مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساختار خرد


۱.

”داستان کلان“ به مثابه ی ژانری جدید در شکار سایه، اثر ابراهیم گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابراهیم گلستان ساختار خرد ساختار کلان داستان کلان شکار سایه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
تعداد بازدید : ۱۸۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۲۳
پدیده ها دارای دو ساختار خرد و کلان هستند. ساختار خرد به اجزای یک اثر و زنجیره ی جمله ها در گفتمان می پردازد و ساختار کلان در سطحی بالاتر به پردازش اثر که پیرنگ یا مفهوم کلی اثر را شامل می شود. در اثر تعامل میان این دو ساختار، ساختار دیگری ایجاد می شود که داستان کلان نامیده می شود. این ساختار عبارت است از داستان های غیر مرتبطی که دارای ساختارهای طرح واره ای مشابهی هستند، به طوری که ساختار کلان فضای طرح واره ای پیرامتن با فضای دیگر متون موجود در یک اثر ادغام شده و به فضایی جدید منجر می شود. پرسش این پژوهش چیستی داستان کلان و چگونگی کارکرد آن در گفتمان داستانی است و اینکه چگونه ساختارهای خرد و کلان برای ساختن یک داستان واحد با یکدیگر سازگار می شوند؟ فرضیه ی این پژوهش وجود ساختاری است که در اثر تعامل ساختار کلان و خرد در “شکار سایه”، اثر ابراهیم گلستان رخ می دهد و به مثابه ی لایه ای عمل می کند که ساختارهای ازهم گسسته را به واسطه ی استفاده از ابزارهای پیرامتنی به هم پیوند می دهد و رمان گونه ای متشکل از داستان های کوتاه شکل می دهد. پیوند این داستان ها به واسطه ی داستانی ناگفته که همان داستان کلان است، شکل می گیرد و در نتیجه، جامعه ای را به تصویر می کشد که همه ی افراد آن علی رغم تفاوت هایشان، الگوی یکسانی را در زندگی خود تکرار می کنند و آن انتخاب راه غلطی است که منجر به بیهودگی و پوچی می شود. از ویژگی های بارز داستان کلان، روایت داستان به واسطه ی ساختار و چیدمان اثر و نه به واسطه ی بیانگری است.
۲.

مقایسه ساختار خرد سه فرهنگ انگلیسی به فارسی براساس نظریه معناشناسی قالبی فیلمور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساختار خرد معناشناسی قالبی فرهنگ گسترده پیشرو آریان پور فرهنگ معاصر هزاره فرهنگ معاصر پویا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۲۷۷
نگاهِ علمی به فرهنگ نگاری و دور شدن از فرهنگ نگاریِ سنتی، نیازمندِ درکِ عمیق تر پژوهشگرانِ این حوزه و همچنین بهره گیری از رویکردی موشکافانه تر به رویاروییِ نظریه و عمل در فرهنگ نگاری است. یکی از زمینه های قابلِ پژوهش در این حوزه زبا ن شناسی، نقد فرهنگ های دوزبانه است. ناگفته پیداست که نقدِ فرهنگ، می تواند زمینه بهبود فرآیندِ فرهنگ نگاری را فراهم سازد که پیامدِ آن افزایشِ کاراییِ این گونه فرهنگ ها و در نتیجه بهره مندی مطلوب ترِ کاربران خواهد بود. در این راستا، هدفِ اصلیِ این نوشتار با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، شناساندنِ برخی ویژگی های ساختار خردِ سه فرهنگ دوزبانه بر پایه مقایسه آن ها با یک دیگر و با فرهنگ پیشرفته زبان آموز آکسفورد از دیدگاه نظریه معناشناسی قالبی چارلز فیلمور است. یافته های بررسی، ضعفِ ساختاربندیِ پایگانی و تفاوت در برش های معنایی، ناهمگونی در اجزایِ کلام موردِ اشاره در هر مدخل، ناسازگاری معانی و معادل های ارائه شده با قالب را نشان می دهد. مهم تر از همه، این یافته ها نیاز به بهبود کمّی و کیفی سه فرهنگ گسترده پیشرو آریان پور، معاصر هزاره و معاصر پویا از جنبه ارائه همایند، نمونه و توصیف ظرفیت در مقایسه با فرهنگ مبنا را نمایان می سازند.