فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۴۱ تا ۷٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
باوجود حجم زیاد مطالعات انجام شده در زمینۀ بازخورد مقابلهای، محققان معدودی به بررسی نگرش زبانآموزان به این نوع بازخورد پرداختهاند و همین مطالعات اندک نیز نتایج مختلف و گاه متضادی دربرداشته است. در عین حال، هیچ پژوهشی برای یافتن عوامل موثر بر شکلگیری این نگرشها انجام نگرفته است. مطالعۀ حاضر به بررسی نگرش زبانآموزان ایرانی به دریافت بازخورد از معلم و همکلاسیها و همچنین نقش سن در نگرش آنها پرداخت. بدین منظور، پرسشنامهای میان 136 زبانآموز توزیع شد. نتایج حاکی از نگرش مثبت زبانآموزان ایرانی نسبت به دریافت بازخورد از همکلاسیها و همچنین وجود رابطۀ معنادار میان سن زبانآموزان و نگرش آنها نسبت به دریافت بازخورد از همکلاسیها و معلمان و همچنین دریافت انواع بازخورد شفاهی بود. برخلاف نوجوانان که در مقایسه با بزرگسالان بیشتر به دریافت بازخورد از همکلاسیهای خود متمایل بودند، زبانآموزان بزرگسال بیشتر خواهان دریافت بازخورد از معلم خود بودند. علاوه بر آن، از میان انواع بازخورد، بزرگسالان بازخوردهای تلویحی را ترجیح میدادند، در صورتی که زبانآموزان نوجوان مایل به دریافت بازخورد واضح بودند. نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت آگاهی مدرسان زبان نسبت به نگرش زبانآموزان و عوامل موثر بر شکلگیری این نگرشها دلالت دارد.
تأثیر برونگرایی و درونگرایی بر درستی ساختاری، روانی بیان و تراکم واژگانی مهارت گفتاری فارسی زبانان فراگیر زبان ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور پاسخ به این سؤال طراحی شد که آیا نوع شخصیتی برونگرا یا درونگرای فارسیزبانان فراگیر زبان ژاپنی تأثیری بر میزان درستی ساختاری، روانی بیان و تراکم واژگانی گفتار ژاپنی آنها داردیا خیر. بدین منظور 65 نفر ازدانشجویان زبان و ادبیات ژاپنی که در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل بودند، به عنوان آزمودنیها مورد استفاده قرار گرفتند. ابتدا از آنان خواسته شد تا به پرسشنامة شخصیتی آیزنک پاسخ دهند. بعد از مشخص شدن نوع شخصیتی شرکتکنندگان، از آنان آزمـون مصـاحبة ایفـای نقش (Role-play) گرفته شد و اطلاعات آن ضبط گردید. سپس نمرة شرکتکنندگان در درستی ساختاری، روانی بیان و تراکم واژگانی مشخص شد. سرانجام با استفاده از آزمون t مستقل، مشخص شد که گرچه نوع شخصیتی آزمودنیها اثر معنیداری به نفع دانشجویان درونگرا بر میزان درستی ساختاری و تراکم واژگانی دارد، ولی نوع شخصیتی اثر معنیداری بر روانی بیان ندارد. توجه به نتایج این تحقیق اهمیت شناخت آموزگار را از جنبههای مختلف شخصیت زبانآموزان، از جمله درونگرا و برونگرا بودن آنان به عنوان وسیلهای برای بهبود و تسهیل روند آموزش زبان مورد تأکید قرار میدهد.
بررسی مصداقی امثال و حکم در زبان های فارسی و آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثل ها ، یکی از نمود های فرهنگ ملت هایند که به دلیل رواج آن ها در زبان روزمره ، مطالعه بین فرهنگی آن ها ضرورتی اجتناب ناپذیر است ؛ چرا که بدون آگاهی از فرهنگ و امثال زبان مقابل ، فهم آن زب ان دشوار می نماید . هدف مقاله حاضر معرفی پیشینه مثل های پارسی و مقایسه نماد ه ای آنها با مثل های آلمانی است . به این منظور مثل های پارسی به سه بخش مذهبی ، ادبی و مردمی تقسیم و در هر بخش بستر های مختلفی که خاستگاه این امثال اند، بررسی شده اند. سپس، مثال هایی همراه با برابرهای آلمانی آنها آورده و استعارات موجود در امثال هر دو زبان بررسی شده اند. از این مطالعه، این نتیجه حاصل آمد که در برابر مثل های پارسی، مثل های آلمانی با همان پیام وجود دارند. از سوی دیگر وجود استعاره های متفاوت در مثل های پارسی و آلمانی، نشانگر تأثیر فرهنگ بر ساخت و کاربرد استعاره ها است.
ترجیح دانشجویان ایرانی نسبت به کاربرد خوش گویی در زبان فارسی با استفاده از روش دلفی با در نظر گرفتن متغیرهای زیستی، اجتماعی- فرهنگی و تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، نخست بررسی ترجیح دانشجویان ایرانی در کاربرد خوش گوییات در زبان فارسی است و در مرتبه دوم، تاثیر عوامل زیستی، اجتماعی-فرهنگی و تحصیلی در به کارگیری خوش گوییات است. این پژوهش با استفاده از روش دلفی انجام گردید؛ برای این منظور جهت گردآوری اطلاعات، از دو نوع پرسشنامة باز و سازمان یافته استفاده شد. تعداد 130 نفر دانشجوی زن و مرد در دو مقطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد از میان رشته های تحصیلی علوم پایه و علوم انسانی با گویش های فارسی، ترکی، لری و کردی جهت پاسخگویی به پرسشنامه های تدوین شده، انتخاب شدند. سپس ترجیح شرکت کنندگان نسبت به واژه های خوش گویی (به گویانه) با در نظر گرفتن متغیرهای زیستی، اجتماعی-فرهنگی و تحصیلی نظیر جنسیت، زبان مادری، محل تولد و رشته تحصیلی آنان بررسی گردید. اطلاعات گردآوری شده از پرسشنامة دوم با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده از ترجیح دانشجویان فارسی زبان در به کارگیری واژه های به گویانه در زبان فارسی حکایت می کند. همچنین نتایج آماری در مواردی، اختلافات معنی داری را بین جنسیت، گویش های مختلف، رشته های تحصیلی و محل تولد دانشجویان و ترجیح آن ها در کاربرد حسن تعبیر نشان داد.
بینامتنیت دو متن: نقد تطبیقی داستان «فریدون» در شاهنامه و «شاه لیر» شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد تطبیقی امروزه می تواند میزان تعاطی فرهنگ ها و تبادل تفکرات را در حوزه ی ادبیات به منظورآشنایی با اصالت، عمق، غنا و تفاهم های فرهنگی و همچنین دوری از تعصبات و یک جانبه نگری های علمی – ادبی، نشان دهد. بررسی تطبیقی دو متن «داستان فریدون» و «لیرشاه» نشان دهنده ی همسرایی و برهم نمایی های ذهنی دو شاعر توانا در دو فرهنگ متفاوت و لاجرم دو زبان متمایز در دو موضع تاریخی گوناگون است. هر چندآگاهانه بودن یا نبودن این «بنیامتنیت» و برهم نمایی قابل اثبات نیست و هر چند خود نویسندگان و محققان بعدی در این مورد چیزی نگفته اند؛ اما آنچه محرز است حضور و وجود همسرایی ها و یکسانی های آشکار در دو متن مورد بحث است. «همسانی پیرنگ»، «تراژدی بودن»، «انگیزه ها»، «خانوادگی بودن»، «تقسیم پادشاهی»، «حضور سرنوشت و تقدیر»، «حضور عرفان سطحی»، «موازی بودن شخصیت ها»، « کشمکش»، «پیشگویی»، «همسرایان»، «بحران» و... از گزاره های مشترک در میان این دو متن است. بررسی و تحلیل این اشتراکات برای نشان دادن قطعیت «بنیامتنیت» در این دو متن مهمترین هدف اصلی است که در این مقاله پی گرفته می شود.
بررسی ویژگی های خانواده های زبانی و تأثیر آن بر روی انواع خطاهای تولیدی در افراد دارای شکاف کام پس از عمل جراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستگاه بازخوان یکی از دستگاه های مهم گفتار است که بدون سلامت آن برخورداری از گفتار طبیعی غیر ممکن است. این دستگاه بر اثر عارضة شکاف کام٬ که در ارتباط طبیعی حفرات بازخوان حلق و دهان و بینی اختلال ایجاد می کند، دچار آسیب می شود که با عمل جراحی به ترمیم آن اهتمام می ورزند. نمونه های مورد مطالعه در این پژوهش سی نفرند که در فاصلة زمانی تحقیق حداقل شش ماه از زمان جراحی شکاف کام آن ها گذشته بود. پانزده تن از این بیماران پسر و پانزده تن دخترند، حداقل سنی پنج سال و حداکثر سنی پانزده سال است. این افراد از نظر میزان خیشومی شدگی صدا و ویژگی های زبان شناختی گفتار در قالب هجا و واژه حداقل شش ماه پس از جراحی مورد ارزیابی قرار گرفتند و با تحقیقات مشابه در خانواده های زبانی دیگر مقایسه شدند. نتایج پژوهش به صورت زیر خلاصه می شود: همة واکه ها و هم خوان ها در افراد فارسی زبان پس از عمل جراحی شکاف کام، دچار خیشومی شدگی بودند. واکه های گسترده و پیشین بیش از واکه های گرد و پسین دچار خیشومی شدگی بودند. هم خوان های روان بالاترین خیشومی شدگی را نشان می دادند و هم خوان های لرزشی کم ترین میزان خیشومی شدگی را مطرح می کردند. خطا های تولیدی افراد فارسی زبان در سطح واژه بیش تر شامل حرکت های جبرانی از نوع تولید دومین بود٬ که نتیجه اش برخلاف افرادی با خانوادة زبانی عربی و انگلیسی بود که خطاهای تولیدی از نوع اجباری را نشان می دادند. بیش ترین اختلال تولید شامل پرخیشومی شدگی و کم ترین اختلال تولید شامل جابه جاشدگی و جانشین شدگی در تولید بود که به طور کلی خطاهای واج شناختی حتی در زبان فارسی را شامل نمی شد.
تعامل نحو و واژگان در دستور وابستگی:(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده ایم تا در چهارچوب دستور وابستگی ضمن برشمردن نقش های گوناگون فعل «شدن» در فارسی، از اهمیت واژگان در توصیف های نحوی سخن بگوییم. نگارندگان در این مقاله همچنین کوشیده اند تا به دقت از این اصل صورت گرایانه پیروی کنند که وجود نقش های دستوری هر زبانی را تنها با استناد به معیارهای صوری می توان پذیرفت و استعانت از معیارهای صرفاً معنایی برای تفکیک نقش های دستوری از هم، قابل قبول نیست. فعل «شدن» دارای یکی از شش نقش زیر در زبان فارسی است: فعل ربطی (در سه نوع جمله اسنادی کامل، اسنادی ناقص، و اسنادی با فاعل بندی)، جزءِ همکرد در برخی فعل های مرکب و فعل های پی بستی، فعل کمکی مجهول ساز، فعل وجهی، فعل کمکی در صورت مجهول یا ناگذرای افعال ضد سببی و در آخر فعل بسیط. در این مقاله، موارد فوق را یک به یک بررسی می کنیم.
بینامتنیت در شعر صلاح عبدالصبور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات معاصر عربی، مجموعه ای از مفاهیم نو را در بر دارد که برخی از آنها را از غرب گرفته است. یکی از این مفاهیم، بینامتنیت است که در زبان عربی، واژه «تناص» معادل آن است. بینامتنیت، رویکردی فرهنگی- اجتماعی است که در همه حوزه ها به ویژه ادبیات، رسوخ کرده و دگرگونی هایی شگرف را به وجود آورده است و شاعران معاصر عرب نیز از آن بهره برده اند. در این نوشتار، بر آنیم که بینامتنیت را در شعر صلاح عبد الصّبور، شاعر نو پرداز مصری، با تحلیل محتوا و تکیه بر ابیات او، بررسی و تجزیه و تحلیل کنیم و نمود های آن را در سه محور بینا فرهنگی ، مکالمه گرایی و نشانه شناسی واکاویم. در این مقاله، از تأثیر منابع فرهنگ خودی مانند قرآن کریم در گسترش امید، و ابوالعلاء المعرّی در تبیین اهمیت خرد، بر عبد الصّبور و نیز تأثیر فرهنگ بیگانه مانند تی. اس. الیوت در رواج اندیشه واقع گرایی او سخن گفته ایم و در ادامه، نگاه جامعه شناختی وی را در بیان و اصلاح مسائل و مشکلات اجتماعی، بررسی و تجزیه و تحلیل کرده ایم.
A Sociopragmatic Analysis of Compliment Responses in Persian(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper reports on the findings of a study designed to investigate the cultural and social complexities governing the compliment responses among the Persian native speakers. 200 Persian respondents took a 24-item Discourse Completion Task (DCT) while 15 native field workers were also set responsible for collecting the examples of complimenting exchanges they either observed or participated in. The results suggested a significant effect for the treated intervening social variables of age, gender, educational background, social distance, and relative power as well as compliment topics in determining the type of compliment response. The responses were further suggestive of the contextual effects of the three systems of hierarchical, solidarity and deferential as well as a newly coined system as kinship system.
نقش نشانه های نوایی در ابهام زدایی از عبارات مبهم فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش نشانه های نوایی در ابهام زدایی از عبارات مبهم فارسی در دو آزمایش تولیدی و شنیداری جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. دو نوع عبارت مبهم برای این منظور انتخاب شدند. نوع اول، زنجیره های آوایی سه هجایی بودند که بسته به محل حضور مرز واژگانی، به دو صورت یک واژه ای و دو واژه ای خوانده می شدند. نوع دوم گروه های اسمی دارای ابهام ساختاری شامل توالی یک اسم و دو صفت بودند که بسته به محل حضور مرز گروه نحوی میانی، به دو صورت خوانده می شدند. در آزمایش تولیدی تغییرات فرکانس پایه، دیرش و وقفه زمانی محدوده های زمانی مبهم در سطح عبارات هدف اندازه گیری شد. نتایج نشان داد الگوی تولیدی خوانش ها در سطح هر دو نوع عبارت از نظر هر سه نشانه نوایی فرکانس پایه، دیرش و وقفه به طور معنی داری با یکدیگر متفاوت است. در آزمایش شنیداری نقش نشانه های نوایی در تشخیص خوانش ها از یکدیگر به طور جداگانه از طریق بازسازی گفتار بررسی شد. نتایج نشان داد نقش تغییرات فرکانس پایه در ابهام زدایی، در سطح درک گفتار به طور معنی داری از نشانه های دیرشی بیشتر است.
تأملی بر معنی مصرع قضا گفت گیر و قدرگفت ده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Investigating the Use of Paratactic and Hypotactic Conjunctions among Iranian Pre-university Students(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics Vol. ۵, No. ۱۱, fall ۲۰۱۲
158 - 170
حوزههای تخصصی:
In an attempt to dispel the persisting fallacy that an individual’s grammar knowledge is indicative of the way they put this knowledge into practice, this study seeks to highlight the inconsistency which resides between one’s competence and performance in the domain of conjunctions. It aims to shed light on the discrepancy which lies between the knowledge and production of conjunctions. The research context was an Iranian high school in Tabriz and the participants included 40 pre-university students whose knowledge of conjunctions was checked once by analyzing the results of a grammar test of conjunctions and once more through the administration of a sentence-combining test of conjunctions. Eventually, the obtained results were juxtaposed for consistency comparison, the ultimate outcome of which suggest that an individual’s demonstrable knowledge of conjunctions in a grammar test cannot be necessarily generalized to the proportional use of them; hence, a set of correct responses given to the questions of a grammar test of conjunctions is not necessarily a valid indicator of their actual use or production. Overall, it is concluded that the participants tend to choose paratactic extending conjunctions over hypotactic ones and hypotactic enhancing conjunctions over paratactic ones despite their adequate knowledge of both.
Explicit vs. Contrastive-based Instruction of Formulaic Expressions in Developing EFL Learners’ Reading Ability(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
As an integrative component of textual structure, formulaic expressions (FEs) play a key role in communicating the message and comprehending the text. Furthermore, interlingually contrastive features of FEs add to their both significance and complexity of their instruction. Given these facts, this study was an attempt to explore a sound mechanism on how to teach FEs; whether an explicit or CA-based approach to FEs instruction could entail various achievements among EFL learners’ reading ability. To this end, three groups of Iranian EFL learners, identified as homogeneous based on Nelson Proficiency Test, were classified into one control and two experimental (i.e. explicit and CA-based instruction) ones. They were exposed to conventional, explicit and CA-based instructions of a set of selected FEs developed into and presented in the form of an instructional handout. Their Knowledge of reading was also tested based on a researcher-made diagnostic test prior to the experiment. Both quantitative and qualitative paradigms were employed to measure both the achievements and the extent of contrast between Persian and English languages in terms of FEs. The former analysis revealed significance difference among the groups in terms of instruction type effectiveness; both explicit and CA-based instruction groups outperformed the control group; on the contrary, no statistically significant difference was revealed between the experimental groups. Additionally, the latter paradigm revealed differences and mismatches between Persian and English FEs in terms of semantic, syntactic and pragmatic parameters. The findings could be insightful for EFL instructors, learners, textbook writers, and syllabus designers to take into account issues like these in their pedagogical programs.
نگاهی به ماهیت مقوله نمود فعل در زبان روسی و فارسی از دریچه کاربرد نمود ناکامل افعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقوله دستوری «وید» در زبان روسی و «نمود فعل» در زبان فارسی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و با توجه به نوعِ ساختار و بافت زبانی هریک از این زبان ها، ابزارهای بیان این مفاهیم نیز در آن ها متفاوت است. مقوله «نمود» در تمام زبان های دنیا وجود دارد و تمام مفاهیم و معانی نمودی از ذهن انسان سرچشمه می گیرند. ذهن بشری برای اینکه این مفاهیم را در قالب زبان و کلام متجلی کند، با توجه به ویژگی های ذهنی و زبانی خویش، از ابزارها و نشانه های زبانی مختلفی کمک می گیرد. به همین دلیل است که زبان شناسان معتقدند که مفاهیم نمودی به صورت کلی در تمام زبان های دنیا وجود دارد و تنها وجه تمایز آن ها در نوع ابزارهای بیان آن ها (دستوری و غیردستوری بودن آنها) و تفاوت در مفاهیم و معانی جزئی آن ها است. نتایج تحقیقات و پژوهش های مقایسه ای در زمینه نمود فعل روسی و فارسی نشان می دهد که ماهیت تفاوت میان آن ها معمولاً در روش بیان آن ها است. در این پژوهش به بررسی ماهیت مقوله نمود فعل در زبان روسی و فارسی از دریچه کاربرد نمود ناکامل افعال می پردازیم.
بررسی ساخت بند زبان فارسی بر اساس دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات کــهن: باورهای عامیانه نجومی در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش تدریـس: نامه خاموش!
حوزههای تخصصی:
بررسی فرهنگ، اندیشه و زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تامل در مرگ و نظام هستی در شعر گورستان دریایی پل والری و رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه درباره مرگ، ساختار هستی و راز آفرینش از مهم ترین موضوعات فلسفی هستند که گاه به قلمرو شعر و ادبیات نیز راه یافته اند. پل والری، شاعر فرانسوی قرن بیستم و حکیم عمر خیام نیشابوری، شاعر نام آور ایران در قرن پنجم هجری، باوجود تفاوت در دوره های تاریخی شان، دیدگاه های فلسفی و رویکرد همانندی به مسئله مرگ و نظام هستی دارند.
والری در شعر «گورستان دریایی» چشم اندازی دریایی را که نمادی از بیکرانگی روح انسانی است، توصیف می کند. شاعر هر چند شوکت جهان هستی و آفریننده آن را می ستاید اما از فنای روح انسانی، آزرده و پریشان است.
خیام نیز در «رباعیات» خود، با اتخاذ موضع لاادری گری در باره فلسفه هستی و مرگ، پرسش گری در راز کاینات را بیهوده می پندارد.
در این مقاله، ضمن بررسی جهان اسطوره ای والری و خیام، با بهره گیری از روش تحلیلی- مقایسه ای نشان خواهیم داد که آیا نگاه این دو شاعر نسبت به مفاهیم مرگ و نظام هستی حاصل هراس آن ها از مرگ است یا از دغدغه ای هستی شناختی سرچشمه می گیرد. همچنین، با رویکردی پدیدارشناختی دیدگاه های فلسفی آنان را نسبت به رازهای جهان آفرینش بررسی خواهیم کرد.
گویش کمزاری جزیره لارک: آزمون ملاک های رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور آزمودن ملاک های رده شناسی آوایی، واجی، صرفی، نحوی و معنایی بر داد ه های گردآوری شده از گویش کمزاری جزیره لارک، واقع در جنوب غربی خلیج فارس نگارش یافته است. پژوهش حاضر از آن رو اهمیت دارد که تا کنون هیچ گونه توصیف زبان شناختی از گویش کمزاری جزیره لارک ارائه نشده و این امر در شرایطی روی داده است که گویش کمزاری یک گویش ایرانی در خطر است که در مرز شبه جزیره عربی، یعنی در محلی که به لحاظ جمعیتی تحت سیطره زبان عربی قرار دارد، به آن تکلم می گردد. داده های مقاله حاضر، در یک پژوهش میدانی که در پاییز سال 1387 در جزیره لارک صورت گرفت، توسط نگارنده جمع آوری شده است. برای گردآوری داده های گویشی 33 مصاحبه با دوازده گویشور صورت گرفت. مصاحبه ها بر اساس چهار نوع پرسش نامه مختلف که بر مبنای اولویت های ساختاری و واژگانی متفاوتی سامان یافته اند انجام شد. از جمله ویژگی های آوا ـ واج شناختی مهم این گویش، به وجود آواهای لثوی سایشی کناری، برگشتی روان، کامی روان و کامی خیشومی می توان اشاره کرد. الگوی هجایی در کمزاری و فارسی نو همانند است. توالی مضاف ـ مضافٌ الیه و موصوف ـ صفت و استفاده از پیش اضافه ها، وجود پسوند نشان گذار و اشاره در کمزاری، از شواهد به دست آمده در این پژوهش است. فعل بی زمان در کمزاری به کار نمی رود و در این گویش مطابقه بین عدد و معدود برقرار است. در کمزاری تمایز جنس دستوری دیده نمی شود. نمایه اعداد از دو تا ده بین کمزاری و دیگر گویش های ایرانی تفاوت نشان نمی دهد، بااین حال صورت به کاررفته برای عدد یک در این گویش با دیگر گویش های ایرانی تفاوت دارد. بررسی ساخت های خویشاوندی بیشترین شباهت را بین کمزاری وگویش های لری نشان می دهد.