فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات معاصر ایران، جلوهگاه ابداعات و تحولاتی ژرف در حوزههای لفظ و معنا است. این تحولات گاه در توانمندی اندیشهورزان ریشه دارد و گاه در اقتباسهای مستقیم و غیرمستقیم از ادبیات جهان سیمین بهبهانی، نماینده آن دسته از شاعرانی است که با فاصله گرفتن از نگرش سنتی، رویکرد اصلاح طلبانهای را در پیش گرفتهاند و در این مسیر نیمنگاهی هم به ادبیات اروپایی داشتهاند. دراین جستار، جلوههای رمانتیسم در چهار مجموعه شعر جای پا، چلچراغ، مرمر و رستاخیز از سیمین بهبهانی به روش توصیفی -تحلیلی بررسی شده است. نگارندگان یافتههای تحقیق را با عنوانهای فردیت (احساس گرایی، حزن و اندوه، نوستالژی (یاد معشوق، دوران کودکی، نقد مدنیت، تحسر بر زوال ایدهآلها)، اساطیر، سادگی و گریز از فخامتهای سنتی، مذمت سرمایهداری، همدلی با طبیعت، دینگرایی شهودی یا رویکرد عاطفی و شهودی به دین، اروتیسم، رمانتیسم اجتماعی (همدلی با محرومان و رنجهایشان، فمنیسم)، شور انقلابی ( ستیز بااستبداد، آزادی، آرمان گرایی) دسته بندی کردهاند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که گرچه اکثر مؤلفههای رمانتیسم در شعر سیمین بهبهانی هم دیده میشود ولی یکسره بر آن منطبق نیست و در این میان برخی از مؤلفهها بر آن افزوده شده و برخی از مؤلفهها به گونهای متفاوت مطرح شده است. میتوان گفت رمانتیسم شعر سیمین بهبهانی، رمانتیسمی ایرانی است.
رویکرد ریزوماتیک و درختی: دو شیوه متفاوت در آفرینش و خوانش اثر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامد گفتمان درختی در آفرینش اثر ادبی، ترسیم نمودار بی پایانی از مفاهیم و واژگان تثبیت شده در جهان گذشته، حال و آینده و معرفت قاب بندی شده است. چنین رویکردی در خوانش متن، مرکزگرا و قلمرو محور است. در مقابل، گفتمان ریزوماتیک برهم زننده نظم پایگانی ساختار اندیشه ورزی است که ایده ها، مفاهیم و موضوعات گونه گون را در شبکه ای از روابط همسطح و افقی به هم پیوند میدهد و اثر ادبی را چونان مجموعه ای گرد هم آمده ارائه میکند که در خوانش آن به جای جستجوی فهم معنای یکه اثر و دلالتی خاص، کارکردها و پیوندها پیگرفته میشود. این نوشتار، بی آنکه قصد برتری بخشیدن به یکی از این دو رویکرد را داشته باشد، به طور خاص به بررسی و بازگویی آراء دلوز و متفکرانی می پردازد که در نگره خود به سوژه/ ابژه، من/ دیگری، مبانی فلسفی و معرفت شناختی گفتمان ریزوماتیک را فراهم کردهاند و در پی پاسخ به این پرسش است که: خوانش متنهای ادبی با رویکرد ریزوماتیک، چگونه و تا چه پایه میسر است؟
طرز سخن خاقانی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" حافظ و خاقانی، دو شاعر بلند آوازه ی ادب فارسی، دارای دو سبک متفاوت شعری هستند. خاقانی، آفریدگار قصیده و حافظ، خداوندگار غزل است. با آن که خاقانی را غزلیاتی بسیار روان و دلکش است، اما شهرت او، دست کم تا به امروز، بیشتر بر قصاید غزا و بلندش، استوار است. حافظ پس از سعدی و خواجوی کرمانی، بیشترین تاثیر را ،در وجوه مختلف از وزن، قافیه، ردیف ،کلمات و ترکیب ها، صنایع، آرایه های ادبی و مضامین شعری، از خاقانی پذیرفته است. این میزان تاثیرپذیری، از سویی مرتبه ی والای خاقانی را در شاعری،...
"
تساهل و تسامح در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پس از بررسی مختصر اصطلاح تساهل و تسامح و پیشینه ی آن در غرب و فرهنگ اسلامی، با توجه به ارتباط و تاثیر مسایل سیاسی، تاریخی و اجتماعی بر ذهن هنرمند و اثر او، به اختصار دوره ی سیاسی، تاریخی و اجتماعی حافظ توصیف شده است. نگارنده کوشیده است، تساهل و تسامح را از دیدگاه شاعر بر پایه ی سه محور بیان کند؛ محور نخست اندیشه ی حافظ درباره ی گناه است. در این بخش، گناه به عنوان تقدیر الهی، گناه نخستین آدم و حوا، گناه و بخشش آن که محل ظهور رحمت الهی است، بی اثری زهد یا فسق در نظام هستی و نیز نامعلومی پایان کار انسان واعمال او، بررسی می شود. در محور دوُم؛ روح تساهل آمیزحافظ و موضوع هایی؛ چون اغتنام وقت، جواز گناه، تمایل به شادخواری و باده زداینده ی گناه، بررسی می شود. در محور سوم؛ نگاه حافظ به زندگی فردی و اجتماعی و ارایه ی الگوی رفتاری برپایه ی سازواری و تساهل (مدارا با دشمنان، نفی خودخواهی، نفی دنیا اندوزی، نفی مطلق بدکاری، کرم پیشگی و مهرجویی و وحدت ادیان) بررسی می شود.
فرهنگ اصطلاحات حافظ
بررسی کهن الگوی آنیما در اشعار مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روانشناسی تحلیلی یونگ، آنیما مجموعه ناخودآگاهی است که منشأ بسیار دوری دارد و نمونه نوعی همه تجارب اجدادی بشر در باب موجود مؤنث و باقی مانده همه احساسات و تأثّرات حاصل آمده از زن و نظام سازش یابی روانی است که به میراث رسیده است. این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر جلوهها و کارکردهای کهن الگوی آنیما، همچنین ویژگی های نهادینه در این بخش از روان، اشعار اخوان ثالث را به گونهای دقیقتر مورد کند وکاو قرار دهد. از آنجا که دوقطبی بودن، خاصیت ذاتی کهن الگوها است، در اشعار اخوان ثالث نیز میتوان بسیاری از کارکردها و فرافکنیهای مثبت و منفی آنیما را بررسی نمود و تحت تأثیر این کارکرد دوگانه، دیدگاه اخوان را نسبت به جامعه و محیط پیرامونش بخوبی توصیف کرد.
روش علمی صادق هدایت در پردازش داستان های کوتاه رئالیستی
حوزههای تخصصی:
اگرچه شهرت هدایت بیشتر مرهون داستان های «بوف کور»، «سه قطره خون» و «زنده به گور» است و این داستان ها از نظر ساختاری، بسیار منسجم و نظام مند هستند؛ بسامد این گونه تجربه های هدایت در قیاس با داستان های کوتاه رئالیستی ناچیز است. هدایت نزدیکِ بیست و پنج داستان کوتاه رئالیستی دارد که معماری، ساختمان و پردازش آنها نشان می دهد که وی در این زمینه، تبحر و چیرگی خاصی دارد و به همین دلیل با اقتباس از روش ها و شگ ردهای داستان نویسان مع روف ج هان، به طراحی علمیِ ساخ تار این گ ونه داستان ها می پردازد. در این پژوهش سعی شده است به روشی کاملاً ساختاری و علمی، با جهت گیری درک شگ ردها و شیوه های علمی هدایت در پردازش داستان کوتاه، به تجزیه و تحلیل آثار رئالیستی وی بپردازیم.
مکتب سوررئالیسم و اندیشه های سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان مکتب های ادبی غرب و اندیشه های نهفته در متون کهن ادب پارسی، همانندی هایی به چشم می خورد که بازخوانی آنها با نگاهی تازه و تطبیقی، می تواند دستاوردهای فراوانی برای نقد ِ ادبی داشته باشد و گستره شناخت را نسبت به هر دو حوزه بازتر کند. سوررئالیسم ، یکی از مکتب های تأثیرگذار غرب است که بسیاری از ویژگی های آن را می توان در حکمت اشراق مشاهده کرد. سوررئالیسم، جدا از تفاوت های بسیاری که با فلسفه اشراق دارد، دارای شباهت های بسیاری با آن هست. این جستار برآن است تا با استناد به رساله های شیخِ سهرورد و بیانیه ها و آثار سوررئالیستی، هفت فنِ سوررئالیسم را که عبارت است از امر شگفت؛ رؤیا؛ نگارش خودکار؛ دیوانگی؛ تصادف عینی؛ اشیای سوررئالیستی و طنز با اندیشه های «شیخ شهاب الدین سهروردی» تطبیق دهد و مقایسه کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد این دو تجربه هر چند در نقاط بسیاری به هم نزدیک و شبیه می شوند ولی مبدأ و معادی جداگانه دارند و خاستگاه و رهیافت هر یک نیز با هم متفاوت است. این تحقیق از نوع مطالعه کتابخانه ای است و با روش توصیفی و تطبیقی انجام گرفته است.
اهمیت عدد «سه» با نگاهی به دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه اهمیت اعداد در پدیده تقدسگرایی در اندیشه انسانهای جوامع ابتدایی ریشه دارد. بشر از دیر باز به ویژگی سحرانگیز اعداد معتقد بوده و به همین دلیل در طول قرون متمادی به برخی از اعداد تا حد تقدس اهمیت داده است؛ این پدیده نه تنها در فرهنگ عامه جوامع بشری بلکه در زمینه های مختلف ادبیات آنها نیز مجال ظهور و بروز یافته است. ملل مختلف دنیا با توجه به اساطیر اولیه تمدنهایشان به اعدادی خاص اهیمت داده و حتی آن را تقدیس کرده اند. بدین ترتیب مکاتب مختلفی به وجود آمده است که هر کدام به نوعی بر اساس تقدیس عددی خاص به تنظیم ایدئولوژی خود اقدام کرده اند و این خود بمراتب مجرایی برای ورود برخی اعداد مهم و گاهی مقدس درون ادبیات شده است؛ در این میان شاهد انعکاس گسترده اعدادی خاص در حیطه ادبیات پارسی هستیم که بسامد آن به نسبت مقطع زمانی و موقعیت جغرافیایی در نوسان است. این مقاله تلاشی است برای بررسی پیشینه اهمیت عدد «سه» و کاربرد آن در دیوان خاقانی.
جایگاه سه عنصر گفتگو، کنش و پیرنگ و ساختار روایتهای حدیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم سنایی غزنوی در اثر ارزشمندش، حدیقه الحقیقه به شرح مطالب و آموزه های عرفانی در قالب شعر و روایت می پذیرد که بررسی این روایتها در نشان دادن شیوه بیان شاعر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
بررسی و تحلیل روایت یا روایت شناسی بر نشانه شناسی مبتنی است که با هر نوع روایت اعم از ادبی یا غیر ادبی، داستانی یا غیرداستانی، کلامی یا دیداری سروکار دارد و واحدهای کمینه روایت و به اصطلاح دستور پیرنگ را مشخص می کند که برخی نظریه پردازان به آن دستور داستان نیز گفته اند.
در این پژوهش به بررسی ساختار روایتهای حدیقه بر اساس سه عنصر گفتگو، کنش و پیرنگ پرداخته و کوشش شده است شیوه داستان پردازی سنایی در این روایتها تحلیل شود.
ظرافتهای بدیعی در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه در حوزه معنی و مضمون تمامی غرلهای حافظ، نمیتوان حکمی قطعی و جزم صادر نمود که این امر ناشی از رندی و هنرمندی حافظ است. بسیاری از موضوعها و مضامین شعری او را قبل و بعد وی میتوان جستجو کرد و یافت که وامداری او به شاعران پیش از خودش، امری مسلم است، لذا راز امتیاز و یگانگی شعر حافظ در زبان او نهفته است. پس به نظر میرسد اولین و اصلیترین زمینه پژوهش در شعر حافظ، تحقیق در ساحت زبانی او در همه مقولههاست. از بررسی مسائل معانی و بیانی و بدیعی گرفته تا صرف و نحو زبان و انواع موسیقی شعر و نحوه گزینش واژگان و حتی بررسی تک تک واجهای کلمههای شعر او از لحاظ واجگاه و مخرج آنها. در این مقاله ضمن تبیین مطالب فوق، با ارائه شواهدی از شعر حافظ، ظرافت و هنرنمایی او را در بکارگیری صنایع بدیعی تناسب، ایهام تناسب، تضاد، پارادکس، ایهام و تبادر نشان دادهایم. البته قبل از ذکر شواهد برای دیدن آرا و دیدگاهها و تعاریف گذشتگان و معاصران از صنایع بدیعی، هفت اثر و کتاب را مد نظر داشتهایم تا نشان دهیم با توجه به تفاوت نگاه شاعران و علمای علم بدیع به این صنایع ،جای یک نقد و تحلیل،در بررسی انتقادی و همه جانبه نسبت به تعاریف و تعداد و تقسیم بندیهای صنایع بدیعی در دوره های مختلف شعر فارسی در تحقیقات ادبی،خالیست.
بررسی سبکی رمان سال های ابری اثر علی اشرف درویشیان
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانیبخشیمهم از آثار ادبیاست که در کشور ما تا کنون کمتر بررسیشده است. از میان این آثار، داستان هاییبرجسته هست که رنگ و بویبومیو محلیدارد. یکیاز این آثار، رمان بلند سال هایابریاثر علیاشرف درویشیان است. در این مقاله جنبه هایسبکیاین اثر به لحاظ واژگان و سطح نحویزبان و هم چنین سطح ادبیتحلیل شده است. مهم ترین عناصرسبکیزبانیسال هایابریدر سطح واژگان، استفاده از لغت هایبومیکرمان شاهی، و در سطح نحوی،کاربرد جمله هایکوتاه و بسامد بالایفرایند مادیافعال است. این ویژگیها مبین توصیف دقیق حادثه ها در صحنه هایداستان است. نویسنده از کنایات، ضرب المثل ها و تشبیهات زیبا، بویژه جان دارپنداری، بیش از سایر عناصر خیال انگیز و ادبیبهره برده است.
فرایند شکل گیری پسوندهای مصدر و اسم مصدر در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به فرآیند شکل گیری دو گونه پسوند سازنده اسم مصدر در فارسی میانه، یعنی -išn و -išt و نیز پسوند سازنده مصدر، یعنی -dan-/tan پرداخته می شود. نگاه تاریخی و خاستگاه یکسان امکان می دهد که به دو پسوند -išn و -tan-/dan هم زمان پرداخته شود. هم چنین، نیم نگاهی هم به عنصر «ـ شن» در برخی از واژه های فارسی نو مانند «پاداشن» خواهیم داشت.
بررسی نظریه ارتباط و خطاب در مثنوی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله روشهای ایجاد ارتباط شاعر با خوانندگان ومخاطبان در مثنوی، مطالعه و بررسی شده است. در آغاز شیوه های ایجاد ارتباط با بررسی نظریه ارتبـاطی یاکوبسـن، نظـریه پرداز و ادیب فرمالیست روسی، بیان می شود و سپس تاثیر خطاب و ندا در ساخت کارکردهای کنشی و انگیزشی با توجه به مباحث دستوری آن، مطرح می گردد. در قسمت پایانی مقاله، انواع خطاب های استفاده شده در مثنوی با شواهدی ذکر می شود. توجه به چگونگی استفاده مولوی از انواع خطابها، هنرمندی وی را در آفرینش بی بدیل ترین اثر منظوم در گستره ادبیات عرفانی، نمایان می سازد.
کاربرد «الگوی کنشگر» گرِماس در نقد و تحلیل شخصیت های داستانی نادر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر داستان از پیوند استوار بین دو عنصر رویه یا سطح و ساختار تشکیل شده است. در حقیقت، ارزش هر داستان در زیبایی نهفته در آن است و که ساختار درست یک داستان، میتواند به زیبایی آن بیفزاید. بنابراین، شناخت ساختار روایی و توصیف و تشریح شخصیتهای داستان، یکی از مهمترین نکتهها در پژوهشهای ادبی است و پژوهشگران نیز میکوشند از طریق کاربرد معناشناسی، ارتباط بین شخصیتهای داستانی را تبیین کنند. یکی از شیوههای جدید تبیین ارتباط شخصیتها با یکدیگر، «الگوی کنشگر» گرِماس است. گرِماس،از ساختارگرایان و نظریهپردازان نشانه معناشناسی پیرو ولادیمیر پراپ، با مطالعه ساختارهای معنا و ادامهپژوهشهای پراپ در سطحی گسترده، توانست فرضیه مدل کنشی را ارایه دهد. این الگوی کنشی با هدف نمایان ساختن نقش شخصیتها مطرح شد و مفهوم حوزههای پیوند دهنده کنش و شخصیت، به شناخت شخصیت، کمک شایانی کرد. در این الگو، شمار کنشگرها به شش میرسد: فرستنده یا تحریککننده، گیرنده، شیء ارزشی، کنشگر بازدارنده و کنشگر یاریدهنده. در الگوی کنشی، کنشگر، گرانیگاه روایت به شمار میرود. کنشگر کسی یا چیزی است که کنش را انجام میدهد. واژهکنشگر از شخصیت داستانی فراتر میرود؛ زیرا کنشگر ممکن است فرد، شیء، گروه و یا واژهای مجرد و انتزاعی باشد. بهرهمندی از شیوههای جدید، مانند الگوی کنشگر، در تحلیل شخصیتهای داستانی، موجب میشود نگاه به متنهای ادبی هر چه بیشتر علمی، آکادمیک و نظاممند شود. در این مقاله با کاربرد الگوی کنشگر گرِماس، سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی1 (خانهای برای شب، دشنام و صدا که میپیچید) را بررسی کردهایم.
بررسی الگوی تحلیل گفتمان میشل فوکو و مباحث علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان برگرفته از گرایش های نوین زبان شناسی است و می کوشد روابط و احساسات نهفته در کلمات و درون متن را آشکار کند. این نظریه به طور مستقیم با تأثیرپذیرفتن از اندیشة میشل فوکو ایجاد شد و در متون ادبی به موضوعاتی فراتر مانند پیوند معنایی، نحو جملات، کنش های گفتاری، بافت، بسامد کنش ها و انواع جملات می پردازد. این پژوهش در پی آن است تا ثابت کند همة گزاره های تحلیل گفتمان با منشأ غربی در علم معانی فارسی نیز وجود دارد. به همین سبب در این پژوهش نامه های عاشقانة چهار منظومة غنایی برپایة الگوی تحلیل گفتمان بررسی و سپس با مباحث علم معانی تطبیق داده می شود. سبک نحوی جملات و کنش های گفتاری نامه های عاشقانه در هر چهار منظومه، رابطة مستقیمی با پیوست معنایی و بافت موقعیتی جملات دارد و با تغییر این بافت، سبک نحوی جملات و کنش های گفتاری نیز تغییر می کند. علم معانی بر اقتضای حال تأکید دارد و آن را شرط اصلی بلاغت می داند؛ با تطبیق کنش ها و سبک نحوی جملات با این علم روشن شد کنش های کلامی در نامه های عاشقانه کاملاً درست و بنابر اقتضای حال به کار رفته است.
موسیقی شعر سپید فارسی
پست مدرنیته، داستان پست مدرن و پیامدهای آن
حوزههای تخصصی: