فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
گذشته پرفراز و نشیب کشور ایران از روزگاران کهن تا به امروز قلمرو مردان بزرگ و شاعران و دانشمندان بوده است که برخی از آنان با مبارزات عقیدتی، سیاسی و ... بخشی از صفحات تاریخ این سرزمین را به خود اختصاص داده اند. ناصرخسرو و سنایی در شمار این شاعران اند، آنها به عنوان متفکران اجتماع به روشن گری پرداختند و مردم را در شرایط پیش آمده هدایت کردند، این حکیمان نسبت به مسایل اجتماعی و دغدغه های فضای سیاسی حاکم بر جامعه حساسیت نشان دادند و بر این اعتقاد بودند که برای سامان دادن به اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه، به آرا و اندیشه های نو و تازه ای نیاز است و برای خروج از بحران باید فکر و اندیشه عوض شود، البته سیاست و اجتماع هم بسیار مهم است چرا که تفکر در کالبد این ساختارها رشد و نمو می کند. نظر به اهمیت مولفه روشن گری به عنوان یکی از مفاهیم و مضامین ارزنده در جوامع بشری، در این مقاله نگارنده بر آن است به تحقیق و تبیین علل و اسباب پیدایش روشن گری و جلوه های آن در عرصه های گوناگون دینی، سیاسی و اجتماعی با توجه به آثار منظوم ناصرخسرو و سنایی دو شاعر گران مایه زبان فارسی بپردازد.
اکوان دیو و «وای» اسطوره ی باد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به فرهنگ دهخدا از فراوانی وجود اسم «باد» در ترکیب نام روستاهای ایران شگفت زده می شویم. این اسامی حکایت از اهمیت واژه ی «باد» در اندیشه ی ایرانی دارد. بدیهی است که اعتقاد به تقدس و احترام به عناصر عالم و مظاهر طبیعت در نزد تمام اقوام بدوی رایج بوده است. آب، باد، خاک و آتش هر کدام جایگاه خاص خویش را داشته و پرستش مخصوص به خود را دارا بوده اند.
فرشته ی ایرانی باد با نام وای vāy هم ایزدی بوده بزرگ، قاهر و قادر، ایزدی ازلی و زندگی بخش و نیز پایان دهنده و مرگ آور و نیز خدایی جنگجو. وای ایزدی بوده دو چهره: نیکوکار و در عین حال، شوم. چرا که هم ایزد زندگی و هم خدای مرگ بوده است.
تمدن و فرهنگ یک ملت در سیر تکاملی خویش برای خروج از مرحله ی افسانه ها و اسطوره های رنگارنگ دو راه را در پیش می گیرد: یا به تدریج اجزای ناخالص را حذف می کند تا به موضوعاتی واقعی تر برسد، یا اینکه اسطوره ها و افسانه های خویش را به زبان شعر درمی آورد تا برای خواننده معقول تر گردد. این هر دو فرآیند را در شاهنامه، می توان دید که پیوسته حرکتی از سوی اساطیر به حماسه در آن وجود دارد، اساطیر گذشته ی ما در حماسه های شاهنامه تداوم یافته اند.
پس با بررسی داستان اکوان دیو در شاهنامه، می توان آشکارا چهره ی اسطوره ای دیو وای بد را به تصویر کشید.
حماسه دینی - بت شکن بابل
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۸ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
قابلیت های تعزیه در تصویر پردازی نوین (در بررسی دو نسخه تعزیه مجلس درویش بیابانی و حضرت موسی (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه به عنوان مهمترین شیوه نمایش مذهبی و آیینی در ایران، از قابلیت های بسیاری برخوردار است، که می تواند در اشکال گوناگون تصویر پردازی نوین امروز مورد استفاده قرار گیرد. در این میان، شاید تنها عنصر بسیار مهمی که تاکنون به آن توجه شده، کارکرد فاصله گذاری در شیوه اجرایی آن است. اما با بررسی نسخ موجود از مجالس تعزیه، عناصر دیگری نیز قابل باز شناسی و استفاده هستند که مورد توجه و بررسی علمی قرار نگرفته اند. رابطه تعزیه و نمایش مذهبی در شکل عام آن، و همچنین مضامین اصلی مطرح شده در تعزیه ها، به شناخت هر چه بیشتر این عناصر و قابلیت های آن کمک می کند؛ ضمن آن که وجود موسیقی به عنوان عامل بیانی و عنصری اجرایی، زمینه ای را فراهم می آورد که در یافتن نوعی لحن در آثار تصویری،دراماتیک، (همچون موسیقی تصویری Music Video) می تواند مورد استفاده قرار گیرد. بررسی این عناصر مانند درهم ریزی زمانی، درهم ریزی مکانی، جابه جایی شخصیت ها، کارکرد موسیقی، و نیز چگونگی تاثیرگذاری بر مخاطب، نشان می دهد که تعزیه قابلیت های ویژه ای در عرصه تصویرپردازی رسانه ای دارد. این مقاله با مطرح کردن یک نمونه (مجلس درویش بیابانی و موسی (ع)) و بررسی دو نسخه از آن می کوشد این قابلیت ها را بازشناسی کرده، تواناییهای آنها را برای استفاده در تصویرپردازی نوین و امروزی تبیین نماید.
داستان های عاشقانه و حماسی در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات حماسی و غنایی دو دسته ی مهم از آثار ادبی را تشکیل می دهد که هر کدام به تنهایی بخش های بزرگی از سروده های شاعران این مرز و بوم را دربردارد. اما آنچه مایه ی اصلی تفاوت و تمایز میان آثار حماسی و غنایی می شود، آن است که ادبیات غنایی بر پایه ی عواطف و احساسات درونی شکل می گیرد، در حالی که ادبیات حماسی بر اساس کنش ها و رفتارهای بیرونی است. به همین جهت، مرز میان این دو روشن و آشکار است. اما گاهی در برخی از آثار ادبی به مواردی برمی خوریم که عشق و حماسه در هم آمیخته اند و جلوه ی بسیار زیبا و جذابی از اختلاط دو امر به ظاهر متضاد را به نمایش گذاشته اند. علاوه بر این، نشان دهنده ی خلاقیت ذهن و توانایی شاعران و نویسندگانی است که به خلق چنین آثاری پرداخته اند.
در این مقاله به معرفی داستان هایی پرداخته شده که علاوه بر جنبه ی حماسی، رنگ و بوی عاشقانه نیز در تار و پود آنها وجود دارد. نزدیک به نیمی از این داستان ها مربوط به شاهنامه ی فردوسی است و تعدادی نیز تقلیدهایی است که از کار فردوسی صورت گرفته است. بقیه ی موارد نیز داستان های عاشقانه ای است که جنبه های حماسی آن بسیار قوی است و حتی در برخی موارد، بعد حماسی آن بر بعد غنایی غلبه دارد، مانند داستان ورقه و گلشاه عیوقی.
با تامل در زمان و دوره ی سروده شدن این آثار در می یابیم که عمده ی آنها مربوط به پیش از حمله ی مغول به ایران است که روح حماسی بین مردم ایران وجود داشت و به تبع آن در آثار ادبی این دوره نیز دیده می شود. در این مقاله در مجموع 33 داستان به ترتیب الفبایی معرفی و بررسی شده اند.
طرحی برای طبقه بندی انواع ادبی در دوره کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیم بندی انواع برای بسیاری از مباحث ادبی لازم است. نگارش تاریخ ادبی با رویکردها و روشهای نوین، بدون مشخص کردن انواع اصلی ممکن نیست؛ چنانکه در بسیاری از شاخه های نقد ادبی و تحلیل محتوا نیز موضوعیت دارد. موضوع اصلی مقاله دقیقا در همین نقطه شکل می گیرد: طراحی الگویی برای طبقه بندی انواع ادبی فارسی در دوره کلاسیک. مجموعه آثار در دو شاخه شعر و نثر جای گرفته است. «شاخه شعر» کلاسیک فارسی را می توان در سه نوع اصلی طبقه بندی کرد: حماسی، غنایی و تعلیمی - القایی. هر سه نوع در مقاله باز تعریف، و زیر شاخه های هر کدام نیز بر اساس مصادیق ادبیات فارسی تعیین و تعریف شده است. «شاخه نوشتارهای منثور» فارسی شامل آثار ادبی، شبه ادبی و غیر ادبی می شود. آنچه برای ما موضوعیت دارد، نوشتارهای ادبی و شبه ادبی است. در مقاله پس از تعریف هر کدام از اینها، نوشتارهای ادبی در قالب دو نوع («روایت مدار» و «نوشتارهای ادبی غیر روایی») گنجانده شده است. تعریف و تعیین مصداقهای هر کدام از اینها به همراه مجموعه زیرشاخه های آنها در دوره کلاسیک، بخش دیگری از مطالب مقاله را تشکیل می دهد
بازخوانی و تفسیر تاریک خانه هدایت بر پایه باورهای باستانی در گور خمره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
ویژگی های زبان طنز و مطایبه درکاریکلماتورها (با تکیه برکاریکلماتورهای پرویز شاپور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی ۱۳۸۸ شماره۱
حوزههای تخصصی:
طنزنویسان معمولا از زبان ادبی که با ظرافت ها و نوآوری های زبانی درآمیخته می شود، سود می جویند. از این رو، طنز هرچه هنجارشکن تر و از عنصر آشنایی زدایی بهره ورتر باشد، قدرت جذب مخاطبانش افزایش می یابد. در این میان، به نظر می رسد ویژگی هایی چون کوتاهی جملات و ایجاز، سادگی بیان، چینش خاص واژگان، استفاده از زبان محاوره، بیان اغراق آمیز، بازی های زبانی بیانی وانواع شیوه های هنجارگریزی زبان و شگردهایی، چون آشنایی زدایی، غافلگیری، عکس و اجتماع نقیضین، به همراه ظرافت های بیانی که در آن ها نهفته است، با استفاده از شیوه های مرسوم بلاغت سنتی در شکل گیری زبان طنز و مطایبه کاریکلماتورها موثر افتاده اند، شیوه هایی که حاصل جستجو در ظرفیت های بالقوه، بی انتها و پنهان زبان است و از جذابیت و تاثیرگذاری خاصی بر مخاطبان برخوردار است. بررسی زبان طنز کاریکلماتور در این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی صورت گرفته، ضمن این که باعث آشنایی با برخی از ویژگی های این شکل ادبی می گردد، موجب درک بهتر آثاری از این دست نیز خواهد بود. این ویژگی ها با اندک تفاوت در زبان سایر کاریکلماتور نویس ها نیز دیده می شوند، اما آنچه زبان طنز شاپور را از دیگر کاریکلماتور نویس ها ممتاز می سازد، تاثیری است که بر روی نویسندگان پس از خودگذاشته است. روش تحقیق دراین پژوهش بر اساس شیوه های سندکاوی توصیفی تحلیلی است.
نقد حماسه و تراژدی بر اساس کلیدر دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آن که حماسه و تراژدی از زمان شکل گیری ادبیات در جهان، همواره با اشکال گوناگون خود در فرهنگ ملت های مختلف وجود داشته است، اما تعریف آنها از زمان ارسطو تا به امروز تغییر چندان عمده ای پیدا نکرده است. در این نوشته، هدف نویسنده آن است که با نگاهی انتقادی، حماسه و تراژدی را به ارزیابی مجدد بگذارد و ویژگی های آن دو را به گونه ای امروزی تر تبیین کند. برای این منظور، رمان کلیدر از محمود دولت آبادی به عنوان یک اثر حماسی ـ تراژیک امروزی انتخاب شده است تا با تراژدی ها و حماسه های گذشته به مقایسه گذاشته شود و از طریق تطبیق ویژگی های آن با آثار گذشته و مقایسه خصوصیات حماسه ها و تراژدی های گذشته با کلیدر، هم تفاوت های آنها آشکار شود و هم دیدگاه های گذشته و حتی امروز به عرصه نقد و تحلیل و تعدیل آورده شود و هم از طریق مقایسه نمونه ها و دیدگاه های گذشته و امروز، خصوصیات مشترکی برای حماسه و تراژدی تدوین شود که قابل تطبیق به هر نوع اثری، صرف نظر از زمان و مکان آنها باشد. برای تکمیل مبحث، از نظرات شماری از منتقدان چون ارسطو، جورج لوکاچ، هنری میلر، و آندره بونار نیز استفاده شده است.
رنج های شاعران
منبع:
حافظ دی ۱۳۸۸ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی: