فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۰۱ تا ۶٬۰۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۷, Autumn ۲۰۱۹
147-160
حوزههای تخصصی:
Translating literary works is a difficult task, especially when it comes to cultural elements. It gets more difficult when words have ambiguities and multiple layers of meaning. The present study sought to examine the adequacy of witticism in the English renderings of Sa'di's clever remarks in Golistan (The Rose Garden). To this purpose, the researchers selected three English translations of Golistan by different translators; namely, Rehatsek (1964), Gladwin (1806), and Ross (1890). A sample of 20 anecdotes containing wittical elements were randomly taken from Golistan and compared with their English translations. The collected data were then analyzed based on Delabastita's (1993) hierarchy of pun translation strategy model. The obtained results revealed that the three translations were at best similar in terms of the applied strategies, i.e. in all the translations, the most frequently used strategies were: Pun/Non-Pun translation strategy, Non-Pun/Pun strategy, and Pun/Related Rhetorical Translation strategy, respectively. Moreover, it was indicated that all the three translations used the strategies to the same extent, though slight differences were found among them in terms of the overall use of the strategies. Since adequacy in Delabastita’ framework (1993) is hierarchically defined, it can be concluded that higher level strategies lead to more adequate translations. Generally, it was observed that the three translations were the same in terms of semantic and humorous adequacy; i.e. they transferred the source text effect in translating wittical elements of the Golistan. The findings of the study would have implications for translation students as well as translators of literary works.
Types and Tokens of Lexical Bundles in Civil Engineering Students' Genre-Specific English Articles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study sought to find the most frequent lexical bundles, particularly the token of the bundles, in the introduction and discussion sections of Civil Engineering research articles. It also aimed to examine the forms or types of lexical bundles found in the introduction and discussion sections of the articles. To this end, a quantitative analysis was performed on the use of two-to-five-word lexical bundles, followed by a qualitative analysis of their functions and structures based on the structural taxonomy of lexical bundles proposed by Biber, Conrad, and Cortes (2004). AntConc, as a corpus analysis tool, was employed for the extraction of lexical bundles as well as the examination of their types and tokens. Likewise, concordancers and word and keyword frequency generators were used for the analysis of word clusters and lexical bundles. A total of 790 lexical bundles in the introduction section and 279 lexical bundles in the discussion section were analyzed based on a set of pre-established criteria (e.g., the frequency cut-off of 20 per million words) . The findings revealed that the lexical bundles consisted largely of two-word strings, and the five-word strings were the fewest. Regarding the structural classification of bundles, phrasals were the most frequent ones, whereas clausal on es were the least frequent ones. The study carries important implications, especially for materials developers and course designers who may hopefully benefit from the results in designing EAP materials finely tailored to the linguistic needs of Civil Engineering students.
Exploring Iranian EFL Teachers' Creativity-Supportive Behaviors
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۳, Summer ۲۰۲۱
97 - 118
حوزههای تخصصی:
This study investigated the creativity-supportive behaviors of Iranian EFL teachers. A mixed-methods data collection approach was adopted: quantitative data were obtained from randomly selected 94 teachers and 216 students through the Persian version of the Creativity Fostering Teaching (CFT) index (Soh, 2000), and qualitative data were collected via students' reports on twelve classroom aspects. To analyze the quantitative data, an independent samples t-test and for the qualitative data, thematic analysis coding were used. There was a significant difference between the teachers' and the students' views on creativity-supportive behaviors of Iranian EFL teachers. Additionally, environment and interaction were extracted as two main themes from the analysis of the qualitative data. These two themes were discussed as the central factors influencing the creativity-supportive behaviors of the teachers. Although most Iranian EFL teachers want and try to adopt strategies and activities to develop or support creativity in their classrooms, the results showed that Iranian EFL students do not experience the classrooms as a locus of supporting creativity. Generally, creativity is not implemented and supported in Iranian EFL classrooms. The findings illustrate that teacher-training programs should equip Iranian EFL teachers with the knowledge and strategies of creativity- fostering instruction.
عضوگیری در دستور کلام: راهکاری برای مصالحه دستور جمله و دستور معترضه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستور کلام نظریه ای است که پردازش کلام را به دو حوزه مستقل ولی مرتبط به هم واگذار می کند: نخست حوزه دستور جمله که عهده دار ابعاد صورت و معنی جمله و چینش اجزای آن است، دوم حوزه دستور معترضه که مسئولیت سازمان دهی کلام در سطحی فراتر از جمله را به عهده دارد و بیشتر به ارتباط بین مطالب زبانی با موقعیت فرازبانی کلام می پردازد. عضوگیری یک فرایند شناختی است که به واسطه آن یک تکه از متن مانند یک بند، گروه، واژه یا واحدی دیگر، مثلاً یک قطعه متنی که صورت هیچ سازه نحوی دیگری را ندارد، از حوزه دستور جمله وارد حوزه دستور معترضه می شود تا به رمزگذاری مؤلفه هایی از موقعیت کلام بپردازد که واحدهای حوزه دستور جمله برای آنها ناکافی و یا نامناسب می نمایند، مؤلفه هایی چون سازمان دهی متن، تعامل سخنگو با مخاطب و نیز بیان نظرات سخنگو. نوشته حاضر پس از ضبط داده های گفتاری روزمره فارسی در یک دورهپنج ماهه که مشتمل بر ۵ هزار جمله زبان فارسی می شد، ضمن بررسی بعضی از جنبه های ناروشن پدیده عضوگیری، عناصر حاصل از عضوگیری را تحت عنوان گزیده ها مشتمل بر انواع آنی، ساخت مند و قالبی توصیف و تحلیل کرده است. علاوه بر آن، این تحقیق نشان می دهد پایه گیریِ عناصر مذکور به چهار گونه در گفته (پاره گفت) میزبانِ خود و یا بافت شکل می گیرد. در ضمن چنین استدلال شد که با معرفی انگیزه هایی چون پردازش ذهنی و رقیب شامل اقتصاد و تصویرگونگی، در کنار دیگر عوامل شکل گیری فرایند عضوگیری، می توان تصویر روشن تری از این سازوکار ارائه کرد. درواقع، پژوهش حاضر انگیزه های رخداد فرایند عضوگیری و ساخت های حاصل از آن را تا حد قابل توجهی نمایان می سازد.
فرایند تکرار در آثار نمایشی ساروت، پویایی زبان کلامی یا ایستایی آن؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
237 - 256
حوزههای تخصصی:
ناتالی ساروت، از پیشگامان رمان نو در فرانسه است. وجه تمایز اصلی وی با دیگر نویسندگان، در نگاه تازه ای است که به مبحث زبان و مشکلات آن دارد. تکرار را می توان نمونه ای از بروز جریاناتِ تروپیسمی ساروتی در زبان بیرونی دانست. تروپیسم، در حقیقت همان واکنش یا تحریکات ایجاد شده در اثر حضور دیگری است. این حضور، دنیای درونِ شخصیت های ساروت را دچار دگرگونی کرده و تأثیر آن در رفتار و گفتارشان نمود می یابد. به بیان دیگر، خود را در حضور دیگری یافتن، به معنایِ درکِ لزومِ ارتباط و خودابرازی (سخن گفتن و برقراری ارتباط) است. این در حالی است که در دنیای ساروت خودابرازی مساوی با محدود کردنِ معنا و احساس است. به محض سخن گفتن، زبان قراردادی یا بیرونی شکل می گیرد، اما زبانِ نامحدود درونی که مکانِ احساسات ناب و غیرقابل بیان ها است، خدشه دار می شود. چرا که نمی تواند کامل و بی نقص به مرحله تولید زبان برسد. از این رو، زبان نزد ساروت بیش از آنکه انتقال دهنده معنا باشد، بازتاب کننده و برانگیزنده احساس است. هر چند، مشاهده و تفکیکِ قطعی زبانِ برانگیخته شده و ملتهب از احساس امری غیرممکن است، اما نشانه هایی از این ناآرامی در قالب های کلامی قابل رویت و قابل ارزیابی چون تکرار تجلی می یابد. مطالعه این فرایندِ زبانی، از این رو اهمیت دارد که در متن ساروتی بارها استفاده شده و بخش مهمی از نقشِ تشدیدِ ارتباط کلامی (ارتباطی که در قالب گفتار شکل می گیرد) را بر عهده دارد. در آثار داستانی ساروت، زبان متزلزلِ راوی از مهم ترین ابزارها و مکان های جلوه تروپیسم به شمار می آید. این در حالی است که در آثار نمایشی، روایتِ حذف شده با دیداسکالی های کوتاه و گزیده جایگزین شده است. این مسأله بر اهمیت و قدرت گفتار شخصیت ها یا مکالمه می افزاید. این مقاله، در تلاش است با نگرشی جدید به بررسی اجمالیِ مسأله زبان در آثار نمایشیِ این نویسنده « سرهیچ و پوچ ، او آن جاست ، زیباست ، ایسما ، دروغ ، سکوت » بپردازد. همچنین پژوهش حاضر بر آن است نقش تکرار به عنوان فرایندی کلامی در پویایی یا ایستاییِ متن و چگونگی تجلیِ تروپیسم ساروتی یا احساس در کلام را تبیین کند.
بررسی ضمیر و انواع آن در گویش لشنی
منبع:
رخسار زبان سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
۱۴۶ – ۱۲۵
حوزههای تخصصی:
گویش شناسی، شاخه ای از زبان شناسی کاربردی است که خود نیز در محدودة دانش نوین زبان-شناسی قرار می گیرد. این علم به بررسی شیوه ها و تکنیک های عملی پژوهش های زبانی اختصاص دارد. گویش لشنی یکی از شاخه های گویش لری و گویش لری هم یکی از گویش-های جنوب غرب ایران و از گویشهای رایج استان فارس است که اکثریت مردم شهرستان ارسنجان به آن صحبت می کنند. این مقاله به بررسی ضمیر و شناسایی انواع آن در گویش لشنی می پردازد. در این مقاله سعی شده است به روش کتابخانه ای و میدانی از طریق مصاحبه با گویشوران کهنسال، انواع ضمیر بررسی، توصیف، تجزیه و تحلیل شود و با ضمیر در زبان فارسی معیار مقایسه گردد. نتایج نشان می دهد که در گویش لشنی ساخت ضمایر و کاربردشان تقریباً شبیه فارسی معیار است؛ گرچه بعضی ضمایر تفاوت هایی در واج دارند به ویژه در حذف «ن» که به علت قاعده کم کوشی می تواند باشد اما مهم ترین تفاوت ضمایر گویش لشنی با فارسی معیار در ضمایر شخصی متصل جمع است که در این ضمایر علاوه بر اینکه نون جمع حذف می شود، هنگامی که این ضمایر به صامت «میم» و «نون» می چسبند این دو صامت تکرار می شوند.
مشکلات داوطلبان آزمون شنیداری تافل در استنباط معانی تلویحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
267 - 295
حوزههای تخصصی:
معنای تلویحی، معنایی است که به صورتِ غیر لفظی و غیر مستقیم در تعامل های گفتاری بیان می گردد و درکِ آن، وابسته به دانشِ مشترکِ گوینده و شنونده و آشنایی با زبان آن ها از جنبه فرهنگی است. به همین سبب، بررسیِ معنای تلویحی فقط در معناشناسی امکان پذیر نیست. همچنین، به دلیل آنکه درکِ آن دشوار است، از مبحث های مورد توجه کاربرد شنا سی زبان و تحلیل کلام است. ابهام، در استنباط معنایی به وسیله شنونده، سببِ قطعِ ارتباط و یا پاسخ دهی و درک نابه جای گفتار می گردد. در آزمون های تافل، این نوع معنا در قسمت های درک مطلب و شنیداری، مورد ارزیابی قرار می گیرد. بررسیِ پیشینه پژوهش نشان داده است که داوطلبان ایرانی آزمون تافل، در قسمت شنیداری در مقایسه با داوطلبان آزمون تافل در سایر کشورها، ضعف معناداری داشتند. بنابراین، این پژوهش به بررسی این مسأله از جنبه درک نکردنِ معنای تلویحی بر پایه اصول همکاری در نظریه گرایس (Grice, 1975) پرداخته است. شرکت کنندگان پژوهش، 62 نفر از دانش آموختگانِ دانشگاهِ شهید چمران، پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی بودند که به روش تصادفی طبقه بندی انتخاب گردیده و بر پایه آزمون شنیداری تافل به دو گروه قوی و ضعیف گروه بندی شدند. در پژوهش، از آزمون تی مستقل، برای تحلیل داده ها و مقایسه دو گروه بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد برای آزمون شوندگانِ هر دو گروه، تشخیصِ اصلِ ربط از همه ساده تر بوده و شناساییِ اصل های کمیت، شیوه و کیفیت از اصول دیگر دشوار تر است. اصل کمیت، بیشترین دشواریِ درکِ معنای تلویحی، در هر دو گروه را ایجاد کرد.
The Effect of EQ and Gender on Oral Cloze Performance of Simultaneous Interpreting Students(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۸ , N. ۲ , ۲۰۱۹
165 - 186
حوزههای تخصصی:
This research sought to investigate the relationship between simultaneous interpreters’ oral cloze performance, their emotional intelligence, and gender. In other words, the study tried to predict the variability in performance on simultaneous interpreting (SI) oral cloze test based on the variability in gender, emotional quotient (EQ) and its subscales. To this end, a number of seventy participants majoring in English Translation attending the course Oral Interpretation were selected. The Emotional Quotient Inventory (Bar-On, 1997) questionnaire was given to participants to gather the data. The students were also asked to take an oral cloze exam. The results of the study showed that no significant relationship was found between total EQ and oral cloze performance. However, two of the subscales of EQ, i.e. Flexibility and Stress Tolerance were found to be positive predictors of SI oral cloze score together. The results of the study indicated that the mere acquisition of oral cloze skill as one of the skills required for simultaneous interpreting, cannot guarantee students’ achievement in interpreting. Rather the consideration of personality traits can have a facilitative effect. Moreover, with regard to gender no association was found between student interpreters’ performance and their gender.
Exploring the Conceptions of Academic Reading Comprehension by Iranian Graduate Students of Applied Linguistics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although the importance of reading in higher education as an index of success has been highlighted, the metacognitive knowledge or beliefs of graduate students have remained under-researched. This qualitative study reports on a study that, first, examines how graduate students of applied linguistics conceive of academic reading and academic readers in their graduate programs; second, what factors they believe can contribute to the development of those self-conceptions; and, third, if there was the possibility of adding a course on academic reading to their MA programs, how they would judge the advantages and disadvantages of such a course. In so doing, in-depth interviews were conducted with 31 graduate students at eight different universities. The findings revealed considerable changes in the participants' conceptions as the result of taking part in their graduate programs. They attributed those self-conceptions to their efforts and struggles as well as their teachers' help and guidance. Their perceptions of an academic reading course were positive. Pedagogical implications are discussed.
صفت فعلی در فارسی: حامل زمان یا نمود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانش های نمودی علاوه بر نمود دستوری و نمود ذاتی، می توانند برخاسته از عوامل دیگری نظیر زمان دستوری نیز باشند. صفت های فعلی از ریشه و پسوند «-ته/ده» تشکیل می شوند. این پسوند زمان دستوری تقدمی را بازنمایی می کند که همان هسته معنایی/دستوری مشترک در تمام صیغگان حامل صفت فعلی است. از طرف دیگر، مطالعات تاریخی نشان می دهد که صفت های فعلی ابتدا از فعل های متعدی ساخته می شدند و عملکرد آن ها حذف فاعل از ساخت موضوعی فعل و برجسته کردن مفعول بوده است. شهرت آن ها به «صفت مفعولی»، شرکت آن ها در ساخت مجهول و همچنین انحصار خوانش مفعولی از بعضی کاربردهای آن ها از همین جا ریشه می گیرد. اما حذف فاعل موجب شباهت یافتن فعل های متعدی از نظر ساخت موضوعی به فعل های لازم غیرمفعولی شده است. به همین دلیل، غیر از فعل های متعدی، صفت های فعلی از لازم های غیرمفعولی و متعاقباً و قیاساً (به صرف شباهت نحوی) از لازم های غیرکنایی نیز مشتق شدند. حذف فاعل هم چنین از طریق هم افزایی با زمان دستوری تقدمی موجب یک تعبیر نمودی از تمامی صفت های فعلی شده است که «ایستای محقق» نام دارد. در واقع، صفت فعلی نمود ذاتی فعل را (هرچه باشد) به نمود ایستا تغییر می دهد. اینکه این مفهوم را فرزند دو ویژگی پیش گفته دانستیم از آن رو است که اولاً تحقق رویداد برای حصول وضعیت ایستای محقق ضروری و بر آن مقدم است و در زمان دستوری تقدمی نیز، از موقعیت مرجع که بعد از موقعیت رویداد قرار دارد، به موقعیت رویداد نگریسته می شود. به عبارت دیگر، زمان دستوری تقدمی شرط لازم برای خلق نمود ایستا را فراهم می کند. ثانیاً پیامد حذف فاعل، تنزل میزان کنشی بودن رخداد است که فعل پایه صفت فعلی را (اعم از هر نوع) به ایستایی میل می دهد؛ چرا که دیگر کننده ای در میان نیست تا کنشی را رقم زند؛ پس صفت فعلی صرفاً می تواند دال بر وضعیتِ حاصل از وقوع رخداد مذکور یعنی همان ایستای محقق باشد. قائل شدن به این مفهوم محدودیتی مترتب بر صفات فعلی در زبان فارسی، یعنی ناممکن بودن اشتقاق این صفات از فعل های دارای نمود ذاتی ایستای پایدار و ایستای آنی را نیز توضیح می دهد. بنا بر آن چه در این پژوهش آمده می توان گفت که صفت های فعلی دلالت های زمانی و نمودی را توأمان دارند؛ هرچند که دلالت نمودی امری متأخر و مترتب بر دلالت زمانی است.
ذات گرایی عریانیستی و تاریخ گرایی عمیق گرا در زبان شناسی فراساختارگرا
منبع:
رخسار زبان سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۵
132-101
حوزههای تخصصی:
بررسی ضمایر واژه بستی در برخی گویش های فارسی خراسان های رضوی و جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تنوعات زبانی موجود در گویش های خراسان در این مقاله به بررسی کارکرد ضمایر واژه بستی در شماری از گویش های فارسی خراسان های رضوی و جنوبی پرداخته می شود. ضمایر واژه بستی از گذشته های دور، یعنی از دوره باستان تاکنون در زبان فارسی به کار می رفته اند، اما گذر زمان کارکردها و بسامد این ضمایر را هم در زبان فارسی و هم در گویش های ایرانی دستخوش تغییراتی کرده است. از آنجا که تغییرات زبانی گویش ها لزوما تابع تغییرات درون زبانی و برون زبانی زبان معیار نیست، بررسی این تغییرات می تواند نکات بسیاری را در خصوص روال و شرایط ایجاد آنها روشن سازد. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است. بخشی از داده های این پژوهش برگرفته از پایان نامه ها و مقالات، و نیز بخشی از طریق پرسش از گویشوران این گویش ها به دست آمده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که در برخی گویش های فارسی خراسان (همانند رقه ای و طبسی) کارکرد ضمایر واژه بستی هم متنوع تر و هم فراوان تر از فارسی معیار است و این در حالی است که در برخی گویش ها (همچون تایبادی و خوافی) این ضمایر اصلاً به کار نمی روند و در برخی دیگر (همانند سده ای) بسیار کم کاربرد بوده و یا (همانند کاخکی) کاربردشان بسیار متفاوت از فارسی معیار است. بررسی داده ها همچنین نشان از آن دارد که در شماری از گویش های خراسان (همانند رقه ای، طبسی، کاخکی و سده ای) متغیرهایی همچون جانداری و معرفگی در چگونگی ظهور برخی واژه بست ها تاثیرگذارند.
The Effect of Extensive Reading on Iranian EFL Learners’ Lexical Bundle Performance: a comparative study of adaptive and authentic texts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Formulaic language and sequence as the core characteristic of real-life language and native-like fluency, has been a subject of inquiry in recent decades. The aim of the present study is to investigate the effects of two extensive reading text types, i.e., adaptive and authentic, on Iranian EFL learners’ development of lexical bundles. To this aim, 20 intermediate EFL learners were chosen to participate in a time-series experiment, in which one class received adaptive texts as their extensive reading project, while the other experienced authentic texts of graded readers. The learners were required to read texts and write summaries, out of which the frequency and percentage of lexical bundles were extracted. The results of frequency and t-tests revealed that learners who benefited from adaptive texts were more successful in lexical bundles progress. While the other group also indicated to have improved in terms of multi-word chunks, the shift was not statistically significant. It is recommended that teachers allocate more class time to explicit and implicit instruction of lexical bundles.
An Analysis of EFL Narrative Structure and Foreign Language Proficiency(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was an attempt to investigate the probable differences between narratives as rehearsed by EFL language learners of two different English proficiencies. It aimed to find out how narrative elements ( abstract , orientation , main action , results , and coda ) are recounted differently by EFL language learners of different English proficiencies. To this end, 250 personal oral narratives were recorded through classroom discussions and interviews. Two hundred participants were asked to narrate a personal story in the classroom, and the other 50 were interviewed. The analysis focused on narratives structure to discover how knowledge of target language might affect the way language learners construct English narratives. The collected data were interpreted according to Labov and Waletzky’s (1967) and Labov’s (1972) analytical models. The results revealed that upper-intermediate language learners reported more organized, chronological, logical, and to the point stories than pre-intermediate ones. The difference was in orientation , main action , and result parts. Neither group of language learners expressed the abstract and coda sections.
On the Relationship Between Iranian EFL Teachers' Quality of Work Life and Their Teaching Efficacy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The review of the literature indicates EFL teachers’ sense of efficacy has been influenced by cognitive and affective factors. Socio-economic factors may also influence EFL teachers’ sense of efficacy directly and their teaching effectiveness indirectly. One of the socioeconomic variables is the quality of work life (QWL). This study was an attempt to investigate the relationship between EFL teachers’ quality of work life and their teaching efficacy. Ninety High school English teachers from Sistan and Baluchestan were selected. The data of the study were collected through two adapted instruments and analyzed through Pearson correlation and linear regression analysis. The results of the study showed that Iranian EFL teachers perceived themselves as having a good level of teaching efficacy. The results also showed that there was a significant correlation between all dimensions of QWL and teachers’ teaching efficacy except for “adequate and fair compensation” is significant at a P value of 0.05, but only one dimension of QWL could predict teachers’ teaching efficacy. Therefore, it could be strongly argued that teachers’ QWL is not the only influential factor in teaching efficacy.
اهمیت شناخت فرهنگ در ترجمه با استناد بر چند نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت های فرھنگی و گوناگونی مفاهیم زبانی بسیاری از مترجمان را مجبور میکند تا برای حفظ معنا و پیام متن اصلی، کل ساختار جمله را تغییر دهند. درحقیقت آنھا متنها را باز آفرینی میکنند: حال این دگرگونی ممکن است در ساختار دستور زبان عبارات ایجاد شود و یا به انتخاب لغتھایی فراتراز جایگزینھای معمول ومتداول بیانجامد. سوال اینجاست که مترجم تا کجا میتواند شکل و ساختار جملات را قربانی معنای اصلی متن مبدأ کند؟ آیااین مسٔله به قرابت زبانی و فرھنگی دو زبان نیز مرتبط است؟ آیا کار مترجم جدااز برگردان کردن کلمات، واسطه گری فرھنگی نیز میباشد؟ و در نهایت آیا اساساً میتوان زبان یک کشور را بدون در نظر گرفتن جامعه وفرھنگش فرا گرفت وآن را مقوله ای مستقل دانست؟ در غیراین صورت یک مترجم به غیر از یادگیری زبان یک کشور باید به فراگیری و درک مفاهیم فرھنگی آن کشور نیز مبادرت ورزد؛ چرا که چنانچه او به فرھنگ آن در تمامی ابعادش اشراف کافی نداشته باشد، گرفتارابھامات بی شماری خواهد شد.
نقد و بررسی کتاب جنسیت و زبان دین، جولی، آلیسون، همپشایر: انتشارات پالگریو مک میلان، ۲۰۰۵
منبع:
رخسار زبان سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
۱۷۴- ۱۶۶
حوزههای تخصصی:
فمینیست ها در مورد جنسیت خدا بحث می کنند، دانشجویان مؤنث در کلاس های مذهبی در کانادا، ساکت می مانند، بیماران سندروم تورت1 فحاشی های غیرقابل کنترل را به نمایش می گذارند و شرکت کنندگان در انجمن های دینی آمریکا، در مورد خدا، والدین، جنسیت و تمایلات جنسی بحث می کنند. در نگاه اول این موضوعات نامرتبط به نظر می رسند اما در این کتاب، آلیسان جولی سعی می کند تا تصویری از تقاطع زبان، جنسیت و دین را به نمایش بگذارد. برخی از موضوعاتی که در این مقالات ظهور می کند، برای درک ما از جنسیت و زبان اساسی هستند: اهمیت قدرت در عدم تقارن زبان جنسیت زده، استفاده ی زبان در هویت های جنسیت افراد، اهمیت بررسی محلی زبان و جنسیت در جوامع، تفاوت های جنسیتی در آموزش زبان دوم و تعامل گفتمان ها در مورد جنسیت و تمایلات جنسی. این کتاب درک ما را در مورد این موضوعات افزایش داده و دین را به عنوان دیدگاه جدیدی که از طریق آن نیز می توان موضوعات زبانی را مشاهده کرد، معرفی می کند.
بررسی تأثیر بکارگیری روش تفکر شبکه ای بر فرهنگ یادگیری زبان آموزان زبان فرانسه براساس الگوی ابعاد فرهنگی هافستد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین فرایند یاددهی‑یادگیری و مقوله فرهنگ در دهه های اخیر توجّه صاحب نظران حوزه آموزش را به خود معطوف کرده است؛ از نظر این محقّقان، فرایند یاددهی‑یادگیری پدیده ای است که در بستر اجتماع و تحت تأثیر عوامل و متغیرهای فرهنگی شکل می گیرد؛ به همین دلیل نمی توان مطالعات فرهنگ و یادگیری را از یکدیگر جدا دانست و تأثیر متغیرهای فرهنگی بر جریان یاددهی‑یادگیری را نادیده گرفت. در همین راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا از سویی به مطالعه ویژگی های فرهنگی فراگیران ایرانی بپردازد و از سویی دیگر، امکان تغییر این ویژگی های فرهنگ محور را بررسی و واکاوی کند. به منظور تحقّق اهداف پژوهش و دستیابی به الگویی بهینه و کاربردی در زمینه فرایند یاددهی‑یادگیری زبان فرانسه، مقاله حاضر تأثیر روش تفکّر شبکه ای بر فرهنگ یادگیری زبان آموزان ایرانی را در چارچوب الگوی «ابعاد فرهنگی هافستد» مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش با روش شبه آزمایشی در بین 48 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی زبان و ادبیّات فرانسه مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 98- 97 دانشگاه حکیم سبزواری انجام گرفت. برای سنجش مؤلفه های فرهنگ یادگیری جامعه آماری از پرسشنامه محقّق ساخته ابعاد فرهنگی هافستد استفاده شد. بررسی و تحلیل داده ها بیانگر تفاوت آماری معنادار بین ابعاد فاصله قدرت، فردگرایی‑جمع گرایی، مردنگری‑زن نگری، جهت گیری بلندمدّت جهت گیری کوتاه مدّت و عدم تفاوت آماری معنادار بین بعد ابهام گریزی در گروه های آزمایش و کنترل بود. یافته های پژوهش از یک سو نشان داد که به کارگیری شیوه تفکّر شبکه ای م ی تواند ابعاد فرهنگی هافستد را به طور معناداری متأثر سازد؛ از سویی دیگر، دریافتیم که به کارگیری این روش امکان و بستر مناسبی را برای اصلاح تدریجی فرهنگ یادگیری زبا ن آموزان فراهم می سازد.
دسته بندی معنایی ساخت شرطی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
323 - 350
حوزههای تخصصی:
ساخت شرطی از دو بند تشکیل شده است. وجود یا عدم وجود رابطه علی/ نتیجه ای میان بندها، سبب می شود تا ساخت شرطی در دو گروه کلیِ شرطی نتیجه ای و غیرنتیجه ای تقسیم بندی شود. در پیشینه مطالعات مفهوم شرط، با توجه به معیارهای گوناگون می توان به لحاظ معنایی، انواعی از ساخت های شرطی را معرفی کرد که بعضاً به جهت نام گذاری های مختلف برروی مفاهیم یکسان، از هم متفاوت شده اند ا. در این پژوهش، پس از مروری بر مطالعات نظری پیشین، تلاش می شود تا با توجه به نقاط اشتراک و اختلاف دسته بندی های ذکرشده و بر اساس پژوهشی پیکره بنیاد در زبان فارسی، دسته بندی جامعی ارائه شود که انواع مختلف ساخت های شرطی را به لحاظ معنایی پوشش دهد. در این راستا علاوه بر جملات شرطی باز، فرضی، مفروض، لفظی، کارگفتی و تضمنی، که در سابقه پژوهش مفهوم شرط موجود است، ساخت های شرطی تقابلی، شرطی تقابلی ضمنی، شرطی معکوس و شرطی دوسویه نیز با توجه به پژوهش داده بنیاد، معرفی می شوند. در شرطی های تقابلی، روابط میان بندها از نوع تضاد است. در شرطی تقابلی ضمنی رابطه تضاد میان یکی از بندها با معنای ضمنی بند دیگر است. در شرطی معکوس، برخلافِ شرطی بنیادی، بند «اگر» نتیجه بند دوم است و در شرطی دوسویه هریک از بندهای حاضر در ساخت شرطی می توانند نتیجه آن دیگری باشد.
Impact of Wiki-based Feedback on Grammatical Accuracy of Iranian EFL Learners’ Writing Skill(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۲۰, Winter ۲۰۱۷
111 - 124
حوزههای تخصصی:
This study was designed to investigate the effects of providing feedback in the interactive environment of wiki on improving the grammatical accuracy of Iranian EFL learners’ writing skill as well as the attitudes of Iranian EFL learners’ toward receiving feedback via wiki. To do so, 50 intermediate Iranian EFL learners, who were chosen by an OPT (Oxford Placement Test) participated in this study and they were divided into two groups, experimental and control group. Both groups were given identical writing tasks. In control group, though, the first drafts were reviewed traditionally in a pen and a paper fashion, whereas in the experimental group, they were reviewed by peers through wiki to provide feedback on the grammatical accuracy of writings. The second drafts all were reviewed by the instructor. The results revealed that using wikis to provide feedback on students’ writing can have a significantly positive effect on improving their grammatical accuracy in a writing task. Moreover, the experimental group was found to outperform the control group on the post-test indicating that there was a significant difference between the effects of providing feedback in wiki vs. providing traditional feedback on the grammatical accuracy of Iranian male and female EFL Learners. With regards to the students’ attitude toward using wiki, a majority of the learners welcomed the application of wiki for EFL writing.