فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
چندآوایی و منطق گفتگویی در نگاه مولوی به مسألة جهد و توکّل با تکیه بر داستان شیر و نخچیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولوی، دریای بیکران و پر رمز و راز از جویبارهای مفاهیم ناب است که با هدف ترسیم و تحقّق زندگی مطلوب برای به بار نشستن نهال استعدادهای انسان کمال مند سروده شده است. رازوارگی و رمزگونگی مثنوی تنها در عرصة برخورداری از تجربه های خاصِّ عرفانی و مفاهیم اسرار آمیز الهی نیست که بر مخاطب پدیدار می شود، که شیوه و شگرد مولوی در چگونگی بیان مفاهیم کلامی، فلسفی و عرفانی که بحث های درازدامنی را سبب گشته اند، رمز و راز آن را دو چندان کرده است. در این میان، «جهد و توکّل» از آن گونه مفاهیم متقابلی است که مولوی در باب آن، دیدگاه ثابتی ارائه نداده است. برخورد چندگانة مولوی در داستان ها و حکایت هایی که به جهد و توکّل اختصاص داده است، جلوه ای چندآوایانه بدان بخشیده است. این پژوهش برآن است، دیدگاه مولوی را در باب مسأله جهد و توکّل در داستان شیر و نخچیران از منظر نظریّة چندآوایی و منطق گفتگویی باختین بازکاود. فرضیّة پژوهش بر این امر استوار است که مولوی در داستان مزبور به شیوة چندآوایی به جهدو توکّل نگریسته است. این پژوهش، به روش توصیفی- تحلیلی، بر اساس یافتن تقابل های دوگانی و اصل همزیستی تضادها و روابط گفتگویی آنها که تلفیقی از روش ساختارگرایان در جستجوی تقابل های دوگانی و عنصر غالب همزیستی تضادها در چندآوایی باختین است، صورت گرفته است.
بحران هویت شخصیت ها در رمان «ویران می آیی» (تحلیل روایی و گفتمانی متن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته حاضر به تحلیل رمان «ویران می آیی» نوشته حسین سناپور می پردازد. قرائت ساختارگرایانه متن، نمونه ای خصیصه نما از یک تحلیل ساختارگرایانه متون ادبی و مبتنی بر ایده «تودوروف» درباره دستور روایت است. این بررسی نشان می دهد که می توان تمامی کنش ها را در روایت داستان «ویران می آیی»، به دو گزاره جست وجوکردن و نیافتن فروکاست. سپس با تکیه بر مفهوم مفصل بندی در رویکرد پساساختگرای تحلیل متن «لاکلو و موف»، نشان می دهد که شخصیت های اصلی داستان در جست وجوی روایتی جدید از هویت خود هستند که از طریق گفتمان غالب خانواده و حول محور گره گاه جنسیت شکل گرفته است، اما ناتوانی شخصیت ها در سامان دهی مجدد زنجیره هم ارزی که حول محور دال های اصلی مرد/زن شکل می گیرد، به معنای ناکامی آن ها در کسب هویت دیگری است که خواهان آن هستند. این نوشته همچنین نشان می دهد که مفصل بندی گفتمان متن، کاملاً شبیه به گفتمان های شکل دهنده هویت شخصیت های داستان است و به مانند آن ها و به دقت، هویت مردانه و زنانه را در قالب زنجیره های هم ارزی کاملاً مجزا سامان می دهد.
جادو و خرافات در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۵ شماره ۵۷
حوزههای تخصصی:
خرافات درواقع نتیجة عکس العمل نفس بشری دربرابر رموز ناشناختة طبیعت است. حوادث مرگبار طبیعی و هزاران واقعة وحشت انگیز دیگر بشر را در طول تاریخ به حیرت واداشته و اینجا است که انسان برای علتیابی وقایع به اوهام و خیالات روی آورده است، از این رو نادانی و جهل بشر را میتوان بزرگ ترین دلیل وجود و شیوع خرافات دانست.اینک اگر خرافات را به حال خود واگذاریم به تدریج در نزد مردم قداست میگیرند، پس باید دربارة آنها تحقیق کنیم و آنها را بشناسیم و بشناسانیم تا پرده از روی آنها برداشته و به تدریج نابود شوند.بر این اساس، نگارنده در مقالة حاضر، عقاید خرافی و مسائل مربوط به سحر و جادو در قصاید خاقانی را بررسی کرده است. به امید اینکه طرح این مسائل ما را در شناخت بهتر فرهنگ عامه یاری کند و قدمی باشد در جهت نابودی افکار خرافی.شایان ذکر است که خاقانی از این گونه عقاید و اصطلاحات مربوط به آنها جهت مضمون آفرینی و آفرینش هنری در شعر استفاده کرده است، وگرنه ـ آن گونه که از اشعارش برمیآید ـ خود هیچ گونه اعتقادی به آنها نداشته است.
تاریخ گرایی نو (بررسی کتاب تاریخ بیهقی در بوتة نقد جدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل رویا در رمان درخت انجیر معابد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رؤیا یکی از مهمترین عناصر رمان مدرن است. در درخت انجیر معابد- که تنها رمان مدرن احمد محمود است- این عنصر نقشی کلیدی دارد. در اوایل این رمان (صص32- 43) علمدار اول اسیر کابوسهایی می شود که آن ها را بیان کرده، علمدار نسل بعد آن ها را نقل و علمدار نسل سوم نوشته است. این خوابها و رؤیاها دشوار و پیچیده اند و خواننده را به چالش می کشند. علاوه بر این، در صفحات 280-285 رمان رؤیایی از «مرد دیگر» بیان شده و در صفحات 336-337 رؤیای «سرمست بختیاری» آمده است که با مضمون کلی رمان (خرافه پرستی و باورهای مردم) سازگار مینماید. رؤیاهایی که بخش اصلی فصل نخست رمان را شکل میدهند، تاکنون چندان مورد مداقّه و تحلیل منتقدان قرار نگرفته است. این مقاله میکوشد با تلخیص رؤیا به زبان خود نویسنده و با کمک روش فروید در تفسیر خواب و بر اساس اصل مهم ساخت گرایی تکوینی- که اجزای رمان بر اساس بافت کلی معنا مییابند- به تحلیل دقیق این رؤیاها بپردازد.
بررسی رمان های عربی و فارسی معاصر از منظر نقد جامعه شناختی (مطالعة موردی: الشحاذ اثر نجیب محفوظ و اشک سبلان نوشتة ابراهیم دارابی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجّه به اینکه رمان، تصویری عینی از چش م انداز و برداشت نویسنده از زندگی است که اوضاع فکری- فرهنگی هر عصری را به تصویر می کشد؛ پژوهش مذکور تلاش کرده است با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکایی، رمان های الشّحاذ (گدا) اثر نجیب محفوظ و اشک سبلان نوشتة ابراهیم دارابی را از منظر جامعه شناسی مورد بررسی قرار دهد تا تصویری از سیمای مصر پس از انقلاب 1952 و ایران سال های 1324 تا 1357 را از لابه لای سطور این آثار به نمایش بگذارد. نتایج نشان از آن دارد که محفوظ در رمان خود با استفاده از شیوة جریان سیّال ذهن و زبانی نمادین، به نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه مصر پرداخته و بحران روحی قهرمان داستان، مصیبت های روشنفکران و تعارض های درونی آنان را به تصویر کشیده است؛ ابراهیم دارابی نیز به مانند محفوظ، اما با سبکی رئالیستی، اوضاع ایران را در برهة تاریخی مذکور، بازگو کرده است. قهرمان رمانش، فردی تحصیل کرده و مبارزی نستوه علیه رژیم پهلوی است. درون مایة اشک سبلان استبدادستیزی و درون مایة الشّحاذ، ستیؤ با فرهنط غربی است. شخصیّت زنان در رمان های مذکور، تابع شخصیّت مردان است. زن در رمان الشّحاذ، وسیله ای برای رسیدن به آرامش های زودگذر است؛ اما در رمان اشک سبلان با زنانی نمونه برخورد می کنیم که علاوه بر خانه داری، دوشادوش مردان، در عرصة مبارزه نیز حضوری فعّال دارند.کودکان و نوجوانان نیز نوید دهندة آینده ای زیبا هستند و نویسندگان مذکور به وسیلة این دو قشر، پیروزی و آزادی را بشارت می دهد.
پیشینه، نقش و اهمیت داستان، در زندگی انسان
حوزههای تخصصی:
ریخت شناسی داستان شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ریخت شناسانه داستان شیخ صنعان پرداخته است. نخست به تعریف ریخت شناسی پرداخته و سپس داستان را از منظر ریخت شناسی تجزیه و تحلیل کرده است و به: قهرمانان داستان، خویشکاریهای قهرمانان، زمان، مکان، انگیزشها، و حرکتها تقسیم نموده است. پس از تجزیه و تحلیل، این داستان با داستانهای مشابه از نظر ساختار مقایسه شده است از جمله پنج داستان: (عبدالرزاق صنعانی، ابوعبدالله اندلسی، راقاللیل، موذن بلخ، ولی سمرقندی) و شباهتها و تفاوتهای این داستانها با داستان مورد بحث بررسی شده است که طبق این بررسی دو داستان نخست بویژه داستان عبدالرزاق صنعانی بسیار از نظر ساختار همانند است و داستانهای دیگر با داشتن شباهتهای اندک تفاوتهای چشمگیری با ساختار داستان شیخ صنعان دارد.
بررسی صور ابهام و عوامل آن در رسائل عرفانی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار صور ابهام و عوامل ایجاد آن را در رسائل عرفانی سهروردی- که از نوع داستان های رمزی هستند- بررسی کرده ایم. از آن جا که بیان عرفانی رمزی از نوع مفاهیم معرفتی است و طریقة تعبیر از آن فقط از طریق الفاظ متشابه ممکن است، سهروردی برای تبیین آن مفاهیم به تمثیل روی آورده است. تمثیل های رمزی او از روایت داستانی و نماد تشکیل شده و همین غلبة نمادها بر روایت داستانی ایجاد ابهام کرده است. در این مقاله بر اساس تأویل هایی که تا کنون از تمثیل های سهروردی صورت گرفته، ابهام های باقی مانده در این تمثیل ها و عوامل آن بررسی شده است. نتایج نشان میدهد میزان ابهامات در هر یک از این تمثیل ها، اولاً به پیش زمینة فکری و عقیدتی مخاطب و میزان آشنایی او با ذهنیّت و جهان بینی سهروردی و ثانیاً به نوع نمادهای بهکار رفته در تمثیل(اساطیری، شخصی و تکراری بودن نمادها) بستگی دارد. بالاترین سطح ابهام را در رسائل آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، فی حقیقة العشق و رسالة الطّیر می توان دید.
نقدی بر مقالة «محوریت قهرمانان زن در قصه های عامیانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله محوریت قهرمانان زن در قصه های عامیانه که در شماره یازدهم و دوازدهم فصلنامه نقد ادبی منتشر شده است، نکته هایی به اشتباه درباره کتاب طبقه بندی قصه های ایرانی نوشته آقای اولریش مارزلف آمده است. در این نقد تلاش شده که محققان و قصه شناسان به تفاوت دسته بندی های رایج قصه توجه کنند. چنانکه دو نوع اصلی برای طبقه بندی قصه ها در جهان وجود دارد، یکی بر اساس موضوع و درونمایه های قصه ها که بر مبنای فهرست موضوعی معروف آرنه- تامسون صورت می گیرد و دیگر بر اساس روشهای ساختارگرایانه و فرمالیستی که معروفترین آنها روش ولادیمیر پراپ در طبقه بندی قصه های پریان روسی است و به ریخت شناسی موسوم است. در این مقاله به اشتباه گفته شده که مارزلف در تنظیم و طبقه بندی قصه های ایرانی از روش و الگوهای ریخت شناسانه پراپ استفاده کرده است در صورتی که مارزلف کتاب خویش را بر مبنای دسته بندی موضوعی آرنه- تامسون تالیف نموده است.
رویکرد ریزوماتیک و درختی: دو شیوه متفاوت در آفرینش و خوانش اثر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامد گفتمان درختی در آفرینش اثر ادبی، ترسیم نمودار بی پایانی از مفاهیم و واژگان تثبیت شده در جهان گذشته، حال و آینده و معرفت قاب بندی شده است. چنین رویکردی در خوانش متن، مرکزگرا و قلمرو محور است. در مقابل، گفتمان ریزوماتیک برهم زننده نظم پایگانی ساختار اندیشه ورزی است که ایده ها، مفاهیم و موضوعات گونه گون را در شبکه ای از روابط همسطح و افقی به هم پیوند میدهد و اثر ادبی را چونان مجموعه ای گرد هم آمده ارائه میکند که در خوانش آن به جای جستجوی فهم معنای یکه اثر و دلالتی خاص، کارکردها و پیوندها پیگرفته میشود. این نوشتار، بی آنکه قصد برتری بخشیدن به یکی از این دو رویکرد را داشته باشد، به طور خاص به بررسی و بازگویی آراء دلوز و متفکرانی می پردازد که در نگره خود به سوژه/ ابژه، من/ دیگری، مبانی فلسفی و معرفت شناختی گفتمان ریزوماتیک را فراهم کردهاند و در پی پاسخ به این پرسش است که: خوانش متنهای ادبی با رویکرد ریزوماتیک، چگونه و تا چه پایه میسر است؟
سیمای زن و عشق در شاهکارهای حماسی دده قورقود و ایلیاد وادیسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تجلی اخلاق در ادبیات
بررسی ریخت شناسانه داستان «بیژن و منیژه» شاهنامه فردوسی بر اساس نظریة ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کمتر نقدی را می توان یافت که از کارکردهای ساختاری بی بهره باشد. پیشرفت های نقد ادبی معاصر، منجر به ایجاد مکتب ساخت گرایی با الهام از نظریات زبان شناسانة ""فردینان دوسوسور"" گردید. تحلیل ساختاری به ویژه بر آثار روایی یکی از شگفت ترین دستاوردهای نقد ادبی معاصر است. در حوزة داستان ها و قصه های اساطیری و حماسی، بهترین شیوة تحلیل و طبقه بندی ساختاری را در آثار ولادیمیر پراپ روسی می توان یافت. روش او طبقه بندی قصه ها و تحلیل رمزگانی هر طبقه است.
ولادیمیر پراپ مانند بسیاری از روایت شناسان دهه های اخیر، برای تجزیه و تحلیل روایت ها از تحلیل زبان شناسی ساختارگرا استفاده کرد. پراپ با بررسی مجموعه ای از صد حکایت با ترکیب بندی مشابه، ساختار یک ""شاه حکایت"" را بیرون کشید. وی پس از تجزیه و تحلیل یکصد قصه از مجموعه قصه های روسی به سی ویک خویش کاری دست پیدا کرد. وی معتقد بود این الگو را می توان در مورد سایر قصه های عامیانه و حتی رمان ها به کار برد. روش پراپ بعدها توسط محققان دیگر مورد استفاده قرار گرفت و گاهی نقدهایی بر آن وارد شد. نظام پراپ به رغم کاستی هایش، نقطه شروعی برای نظریه پردازان بعدی شده است و نظریه پردازان بعد از او از روش کار پراپ بسیار تأثیر پذیرفتند.
نوشتة حاضر با الهام گرفتن از شیوه و الگوی پراپ، سعی در طبقه بندی داستان «بیژن و منیژه» از داستان های شاهنامة فردوسی و تحلیل آن دارد، هدف این مقاله اثبات الگوی پراپ در این داستان است.
فرهنگ اصطلاحات حافظ
نوآوری های فرمی در آثار داستانی ربیع جابر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ربیع جابر نویسنده،رمان نویس وروزنامه نگار برجسته و مبتکر معاصر لبنانی است که آثارش به زبان های بسیار از جمله زبان فرانسه و آلمانی ترجمه شده است. این مقاله ضمن معرفی مختصراین نویسنده، با بررسی هفت اثر داستانی او، شامل شای أسود، الفراشه الزرقاء، البیت الاخیر، رالف رزق ا... فی المرآه، تقریر میلیس، الاعترافات و بیریتوس مدینه تحت الارض، در پی شناساندن ابعاد خلاقیت اندیشه و ابتکار در آثار این او است و در چهار بخش نوآوری های شکلی این داستان ها را نشان می دهد. بخش اول تحت عنوان زبان و واقعیت، به جنبه های پسامدرنیستی و بازی های زبانی و موضوع فراداستان در آثار ربیع جابر می پردازد. بخش دوم با عنوان طراحی زاویه دید نو، خلاقیت های نویسنده را در پاره ای مفاهیم چون راوی مرده، راوی دوم شخص و.. مورد بررسی قرار می دهد. در بخش سوم ارتباط میان متنی آثار جابر با دیگر متون داستانی مانند رمان های فرانتس کافکا نشان داده می شود . بخش چهارم به تطبیق نگرش های پسا استعماری در داستان های ربیع جابر با نظریه های پسا استعماری هومی بابا اختصاص دارد.