فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یادگیری زبان خارجی همانند زمینه های دیگر یادگیری دستخوش فراموشی است. توجه به پدیده فراموشی در بیان گفتاری و نوشتاری در زبان خارجی اهمیت خاصی دارد، زیرا این دو حوزه، نمود توانش و مهارت های زبان آموز هستند.
این تحقیق با هدف بررسی پدیده فراموشی در حوزه یادگیری زبان های خارجی )زبان فرانسه) در سطح تولید زبانی صورت گرفته است. برای بررسی نظریه های مرتبط با فراموشی، حافظه و ذخیره سازی اطلاعات از روش توصیفی- تحلیلی استفاده کردیم. در ادامه، طی یک تحقیق میدانی با استفاده از کلمات عینی و ذهنی به بررسی فراموشی کلمات در حوزه زبان خارجی پرداختیم. فراموشی کلمات را در قالب دو آزمون بر پایه دو منبع متفاوت، یعنی لیست کلمات جدای از متن و کلمات داخل متن به زبان فرانسه، در میان زبان آموزان زن و مرد با دو رده سنی 25 تا30 سال و 31 تا40 سال بررسی کردیم.
نتایج پژوهش نشان داد که فراموشی، وابسته به نوع کلمات زبانی است و کلمات ذهنی، نسبت به کلمات عینی بیشتر فراموش می شوند. داده ها نیز ثابت کرده اند که سن و جنس آزمودنی ها تأثیر معناداری بر فراموشی کلمات عینی و ذهنی دارند. به بیان دقیق تر، سن و جنس آزمودنی ها و نوع کلمات، زمانی که کلمات در قالب یک متن باشند، بر فراموشی تأثیرگذارند، به طوری که در گروه 25 تا 30 سال فراموشی کلمات عینی در بین مردان معنادار و 82/1 درصد بیشتر از زنان بوده است، ولی در گروه سنی 31 تا 40 سال، نتایج بر عکس بود و میزان فراموشی زنان 5/2 درصد بیشتر شد.
حشره ای هندواروپایی در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی واژه ترده به معنی «موریانه» است که در دست کم دو متن کهن فارسی (ترجمه تفسیر طبری و کشف الأسرار و عدةالأبرار) آمده است. در این مقاله نشان خواهیم داد که واژه ترده پیشینه ای بسیار کهن دارد و از ریشه هندواروپایی *terh1- به معنی «مالیدن، ساییدن، شکافتن، سوراخ کردن» مشتق شده است. شکلِ واژه ترده در ایرانی باستان *tardaka- بوده است. از آنجا که *-rd- ایرانی باستان در زبان های ایرانی شمال غربی بر جای مانده، اما در زبان های ایرانی جنوب غربی به -l- بدل شده و مصوت پیش از آن کشیده شده است، بازمانده های واژه ایرانی باستانِ *tardaka- را می توان دست کم به دو صورت «ترده» و «تال» در برخی از زبان ها و گویش های ایرانی یافت.
ریشه شناسی چند مصدر گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیلکی از گویش های ایرانی نو است که در بخش هایی از گیلان رواج دارد. این گویش در کنار گویش های تالشی و رودباری، از گویش های عمده این ناحیه به شمار می رود. شواهد زبان شناختی نشان از تعلق این گویش به زبان های شمال غربی ایران دارد.
مصدر در گویش گیلکی بر پایه دو ماده ماضی و مضارع و نیز برخی اسم ها و صفت ها بنا شده است. علی رغم تغییرات آوایی فراوانی که در واژه های گیلکی صورت گرفته و گاه شکل واژه را یکسره دگرگون ساخته است، بازشناسی صورت کهن آنها چندان دشوار نمی نماید. در این جستار، ضمن نگاهی کوتاه به ساخت مصدر درگویش گیلکی و معرفی اجمالی پیشوندهای مصدری (فعلی)، چند مصدر گیلکی از نظر ریشه شناسی بررسی شده اند.
نقد و بررسی کتاب فرزان (7): درباره نام دو سیاره در زبانهای پهلوی و فارسی (ژاک دوشن گیمن)
منبع:
بخارا مرداد ۱۳۷۸ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
آهنگ زبان فارسی
منبع:
مهرسال اول ۱۳۱۳ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
مقایسه مشخصه های زبرزنجیری در زبان های فارسی و ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان شناسی مقابله ای اعتقاد بر این است که ساخت ها و الگوهای زبان مادری فراگیران، در روند یادگیری زبان خارجی اثر گذارند و منشا بسیاری از خطاهای زبانی به شمار می روند. از این رو آگاهی های حاصل از مقابله ساخت های دو زبان، به دست اندرکاران آموزش زبان خارجی و افرادی که متون و مطالب درسی را تهیه می کنند کمک می کند تا هم بطور مستقیم و هم غیرمستقیم تفاوت های دو زبان را به فراگیران یادآور شوند و نسبت به خطاهای زبانی که به طور ناخودآگاه مرتکب می شوند آگاه کنند. همچنین با استفاده از داده های حاصل از مقابله زبان ها معلمان زبانهای خارجی می توانند در تمرین هایی که برای فراگیران در نظر می گیرند بر مشخصه های متفاوت زبان خارجی تاکید بگذارند تا فراگیران بر به کارگیری این مشخصه ها تسلط کافی پیدا کنند. در همین زمینه مقاله حاضر به مقایسه مشخصه های زبر زنجیری دو زبان فارسی و ژاپنی اختصاص دارد. در این پژوهش، نویسنده می کوشد بر اساس مراحل کار در زبان شناسی مقابله ای ابتدا مشخصه های زبرزنجیری را در زبانهای فارسی و ژاپنی توصیف کرده و سپس ضمن مقایسه آنها پیش بینی هایی را درباره مشکلات دانشجویان فارسی زبان در یادگیری تلفظ و گفتار زبان ژاپنی انجام دهد.
نقد و بررسی کتاب فرزان 12: الفبای ارمنی
حوزههای تخصصی:
بررسی کاربرد فعل ""رفتن"" در گویش مشهدی و زبان انگلیسی: شباهت ها و تفاوت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت گویش مشهدی در مقایسه با دیگر گویش ها، این پژوهش به دنبال بررسی فعل ""رفتن"" به معنای ""شدن"" درگویش مشهدی زبان فارسی و زبان انگلیسی است و به مقایسه کاربرد این فعل با زبان انگلیسی می پردازد. از این رو، نگاهی به نظریه صورت و تحلیل نقش تجربی می اندازد. از دیگر اهداف این پژوهش می توان به بررسی تاثیر متغیرهایی از قبیل سن، جنسیت، سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی بر میزان استفاده از فعل رفتن در گویش مشهدی اشاره نمود. به منظور گردآوری داده،300 مکالمه در موقعیت های مختلف از خانم ها و آقایانی با سنین مختلف (13 تا 76 سال)، سطح تحصیلات و شرایط اجتماعی متفاوت (پایین، متوسط و بالا) جمع آوری شد و نتایج به صورت جدول ارائه شد. همچنین، جهت بررسی نگرش افراد به گویش مشهدی و شم زبانی آن ها، ده نفر از افراد مذکور به صورت تصادفی انتخاب شده و مصاحبه ای با آن ها انجام گرفت. مصاحبه شوندگان نیز همچون سایر افراد شرکت کننده، خانم ها و آقایانی از سنین، سطح تحصیلات و شرایط اجتماعی مختلف بودند. جهت گردآوری داده در بخش انگلیسی و بررسی پیکره زبانی از بانک های اطلاعاتی زبان و کتب مرجع استفاده شد.
بررسی شبه ادبیات و انواع ادبی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا چند دههء پیش، پرداختن به شبه ادبیات کارى دشوار و خارج از عرف بود، چون که از منظر ادبیات کلان و شناخته شده، جایى در دانشگاه نداشت و در نتیجه جزو دروس دانشگاهى محسوب نمى شد. اما از سال 1969، که در خصوص عنوان، انواع ادبى و وضعیت آن نشست هایى در فرانسه برگزار شد، بسیارى از مشکلات مرتفع شد و در دانشگاه ها تدریس و تحقیق دربارهء آن ها با جدیت آغاز شد و محققان آثار چندى را ارائه کردند که از خلال آن اهمیت واقعى این پدیدهء اجتماعى جذاب شناسانده شد. ظاهرا بیشترین سهم را متخصصان ادبیات قرن نوزدهم داشته اند، چون که شبه ادبیات به عناوین گوناگون و با روش هاى انتشاراتى متفاوت، دستاوردهاى متنوعى را در این قرن ارائه کرده بود. بحث بر سر شبه ادبیات و عواملى که به تکوین آن کمک کردند و انواع ادبى آن، که اکنون بیش از بیش با جامعهء ما ملموس است، دو زمینهء مستقل و در عین حال مرتبطى اند که در مقاله حاضر بحث و بررسى مى شوند، تا جایگاه و اهمیت واقعى آن ها در تاریخ ادبیات سنجیده شوند.
شیوههای بیان گزاره اسمی در زبان روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسی گزاره اسمی در زبان روسی و فارسی می پردازد. مفهوم گزاره و انواع آن مدت زمان مدیدی است که مورد بررسی دانشمندان و دستورنویسان می باشد. به هنگام بررسی گزاره اسمی در زبان روسی می بایست این نکته را خاطرنشان ساخت که در رابطه با ابن موضوع اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد. در بحث مربوط به تئوری گزاره در زبان فارسی همچون زبان روسی، نقاط ضعف و نارسایی هایی نیز وجود دارد. در این مقاله، انواع تقسیم بندی افعال ربطی در زبان روسی، بیان تفاوت های اساسی گزاره اسمی در زبان روسی و فارسی و همچنین ارائه نظرات مختلف در خصوص شیوه های بیان گزاره اسمی مورد بررسی قرار می گیرد.
ادغام نوشتار و تصویر در متون ادبی براساس نظریة ادغام مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور رولان بارت، میان نوشتار و تصویر دو نوع رابطه هست: در رابطة نوع اول (لنگر)، نوشتار دامنة باز تصویر را محدود می کند و در رابطة نوع دوم (بازپخش)، نوشتار و تصویر مکمّل یکدیگرند. کرس و لیون رابطة دیگری به نام «یک تصویر- چند کلام» را مطرح می کنند که در آن، تصویر برای ساخت معنا استقلال دارد. اما انواع دیگری از ارتباط میان تصویر و نوشتار هست که بارت، کرس، لیون و دیگران به آن اشاره ای نکرده اند. در این نوع رابطه، تصویر باعث تغییر معنای نوشتار می شود. در این پژوهش، برای نشان دادن چگونگی شکل گیری چنین رابطه ای، از نظریة ادغام مفهومی فوکونیه و ترنر استفاده می کنیم که البته، خود ایشان این الگو را برای تبیین چگونگی کارکرد زبان مطرح کرده اند. در این پژوهش، براساس چهار فضایی که در تولید معنا دخیل هستند و چهار نوع ادغام مختلفی که انواع روابط تصویر و نوشتار را نشان می دهند، به بررسی چگونگی شکل گیری و خوانش آثار ادبی دیداری که از تلفیق تصویر و نوشتار ایجاد می شوند، می پردازیم و همچنین نوع جدیدی از درک رابطة میان تصویر و نوشتار را معرفی می کنیم.
بررسی خوشه های همخوانی در کلمات تک هجایی زبان فارسی با توجه به بسامد، همسانی واکی و همایی با هسته هجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت های همنشینی همخوان ها در خوشه پایانی از جمله موارد مورد توجه در واج شناسی می باشد. این محدودیت ها می تواند به دلیل هر یک از ویژگی های محل تولید، شیوه تولید یا واکداری باشد. در این پژوهش 625 واژه تک هجایی با ساختار CVCC در زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. خوشه های همخوانی در این پژوهش به لحاظ همسانی/ ناهمسانی در واکداری، بسامد خوشه در پیکره مورد مطالعه و بسامد هریک از همخوان ها در خوشه ها در هر یک از جایگاه ها مورد بررسی شده است. همچنین علاوه بر این که توصیفی تحلیلی از موارد فوق ارائه شده است، تحلیلی محدودیت بنیان نیز در قالب بهینگی از محدودیت های حاکم بر خوشه های همخوانی در زبان فارسی ارائه شده است. این بررسی نشان می دهد که زبان فارسی بیشتر تمایل به ناهمسانی واکی، بعد از آن همسانی واکداری و کمتر از این دو همسانی بی واکی دارد. به لحاظ بسامد نیز همخوان ها با تفاوت های قابل ملاحظه ای در خوشه همخوانی ظاهر می شوند که بعضا با بسامد طبیعی آنها در زبان گفتار متفاوت است.
روابط متقابل زبان های ایرانی و هندی باستان میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان های ایرانی و هندی باستان و میانه واژه های مشترک فراوانی دارند که به پیشینه مشترک آنها باز می گردد، اما، واژه هایی را نیز می توان یافت که از یکی به دیگری راه یافته اند. یکی از کهن ترین واژه های دخیل سنسکریت در اوستا نام خاص – gaot?ma است. در بند شانزدهم فروردین یشت، از زایش مردی سخن به میان آمده که خواهد توانست «از مناظره با گوتمه پیروز به در آید». این نام، در ریگ ودا، به صورت – gotama آمده است. او یکی از هفت عارف (rsi-) بزرگ هند باستان و سراینده سرودهای 74 تا 93 از کتاب نخست ریگ ودا بوده است. بودای معروف نیز از خاندان گوتمه نامی بوده و، از این رو، لقب gautama داشته است. شاید گوتمه مذکور در فروردین یشت را بتوان همان بودا دانست؛ زیرا آیین بودا، از دیرباز، در استان های شرقی ایران شناخته شده بود و از رقیبان دین زردشتی به شمار می آمد.
تاثیر زبان سنسکریت را در ترکیب اوستایی hapta h?ndu- «هفت رود» نیز می توان مشاهده کرد. در بند هجدهم از فرگرد نخست وندیداد «هفت رود» پانزدهمین سرزمینی خوانده شده که اهوره مزدا آفریده است. همین ترکیب در سنسکریت به صورت sapta sindhavah آمده و در ریگ ودا هم سابقه دارد. برخی واژه ایرانی باستان -hindu را – که در اوستا به صورت های hindu- و h?ndu- و در کتیبه های فارسی باستان به صورت hindu- آمده - دخیل از -sindhu هندی باستان می دانند که قاعده ابدال s به h در زبان های ایرانی در آن اعمال شده است؛ اما، چنان که تیمه به درستی نشان داده، hindu ایرانی باستان و -sindhu هندی باستان را باید بازمانده -sindhu هند و ایرانی دانست که هم ریشه هایی نیز در دیگر زبان های هند و اروپایی دارد...
مقایسه بیان دستوری کودکان مبتلا به اُتیسم با کودکان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب زبانی یکی از مشخصه های اصلی کودکان مبتلا به اُتیسم است، با این حال در پژوهش های مربوط به اُتیسم، ویژگی های زبانی، به ویژه دستوری این کودکان به صورت جامع بررسی نشده است و اطلاعات اندکی از نیمرخ زبانی افراد فارسی زبان مبتلا به اُتیسم وجود دارد و به علت ناهمگونی موجود در اُتیسم نیز، لازم است بررسی های گسترده ای درباره ویژگی های زبانی این کودکان در زبان های مختلف انجام گیرد. هدف این مطالعه بررسی ویژگی های دستوری در کودکان فارسی زبان مبتلا به اُتیسم و آشکار ساختن تفاوت های دستور بیانی آن ها از کودکان طبیعی همتای سنی و همتای زبانی است. در این مطالعه 10 کودک ( 6-9 ساله) مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا و 20 کودک طبیعی (10 کودک همتای سنی و 10 کودک همتای زبانی) شرکت داشتند. برای تشخیص کودکان اُتیسم با عملکرد بالا از آزمون گارز و آزمون غربالگری اُتیسم استفاده گردید. بعد از اجرای آزمون بیان دستوری، پاسخ های آن ها ثبت و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد در ساختارهای مربوط به جملات شرطی، تعجبی، ضمایر اشاره، کسره اضافه و ساخت سببی، بین دو گروه مبتلا به اُتیسم و همتای سنی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P) و در ساخت های مربوط به جملات پرسشی دارای پرسش واژه و جملات پرسشی بله/خیر، بند موصولی متممی، ضمایر متصل، منفصل، تقابلی، و نیز حرف اضافه بین دو گروه مبتلا به اُتیسم و همتای سنی و زبانی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P<). بنابراین تولیدساخت های پرسشی، موصولی و ضمایر از مشکلات زبانی مهم در این کودکان است که باید افزون بر تشخیص، در درمان نیز مورد توجه جدی قرار گیرد.
ویژگیها و معیارهای ترجمه فیلم به صورت زیرنویس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر حیرت آور رسانه های صوتی - تصویری بر جهان، دست اندرکاران حوزه ترجمه را واداشته است تا به فکر یک تعریف جامع تر و قابل انطباق تری از ترجمه بیفتند که در برگیرنده اشکال جدید انتقال زبانی و فرهنگی باشد. اگر چه ترجمه به صورت زیرنویس از جنبه های گوناگون با ترجمه متن متفاوت است، اما به عنوان یک ترجمه خاص در نظر گرفته می شود (حتیم و میسون، (1997. سرآغاز ترجمه به صورت زیرنویس باز می گردد به دوران فیلمهای صامت (شوارز، (2002 و این نوع ترجمه به صورت یک روش معمول در برخی از کشورهای کوچک همچون کشورهای اسکاندیناوی استفاده شده است (بروداسن، (2006. با وجود این، این نوع ترجمه در اکثر کشورها یک پدیده جدید می باشد، از جمله در ایران که ترجمه به صورت زیرنویس غالبا به فیلمهای سینمایی عرضه شده در فروشگاه های عرضه محصولات فرهنگی اختصاص می یابد. ترجمه فیلم به صورت زیرنویس، که ممکن است به طرزی فریبنده ساده به نظر برسد، یک کار پیچیده با قید و بندهای خاص خود که نشات گرفته از ساختار صوتی - تصویری منحصر به فردش می باشد در نظر گرفته می شود (شومه، (2004. در این مقاله سعی بر این است تا علاوه بر تشریح ویژگیهای این نوع ترجمه خاص، معیارهای رایجی که باید در این رشته رعایت شود مورد بررسی قرار گیرند.
The Lyrical Sensibility in English Nature Writing: An Appraisal Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract: This study explores emotive language in lyrical nature writing from the perspective of ecolinguistics in four nature textbooks. In fact, embodied mind style is explored by considering emotive language as a linguistic phenomenon that can inject into the readers' minds the sensorial, emotional, and psychological experiences of the lyricist. The interrogation of emotive language is based on Attitude subsystem of Appraisal Analysis, which consists of Affect, Judgment, and Appreciation (Martin & White, 2005). The analyses of the linguistic portrayal of Affect -based on the modified Affect system sub-categories, including Un/Happiness, Dis/Satisfaction, In/Security, Dis/Inclination, and Surprise -revealed the prevalence of Insecurity in the textbooks by contemporary nature writers and Happiness in the textbooks by their predecessors. Moreover, the Judgement and Appreciation analyses suggest that moral sentiment and aesthetic emotion are indispensable parts of lyrical nature writing that can awaken humility and sympathy in the minds and hearts of the readers.