ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۹۴۰ مورد.
۴۰۲.

تصاویر بلاغی خورشید در شاهنامه و بازتاب اسطوره مهر در آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مهر شاهنامه اسطوره صور خیال تصویر بلاغی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷۰
این مقاله نشان می دهد که اسطوره مهر به عنوان یکی از عناصر مهم خیال شاعرانه می تواند زمینه های ساخت تصاویر بلاغی، استعاری و تشبیهی را برای شاعر فراهم نماید. نویسنده کوشیده است روایت های اساطیری مهر را با مصادیق هنری آن در شاهنامه تطبیق دهد. مهر در شاهنامه صورت خیال شاعرانه و رنگ ادبی و اعتلای هنری و زیباشناختی یافته است. سایه روشن های سنت پرستش و ستایش مهر و آیین میتراییسم و آراسته شدن مهر به اوصاف انسانی در تصاویر استعاری و بلاغی، به ویژه در ترسیم طلوع و غروب، در شاهنامه مشهود است. پرندگان اساطیری نیز در ساخت تصاویر بلاغی نقش موثری دارند. در این مقاله سعی شده است خلاقیت هنری فردوسی در حوزه تصویرسازی بر مبنای اسطوره مهر بررسی و تحلیل قرار شود.
۴۰۳.

تودرتویی صور خیال در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تشبیه استعاره صور خیال کنایه تناسب پارادوکس ایهام

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
تعداد بازدید : ۳۶۸۴ تعداد دانلود : ۱۵۵۵
ذهن حافظ غالبا در ابداع صور خیال، ترکیب گر است، یعنی صور خیال برگرفته از طبیعت را - با نام و نشان، و رنگ و بویی که دارند - در زمینه متنی مناسب کنار هم می نشاند و تابلوهای خیال انگیز «به تحریر کارگاه خیال» پدید می آورد که همه مناظر را در آن باید یک جا تامل کرد و گرنه در نگرش انتزاعی، نازک خیالی های خواجه در ایجاد تناسبات میان آن پرده های خیال، از نظر به دور می ماند. از آن جا که حافظ پژوهان - تا آن جا که ما می دانیم - هر یک از صور خیال را بطور انتزاعی مورد بررسی قرار داده و از ظرایف و دقایق ترکیبی آن به تسامح گذشته اند، در این مقاله سعی شده که تودرتویی صور خیال در شعر حافظ، در ابیاتی چند با نگرش ترکیبی مورد بررسی قرار گیرد.
۴۰۵.

بازنگری مبانی علم معانی و نقد برداشت های رایج آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظریه ادبی سنتی زبان شناسی و ادبیات بلاغت مقتضای حال علم معانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷۶
آمیختگی و اختلاف سطح علمی در شروح و متون درسی علوم بلاغی و بخصوص علم معانی به دلیل فقدان چهارچوب علمی روشمند و نداشتن تعریف درست و دقیقی از مبانی آن، جایگاه این شاخه علمی را در میان علوم زبانی و ادبی تضعیف کرده و کارآیی های بالقوه آن در ادراک و تحلیل مسایل زبان و ادبیات را پنهان نموده است. این مقاله بر آن است که با تحلیل منطقی تعریف علم معانی و نقد و بررسی برداشت های مختلف از آن و با استفاده از روش شناسی و آموزه های زبان شناسی جدید و تعمق در شیوه های مرسوم ادبی، به برداشتی نو و کاربردی تر از علم معانی برسد. از این رو، پس از نقد برداشتهای سنتی از تعریف علم معانی، به بحث پیرامون مفهوم درست مقتضای حال می پردازد و از این طریق، ابتدا به ارتباط بنیادین صناعات ادبی و علم معانی توجهی تازه دارد و سپس از طریق نمونه های مختلف که برخی از آنها تازگی دارند، چگونگی تناسب سخن با موضوع را در سطوح گوناگون خط، آوا، واژگان و جمله بررسی می کند.
۴۱۰.

علم بیان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خیال دلالت بلاغت بیان بدیع معانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۸۷ تعداد دانلود : ۳۸۱۵
علوم بلاغی که در آغاز با تامل و تدبر در قرآن و حدیث و اشعار عربی پدید آمد، شامل سه علم عمده معانی، بیان و بدیع می شود. معانی و بیان زیر ساخت بلاغت است، در حالی که بدیع به جهات روبنایی آن توجه می کند. از سوی دیگر، محدوده علم بیان و بدیع ادبیات و شعر و محدوده علم معانی زبان است. در حوزه علم بیان، بحث مجاز مطرح می شود که به واسطه آن طرق مختلف و شیوه های گوناگون ایراد معنی واحد، همراه با اختلاف در وضوح دلالت تحقق می یابد و معنای آن استعمال کلمه در غیرمعنای حقیقی است. لازمه صورتهای گوناگون مجاز، برخورداری از عنصر خیال است و بدین ترتیب سخن غیرمخیل از حوزه علم بیان خارج می شود. در مورد ارتباط علوم سه گانه بلاغی باید گفت: علم معانی بر بیان تقدم دارد، زیرا بیان بعد از رعایت مطابقت با مقتضای حال (معانی) حاصل می شود، اما بیان بر بدیع مقدم است، زیرا بدیع از توابع بلاغت است و پس از مطابقت و دلالت ( معانی و بیان) به آن نیاز پیدا می شود.
۴۱۱.

تصویر و شیوه های توصیف در غزل نو (با تکیه بر اشعار سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمدعلی بهمنی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: توصیف غزل نو تصویرسازی بهبهانی منزوی بهمنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۵۹۳
قالب غزل از عصر رودکی تاکنون به غیر از سروده های غزل سرایان نامدار، در حافظه ما، تصاویر تکراری و کلیشه ای از عشق مجازی، توصیف اندام معشوق زمینی و ... را حک ساخته است، اما در دوران معاصر برخی از شاعران تغییراتی اساسی در تصاویر غزل ایجاد کرده اند که بی تردید سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمدعلی بهمنی، به عنوان سه زاویه مثلث غزل نو، غزل سرایانی هستند، که این امر مهم را بر عهده گرفته اند. آنها با بهره گرفتن از تصاویر بکر و تازه و با دوری کردن از تصاویر مالوف و مانوس غزل گذشته، محیطی جدید را در غزل امروز به وجود آورده اند و به غزل، حیاتی نو و جانی تازه بخشیده اند. قابل ذکر است که، آشنایی زدایی غزل سرایان معاصر، در تصاویر غزل، از سر تفنن و تفاخر نبوده است، بلکه از ضرورت مضامین تازه به این سنت شکنی دست زده اند، مضمون هایی که بدون این نوآوری ها، در قالب غزل خوش نمی نشست. داخل کردن تصاویر تازه، غزل امروز را از تازگی و بدعت بی مانندی سرشار ساخته و به غزل سرایان معاصر، به عنوان شاعرانی صاحب سبک، جایگاهی والا بخشیده است. این پژوهش بر آن است، که تصاویر و شیوه های توصیف در غزل نو را با تکیه بر اشعار سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمدعلی بهمنی، مورد بررسی قرار دهد.
۴۱۲.

تداعی و فنون بدیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تداعی شعر نو بلاغت تناسب تضاد بدیع تقسیم بندی تشابه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰۲ تعداد دانلود : ۱۸۶۶
فنون بدیعی از دیرباز مورد توجه علمای بلاغت قرار داشته و تقسیم بندی های مختلفی از آن صورت گرفته است. ابن معتز، قدامه بن جعفر، ابن رشیق و ابن سنان خفاجی، از جمله کسانی هستند که در این زمینه تلاش نموده اند. در قرن هفتم، سکاکی پس از تفکیک علوم بلاغی محسنات کلام را به محسنات لفظی و معنوی تقسیم می کند که تا قرن ها مورد توجه و استفاده قرار می گیرد. در دوران معاصر نیز شاهد تقسیم بندی ها و ملاحظات دیگری هستیم که اغلب بر پایه گذشته صورت گرفته، غیر از مواردی که مبتنی بر دستاوردهای جدید دانش زبان شناسی است. با این همه، شعر نو و بررسی بدیع در آن، ما را به طبقه بندی دیگری هدایت کرده است و آن تقسیم بندی فنون بدیعی بر اساس انواع تداعی است که در سه محور تشابه، مجاورت و تضاد شکل گرفته است. در این مقاله، پس از بررسی تاریخی تقسیم بندیهای موجود، صنایع بدیعی بر اساس انواع تداعی طبقه بندی شده است.
۴۱۳.

تداعی معانی در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی شعر حافظ اصطلاحات ادبی تداعی معانی در شعر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
تعداد بازدید : ۷۶۲۰ تعداد دانلود : ۲۸۹۲
حافظ برای گریز از تکرار در کاربرد صور خیال، که نتیجه آن چیزی جز بیهوده گویی نیست به شگردی هنرمندانه و روانشناسانه روی می آورد که در این مقاله از آن با عنوان «تداعی معانی» یاد شده است. «تداعی معانی» در روانشناسی به این معنی است که یک مفهوم، سلسله مفاهیمی را بر اساس اصل مجاورت یا مشابهت و یا تضاد به ذهن تداعی می کند. در شعر حافظ این گونه است که اجزای یک تصویر، سنتی در هم شکسته شده با یک جابه جایی به گونه ای به کار برده می شود که هر جزء، اجزای دیگری را تداعی می کند؛ برای نمونه در سنت ادبیات، زلف همیشه با تعدادی صفتهای کلیشه ای همچون پریشانی، آشفتگی، درازی، سیاهی، چین و شکن یا شماری مشبه به های تکراری مانند بنفشه، سنبل، سلسله، حلقه، مشک. همراه است، ولی حافظ برخلاف سنت در کنار زلف، درازی را به امید و یا پریشانی را به دل نسبت می دهد. در کتابهای بدیع فارسی به تداعی معانی به عنوان یک آرایه توجه نشده و تنها دکتر شفیعی کدکنی از نقش قافیه در ایجاد تداعی معانی یاد کرده است، اما در غرب بویژه در داستان نویسی به روش «جریان سیال ذهن» به این موضوع پرداخته اند. در این مقاله پس از بررسی تداعی معانی در حوزه روانشناسی و ادبیات و بیان تفاوت آن با ایهام، تناسب و ایهام تناسب، نمونه های یافته شده این آرایه در دیوان حافظ ارائه شده است. حاصل پژوهش حاصل شد، این است که هر چند نمونه های خام و ابتدایی این آرایه در دیوان شاعران قبل از حافظ و نیز معاصران وی و حتی در شعر شاعران پیشگام از جمله رودکی، کمتر دیده می شود، این نمونه ها بسیار نادر و کمیاب است حال اینکه در شعر حافظ به نسبت دیگران بسامد زیادی دارد و در شعر او هم نمونه های این جا به جایی در صفتها و مشبه به های زلف - به دلیل تعدد آنها - بیش از موارد دیگر است.
۴۱۷.

صُوَر بیانی مضاعف در شعر فارسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تشبیه استعاره مجاز کنایه صُوَر بیانی مضاعف تزاحم در تصویر تعدد و تضاعف تصاویر آرایه مضاعف طول ادراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۴۲
مقاله حاضر به منظور بررسی گونه های مختلف «صُوَر بیانی مضاعف» در شعر فارسی نگارش یافته است و قصد دارد با بررسی نمونه های به دست آمده از این صور بیانی، به تحلیل و دسته بندی آنها بپردازد. روش تحقیق در این گفتار کتابخانه ای بوده، نتایج به دست آمده، به روش توصیفی و تحلیلی طبقه بندی و ارائه شده اند. صور بیانی مضاعف، گونه هایی بسیار کمیاب از صور خیال هستند که در آن، یک صورت بیانی با یک صورت بیانی دیگر و یا با یک آرایه بدیعی ترکیب شده، تشکیل یک صورت بیانی مضاعف را می دهد. بر این اساس، صور بیانی مضاعف به دو دسته کلی تقسیم می گردد: الف) ترکیب دو صورت بیانی با یکدیگر؛ که خود دو گونه است: 1. ترکیب یک صورت بیانی با همان صورت بیانی؛ مانند: استعاره در استعاره (که به سه گونه تقسیم می شود: «استعاره در استعاره» در استعاره مصرحه؛ « استعاره در استعاره» در استعاره مکنیه؛ « استعاره در استعاره» به صورت ترکیب استعارهمصرحه با استعارهمکنیه )، تشبیه در تشبیه، کنایه در کنایه، مجاز در مجاز؛ 2. ترکیب یک صورت بیانی با صورت بیانی دیگر؛ مانند: تشبیه بعد از استعاره، استعاره در تشبیه، کنایه در تشبیه و … . ب) ترکیب یک صورت بیانی با یک آرایه بدیعی؛ مانند: استعاره در ایهام، استخدام در استعاره، ایهام در تشبیه و.... نگارنده در این مقاله، پیش از بررسی این تصاویر مضاعف با شواهدی از شعر فارسی، به تحلیل ارزش زیبایی شناختی این گونه تصاویر بر مبنای نظریات مختلف پرداخته است. این نوشتار، نگرش و دیدی « از گونه دیگر » است به دنیای صور بیانی، که می تواند دریچه ای برای کاوش های بعدی در این زمینه باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان