فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۶۱ تا ۹٬۳۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Earlier research has shown that fair assessment plays a crucial role in the classroom and is closely associated with students' academic success. Besides, multiple studies have consistently indicated that the cognitive aspect of test anxiety significantly and meaningfully influences test performance, highlighting the connection between test anxiety and academic achievement. Therefore, this correlational study was done to investigate the relationship between Iranian EFL learners' perceptions of fairness in classroom assessment and their cognitive test anxiety. It followed a quantitative method and a total number of 201 learners, 88 males along with 113 females, participated in the present study voluntarily. A convenience and random-sampling method were applied, using fair assessment and cognitive test anxiety questionnaire. The results of the study, using Pearson-moment correlation and Regression analysis, revealed that there was no significant relationship between Iranian EFL learners' perceptions of fairness in classroom assessment and their cognitive test anxiety. It also indicated no significant difference between male and female learners' perceptions of fairness in classroom assessment and their cognitive test anxiety. The findings of the study can be implemented in educational systems by teachers, learners, programmers, and researchers. It can be considered as a guideline for teachers, especially EFL teachers in academic environments to find solutions for the problems and difficulties in the fairness of classroom assessment.
مقایسه رشد زبانی کودکان پیش دبستانی فارسی زبان و فارسی-ترکی زبان با استفاده از شاخص صرفی-نحوی PDSS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
223 - 248
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا به شیوه کمی به مقایسه رشد زبان در کودکان پیش دبستانی فارسی زبان و فارسی-ترکی زبان با استفاده از شاخص صرفی-نحوی امتیازدهی رشد جمله (پی.دی.اس.اس) بپردازد. به این منظور، 30 کودک فارسی زبان و 30 کودک فارسی-ترکی زبان در سه گروه سنی 37-46، 47-56 و 57-66 ماهه از مهدکودک هایی در استان همدان انتخاب شدند. برای همسان سازی آزمودنی ها از جنبه توانایی های زبانی و شناختی از پرسشنامه های «مهارت و تجربه زبان» و «ابزار غربالگری تکامل» بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.ای.اس (نسخه 24) انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین رشد صرفی-نحوی کودکان فارسی زبان و فارسی-ترکی زبان فقط در بازه سنی 57-66 ماهگی تفاوت معناداری وجود دارد. این نتیجه گیری با یافته های پژوهش های بیاستاک و همکاران (Bialystok et al., 2008) و بلوم (Blom, 2010) مبنی بر برتری عملکرد کلامی کودکان تک زبانه بر عملکرد کلامی همسالان دوزبانه آن ها همسو است. افزون بر این، شواهدی در حمایت از تأثیر مثبت دوزبانگی بر رشد زبان در کودکان پیش دبستانی یافت نشد.
The Relationship among Language Teacher Immunity, Reflective Teaching, and Work Motivation in EFL Context(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۲, No. ۱, June ۲۰۲۳
145 - 172
حوزههای تخصصی:
Teachers have the power to change their students' lives for the better, therefore teachers should be armed with some skills to be effective. Reflective teaching as one of these skills empowers teachers to observe and evaluate themselves. Although research on reflective teaching has a long tradition, little is known about whether it could be a significant predictor of language teacher immunity and work motivation as two important factors determining the success or failure of teachers, particularly in English as a Foreign Language (EFL) context. Thus, the present study aimed at examining the possible association among reflective teaching, language teacher immunity, and work motivation through path analysis. To this end, English Language Teacher Reflective Inventory (ELTRI), Language Teacher Immunity Instrument (LTII), and Multidimensional Work Motivation Scale (MWMS) were administered to 320 Iranian EFL teachers. Data analysis revealed that teachers with higher reflective teaching practices are more immunized and motivated. Moreover, the significant role of language teacher immunity on work motivation was discovered. The implications of the present study may shed new light on the significance of incorporating reflective approach into teacher development programs as a core subject.
فرایندهای تضعیف و قلب در گویش بختیاری «بروافتو تنگ شا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، شناسایی و توصیف فرآیندهای تضعیف و قلب مشترک بین فارسی معیار و گویش بختیاری «بروافتو تنگ شا» یکی از زبان های ایرانی جنوب غربی است. بدین منظور، ابتدا 150 کلمه از پرسشنامه و واژه نامه گویشی انتخاب و سپس از هشت گویشور بومی بی سواد و کم سواد در سنین 40 تا 80 سال مصاحبه شده است. همچنین از شم زبانی یکی از نگارندگان به عنوان گویشور بومی و برخی از منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش بهره برده است. داده ها در چارچوب این نظریه تحلیل شده و آوانگاری بر اساس الفبای آوانویسی بین المللی «آی پی ای» انجام شده است. روش پژوهش نیز به صورت توصیفی تحلیلی است. در تحلیل هر یک از فرآیندها، جدولی از داده ها و قاعده مربوط به آن ارائه گردیده و درنهایت بازنمایی غیرخطی از طریق مشخصه های واجی در برخی از موارد صورت می پذیرد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فرآیند تضعیف در این گویش در چارچوب واج شناسی زایشی قابل تبیین است همچنین بررسی داده های نشان می دهد که انواع فرآیند تضعیف مانند فرآیندهای همگونی و حذف و ویژگی های فرونوا و برنوا در این فرآیندها قابل مشاهده است.
هم نامی و نقش های مختلف تکواژ وابسته “-æ” در کردی ملکشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم نامی پدیده ای است که در آن مقولات مختلف زبانی با نقش ها و معانی نامرتبط از صورت های آوایی و نوشتاری یکسان برخوردار هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش های مختلف تکواژ “-æ” در کردی ملکشاهی است. پیکره زبانی این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته از سخنگویان کردی ملکشاهی به عنوان یکی از شهرستان های مرکزی استان ایلام گردآوری شد. برای بررسی نقش فرآیند دستوری شدگی در ایجاد هم نامی تکواژ “-æ” از اصول ارائه شده توسط هاپر (1996) و همچنین سازوکارهای معرفی شده هاینه و همکاران (1991) بهره گرفته می شود. یافته های مطالعه نشان داد که چند مقوله مستقل زبانی در کردی ملکشاهی به صورت تکواژ وابسته “-æ” بازنمایی می شوند. صورت مذکور ممکن است به عنوان پی بست، وند تصریفی و یا اشتقاقی در بافت های مختلف واقع شود. این تکواژ به عنوان وندی تصریفی با نقش «نشانه معرفه» به اسم یا گروه اسمی متصل می شود. تکواژ وابسته“-æ” به صورت پی بستی و با نقش فعل ربطی و معین «است» نیز در کردی ملکشاهی به کار برده می شود. تکواژ “-æ” همچنین صورت الحاقی دو حرف اضافه مستقل «در» و «به» در گونه مذکور است که به برخی افعال به عنوان میزبان متصل می شود. علاوه بر این کارکردها، این تکواژ صورت دو پسوند اشتقاقی کردی ملکشاهی است که در تولید ساخت نام آوا و اسم به کار برده می شود. هر یک از نمودهای “-æ” در طول سازوکار دستوری شدگی تحت تأثیر تغییرات آوایی، ساختواژی ، نحوی و معنایی قرار گرفته اند و باعث ایجاد این هم نامی شده اند.
تأثیر تعداد واکه بر فضای واکه ای زبان فارسی در هنگام یادگیری واکه های زبان آلمانی: پیش بینی کلیدی نظریه پراکندگی سازگاریافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله اعتبار پیش بینی کلیدی نظریه پراکندگی سازگاریافته در مورد سازماندهی واکه ها بررسی شده است که براساس آن، هر چه تعداد واکه در یک نظام واکه ای بیشتر باشد مساحت فضای آکوستیکی جهت ایجاد تمایز ادراکی بین واکه ها بزرگتر می شود؛ بدین معنی که زبان هایی که دارای تعداد واکه بیشتر هستند فضای واکه ای بزرگتری را به خود اختصاص می دهند. جهت بررسی این فرضیه بسامد سازه اول و سازه دوم واکه های مشترک زبان فارسی و زبان آلمانی که توسط فارسی زبانان آلمانی آموز در بافت CV:CC و مساحت فضای واکه ای زبان فارسی و زبان آلمانی که توسط آلمانی آموزان فارسی زبان در سه سطح پایه، متوسط و پیشرفته تولید می شود بررسی شده است. این تحقیق با استفاده از روش پاجت و تاباین(2005) و شاخص های مساحتی بکر-کریستال (2010) که بین تعداد واکه و مساحت فضای واکه ای با استفاده از نرم افزار R و بسته PBSmapping استفاده می کند نشان می دهد رابطه مستقیم مثبت وجود دارد و مساحت فضای واکه ای در زنان در آلمانی آموزان فارسی زبان سطح پیشرفته بزرگتر است و این نظریه در این گروه تایید شد در صورتیکه در بقیه گروه ها و مردان این اصل از نظریه تایید نشد.واژه های کلیدی: فضای واکه ای، کشش واکه ها، مساحت فضای واکه ای، زبان آلمانی، زبان فارسی، نظریه پراکندگی سازگاریافته
Development of EFL Teachers’ Digital Competence in the Adoption of Blended Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The coronavirus pandemic affected education enormously, and despite numerous previous efforts to achieve digitalization, virtual teaching revealed deficiencies in both the EFL teachers’ digital competence and in the peripheral use of Information and communication technologies (ICTs). This study focused on a sample group to analyze the relationship between the implementation of this model and the pre-pandemic digital approach in order to identify deficiencies that need to be strengthened to achieve increasingly effective integration of blended learning. A questionnaire was used to collect data from participating teachers in the areas of school digital strategy, digital competence, and teaching practice in blended learning. The data were analyzed through structural equation models, verifying the relation between variables and also according to specific training on ICTs. An active but insufficient effort on the part of the participants’ schools to promote digitalization was revealed. The implementation of blended learning has been favored more by the responsiveness of participating EFL teachers than by the provision of specific training on the part of schools, which lacked common guidelines from the public administration. These EFL teachers can respond to changes, but the schools’ support is essential for the successful implementation of blended learning, updating the approach of the digital strategy adopted so far.
رویکرد رده شناختی به ساخت ملکی در گویش سُرخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش راهبردهای ملکی سازی در گویش سُرخی را بررسی می کند و بر مبنای دسته بندی انواع راهبردهای غالب صرفی- نحوی ملکی سازی مطرح شده در رویکرد رده شناختی کرافت (2003) رده زبانی این گویش را آشکار می سازد. پژوهش پیش رو همچنین بر مبنای راهبرد غالب به کار گرفته شده برای ملکی سازی، آرایش سازه ها، روش پیونددهی میان دارنده (مالک) و داشته (مملوک)، اندازه آمیختگی این دو سازه و تمایز ملکیت انتقال پذیر و انتقال ناپذیر در این گویش را بررسی می کند. گویش سُرخی از گروه زبان های ایرانی غربی-جنوبی است که در منطقه کوهمره سُرخی واقع در استان فارس بدان سخن می گویند. یافته های به دست آمده از بررسی داده ها نشان می دهد که راهبرد غالب ملکی سازی در گویش سُرخی از دیدگاه رده شناختی بهره گیری از پیونده و وندافزایی است. این گویش در سطح جمله، از دو ساخت «داشتن» و «متعلق بودن» بهره می گیرد که به لحاظ آرایش سازه ها، شناخته یا ناشناخته بودن (معرفه و نکره) دارنده و داشته و انتقال پذیری و انتقال ناپذیری با هم متفاوت هستند.
Iranian EFL Teachers’ Assessment Literacy Knowledge: The Impact of The Educational System on Teachers’ Classroom Assessment Practices
حوزههای تخصصی:
English language teachers’ assessment ability to assess all areas of pupils’ learning is important for comprehending how learners advance across the curriculum and guiding them in their development (Livingston & Hutchinson, 2016). The educational system of Iran decided to shift from traditional teaching methodologies toward communicative approaches. This conversion would not turn into reality unless teachers could apply it in practice. However, teachers have certain needs such as expanding and broadening contextual-related knowledge, cooperating with their colleagues, and developing their assessment literacy (Coombe, Vafadar, & Mohebbi, 2020). To identify the teachers’ understandings of, practices in, and challenges of assessment, 15 English language headteachers (English language teachers who are responsible for moderating the group of the teachers’ activities) participated in the interviews of this study, followed by questionnaires for exploring teachers’ needs. The interviews were coded and content analyzed independently by the researcher and an expert in assessment. The main themes and needs were derived from the interview analyses and are presented in eight pivots. The findings of the questionnaires manifested the priorities that teachers felt concerning assessment literacy and classroom-based assessment needs. The paper will discuss the findings concerning assisting teachers’ professional development in assessment literacy. Implications are also provided.
حالت دهی گروه های اسمی در ساخت های مفعولی در هورامی: تقابل رویکردهای کمینه گرای ساختاری و ساختواژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده تبیین فرایند حالت دهی گروه های اسمی همواره یکی از چالش های برجسته صورت های مختلف دستور زایشی بوده و به همین دلیل تا کنون رویکردهای نظری گوناگونی برای تحلیل صوری این پدیده در چارچوب این سنت زبان شناختی ارائه شده است. در این میان رویکرد ساختاری، برگرفته شده از آرای چامسکی و رویکرد ساختواژی، ارائه شده از سوی مارانتز، بیکر از مهم ترین آن ها محسوب می شوند. مقاله حاضر درصدد است تا روند اشتقاق نحوی و به تبع آن فرایند حالت دهیِ موضوعات فعلی را در ساخت های متعدیِ مفعولی در زبانی هورامی در چارچوب دو رویکرد کمینه گرای پیش گفته بررسی نماید و از این رهگذر نقاط ضعف و قوت هر یک از دو رویکرد مذکور را در ارائه تبیینی منطقی و نظریه بنیاد از داده های هورامی برجسته کند. تحلیل داده های برگرفته شده از هورامی در نهایت نشان می دهد که هیچ یک از دو رویکرد نحوی و ساختواژی به تنهایی نمی تواند خصوصیات ساخت های مفعولی را در این زبان به شکلی کامل و موجه تبیین کنند و به همین دلیل اتخاذ دیدگاهی ترکیبی و متشکل از هر دو رویکرد برای بررسی خصوصیات متنوع این ساخت ها منطقی تر به نظر می رسد. نتایج این جستار در مقیاسی کلان تر کفایت تبیینی رویکردهای نظری ترکیبی را برای تحلیل الگوهای حالت دهی در چارچوب دستور جهانی تأیید می نماید. واژگان کلیدی: حالت دهی، مطابقه، برنامه کمینه گرا، رویکرد نحوی، رویکرد ساختواژی، فاز.
معناشناسی واژه «شَعَرَ» در قرآن و جایگاه آن در حوزه معنایی ادراک و معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم واژگان متعددی برای معنای ادراک و دانایی به کار رفته است و واژه «شعر» به عنوان یکی از پیچیده ترین این واژگان است که در ترجمه های فارسی بیشتر با واژگان دانستن و فهمیدن معادل گذاری می شود. اما هدف از این نوشتار ریشه شناسی و بررسی سیاقی واژه «شعر» برای نشان دادن مؤلفه ها و ویژگی های جزئی تر این واژه است. بر این اساس جستار حاضر ریشه «شعر» را با تکیه بر روش های زبان شناسی تاریخی و منابع زبان های سامی، ریشه شناسی کرده و با نگاه جامع به تمام کاربردها در کنار یکدیگر، تحلیل محتوای آیات و استفاده از دستاوردهای مردم شناختی در تحلیل گفتمانی آیات قرآن، مورد مطالعه سیاقی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که شواهد ریشه شناختی نشان دهنده بازگشت قدمت این واژه به زبان سامی باستان است که از ریشه فرضی شعر (شکافتن و جدا کردن) در همان زبان و آن نیز از ریشه آفروآسیایی (ĉaʕ) به معنای «بریدن» ساخته شده است، اما در فضای گفتمانی عرب جاهلی به نحو سرایت معنایی تحت تأثیر واژه شِعر (سروده) قرار گرفته است. کاربرد منفی، عدم کاربرد در جمله وصفیه و اختصاص به ادراک امور مخفی و غیبی از ویژگی های کاربردی واژه شعرَ است که تعریف معنای قرآنی شعرَ به مثابه «ادراک غیرفرایندی» را توجیه پذیر می سازد؛ غیرفرایندی بودن ادراک مستلزم افزایش نقش خیال و کاهش نقش فرایندهای زمان بر سنجش عقلی است.
گویش سنجی متغیرهای زبان شناختی زبان گونه های کرمان- شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کمی و کل گرایانه و با اعمال روش های گویش سنجی به تحلیل رایانشی متغیرهای زبان شناختی موجود در گونه های زبانی کرمان-شمالی می پردازد. این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها به روش میدانی جمع آوری شده اند. تحلیل داده های گردآوری شده نیز به صورت آماری با بهره گیری از رایانه و گویش سنجی و نقشه نگاری RuG/L04 صورت گرفته است. داده های پژوهش شامل معادل های بومی 205 واژه و 10 جمله پایه مستخرج از پرسش نامه های «فرهنگستان» و «موریس سوادش» است. روایی پرسش نامه مذکور براساس آزمون آلفای کرونباخ، نرخ 96/0 به دست آمده است. جامعه آماری پژوهش را گویشوران بومی 16 شهرستان حوزه شمال استان کرمان شامل 105 دهستان تشکیل می دهند. میانگین سنی گویشوران 60 سال و متوسط سواد آن ها در حد آموزش ابتدایی است که 45% زن و 55% مرد هستند. نتایج حاصل از تحلیل انبوهه داده ها نشان داد که شش خوشه گویشی عمده از هم متمایز هستند و این خوشه های گویشی خود به زیر خوشه هایی تقسیم می شوند. هر یک از خوشه های گویشی دارای ویژگی های آوایی، واجی، صرفی یا نحوی متمایزی هستند که آن ها را از دیگر خوشه ها جدا می کند. بر اساس تحلیل آماری داده ها، از میان خوشه های گویشی شش گانه، تنها یکی از آن ها گویش است و باقی خوشه ها فاقد ویژگی های گویشی می باشند و در نتیجه در سطح لهجه محسوب می شوند.
زباهنگ ناسزا در رمان نوجوان بر اساس رویکرد هایمز(مطالعه موردی مجموعه آبنبات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
143 - 161
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های زبان در فرهنگ عامیانه ناسزا است که بخش جدایی ناپذیر فرهنگ و زبان آدمی بوده و هست و از آن می توان به عنوان زباهنگ یادکرد. «زباهنگ» درحقیقت نمایش فرهنگی از یک زبان است و رابطه بین زبان و فرهنگ را نشان می دهد. در این میان، یکی از شیوه های رایج زبانی، داستان طنزآمیز است که منبع مناسبی برای شکل گیری فرهنگ در جامعه است و می توان با بررسی زبان داستان، فرهنگ آن جامعه را بررسی کرد. بر این اساس، پژوهش حاضر، به بررسی زباهنگ ناسزا در مجموعه طنز «آب نبات» نوشته مهرداد صدقی پرداخته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی با هدف طبقه بندی محتوایی ناسزاها و تحلیل انگیزه استفاده از آن ها به بیان کارکردهای ناسزا پرداخته است تا نشان دهد استفاده از ناسزا در این مجموعه طنز متناسب با نوع اثر و مخاطب آن است یا خیر؟ برای انجام این پژوهش، نخست با مطالعه سه جلد رمان آب نبات، دویست و پنجاه ناسزا گرد آوری شد و سپس داده ها بر پایه الگوی هایمز (Hymes, 1967) تحلیل شد. از جمله یافته های این مقاله این است که کارکردهای طنز در این داستان بیشتر شامل طنز، خشم، سرزنش و تحقیر است که نشان می دهد نویسنده از ناسزا فقط برای طنزآمیز کردن متن استفاده نکرده است ولی طنز مهم ترین انگیزه نویسنده از به کارگیری طنز است. اگرچه ناسزا در آثار طنز امری طبیعی است؛ ولی با توجه به نقش مهم داستان در ایجاد فرهنگ مناسب اجتماعی و تأثیر آن در سبک زندگی نوجوان، نویسندگان رمان کودک و نوجوان باید به آن بیشتر توجه کنند.
نقدی بر مقاله «بررسی صوت شناختی رخداد انسدادی چاکنایی پیش از واکه آغازین در واژگان زبان فارسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
457 - 470
حوزههای تخصصی:
نواب صفوی و همکاران (۱۳۹۹) در مقاله ای که در شماره یازدهم نشریه علم زبان (بهار و تابستان ۱۳۹۹) با عنوان "بررسی صوت شناختی رخداد انسدادی چاکنایی پیش از واکه آغازین در واژگان زبان فارسی" منتشر شده است، به گزارش پژوهش خود راجع به ویژگی های آکوستیکِ بست چاکنایی پیش از واکه های آغازین در زبان فارسی پرداخته اند. این پژوهش برپایه بررسی تلفظِ هجای اول و دومِ تعدادی ناواژه با ساخت هجایی CVCV و همچنین هجای اولِ سی واژه فارسی با استفاده از نرم افزار پرت انجام شده است. نتیجه گیری اصلی پژوهشگران آن است که همخوان انسدادی چاکنایی، با توجه به انسداد ناقص پیش از واکه ها، به عنوان واج مستقل در ابتدای واژه های فارسی وجود ندارد و بست چاکنایی در این واژه ها، از ویژگی های واکه آغازین به شمار می رود. به نظر می رسد مقاله مذکور از نظر پیش فرض ها، نقدِ پژوهش های پیشین، روش تحقیق، نتیجه گیری، و منابع و ارجاعات دچار اشکالاتی است و خصوصاً در آن، دو حوزه آواشناسی و واج شناسی، و جایگاه و ویژگی های هر یک از این دو حوزه با یکدیگر خلط شده است. در یادداشت حاضر به بررسی نقاط ضعف مقاله مذکور می پردازیم.
تحلیل چندمعنایی افعال مرکب دارای همکرد «کردن» در چارچوب نظریۀ صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
97 - 129
حوزههای تخصصی:
همکرد «کردن» بیشترین مشارکت را در تولید افعال مرکب فارسی دارد. زیرا همکرد «کردن» در فرایند سبک شدگی می تواند بیشتر از همکردهای دیگر زبان فارسی از معنا تهی شود؛ از معنای سرنمونی خود فاصله گرفته؛ و با ترکیب با انواع فعل یارهایی با معنا و جزء کلام های متفاوت، فعل های مرکب گوناگونی بسازد (Mansouri, 2013). از این رو، فعل های مرکب با همکرد «کردن» در این زمینه، بیشترین سهم را در میان همه افعال مرکب زبان فارسی دارند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه چگونگی تشکیل فعل های مرکب فارسی همراه با همکرد «کردن» و شناسایی و واکاوی چندمعنایی موجود بین آن ها بر مبنای نظریه صرف ساختی (Booij, 2010a & b) است. داده های این پژوهش شامل 3326 فعل مرکب همراه با همکرد «کردن» است که از فرهنگ زانسو (Keshani, 1993)، فرهنگ بزرگ سخن (Anvari, 2002)، فرهنگ ظرفیت نحوی افعال فارسی (Rasooli et al, 2011) و فرهنگ املایی خط فارسی (Sadeghi et al, 2015) گرد آوری شده اند. یافته های این پژوهش نشان داد که چندمعنایی در فعل های مرکب همراه با همکرد «کردن»، نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح طرحواره ساختی و انتزاعی قابل تبیین است. از این رو، یک طرحواره ساختی مرتبه بالاتر در سطح بالایی از انتزاع درنظر گرفته شد که در پیوند با آن زیرطرحواره های ساختیِ عینی تری وجود دارد که الگوهای شکل گیری فعل های مرکب در گروه های مختلف را نشان می دهند. هر یک از این زیرطرحواره ساختی نماینده ای از یک مقوله معنایی در فعل های مرکب هستند.
بدن انسان در امثال و تعبیرات: مطالعه ی تطبیقی فرانسه و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی امثال و تعبیرات در دو زبان فرانسه و فارسی می پردازد. این شاخه از زبان شناسی کلیدواژگانی در حوزه های معنایی مختلف مانند گیاهان، جانوران، بدن انسان، رنگ ها، اعداد، طبیعت و غیره دارد. نگارندگان مقاله برای محدود تر کردن موضوع، اصطلاحات مربوط به بدن انسان را انتخاب و روی پنج عضو یعنی «سر، چشم، قلب، زبان، دست» مطالعه ای تطبیقی انجام داده اند تا پاسخی مناسب برای این پرسش ها بیابند: اصطلاحات فرانسه مورد نظر در زبان فارسی معادل دارند یا خیر؟ در صورت جواب مثبت، عضو به کار رفته در هر دو زبان یکی است یا فرق می کند؟ روش پژوهش تطبیقی تحلیلی با استناد به مطالعات زبان شناسان این حوزه است. در این راستا، علاوه بر بررسی اصطلاحات در این زمینه، به مواردی اشاره شده که در آن ها نام یک عضو بدن با عضو دیگری ترکیب و اصطلاح جدیدی را به وجود می آورد، یا با تکرار نام یک عضو اصطلاحی جدید ساخته شده و در بعضی موارد با ترکیب نام یک عضو بدن و یک صفت نوع دیگری از اصطلاح به وجود آمده است. همچنین نقش نمادین عضوهای به کار رفته در امثال و تعبیرات فرانسه و فارسی بسیار مشهود است. طبق نتایج پژوهش، در اغلب موارد، اصطلاحات فرانسه در زبان فارسی معادل دارند و در صورت نبود معادل، همان اصطلاحات به صورت جملات توضیحی در زبان ما رایج هستند. در معادل برخی اصطلاحات از عضو بدن به عنوان واژه کلیدی استفاده نمی شود و در برخی دیگر عضو به کار رفته در اصطلاح فرانسه با نام عضو دیگری در فارسی استفاده شده است.
بررسی شایستگی میان فرهنگی و جنسیت در کتاب های درسی آموزش زبان انگلیسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article examines intercultural competence and gender representation in the latest locally developed English language coursebooks which are taught in Iranian primary and secondary schools. The study uses content analysis to investigate the extent to which gender is portrayed in coursebooks and also how much these coursebooks reflect equality between men and women. In addition to quantitative analysis, qualitative analysis was conducted to a certain extent. For the first phase of the research, images, names, roles, and topics oriented towards women and men in the reading passages and conversations were analysed. Moreover, since the present study examined intercultural competence within the English language coursebooks, the coursebooks were scrutinized in order to capture every instance in which the eleven aspects of intercultural competence are shown or indicated. The findings revealed that in the newly developed coursebooks, gender imbalances could be observed to a great extent, with males being the dominant gender in names, characters, images, and texts. Intercultural competence was also found to be a major difference between genders, where the books showed higher intercultural competence for men in Emotion, Empathy, and Perspective-taking (EEP) and Intercultural Relations (IR) aspects. Women were shown to be higher in Knowledge of Diversity (KD), but there was no difference in Intercultural relations (IR). Since in these coursebooks, male authors outnumber their female counterparts, it might be beneficial to add more females to an authority's board of authors. Authors are also encouraged to develop coursebooks that promote gender equality by following guidelines provided by Iran's authorities.
Grammatical Transfer Between Languages and its Effect on Translation Competence Revisited: The Case of French Grammatical Categories of Auxiliaires and Présent Parfait
منبع:
Research in English Education Volume ۸, Issue ۴ (۲۰۲۳)
100-111
حوزههای تخصصی:
One of the main difficulties facing English as a Foreign Language learners in general and translation students in particular is their lack of mastery of the complexities of grammar in the target language they are learning. This study was an attempt to investigate the influence of categories of auxiliaries (auxiliaires) and present perfect (présent parfait) on Iranian sophomore translator trainees’ ability to use them in English. A total of 60 Iranian male and female sophomore EFL language learners participated in the study. They were chosen out of 90 participants through a piloted version of the Nelson-Danny Test as the homogeneity test. The selected participants were divided into two groups: an experimental group and a control group, with 30 students in each class. In the present study, the participants were subjected to a pretest, treatment, and posttest. Independent samples t-tests were used to analyze the data. The findings revealed that knowledge of French grammar, especially the présent parfait, significantly affected Iranian EFL learners' grammatical knowledge of the same notions in English. The findings could be employed by English teachers, EFL learners, and materials developers in the field of ELT in the Iranian context.
از فرهنگساز دیروز تا اطلس امروز: مروری بر فعالیت های گویش شناختی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های گویش شناختی همواره از حوزه های مهم مطالعاتی متخصصان علم زبان شناسی است. گرچه در تعریف مفهوم «گویش» اختلاف نظر در بین زبان شناسان دیده می شود، ولی پیرامون اهمیت مطالعات نظام مند در این حوزه اتفاق نظر وجود دارد. تقریباً در تمام دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی که در حوزه زبان شناسی فعال هستند، آثار پژوهشی ای با موضوعات مرتبط با گویش توسط استادان و دانشجویان این رشته انجام می شود. با این حال دستاوردهای عمده در این حوزه از پژوهش هایی با دامنه گسترده تر و مشارکت گروهی به دست می آید. در این مقاله سعی داریم نگاهی بیندازیم به فعالیت های نظام مند گویش شناختی در ایران که با تأسیس فرهنگستان دوم (فرهنگستان زبان ایران، 1357-1349) آغاز شد و پس از انقلاب اسلامی توسط نهادهای دیگری چون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، فرهنگستان سوم (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1369 تا امروز)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دایره المعارف بزرگ اسلامی ادامه پیدا کرد. در انتها نیز نگاهی داریم به فعالیت های پراکنده گویش شناختی در حوزه مقالات، پایان نامه ها و کتاب های مرتبط.
Rendering Taboos in Subtitling and Dubbing: A Case Study of the Persian Translation of the American Drama Television Series
حوزههای تخصصی:
Translating taboo words is one of the challenging tasks that translators face during subtitling and dubbing movies. The translation of taboo words should be handled carefully since they may violate the norms of the target society. In this regard, the translators use different strategies to find an equivalent in the target language. This study tried to identify the strategies used by Iranian translators in dubbing and subtitling the F*k words as taboos in American English-drama crime television series based on Davoodi’s (2009) model. Thus, this was a corpus-based study that has a quantitative method with a descriptive comparative approach. The corpus of this study was limited to F*k words found in the TV series called Big Little Lies season one. This TV series was selected as the corpus of this research because this series movie was incredibly more suggestive and popular in recent decades and targeted a wide range of audiences and adults. Thus, 80 F*k words were identified for further analysis based on Sharifi and Darchinian's (2009) model. Descriptive statistics were used to determine frequencies and percentages of the applied strategies in the Persian subtitled and dubbed of the F*k words. The findings showed that Substitution, and Euphemism were the first and second used strategies by Iranian translators for dubbing and subtitling the F*k words, respectively. Additionally, the results of the Chi-square test revealed that there was not a significant difference between Iranian translators’ strategies for subtitling and dubbing F*k words. The results of the present study can be beneficial for Iranian subtitlers, dubbers, and translation students in the subtitling and dubbing of F*k words as taboos in crime drama movies from English into Persian.