة ارتباط میان
جاینام باستانی نسا و نام شهر نهاوند و کمک به آشکار شدن مکانِ جاینام های
باستانی نسا و آدراپانا در سرزمین ماد است که از دیدگاه باستان شناسی و
جغرافیای تاریخی نیز اهمیت دارد.