فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۶۱ تا ۷٬۳۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقایسه صوت شناختی زمان شروع واک همخوان های انفجاری دهانی آغاز کلمه در تولید گفتار کودکان کاشت حلزون شنوایی شده و کودکان شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش راهبردهای خواندن در زبان انگلیسی به دانش آموزان پیش دانشگاهی ایران ( Teaching Reading Comprehension Strategies to Iranian EFL Pre-University Students)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر اجرای آموزش راهبردهای خواندن در زبان انگلیسی در برانگیختن آگاهی زبان آموزان نسبت به این راهبردها، گسترش میزان استفاده از راهبردهایی که در حین خواندن مورد استفاده قرار می گیرد و همچنین تقویت توانایی درک مطلب در حین خواندن بوده است. جهت اجرای این تحقیق، 90 دانش آموز دختر مقطع پیش دانشگاهی در رشته علوم تجربی براساس روش نمونه گیری دسترس پذیری انتخاب شدند. پس از تعیین و شناسایی میزان آگاهی اولیه و کاربرد راهبردهای خواندن توسط زبان آموزان، آموزش راهبردهای خواندن مورد اجرا قرار گرفت و در حین آموزش، میزان کاربرد راهبردها در نتیجه آموزش، و پیشرفت زبان آموزان در طی فواصل زمانی منظم با یاری جستن از تمرینهای دوره ای و مصاحبه های بعمل آمده با زبان آموزان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. جهت گردآوری داده های تحقیق، دو نوع ابزار استفاده گردید: یک آزمون خواندن و درک مطلب و دو پرسشنامه. به گروهی از زبان آموزان مشتمل بر 53 نفر (گروه آزمایشی) به مدت 15 جلسه راهبردهای خواندن متون در زبان انگلیسی آموزش داده شد. به گروه دیگر متشکل از 37 زبان آموز (گروه شاهد) مهارت درک مطلب به صورت سنتی تدریس گردید. یافته های این تحقیق به ماهیت غامض آموزش راهبردهای خواندن اشاره نمود. اگرچه یافته ها نشان داد که آموزش قادر است میزان آگاهی زبان آموزان را نسبت به راهبردها و همچنین میزان کاربرد و استفاده از راهبردها را افزایش دهد، با این حال فراگیری برخی راهبردها توسط زبان آموزان به سختی انجام گرفت. یافته های حاصل از برگزاری یک آزمون درک مطلب در پایان دوره ی آموزش همچنین آشکار نمود که آموزش ارائه شده منجر به افزایش چشمگیر توانایی خواندن در افراد مورد مطالعه نشد.
نبود قلت و آنیت: دو عنصر جدید رئالیسم جادویی در رمان کوبه حلبی اثرگانتر گراس (The Absence of ‘Paucity’ & ‘Momentariness’: Two New Components of Magical Realism in Günter Grass's The Tin Drum)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی پاسخ این سوال می پردازد که آیا می توان رمان معروف طبل حلبی اثر گونتر گراس را طبق آنچه عموما ادعا می شود یک اثر رئالیسم جادویی نامید؟ بررسی دقیق پیرامون عناصر تشکیل دهنده این سبک هنری- ادبی به ویژه عنصر ""خموشی نویسنده"" و مفهوم ""تردید"" دلالت بر آن دارد که بر خلاف تبلیغات موجود، در برخی از بخش های این اثر، عناصر فوق کاملا نادیده گرفته شده و گاه حتی مخالف آنها عمل می کنند. این مقاله با استفاده از روش دقیق خوانی و ارایه و بررسی نمونه هایی از بطن رمان به این نتیجه می رسد که به تنها ویژگی شاخص و بارز رئالیسم جادویی، یعنی ""خموشی نویسنده"" آشکارا توجهی نشده و علاوه بر آن، وجود تردید پایدار و ممتد در طول اثر نهایتا اعتبار رئالیسم جادویی بودن آن را مخدوش و منتفی ساخته است. بر اساس اظهار نظر معروف فرانتس رو، در باره حیات پنهان و مکتوم نیروهای خارق العاده در جهان پیرامون ما دو نتیجه استخراج می شود: نخست عنصر جدیدی است که آن را ""قلت"" نام نهاده ام و بدین مفهوم است که وقایع غیر عادی و ماورالطبیعه نمی توانند مکرر و به تناوب رخ دهند. دوم آنکه اینگونه وقایع باید به فوریت و ""آنیت"" ظاهر شده و بی درنگ خاتمه یابند و لذا کنترل شدنی نخواهند بود. حال آنکه در این رمان، قدرت حیرت انگیز اسکار، شخصیت محوری اثر، نه تنها به دفعات استفاده می شود، بلکه هر زمان که اراده کند دردسترس و قابل کنترل وی است.
بررسی وضعیت آموزش ترجمة عناصر فرهنگی در مقطع کارشناسی ارشد مطالعات ترجمه در دانشگاه های ایران: کاستی ها و ضرورت ها با توجه به دیدگاه ها و عملکرد دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق تعریف سرفصل آموزشی مصوب مقطع کارشناسی ارشد رشتة مطالعات ترجمه، یکی از اهداف عمدة این دوره تربیت مترجمانی است که بتوانند نیاز روزافزون کشور به تبادل اطلاعات با کشورهای دیگر را برآورده سازند. شناخت عناصر فرهنگی یکی از ابزارهای مهم موفقیت مترجمان در این امر خطیر است. مترجمان باید علاوه بر ویژگی-های زبانی، با ویژگی های فرهنگی زبان مبدأ و زبان مقصد و نیز روش های ترجمة عناصر فرهنگی آشنایی کافی داشته باشند. در این مقاله به بررسی این مطلب می پردازیم که آیا در سرفصل مصوب رشتة مطالعات ترجمه در مقطع کارشناسی ارشد، به نقش فرهنگ در ترجمه توجه کافی شده است و آیا در این سرفصل دروسی تعریف شده اند که به طور مستقیم به مطالعة فرهنگ و نقش عناصر فرهنگی در ترجمه و شیوة ترجمة آن ها بپردازند. علاوه براین، نظرهای دانشجویان این رشته دربارة سرفصل و همچنین عملکرد آن ها در ترجمة عناصر و اصطلاحات فرهنگی نیز بررسی شده است. تحلیل محتوای سرفصل مصوب رشتة مطالعات ترجمه نشان داد که تنها دو درس با عنوان «شناخت عناصر فرهنگی در دو زبان» و «فرهنگ و جامعه شناسی در ترجمه»، به عنوان دو درس اختیاری برای آشنایی دانشجویان با عناصر فرهنگی درنظر گرفته شده اند؛ اما ازمیان ده دانشگاه بررسی شده در این پژوهش، تنها دو دانشگاه یکی از این دو درس را به عنوان دروس اختیاری به دانشجویان ارائه می دهند. درمجموع، 60 دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات ترجمه در این پژوهش شرکت نمودند که آن ها را به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم کردیم. ابتدا دانشجویان دو گروه به یک پرسش نامة کیفی محقق ساخته پاسخ دادند و نظرهای خود
تاثیر جنسیت بر نوع و میزان بهره گیری از راهبردهای فراگیری واژگان زبان انگلیسی در بین دانشجویان منطقه پنج دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فضای یاد گیری، فرا گیران مختلف راه بردهایی متفاوت را به کار می گیرند که مبتنی بر تجربه های آموزشی آنها در گذشته است. این تنوع راه بردی، خود ناشی از عواملی چون نگرش، انگیزه، سن، شخصیت، رشته تحصیلی و جنسیت است. در پژوهش حاضر، تأثیر جنسیت را بر نوع و میزان بهره گیری از راه بردهای یاد گیری واژگان زبان انگلیسی از سوی دانشجویان منطقه پنج از دانشگاه آزاد اسلامی بررسی کرده ایم و بدین منظور، سی صد پرسش نامه شامل پنجاه راه برد (در شش گروه حافظه ای، شناختی، ترمیمی، یاد افزایی، عاطفی و اجتماعی) را بین دانشجویان دختر و پسر مراکز دانشگاهی اراک، خمین، همدان، ملایر، بروجرد و درود، بدون در نظر داشتن معیاری جز جنسیت توزیع کرده ایم؛ سپس 180 پرسش نامه متعلق به پسران و 114 پرسش نامه متعلق به دختران را تحلیل کردیم و به ترتیب، میانگین بهره گیری 88/2 و 81/2 را در مقیاسی پنج درجه ای به دست آوردیم که تفاوتی معنا دار را نشان نمی دهد. دیگر فرضیه های سوی گیر تحقیق و مربوط به شش دسته کلی از راه برد های یاد گیری واژگان انگلیسی نیز با اعمال آزمون t با میزان خطای قابل قبول 05/0 رد شدند. تنها پنج راه برد، حاکی از تفاوت کاملاً معنا دار میان دو گروه جنسیتی بودند؛ بنابر این، بر اساس یافته های این پژوهش، جنسیت بر میزان و نوع راه برد های یاد گیری مورد استفاده، چندان تأثیری ندارد؛ به علاوه، میانگین بهره گیری عمومی 85/2 از این راه برد ها شاخص مطلوبی نیست و اهمیت آموزش درست راه برد های یاد گیری واژگان را در کلاس های فراگیری زبان انگلیسی نشان می دهد.
قدرت و آزادی در داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبـــــان و ادب: اسلوب معادله و تمثیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Assessment of Reading: Protfolio or Reading comprehension test?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی افعال دو وجهی در زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک شنیداری تکیه واژگانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه درک شنیداری محل تکیه واژگانی در زبان فارسی می پردازد. در یک آزمایش ادراکی، جفت واژه کمینه تکیه ای بی معنی به عنوان محرک هدف انتخاب و مقادیر دیرش هجا، سطح شدت انرژی کل، سطح شدت انرژی فرکانس های میانی و بالا و فرکانس پایه واکه های تکیه-بر و بدون تکیه در دو بافت دارای تکیه زیروبمی و فاقد تکیه زیروبمی طی گام های مختلف بازسازی شد. محرک های بازسازی شده سپس در یک آزمون شناسایی به آزمودنی ها شامل 20 گویشور بومی فارسی معیار ارائه و از آنها خواسته شد هجای تکیه بر را در محرک های هدف مشخص کنند. نتایج به دست آمده، یافته های آزمایش تولیدی صادقی (2011) را تایید کرد. بر اساس این نتایج، در بافت دارای تکیه زیروبمی، درک محل تکیه تا حد زیادی تابعی از تغییرات فرکانس پایه است. هر اندازه تغییرات زیروبمی یا اختلاف سطح فرکانس پایه بین دو هجا باعث تمایز شنیداری محل تکیه واژگانی می شود. در این بافت اثر همبسته های دیگر بر درک تکیه، افزایشی است به این صورت که این همبسته ها سطح اطمینان پاسخ های شنیداری را تا حدودی افزایش می دهند. در بافت فاقد تکیه زیروبمی، اثر دیرش هجا بر درک تکیه واژگانی قویتر از همبسته های شدت انرژی از جمله سطح شدت انرژی کل و سطح شدت انرژی فرکانس های میانی و بالا است. این نتایج نشان می دهد در صورت حذف تغییرات زیروبمی شنونده فارسی به نشانه های دیرشی برای تعیین محل تکیه واژگانی وابسته است.
گفتمان های مشترک در چهار رمان فارسی (تحلیل تطبیقی درون مایة رمان های خط تیرة آیلین، چراغ ها را من خاموش می کنم، عادت می کنیم و چهل سالگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از رمان هایی که نویسندگان زن ایرانی در چند سال اخیر نگاشته اند، از جهات مختلفی مانند پیرنگ، زاویة دید، شخصیت و... با هم شباهت دارند. این مقاله می کوشد چهار رمان از این نویسندگان را از منظر درون مایه مقایسه و بررسی کند. با مطالعة این گونه آثار، می توان به مشکلات و معضلاتی پی برد که وجود دارند یا در آینده پدیدار خواهند شد و هنرمندان توانسته اند با ذهنیّت هنری خود، آن ها را زودتر تشخیص و هشدار دهند.
در این چهار رمان، مشترکاتِ مضمونیِ فراوانی وجود دارد که به ظاهر برآمده از گفتمانی مشترک است. برای بررسی این موضوع، ابتدا در بخش مقدمه، توضیحاتی درباب درون مایه و چیستی و اهمیت آن آمده است. سپس در بخش های بعدی، درون مایة رمان ها از دو منظر درون مایه های کلی و درون مایه های جزئی مطالعه شده است. در پایان، دریافتیم که درون مایة این چهار رمان تاحد زیادی شبیه به هم هستند و به نظر می رسد سبب آن، گفتمان مشابه نویسندگان آن هاست. چهار رمانی که در این مقاله بررسی شده اند عبارت اند از: خط تیرة آیلین ( اثر ماه منیر کهباسی)، چراغ ها را من خاموش می کنم و عادت می کنیم (از زویا پیرزاد) و چهل سالگی (نوشتة ناهید طباطبایی).
بررسی مشکلات زبان آموزان ایرانی در نحوه بیان علت به زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبب یا علت انجام کاری در زبان روسی در بسیاری از موارد با آنچه که در زبان فارسی وجود دارد فرق می کند ، این تفاوت ها وقتی رونمایی می شوند که علت به کمک حروف اضافه بیان شود. حروف اضافه در زبان روسی علاوه بر ویژگی مکانی و هدفی، دارای ویژگی سببی هستند که هنگام گفتگو به زبان روسی و ترجمه از فارسی به روسی از اهمیت خاصی برخوردارند و زبان آموزان ایرانی در طول دوره فراگیری زبان به طور سطحی با آن ها آشنا می شوند و آنطور که باید و شاید به آن ها آموزش داده نمی شوند، در زبان روسی یک حرف اضافه معین برای بیان علت خاصی بکار می رود به گونه ای که حرف اضافه دیگر نمی تواند جایگزین آن شود بار معنایی اسامی و افعالی که حروف اضافه سببی با آن ها به کار می روند و همچنین نتیجه ای که علت باعث بوجود آمدن آن شده است، در تعیین حرف اضافه سببی مربوطه نقش اساسی دارند. از این رو زبان آموزان ایرانی همواره در بیان علت دچار مشکل می شوند. این مقاله به بررسی مشکلات زبان آموزان ایرانی و اثبات این گزاره می پردازد.
تحلیلی بر ساختار زبانی غالب در گزیده ای از مثل ها و تعبیرهای کنایی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به این که، در غالب متون جامعه شناسی در حوزة فرهنگ، بر اهمیت زبان به عنوان کلیدی ترین عنصر نمادین غیر مادی فرهنگ تأکید شده است، بررسی ساختار کلامی مستتر در گزیده ای از مثل ها و تعبیر های کنایی فارسی به مثابة مطالعه ای در حوزة فرهنگ شفاهی توجیه می گردد. در مقالة حاضر، بررسی صورت بلاغی، نحوة خطاب، و شیوة بیان مثل ها و تعبیر های کنایی فارسی محور های اساسی مورد توجه درخصوص شناسایی ساختار زبانی در نظر گرفته شده است. روش تحقیق به کاررفته در پژوهشی که مقالة مزبور برگرفته از آن است کمی و شیوة گردآوری اطلاعاتْ تحلیل محتوا است که یکی از متداول ترین شیوه ها در حوزة شناسایی هویت آثار ادبی است. این پژوهش از نوع اکتشافی است و فرضیه ای را به آزمون نمی گذارد. هدف این پژوهش، تمرکز بر بعد کلامی گزیده ای از مثل ها و تعبیر های کنایی است که در آثار مکتوب اندیشمندان مختلف گردآوری شده است؛ هرچند ممکن است امروزه برخی از این مثل ها دیگر به کار برده نشوند و با اصطلاحات دیگری جایگزین شده باشند. یافته های تحقیق، که ادعای تعمیم آن ها وجود ندارد، حاکی از آن است که صورت بلاغی تعبیر کنایی، نحوة خطاب غیر مستقیم به انسان، و شیوة بیان عاطفی بارزترین نمود ساختار کلامی در مثل ها و تعبیر های کنایی مورد بررسی اند. افزون بر این، مورد اخیر ـ عاطفه گرایی ـ فصل مشترک یافته های ساختار کلامی با یافته های این پژوهش در دو بعد دیگر آن، یعنی بعد ارزشی و بعد نگرشی است. این یافته را چنین می توان تعبیر کرد که تحلیل و فهم ساختار زبانی در متن فرهنگی و شرایط خاص اجتماعی، یعنی فضای گفتمانی سرشته در آن، تولید و دریافت می شود.
رابطه نحو عربی و معنی شناسی (با عنایت به مسئله اعراب و با توجه ویژه به اعراب رفع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش های نحو و معنی شناسی به گونه ای با هم آمیخته اند که برای درک درست کلام باید آن را از منظر این دو دانش، و با عنایت به استعمال غالب و مورد اتفاق دانشمندان در دو حوزه مورد بحث، بررسی کرد. برخی زبان شناسان غربی به تقدم لفظ بر معنا و برخی دیگر به تقدم معنا بر لفظ معتقدند.
قواعد نحو عربی با ویژگی منحصر به فرد خود، یعنی اعراب، از جهت لفظ و ظاهر، حالتی خاص دارند که در بدو امر، از تسلط لفظ بر معنی حکایت می کند و به نظر می رسد که اعراب، معنی و رمز های پنهان و پیدای کلام را تعیین می کند و ظرافت های بلاغی آن را رقم می زند؛ در حالی که با تأمل در مقوله هایی همچون تصرف در اعراب در صورت گنجایش معنی، تغییر نکردن اعراب در صورت نبودِ تطابق معنوی، احکام مرتبط با تجاذب لفظ و معنا می توان به نقش مهم و غالب معنا در شکل گیری لفظ دست یافت.
در این راستا، در مقاله حاضر، ضمن سخن گفتن از این سیطره معنوی، غلبه خاص معانی اِسناد، ثبوت و حذف حالت های حدوثی و نقش قرینه ها در انتخاب حرکت رفع را بررسی کرده و شواهدی را از مسند الیه، اسناد ظروف، صفت مقطوع و باب اشتغال آورده ایم.
شیوه پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و متکی بر استناد های مورد اتفاق قدمای علم نحو است.
تحلیل و بررسی ایمیلهای دانشگاهیِ افراد ایرانی و غیرایرانی (""C u @ d Uni"": Analysis of academic emails written by native and non-native English speakers)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش فرارو با هدف بررسی تفاوتهای موجود در مکاتبات ایمیلی افراد ایرانی و آمریکایی انجام شده است. بدین منظور تأثیر جایگاه نهادی افراد در چگونگی نگارش ایمیل و بکارگیری راهبردهای ارتباطی مورد مطالعه قرار گرفت. میزان و نحوه استفاده از برخی قراردادهای رایج در نگارش ایمیلهای دو گروه نیز مورد تحلیل واقع گشت. نتایج تحقیق نشان داد که بکارگیری عبارات آغازین و پایانی در ایمیلهای نگارش شده توسط هر دو گروه آمریکایی و ایرانی تحت تأثیر رابطه نهادی آنان با مخاطب ایمیل قرار میگیرد. با این حال نتایج پژوهش تفاوتهایی در نحوه بکارگیری برخی از راهبردهای ادب را نشان داد. با عنایت به نتایج پژوهش، به نظر میرسد که هنجارهای فرهنگی-اجتماعی موجود در زبان فارسی چگونگی نگارش ایمیل ایرانیان را تحت تأثیر قرار میدهد، بویژه زمانی که مخاطب ایمیل ایشان دارای جایگاه نهادی یکسانی با خود فرد می باشد.
فراگیری ساختارهای مفعول ناپذیر و فاعل ناپذیر زبان انگلیسی توسط فراگیران فارسی زبان (Acquisition of English Unergative and Unaccusative Structures by Persian EFL Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دههء اخیر فراگیری ساختارهای موضوعی توسط محققان مختلفی که در زمینهء یادگیری زبان دوم فعالیت می کنند (( Atay, 2010; Can, 2009; Chay, 2006; Kras, 2007 مورد بررسی قرار گرفته است. در تحقیق حاضر ""فعل"" به عنوان اساسی ترین عنصر جمله مورد بررسی قرار می گیرد. سه نوع فعل در زبان انگلیسی وجود دارد که به نظر دشواری بیشتری برای فراگیران فارسی زبان ایجاد می کند: (الف) افعال مفعول پذیر دو وجهی (مثل: open) (ب) افعال مفعول ناپذیر (مثل: cry) و (ج) افعال فاعل ناپذیر (مثل: die). هدف از این تحقیق بررسی و شفاف سازی دشواریهای فراگیران فارسی زبان در راستای یادگیری ساختارهای یاد شده است. همچنین نقش تاثیر بین زبانی و بسندگی زبانی نیز در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج بررسی نشان می دهد که فراگیران دشواری هایی در ارتباط با افعال فاعل ناپذیر و همچنین شکل ناگذرای افعال مفعول پذیر دو وجهی داشتند. همچنین تاثیر زبان اول (فارسی) در فراگیری ساختارهای مفعول ناپذیر و حالت ناگذرای افعال مفعول پذیر دووجهی با وضوح بیشتری مشاهده شد به طوریکه فراگیران به خاطر تاثیر منفی انتقال از زبان اول به زبان دوم اشکالاتی در زبان دوم داشتند. در مورد افعال فاعل ناپذیر، چالش های فراگیران مربوط به فقدان دانش شهودی آنها در زبان دوم بود.
ساخت افعال سبک بر اساس زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی مطالعات انجام شده دربارة محمول های مرکب بیانگر آن است که افعال سبک از نظر معنایی، رنگ باخته اند و فاقد توان معنایی کافی برای عهده دار شدن نقش محمول مستقل هستند (Jespersen, 1965; Cattell, 1984; Grimshaw & Mester, 1988 ). در این نوشته، ضمن پذیرش ناقص بودن محتوای معنایی افعال سبک، به این موضوع می پردازیم که چنین ادعایی موجب نادیده گرفتن رابطة معنایی فعل سبک و فعل اصلی متناظر با آن شده است. ادعای مقاله این است که افعال سبک به صورت کاملاً نظام مند در حفظ ویژگی های طرح وارة نیروی محرکه، با فعل اصلی متناظر مرتبط هستند؛ اما حوزة مفهومی که در آن ساخت نیروی محرکه اعمال می شود، از حوزة فیزیکی به حوزة انتزاعی روان شناختی منتقل می شود. درواقع، عقیده بر این است که با اینکه افعال سبک دارای معانی کاملاً قابل پیش بینی نیستند، سهم معنایی آن ها نظام مند و تاحدی شفاف است. مطالعة حاضر با تمرکز بر دو فعل سبک «کردن» و «داشتن» سعی دارد در حد امکان این نظام مندی را آشکار کند.
تأثیر ارائه مشارکتی و غیرمشارکتی بصورت انبوه و توزیع شده در درک و تولید هم نشین های واژگانی (The Effects of Collaborative Versus Non-collaborative Massed and Distributed Presentation on the Comprehension and Production of Lexical Collocations)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر ارائه مشارکتی و غیرمشارکتی انبوه و توزیع شده همنشین های واژگانی، تعداد 105 دانشجوی مورد تحقیق به 4 گرو تقسیم شدند. هر یک از گروهها به روش متفاوتی مورد تدریس قرار گرفتند. در پایان دوره آموزش، آزمونهای درک و تولید واژگانی از دانشجویان گرفته شد. به منظور مقایسه عملکرد فراگیران در درک همنشین های واژگانی از فرایند تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد نه شیوه تدریس و نه نوع ارائه تاثیر معنی داری در درک همنشین ها ندارند. فرایند تحلیل واریانس دو طرفه دیگری برای بررسی عملکرد فراگیران در آزمون تولیدی مورد استفاده قرار گرفت. نتیجه این بررسی نیز نشان داد هیچ یک از دو فاکتور موردنظر به تنهایی تاثیر معنی داری در تولید همنشین ها ندارند ولی تاثیر تعاملی آنها به لحاظ آماری معنی دار است. نتایج این تحقیق می تواند برای فراگیران و مدرسان زبان انگلیسی کاربردهای تئوری و عملی داشته باشد.