فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۷۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از بن مایه های داستان های عاشقانه جنگجویی معشوق است. در تاریخ اسطوره ای و افسانه ای ایران نام زنان و معشوقه هایی چون گلشاه، سروخرامان، گردآفرید، عذرا و سنمبر را می یابیم که درکنار عاشقان خود به صحنة نبرد آمده و چون مردان جنگجو از آنها دفاع می کردند. این آثار بازماندة حماسه های بزرگ یا بازآفرینی آنهاست و چنان در رمانس های عیاری و عاشقانه بسامد دارند که به صورت بن مایه درآمده اند. در این مقاله می کوشیم درکنار معرفی این منظومه ها و معشوقان آنها، کنش های این زنان جنگجو را نشان دهیم و معلوم کنیم که معشوقان در تمام منظومه ها منفعل نبوده اند.
ده داستان تحت بررسی در این مقاله عبارت اند از: بانوگُشَسْب ْ نامه، رابعه و بکتاش، سهراب و گردآفرید، شاهدخت ایرانی از هزارویکشب، حیدربیک و سمنبر، قهرمان قاتل، گردیه و خسرو پرویز، ورقه و گلشاه، وامق و عذرا، همای و همایون.
بررسی رابطه سرودهای ملی حماسی با انگیزش احساسات و همبستگی و غرور ملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
63 - 76
حوزههای تخصصی:
در هویت ایرانی، مولفه هایی نظیر مکان جغرافیایی، زبان فارسی، فرهنگ ایرانی، و معدودی عناصر دیگر دارای اهمیت هستند. سرودهای ملی حماسی را می توان حاصل جمع این سه مفهوم دانست زیرا با تکیه بر مفهوم سرزمین و استفاده از مفاهیم عمیق زبان فارسی و تاثیر گذاری از طریق فرهنگ ایرانی که تحت تاثیر فرهنگ اسلامی است به ایجاد حس غرور ملی می پردازند. در این پژوهش سعی شد تعدادی از مولفه های هویت ملی موجود در سرودهای ملی حماسی مطالعه شوند و چگونگی تاثیر آن ها بر ایجاد حس غرور ملی مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی، روش گرد آوری داده ها میدانی و اطلاعات از طریق پرسشنامه گردآوری شده اند. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که در مورد ورزشکاران آهنگ (موسیقی) سرود نسبت به متن تاثیر بیشتری بر ایجاد حس غرور دارد. اما با بررسی جمع کل داده ها می توان مشاهده کرد که بیشتر آزمودنی ها در مورد ایجاد حس غرور، گزینه اول را انتخاب کرده اند که نشان از تاثیر زیاد سرودهای ملی حماسی بر ایجاد حس غرور در ایرانیان دارد. در مورد تاثیر متن / موسیقی در ایجاد حس غرور، برتری متن بر موسیقی کاملاً مشهود است.
بازتاب عنصرِ مکان در ادبیات زندان مطالعه موردپژوهانه: (ورق پاره های زندان بزرگ علوی و یومیات الواحات صنع الله ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندان و ادبیّات وابسته به آن از دیرباز وجود داشته است. ادبیّات زندان، ناله جان های فرهیخته ای است که به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اعتقادی به زندان رفته و طعم حبس و اسارت را چشیده و با قدرت بیان، به ثبت لحظه های سخت و اندوه بار خویش پرداخته اند. این ادبیّات به دلیل طبیعت و ماهیّت خاصّ خود از جنبه های مختلف عناصر ادبی چون عنصر مکان، زمان و شخصیّت نیازمند بررسی دقیق است. از طرفی شناخت انواع مکان و راه و روش حضور آن در ادبیّات زندان و همچنین ارتباط و تأثیر آن بر این نوع ادبیّات نیز ملازم ممارست خاص است. نویسندگان در آثار هنری خود به مکان اهتمام ویژه ای داشته و آثار آنان با مکان روی دادن حوادث ارتباطی تنگاتنگ دارد. بزرگ علوی و صنع الله ابراهیم، دو نویسنده در حوزه ادبیّات زندان در ادب فارسی و عربی هستند. پژوهش تطبیقی حاضر در پی آن است که انگیزه های این دو نویسنده در روی آوردن به ادبیّات زندان، نحوه به کارگیری انواع مکان و نیز تأثیر این عنصر را بر ورق پاره های زندان بزرگ علوی و یومیات الواحات صنع الله ابراهیم مورد بررسی قرار دهد. با وجود همانندی بسیار در رویکرد این دو نویسنده به ادبیّات زندان، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم بین آن دو وجود دارد و در خصوص به کارگیری انواع مکان، علوی بیشتر از مکان باز و اختیاری امّا ابراهیم از مکان بسته اجباری بهره جسته است. روش پژوهش در این مقاله، تحلیلی و توصیفی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکا است.
تحلیل بازتاب «فولکلور» در ادبیات غنایی با تکیه و تأکید بر غزل های شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عامیانه هر قوم و ملّتی بخش عظیمی از فرهنگ معنوی آن ملت است که سینه به سینه از نسل های قدیم تا به امروز نقل شده و در گذر زمان حافظ هویت فرهنگی ملّت ها بوده است؛ این نوع ادبی شامل عادات، سنن، افسانه ها، قصه ها، باورها، آیین ها، ترانه ها، آداب و رسوم و ... می شود. بخش قابل توجهی از اصطلاحات عامیانه ایران، ضرب المثل هایی است که بر زبان عوام جاری است؛ این کاربردها در نثر فارسی و به خصوص در نوع ادبی داستان و رمان بیشتر از شعر بود؛ با این حال در شعر فارسی و به ویژه در شعر شاعرانی که هم برخاسته از متن جامعه و هم با فرهنگ عامه آشنا بودند یا گرایش به زبان کودکانه داشتند، گستره وسیع تری یافت. شهریار از این نوع شاعران است؛ او هم از متن جامعه بود و هم با فرهنگ هزار ساله ایران و آداب و رسوم جامعه آشنا بود؛ نگاه او در ادبیات عامه به مراتب از بسیاری دیگر از شاعران فراگیرتر و جامع تر است. به کارگیری مثل ها، ضرب المثل ها، باورها و عقاید خرافی، واژگان و زبان برخاسته از توده عامه مردم موضوع اصلی این مقاله است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با بررسی غزلیات شهریار و یافتن مواردی از امثال و حکم و آداب و رسوم و باورهای موجود در اشعار او و توضیح و تبیین آن ها چهره ادبیات عامه یا بخش هایی از آن در شعر نو و به ویژه زبان شهریار روشن شود.
شخصیت قائم مقام فراهانی در کلام سیاحان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اگرچه بخش عمده تاریخ با قلم مورخین رقم می خورد ولی منابع دیگری برای روشن کردن ابهامات تاریخی و تکمیل اطلاعات ما از گذشته در دست است که در مواردی همپای کتابهای تاریخی دارای ارزش و اهمیت هستند. این منابع فرعی امّا مهم عبارتند از: مدارک و اسناد، نکات تاریخی در کتابهای ادبی، عکسهای قدیمی در تاریخ متأخر و سفرنامه ها. س فرنامه ها از جمله منابع ارزشم ندی است که در نگارش تاریخ غال باً از چشم اهل تحقیق و پژوه ش پنهان می ماند. بطور معمول می توان سفرنامه ها را به دو دسته کلی تقسیم کرد: یکی داخلی و دیگری خارجی. سفرنامه های داخلی نگارش سیاحانی است که در کش ور خویش به سی احت پرداخته اند و خاط رات خود را مکت وب کرده اند و سفرنامه های خارجی به قلم جهانگردانی نوشته شده که به کشورهای دیگر وارد شده اند و دیده ها و شنیده های خود را در سفرنامه های خود ثبت کرده اند.
جلوه باورهای اساطیری آتش در خسرو و شیرین نظامی گنجوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اساطیربه عنوان نمایه و نماد زندگی انسان در دوران باستان، کارکردهایی فراوان داشته اند، انسان ابتدایی وغارنشین برای رفع حاجات و مناسبات اجتماعی خویش با هر پدیده ای برخوردی انسانی و الاهی داشت و طبیعت را کاملاً جاندار و فعال تصور می نمود، بدین لحاظ می توان به عدد پدیده های طبیعی، اسطوره هم معرفی نمود، به هر حال این کارکردهای اساطیری آنچنان عمیق و کارساز بود که در طول هزاران سال به عنوان باورها و مراسم و مناسک و حتی اعتقادات مذهبی، هم عرض و همراه زندگی بشر ادامه یافت و بهترین جلوه گاه آنها، ادبیات و متون داستانی و هنری است، بنابراین می توان رگه های پنهان وآشکار این اساطیر را در متون ادب پارسی به ویژه در آثار برجسته ادب غنایی هم ردیابی نمود و ازاین راه به نتایج نیکویی رسید، در اینجا برآن شدیم بعضی از کارکردهای اساطیری مثل اسطوره آتش را در اثر بی نظیر نظامی گنجوی(خسرو و شیرین) باز کاوی کنیم،
واقعه و مقبل اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ادبی را که همزمان با روزگار صفوی در ایران رواج داشت، عدّه ای دورة انحطاط ادبی می دانند و گروهی برخلاف آنان معتقدند این دوره از دوره های پویا و پُررونق ادب فارسی است که علاوه بر تداوم سنّت های ادبی رایج در دوره های بعد، زمینه ظهور تجارب جدیدی فراهم آمد. در این مقاله، بی آنکه این دو دیدگاه ارزیابی شود، یکی از این تجربه های جدید به نام واقعه سرایی بررسی و تحلیل می شود. از شواهد و قرائن برمی آید که مبدع این خُرده نوع ادبی، شاعری است به نام آقامحمّد شیخا متخلّص به مقبل اصفهانی (م. 1157 ق.) که از شاعران متعهّد و معتقد شیعی بود. وی در ایّام آشفته و ناامن اواخر عهد صفوی به تته و دکن پناه برد و دردستگاه نوّابان و سخنوران آن دیار با اکرام و احترام روزگار را به سر برد. شیوة شاعری او در دوره های مختلف با اقبال بسیاری از شاعران مرثیه سرا روبه رو شد. مقبل در ساحت شعر فارسی سنّتی بنیادی گذارد که امروز به «واقعه» شناخته می شود. واقعه را می توان از فروع «مرثیه» به شمار آورد. در این مقاله، ساختار و ویژگی های واقعه تببین می شود و نقش مقبل در شکل گیری و رواج این سنّت ادبی بررسی و تحلیل می گردد
بررسی تطبیقی داستان های هزارویک شب با داستان هفت پیکر نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هزارو یک شب، معروفترین مجموعه داستانی است که عناصر فرهنگی ملّت های گوناگون مشرق زمین را در دل خود جای داده است. در این مجموعه داستان، نشانه هایی از افسانه های هندی، ایرانی، عربی و ... دیده می شود، اما با اطمینان نسبی می توان اظهار کرد که نخستین پایه هزارو یک شب، همان کتاب ایرانی هزارافسان بوده که پس از ترجمه به زبان پهلوی به قصّه های ایرانی افزوده گردید. هفت پیکر یا بهرام نامه، چهارمین منظومه نظامی از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او در کنار خسرو و شیرین از لحاظ کیفیّت است. از آن جا که داستان های این دو کتاب از نظر شخصیت پردازی و فضای داستان، توصیفات، محیط و ... تطابق و شباهت هایی دارند، این پژوهش سعی دارد به همانندی های داستان های هزارویک شب با هفت پیکر بپردازد.
مرثیه سرایی در شعر و ادب «لکی» (واکاوی ادبی- روان شناختیِ مفهوم سوگ در فرهنگ قوم لک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرثیه یکی از انواع ادبی غنایی است که در آن، دو عنصرِ عاطفه و احساس، حضوری پررنگ دارد. بر این مبنا، از دیدگاه علم روان شناسی، ریشه مرثیه را باید در مسائل روانی و میل به جاودانگی انسان جست وجو کرد. به اعتقاد نویسندگان، پیشینة این نوع ادبی را باید در فرهنگ و ادب بومی ایران زمین، از جمله در تک بیت هایی جست وجو کرد که در سراسر مناطق لک نشین زاگرس به نام مور[1] و هوره[2] گلوخوانی می شود. پژوهشگران در این مقاله می کوشند پس از مرحله گردآوری اطلاعات، با استفاده از روش پژوهش توصیفی و اسنادی، به بررسی انواع مرثیه و واکاوی ادبی- روان شناختی مفهوم سوگ در فرهنگ قوم لک بپردازند. نتایج پژوهش نشان می دهد که خلأ شناخت ما از غنی ترین گنجینه های معنوی و روان شناختی فرهنگ و ادب بومی، باعث شده است تا در گذار از جامعه سنتی و ورود به دنیای مدرن، با پدیده «شکاف بین نسلی» مواجه شویم. از این رو توجه به فرهنگ و ادب بومی و پل زدن میان ارزش های جامعه دیروز و امروز، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
نگاهی به بحور و اوزانِ عروضیِ اشعار فارسی مقامات حمیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های مغفول در متون نثرِ فارسی و خصوصاً متنی نظیر مقامات حمیدی، بی توجّهی منتقدان و پژوهشگران، به ابیات و اشعار فارسی و عربیِ آن ها است. این بی توجّهی به یک دلیلِ مهم و آن این که تقریباً 99% اشعار این کتاب، سروده خود قاضی حمیدالدّین بلخی است، نگارنده را واداشت تا به جای تکیه بر اظهار نظرهایِ تقریبی و نسبی، درباره جایگاه شعری او، ابیات و اشعار فارسی این کتاب را بر اساس آمار و ارقام به دست آمده و تنها از دیدگاه بحور و اوزان شعری، بررسی نماید تا بهتر بتواند از یک دریچه تخصّصی، نتایجِ خود را مستند نماید. بدیهی است که مطالعه این ابیات، از دیدگاه های دیگر بلاغی نیز، در ترسیم شاکله ای منسجم از جایگاه شعریِ نویسنده این کتاب، بسیار قابل توجّه خواهدبود و از دیگرسو، شیوه بررسیِ نگارنده در این مقاله، شاید بتواند در مطالعاتِ مشابه، الگویِ مناسبی را ارائه نماید.
بررسی سبک شناختی غزلیات خسروخان اردلان (یکی از مقلّدان خواجه حافظ شیرازی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
خسروخان اردلان معروف به «والی ناکام» از حکام کُردستان در قرن سیزدهم هجری قمری بوده است. خسروخان هر چند در جوانی (29 سالگی) فوت کرده و باوجود والی بودن، فرصت چندانی برای پرداختن به شعر و شاعری و یا بروز استعداد هنری خود نداشته است، امّا با وجود این از وی غزلیاتی به جای مانده که بیشتر به تقلید و استقبال از خواجه حافظ شیرازی سروده شده اند. از آنجایی که تا کنون پیرامون زبان شعری او پژوهشی صورت نگرفته است، بنابراین نگارندگان در این جستار می کوشند غزلیات او را از لحاظ سبک شناسی بررسی نمایند. شیوه کار به این صورت است که با بررسی غزلیات او در سه سطح «زبانی» (آوایی، لغوی و نحوی)، «فکری» و «ادبی» تلاش می شود مسائلی که سبب تشخص زبان شعری او شده است، به دست داده شود.
تطبیق جایگاه واقعیت و خیال در گلستان و بوستان سعدی با دن کیشوت سروانتس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سعدی و سروانتس دو سلطان سخن در دو حوزه زبانی مختلف هستند و هر دو از چهره های ادبی جهان هستند که شاهکارهایی را خلق کرده اند و واقعیات زمانه خود و آرمان هایشان که همان آرمان های بشری هستند را بیان نموده اند، اما آن گونه که سزاوار آن هاست شناخته نشده اند. به همین منظور در این تحقیق به تطبیق جایگاه واقعیت و خیال در گلستان و بوستان سعدی با دن کیشوت سروانتس پرداخته ایم که مشخص شد، دن کیشوت، با خود درگیری خیالی خویش، جامعه را نیز درگیر می کند و این اشاره ظریف سروانتس به تباهی جامعه است. جامعه ای که درگیر خرافه های مذهبی و سنت های نادرست گذشته است. دن کیشوت همه نبردهای خیالی اش با دیوها و شیاطین و جادوگران را عین واقعیت می شمرد و آن جا که واقعیت را با خیالات خود در تعارض می بیند، به انکار واقعیت بر می خیزد. سعدی هم نهایت سعی خود را به کار برده است، تا مخاطبانش باور کنند که سفرها و ماجراهایی که نقل می کند نیز برایش رخ داده است. سعدی در حدود هفتاد حکایت از بوستان و گلستان، و البته بیشتر در گلستان، را در وقایع «دخیل نموده» است. اکثر این حکایت ها چنان پرداخت شده اند که اگر هم به راستی رخ نداده باشند، دست کم باورپذیر به نظر می رسند. اما در این میان حکایت هایی هستند، بیشتر به داستان های خیالی دن کیشوت شبیه اند.
پژواک فرهنگ شادی در شاهنامه و متون اوستایی و پهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در ایران باستان شادی مایه فزونی شور و سرور و امید و سبب بیرون شد ذهن و ضمیر انسان از سستی و انفعالِ مرگ آور و بی ثمر بود. می توان آن را یک موهبت بزرگ ایزدی که بیش از همه مواهب در خور سپاس است، تلقی کرد. نه فقط داریوش در کتیبه خویش، اهورا مزدا آفریننده زمین و آسمان را به خاطر همین شادی که برای انسان آفرید سپاس جداگانه گفت، بلکه در اوستا و برخی کتاب های پهلوی نیز خداوند به سبب این هدیه ارزشمند، فراوان ستوده گشت. در شاهنامه نیز که مهمترین سند فرهنگی منظوم به جای مانده از ایران باستان است به این نکته اشارات فراوان شده و جایگاه ارزشمند شادی در میان ایرانیان باستان مورد تأکید قرارگرفته است که بی گمان فردوسی در پرداختن به ارزش و فلسفه شادی به سنگ نوشته ها و متون اوستایی و پهلوی نظر داشته است.
عدم آشنایی خاقانی با موسیقی سنتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
خاقانی شروانی از شعرایی است که در شعرش اصطلاحات تخصصی علوم مختلفی همچون: نجوم، فلسفه، پزشکی و موسیقی به کار رفته است. وجود این اصطلاحات، ضمن اینکه بر دشواری فهم اشعار، افزوده است، گاهی چنان تخصصی مطرح گردیده که خواننده به این باور می رسد که خاقانی در آن علوم آگاهی فراوانی داشته است. از جمله علومی که خاقانی از اصطلاحات آن به فراوانی استفاده کرده است، علم موسیقی است. وی در شعرش علاوه بر نام بردن و توصیف آلات مختلف موسیقی، از اصطلاحات تخصصی همچون نام مقام ها و گوشه ها و دستگاه های موسیقی نیز بهره گرفته است. اما آیا این به کارگیری اصطلاحات نشانه تبحر وی در علم موسیقی است؟ آیا خاقانی از موسیقی بیش از دیگر شعرای هم عصرش می دانسته است؟ آیا همچون مولوی دستی بر رباب داشته است و با ساز خاصی مانوس بوده است؟ یا فقط واژه ها را به کار گرفته است؟ در این مقاله، پس از توضیحات مختصری در مورد موسیقی، ضمن بررسی اصطلاحاتی که خاقانی از حیطه موسیقی وام گرفته است، در خصوص عدم آشنایی وی با علم موسیقی دلایلی بیان می شود.
تأملات فلسفی و هستی شناسانه در شعر مهدی اخوان ثالث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بر خلاف نگاه معمول که اخوان را شاعری بی اعتنا به مباحث فلسفی- معرفتی معرفی می کند و شعر او را صرفا در ستایش ایران و اسطوره های ملی خلاصه می کند، تأمل در اشعار او نشان می دهد که وی از زمره شاعران اندیشه گری است که مقولات دینی و تأملات هستی شناسانه از اصلی ترین دل مشغولی های او در طول حیات بوده، اما بسامد بالا و گستردگی مضامین میهن پرستانه، جنبه های ایدئولوژیک و معرفتی شعر او را تحت الشعاع قرار داده است. دقت در برخی سروده های اخوان، بخصوص دفترهای واپسین وی، بسیاری از دغدغه های فکری و هستی شناسانه او آشکار می کند. اگر چه این اظهارات را نمی توان تماماَ در مکاتب فلسفی شناخته شده و معهود گنجاند و نحوه ورود و خروج او در این مباحث، فیلسوفانه نیست امّا حکایت از روح جستجوگری دارد که به دنبال یافتن راه حلّی برای معمّای هستی است. در اشعاری چون نماز، ماجرا کوتاه، و ندانستن، درخت معرفت، روی جاده نمناک، او هست هست، صدا یا خدا، ای خدا خوانده خود آ و سروده هایی از این دست، با نوعی تأملات فیلسوفانه یا به تعبیری نیم فیلسوفانه مواجهیم. هستی و هستن، مفهوم خدا، فلسفه زندگی، زروان، مرگ اندیشی و پوچ گرایی موضوعاتی هستند که در این نوشتار بررسی شده اند.
بررسی تطبیقی آرمان شهر در اندیشه فریدون مشیری و نازک الملائکه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
انسان کمال گرا همواره به دنبال آرمان گرایی و جامعه آرمانی بوده است. ادبیّات، برای طرح اینچنین اندیشه هایی عرصه مناسبی در اختیار شاعران و نویسندگان قرار داده است. شاعران نیز همواره از این مقوله غافل نبوده اند و در اشعار خود به روایت آرمان شهر خود پ رداخته اند. آرمان شهر، تجلّی برآورده شدن آرزوهای شاعر برای بقا است و پناهگاه خوبی برای گریز از مشکلات زندگی شاعر است. با توجه به اینکه فریدون مشیری و نازک الملائکه هم عصر هم بوده اند و شرایطی تقریباً مشابه هم داشته اند؛ بررسی آرمان شهر مورد نظر دو شاعر در چنین شرایطی کاری شایان توجه است. در این جستار برآنیم که آرمان شهر را از دیدگاه این دو شاعر نامدار فارس و عرب مورد بررسی و تطبیق قرار دهیم. بدین منظور به بیان مهم ترین ویژگی های مشترک این دو ش اعر ب رای معرّفی آرمان شهر مورد نظر خویش پرداخته ایم.
ملاحظاتی در نقد کسروی بر غزلیات حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر رویکردی است به کتاب «حافظ چه می گوید؟» نوشته احمد کسروی، که در آن به اعتراض و انتقاد از شخصیت و شعر حافظ، زبان گشوده همه ستایش هایی که از حافظ شده مایه گمراهی ایرانیان دانسته و گفته های حافظ را در هم و پریشان خوانده و با نوشتن این کتاب، به گفته خود، کوشیده تا زحمت ایرانیان را کم کند و چاره ای برای گمراهی شان بیندیشد. در این مقاله نگارنده با توجّه به مرقومات موجود در نقد کتاب مذکور و گزینش چند شعر حافظ که مدّ نظر آن کتاب است، با تکیه بر شروح معتبر دیوان حافظ، این غزل ها را بررسی کرده تا ثابت کند که گزینش حافظ در وزن و قافیه و واژه و محتوا و موضوع اشعار خود به هیچ وجه صدفه و اتّفاق نبوده و خود می دانسته چه می گوید و چه اراده کرده لذا چنان داوری های سرسری و عجولانه، بدون معرفت واقعی از خود حافظ و شعر و زبان او، نه خدشه ای بر پیکر مادّی و معنوی حافظ و کلامش وارد می آورد و نه چهره جهانی او را در چشم دوستدارانش مکدّر می کند. اشعارش همه دارای معانی عمیق و قابل توجیه و تفسیر و ناگفته ها درباره او همچنان بسیار است.
نوستالژی یاد کودکی در شعر نیما، شاملو، فروغ و سپهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
21 - 32
حوزههای تخصصی:
نوستالژی یکی از جنبه های فکری ادبیات فارسی است که به ویژه در شعر نمود آشکارتری یافته است. بر این پایه، شاعر یا نویسنده در سروده ها و نوشته های خود روزگار گذشته و فضا و مکانی را به یاد می آورد که از آن خاطرات خوش، داشته ها و اندوخته های مطلوبی دارد و معمولا با حسرت و دریغ از آن یاد می شود. یاد کردن از دوران کودکی و کودکانه ها یکی از مؤلفه های نوستالژی است. در این پژوهش به بررسی این مؤلفه در شعر نیما یوشیج، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و سپهری پرداخته شده است. بررسی ها نشان می دهد که این شاعران در مراحل مختلف شاعری خود، از کودکی و خاطرات فارغ نبوده اند و با بسامد قابل توجهی از جوانب آن روزگار یاد کرده اند و عموماً با ابراز ناخرسندی از روزگار کنونی خود، تداعی لحظه های خوش کودکی را آرامش بخش روان خود می دانند. هم چنین فروغ فرخزاد و شاملو علاوه بر بیان و توصیف خاطرات کودکی، با نگاهی عمیق به تفریحات، بازی ها و سرگرمی های آن دوران اشاره های دقیق تری کرده اند.
الرثاء فی شعر الشریف الرضی (رثاء در شعر شریف رضی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شریف رضی اغراض و موضوعات مختلفی را به رشته نظم درآورده، و درتمامی آن اغراض نیکو شعر سروده، وتوانسته است با شاعری بی نظیرش، و بلاغت اصیلش، و توانایی شگفت انگیزش در صف مقدم بزرگان شعر ظاهر شود. مخصوصا در رثاء وگریه بر خانواده و خویشاوندان و دوستانش و درتوصیف دگرگونیهای روزگار. قصائد او در فن رثاء در قالبی سرشار و پر از احساسات نا آرام و سرگردان ظاهر و نمایان شد. قابل ذکر است قصاید او در رثاء و مصیبت امام حسین(ع) یک اسوه و نمونه کامل شعری است که شاعران پس از وی دربیان مظلومیت حسین(ع) و دردمندیشان از مصیبت مرگ حسین(ع) از او پیروی نمودند. اشعار او را حفظ می کردند و می سرودند. همان مرثیه های کم و اندک (فقط پنج قصیده در رثاء حسین(ع)، ولی همین مرثیه های کم بود که شریف رضی را در میان معاصرانش و شاعران شیعه بارز و برجسته نمود. این مقاله رثاء را در شعر شریف رضی بررسی می کند، و ثابت می کند که شریف رضی بدون شک از بهترین شاعران رثاء در عصر عباسی، و ازبهترین آنها در پرداختن به این فن است.