فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
بازنمایی نقش ها و مفاهیم زبان در دو مجموعه آموزشی فارسی بیاموزیم و زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد مفهومی- نقشی از اثرگذارترین رویکردهای آموزش زبان دوم/ خارجی است و کمتر منبعی برای آموزش زبان هایی مثل انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی و حتی عربی، عِبری و ترکی وجود دارد که در تولید محتوای آموزشی به اصول و مبانی این رویکرد توجه نکرده باشد. کلیدی ترین اصل این رویکرد، ایجاد تناسب هدفمند و ارتباط محور بین نقش ها و مفاهیم زبانی و موقعیت های واقعی است. باوجود این، در منابع معتبر آموزش زبان فارسی به خارجیان، توجه چندانی به این رویکرد نشده است. در پژوهش پیش رو، ابتدا رویکرد مفهومی- نقشی و مهم ترین نقش ها و مفاهیم زبانی در چهارچوب این رویکرد معرفی شده؛ سپس میزان بازنمایی این مفاهیم و نقش ها در دو مجموعة فارسی بیاموزیم(ذوالفقاری و همکاران، 1381) و زبان فارسی(صفارمقدم، 1386) مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی در قالب یک فهرست وارسی محقق ساخته انجام شده است. این فهرست وارسی شامل ده پرسش اساسی در زمینة محتوای دروس است. برای هر پرسش، شش پاسخ پیش فرضِ اصلاً، بسیار کم، کم، متوسط، زیادو بسیار زیادبه ترتیب با نمره های 0، 1، 2، 3، 4و 5امتیاز درنظر گرفته شده است. تحلیل نتایج حاکی از این است که مجموعة فارسی بیاموزیم35 و مجموعة زبان فارسی16 نمره از 50 نمرة فهرست وارسی را کسب کرده است. اگرچه نتیجة کلی پژوهش حکایت از این دارد که بازنماییِ نقش ها و مفاهیم زبانی در مجموعة فارسی بیاموزیمبهتر از مجموعة زبان فارسیاست، تنوع و پراکندگی مفاهیم و نقش های زبانی در هر دو مجموعه ما را به ضرورت برنامه ریزی هدفمند برای آموزش زبان فارسی برپایة مفاهیم و نقش های زبانی رهنمون می شود.
نگاهی بر واژه های مرکب و مشتق مکان ساز در فارسی: رویکرد صرفِ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساخت اسم مکان در فارسی از رهگذر وندها و شبه وندهای اشتقاقی دال بر مکان می باشد که با وجود شباهت در کارکرد، به لحاظ معنایی کاملاً یکسان عمل نمی نمایند. برای نمونه پسوند «- زار» در فارسی علاوه بر اشاره به مفهوم مکان، به مفهوم کثرت چیزی نیز اشاره می نماید، مانند «گل زار، لاله زار»؛ در حالی که دیگر پسوندهای مکان ساز همانند «- ستان، - ک ده، - گاه و نمونه های دیگر» از این ویژگی معنایی برخوردار نیستند. گفتنی است به موازات فرآیند ذکرشده، دو فرآیند «ترکیب» و «اشتقاق- ترکیب» نیز در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرند. به همین سبب نگارندگان در پژوهش پیش رو بر آن بوده اند تا با بهره گیری از سازوکارهای صرفِ شناختی و دستاوردهای آن، همچون نظریة مقوله بندی، مفهوم سازی و حوزه سازی به بررسی این گونه محدودیت های معنایی ناظر بر عملکرد چنین پسوندهایی پرداخته و در نهایت به معرفی شاخص های شناختی دخیل در شکل گیری آن ها بپردازند.
شعر دیداری فارسی از دیدگاه نشانه شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه تعامل دو شیوه تصویری و نوشتاری در شعر دیداری فارسی براساس الگوی ادغام در نشانه شناسی شناختی می پردازد. از آنجایی که شعر معاصر ماهیتی چندشیوه دارد، مسئله اصلی این پژوهش چگونگی آمیزش شیوه های کلامی و تصویری به شکل های مختلفی در ذهن انسان است که در نهایت معنای کلی اثر چیزی بیش از معنای موجود در هر شیوه تلقی می شود. پرسش این مقاله بررسی چیستی قلمروهای مورد مطالعه در شعر دیداری براساس نشانه شناسی شناختی است. دستیابی به دسته بندی ای نظام مند از انواع شعر دیداری مبتنی بر بنیان های شناختی ذهن، هدف این نوشتار است. بدین منظور، تمامی شعرهای دیداری موجود در ادبیات فارسی بررسی شدند. بر اساس فرضیه های این پژوهش، الگوی مورد استفاده در این مقاله به غیر از قلمروهای ذهنی- که حاصل تجربه انسان هستند- به قلمروهای طبیعی، فرهنگی و درونی نیز می پردازد و البته در این مقاله با اِعمال برخی تغییرات در الگوی آرهاوس، امکان ترکیب شیوه تصویری و کلامی از خلال تعامل شش فضا با یکدیگر ممکن می شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که سه نوع شعر دیداری براساس هشت مشخصه شناختی قابل تفکیک هستند. از آنجایی که جهان مغز و جهان ادبیات الگوهای مشابهی دارند، چگونگی تعامل تصویر و کلام در ذهن، حاصل مواجهه انسان با جهان است که در نتیجه به ساخت جهان ادبی منجر می شود.
معرفی رویکرد معیار در ردهشناسی صرفی و نمود آن در برخی گویشها و زبانهای رایج در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، روی کرد معیار را که در چهارچوب رده شناسی صرفی به دست داده شده است، در زبان فارسی، برخی گویشهای آن و نیز برخی دیگر از زبان هایی که در سرزمین پهناور ایران، بدان ها تکلم می شود، بررسی کرده ایم. در روی کرد معیار، برخلاف بیشتر روی کردهای صرفی دیگر که به پدیده های زبانی پربسامد میپردازند، به پدیدههای کم بسامد نیز توجه میشود و از منظر این روی کرد، بسامد کم، دلیل اهمیت کم نیست؛ بنابر این، بی قاعدگیها یا موارد غیرمعمول که معمولاً از سوی دیگر روی کردها کنار گذاشته میشوند، در این روی کرد، با توجه به معیارهایی ردهبندی میشوند و از طریق این رده بندیها، صورتهای ممکن در زبانها مشخص میشوند. دو پدیده مطرح در روی کرد معیار، عبارت اند از: همایندی و صورتهای مکمل. گر چه این دو پدیده در صرف زبان فارسی، نادرند، مواردی استثنایی از آن را میتوان یافت. بررسی برخی دیگر از گونهها و زبانهای موجود در ایران نشان می دهد که همایندی در صیغه های فعل در زبانهای کردی کرمان شاهی، کزیکی، کردی مهابادی، سیستانی، کرمانجی خراسانی، کاخکی، خانیکی و فردوسی، پدیدهای غالب و رایج است و در گویش های لری و ترکمنی هم به صورتی نه چندان متداول وجود دارد؛ اما در گویشهای تایبادی، کاشمری، رقهای، شویلاشتی، خوافی، دلبری، رامسری، اصفهانی و کلیمی اصفهانی همایندی وجود ندارد. در این بررسی، سلسلهمرتبه صیغگان را به دست آورده و دریافته ایم که برخی معیار ها برای تعیین نمونه معیار در صورتهای مکمل، بر زبان فارسی منطبق است و صورتهای مکمل نیز به میزانی اندک در تمام زبانها و گونههای بررسی شده دیده میشوند.
کلاسیسیسم و/ یا رمانتیسیسم: مروری بر زیباییشناسی قصة زمستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در نظر دارد تا با توجه به نظریه هگل در پیوند با فلسفه هنرهای زیبا خوانشی تازه از قصه زمستان شکسپیر به دست دهد. پژوهشگران تلاش خواهند کرد ایده های هگل را درباره جنبه های هنری نمایشنامه نامبرده به کار گیرند. در این مطالعه، ارزش های زیبایی شناختی نمایشنامه از دو دیدگاه متفاوت اما کاملاً وابسته کلاسیسیسم و رمانتیسیسم و با توجه به تعاریف هگل از دوره های متفاوتِ ظهور و رشد و نموِ شکل های هنری بررسی خواهند شد. نمایشنامه قصه زمستان دربرگیرنده هر دو شکل هنری کلاسیسیسم و رمانتیسیسم است اما چنین یافته ای لزوماً دلیل بر اعتقاد کامل شکسپیر به آنها و یا بکارگیری غیرجانبدارانه شان نیست. همان گونه که نشان خواهیم داد، شکسپیر نه ایده های زیبایی شناختی کلاسیسیسم را باور داشت و نه زیبایی شناسی رمانتیسیسم را آن گونه که باید وفادارانه و یا جانبدارانه بکار بست، بلکه روی مرز میان این دو زیبایی شناسی حرکت کرد و هوشمندانه و با شوخ طبعی گونه ای طنزآمیز از آنها آفرید.
تعامل زبانی ایرانیان
بررسی مقابلهای نظام آهنگ فارسی و ژاپنی با نگاهی به تکیه زیر و بمی هستهای در دو زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آشکار ساختن تفاوت های نظام آهنگ زبان فارسی و نظام آهنگ زبان ژاپنی، برای استفاده در گستره های زبان شناسی مقابله ای و آموزش زبان انجام پذیرفت. نخست یک توصیف مرجع از نظام آهنگ هریک از دو زبان در چارچوب نظریه تحقیق برگزیده شد و نظام آهنگ دو زبان در قالب این دو توصیف مطالعه و مقابله شد و تفاوتی ساختاری بین دو زبان در قالب یک فرضیه برای تحقیق مطرح شد که عبارت بود از وجود تکیه زیر و بمی هسته ای Nuclear Pitch Accent (NPA) در فارسی و عدم وجود آن در ژاپنی. سپس داده هایی که نماینده کلیه ساخت های نواختی وکلیه الگوهای آهنگی دو زبان بودند، جمع آوری شد و از پنج دانشجوی زبان ژاپنی در ایران و پنج دانشجوی زبان فارسی در ژاپن خواسته شد تا تمامی داده ها را در محیط آزمایشگاهی بخوانند. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل منحنی های زیر و بمی پاره گفتارهای ضبط شده، مشخص شد که در هر گروه آهنگی فارسی یکی از گروه های تکیه ای دارنده تکیه زیر و بمی هسته ای است و برجسته تر از سایر گروه ها ادراک می شود. درحالی که در زبان ژاپنی تکیه واژگانی کلیه کلمات در کلام تظاهر می یابند و هیچ واحدی برجسته تر از سایر واحدها تولید و ادراک نمی شود.
حافظ و منطق مکالمه رویکردی «باختینی» به اشعار حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک تحقیقات و پژوهش های عظیمی در زمینه حافظ و اشعارش (حافظ پژوهی) توسط شارحان و حافظ پژوهان زیادی صورت گرفته که هر یک به نوبه خود تأثیر به سزایی در تکریم مقام حافظ داشته که به زعم خود توانسته اند خوانشی نو و برداشتی تازه از اشعارش ارائه دهند. به این اعتبار می توان گفت که اشعار وی به لحاظ ابعاد پیچیده ذهنی او، به دلیل درون مایه های پر رمزوراز و خوانش های گوناگون بیشتر به منشوری هزارپهلو همانندند و دارای کیفیات و ویژگی هایی اند که قابلیت خوانش های متعدد و امکان کاویدن از جوانب مختلف را میسر می سازند. در همین زمینه، این نوشتار پژوهشی است در گستره نقد ادبی معاصر، در پرتو رویکرد منطق مکالمه میخاییل باختین تا برداشتی دیگر و خوانشی نو از فلسفه وجودی اشعار حافظ ارائه کند. با عنایت به این نکته نفس عمل از نحله ای مکالمه ای برخوردار است که از یک سو مکالمه و گفت وشنودی است با خواجه حافظ از دریچه اشعار وی و بررسی آن در سطوح و جنبه های مختلف و ازسوی دیگر مکالمه ای مابین جنبه تئوری منطق مکالمه و جنبه عملی آن میان شاعری پارسی گو و نظریه نقد ادبی معاصر.
کره معنایی، رویکردی جدید به نظریه شبکه های معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چرا به ترجمه روی آوردم: گفتگو با دکتر عزت الله فولادوند)
حوزههای تخصصی:
توصیف و تبیین ساخت های زبانی ایدئولوژیک در تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیقات تحلیل گفتمان انتقادی اصطلاح تخصصی «ساختهای زبانی ایدئولوژیک» مفهومی بنیادی است که در نزد محققان تحلیل گفتمان مفهومی انتزاعی و مبهم است و تحقیق حاضر با روش تحلیلی – توصیفی درصدد حل این مسئله در قالب پرسشهای ذیل است: ساخت زبانی و ایدئولوژی و به دنبال آن ساخت زبانی ایدئولوژیک چیست؟ و چگونه تعریف می شوند؟ چگونه در متون بازنمایی و عینیت می یابند؟ و بالاخره تحلیلگر تحلیل گفتمان انتقادی با استفاده از چه مفاهیم نظری و راهبردهایی می تواند اینگونه ساخت ها را تحلیل نماید؟ ساختهای زبانی نمودهای عینی نظام های آوایی و واجی، ساختواژه ی، نحوی و گفتمانی و کاربردشناختی هر زبان است و ایدئولوژی ها، نظام های عقاید، باورها و باید و ونبایدهایی هستند که منعکس کننده اشتراکات گروه های اجتماعی – شناختی می باشند. ساختهای زبانی ایدئولوژیک آندسته از ساختهای زبانی هستند که علاوه بر معنای کنش بیانی در گفتمان خاص معانی کنش منظورشناختی و کنش تاثیری خود را به دست می آورند یعنی این گفتمان با ایدئولوژی خاص خود است که معانی و پیام موردنظر را معین می کند و همیشه ساختهای ایدئولوژیک دارای معانی بیش از صورت زبانی هستند. کلیه متون به صورت بالقوه می توانند متشکل از ساختهای ایدئولوژیک باشند و تحلیلگر گفتمان انتقادی با بهره مندی از مفاهیم و راهبردهای زبان شناختی و علوم اجتماعی می تواند تحلیل علمی از متون ارائه نماید، همانطور که در متن مقاله حاضر بر روی عناوین روزنامه به طور عملی ارائه شده است.
رویکردی زبان شناختی پیرامون چند معنایی واژه «رحمه» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مجموعه ای از واژگان زنده و پویاست که همواره در حال نوزایی و گسترش معنایی هستند. در بررسی های معناشناختی مطالعات زبان شناسی، چند معنایی ««Polysemy یکی از مهم ترین موضوعات قابل طرح در همة سطوح زبانی بوده که از آن جمله، می توان به چند معنایی واژگانی یا همان چند معنایی جانشینی اشاره نمود. در رویکردهای زبان شناختی نسبت به مفهوم واژگان، همواره با معانی ای روبرو هستیم که تحت تأثیر عناصر هم نشین خود در یک نظام ساختاری قرار گرفته اند و تحلیل معناشناختی آن ها با توجه به رابطة دو سویه میان عناصر این نظام و فرایند گفتمان متن صورت می پذیرد. توجه به بافت زبانی و کلیت متن پس از بررسی ریشه شناختی و کشف میدان معنایی یک واژه، سیر معنایی و در نتیجه چند معنایی آن را به خوبی نشان می دهد.
یکی از مهم ترین محورهای بررسی و پژوهش قرآنی، کشف و تبیین دقیق معانی واژگان در ساختار کلام الهی است تا بدین طریق، درک و دریافت گزاره های دینی برآمده از آن ها هموار گردد. آنچه در این جستار بدان پرداخته می شود بررسی زبان شناختی
چند معنایی واژة «رحمة» در قرآن کریم است که سیر معنایی این واژه را در ساختار آیات قرآن تبیین نموده و وجوه متعدد معنایی آن را در ارتباط با هستة مرکزی معنا و همچنین تأثیر واحدهای هم نشین با تکیه بر کتب تفسیری قرآن کریم مشخص می نماید. در این بررسی، واژة «رحمة» در قرآن کریم وجوه معنایی متعددی چون دین اسلام، بهشت، ایمان، باران، روزی و ... دارد که همة این معانی در ارتباط با هستة اصلی معنا و روابط مفهومی با دیگر واحدهای زبانی در ساختار کلام پردازش می شوند.
نگاهی به ساختمان داخلی و طبقه بندی صرفی ترکیب های واژگانی بهووریهی در زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پنج فصل تدوین شده است، که شامل مسائل زیر است:1- روش پژوهش، طرح پرسش ها و فرضیه ها، طرح مساله و اهمیت پژوهش.2- ارائه توصیفی از مهمترین اصطلاحات بکار رفته در پیکره تحقیق. 3- گزارشی از مهم ترین دستاوردهای زبان شناسان و سایر اندیشمندان مرتبط با موضوع تحقیق. 4- تحلیل داده های جمع آوری شده. 5- نتیجه گیری. این تحقیق به دو روش استقرایی...
بررسی تأثیر آموزش بر ارتقای سطح آگاهی زبانآموزان از منظورشناسی زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر آموزش را بر ارتقای سطح آگاهی زبان آموزان ایرانی در زمینه منظورشناسیPragmatics)) در زبان انگلیسی، بررسی می کند. به طور خاص، این پژوهش می کوشد تفاوت میان دو رویکرد آموزشی تشریحی (Explicit) و تلویحیImplicit) ) را در بهبود سطح منظورشناسی مخالفت های Refusals)) زبان آموزان فارسی زبان، مورد مطالعه قرار دهد. در این پژوهش، پنجاه و چهار زبان آموز، با دانش زبانی تقریباً یکسان به طور تصادفی در سه گروه آموزش کنترل، تشریحی، و تلویحی قرار گرفتند. بر خلاف زبان آموزان گروه کنترل که آموزشی بی ارتباط با اهداف تحقیق را دریافت کردند، فراگیران در دو گروه آزمایش، دو نوع آموزش متفاوت را دریافت کردند. در گروه آموزش تشریحی، زبان آموزان توضیحات فرا منظورشناسی Meta-pragmatics))، بازخوردهای مستقیم، و آموزش های صریح ارتقاء آگاهی را در زمینه مخالفت ها در زبان انگلیسی، دریافت کردند؛ در حالیکه، در گروه آموزش تلویحی، فراگیران تحت آموزش غیرمستقیم و ضمنی قرار گرفتند. هر سه گروه قبل و بعد از دوره شش جلسه ای آموزش، در آزمون چند گزینه ای تکمیل کلام(Multiple-Choice Discourse Completion Test) شرکت کردند. بررسی های آماری نشان داد که ارتباط مستقیمی بین آموزش و سطح منظورشناسی مخالفت های زبان آموزان ایرانی در زبان انگلیسی وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده آموزش تشریحی بیش از آموزش تلویحی در ارتقاء میزان آگاهی فراگیران فارسی زبان از سطح منظورشناسی مخالفت ها در زبان انگلیسی، مؤثر است. بر اساس نتایج این پژوهش به معلمان زبان انگلیسی توصیه می شود که راهکارهای آموزش تشریحی را بیش از آموزش تلویحی مورد توجه قرار دهند.
عناصر ساختاری قصه و افسانه
حوزههای تخصصی:
اگر پذیرفته باشیم که ادبیات مخلوق اجتماع است، باید این را نیز بپذیریم که هدف هاى آن نمى تواند از هدف هاى مردمى که آن را مى سازند، جدا باشد. قصه و افسانه در ادبیات، زمان شروع معینى ندارد. میل به تربیت نسل جوان و انتقال تاریخ قوم به آنان، شاید دلیل به وجود آمدن داستان هاى حماسى و قهرمانى باشد و افسانه ها و قصه ها همسفران داستان گویان، ساربانان و کاروانیان شرق و غرب و شمال و جنوب بوده است. هر بار که افسانه اى و قصه اى در گوشه اى از دنیا بازگو مى شد با سنن و آداب قوم جدید آمیخته مى شد، تا بدانجا که امروز دیگر بازشناختن یکى از دیگرى کارى دشوار است سادگى و اصالت افسانه ها، متعلق به هر جا که باشند، شنونده را به خود جلب مى کنند. شاید به همین علت است که در زیر و بم هاى تاریخ زنده مانده اند و از گزند انواع یورش هاى نظامى و فکرى جان سالم به در برده اند و فقط آثار جراحات تاریخ بر آن ها هویداست. مطالعه همین قصه ها و افسانه ها به ما یادآور مى شود که بن مایه و ساختار این گنجینه عظیم بشرى داراى نظم واحدى است.
نگاهی به تاریخچه و رویکردهای هرمنوتیک در زبان و ادبیات عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«هرمنوتیک» علمی است که مسئله «فهم»، به ویژه فهم متون و چگونگی روند آن را بررسی می کند. «تاویل» اصطلاحی است که بیشترین کاربرد را به عنوان معادل عربی آن دارد. از آنجا که امروزه هرمنوتیک در حوزه های مختلف و به ویژه به عنوان یک روش نقدی از اهمیت به سزایی برخوردار است، بررسی ریشه ها و بیان جایگاه آن در زبان و ادبیات عربی به طور مستقل و بدون وابستگی کامل به دستاوردهای غرب در این زمینه، ضروری به نظر می رسد.
این جستار، بررسی تاریخچه کاربرد تاویل در زبان و ادبیات عرب و رویکردهای مختلف آن را به دنبال دارد و با بیان اینکه هر نقد، خود نوعی تاویل است، به اهمیت این پدیده در نقد معاصر عرب و معرفی نمونه هایی از انواع تاویل های ادبی با گرایش های مختلف پرداخته است.
روش و منهج این جستار توصیفی است و با شیوه مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است.