فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۴۱ تا ۵٬۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
رخسار زبان سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹
۴۵-۲۳
حوزههای تخصصی:
حالت غیرفاعلی در تالشی: موردی از هم آیندی حالت، چندمعنایی و دستوری شدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم آیندی حالت هنگامی رخ می دهد که حالت های مختلف دستوری در یک صورت واجیِ واحد تظاهر یابند. با آنکه برخی زبان شناسان بر اتفاقی بودن آن توافق دارند، از دیدگاه درزمانی، صورت واجی مذکور، بازمانده یک نظام حالت چندعضوی است که به اعتقاد نگارندگان با وجود تمایزات صوری و نقشی، همگی از یک هسته معنایی مشترک برخوردار بوده اند. در این مختصر برآنیم تا با بررسی نقش های معنایی متفاوتی که حالت غیرفاعلی در گویش تالشی به نمایش می گذارد، چندمعنایی را به عنوان انگیزه رخداد هم آیندی، و نقش معنایی مالک را به عنوان هسته معنایی مشترکی معرفی نماییم که در بازنمایی دیگر حالت ها دستخوش بسط استعاری شده است. پیرو رویکرد بسط استعاری هاینه و همکاران (1991) و نقشة معناییِ نروگ و ملچوکف (2009) این روند بسط استعاری و در نتیجه چندمعناشدگی حالت را شاهدی بر حضور فرایند دستوری شدگی می دانیم.
راهبردهای بیان مالکیت در برخی گونه های زبانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نوشتار پیش رو راهبردهایی که در برخی گونه های زبانی ایرانی برای بیان مالکیت به کار می رود، بررسی شده است. ابتدا نوع راهبرد ملکی هر گونه با توجّه به دسته بندی کرافت (2003) مشخّص شده و سپس ویژگی هایی که کرافت (1990) برای تحلیل ساخت ملکی تعیین کرده و متغیّرهایی همچون ترتیب مالک و ملک، مقوله مالک ازنظر اسم یا ضمیربودن، اهمّیت جانداری در چگونگی بیان رابطه مالکیت و وجود یا نبود تمایز رابطه تعلّقی و غیر تعلّقی در هر گونه بررسی شده است. براساس یافته های پژوهش حاضر، در گونه های بررسی شده، غالباً از یکی از سه راهبرد حالت نمایی، مجاورت و پیونده برای بیان مالکیت استفاده شده است، امّا در برخی موارد از دو راهبرد یادشدهبرای بیان مالکیت در قالب یک گروه نحوی استفاده می شود. پیشینه راهبرد حالت نمایی به ایرانی باستان و پیشینه دو راهبرد مجاورت و پیونده به ایرانی میانه غربی می رسد. ازنظر ویژگی های مورد نظر کرافت، جز در برخی گونه ها که از مالک های واژه بستی استفاده می شود، مالک و ملک بدون ادغام در مجاورت هم قرار می گیرند، تکواژ اضافه در گونه هایی که آن را دارند همواره به صورت وندی (واژه بستی) پس از سازه اوّل و به ندرت پس از سازه دوّم قرار می گیرد.
رابطه بین انواع بازخورد، یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت نگارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان انواع بازخورد ،یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت نگارش انجام شد. بدین منظور، از طرح تحقیق شبه تجربی استفاده شد که در آن سه گروه آزمایشی برای هر یک از سه نوع بازخورد و یک گروه گواه در نظر گرفته شد. تعداد 30 فراگیر زبان در هر یک از گروه ها حاضر بودند و پرسشنامه ارزیابی خودتنظیمی آکادمیک را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند و نگارش آن ها پیش و بعد از دریافت آموزش ارزیابی شد. نتایج آماری نشان داد که تفاوت معناداری بین توانایی خودتنظیمی چهار گروه با توجه به نوع بازخورد دریافتی وجود ندارد. علاوه بر این، نتایج آزمون t زوجی نشان داد که تفاوت آماری معناداری بین توانایی خودتنظیمی چهار گروه در پیش آزمون و پس آزمون وجود ندارد. نتایج آماری رابطه ی ضعیف و مثبتی را بین توانایی یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت نگارش از طریق دریافت بازخورد معلمان نشان داد. در مقابل، رابطه ی ضعیف و معکوسی بین توانایی خودتنظیمی و پیشرفت نگارش از طریق بازخورد همسالان، مبتنی بر رایانه و بدون بازخورد مشاهده شد.
مشکلات نوشتاری زبان آموزان ایرانی: ایجاد یک چارچوب بافت- حساس برای تمرین مهارت نوشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کیفی به بررسی مشکلات نوشتاری زبان آموزان ایرانی پرداخته و چهارچوبی بافت-حساس (Context-sensitive Framework)را با توجه به این مشکلات، برای دانشجویان زبان برای تمرین نوشتن ارائه داده است. برای دستیابی به اهداف مطالعه، بر اساس نمونه گیری آسان (Convenience sampling)، 14 دانشجوی کارشناسی رشته مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن در این پژوهش شرکت کردند. هر کدام از آنها مقاله ای پنج پاراگرافی نوشتند و در مصاحبه ای نیمه-ساختاری(Semi-structured interview) شرکت کردند تا مشکلات خود را در زمینه نوشتن بیان کنند. محققان مقاله ها را با توجه به سر فصل پنج مؤلفه ای جکوب(1981) Jacob, 1981)) ارزیابی کردند تا نوع مشکلات نوشتن را شناسایی کنند. علاوه بر این، مصاحبه ها رونویسی شدند و داده ها بر اساس مراحل سیستماتیک کوربین و استراوس(2014) &Strauss (Corbin, 2014) که شامل کد گذاریهای باز، محوری و انتخابی (Open, Axial and Selective Coding)می باشند کدگذاری شدند. یافته ها نشان داند که دانشجویان ایرانی بیش ازهرچیزی در مکانیک نوشتار مشکل داشتند.پس از آن، گرامر، سازماندهی درایجاد مؤلفه های مقاله ، انسجام ، محتوا و واژگان به ترتیب به عنوان بیشترین تاکمترین میزان فراوانی مشکلات شناسایی شدند. علاوه بر این، احساسات منفی مانند اضطراب و عدم انگیزه باعث برخی مشکلات نوشتاری شدند. بر این اساس، محققان یک چارچوب سه مرحله ای بافت- حساس برای تمرین نوشتن ایجاد کردند. در این چارچوب فعالیت های مراحل پیش از نوشتن، حین نوشتن و پس از نوشتن با توجه به مشکلات نوشتاری دانشجویان مشخص شدند تا به آنها کمک شود بر مشکلات نوشتاری خود غلبه کنند.
ترکیب فعلی: فرایندی صرفی یا نحوی؟ یک بررسی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
149 - 173
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، با بررسی ترکیب فعلی زبان فارسی بر آن است تا فرایند دخیل در ساختِ این مقوله زایا را روشن سازد. ترکیب فعلی از انضمام سازه های موضوع، افزوده، صفت و یا گروه نحوی با ستاک فعل تشکیل می شود و هسته نحوی این ساخت، بر گرفته از فعل است. مقایسه پیکره ترکیب فعلی (8481) با داده های ترکیب غیر فعلی رساله خباز (Xabbaz, 2006) که بیش از 3974 مورد است و هر دو از فرهنگ بزرگ سخن انوری (Anvari, 2007) استخراج شده اند، نشان می دهد که این مقوله زبانی، در زبان فارسی بیش از دو برابر ترکیب غیر فعلی زایا است. بررسی مشخصه های نحوی و صرفی ترکیب فعلی زبان فارسی، نمایان گر آن است که ترکیب فعلی نمی تواند صرفاً فرایندی نحوی و یا صرفی باشد، بلکه فرایندی صرفی-نحوی است که بیشتر از ویژگی های نحوی برخوردار است. بررسی واژه های مرکب فعلی بر پایه معیار های صرفی و نحوی (ارجاع غیرضمیری، فرایند واژه سازی، بی قاعدگی، تکرار پذیری، ساخت سازه ای، روابط سازه ها، هم پایگی و حذف، پرسش واژه ها، زایایی، نمود، انسجام صرفی و نحوی، گسترش پذیری و یا گسترش ناپذیری و شفافیت و تیرگی معنایی) نشان می دهد که ترکیب فعلی در زبان فارسی فرایندی صرفی- نحوی است. علاوه بر این، به هم پیوستن تکواژ های تصریفی به کل ترکیب و در میان سازه های ترکیب، ترکیب های شفاف، تیره، گسترش پذیر و گسترش ناپذیر نمایان گر آن است که این مقوله زبانی همزمان رفتاری همانند ساخت های صرفی و نحوی دارد.
تحلیل گفتمان نظریه کارشناسی در دادگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پرونده های موجود در دادگستری بخشی وجود دارد که به «نظریه کارشناسی» مربوط می شود. در واقع قاضی با ارجاع پرونده به کارشناس و دریافت نظر ایشان، حکم یا رأی نهائی را صادر می کند. نکته درخور توجه پیرامون نظریه های مذکور آن است که بسیاری از آن ها مورد اعتراض واقع می شوند و ممکن است پیرامون یک رویداد واحد نظرهای متفاوتی از سوی کارشناسان به قاضی ارائه شود. بر این اساس و با توجه به نقش محوری نظریه کارشناس در دعاوی حقوقی، جستار حاضر به واکاوی گفتمان نظریه کارشناسی در دادگاه می پردازد. در واقع در جستار حاضر تلاش بر این است که پس از واکاوی گفتمان نظریه ها، علت تناقض های موجود در نظر کارشناسان محرز گردد. سوال اصلی پژوهش آن است که «نظریه کارشناسی» به عنوان یک گفتمان قضایی دارای چه مولفه هایی است و آیا وجود تناقض در نظریه های کارشناسان منوط به مولفه های مذکور است. در راستای پاسخ به سوال های مذکور، نگارندگان به بحث و بررسی نظریه های کارشناسی در نوزده پرونده قضایی مربوط به حوادث کار و تصادف شهر شیراز (1398-1399) پرداختند. یافته ها موید آن هستند که نظریه کارشناس علاوه بر مولفه های روایت و ضد روایت دارای مولفه «موضع گیری» نیز می باشد و مشخصه های زبانی آن به صورت آشکار در نظریه ها قابل مشاهده است
بررسی مفهوم سازی نیروهای ذهنی انسان در مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مفهوم پردازی نیروهای ذهنی انسان در مرزبان نامه را بررسی کرده است. این بررسی به روش توصیفی- تحلیلی و به صورت کتابخانه ای انجام شده است. بر اساس یافته های پژوهش، در مرزبان نامه مفهوم سازی نیروهای ذهنی به طور عمده بر بنیاد حوزه های مبدأ انسان، شیء و ماده، پدیده های طبیعی، ظرف و حیوان انجام پذیرفته است؛ همچنین از (58) استعاره مورد بررسی، بیشترین استعاره در حوزه مبدأ انسان بوده است. چنین می نماید که شناخته شده بودن اعتبار و اهمّیت انسان، سبب شده که از رهگذر انتقال ویژگی ها و خصوصیات انسانی به نیروهای ذهنی، بر نقش این نیروها به مثابه عناصر مهمّی تأکید ویژه شود؛ همچنین در همه موارد، نگاشت از ساختار عینی به ساختار ذهنی صورت پذیرفته است و بدین روش ویژگی ها و خصوصیات حوزه مفهومی عینی به مثابه حوزه مبدأ قرار گرفته و شناخت از حوزه مفهومی ذهنی و انتزاعی حاصل شده است.
حسن تعابیر ناپسند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بررسی شواهد مختلفی از زبان های فارسی و انگلیسی، نشان داده خواهد شد که حسن تعابیر، به لحاظ کاربردشناختی، دو گونه جدا از یکدیگرند: حسن تعابیر نوع اول (حسن تعابیر رایج) برای نشان دادن نزاکت اجتماعی و جلوگیری از خدشه دار شدن احساسات افراد جامعه درباره موضوعات مختلف؛ مانند مسائل جنسی، مرگ، تولد، اعضای بدن، ناتوانی های جسمی، بیماری های روانی، هوش و ناسزاها به کار می روند. از طرف دیگر، کاربران زبان به وسیله جایگزین کردن عبارات و واژه های حسن تعبیری نوع اول به جای عبارات و واژه های ناخوشایند، سعی در حفظ وجهه اجتماعی خود و مخاطبان دارند. اما نوع دوم حسن تعابیر (حسن تعابیر ناپسند)، ترفندی است برای پنهان کردن رسوایی های سیاسی و اقتصادی، پوشاندن حقیقت، و فریب و کنترل افکار عمومی به هنگام صحبت درباره موضوعات و رویدادهای اجتماعی. در واقع، در این نقطه است که گویندگان و نویسندگان از حسن تعبیر، نه در جهت پرهیز از کاربرد واژه های آزار دهنده، بلکه برای فریب افکار عمومی استفاده می کنند و این همان جایی است که ما را وارد گستره حسن تعابیر «غیرصادقانه» می کند.
تفاوت رفتاری فرایندهای واجی و واژ واجی در چارچوب رویکرد بهینگی: بررسی فرایند تضعیف در گویش کردی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شیوi توصیفی-تحلیلی در چارچوب رویکرد بهینگی، فرایند تضعیف (واکه شدگی) را در گویش کردی ایلام بررسی کرده است. داده ها به صورت میدانی با ضبط گفتار روزمرّه گویشوران شهرستان ایلام گردآوری و براساس شمّ زبانی یکی از نویسندگان که خود از گویشوران کردی ایلام است، تجزیه وتحلیل شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که فرایند واکه شدگی همخوان های g]، d و b] با طی مراحل ناسوده شدگی، حذف واکه ریشه، حذف واکه پیشوند و درنهایت تبدیل همخوان به واکه صورت می گیرد؛ همچنین واکه شدگی تنها در محیط های واژ-واجی روی می دهد و در محیط های واجی باوجود فراهم بودن شرایط، تنها مرحله نخست، یعنی ناسوده شدگی اعمال می شود؛ همچنین در نوشتار پیش رو نشان داده شده است که در تبیین فرایندهای دارای تناوبات واجی که طی چندین مرحله اعمال می شوند، انگاره بهینگی متوالی از بهینگی موازی کارآمدتر است، به این دلیل که انگاره بهینگی متوالی مراحل میانی و شیوه تحوّلات واژ-واجی کلمات را به صورت مرحله به مرحله نشان می دهد.
Teacher’s Reflection and Its Components as Predictors of EFL Teacher’s Sense of Classroom Management(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Through a descriptive Ex Post Facto research design, the relationship between teacher reflection and classroom management, the predictive power of teacher reflection components regarding classroom management, and classroom management strategies used by high and low reflective teachers were examined. To this end, 113 EFL teachers completed the Attitudes and Beliefs on Classroom Control (ABCC) Inventory (Martin et al., 1998b) and teacher reflection inventory (Akbari et al., 2010). The results of Pearson product-moment correlation coefficient showed that there was a significant positive relationship between teachers’ reflection and their sense of classroom management. Moreover, a multiple regression was run whose findings revealed that practical and critical components of reflection are the best predictors of teachers’ sense of classroom management. Twenty teachers were also interviewed. The thematic analysis of the interview showed that high reflective teachers used different kinds of management strategies, for their students’ social, emotional, and behavioral difficulties using proper pedagogical planning and techniques, to deal with the classroom problems in comparison with their low reflective counterparts.
Rhetorical Move Analysis in Accounting Textbooks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Textbooks considered as one of the most important genres of academic writings would guarantee effective teaching and learning in EFL/ESL courses. Since textbooks are gaining more and more importance, the knowledge of their rhetorical organization that provides learners and teachers with efficient use of their content seems necessary. This article describes the rhetorical organization of the textbook genre based on Parodi’s three-tiered framework consisting of macro-move, move, and steps, which provides a detailed description of a textbook as an extended and lengthy genre. This study aims to rhetorically investigate four ESP textbooks written for undergraduate university programs for accounting students that were developed and published by Payam-e Nour University (PNU), as one of the largest universities in Iran. In order to fulfill the goals, the article aims to investigate the changes made over time in terms of move analysis between two series, each include introductory and advanced ESP textbooks, as well as explicate moves, steps, and their communicative purposes with their accompanying examples. The results aiming at enhancing learners’ and teachers’ perspective toward this genre provide a vivid picture of different rhetorical parts associated with various communicative purposes.
آسیب شناسی و واکاوی علمی–انتقادی فمینیسم و رویکردهای آن: خوانشِ در روزگار خویش؛ تاریخ فمینیسم در جوامع غربی
حوزههای تخصصی:
به عنوانِ یک جنبش اجتماعی، فمینیسم بیشترین تمرکزِ خود را معطوف به تحدیدِ نابرابری های جنسیتی و پیش برد حقوق، علائق و مسائل زنان کرده است. رویکردهایِ نظری به فمینیسم عمدتاً از ابتدای قرن 19 پدید آمدند. فمینیسم (به عنوان جنبش اصالت زنان) بخشی از پدیده یا جنبش توجه به دیگری یا اصالت دیگری است، جنبشی که در قلمرو نژاد، قومیت و جنسیت پدیدار شد . این جستار کتاب در روزگار خویش؛ تاریخ فمینیسم در جوامع غربی اثر مرلین لی گیتز (2001) از مجموعه های انتقادی انتشارات راتلج را به منظور توصیف، دسته بندی و خوانش انتقادی مفهوم فمینیسم برگزیده است.
هم نامیِ یک حرف اضافه و یک ضمیر در گونه گفتاری کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حروف اضافه و ضمایر دو مقوله واژگانیِ کاملاً متفاوت و مجزا در زبان ها محسوب می شوند. پژوهش حاضر به بررسی واژه «خود» در گونه گفتاری کرمان می پردازد که از یک سو، مانند فارسی معیار، کارکرد ضمیر انعکاسی و تأکیدی را دارد و از سوی دیگر معادل حرف اضافه «با» در فارسی معیار است. درواقع، با دو واژه «خود» در این گونه گفتاری مواجه هستیم. داده های مورد بررسی در این پژوهش برگرفته از تعدادی از منابعی است که به ضرب المثل ها و اصطلاحات رایج در گونه گفتاری کرمان پرداخته اند. از میان این ضرب المثل ها، مواردی که در آنها واژه «خود» به کار رفته، استخراج شده است. در تعدادی از این ضرب المثل ها واژه «خود» کارکرد حرف اضافه دارد و در تعدادی کارکرد ضمیر انعکاسی و تأکیدی. این واژه در کارکرد حرف اضافه در گونه گفتاری کرمان توزیع نحویِ کاملاً مشابهِ حرف اضافه «با» در فارسی معیار را داراست و در کارکرد به عنوان ضمیر انعکاسی و تأکیدی نیز کاملاً مشابه فارسی معیار عمل می کند. نتایج پژوهش حاکی از این است که رابطه معناییِ هم نامی میان دو واژه «خود» در این گونه گفتاری برقرار است و دلیل این هم نامی پدیده زبانیِ دستوری شدگی در زبان هاست.
Exploring Iranian EFL Teachers’ Perspectives on Task-based Language Teaching
حوزههای تخصصی:
By the advent of communicative language teaching, the view of language researchers has altered from focusing on grammatical form towards meaning–based approaches to second language acquisition. But, less inclination is found in researchers to investigate into teachers’ attitudes regarding the implementation of such an approach to classroom instruction. The purpose of this study is to investigate Iranian high school and private institute teachers’ knowledge and attitude toward task and task-based language Teaching. Furthermore, the reasons for choosing or avoiding implementing TBLT in the classrooms are investigated. So, a questionnaire consisting of four main parts was administered to 117 high school and institute teachers in Shiraz. Descriptive analysis indicated that the high school and institute teachers had good knowledge of TBLT principles. Moreover, they had positive attitudes toward TBLT, indicating a welcoming atmosphere toward the implementation of TBLT. Generally, no significant difference was found between the two groups of teacher. The findings revealed that the basic reason for implementing TBLT was the fact that it integrates the four language skills. Large classroom size and unfamiliarity of learners with TBLT were the basic reasons for avoiding the implementation of TBLT. The results suggested that EFL teachers can be hopeful to successfully apply TBLT in their classes, in both contexts.
پیشنهادی درباره خوانش فعل ناشناخته غئضتدر درخت آسوریگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متن درخت آسوریگ شش بار فعلی با صورت نوشتاری غئضت آمده که هنوز خوانش درستی از آن به دست داده نشده است. بافت عباراتی که این فعل در آن ها آمده است نشان می دهد که این فعل، باید معادل ast باشد. پژوهشگران بر سر خوانش این فعل اختلاف دارند و آن را به صورت های ast/ hast، est، ēst و āsēd خوانده اند. در این مقاله کوشش می شود با توجه به صورت فعلی و سذصت در همین متن و صورت های ایذ/ اید در گونه فارسی هروی و هی در زبان کهن گرگانی، پیشنهادی تازه درباره خوانش این فعل داده شود.
Task Motivation and Transfer of Learning across Tasks: The Case of Learning the English Definite Article(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Task motivation has recently gained prominence in second language (L2) research. However, its potential effects on the transfer of learning across tasks have not been investigated. The present study sought to deal with this issue through a mixed-methods approach. A total of 82 intermediate English learners took part in the study. Initially, they were tested regarding their knowledge of the English definite article. Then, they performed a consciousness-raising task that accentuated the article. Following the task, their task motivation was measured using a self-report questionnaire. After a few days, they completed another task requiring the knowledge of the article to see whether those who experienced higher task motivation on Task 1 were able to transfer the newly gained knowledge more efficiently to Task 2 compared to learners with low task motivation. Then, focus group interviews were conducted with learners representing both groups. Analysis of variance revealed that task motivation significantly affects transfer of learning. Moreover, thematic coding analysis of the qualitative data indicated that positive task appraisal, peer effect, increased effort, and activating self-regulation strategies were the major factors associated with high task motivation leading to efficient transfer of learning. The findings suggest some implications for pedagogy and research.
An Investigation of Assessment Literacy Among Native and Non-Native English Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current study aimed at examining the relationship between English language teachers’ assessment literacy and their teaching experience. In other words, it intended to inspect the relationship between native and non-native English language teachers’ assessment literacy and their teaching experience. To achieve such goals, 100 native and non-native English teachers from ESL and EFL contexts were picked out on the basis of a combination of availability sampling and snowball sampling procedures. They were asked to take part in the study by filling out Classroom Assessment Literacy Inventory developed by Cynthia Campbell and Craig Mertler (2004). The results revealed that there was a positive relationship between native English language teachers’ perspectives regarding assessment literacy and their experience. Besides, 32 percent of shared variances between native teachers’ perspectives regarding assessment literacy and their experiences. However, there was not any significant relationship between non-native English language teachers’ perspectives regarding assessment literacy and their experience.Keywords: Assessment Literacy, Native Teachers, Non- Native Teachers, Teaching Experience
مشکلات داوطلبان آزمون شنیداری تافل در استنباط معانی تلویحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
267 - 295
حوزههای تخصصی:
معنای تلویحی، معنایی است که به صورتِ غیر لفظی و غیر مستقیم در تعامل های گفتاری بیان می گردد و درکِ آن، وابسته به دانشِ مشترکِ گوینده و شنونده و آشنایی با زبان آن ها از جنبه فرهنگی است. به همین سبب، بررسیِ معنای تلویحی فقط در معناشناسی امکان پذیر نیست. همچنین، به دلیل آنکه درکِ آن دشوار است، از مبحث های مورد توجه کاربرد شنا سی زبان و تحلیل کلام است. ابهام، در استنباط معنایی به وسیله شنونده، سببِ قطعِ ارتباط و یا پاسخ دهی و درک نابه جای گفتار می گردد. در آزمون های تافل، این نوع معنا در قسمت های درک مطلب و شنیداری، مورد ارزیابی قرار می گیرد. بررسیِ پیشینه پژوهش نشان داده است که داوطلبان ایرانی آزمون تافل، در قسمت شنیداری در مقایسه با داوطلبان آزمون تافل در سایر کشورها، ضعف معناداری داشتند. بنابراین، این پژوهش به بررسی این مسأله از جنبه درک نکردنِ معنای تلویحی بر پایه اصول همکاری در نظریه گرایس (Grice, 1975) پرداخته است. شرکت کنندگان پژوهش، 62 نفر از دانش آموختگانِ دانشگاهِ شهید چمران، پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی بودند که به روش تصادفی طبقه بندی انتخاب گردیده و بر پایه آزمون شنیداری تافل به دو گروه قوی و ضعیف گروه بندی شدند. در پژوهش، از آزمون تی مستقل، برای تحلیل داده ها و مقایسه دو گروه بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد برای آزمون شوندگانِ هر دو گروه، تشخیصِ اصلِ ربط از همه ساده تر بوده و شناساییِ اصل های کمیت، شیوه و کیفیت از اصول دیگر دشوار تر است. اصل کمیت، بیشترین دشواریِ درکِ معنای تلویحی، در هر دو گروه را ایجاد کرد.
بررسی مقایسه ای میزان درک و تولید جمله های مجهول در کودکان یک زبانۀ فارسی زبان با کودکان دو زبانۀ آذری فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره نهم آذر و دی ۱۳۹۷ شماره ۵(پیاپی ۴۷)
119-145
حوزههای تخصصی:
این پژوهش زبان شناختی درصدد آن است تا توانایی میزان درک و تولید جمله های مجهول در کودکان یک زبانۀ فارسی زبان را با این توانایی در کودکان دو زبانۀ آذری فارسی زبان مورد مقایسه و بررسی قرار دهد. دستور نقش و ارجاع به عنوان یکی از نظریه های ارتباطی- شناختی، چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش است که بر پایۀ آن می توان دو نوع مجهول، شامل مجهول اصلی و مجهول غیر شخصی، را در زبان فارسی شناسایی کرد. در این پژوهش، 18 کودک یک زبانۀ فارسی زبان 5 تا 7 ساله از نظر درک و تولید جمله های مجهول اصلی و غیر شخصی با 18 کودک دوزبانۀ آذری فارسی زبان 5 تا 7 ساله مقایسه شده اند. این کودکان به طور تصادفی از مدارس شهرستان های تهران و سراب انتخاب شدند. ارزیابی میزان درک و تولید ساخت مجهول به کمک آزمون های تصویری انجام شد و داده های آزمون ها توسط نرم افزار اس. پی. اس.اس نسخۀ 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. متغیر مستقل در این پژوهش چند زبانگی و سن، و متغیر وابسته، میزان درک و تولید جمله های مجهول است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که چند زبانگی و سن تأثیر معنا داری بر روی درک و تولید جمله های مجهول اصلی و غیر شخصی ندارند.