فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
موسیقی شعر سپید فارسی
کاربرد گونه شناسی در تعیین اصالت نسخ خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«گونه شناسی» شناخت کاربردهای زبان فارسی است درحوزه های جغرافیایی و دوره های مختلف، و تطبیق آن با متون فارسی. با سنجش مقوله های مختلف زبانی و بیانی هرمتن با متون دیگر می توان به مجموعه ای از همخوانی ها دست یافت،که همین همخوانی ها اساس کار درگونه شناسی است. بنا براصل گونه شناسی، هردست نوشت ویژگیهای زبانی و فرهنگی حوزه خویش را دارد و درصورت آمیزش آنها، ویژگیهای سبکی هرکدام از دست نوشته ها از آن ها گرفته می شود واصالت متن نهایی نیز مخدوش می گردد.
«شدت رواج واژگانی» نیز عامل دیگری است در تعیین تشابهات و تفاوت های حوز ه های زبانی متون کهن.
یش طرح و مثنی برداری سیاه قلم کار عصر قاجار (اثری از میرزا علی قلی خوئی در مجموعه کریم زاده تبریزی)
سیر اندیشه ولایت در تصوف اسلامی(بر پایه امهات کتب نثر صوفیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سیر تطور اندیشه ولایت و مباحث مرتبط با آن را بر اساس امهات کتب نثر صوفیه نشان می دهد؛ گرچه در برخی موارد از اشعار بزرگان عرصه عرفان نیز بهره می گیرد. به سبب گستردگی فضای کار، پایه تحقیق عمدتاً بر آثار نثر بوده است؛ آن هم آثاری که در حوزه جغرافیایی دو مکتب عرفانی خراسان و بغداد آن روزگار شکل گرفته اند و اگر در این میان از مکتب عرفانی ابن عربی، برخی شاگردان او و آثارشان – که مربوط به حوزه اندلس هستند – صحبت به میان آمده به این علت است که ابن عربی مهم ترین نظریه پرداز عرفان اسلامی است؛ بویژه که محور و اساس همه اندیشه ها و آثار او را مساله انسان و ولی کامل و ولایت او بر تمامی کائنات تشکیل می دهد. از جهت زمانی نیز مقاله پیدایش نخستین نظریات را در باب ولایت از قرن سوم هجری و اندکی پیش از آن را تا آغاز دوره معاصر یعنی زمان مشروطیت به شکل مجمل بررسی می کند.
مخاطب شناسی در قصاید ابن حسام خوسفی
حوزههای تخصصی:
تحلیل اسطورهها در اشعار سیاوش کسرایی (بررسی انواع، کارکردها و زمینههای باززایی و خلق اسطورهها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره¬ یکی از عناصر عمده سامان¬دهی زبان و معنای شعر معاصر است. گرچه اسطوره¬ها اساساً متعلق به دنیای باستان اند و از رهگذر روایات قدسی و مینوی، جهان¬بینی مردمان آن عصر را تدارک می¬دیده اند، در دنیای جدید و در عصر خردگرایی نیز هم چنان در ذهن و زبان انسان امروزی حضوری تأثیرگذار دارند. شاعران بنابر ذهنیت تخیلی و به جهت نیروی خیالین اسطوره¬ها، فراوان از آن تأثیر می¬پذیرند و به بازتولید و باززایی آن دست می¬زنند..هر شاعری بنابر فکر و فرهنگ خویش و زمینه¬های ذوقی و اندیشگی، به برخی از اسطوره¬ها بیشتر توجه دارد. سیاوش کسرایی به خاطر ذهنیت سیاسی و ایدئولوژیک خود و نیز بر اساس مقتضیات عصر، از برخی از اسطوره¬ها با کارکردهای خاصی بهره گرفته و گاه در شکل آنها تغییراتی نیز داده است. او حتی از برخی شخصیت¬های تاریخی اسطوره¬سازی نموده و به آنها خصلت اسطوره¬ای داده است. در این مقاله به چگونگی و چرایی باززایی و خلق اسطوره¬ها در شعر سیاوش کسرایی پرداخته ایم.
معرفی نسخه خطی «سلیم و سلمی» از عبدالرزاق بیگ دنبلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اصلی مقاله حاضر این است که، یکی از میراث های ادبی زبان و ادب فارسی را - که منظومه ای عاشقانه تحت عنوان «سلیم و سلمی» از عبدالرزاق بیگ دنبلی است - به دوست داران فرهنگ و ادب معرفی کند و گرد و غبار گذشت زمان و بی توجهی اهل ادب را از چهره آن بزداید و با ارایه گزارشی مفصل از ساختار و محتوای آن، یکی دیگر از گنجینه های پنهان فرهنگی - ادبی را در معرض دید و استفاده علاقه مندان قرار دهد. و به این طریق گامی هرچند کوتاه، در زنده نگه داشتن یکی از آثار گران سنگ عرصه زبان و ادب فارسی بردارد.
وراقی در یکصد سال گذشته
ناامیدی های م.امید (مهدی اخوان ثالث)
حوزههای تخصصی:
ماه و خورشید در شعر خاقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
«ماه» و «خورشید» از دیر باز در شعر و ادب فارسی، جایگاهی مهم و والا داشته و دمخوری خاقانی «شاعر صبح» با صورت های فلکی و بیش از همه با ماه و خورشید زبانزد سخن شناسان است. نگارنده مقاله، پس از پرداختن به پیشینه اساطیری و باز گفتن برخی باورهای آیینی و فرهنگی ایرانیان و نیز اشاره به پاره ای اعتقادات اقوام دیگر در مورد «ماه» و «خورشید»، رد و نشان آن ها را در اندیشه خاقانی جستجو کرده است.پیداست که بیان دیدگاه های شاعرانه و تصویرهای ذهنی شاعر نسبت به این دو صورت فلکی، با استناد به سروده های خود او، مستدل گردیده است.
جملات گسسته: دو مقوله متمایز یا مقوله ای واحد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ریخت شناسانه داستان «بیژن و منیژه» شاهنامه فردوسی بر اساس نظریة ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کمتر نقدی را می توان یافت که از کارکردهای ساختاری بی بهره باشد. پیشرفت های نقد ادبی معاصر، منجر به ایجاد مکتب ساخت گرایی با الهام از نظریات زبان شناسانة ""فردینان دوسوسور"" گردید. تحلیل ساختاری به ویژه بر آثار روایی یکی از شگفت ترین دستاوردهای نقد ادبی معاصر است. در حوزة داستان ها و قصه های اساطیری و حماسی، بهترین شیوة تحلیل و طبقه بندی ساختاری را در آثار ولادیمیر پراپ روسی می توان یافت. روش او طبقه بندی قصه ها و تحلیل رمزگانی هر طبقه است.
ولادیمیر پراپ مانند بسیاری از روایت شناسان دهه های اخیر، برای تجزیه و تحلیل روایت ها از تحلیل زبان شناسی ساختارگرا استفاده کرد. پراپ با بررسی مجموعه ای از صد حکایت با ترکیب بندی مشابه، ساختار یک ""شاه حکایت"" را بیرون کشید. وی پس از تجزیه و تحلیل یکصد قصه از مجموعه قصه های روسی به سی ویک خویش کاری دست پیدا کرد. وی معتقد بود این الگو را می توان در مورد سایر قصه های عامیانه و حتی رمان ها به کار برد. روش پراپ بعدها توسط محققان دیگر مورد استفاده قرار گرفت و گاهی نقدهایی بر آن وارد شد. نظام پراپ به رغم کاستی هایش، نقطه شروعی برای نظریه پردازان بعدی شده است و نظریه پردازان بعد از او از روش کار پراپ بسیار تأثیر پذیرفتند.
نوشتة حاضر با الهام گرفتن از شیوه و الگوی پراپ، سعی در طبقه بندی داستان «بیژن و منیژه» از داستان های شاهنامة فردوسی و تحلیل آن دارد، هدف این مقاله اثبات الگوی پراپ در این داستان است.