فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲٬۲۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تطبیق آثار ادبی در زبانهای مختلف یکی از راههای شناخت دقیق ویژگیهای فکری، فرهنگی، ذوقی و عاطفی ملل صاحب فرهنگ و ادب است. در حوزه ادبیات تطبیقی گرچه دیدگاههای متفاوتی مطرح است؛ اما صرف نظر از اصول و اسلوب به کار گرفته شده، نتیجه کار به گونه ای باعث شناخت بیشتر و نزدیکی و تفاهم ادبی و فرهنگی خواهد شد. در این مقاله با تطبیق داستان شیخ صنعان عطار و فاوست گوته که نمونه داستانهای عمیق و تامل برانگیز و دارای مضامین جهانشمول است، برخی نزدیکیهای فکری و عاطفی دو شاعر و اغراض آن دو از نقل داستانها با اشاره به مشترکات روشن می گردد.
پس از مروری کوتاه بر مباحث و تعاریف ادبیات تطبیقی، در ادامه مقاله، ابتدا به اختصار به شباهت دو شاعر (از جهت اندیشمندی، نوآوری، وسعت مشرب و شخصیت چند بعدی) و همانندی کلی آثار آنها (از جمله مبتنی بودن دو اثر بر داستانی واقعی و دخل و تصرف کم و بیش مشابه در داستانهای اصلی)، و پس از آن به طور تفصیلی به همانندیهای اجزای دو داستان (ساختار و حوادث، ویژگیها و سرنوشت قهرمانان، مضمونها و موتیفهای مشترک و نوآوریهای دو اثر در اندیشه های دوران خود) پرداخته شده است. در پایان نتیجه گرفته شده است که عطار و گوته با داشتن دو مشرب فکری و اعتقادی و زیستن در دو دوره کاملا متفاوت تاریخی، درباره موضوعات معینی به نحو کم و بیش یکسان اندیشیده اند و از این رو، از ساختار مشابهی برای بیان اندیشه های خود بهره گرفته اند. همچنین دو داستان همچون بسیاری از آثار ادبی برجسته، با آموزه های دینی مرتبط است؛ اما این آموزه ها با نگاهی نو و فراتر از سنت و عادت مطرح شده است. علاوه بر این، به این نکته نیز اشاره شده که با توجه به آشنایی گوته با اندیشه های اسلامی و عرفانی (از طریق خواندن ترجمه قرآن کریم و شعر حافظ) احتمال تاثیرپذیریِ مستقیم یا غیر مستقیمِ گوته از اندیشه و نگاه عطار در برخی پیامهای مترتب بر داستان وجود دارد.
بررسی جنبه های ادبی فتوح السّلاطین عصامی (فردوسی دکن)
حوزههای تخصصی:
در پی دستور علاءالدین حسن بهمنی ـ بنیانگذار سلسلة بهمنیان در دکن ـ مبنی بر اقامت فارسی زبانان در منطقة جنوب هند، عده ای از عارفان، دانشمندان، شاعران، هنرمندان و تاجران، از دهلی و بعضی شهرهای دیگر هند، و نیز از ایران و سرزمین های دیگر، به جنوب هند مهاجرت کردند. از جملة مهاجران برجسته، عبدالملک عصامی ـ شاعر بلندپایه و سرایندة فتوح السلاطین (شاهنامة دکن) ـ است.
در این مقاله، جنبه های ادبی این اثر عصامی (فردوسی دکن) ـ که آمیختگی دلکشی از تاریخ و شعر است ـ بررسی شده است.
تحلیل شخصیت از خود فرارونده کیخسرو بر اساس نظریه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
181 - 209
حوزههای تخصصی:
«لوگوس» یک واژه یونانی است که به «معنی» اطلاق می شود. لوگوتراپی که «مکتب سوم روان درمانی وین» نیز خوانده شده بر معنی هستی انسان و جست وجو برای رسیدن به این معنی تأکید دارد. بنابر اصول لوگوتراپی، تلاش برای یافتن معنی در زندگی اساسی ترین نیروی محرکه هر فرد در دوران زندگی اوست. نیاز به معنا انسانی ترین انگیزش و حقیقتی انکار ناپذیر در زندگی انسان است و «معناجویی» حقیقتی است که ارضای صحیح آن، بشر را به معانی و ارزش های مشترکی چون اصل تحقّق خویشتن و «از خود فرارفتن»، رهنمون می شود. یافتن رشته های ظریف معنا در زندگی، به شکل یک انگاره استوار از مسئولیت، آزادی و اراده معطوف به معنا، هدف و موضوع مبارزه طلبی لوگوتراپی است که تعبیرِ فرانکل از تحلیل اگزیستانسیالیستی نوین است. در این جستار نگارندگان می کوشند شخصیت کیخسرو به عنوان فردی از خود فرارونده را بر مبنای اصل معنا گرایی ویکتور فرانکل بررسی کنند و از رهگذر این کنکاش در می یابند کهکیخسرو به عنوان شخصیّتی از خودفرارونده چهارچوب کمال شخصیتی خود را بر پایه معناجویی بنیان نهاده است شخصیّتی که فراسوی مرزهای توجّه به خود در تلاش برای حصول به سطح پیشرفته کمال و تحقق استعدادهای وجودی خویش، حداکثر استفاده را از ویژگی های ماهیّتی خود چون آزادی، انتخاب، مسئولیّت و معنویت می برد.
اشکال، ساختار و کارکرد تمثیل درتفسیرعرفانی میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، شناختن توان تمثیل در بیان روشن و زیبای اندیشه های پیچیده یک نیاز فرهنگی است. هدف این پژوهش، شناخت تمثیلهای میبدی و کارکردهای شکلهای مختلف تمثیل در بخش تفسیر عرفانی، کشف الاسرار می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که انواع تمثیل در این اثر درخشان نثر عرفانی کاربرد چشمگیری دارند و بر اساس نیاز به بیان روشن و رسای تجربه ها، اندیشه ها و مفاهیم عرفانی و ماهیت تفسیری متن به کار رفته اند. در این متن علاوه بر شکلهایی چون اسلوب معادله و حکایت، شکلهای دیگری چون، تمثیل «تصویرمعنا»، «روایت حکایت»، تمثیل «اندیشه» و تمثیل «رمزگشوده» نیز به کار گرفته شده اند. کاربرد شکلهای گوناگون تمثیل نیاز زبانی عارف مفسر را در بیان رسا و زیبای معنای مورد نظر او را برآورده ساخته است. ویژگیها و کارکرد این گونه تمثیلها در این شاهکار عظیم نثر عرفانی، یکی از رازهای زیبایی و تاثیر زبان میبدی بر خواننده است.
عارف و عامی در رقص و سماع
حوزههای تخصصی:
از میان نقش ها و آثار مینیاتوریکه در جایجایمکان هایتاریخینقش بسته میتوان تا حدیبا فرهنگ کهن و اداب و رسوم باستان ایران اشنا شد. در میان این نقش ها مجلس هایبزم نیز جلوه نماییمیکند، مجالسیکه در آن شاهد رقص هایینیز هستیم. این مقاله بران است تا جنبه هایگوناگون این رقص ها بررسیشود و در ادامه به سماع که رقص صوفیان بحساب میرود، پرداخته میشود. این دو گونه رقص در طول تاریخ مفاهیمیداشته است که با سیر و تامل در بزم هاییچون بزم هایپادشاهان و صوفیان میتوان از میان ان ها نکاتیرا دریافت، اما مثنویمعنوینیز اشاره هاییبدین موضوع داشته و مولانا نیز سماع را در مجالس عارفانه از نظر دور نمیداشت.
مقایسه برخی از اصطلاحات عرفانی تمهیدات با چند متن عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آنچه در این مقاله مطرح می شود، نقد و بررسی نگرش عرفانی عین القضاه است. اگر با نگاهی دقیق و موشکافانه کتب عرفانی را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه می شویم که عرفا در بعضی از مسایل عرفانی اختلاف نظر دارند و نظرات متفاوتی را ارایه داده اند. عین القضاه نیز از جمله این عرفاست که شیوه تقلید را کنار زده و عرفانی را که حاصل نظر و عمل اوست، در پیش روی خواننده قرار داده است و شاید علت جذابیت آثار وی، همین نگاه منحصر به فرد اوست. نگاه عین القضاه به بعضی از مسایل عرفانی از جمله ابلیس، عشق، روح، غیرت، کفر و ... در خور توجه است.هدف نگارنده از نوشتن این مقاله تکرار مکررات نیست، بلکه در این مقاله سعی شده که اصطلاحات عرفانی را که عین القضاه در معانی و تعابیر جدیدی به کاربرده - که تاکنون کسی در آن معنی به کار نبرده و اگر هم به کار رفته بسیار نادر بوده - بیان شود.
تاثیرپذیریهای سهروردی از حدیقه سنایی در آفرینش داستانهای رمزی و تفاوت مصداق پیر در نظرگاه این دو در ماجرای «دیدار با پیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی میزان تاثیر اشعار حدیقه سنایی بر داستانهای رمز سهروردی است. در این مطالعه و بررسی نشان داده می شود که چگونه اندیشه های فیلسوفانه و تصویرهای شاعرانه سنایی در این کتاب، موجب می شود سهروردی در نگارش رساله های رمزی خود چون آواز پرجبرئیل، عقل سرخ، رساله مونس العشاق از آنها سود ببرد و از ابیات حدیقه در میان داستانهایش استفاده کند.
بحث دیگر این مقاله در تفاوت دیدگاه این دو در مصداق پیر است. بخش مرکزی رساله های رمزی را ماجرای دیدار با پیر در بر می گیرد. در نظام فلسفی سهروردی، پیر، نمایش عقل فعال در حکمت مشا و جبرئیل در نظرگاه دینی است. در طبقه بندی سنایی از عالم، مطابق نظر نوافلاطونیان این نفس کلی است که با سالک دیدار می کند و راهنمای او می شود. در واقع، سنایی در حدیقه و سیرالعباد، نفس کلی را به عنوان واسطه فیض رسانی عقل کل به عالم ماده معرفی کرده است در حالی که سهروردی از نظر حکمای مشا در این مورد سود می جوید.
شیوه مطالعه در این تحقیق، مقایسه تطبیقی است که بین ابیات حدیقه سنایی با داستانهای رمزی سهروردی چون عقل سرخ، آواز پرجبرئیل، مونس العشاق صورت می گیرد.
نقد و تحلیل حکایات کرامتهای مولانا در رساله سپهسالار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرامات به اعمال خارق عادتی گفته می شود که از اولیا سر می زند. از روزگاران گذشته تا امروز، حکایات فراوانی درباره کرامات از اولیا نقل و شایع شده که یکی از دلایل عمده آن، کرامت خواهی و کرامت جویی کسانی بوده است که داستانهای کرامتی را با آرزوها و خواسته های خود هماهنگ دیده اند. از دلایل دیگر رواج آن می توان به بیان کرامات در قالب داستانهای جذاب اعتقادی مردم به مشایخ و بزرگان اهل معنا اشاره کرد. فریدون بن احمد سهپسالار که چهل سال مرید و ملازم مولانا بوده، چهل حکایت از کرامات مولانا در بخش کرامات رساله خود آورده است. نقد و بررسی این حکایات نشان می دهد که هرچند حدود یک چهارم آنها فاقد درونمایه های کرامتی است، دارای ویژگیهای دیگری است که به اهداف کرامت نامه نویسی کمک شایانی می کند. سایر حکایات نیز غالبا از نظر موضوع و ساختار با اصول و معیارهای داستانپردازی و نقد ادبی مطابقت دارد و از ارزش ادبی ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر چون در حکایات کرامتی رساله سپهسالار تا حد امکان، اصول واقعگرایی رعایت شده، کرامات نقل شده در این کتاب واقع نما و باورپذیر شده و از نظر اصول و شگردهای داستانپردازانه نیز ارزش و اهمیت ویژه ای یافته است. تطبیق بعضی از حکایات سپهسالار با قواعد ریخت شناسی داستانهای پریان نشان می دهد که این حکایات با ساختار حکایات پریان نیز سازگار است. همین ویژگیها سبب شده است که مناقب نامه نویسان بعدی مولانا همه از حکایات رساله سپهسالار بهره بجویند.
جنون المجانین و عرفان خراسان در سده نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنون المجانین تألیف قوام الدین سنجانی خوافی (۷۳۴-۸۲۰ ه . ق) از نوشته های صوفیانه اوایل سده نهم هجری است که دربردارنده اطلاعات ارزنده ای از تاریخ عصری تصوف، نحله های مذهبی و جریان های کلامی و نیز تأملات عرفانی مؤلف است که با بیانی ادبی قلمی شده است. مؤلف کوشیده تا مجالس و تأملات عرفانی خود را به شیوه پرسش و پاسخ و اغلب به یاری تمثیل و زبان حال به مخاطب تفهیم کند و از این رهگذر به شرح و تأویل آیات، احادیث، اصطلاحات عرفانی و سروده ها پرداخته است.
پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوا می کوشد تا با تبیین اجمالی نظریات عرفانی خوافی، چگونگی بیان این تعالیم را نشان دهد و نیز با بررسی منابع جنون المجانین، نویافته هایی از آن را در حوزه های تاریخ تصوف و تأویلات عرفانی بازگو نماید. در بازشناسی منظومه فکری این دانشور گمنام، به دغدغه ها و اشتغالات مطرح در محیط عرفانی آن روزگار خراسان با تأکید بر مشرب عرفانی مؤلف، توجه و مواردی برای نمونه بررسی شده است.
اسقاط تکلیف در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای عارفان درمراحل سلوک ‘ مقامات و احوالی پیش می آید که تنها برای کسانی قابل فهم است که آن مراحل را طی کرده باشند . زیرا عرفان مانند هر علمی دیگر علاوه بر موضوع و مسائل خاص خود به روح لطیف و ذوق ظریف و عشق عفیف نیز نیاز دارد ‘ تا قابل فهم و درک شود . اما برای غیر عارف اگر بخواهد از راه مطالعه آن مسائل را بفهمد ناچار است آن مقدمات و مسائل را بداند . به این خاطر به بحث ((صحو))‘((سکر))‘((جمع))‘((فرق))‘و((وقت)) پرداخته شد و ((فرق)) مقام بندگی نامیده شد . در این مقام عارف بخود قائم است و بر عبادات و تکلیف واقف است . و ((سکر)) مردن جنبه بشری است که در آن نور حقیقت برعقل و بصیرت غلبه می کند و در ((جمع)) حق بدون خلق مشاهده می شود. و رنگ و تعدد به کنار می رود و حتی اظهار عبادت نوعی شرک و نگرش به عبادتگر است . و آنگاه در مقام ((فرق بعدالجمع)) اگر جذبه انوار الهی سالک را فرا گیرد ‘ شوریده و آشفته میگردد و برمقتضای ((وقت )) خود عمل می کند و تکلیف همان عمل کردن به مقتضا ی وقت است و نسبت به تکلیف ظاهر ‘ غیر مکلف است .زیرا که تکلیف به کسی تعلق می گیرد که از تکلیف آگاه باشد .
منطق الطیرها و منطق الطیر سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاره ای از حکیمان و عارفان مسلمان ، با اقتباس از قصه حضرت سلیمان و بلقیس و نیز پرنده میانجی آنها (هدهد) به تالیف رساله الطیرها و منطق الظیرهایی پرداخنه اند که از آن جمله می توان به رساله الطیر ابن سینا ، رساله الطیر امام محمد غزالی ، صفیر سیمرغ سهروردی ، قصیده منطق الطیر خاقانی ، قصیده تسبیح طیور سنایی ، رساله الطیر نجم الدین رازی ، منطق الطیر عطار ، و در نهایت مثنوی معنوی مولوی اشاره کرد . در این مقاله به نقد و بررسی گذرا در این آثار پرداخته شده و مقاله با تاملی در منطق الطیر سلیمانی از مولانا حسن ختام یافته است .
بررسی نظر سیارات به یکدیگر در شعر نظامی گنجوی (قِران، مقابله، تربیع، تثلیث و تسدیس)
حوزههای تخصصی:
بنا به اعتقاد و باورهای قدیمی و مطابق احکام علم نجوم، برای انجام هر کاری جز کارهای عادی و روزانه، مراجعه به تقویم و یافتن طالع و وقت مناسب در بین مردم رایج بوده و هست. این باورها مبتنی بر علم نجوم قدیم بوده و بسیاری از آنها امروزه به صورت علمی ثابت شده است. شاعران هر عهدی با استفاده از این علم و باورها، در مضامین شعری خود تصاویر زیبایی آفریده اند. این تصاویر علاوه بر نمایش ارزش و اعتبار هنری شاعر، بیانگر میزان علم و دانش وی در نجوم و رصد ستارگان بوده است. از جملة این مضامین، بحث قِران، مقابله، تربیع، تثلیث و تسدیس است و این مقاله کوشیده است تا این مضامین و نحوة استفاده از آنها را در شعر حکیم نظامی گنجوی بررسی کند.