فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۰۰۱ تا ۹٬۰۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
Studies that have employed the Linguistic Proximity Model to account for crosslinguistic influence in third language learning so far have used child simultaneous bilinguals as participants in their research designs. This study investigated adult sequential Kirundi-French bilinguals to uncover factors driving cross-linguistic influence in learning L3 English present perfect tense using the same Linguistic Proximity Model as a theoretical framework. To achieve that goal, ninety participants including thirty L1 Kirundi, thirty L1 French, and thirty L1 Kirundi-L2 French learners of English were recruited. Those participants were selected using a stratified random sampling technique that took into account their linguistic backgrounds and their scores on the proficiency measure. Data were elicited using a background questionnaire, a quick placement test, a grammaticality judgment task, and a translation task. Descriptive statistics, independent-samples Kruskal-Wallis tests, analysis of variance, and multiple comparisons served in the data analysis. The results showed that simultaneous facilitative and non-facilitative cross-linguistic influence from French and Kirundi were operational at both lower and advanced stages of L3 development, with lower-proficiency learners experiencing negative influence from L1 Kirundi during production. These findings further support the Linguistic Proximity Model as an underlying theory for cross-linguistic influence in third-language learning. They can also serve as a guide in planning pedagogical activities for third language learners at differing stages of the target language development.
The Persian light verb dādan ‘to give’: Causation and more(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper aims to investigate the light verb constructions (LVCs) formed with the light verb dādan ‘to give’ in Persian by employing the principles of cognitive lexical semantics. It examines the semantic relationships between the heavy verb dādan and its uses as LVCs. The analysis of attested examples reveals that the use of dādan as a light verb (LV) is a function of the semantic structure of its simple verb counterpart. This suggests that its lightness status is highly systematic and can be explained in terms of cognitively driven motivations. In addition, a significant number of the LVCs express certain causation meanings, suggesting that Persian speakers tend to use the LV dādan to convey causative notions as newly emerged LVCs. This stance will constitute our line of argument to analyze the data in this study. By presenting a cognitive configuration of LVCs in Persian, the current paper can pave the way for a fine-grained theorization of typological aspects of LVCs in some other languages.
Answer Changing in Online and Traditional Pen-Paper Tests: The Case of Upper Intermediate EFL Learners with Different Cognitive Styles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study addressed the effects of cognitive styles on answer-switching practices across online and traditional tests. After completing Ehrman and Leaver’s (2003) cognitive style questionnaire, a sample of upper intermediate students took pen-paper and online versions (59 test-takers each) of an already validated teacher-developed test of English. The data from think-aloud and erasure analyses revealed significantly more frequent total and right-to-wrong changes in the traditional and online tests, respectively. Multiple regression values explained more than 50% of right/wrong-to-wrong, wrong-to-right, and overall answer-changing variance based on cognitive styles in the pen-paper exam. However, the regression results from online performance analyses could not prove the power of thinking styles in predicting answer-changing strategies. Fisher’s exact tests showed significantly different answer-changing strategies adopted by field-dependent, leveler, analog, concrete, and impulsive individuals in the traditional test but no significant differences between the behaviors of individuals with different cognitive styles in the online exam. Based on the present findings, online and pen-paper platforms may require different test-taking strategies. Language instructors and test developers can use these findings to align their instructional and assessment practices with various cognitive styles and testing environments.
Teaching English to Very Young Learners: A Case Study of Two Three-Year-Old Twins(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Children need to start learning English from a very young age in this fast globalizing world. The knowledge of the English language can assist in providing several opportunities for them in the future. It is also essential to know how very young children acquire a foreign language and which content and activities should be selected for their age. This study aimed to observe and describe the procedure of the language development of very young children. Researchers employed a descriptive case study design to portray and assess foreign language learning of two three-year-old twins’ grammar acquisition, vocabulary gains, and fluency in the early years of life (3-4/5). Besides the methods firmly associated with qualitative study and case studies, there were four sources of data collection: observation, audio-video recordings, and diary records. The central unit of the twins’ language development analysis was their utterances. The findings supported using a naturalistic environment where very young children could be exposed to the English language informally in everyday contexts and activities. This research can share its findings with education communities and very young children’s teachers to promote a new professional development model for fostering language development in very young learners’ classrooms, assessments, and curricula.
توزیع الگوهای وزن مورایی در انواع واژه های سه هجایی: نظریۀ مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی توزیع الگوهای وزن مورایی در انواع واژه های سه هجایی فارسی اعم از بسیط، مشتق، مرکب و مشتق-مرکب در چارچوب نظریه مورایی می پردازد. الگوی وزنی یک واژه عبارتست از وزن هجاهای موجود در آن واژه و بر تمایز میان هجاهای سنگین و سبک استوار است (Carr, 2008:172). در نظریه مورایی هجاهای سنگین تر مورای بیشتری نسبت به هجاهای سبک تر دارند.(Hayes, 1989:356) برای مطالعه و مقایسه الگوهای وزنی انواع واژه های سه هجایی، دو فرهنگ لغت 60000 واژه ای دهخدا (1385) و 40000 واژه ای مشیری (1388) مطالعه و تعداد 32 هزار واژه سه هجایی شناسایی شدند. سپس، این واژه ها با استفاده از نرم افزار اکسل و براساس اطلاعاتی مانند ریشه زبانی، نوع واژه، صورت واجی، ساخت هجایی و وزن هجای اول تا سوم دسته بندی شدند و انواع الگوهای وزنی استخراج گردید. همچنین، برای بررسی مفهوم تناوب وزن هجاها، انواع الگوهای وزنی متناوب و نامتناوب مشخص شدند. نتایج بررسی داده ها نشان داد در مجموع 49 الگوی وزنی بالفعل در واژه های سه هجایی دیده می شود و بیشترین فراوانی متعلق به توالی هجا های یک و دومورایی است. ازطرفی، هجاهای سه و چهارمورایی، به ویژه در مجاورت یکدیگر، بسامد بسیارکمی دارند. این نکته نشان می دهد که واژه های سه هجایی به توالی هجاهای کوتاه گرایش دارند. الگوهای نامتناوب شبه یکنواخت در انواع این واژه ها غالب است. به علاوه، توالی های یک و دومورایی رویه مطلوب واژه های بسیط است و هیچ واژه بسیط سه هجایی با هجای چهارمورایی در جایگاه غیرپایانی و پایانی یافت نشد، بجز موارد اندکی که همگی وام واژه بودند. ازطرفی، واژه های مشتق نسبت به واژه های بسیط به لحاظ وزنی، سنگین تر و نسبت به واژه های مرکب سبک تر هستند.
پدیده حذف درون بند (رویکردی فاز بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
151 - 185
حوزههای تخصصی:
در سنت دستور زایشی، پدیده حذف یا زدایش، ساخت های گوناگونی را دربرمی گیرد که در آن ها عناصر پیش بینی پذیر نحوی ذیل شرایط خاصی از اشتقاق زدوده می شوند. از سرآغاز نظریه اصول و پارامترها، یافت تعمیمی که بتواند همه گونه های حذف را تبیین کند، یکی از مسائل بنیادین زبان شناسان بوده است. مقاله حاضر می کوشد تا در چارچوب کمینه گرایی فازبنیاد گامی به سوی این هدف بردارد و تبیین جامعی از انواع مختلف حذف در جملات زبان فارسی به دست دهد. برای این منظور، نخست به مهم ترین موارد حذف در پیشینه پژوهش نگاهی می افکنیم و تبیین های مختلف از این پدیده زبانی را ارزیابی می کنیم. سپس به معرفی سامانه متمم ساز شکافته و بررسی فرافکن های نقش نمای فراتر از گروه زمان می پردازیم تا از این طریق، فرافکنی را که در زبان فارسی هسته فاز بالایی را تشکیل می دهد، بیابیم. بررسی شواهد زبانی نشان می دهد در فارسی، مانند زبان آلمانی، عناصر متمم سازی مانند «که» و «تا» در هسته گروه ایستایی تولید می شوند و سپس به هسته گروه عامل ارتقا می یابند و بنابراین، گروه ایستایی را باید نقطه فاز بالایی تلقی کرد که برخی از فرایندهای حذف را در درون ساختار بند موجب می شود. در ادامه این مبحث، توصیفی تفصیلی از انواع حذف در درون جمله به دست می دهیم و می کوشیم ساخت های محذوفی همچون کافت، شبه کافت، ارتقای گره راست، حذف گروه فعلی، بندزدایی، پی پرسش و خرده پاسخ را براساس رویکرد کمینه گرا تحلیل کنیم. سرانجام در بخش پایانی پژوهش استدلال می کنیم که انواع حذف درون بند بر فرافکن فاز پایینی (vP) یا فاز بالایی (FinP) اعمال می شوند و هسته ها و/ یا سازه هایی را از اشتقاق نحوی می زدایند. این تحلیل با تکیه بر فرایندهای پسانحوی حذف و ادغام صرفی توضیح می دهد که چرا در محمول های مرکب فارسی، جزء غیرفعلی محمول می تواند حفظ یا حذف شود.
واژه بست در گویش طالقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین و توصیف واژه بست های گویش طالقانی بر اساس الگوی زوئیکی و پولوم (1983) است. زوئیکی و پولوم ملاک های متعددی را برای متمایزکردن کلمه از واژه بست ارائه می دهند. این ملاک ها مبین آن هستند که واژه بست ها در مقایسه با کلمات، خصوصیاتی را شبیه به وندها (بیش تر وندهای تصریفی) از خود به نمایش می گذارند. این تحقیق به صورت توصیفی– تحلیلی است و 20 نفر از گویشوران طالقانی روستای «کیاده» در آن مشارکت داشته اند. سن شرکت کنندگان بین 30 تا 80 سال می باشد و تمایز جنسی نیز لحاظ نشده است. گویشوران از سنین مختلف و شامل افراد بی سواد و تحصیل کرده می باشند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که واژه بست های گویش طالقانی به دو دسته ساده و ویژه تقسیم می شوند. واژه بست های ساده شامل 2 واژه بست /-e/ نشانه مفعولی و /-e/ متمم ساز می باشند. واژه بست های ویژه نیز شامل هفت واژه بست می باشند که عبارتند از /-o/ نشانه عطف، /- am / معادل «هم» در زبان فارسی، /-e/ معرفه ساز، /-i/ اضافه، /- â /نشانه تأکید، «فعل های پی بستی» و «ضمایر پیوسته». مقاله حاضر نشان می دهد که می توان از الگوهای زوئیکی و پولوم (1983) به عنوان ابزاری علمی و مناسب جهت تشخیص و مطالعه واژه بست های گویش طالقانی استفاده کرد. به منظور بررسی و طبقه بندی تکواژهای وابسته در گویش طالقانی، هفت آزمون از آزمون های پیشنهادی زوئیکی و پولوم (1983) انتخاب شدند. آزمون های انتخابی به سه گروه آوایی، صرفی و نحوی تقسیم شدند و برای بررسی و شناسایی واژه بست ها در گویش طالقانی ابتدا همه تکواژهای وابسته این گویش گردآوری و به کمک آزمون های گفته شده، سنجیده شدند.
وام واژه های فارسی و تحوّلات حوزه معنایی آن ها در زبان ترکی آذری دو سوی رود ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
271 - 299
حوزههای تخصصی:
زبان های ترکی آذری و فارسی از دیرباز واژه های بسیاری را داد و ستد کرده اند. در این میان، فراوانی وام واژه های فارسی در زبان آذری بسیار بوده و حوزه معنایی آن ها دگرگون شده است. در مقاله حاضر برآنیم تا نخست، دگرگونی های حوزه معنایی واژه های قرضی فارسی در زبان آذری معاصر و سپس، سهم دگرگونی های معنایی واژه ها دو سوی ارس را بررسی کنیم. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و بر مبنای انتخاب تصادفی و تکرارپذیری واژه ها انجام پذیرفته که بر پایه مطالعه کتاب ها، مقاله ها، روزنامه ها و مشاهده رسانه های دیداری جمهوری آذربایجان به کار گرفته شده است. در این راستا، گفتار مردم آذربایجان ایران نیز ملاک عمل قرار گرفته است. بر این اساس، یافته هایی به دست آمد که نشان می دهند از میان 22 واژه انتخابی، بیشتر واژه ها (12 مورد) دچار تخصیص معنایی شده و در زبان آذری معاصر مفهوم تازه یافته اند؛ برخی دیگر از آن ها (4 مورد) دایره معنایی گسترده ای نسبت به اصل فارسی خود دارند؛ برخی دیگر از واژه های دخیل (6 مورد)، از قاعده جایگزینی واژه ها پیروی کرده اند. در این حوزه های معنایی، شرایط جغرافیای سیاسی مؤثّر بوده و کاربرد واژه های دخیل در دو سوی ارس متفاوت از یک دیگر شده است. رویِ هم رفته، سهم دخل و تصرّف معنایی و بهره برداری از واژه های قرضی فارسی در زبان معاصر جمهوری آذربایجان به دلیل پویایی زبان در پهنه های ملی و بین المللی، بیشتر است.
Representation of Feelings in Translation of Anti-racism Novels: A Case Study of Beloved by Toni Morrison
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۸, No. ۱, Winter ۲۰۲۳
117 - 127
حوزههای تخصصی:
Anti-racism novels, portraying racism in all areas of wealth and income, education, health care, civil rights, life in North America and apartheid in South Africa, can create awareness toward different kinds of oppression that people suffered during different periods. The purpose of this study is to present a thematic analysis of Persian translations of Morrison’s Beloved (1987) from English between 1978 and 2005/ 1357 and 1384 by Gulrukh Sa’īdnīyā, Sānāz Sihatī, and Shīrīndukht Daghīghīān applying the theory of the structure of feeling by Williams (1983). In order to do this study, sentimental scenes of Beloved, examining the destructive legacy of slavery, which were translated during the period under study were examined. Persian translations of these scenes were identified, and the representations of the feelings in the identified scenes were analyzed based on the theory of the structure of feeling by Williams (1983). Based on the findings, it can be concluded that the three translators seemed to be able to transfer the representations of the identified sentimental scenes, such as fury and resentment into Persian. Furthermore, the findings suggest that translation of anti-racism novels plays a significant role in transferring representation of feelings of oppressed people into other nations.
کارکرد گفتمانی-استعاری زبان رسانه: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، دستیابی به کارکردهای گفتمانی زبان رسانه از منظر شناختی بر اساس انگاره ی آمیختگی مفهومی مطرح شده از سوی فوکونیه و ترنر (2002,1998,1994) بوده است تا نشان دهیم که رسانه ها چگونه در کلام شان از استعاره بهره می گیرند و از آن مسیر اهداف خود را دنبال می کنند. ماهیت روش شناسی این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها از متون مطبوعاتی و روزنامه های کثیرالأنتشار در سال های 95 تا 98 گزینش و گرد آوری شده اند و بدین منظور 18 نمونه (به دلیلمحدودیت در حجم مقاله جهت ترسیم نمودارهای آمیختگی مفهومی) از استعاره های به کار رفته در متون مذکور، تحلیل و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که گفتمانِ رسانه ها با تلفیق حوزه ی مبدأ و حوزه ی مقصد و پدید آمدن فضای آمیخته ی چهارمِ نوپدید، زبان را طوری مفهوم سازی می کند که امکان نگاشتِ مفاهیم انتزاعی؛ همچون «موج بیداری اسلامی»، «انداختن توپ به زمین حریف» و غیره را به مفاهیم ملموس و عینی فراهم ساخته که این امر سبب جذب مخاطب و تنویر افکار عمومی شده است؛ به گونه ای که ویژگی های مشترک دو فضای ذهنی، یک به یک با هم متناظر می شوند.
بررسی ویژگی های غزل پست مدرن و پیشینه ی پست مدرنیسم
منبع:
رخسار زبان سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
27-43
حوزههای تخصصی:
Presenting a Profile of Flow Barriers in Modalities of Interaction during Covid-19 Pandemic among Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Flow, introduced as one of the founding concepts in positive psychology by Csikszentmihalyi (1990), refers to the complete absorption in a challenging mental, emotional, or physical task to the exclusion of attention to any other surrounding thing. Since the Covid-19 pandemic, whole aspects of human life have changed, and language learning is no exception. The present study explored various obstacles in experiencing flow among Iranian EFL learners while completing tasks in three different modalities: face-to-face (F2F), text-based, and audio-based interaction during the Covid-19 pandemic. The data were elicited from 55 upper-intermediate learners divided into three groups completing the tasks in pairs, each through one of the three modalities, as a part of their classroom activity. Immediately following class time, they were interviewed individually or through group chats via WhatsApp. Under the three different modalities, the qualitative content analysis identified obstacles in achieving flow and categorized them into five themes. The results revealed that the main barriers in the face-to-face group were related to contextual or environmental factors as well as to task-induced issues. However, technological, task-based, and teacher-related factors gained higher percentages among text-based and audio-based interaction themes. The findings offer insight into flow perception by second language learners in different task modalities during the Covid-19 pandemic.
Semantics of Persian Light Verbs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Much research has been done on semantics of the verbal element of complex predicates (CPr), usually referred to as light verb (LV). Most researchers have confined their studies to a few limited features of light verbs. After criticizing major views proposed by scholars on the semantics of light verbs, this article presents a hypothesis on the formation of complex predicates, arguing that all of which directly or indirectly have roots in incorporation process. This process starts with a complete sentence, incorporating two elements into it and ends in eliminating other elements. Formation of each complex predicate leads to the formation of the constructional schema X+LV0 which sanctions formation of new complex predicates with the same light verb and in the same semantic field. Accordingly, the meaning of light verb in direct incorporation case is the same meaning as its heavy verb, and in indirect incorporation case is dissolved in constructional meaning of the sanctioning schema. The meaning of light verb in each of these two cases could be different and each of them is taken or similar to one of its heavy meanings. There is a third case in which the light verb plays the role of verbalizing element and makes possible for a nonverbal predicate to inflect as a verb. Thus light verbs vary from having completely schematic and non-thematic meanings to their own primary heavy meanings.
رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان عربی برپایه مولفه های درایر (1992)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
59 - 89
حوزههای تخصصی:
در رده شناسی، زبان ها بر اساس مولفه های صرفی، نحوی، معنایی و حتی واجی خاص رده بندی و طبقه بندی می شوند. مجموع این رده بندی و طبقه بندی ها به زبان شناسان کمک می کند تا جهانی های زبانی را معرفی کنند. هدف این پژوهش تعیین وضعیت رده شناختی ترتیب واژه زبان عربی معیار است. زبان عربی معیار، گونه ادبی و استاندارد شده ای است که در نوشتار رسمی و ادبی در بین عرب زبانان، استفاده می شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند در آموزش زبان فارسی به عرب زبانان مفید باشد. در این مقاله، ترتیب واژه زبان عربی معیار بر اساس 25 مولفه رده شناختی (درایر (1992)، دبیرمقدم (1392) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زبان عربی معیار در مقایسه با زبان های آفریقا، زبان های آروپا-آسیا و زبان های جهان به ترتیب از 20، 22 و 23 مولفه از مولفه های زبان های فعل میانی قوی (VO) برخوردار است. بنابراین زبان عربی معیار گرایش به رده زبان های فعل میانی (قوی) دارد.
بازشناسی نامجای ایران بر اساس مسکوکات ضرب شده در دوره ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نکته شایان توجه در تاریخ ساسانی پیدایی نام کاملِ «ایران» به خط پهلوی در پشت برخی از سکه های شاهان این عصر است. این نام که در محل درج ضرابخانه ها یعنی در سمت راست پشت سکه نوشته می شد با حرف نوشت’yl’n و آوانوشت ērān (با یای مجهول) به معنی «ایران» همراه است. این در حالی است که برای واژه «ایران» نشانه های اختصاری دیگری با حرف نوشت AY, AYL, AYLA نیز در سکه ها به کار می رفت. از آن جا که در عصر ساسانی شهرهایی وجود داشت که نام آنها ترکیبی بود از نام ایران با یک یا چند واژه دیگر، لذا برحسب قاعده، حکاکان سکه می بایست از نشانه های اختصاری یاد شده برای درج نام این شهرها در محل سکه خانه استفاده می کردند. اما مشاهده می نماییم که در مقاطعی، نام جای کامل AYLAN برای برخی از شاهان در پشت سکه ها به کار می رفت که بر پایه منابع تاریخی، شاهان مورد نظر تسلطی بر روی هیچ یک از این شهرهای توأم با نام ایران نداشته اند. پس نشانه کامل «ایران» معرف چه مکانی بوده است؟ می دانیم که این نامِ کامل در برخی مسکوکات طلا و یا مضروبات تشریفاتیِ منحصر به پایتخت نیز به کار رفته است. در واقع هدف از درج نام کامل «ایران» در سکه ها، ادعایی برای فرمانروایی بر کل ایرانشهر است. در این مقاله خواهیم کوشید منظور ساسانیان از این نام را در سکه ها روشن نماییم. برای نیل به این هدف، اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و به روش توصیفی- تحلیلی مورد واکاوی قرار گرفته است.
تحلیلی بین زبانی از ساختار ارتقایی خودایستا در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود ساخت ارتقایی در بیشتر زبان هایی که گروه متمم نمای ناخودایستا برمی گزینند به اثبات رسیده است، چراکه اعتقاد بر این است که در بند ناخودایستا به سبب ناقص بودن هسته زمانی جمله پیرو، این هسته قادر به بازبینی حالت فاعلی نیست و فاعل جمله پیرو برای بازبینی مشخصه حالت خود مجبور به حرکت به جایگاه فاعلی بند بالاتر است. براساس این دیدگاه ارتقا از درون بند خودایستا به دلیل امکان پذیر بودن بازبینی حالت مجاز نیست. در پژوهش حاضر با به کارگیری داده های زبان های مختلف نشان داده می شود برخلاف این تصور، ارتقای فاعل به فاعل در برخی زبان ها از درون بند خودایستا نیز امکان پذیر است. البته ساخت های ارتقایی در زبان های دارای متمم خودایستا نیز کاملاً یکسان نیستند و با هم تفاوت هایی آشکار دارند. در پژوهش حاضر چهار نوع مختلف ساخت ارتقایی خودایستا اعم از فراارتقا، فوق ارتقا، بیش ارتقا و ارتقای کپی در زبان های مختلف و فرضیه های متفاوت درباره آن ها مورد مطالعه قرار می گیرد و درنهایت سعی می شود با توجه به شواهد موجود مبنی بر وجود ساخت ارتقایی در زبان فارسی، جایگاه زبان فارسی در این تحلیل بین زبانی از ساخت ارتقایی مشخص شود.
مطالعه واج شناختی گونه سربازی از گونه های زبان بلوچی مکرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان ها در اثر تحولات تاریخی و پراکندگی های جغرافیایی دارای گوناگونی های گویشی و لهجه ای می شوند که مطالعه زبان شناختی آن ها از نیازهای دانش امروزی بشر می باشد. بلوچی مکرانی که از زبان های ایرانی غربی است در جنوب سیستان و بلوچستان و شرق هرمزگان صحبت می شود. هدف این تحقیق بررسی توصیفی-تحلیلی مشخصه های تولیدی-آکوستیکی دستگاه واجی گویش بلوچی سربازی در دستور زایشی و تعیین هویت آن ها به کمک الگوی استخراج واج برکوئست (2006) می باشد. انگاره منبع/ صافی جهت برخی توضیحات علمی استفاده شده است. داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی، از 40 فرد بی سواد 30 تا 80 ساله از دهکده های گرک، مچان و بندیگان در حومه سرباز سیستان و بلوچستان گردآوری شده اند. داده ها با فرمت WAV ضبط و توسط Praat و Excel تحلیل و با الفبای IPA آوا نویسی شدند. یافته ها نشان می دهند: 1. این گویش دارای 21 همخوان شامل صداهای انسدادی، سایشی، انسایشی، خیشومی، لرزشی، کناری و غلت، 6 واکه ساده و 2 واکه مرکب است. 2. در میان همخوان های انسدادی دو همخوان برگشتی یافت می شود. 3. نمودار کیفیت واکه های به دست آمده تفاوت هایی را با نمودار واکه های IPA، از جمله پیشین شدگی [u] و نشانه هایی از خنثی شدگی تمایز واجی بین [i] و [e] و بین [u] و [o] نشان می دهد. 4. کشش واکه ای در این گویش بر خلاف دیگر گویش های بلوچی نقش واجی را از دست داده است. این یافته ها از اقتصادی ترشدن دستگاه واجی سربازی و قرارگرفتن آن در سیر تحولات واکه ای خبر می دهد.
آزمون بسندگی سنجش زبان پارسی (آسپا): طراحی و بررسی ساختار، پایایی، و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
9 - 34
حوزههای تخصصی:
گسترش آموزش زبان فارسی در مؤسسه ها و مراکز دانشگاهی مختلف در ایران و تقاضای فارسی آموزان خارج از ایران برای شرکت در این دوره ها به دلایل گوناگونی، دست اندرکاران امر را بر آن داشت تا شیوه واحدی را برای سنجش میزان دانش زبانی فارسی آموزان ارائه کنند. این امر سبب طراحی آزمون های سامفا و آمفا شد. در این راستا، مرکز زبان فارسی دانشگاه الزهرا هم بنا به اعلام نیازِ یکی از مراکز آموزش زبان فارسی، اقدام به طراحی یک آزمون بسندگی با نام آسپا نمود. مقاله حاضر، به بررسی زوایای مختلف این آزمون و میزان پایایی و روایی آن می پردازد. تعداد فارسی آموزان شرکت کننده در این مطالعه 41 نفر از دانشجویان دوره های آموزش زبان فارسی در شهر مشهد بودند. یافته های این آزمون نشان می دهد که بخش واژگان و دستور از سطح آسانی بیشتر و نوشتن از سطح سختی بالاتری در جامعه آماری موردِ بررسی برخوردار است. لازم به گفتن است که برای سنجش پایایی این آزمون از روش آلفای کرونباخ و به منظور سنجش میزان روایی محتوایی آن از دیدگاه های 20 کارشناس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بهره گرفته شد. نتایج این بررسی نمایانگر آن است که این آزمون دارای پایایی و روایی محتوایی مناسبی است. بررسی شاخص روایی محتوایی این آزمون نشان می دهد که مهارت های دستور و نوشتن با کسب 90% دیدگاهِ مساعد کارشناسان، بالاترین میزان و در پرسش های مربوط به مهارت خواندن کمترین روایی محتوایی را دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آسپا به عنوان آزمون سنجش سطح بسندگی زبان فارسی از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن برای سنجش مهارت های زبانی فارسی آموزان استفاده کرد.
بررسی تاریخی زبان و ترجمه در تئاترهای مشهد: از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
169 - 204
حوزههای تخصصی:
اجراهای نمایشی از قبیل مرثیه خوانی، تعزیه یا روحوضی همیشه بخشی از جامعه ایران بوده است و پیشینه ای طولانی دارد؛ امّا تئاتر به مثابه پدیده ای فرهنگی و مدرن از اواخر دوره قاجار به جامعه ایران معرّفی شد. محتوای نمایش، نحوه اجرا یا بازیگری و زبانِ انتقالِ مفاهیم سه عنصر مهم در تئاتر هستند. مطالعات تاریخی و مطالعات ترجمه تاکنون به جنبه های مختلف ترجمه تئاتر پرداخته اند؛ امّا به نقش زبان و ترجمه در تئاتر در مشهد به ویژه از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی توجّهی نشده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که زبان و ترجمه به مثابه دو عنصر اصلی تئاتر در مشهد طی حدود 80 سال از اوّلین اجراها در اواخر دوره قاجار تا انقلاب اسلامی چه تحوّلاتی را پشت سر گذاشته است و بیشتر تئاترهای مشهد با چه زبانی ارائه شده اند و ترجمه چه نقش و جایگاهی داشته است؟ ابتدا با روش کتابخانه ای، منابع اوّلیه، از جمله تمام روزنامه های مشهد از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، نظیر آفتاب شرق، آزادی، بهار، چمن، خراسان، صدای خراسان، نوای خراسان و غیره، مورد بررسی قرار گرفت و همه مطالب مربوط به تئاتر استخراج شد. سپس از پژوهش ها و منابع ثانویه بهره گرفته شد و نتایج مربوط به زبان و ترجمه به شکلی توصیفی‑ تحلیلی ارائه گردید. نتایج پژوهش تأکید بر آن دارد که اوّلین تئاترهای مشهد به زبان ترکی اجرا شدند. سپس ترجمه ترکی به فارسی جای آن را گرفت. در دوره پهلوی اوّل، ترجمه آثار روسی در ایران رونق داشت و پس از شهریور 1320، ترجمه آثار شاخص ترکی، انگلیسی و فرانسه نیز به این جریان اضافه شد. در اواسط دوره پهلوی، شیوه تلخیص جای ترجمه را گرفت و سطح ترجمه در تماشاخانه های مشهد تنزل پیدا کرد. در دهه 1340، با ظهور گروه های تئاتری جدید در مشهد، زبان فارسی زبان غالب این هنر در مشهد شد.
Exploring the Role of Teaching Experience in Language Teachers’ Academic Optimism in Online Teaching of Listening(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the increased research on various aspects of academic optimism (AO) in general education, this line of inquiry has not received adequate empirical attention in English language teacher education. The present mixed-methods study aimed to explore the role of AO in MALL-oriented listening instruction among Iranian EFL teachers, with a focus on variations in their experience ranges. A total of 168 teachers participated in the study and completed the study scales, and 15 teachers with higher levels of perceived AO were further interviewed to gather qualitative data. Descriptive and inferential statistics were used to examine the quantitative data, while thematic analysis was conducted to analyze the qualitative data. The quantitative results indicated significant differences between novice, experienced, and highly experienced language teachers, with the latter holding more positive beliefs about AO and MALL in relation to listening. Additionally, a significant correlation was found between AO and MALL. The qualitative findings complemented the quantitative results by highlighting the pivotal role of academic optimism in driving teachers’ motivation, the positive impact of teachers’ optimistic attitudes on student engagement and motivation, and the pedagogical strategies employed by optimistic teachers to effectively incorporate MALL in their instructional practices. These findings provide implications for teachers and teacher educators, emphasizing the importance of integrating AO principles in MALL-related professional development courses to positively contribute to teachers’ professional growth. The study contributes to the limited empirical research on AO within the context of English language teacher education and provides valuable insights into the complex interplay between academic optimism, MALL-oriented listening instruction, and teacher-student interactions.