فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۶۱ تا ۷٬۳۸۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هندسه مشخصه ها مبحثی در واج شناسی می باشد که مشخصه های توصیف کننده آواها را عناصری بدون ساختار و درهم ریخته نمی داند، بلکه برای آنها ساختار هندسی مشخصی قائل است که در آن، مشخصه ها به گونه ای منظم و سلسله مراتبی درون ساختار واج قرار گرفته اند. تاکنون انگاره های مختلفی در چارچوب هندسه مشخصه ها ارائه گردیده که هر کدام بر شواهدی در زبان های مختلف بنا شده اند. در این مقاله با بررسی داده های واجی زبان فارسی و ارائه شواهدی بر اساس آنها، سعی شده است که بهترین مدل هندسه مشخصه ها که در چارچوب آن بتوان ویژگی های واجی زبان فارسی را توصیف نمود، ارائه گردد.
بررسی آزادی عمل معلمان زبان انگلیسی در بکارگیری زبان اول (فارسی) و دوم (انگلیسی) در آموزش (First Language Use in English Language Institutes: Are Teachers Free to Alternate between L1 and L2 as Means of Instruction?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات اخیر در حوزه ی آموزش زبان انگلیسی نشان داده است که استفاده از زبان اول در آموزش زبان انگلیسی می تواند نقش مفیدی ایفا کند. این تحقیقات اساساً بر چگونگی استفاده ی زبان آموزان و معلمین از زبان اول و نیز بر تبیین نظرات زبان آموزان و معلمین درباره ی استفاده از زبان اول معطوف بوده اند. با این وجود، در بسیاری از آموزش گاه های خصوصی زبان انگلیسی کشورمان استفاده از زبان فارسی ممنوع می باشد. از این رو پژوهش حاضر ضمن توجه خاص بر نظرات والدین زبان آموزان نونهال، به بررسی دلایل این امر پرداخته است. در این راستا از دو پرسشنامه ی محقق ساخته برای والدین زبان آموزان (به تعداد 243 نفر) و معلمین (به تعداد 31 نفر) برای جمع آوری داده استفاده شد. نتایج حاصل نشان می دهد که والدین زبان آموزان و به صورت معنی داری با استفاده از زبان اول مخالف می باشند. نتایج همچنین نشان می دهد که والدین تمایل دارند با اعمال فشار مستقیم بر روی معلمین و تهدید به تغییر موسسه در صورت عدم رضایت نظرات خود را در کلاس های آموزش زبان اعمال کنند.
ادبیات انقلاب اسلامی، حیثیت فرهنگی ماست ؛ گزارشی از نشست های تخصصی «درباره شعر انقلاب اسلامی»
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر چیدمان حروف در موسیقی و معنای ابیات وصفی معلقات سبع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابیات وصفی، قسمتی بزرگ از معلقات سبع را تشکیل می دهد. سرایندگان این قصاید، علاوه بر غرض های شعری خود، منازل یار، پدیده های طبیعی، مرکب، صحنه های نبرد و عناصری دیگر را توصیف کرده و به تصویر کشیده اند و به همین منظور و برای ملموس کردن تصاویر ادبی شان، این ابیات را با موسیقی مناسب، به ویژه موسیقی آوایی حروف همراه کرده اند. با توجه به اینکه در فرایند توصیف حسی، شاعر برای تأثیر بیشتر هدف خود، نیازمند ذکر دقیق اوصاف و احوال امور مورد نظرش است، اصحاب معلقات سبع در توصیف های حسی خود، از عنصر موسیقی بهره فراوان برده اند تا طنین آوایی پدیده های مورد نظرشان را نیز برای شنونده محسوس کنند. از آنجا که موسیقی حروف بر خلاف وزن عروضی می تواند در هر بیت، با دیگر بیت ها متفاوت باشد، این هفت شاعر در ابیات وصفی خود، با استفاده از چیدمان مناسب حروف، به تقویت موسیقی و انسجام آوایی و تطابق آن با معنای مورد نظر خود پرداخته اند. در میان این هفت شاعر، امرؤالقیس و لبید از تطابق لفظ و معنی و موسیقی حروف بیشتری بهره جسته اند و تأثیر چیدمان حروف در شعر این دو شاعر، به ویژه در وصف طبیعت، بیش از بقیه است. شاید دلیل این مسئله، وجود تعداد بیشتر ابیات وصفی مربوط به طبیعت در معلقه های ایشان و توجه زیاد این دو شاعر به طبیعت نسبت به دیگر اصحاب معلقات سبع باشد. عنتره و عمرو بن کلثوم نیز از موسیقی رزمی برخاسته از چینش هجایی و حروف، به بیشترین میزان استفاده کرده اند و موسیقی ابیات آنها در توصیف صحنه های نبرد، ملموس تر است؛ زیرا این دو شاعر، حروفی را به کار برده اند که در کنار یکدیگر، صدای به هم خوردن شمشیر ها و نیزه ها، و هیاهوی جنگ را تداعی می کنند. در مقابل شعر این شاعران، ابیات وصفی طرفه، زهیر و حارث از موسیقی حروف، بهره ای کمتر دارد و تطابق لفظ و معنا در شعر این سه شاعر، نسبت به بقیه، کمتر است. این مسئله دو دلیل مهم دارد: نخست آنکه این سه شاعر، در مقایسه با امرؤالقیس و لبید، به توصیف-های حسی طبیعت، چندان توجهی نکرده اند و دوم اینکه این شاعران، موسیقی شعر خود را بیشتر در وزن عروضی قرار داده اند.
بررسی تحلیل صور خیال و زیبایی های زبانی و ادبی غزل «آفتاب وفا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسة اثر تنیدگی زایی محاسبة ذهنی و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک بر تغییرات کورتیزول بزاقی در دختران دانش آموز دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک یکی از عوامل مهم زمینه ساز تنیدگی در دانش آموزان به حساب می آید که پیامد های روانی ـ فیزیولوژیکی مختلفی دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسة آثار تنیدگی زایی محاسبة ذهنی (جمع بندی متوالی اعداد بدون استفاده از قلم، کاغذ، و ماشین حساب) و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک (تعارضی که بر اثر خواندن واج های فارسی نگارش شده به حروف انگلیسی در زمینة شناسایی کلمه، تداعی واژگانی و معنایی آن پدید می آید)، بر فعالیت محور هیپوتالاموس ـ هیپوفیز ـ آدرنال (تغییرات کورتیزول بزاقی) در دانش آموزان است. در این بررسی، 30 دانش آموز دختر از یک دبیرستان در منطقة 5 آموزش و پرورش شهر تهران به صورت نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. پس از اطمینان از سلامت جسمی و روانی، آن ها به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک (آزمون خواندن متن پینگلیش) و گروه دوم محاسبة ذهنی (آزمون PASAT) را انجام دادند. نمونه های بزاقی در هر دو گروه 3 بار (قبل از آزمون، بعد از آزمون، و 15 دقیقه بعد از آزمون) گرفته شد و میزان کورتیزول بزاقی در آزمایشگاه با روش الایزا تعیین گردید. یافته ها: دو تکلیف محاسبة ذهنی و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک در تغییر میزان متغیر وابسته (کورتیزول بزاقی) در سه نوبت تفاوت معناداری ندارند (05/0>P)؛ تغییرات شاخص فیزیولوژیک در دو گروه آزمایشی بیان گر افزایش کورتیزول بزاقی پس از هر دو آزمون است. نتیجه گیری: محاسبة ذهنی و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک، به مثابة منابع تنیدگی زایی، کورتیزول بزاقی را در دختران دانش آموز دبیرستانی افزایش می دهند و افزایش در دو گروه یک سان است.
ادبیات معاصر: داستان کوتاه کوتاه ؛ از نویسندگان گمنام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیمای حضرت نوح علیه السلام در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Effect of Pictorial Contexts on Reading Comprehension of Highschool students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی معناشناختی استعاره زمان در داستان های کودک به زبان فارسی (گروه های سنی الف، ب، ج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث در زبان شناسی شناختی است. هدف از مقاله حاضر بررسی وجود و کیفیت استعاره ی مفهومی «گذر زمان به مثابه حرکت در مکان» در قصه های کودک در گروه های سنی الف، ب و ج، در چارچوب معناشناسی شناختی بر اساس نظریه معاصر استعاره ی لیکاف است.
روش انجام این مقاله به صورت توصیفی– تحلیلی بوده است. در این مقاله داده ها به روش کتابخانه ای و از 60 کتاب کودک گرفته شده است.
به طور کلی می توان از این مقاله چنین نتیجه گیری کرد که: الف) به نظر می رسد، کودک فارسی زبان، در گروه های سنی مورد بررسی، مفهوم زمان را به واسطه ی حرکت در مکان درک می کند و این نه تنها از طریق حرکت خطی، در راستای افقی و عمودی امکان پذیر است بلکه جهت حرکت از لحاظ کیفی می تواند متفاوت باشد؛ بدین معنی که حرکت می تواند به صورت حجمی، فضا یا ظرفی را پُر کند، سطحی را بپوشاند یا به صورت تغییر حالت و وضعیت خود را نشان دهد. ب) کودک فارسی زبان، در گروه های سنی مورد بررسی، نه تنها مفهوم زمان را به واسطه ی حرکت در مکان درک می کند بلکه عملکرد الگوی نگاشت "" زمان چیز است""، ""آن چیز در حرکت است"" در استعاره زمان، با فرافکنی هستی شناسانه به ماه و خورشید و اشیاء پیرامون کودک وابسته است و بر درک مفهوم زمان تأثیر مستقیم دارد.
بررسی گونه های زبانی در استان آذربایجان غربی با روش فاصله سنجی گویشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، اطلس زبانی جامعی از گونه های ترکی آذری در استان آذربایجان غربی ارائه می شود و روشی برای اندازه گیری درجه تراکم تفاوت های واژگانی، آوایی، ساختواژی و نحوی، در میان گونه های ترکی آذری، طرح می گردد. بدین منظور، چهار سطح زبانی «واژگانی»، «آوایی»، «ساختواژی» و «نحوی»، در نظر گرفته شده و سپس، درهم فشردگی کلی مقوله های زبانی در یک منطقه جغرافیایی، بر اساس مفهوم واین رایش اندازه گیری گردیده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که، از میان همه سطوح و گونه های زبانی در استان آذربایجان غربی، ویژگی های واج شناختی، در قیاس با سطوح واژگانی، ساختواژی و نحوی، به تفاوت های اجتماعی و منطقه ای حساس تر است. بنابراین، با در نظر گرفتن تفاوت میان گویش و لهجه، باید گفت که گونه های مختلف ترکی آذری گویش نیستند، بلکه زیرلهجه های آن محسوب می گردند.
تبیین نقشی خروج بند موصولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی در پاسخ به این پرسش داریم که دلیل خروج بند موصولی در زبان فارسی چیست. از آن جاکه خروج و عدم خروج بند موصولی معمولاً به جملاتی دستوری در پدیده خروج بند موصولی، این بند از مجاورت هسته خارج شده و به جایگاهی در انتهای جمله حرکت می کند و باعث بوجود آمدن ساخت ناپیوسته می شودمی انجامد، نمی توان دلایل نحوی را در این امر دخیل دانست و باید در جستجوی دلیل یا دلایل نقشی بود که باعث جابجایی بند موصولی می شود. در این مقاله تاثیر چهار عامل طول بند موصولی، نوع فعل بند اصلی، وضعیت اطلاعی فعل و هسته بند اصلی، و وضعیت معرفگی هسته بند موصولی بر خروج بند موصولی بررسی شد. مواد این تحقیق بر اساس پیکره طبیعی زبان بوده است. تحلیل داده های تحقیق نشان داد تاثیر عوامل فوق بر خروج بندهای موصولی به یک اندازه نیست. مهم ترین تاثیر را طول بند موصولی و نسبت آن با طول گروه فعلی بند اصلی دارد. هرچه این نسبت بیشتر باشد، احتمال خروج بیشتر است. نوع فعل نیز بر خروج تاثیر دارد؛ و به طور مشخص افعال ربطی بیشترین افعالی هستند که بندهای موصولی از آنها عبور می کنند، و دلیل آن را در وضعیت اطلاعی این افعال می توان دید، که در اکثر موارد دارای اطلاع مفروض هستند. وضعیت معرفگی هسته بند موصولی نیز در خروج نقش دارد، هرچند این نقش به اندازه نقش دو عامل نخست نیست. بندهای موصولی جابجا شده، نسبت به موارد جابجانشده، بیشتر دارای هسته نکره هستند. وضعیت اطلاعی هسته بند موصولی و وضعیت اطلاعی فعل، به تنهایی نقشی در جابجایی بند موصولی بازی نمی کنند. نتایج این مقاله به اهمیت تبیین های نقشی تاکید می کند و در عین حال پیامدی رده شناختی برای توالی کلمات زبان فارسی دارد. همچنین این مقاله بر تعامل چند عامل در بروز یک پدیده زبانی، یا عوامل رقیب، تاکید می کند.
عملکرد زبان آموزان ایرانی در تولید و تشخیص جملات حاوی اصطلاح (The Performance of Iranian EFL Learners in Producing and Recognizing Idiom-Containing Sentences)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در مرحله اول، چگونگی عملکرد زبان آموزان ایرانی در تولید و تشخیص جملاتِ دارای اصطلاح را بررسی می کند: آیا زبان آموزان مذکور در تولید چنین جملاتی با مشکلاتی مواجه می شوند؟ در مرحله دوم، پژوهشگر به دنبال آن است که آیا وجود اصطلاح در جمله، بر قضاوت زبان آموز ایرانی درباره ی گرامری بودن جمله انگلیسی، تأثیر منفی می گذارد؟ برای رسیدن به پاسخ پرسش اول، نوشته هایِ هفتگی 24 تن از فراگیران زبان انگلیسی در دانشگاه قم به مدت یک نیمسال تجزیه و تحلیل شد و جنبه های مشکل آفرین اصطلاحات زبان انگلیسی در این نوشته ها مشخص گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اشتباهات گرامری، بیش از دیگر مشکلات در نوشته های این فراگیران به چشم می خورد. در مرحله دوم (نیمسال بعد)، آزمونِ قضاوتِ درستی جمله از نظر دستور، شامل چهار نوع جمله به 35 نفر زبان آموز دیگر، ارایه شد: (1) جملات دستورمند دارای اصطلاح، (2) جملات غیردستوری دارای اصطلاح، (3) جملات دستورمند فاقد اصطلاح، (4) جملات غیردستوری فاقد اصطلاح. هر بخش آزمون شامل 10 جمله بود. 40 جمله آزمون، آمیزه ای نامرتب از چهار نوع مذکور بوده است. بررسی میانگین نمرات و نتایج حاصل از تحلیل آماری تی-تست نشان داد که وجود اصطلاح در جملات انگلیسی ممکن است بر قضاوت زبان آموزان ایرانی دربارهی دستوری بودن جمله اثر بگذارد.
اثر کارترجمه مشترک بر تولیدکنش گفتاری پوزش خواهی به زبان انگلیسی در زبان آموزان ایرانی (The Effects of Collaborative Translation Task on the Apology Speech Act Production of Iranian EFL Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر کارترجمه مشترک بر دانش کاربردشناسی زبان آموزان ایرانی بود.در مرحله اول تعداد 150 داوطلب با دانش زبانی همسان به پنج گروه تقسیم شدند و به صورت تصادفی گروههای شاهد و آزمایشی تحقیق را شکل دادند. در ابتدا دانش کاربردشناسی همه داوطلبان در کنش گفتاری معذرت خواهی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سه آزمون بکار رفته شامل آزمون باز پاسخ، پیامک تلفن همراه و مکالمه تلفنی در آغاز نشان دهنده همسان بودن دانش کاربردشناسی داوطلبان بود. درمرحله بعد دو گروه آزمایشی به ترجمه قسمتهایی از فیلمهای فارسی یا انگلیسی که کنشهای زبانی معذرت خواهی داشت پرداختند. این کار در گروههای دو نفره و با کمک مدرس صورت گرفت. به هر دو گروه اطلاعات مربوط به ساختارهای معذرت خواهی فارسی و انگلیسی داده شد. گروه سوم همان اطلاعات را دریافت کرد ولی آنها را نه در غالب ترجمه بلکه در مکالمات نمونه تمرین کردند. گروه چهارم به تماشای فیلمهای زبان انگلیسی پرداختند و از آنها خواسته شد جملات دارای معذرت خواهی را یادداشت کنند و در پایان جلسه تحویل دهند. به گروه کنترل هیچگونه اطلاعات کاربردشناسی زبان انگلیسی داده نشد و تنها در کلاسهای مکالمه موضوعی شرکت کردند. بلافاصله پس از پایان کلاسها همان سه آزمون قبلی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج بهتر سه گروهی که اطلاعات ساختاری معذرت خواهی را دریافت کرده بودند، نشان از تاثیر تدریس اطلاعات کاربردشناسی داشت. هر چند که در آزمون بعد که به منظور آزمودن پایایی دانش آموخته شده در طول زمان گرفته شد دو گروه ترجمه مشترک موفق ترنشان دادند. در پایان چنین نتیجه گیری شد که تعاملات انجام شده بین فراگیران درحین ترجمه و تمرکز بر روی ساختارهای معذرت خواهی دو زبان می تواند به یادگیری پایا تر منجر گردد.
آموزش زبان عربی در ایران (پژوهشی انتقادی در اهداف وروش ها) (تعلیم اللّغة العربیّة فی إیران (دراسة نقدیة فی أهدافها ومناهجها))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ مناهج تعلیم اللغة لاتکون من العلوم والفنون المتوطّنة ضرورة. ولهذا فمن الضروری الاستفادة من المناهج العالمیة الجدیدة لتعلیمها، وإنّ الأسالیب القدیمة تحتاج إلی التصلیح، والتحسین، والتحدیث علی مرّ الزمن. علی سبیل المثال إنّ تعلیم اللّغة الثانیة علی أساس المناهج المنسوخة مثل: ""الترجمة والنحو"" أقصیت منذ سنوات فی العالم؛ لکنّها کانت ولاتزال تسود علی نظامنا التعلیمی فی إیران. ورغم أنّنا أدرکنا بأنّ هذه الأسالیب لاتلبّی حاجاتنا فی التعلیم لکنّنا نستخدمها ولانغیّرها. فمن الضروری أن یبنی تعلیم اللّغة علی أساس توفّر شروط، منها أنّ أسلوب التعلیم لایکون ثابتاً ومن الممکن أن نغیّره بالتدرّج مع تطوّر التقنیّات التعلیمیّة ووسائطها وفق مناهجها الجدیدة فی العالم.
مطالعه توصیفی فرایند ترجمه مترجمان انگلیسی تازه کار ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مترجم پردازش کنندۀ متن مبدأ و تولید کنندۀ متن مقصد در ارتباطات چند زبانه و چند فرهنگی میباشد، و بدین جهت، پژوهشـگران همواره به موضوع بررسی رفتار و کنش مترجمان به هنگام ترجمه علاقهمند میباشند. در این زمینه، تحقیقات تجربی زیادی در سطح بین الملل از جنبههای مختلفی صورت گرفته است که یکی از آنها بررسی فرایندهای ترجمه در مترجمان تازه کار است. اما با توجه به نوپا بودن مطالعات ترجمه در ایران، در این زمینه پژوهشهای اندکی انجام شده است. در این پژوهش، به توصیف فرایند ترجمۀ متنی توضیحی از انگلیسی به فارسی توسط گروهی از مترجمان تازهکار ایرانی پرداخته شد. با توجه به اهمیت چند وجهی کردن جمعآوری و تحلیل دادهها، از سه شیوۀ فکرگویی، مشاهده، و مصاحبۀ مرورنگر در بررسی فرایند ترجمه هشت مترجم تازهکار استفاده شد. فرایندهای شرکت کنندگان با استفاده از روش تحلیل نظریۀ داده بنیاد، رمزگذاری و دستهبندی شده، و در چهار مرحلۀ برنامهریزی، درک، انتقال و کنترل و در سه سطح بلاغی، مفهومی، و زبانی قرار گرفتند. بر اساس نتایج، مشخص شد که مترجمان تازهکار شرکت کننده، در فرایند ترجمه در هر چهار مرحله بیشترین توجه را به سطح زبانی اختصاص دادند.
تحلیل و بازخوانی چند غزل مولانا بر مبنای نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارل گوستاو یونگ در مطالعه روان، به هنر و از جمله ادبیات، توجه فراوان کرده است. او شیوه آفرینش هنری را به دو بخش روان شناسانه و دیدهورانه تقسیم کرده است. شیوه روان شناختی، از خود آگاهی سر چشمه می گیرد، تجربه های عادی و جاری زندگی را در بر دارد و نسبت به شیوه دیدهورانه، منطقیتر به نظر می رسد؛ اما شیوه آفرینش دیدهورانه، از ناخود آگاه برخاسته و فراتر از عقل، اندیشه و درک آدمی است. در این مقاله، نخست در مقدمهای، ارتباط هنر ادبیات و علم روان شناسی و مکتب روانکاوی یونگ را بررسی کرده ایم و سپس شیوه آفرینش هنری دیدهورانه را در دو بخش شعر دیده ورانه و شاعر دیدهور، در چند غزل مولوی، تحلیل و بررسی کرده ایم. به باور نگارندگان، شیوه دیدهورانه یونگ، همان شیوه الهام گونه ای است که در سرودن غز لها، بر مولانا عارض شده است. این شیوه، سیر و روندی را طی میکند؛ یعنی نخست مکاشفه صورت میگیرد؛ سپس به سبب ظرفیتی که در شاعر، برای جذب الهام و تمهید شهود، وجود دارد، شعر ایجاد می شود؛ اما از آنجا که این نوع شعر در وضعیتی خاص شکل می گیرد، زبانش مبهم است و قابلیت تأویل پیدا می کند؛ از این روی، هنرمند دیدهور (در اینجا، مولانا) هم انسانی جمعی است و هم انسانی فرو رفته در دامنه تناقض.
شیوه های تصویرسازی کارگزاران اجتماعی در داستان بهمن از شاهنامه و بهمن نامه (بر اساس مولفه های جامعه شناختی - معنایی در تحلیل گفتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله اصلی این پژوهش یافتن شباهت ها و تفاوت های تصویرسازی کارگزاران اجتماعی در دو روایت متفاوت از ماجرای کین خواهی بهمن بوده است. بر این اساس، نویسنده با بررسی مولفه های جامعه شناختی ـ معنایی که تئو ون لیوون در الگوی پیشنهادی خود ارائه داده و انطباق آن ها بر برش های داستانی مورد نظر از شاهنامه و بهمن نامه، کوشیده است تا به زمینه ایدئولوژیک ورای دو متن دست یابد و تفاوت تاثیرگذاری آن ها را نشان دهد. حاصل پژوهش بیان می کند که برخی از شاخه های دو شیوه اصلی حذف و اظهار در هر دو متن تا حدودی به چشم می خورند و پیوسته نمایی، گسسته نمایی، نام بری و طبقه بندی نیز از شگردهایی است که به همراه زیرمجموعه های خود برای بازنمایی کارگزاران استفاده شده اند. تحلیل دو متن به وضوح نشان می دهد که بهمن در شاهنامه در پی کسب مشروعیت برای هدف خویش است؛ حال آن که در بهمن نامه، اقتدار و فردیت کامل دارد و نیازی به بهره گیری از شگردهای اقناعی و تاییدطلبانه نیست؛ به همین دلیل، شیوه های تصویرسازی کارگزاران در شاهنامه بیشتر از بهمن نامه به کار رفته و در استفاده از آن ها تعمد بیشتری دخیل بوده است.
تحلیل ریخت شناسی روایت اسطوره ای «کتیبه» براساس نظریه ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی ریخت شناسانه شعر «کتیبه» اخوان ثالث پرداخته ایم. به این منظور، نخست به تعریف ریخت شناسی پرداختیم، سپس روایت اسطوره ای «کتیبه» را از منظر این نظریه، مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم و به خویشکاری ها، شخصیت ها و حرکت های روایت تقسیم کردیم. «کتیبه» از شعرهای روایی اخوان است که شکلی نمایشی و دراماتیک دارد. شیوه روایت و داستان پردازی در این شعر به گونه ای است که شاعر با توصیف های خود، فضایی می آفریند که خواننده از زاویه دید دلخواه او به اجزا و عناصر داستان بنگرد.
از بیست و سه خویشکاری موجود در «کتیبه»، هجده خویشکاری اصلی و پنج خویشکاری، فرعی است. خویشکاری های «خبردهی»، «خبرگیری»، «فریبکاری»، «فریب خوردن» و «غیبت» فرعی و بقیه خویشکاری ها اصلی هستند. خویشکاری های «مصیبت» و «عمل قهرمان» در کل روایت تکرار می شوند. در نگاهی کلی می توان جنس شخصیت های «کتیبه» را به دو دسته انسانی و طبیعی (تخته سنگ و زنجیر) تقسیم کرد. در شعر روایی «کتیبه»، پنج شخصیت انجام دهنده خویشکاری ها هستند. در این شعر روایی، سه حرکت وجود دارد که این حرکت ها با تعادل حکایت ها در پیوند هستند.