فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۴۱ تا ۶٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۳, No. ۱, ۲۰۲۱
173 - 192
حوزههای تخصصی:
The present article dedicates to studying the syllable-internal structure in three Iranian Balochi dialects (IBDs) namely Mirjaveh Sarhaddi, Sarawani and Lashari dialects. The data analysis will be based on the onset-rhyme theory (e.g., Kurylowicz, 1948; Fudge, 1969; Vergnaud & Halle, 1979; Selkirk, 1982). Moreover, the syllable weight in IBDs will be discussed in the framework of mora theory (Hayes, 1985, 1989). The data have been collected during the research fieldwork in Sistan and Baluchestan province, Iran. The research findings demonstrate that the Balochi language is an example of a nucleus-weight language in which heavy syllables depend on the number of elements in the nucleus. Thus, CV and CVC are light syllables and CVV(C) syllable is counted as heavy syllable. Besides, the context-dependent weight of CVC syllables occurs in IBDs stress pattern system. Studying the syllable contact (word-medial consonant clusters) in IBDs shows that Balochi is among languages that admit all types of heterosyllablic clusters.
Storytelling and Story Reading Impacts on Pre-intermediate English Language Learners’ Oral Language Production and Comprehension(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۰, No. ۱, June ۲۰۲۱
335 - 354
حوزههای تخصصی:
The use of storytelling on students’ first language literacy and development were extended to foreign/second language learning, and a large number of researchers interested in the field attempted to use storytelling and story reading strategies in teaching oral language skills to foreign/second language learners. Despite the existence of a number of studies on the impact of storytelling on English language skills, the number of studies on the impact of storytelling and story reading approaches on pre- intermediate EFL learners’ oral language production and comprehension seems to be scanty. To do so, a quasi- experimental study was employed. Ninety Iranian language learners, from 6 intact classes (each consisting of 15), were divided to three sub-groups: storytelling, story reading and conventional groups. To one group, stories were told, one group only read the stories, and the third group received no stories. The data were collected through researcher developed oral language production and comprehension tests. One-way-ANOVA test and three independent samples-tests based on Bonferroni test were employed to analyze the data and locate the sources of the differences. Findings revealed that storytelling outperformed story reading groups on both production and comprehension tests. Story reading group outperformed the conventional group. It can be concluded telling and reading stories are effective techniques for improving EFL learners’ oral language production and recognition.
EFL Teachers’ Personality Traits and their Sense of Technophobia and Technophilia
حوزههای تخصصی:
New technologies can change everything in the world and people can have different reactions to them. Some people tend to use innovations but some people do not, due to the influence of different factors. Personality type can be considered as one of those factors that might have a relation with the feelings toward the innovations. Therefore, this paper explores the relationship between Iranian EFL teachers’ personality traits and their sense of technophobia and technophilia. Two hundred and ten Iranian EFL teachers participated in this study. The Big-Five Personality Traits Questionnaire (John & Strivastava, 1999) and Technophobia and Technophilia Questionnaire (Martínez-Córcoles, Teichmann, & Murdvee, 2017) were used in the current study. To find the answers to the research questions, Pearson correlation, Structural Equation Modeling (SEM), and independent-sample t-test were used. The results showed that all subscales of personality traits were negative significant predictors of technophobia except Neuroticism. Moreover, the results indicated a positive significant relationship between overall technophilia and all constructs of personality traits.
بررسی فراوانی و انواع ویژگی های کاربردشناسی در کتاب های اِمریکَن هدوی ، اینترچنج و فور کورنرز
حوزههای تخصصی:
کتاب های آموزشی یکی از شاخص ترین عناصر برنامه آموزشی درکلاس هستند و نقش بسزایی درآموزش زبان انگلیسی ایفا می کنند. اما نتایج پژوهش های گذشته حاکی از آن است که حتی کتاب های آموزشی ویژه مکالمه به ندرت مطالب لازم برای یادگیری توانش کاربردشناسی را فراهم می آورند. یکی از اطلاعات کاربردشناسی که نقشی اساسی در یادگیری زبان خارجی بازی می کند، انواع مختلف کنش های گفتاری است که دربخش های ارتباطی کتب درسی دیده می شوند. بنابراین، بر اساس چارچوب تحلیلی ولنگا (2004)، پژوهش توصیفی حاضر به استخراج و تحلیل چگونگی استفاده از فرا زبان و انواع کنش های گفتاری و فراوانی آنها در 3 کتاب اِمریکَن هدوی 2، اینترچنج 2 و فور کورنرز 2 می پردازد. یافته ها حاکی از آن است که اِمریکَن هدوی 2 شامل بیشترین (37%) واینترچنج 2 (25%) شامل کمترین میزان اطلاعات کاربردشناسی دراین مطالعه بوده اند. درمجموع، نتایج نشان دادند که ورودی فرا زبانی برای زبان آموزان قابل توجه نیست، در حالیکه اطلاعات فرا زبان در کتب درسی نقش مهمی در درک کنش گفتاری ایفا می کند. در نتیجه، به نظر می رسد که یکی از استنتاجات مطالعه پیشرو این است که کتب درسی آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی/دوم دربیان اطلاعات فرا کاربردشناسی درقسمت های ارتباطی کتب بسیار ضعیف عمل کرده اند. تحلیل بخش های تعاملی با درنظرگرفتن کاربردشناسی فرهنگی و زبان بینابینی می تواند موجب بهبود کتب درسی شوند. بنابراین، کتب درسی آینده می توانند با د رنظرگرفتن صورت های مختلف کاربردشناسی و موقعیت های غنی بافت-محور برای زبان آموزان طراحی شوند.
طراحی و اجرای مقدماتی آزمون تعیین سطح درک خوانداری بزرگسالان: شواهدی از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک خوانداری، حاصل فرآیند تعاملِ خواننده با زبان نوشتار و در نهایت دریافتِ معنای متن است. پژوهش ها نشان می دهند که بین خوانندگانِ بزرگسالِ ماهر و ضعیف، از جنبه کاربردِ راهبردهای زیربناییِ درکِ خوانداری از جمله راهبردهای شناختی و فراشناختی تفاوت های بسیاری وجود دارد. باید توجه داشت، ابزاری مناسب برای سنجش سطح درک خوانداری بزرگسالان در داخل کشور و معیارهای مناسب درانتخاب متن های موردِ نیازِ چنین ابزاری وجود ندارد. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر، ساختِ ابزارِ سنجش سطح درک خوانداریِ بزرگسالان فارسی زبان بود. این مطالعه، پژوهشی ترکیبی بود که با هدف پاسخگویی به سه پرسش اصلی در زمینه معیارهای انتخاب متن برای آزمون های درک خوانداری، کاربست معیارهای منتخب در ساخت آزمون مناسب برای سنجش درک خوانداری بزرگسالان و بررسی روایی و پایایی آزمون ساخته شده انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد متن های منتخب باید متناسب با الگوهای آزمون های بین المللی و اصول زبان شناسی متن باشد. برای بررسی روایی، ابزار ساخته شده در اختیار استادهای متخصص قرار گرفت و پس از انجام اصلاحات، روایی محتوایی آن تأیید شد. برای بررسی پایایی و تحلیل گویه ها، این ابزار در دو مرحله روی نمونه ای 60 نفره از دانشجویان کارشناسی ارشد اجرا شد. یافته های به دست آمده، نشان دهنده سطح مطلوب پایایی آزمون (82/0) و (84/0) بود. پس از هنجاریابی، می توان از این ابزار در سنجش سطح درک خوانداری بزرگسالان و در برنامه ریزی های آموزشی برای انتخاب محتوای آموزشی بهره گرفت.
بررسی مقوله وجهیت در رُمان «شوهر عزیز من» اثر فریبا کلهر بر اساس دیدگاه فاولر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
327 - 352
حوزههای تخصصی:
در هر متنی، باورها، احساسات، پیش داوری ها و نگرشِ شخصی نویسنده آن، به گونه ای بروز پیدا می کند که بیان گر موضع و جهت گیریِ نگارنده آن است. یکی از مقوله های مهمِ دستوری که جهت گیریِ نویسنده را در یک متن نشان می دهد، «وجهیّت» است. در پژوهش هایی که تاکنون در پیوند با بررسی وجهیت در رُمان های زن های ایرانی انجام شده، وجهیت فقط به «وجه فعل» محدود شده و به دیگر سازه های وجه ساز توجه نشده است؛ در صورتی که این جهت گیری افزون بر وجه فعل، در مقوله های دیگر دستوری همچون قید و صفت نیز بروز پیدا می کند. در این پژوهش، مقوله «وجهیت» در رُمان «شوهر عزیز من» نوشته «فریبا کلهر» مورد بررسی قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر این بود که مشخص شود چه گونه هایی از وجهیت در این رُمان به کار رفته و هر کدام از این گونه های وجهیت، بیان گر چه جنبه هائی از سبک زنانه است. گونه های پُرکاربرد وجهیت در این رُمان، بر مبنای الگوی فاولر (Fowler, 2016) و با بهره گیری از نظریه های مطرح شده در کتاب سبک شناسی محمود فتوحی (Fotuhi, 2012) مورد بررسی قرار گرفتند. این بررسی نشان می دهد که کاربرد این گونه ها، بیشتر بیان گر مفهوم تردید و نبودِ اطمینان است که از جمله ویژگی های سبک زنانه به شمار می رود.
گواه نمایی در اقناع بازپرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
281 - 307
حوزههای تخصصی:
گواه نمایی، ابزاری زبانی است که در معنای نخستین اش، برای مشخص سازی و رمزگذاریِ منبعِ اطلاع و عملکردِ گوینده یا نویسنده در درست جلوه دادنِ سخن، به کار برده می شود. پس از آن گواه نمایی، در معنای ثانویه اش و به صورت ضمنی، می تواند قطعیت خبر را نشان دهد. به بیانی، زمانی که گواه نمای دیداری به کار گرفته شود فرد، رویداد یا خبری را از نزدیک مشاهده می کند. سپس فرد به فراخور آن اطلاع بخشی ، قاطعیت بیشتری در پیوند با بیان آن رویداد به دست می آورد. تاکنون متن های بسیاری بر پایه قاطعیت کلامی مورد بررسی قرار گرفته اند که از این جنبه می توان آن ها را به گروه های جداگانه ای دسته بندی نمود. زبان شناسی حقوقی- به عنوان دانشی نو و بینارشته ای، می تواند روند رسیدگی به پرونده های قضایی را سرعت بخشیده و به درکِ قاضی و بازپرس در امر قضاوت کمک کند. از این رو، کاربرد و اهمیت ساخت ه ای گواه نما در زبان شناسی حقوقی، هنگامی روشن می شود که متهم در تلاش است تا با قسم خوردن، شرح جزء به جزء رخداد و موارد مشابه خود را از اتهام به جرمی مبرا سازد. همچنین متهم می خواهد صدقِ گفتارش را با گواه نمایی نشان دهد و قاضی یا بازپرس را متقاعد نماید. پژوهش حاضر، با هدفِ تأثیرِ کاربرد گفتمانی گواه نمایی در اقناعِ قاضی یا بازپرس، به تحلیل اظهاراتِ دو فرد متهم به قتل (یک آقا و یک خانم) در دو پرونده کیفری، بر پایه زبان شناسی حقوقی و ابزارهای زبانی انجام شده است. یافته ها نشان داد که متهم ها از ساخت ه ای گواه نما همچون ساخت زمان گذشته ساده بهره می برند. متهم ها همچنین از ساخت ه ای گزارشی، افعال گواه نما مانند دیدن ، به عنوان یک فعل حسی و واژه های گواه نما -که متهمین در کلام خود برای افزایش تأثیر پذیری و اعتباربخشی به سخن خود و متقاعدسازی بازپرس استفاده می کنند. این متهم ها سعی دارند با این ابزارهای زبانی، بازپرس را متقاعد کرده و اتهام وارد شده را انکار نمایند.
بررسی و مقایسه تعبیر ضرب المثل در بیماران آلزایمریِ فارسی زبان و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلالات و ناهنجاری های زبان شناختی از ویژگی های بارز بیماران آلزایمری است که بیشترِ اختلالات یادشدهْ در حوزه کاربردشناسیِ زبان جای می گیرند؛ همچنین، این بیماران در تعبیر زبان تمثیلی و غیرلفظی اشکال و اختلال دارند. در این پژوهش، توانایی پنج بیمار آلزایمریِ فارسی زبان، در درک بیست ضرب المثل آشنا، غیر مبهم و شفاف، با یک گروه ده نفره طبیعی که همگی فارسی زبان و در گستره سنی و تحصیلات همانند قرار داشتند، ازطریقِ اجرای آزمون های توضیح شفاهی و گزینش اجباری، بررسی شد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر عملکرد ضعیف بیماران آلزایمری در درک ضرب المثل در مقایسه با افراد سالم بود. عملکرد ضعیف بیماران در آزمونِ بررسی کوتاهِ توانایی های شناختی و ارتباط میان عملکرد آزمودنی ها در آزمون های شناختیِ ترسیم ساعت و استروپ رنگ با نتایج آزمون های درک ضرب المثل، ازیک سو، و گرایش بیماران به ارائه تفسیر لفظی از ضرب المثل ازسویی دیگر، نشان داد که در آزمودنی های آزمون، مجموعه ای از اختلالات در حوزه پردازش شناختی موجب ضعف عملکردشان در درک عبارات اصطلاحی می شود.
The Impact of Instagram on Learning English Vocabulary among Iranian Pre-intermediate EFL Learners
حوزههای تخصصی:
Instagram is considered one of the most famous virtual social networks among all ages of human beings. Nowadays, the extensive popularity of social networking websites such as Instagram has made new chances for Iranian English teachers and learners. Accordingly, the present study tries to investigate whether Instagram would be a useful learning instrument of vocabulary for Iranian male EFL learners at the pre-intermediate at Shokouh Enghelab English Academy in Babol, Mazandaran, Iran. The participants in this study were 50 male EFL learners, ranging from 8-15 years old, selected randomly from 100 cases. After checking the homogeneity of the participants, they were divided into two groups. The participants in the experimental group were learning English vocabulary through ten Instagram pages for four weeks (12 sessions and 25 minutes per session). But the participants in the control group were only taught by the teacher. Pretest and posttest were applied to evaluate learners' knowledge about vocabulary during the session. Based on the research data, Instagram learning brings valuable technological and pedagogical advantages for Iranian EFL learners despite the popularity of social networks. It has a significantly positive effect on the development of vocabulary learning. The findings of this paper can be helpful in the English methodology issue.
شیوه های دستیابی به اصل توالی رسایی و قانون مجاورت هجا: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی فرایندهایی است که گویشوران زبان برای رعایت اصل توالی رسایی و قانون مجاورت هجا بر واژه های زبان اعمال می کنند. بدین منظور، داده های زبان فارسی از گونه گفتاری گویشوران جمع آوری و صورت واجی آن ها با فرهنگ لغت مشیری (1388) مقایسه شده است. داده های گویش کردی هورامی از طریق مصاحبه با گویشوران و داده های مربوط به گویش های لفوری، تربت حیدریه و سبزواری از کامبوزیا (1385) استخراج شده است. از بین 1125 واژه بسیط گردآوری شده که اصل رسایی در آن ها رعایت نمی شود، در 357 واژه، شاهد اعمال فرایندهای واجی کشش جبرانی، قلب، درج، حذف و جایگزینی یک واحد واجی با واحد واجی دیگر از سوی گویشوران زبان هستیم که از این میان بسامد فرایندهای کشش جبرانی و قلب بیشتر از دیگر فرایندهای واجی است. به علاوه، این فرایندها بر واژه های یک، دو و سه هجایی اعمال می شوند که از این میان بسامد واژه های دوهجایی بیشتر از واژه های یک هجایی و سه هجایی است. در نهایت، فرایندهای واجی مطرح شده در چارچوب نظریه بهینگی تبیین و رتبه بندی محدودیت ها مشخص می شود.
Technology Acceptance of Navid Learning Management System in the Iranian Medical English Courses under the COVID-19 Pandemic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This mixed-method study endeavored to solicit the perspectives of Iranian collegiate students passing the obligatory course of medical English through Navid Learning Management System and its acceptance during COVID-19 pandemic. Utilizing Technology Acceptance Model, this study also sought to examine the possible effect gender, academic degree, instructional mode, and e-learning duration in LMS may have on the participants' attitudes. An online survey was employed to gather data from 78 Iranian students. Semi-structured interviews with ten participants were conducted as well to shed more light on the quantitative data regarding main advantages and disadvantages of medical English learning through Navid. The data were analyzed through descriptive and inferential statistics along with inductive thematic analysis, respectively. Findings revealed that Iranian collegiate medical students viewed Navid as a comprehensive e-learning platform to be favorable in terms of its system/service quality, student/educational service quality, and perceived satisfaction, but its perceived satisfaction was not aligned with their needs. Moreover, neither the individual variables, (viz., age and academic degree), nor the instructional variables (viz., instructional mode and e-learning duration) were predictors of the discrepancies among the participants in their perspectives and acceptance of Navid. Learning ubiquitously and lacking face-to-face communication were the main advantage and disadvantage of learning medical English through Navid, respectively. Results revealed that although under the Covid-19 pandemic the acceptance of Navid and students' satisfaction with its use might not be related to the individual and instructional variables in the medical English courses, it might not be the case in others.
تردید افکنی فراگفتمانی در مقاله های پژوهشی در زبان شناسی کاربردی: بررسی مقایسه ای سوژانر «نتایج و بحث» در مقاله های نویسندگان غیر انگلیسی زبان و انگلیسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تفاوتهای احتمالی بین فراوانی و انواع استراتژیهای تردیدافکنی و کاربرد آنها در سوژانر «نتایج و بحث» در مقالات پژوهشی نوشته شده توسط نویسندگان انگلیسی زبان غیربومی (ایرانی) و انگلیسی زبان بومی، 60 مورد سوژانر «نتایج و بحث» از چهار نشریه علمی IJLLALW, IJALEL, TQ, AL که توسط نویسندگان ایرانی (انگلیسی زبان غیرمادری) و بومی (انگلیسی زبان مادری) نوشته شده بودند، مورد تحلیل قرار گرفت. همه متنها و نویسندگان آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند. استراتژیهای تردیدافکنی به کار رفته توسط این نویسندگان با نرم افزار AntCnoc و همچنین توسط دو کدگذار انسانیِ متخصص شناسایی شده و بر اساس چارچوب نظری پیشنهادی در مدل طبقه بندی وارتالا (2001) و مدل چندکاربردی هایلند (1998) کدگذاری شدند. نتایج مطالعه نشان داد که اختلاف آماری معنی دار در فراوانی، انواع و همچنین کارکردهای استراتژیهای تردیدافکنی در سوژانر «نتایج و بحث» مقالات نوشته شده توسط این دو گروه از نویسندگان وجود دارد.
An Insight into the Practice of Teaching Early Reading in Ethiopian Primary Schools(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۵, Autumn ۲۰۱۶
11 - 24
حوزههای تخصصی:
This study was conducted with the objective of investigating the practice of teaching early reading comprehension. The study was carried out in sixty-six Grade 2 government primary schools found in SNNPR State in Gedeo zone,Ethiopia, in the academic year 2015. Sixty-six English language teachers were subjects of the study. The study employed mixed method, specifically QUANT-QUAL one. Data were collected using questionnaires, observation and interview. Sixty-six of the teachers (one teacher from each selected school) who were teaching English in Grade 2 completed the questionnaire. Ten of the teachers were observed while they were teaching reading to see how they were teaching reading and six of the teachers were interviewed. Data from questionnaires, classroom observations and interview were categorized and descriptively analyzed using frequency and percentage. The data were analyzed using both quantitative and qualitative methods. The findings revealed that teachers failed to implement the teaching of early reading according to the theories and principles of teaching early reading. Teachers were seen using inappropriate reading techniques and procedures in the mentioned grade level. The study also revealed that teachers are deficiently trained in phonological awareness, phonics instruction, comprehension, fluency and vocabulary.
بررسی ادراک دانشجویان از ویژگی های اخلاقی اساتید زبان با توجه به پایگاه اجتماعی-اقتصادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1403 - 1425
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی ادراک دانشجویان زبان از ویژگی های اخلاقی اساتید زبان با توجه به پایگاه اجتماعی-اقتصادی دانشجویان بود. روش تحقیق ترکیبیِ-توضیحی در این پژوهش بکار رفت. ابتدا پرسشنامه پایگاه اجتماعی-اقتصادی با شرایط تحقیق سازگار شد تا دانشجویان را به دو گروه اجتماعی-اقتصادی بالاتر یا پایین تر طبقه بندی کند. از 81 پرسشنامه پایگاه اجتماعی-اقتصادی پخش شده در 5 کلاس زبان مختلف از 2 دانشگاه در شهر قم، 53 مورد تکمیل شد. پس از آن، 22 نفر از همان دانشجویان در مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. پس از تجزیه و تحلیل دقیق کد و مقوله های مصاحبه، 1 موضوع اصلی (جدیت) شناسایی و سپس با توجه به پایگاه اجتماعی-اقتصادی دانشجویان، با استفاده از آزمون دقیق فیشر بررسی شد. در نهایت، 1 مدل برای ویژگی های اخلاقی اساتید زبان بر اساس ادراک دانشجویان طراحی شد تا بتوان در برنامه ریزی آیین نامه های اخلاقی که به طور خاص برای مدرسان زبان طراحی شده و همچنین جهت افزایش آگاهی اخلاقی در میان آنها بکار برد.
بررسی زبان شناختی گویش طایفه مرزنشین بهلولی در خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طایفه بهلولی یکی از طوایف عشایری در برخی مرزهای ایران است که در مناطقی از کشور پراکنده اند. در این پژوهش گویش بهلولی های ساکن مرز شرقی استان خراسان جنوبی یا به تعبیر خودشان «بَهلوری ها» از حیث برخی ویژگی های آوایی- واجی، واژه های انحصاری و صرف گونه های فعل در زمان های مختلف در قیاس با فارسی معیار و گاه بیرجندی بررسی شده است. برای گردآوری داده ها از روش میدانی- کتابخانه ای استفاده شده است. پژوهشگران با مراجعه به مناطق مرزی شرق خراسان جنوبی که محل زندگی این عشایر مرزنشین است، سعی کردند ساخت های زبانی موردنظر خود را عمدتاً به صورت ناآگاهانه از مصاحبه با 5 مرد و 5 زن بومی بالای 50 سال استخراج کنند و از طریق گفت وگو و ضبط داده ها و نهایتاً تکمیل پرسشنامه های معمول گویشی به اطلاعات مورد نظر دست یابند. با بررسی نتایج داده ها مشخص شد که کشش واکه ای در گویش طایفه بهلولی خراسان جنوبی همچون گویش بیرجندی وجود داشته و ممیز معنا است. همچنین تنوعی از واکه های مرکب در این گویش قابل ردیابی است. از نظر واژگانی نیز مشخص شد که بین واژه های اختصاصی گویش بهلولی با متناظر آن ها در فارسی معیار تفاوت های قابلی وجود دارد. ضمناً ساخت آینده و گذشته در گویش بهلولی از تنوعات موجود در گویش بیرجندی بهره ای ندارد و به فارسی معیار نزدیک تر است.
تحلیل کارکردهای صرفی و نحوی زبان شعر فروغ فرخزاد در زمینه بازتاب اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان خانه اندیشه است. احساسات، عواطف، اندیشه ها و همه آنچه در ضمیر آدمی نهفته است، تنها از طریق زبان و با نشانه های زبانی امکان بروز می یابد، اما آنچه زبان شاعران را از زبان مردم عادی متفاوت می کند، دقت و ظرافتی است که از طریق گزینش و چینش اجزای کلام و صورت بندی نحوی، احساسات و عواطف را به بهترین شکل آشکار می کند. پژوهش حاضر در چارچوب نظریه دستور چامسکی مبنی بر بروز معنا در نحو و نیز رویکرد روان زبان شناسی، می کوشد با بررسی زبان شعر فروغ فرخزاد نشان دهد که مهم ترین کارکردهای مقوله های صرفی و نحوی در بازتاب «اضطراب» در شعر او کدام اند؟ بر این اساس، از میان دفتر های شعری فروغ، تعداد پنجاه شعر برگزیده و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان می دهد که نحو شعر فروغ در مقول ه های چینش گروه های اسمی و فعلی، هم خوانی اجزا و گروه ها با یکدیگر، تکرارها و جابه جایی ها در بیشتر موارد بازتاب دهنده «اضطراب» است. از سوی دیگر، مقوله های صرفی همچون انتخاب واژه ها، قیدها، صفت ها و عبارت ها در همین حوزه معنایی قرار دارند و اضطراب حاصل از چینش های نحوی را به شدت تقویت می کنند.
Comparing the Impact of Audio-Visual Input Enhancement on Collocation Learning in Traditional and Mobile Learning Contexts(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۸ , N. ۳ , ۲۰۱۹
383 - 422
حوزههای تخصصی:
: This study investigated the impact of audio-visual input enhancement teaching techniques on improving English as Foreign Language (EFL) learnersˈ collocation learning as well as their accuracy concerning collocation use in narrative writing. In addition, it compared the impact and efficiency of audio-visual input enhancement in two learning contexts, namely traditional and mobile learning contexts. First, 120 homogenous intermediate EFL learners were randomly divided into four groups, two experimental and two comparison groups. Next, two pre-tests, a collocation and a paragraph writing test, were administered. The experimental groups received enhanced target collocations through input enhancement teaching techniques while in the comparison groups the “unenhanced” collocations were taught through conventional simple vocabulary teaching method. After the treatment sessions, the researcher administered two post-tests including a collocation and a paragraph writing. As the data analysis suggested, with regards to the first research purpose, audio-visual input enhancement positively affected EFL learners' collocation learning and enhanced their accuracy concerning collocation use in narrative writing. Regarding the second purpose of the study, the results revealed that, in comparison to traditional learning context, audio-visual input enhancement teaching techniques were significantly effective in mobile learning context in terms of collocation learning. The efficiency of audio-visual input enhancement teaching techniques was not significantly different between the experimental groups in the two learning contexts in terms of enhancing EFL learners’ accuracy concerning collocation use. The findings of this study can create awareness for second language teachers and learners about the critical and beneficial role of input enhancement and mobile assisted language learning in successful language acquisition and learning.
ساخت اضافه در کردی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد تا براساس رویکرد شناختی به بررسی ساخت اضافه در کردی سورانی بپردازد. ماهیت روش شناسی این پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و داده ها از گویش کردی سورانی و از طریق مصاحبه با گویشوران گردآوری شده اند و اصالت داده ها نیز موردتأیید گویشوران این گونه از زبان کردی است. گفتنی است که ساخت اضافه نوعی رابطه ذاتی و نسبتی بین دو عنصر گذرا و پایا ایجاد می کند که حاوی نوعی قرابت مفهومی هستند. در این ساخت یکی از عناصر به منزله نقطه ارجاع عمل می کند تا جایگاه عنصری دیگر (عنصر مقصد) در ساخت براساس آن مشخص شود. به عبارت دیگر، عنصر پایا به مثابه نقطه ارجاع، مسیری شناختی را برای دسترسی ذهنی به عنصر گذرا به منزله عنصر مقصد فراهم می سازد. یافته ها نشان داد که ساخت اضافه، محصول نوعی دستوری شدگیِ ضمیر موصولی HYA است که نقش کهن آن بازنمایی ارتباط ذاتی مفهومی بین عناصر دخیل در رابطه ای مفهومی مندرج در یک جمله مرکب بوده است. این ضمیر موصولی طی فرایند دستورشدگی به نمایه ای نسبتی تحول یافته، تا رابطه ای ذاتی و نامتقارن را میان دو عنصر متجانس در یک گروه (اسم+اضافه+اسم، اسم+اضافه+صفت، اسم+اضافه+حرف اضافه، اسم+اضافه+فعل اسمی شده) یا در یک بند (اضافه محمولی، اضافه مبتداساز) مفهوم پردازی کند. همچنین، نتایج نشان داد که عنصر اضافه این ارتباط نامتقارن را بین عناصر در سطوح متفاوت زبانی به خوبی نمایه سازی می کند.
نشانداری در بیان شفاهی و تکرار بیماران زبان پریش: مطالعه ای بر پایه رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
247 - 273
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، خطاهای دو بیمار زبان پریش بروکا و یک بیمار ترانس کرتیکال حرکتی در تولید اسم های ساده و مرکبی با ساختار «اسم+اسم»، «صفت+اسم» و «اسم+ستاک فعل» مورد مطالعه قرار گرفت. سپس نشان داری این خطاها، با توجه به نظریه بهینگی پرینس و اسمولنسکی (Prince & Smolensky, 1993) بررسی شد. خطاها و فرایندهای واجی بیماران زبان پریش، در تکالیف نامیدن در مواجهه با و یا تکرارِ 32 اسم ساده و 32 اسم مرکب، بر اساس الگوها ی حذف، پیشین شدگی، انسدادی شدگی، حذف همخوان پایانی، کوتاه شدگی خوشه همخوانی پایانه هجا و واکداری همخوان های گرفته آغازه هجا تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که خطاهای این بیماران واجی اند و در هیچ یک ازخطاها فرایند درج در رفتار زبانی بیماران مشاهده نمی شود. فرایند حذف و کوتاه شدگی در خوشه های پایانی واژه ها صورت می گیرد، در حالی که فرایند واک داری بیشتر در همخوان های گرفته آغازه هجا رخ می دهد. مرتبه بندی محدودیت ها در خطاهای بیماران نشان می دهد که آواهای پیش زبانی در مقایسه با آواهای بدنه ای و نیز انسدادی ها در برابر سایشی ها بی نشان هستند. این آواها، به ترتیب از طریق محدودیت های نشان داری *بدنه زبانی و *سایشی نشان داده شده و نظریه نشان داری یاکوبسون (Jakobson, 1972) را تأیید می کنند. بیماران زبان پریش بروکا و ترانس کرتیکال حرکتی بیشتر همخوان های گرفته واک دار را در آغازه هجا به کار می برند. این امر با یافته های یاکوبسون (Jakobson, 1972) همخوانی ندارد و نمایانگر آسیب پذیر تر بودن همخوان های انسدادی بی واک در مقایسه با جفت های واک دار است. در میان واکه ها، واکه های افراشته بی نشان ترین واکه ها هستند.
Flipped Teaching: Iranian Students’ and Teachers’ Perceptions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۸ , N. ۱ , ۲۰۱۹
139 - 164
حوزههای تخصصی:
In an effort to examine EFL students’ and teachers’ perceptions about the role of implementing flipped teaching in the university context, a mixed-method research approach was employed. To this end, 80 male and female Iranian advanced EFL learners majoring in English translation, literature, and English teaching and 204 Iranian EFL instructors were selected. They answered the flipped teaching questionnaires, then ten percent of the participants (8 students and 20 teachers) volunteered for follow-up qualitative data collection procedures (i.e., the interview) to let the researchers produce more profound responses to the related concepts of the study. Then, the data collected from the questionnaires were coded and analyzed. Also, the qualitative analysis of the research was done using the interview transcripts to support the quantitative analysis results of the research. It included content analysis requiring the examination of the participations' interviews transcripts. The findings of the quantitative part revealed that a majority of students held positive perceptions about engagement, effectiveness, attitudes, and positive affect through flipped instruction constructs in the flipped teaching class. University instructors also had an inclination towards implementing flipped teaching on the whole for the constructs named language improvement, attitudes about flipped instruction, better education through flipped instruction, and difficulty of implementing flipped instruction. The qualitative investigation confirmed the previously-stated results to a great extent in that the EFL students and instructors generally preferred employing flipped teaching and they had positive perceptions about the role of this approach.