فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۰۱ تا ۵٬۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
فعل آینده در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل آینده در زبان های ایرانی از دوره باستان تاکنون با تحولاتی همراه بوده است. در فارسی باستان ساخت خاصی به نام آینده وجود نداشت و غالباً از وجه التزامی برای اشاره به آینده استفاده می شد. در اوستایی، علاوه بر وجه التزامی، فعل مستقل آینده نیز وجود داشت که از این ساخت تنها وجه اخباری و صفت فاعلی موجود است.
در گروه غربی زبان های ایرانی میانه، خلأ کاربرد فعل آینده با وجه مضارع التزامی و مضارع اخباری جبران می شده است. در گروه شرقی زبان های ایرانی (سغدی و خوارزمی)، فعل آینده با افزودن پسوند زمان ساز به آخر فعل واژگانی ساخته می شد.
در فارسی دری، و به تبعِ آن در فارسی نوشتاری امروز، فعل آینده از ترکیب شکل تصریفی فعل معینِ «خواستن» و فعل واژگانی (در شکل مصدر کامل یا کوتاه) بنا می شود. اما در فارسی گفتاری معمولاً این شیوه کاربردی ندارد و عملاً مضارع اخباری جانشین آن گردیده است. در بیشتر گویش های ایرانی ویژگی فعل ِآینده مشابه فارسی گفتاری است.
در این مقاله ضمن بررسی سیر تحول تاریخی فعل آینده از گذشته تا به امروز، چگونگی ساخت آن در برخی از گویش های ایرانی مطالعه شده است
بررسی تطبیقی و نقد آراء دستورنویسان درباره عناصر ساختمانی گروه اسمی در زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش کوشش شده است دیدگاههای دستورنویسان برجسته ی معاصر درباره ی عناصر ساختمانی گروه اسمی با هم مقایسه و وجوه اختلاف و اشتراک آنها مشخص شود. بعد از آن دیدگاههای مختلف با اصول علمی مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. در این تحقیق،ضرورت توجه به هسته ی مصدری و وابسته های اختصاصی آن، نقش نماها و هسته ی همسان در ساخت گروه اسمی اثبات گردیده و وابسته ی گروه ساز بودن تکواژهای دستوری و نقش مکرر ناپذیرفتنی دانسته شده است. همچنین نظریه ی وجود گروه اسمی چند هسته ای و گروه اسمی آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در این تحلیل موارد زیر مشخص گردیده است: بدل نه هسته ی همسان است و نه نقش مکرر بلکه مسندواره ای است که با هسته ی خود گروه اسمی وابستگی تشکیل می دهد؛ تاکید نه هسته ی همسان است و نه وابسته ی گروه ساز؛ تفسیر هسته ی همسان نیست اما درباره ی نقش مکرر یا وابسته بودن آن تحقیق بیشتری لازم است.
سنگ نبشتة اورارتویی منقوش به چلیپا در ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنگ های بسیار مزین به چلیپا در ارمنستان و ترکیه به دست آمده است که بر روی کتیبه میخی و به ویژه کتیبه اورارتویی نقر می شدند که تعدادی از آنها تا کنون شناسایی و مورد پژوهش قرار گرفته اند. تا کنون نمونه ای مشابه در ایران شناسایی نشده بود. به تازگی کتیبه ای میخی که به دلیل نقش کردن صلیب بر آن آسیب فراوان دیده در ماکو به دست آمده و نگارندگان بررسی و پژوهش بر آن را انجام داده اند. سمت راست تخته سنگ انتهای کتیبه میخی باستانی است ولی از سمت چپ شکسته شده است و بدین ترتیب کتیبه میخی نیمه یا قسمت های نایافته ای دارد. رویه آن که صلیبی در زمانی نامشخص بر آن نقش شده کتیبه ای آشوری بوده و فقط چند نشانه از آن کتیبه باقی مانده است. در پشت تخته سنگ فقط یک نشانه به طور واضح دیده می شود. رسم الخط نشانه های میخی نشان می دهد که این کتیبه در زمانی میان حدود 800 تا 700 ق.م توسط اورارتوها نوشته شده است. در این نوشته ابتدا این سنگ نوشته معرفی و سپس رسم الخط آن بررسی و در ادامه با نمونه های مشابه مقایسه می شود.
چالش عناصر هویت ساز سرزمین مادری و میزبان در فضاهای بیناگفتمانی مهاجرت در رمان های ادبیات مهاجرت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می کوشد با مطالعه رمان های ادبیات مهاجرت فارسی، چالش عناصر هویت ساز دو سرزمین مبدأ و میزبان را در فضاهای بیناگفتمانی مهاجرت، در سرزمین میزبان، تحلیل و بررسی کند. هدف از این بررسی، پاسخ به این پرسش اصلی است که: جابه جایی سوژه انسانی از سپهر نشانه ای سرزمین مادری به سپهر نشانه ای سرزمین میزبان، عناصر هویت ساز سرزمین مادری را دچار چه چالش هایی می کند؟ مقاله برای رسیدن به پاسخ این پرسش، از مبانی نظری مطالعات فرهنگی و به ویژه نظریه سپهر نشانه ای یوری لوتمان سود می جوید. فرض مقاله بر این است که عناصر هویت ساز با خروج از سپهر نشانه ای خود، بخش مهمی از قدرت و تأثیرگذاریشان را از دست می دهند. این نشانه های هویت ساز در سرزمین میزبان به سبب ازدست دادن قدرت های حامیِ خود و تفاوت و تعارض با نشانه های هویت ساز میزبان، ممکن است به حاشیه فرستاده شوند یا دچار تغییرات ارزشی شوند و درنتیجه، سوژه انسانی را دچار چالش های فراوان هویتی کنند؛ چالش هایی که از هویت آستانه ای تا بحران هویت و بی هویتی متغیر است.
بررسی صوت شناختی واکه های [æ, o, i]در لهجه کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله مطالعه کاهش واکه ای در لهجه کرمانی و مقایسه آن با لهجه فارسی معیار است. کاهش واکه ای فرایندی است که در هجای بدون تکیه صورت می گیرد و طی آن واکه های بدون تکیه تغییر یافته و به سوی واکه های دیگر گرایش می یابند. به منظور بررسی کاهش واکه ای در لهجه کرمانی، تعداد 6 نفر گویشور مرد بومی زبان فارسی با میانگین سنی 23 و انحراف معیار08/3 در این تحقیق شرکت کردند که سه نفر از آنها گویشور بومی لهجه کرمانی و سه نفر دیگر گویشور بومی لهجه فارسی معیار بودند. داده های این تحقیق شامل 12 کلمه می باشد که در لهجه کرمانی و فارسی معیار، در جملات سئوالی و خبری و در جایگاه تأکید و بدون تأکید قرار داده شدند. این کلمات با استفاده از میکروفونShureو نرم افزارPraat (بورسما، 2001) در اتاق آکوستیک گروه زبان شناسی دانشگاه صنعتی شریف توسط گویشوران خوانده و ضبط شدند. آن گاه مقدار دیرش، انرژی، فرکانس سازه های اول، دوم و سوم، فرکانس پایه و مرکز ثقل طیفی واکه های موردنظر اندازه گیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که دیرش، انرژی و فرکانس پایة این واکه ها در لهجه کرمانی کمتر از دیرش، انرژی و فرکانس پایه آنها در فارسی معیار است. هم چنین نتایج بررسی فرکانس سازه های اول و دوم واکه های موردنظر تأییدی است بر این ادعا که واکه های [æ, o, i] در لهجه کرمانی گرایش به سوی مرکز دارند بنابراین این نوع کاهش واکه ای در لهجه کرمانی کاهش مرکزگرا نامیده شده است.
بررسی شبکة معنایی پسوند مکان ساز «-گاه» با رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پسوندهای مکان ساز پر بسامد در زبان فارسی پسوند «-گاه» است که با الحاق به اسم های مختلف، نوعی ساختار معنایی شعاعی را شکل می دهد. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر داده هایی از زبان فارسی معاصر و در چارچوب معنی شناسی شناختی، معنای سرنمونی، شبکة معنایی و ساختار این پسوند در قالب یک مقولة شعاعی تعیین گردد و مشخص شود که این مقولة زبانی دارای چه ساختار معنایی است و چه جنبه یا جنبه هایی از واقعیت را در ارتباط با مکان رمز گذاری می نماید. نتایج نشان می دهد که با وجودِ داشتن معنای سرنمونی «محل انجام عمل»، این پسوند در بافت های زبانی مختلف و در ترکیب با اسم های گوناگون، تحت تأثیر قالب بخش اسمی خود، باعث برجسته سازی بخش هایی از مفهوم طرح شده در واژة پایه می گردد. در این میان، نقش استعاره و مجاز و هم چنین عناصر کاربرد شناختی و فرهنگی در ایجاد جنبة معنایی خاصی به کمک این پسوند و هم چنین انتخاب و ترجیح این پسوند بر سایر پسوندهای مکان ساز زبان فارسی حائز اهمیت می باشد.
نگاهی به نقش جنسیت نویسنده در ارائه ی جزئیات در داستان بر اساس دستور نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضرتلاشی برای تعیین بسامد و نقش جزئیات، با رویکردی مقابله ای بین نویسندگان زن و مرد، در چارچوبʼ دستور نقشگرای نظام مندʻ است. دو داستانʼ تیله-شکسته ʻنوشته سیمین دانشور (1380) و داستانʼ همانطورکه بودʻ نوشته جعفرمدرس صادقی( 1385) داده های پژوهش حاضر هستند که بر اساس مفاهیم مطرح در ʼ فرانقش اندیشگانیʻ و نظام گذرایی بررسی شده اند. از آنجا که ارائه اطلاعات جزیی در دستور نقشگرا در قالب افزوده های حاشیه ای در متن بازنمایی می شود، ابتدا افزوده های حاشیه ای موجود در هر دو داستان استخراج و با توجه به اصول دستور نقشگرا و بافت زبانی طبقه بندی شده است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که دانشور نسبت به مدرس صادقی از افزوده های کمتری استفاده کرده است ولی تنوع افزوده های به کار رفته در آثار او، بیشتر است. در هر دو داستان تعداد افزوده های مربوط بهʼ مکانʻبیشترین میزان را به خود اختصاص داده است. در اثر نویسنده ی مرد هیچ افزوده ای مربوط بهʼ منبع و ظاهرʻ به چشم نمی خورد؛ در حالی که نویسنده ی زن، این افزوده ها را به کار گرفته است. دانشور تمام آن ها را به صورت نقل قول بیان می کند؛ بدین صورت که وی در روایت داستان از دهان شخصیت اول، در هر موقعیتی به خوبی حرف های دیگران را به خاطر می-آورد. به نظر می رسد بررسی متون ادبی از این منظر زوایای جدیدی از این آثار را در ادبیات داستانی، نقد ادبی و سبک شناسی آشکار می کند. معرفی این مقوله و کاربست آن در سبک شناسی داستان از دیگر اهداف جستار حاضر است.
کاربرد صافی فرهنگی در ترجمه اصطلاحات: موردپژوهی ترجمه انگلیسی بچه های قالیبافخانه مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی انتقادی نحوه کاربرد صافی فرهنگی در ترجمه انگلیسی کریس لیر و سهیلا سحابی (۲۰۰۰) از کتاب بچه های قالیبافخانه هوشنگ مرادی کرمانی (۱۳۵۹/۱۳۹۰) و بطور مشخص، داستان «رضو، اسدو، خجیجه» است. این مقاله بطور خاص ترجمه «اصطلاحات» را به عنوان یکی از عناصر زبانی فرهنگ- وابسته مدّ نظر خواهد داشت. بدین منظور، الگوی «تحلیل انتقادی ترجمه» (خان جان، ۱۳۹۱، ۱۳۹۲) که در اساس بر بینان نظریِ زبان شناسی سازگانی- نقش گرا (هلیدی، ۱۹۹۴، ۲۰۰۴) استوار می باشد به عنوان چارچوب تحلیلیِ تحقیق انتخاب گردیده است. الگوی مذکور بطور توأمان تحلیل عوامل درونزا (درون متنی) و برونزا (یعنی مؤلفه های اجتماعی و فرامتنی) را مورد توجه قرار می دهد و در این مسیر، هم به محصول ترجمه نظر دارد و هم به فرآیند ترجمه. پژوهش حاضر بر آن است تا نشان دهد که نحوه کاربرد صافی فرهنگی از سوی مترجمان اثر به چه میزان با ویژگی های بافتی در نظام مقصد تناسب داشته است. یافته های تحقیق مبین آن است که اتخاذ راهکارهای «معادل سازی توصیفی» (ایجاد معادل های یک سویه) و «معادل-یابی فرهنگی» (یافتن معادل های طبیعی یا دوسویه) که به ترتیب بیشترین بسامد وقوع را داشته اند، عموماً نیل به تعادل نقشیِ نسبی را در پی داشته است.
The Prestigious World University on its Homepage: The Promotional Academic Genre of Overview(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In response to the competitive demands for establishing their international academic and financial credentials, the universities globally distribute some online introductory information about themselves. To this end, the university homepages have increasingly turned into the rhetorical space for the development of promotional academic texts in recent years. In this study, we examined university overview genre that provides the visitors with brief presentation of the simple facts while endorsing a specific perspective of the university and strengthening its position in the academic community. The corpus comprised 70 overviews extracted from the academic websites of the first top 500 universities. We analyzed and coded the texts to specify their overall rhetorical framework, functional moves and constituting steps, and optimal order of moves. The findings indicated that overview genre incorporates six obligatory moves including 'source of reputation', 'historical origin', 'current status of development', 'commitments, goals and orientations', 'global state', and 'services and supports'. Also, the results demonstrated that the academic genre did not follow a single, invariant pattern of sequenced moves in a clearly linear order. The findings further suggest that the nature of overview genre could be characterized by its twofold informative and persuasive functions. Finally, implications of the findings of the study are presented
بررسی انسجام در گفتمان روایتی کودکان طبیعی تک زبانه فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، در چارچوب نظریه انسجام هلیدی و حسن (1976) میزان تسلط کودکان تک زبانه فارسی زبان بر حروف ربط و ارجاع ضمیری به عنوان دو نوع از ابزارهای انسجامی مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، 80 کودک در چهار رده سنی 3، 5، 7 و 9 سال از 2 مهدکودک و 4 مدرسه ابتدایی در تهران انتخاب شدند و با یک گروه 20 نفره از آزمودنی های بزرگسال به عنوان گروه کنترل مورد مقایسه قرار گرفتند. به منظور بررسی عملکرد این کودکان در استفاده از این ابزارهای انسجامی، دو آزمون تولید داستان با استفاده از دو کتاب مصّور کودک اجرا گردید. با در نظرگرفتن رشد انسجام دستوری، داستان های آن ها برحسب کاربرد این دو ابزار انسجامی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که کودکان 3 ساله از راهبرد اسمی استفاده کردند و برای ایجاد انسجام در داستان از حروف ربط زمانی استفاده کردند. کودکان 5 ساله از تعداد بیشتری حروف ربط زمانی استفاده کردند. داستان های روایت شده توسط آن ها با استفاده از راهبرد فاعل موضوعی از سازماندهی برخوردار بود. از 7 سالگی به بعد داستان های روایت شده آزمودنی ها پیچیده تر شدند و تنوع حروف ربط به طور معناداری افزایش یافت. کودکان از نشانگرهای زبانی مختلفی (راهبرد پیش مرجعی کامل) برای سازماندهی داستان به صورت یک واحد زبانی کل استفاده کردند. آن ها از ضمایر برای حفظ ارجاع استفاده کردند و همزمان با آن نیز تلاش کردند از ارجاعات واضح و بدون ابهام برای اشاره به شخصیت های داستان استفاده کنند و برای این کار از صورت های اسمی جهت تعویض ارجاع استفاده کردند.
روایی و پایایی پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن برای براورد هوش هیجانی درانگلیسی آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق نتیجه اجرای پرسشنامه هوش هیجانی « بار-آن » بر زبان آموزان را گزارش می کند. این پرسشنامه 15 سازه و نود گویه دارد.پرسشنامه به 600 دانشجوی رشته زبان انگلیسی داده شد. بعضی از دانشجویان پرسشنامه ها را برنگرداندند و بعضی هم پرسشنامه مخدوش تحویل دادند. جمعاً 509 پرسشنامه گردآوری شد. آزمون نرمال بودن داده ها نشان داد که54 نفر از پاسخ دهندگان با نمونه حاضر سنخیت ندارند. بنابر این، تجزیه و تحلیل داده های مربوط به 455 نفر انجام شد. برای برآورد روایی از روش« تحلیل عامل تأییدی» و برای تخمین پایایی (اعتبار) از آلفای کرونباخ استفاده شده است. یکی از شاخص های برازش یعنی « مجذور خی نسبی» 96/1 است و شاخص نابرازش آن یعنی« ریشه مجذور میانگین خطای برآورد» برابر با 04/ . و با 90 درصد اطمینان در همین حد خواهد بود. بنابر این، این پرسشنامه با نمونه تحقیق حاضر تطبیق می کند؛ یعنی پرسشنامه مورد بحث از روایی سازه برخوردار است. ضمناً آلفای کرونباخ آن 942/. است. بنا بر این، می توان پایایی آن را تأیید نمود.
A Mixed-methods, Cross-sectional Study of Assessment Literacy of Iranian University Instructors: Implications for Teachers' Professional Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Professionalism requires that language teachers be assessment literate so as to assess students’ performance more effectively. However, assessment literacy (AL) has remained a relatively unexplored area. Given the centrality of AL in educational settings, in the present study, we identified the factors constituting AL among university instructors and examined the ways English Language Instructors (ELIs) and Content Instructors (CIs) differed on AL. A researcher-made, 50-item questionnaire was constructed and administered to both groups: ELIs (N = 155) and CIs (N = 155). A follow-up interview was conducted to validate the findings. IBM SPSS (version 21) was used to analyse the data quantitatively. Results of exploratory factor analysis showed that AL included three factors: theoretical dimension of testing, test construction and analysis, and statistical knowledge. Further, results revealed statistically significant differences between ELIs and CIs in AL. Qualitative results showed that the differences were primarily related to the amount of training in assessment, methods of evaluation, purpose of assessment, and familiarity with psychometric properties of tests. Building on these findings, we discuss implications for teachers’ professional development.
بررسی معنایی، نحوی و کاربردشناختی سببی های مرکب در ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق توصیفی- تحلیلی بعد از گردآوری داده ها از زبان گفتاری آنها را واج نگاری و مورد تحلیل معنایی،نحوی و کاربرد شناختی قرارداد تا مشخّص شود که آیا طبقه بندی ون ولین و مشخّصه های مورد نظر وی در ترکی آذری وجود دارد یا نه.مهم ترین نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که سببی های گروه دوم وامری مورد نظر ون ولین در زبان ترکی آذری وجود دارند.همچنین ارتباط خاصی بین مشخّصه های نحوی،معنایی و کاربرد شناختی سببی های فاعلی-فاعلی و فاعلی–مفعولی و سلسله مراتب معنای درون بندی وجود دارد.مقایسه سببی های مُرکّب شباهت ها و تفاوت هایی را نشان می دهند:همه گروه ها مورد بررسی دارای معنای سببی،تأکید محدود و برتری موضوع نحوی در همه آن ها کنش گر است.سببی فاعلی– فاعلی و فاعلی–مفعولی با واسطه رابطه ضعیف سببی را بیان می کنند،حال آنکه سببی های فاعلی–مفعولی بی واسطه مفهوم سببی قوی را نشان می دهند.
هدف از این پژوهش بررسی شباهت ها و تفاوت های معنایی،نحوی وکاربرد شناختی سببی های مرکب فاعلی– فاعلی و فاعلی– مفعولی از دیدگاه دستور نقش و ارجاع ون ولین (2008) است تا با بررسی معنایی،نحوی و کاربردشناسی سببی های مُرکّب به تعیین و تبیین شباهت ها و تفاوت های سببی های مُرکّب بر اساس طبقه بندی ون ولین از سببی ها مرکب پر داخته شود
بررسی و نقد کتاب راه بردهای یادگیری Les stratégies d’apprentissage(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب راه بردهای یادگیری، اثر پل سیر (Pau Cyr, 1998)، یکی از شناخته شده ترین نوشته های فرانسوی زبان دربارة راه بردهای یادگیری در حوزة آموزش زبان دوم است، که این مقاله به نقد و بررسی آن می پردازد. نوشتة حاضر شامل سه بخش است: نقد کتاب شناسی اثر مذکور، معرفی چهارچوب نظری نقد، و نقد محتوای اثر. در این مقاله ابتدا کیفیت کتاب شناسی اثر را ارزیابی کردیم؛ در ادامه موضع گیری نظری خود را در بررسی دیدگاه های مطرح در اثر تبیین کردیم؛ سپس تلاش کردیم محتوای اثر را به ترتیب ارائة مطالب بررسی کنیم. به نظر می رسد مؤلف می خواهد جریان پژوهشی ای را معرفی کند که در اواسط دهة 1970 میلادی در حوزة آموزش زبان دوم پیرامون مفهوم «راه برد یادگیری زبان آموز خوب» شکل گرفت. نشان دادیم که مؤلف تلاش می کند بدون اتکا به نظریه های شناخته شده، پدیدة راه بردهای یادگیری و آموزش آن ها را تبیین کند. همین رویکرد سبب شده است که مطالب ارائه شده متناقض و ناقص باشند. مؤلف به ندرت و به شکلی نارسا، از یافته های حوزه های پژوهشی تأثیرگذار روان شناسی شناختی و فراگیری زبان کم تر بهره می گیرد. طرح مسئله های متعدد اغلب پاسخ قانع کننده ای در پی ندارد. دلیل این امر هم عمدتاً نقص ابزار مطالعة تجربی و نظریه محور نبودن اغلب پژوهش های مورد استناد است. به طور کلی محدود شدن اثر به بررسی و معرفی یک جریان پژوهشی و نپرداختن به بررسی های انجام شده در حوزه های دیگر زمینة درگیر کردن ذهن مخاطب را بسیار محدود می کند.
ادب و بی ادبی در رمان های نوجوانان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد با استفاده از نظریه های کاربردشناسی زبان نظری ادب براون و لوینسون (1987) و نظری بی ادبی کالپپر (1996) در ادبیات داستانی، به بررسی راهبردهای ادب و بی ادبی در ده رمان برگزید نوجوانان فارسی زبان بپردازد. جامع آماری پژوهش، رمان های نوجوانان فارسی زبان منتشرشده در فاصل سال های 1391-1381 است. نمونه آثار بررسی شده بر پای معیارهای تألیفی بودن، گفت وگومحوربودن و موردتأییدبودن ازسوی صاحب نظران در جشنواره ها، نقد و بررسی ها، جوایز دریافتی و ... انتخاب شده است. این پژوهش به دو پرسش اساسی پاسخ می دهد: 1. استفاد شخصیت های نوجوان از راهبردهای ادب و بی ادبی در میان گروه همسالان و در برخورد با دیگر شخصیت ها چه تفاوتی دارند؟ 2. به طورکلی، شخصیت های رمان نوجوانان، بیشتر از راهبردهای ادب استفاده می کنند یا از راهبردهای بی ادبی؟ نتایج به دست آمده از این پژوهش، براساس آزمون آماری خی دو، حاکی از آن است که شخصیت های نوجوان در این رمان ها در میان گروه همسالان از راهبردهای بی ادبی بیشتر استفاده می کنند و در برخورد با دیگر شخصیت ها بیشتر از راهبردهای ادب استفاده می کنند. افزون براین، در رمان های نوجوانان فارسی زبان شخصیت ها با اختلاف معنی داری، بیشتر از راهبردهای ادب استفاده می کنند.
بررسی فرایند رشد درک استعاره ی بدن مند درکودکان2 تا5 ساله ی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام مفهومی ما که بر اساس آن فکر و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً مبتنی بر استعاره دارد. کودک نیز از آغاز زبان آموزی با این تعامل شناختی روبه رو است. بر همین اساس بر پایة دانش اندک خود از محیط و واژگان، از نظام استعاری بزرگ سالان نیز بهره می برد. کودک امروز دارای دانش شناختی متفاوتی از کودک زمان پیاژه و حتی پس از آن است. وسایل ارتباط جمعی، اسباب بازی های مدرن مانند ایکس باکس و تبلت، کتاب های مصوّر و انواع پازل ها همگی دنیای شناختی کودک را متحول ساخته است. به همین منظور، بازبینی زمان درک استعاری کودک، موضوع قابل توجهی است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. در این پژوهش میدانی، 60 کودک دختر و پسر 2 - 5 ساله در شرایط آزمونی قرار گرفتند. برای انجام پژوهش حاضر، آزمون خودساخته ای بر مبنای گردآوری عبارات استعاری کودک فارسی زبان و پژوهش میدانی بیالکا- پیکال (2003) صورت گرفت. یافته های پژوهش، حاوی زمان درک عبارات استعاری بدن مند و علاوه بر آن، میزان درک کودک با توجه به متغیر سن می باشد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج بررسی بیالکا- پیکال (2003) همسو بوده است؛ با این تفاوت که پژوهش بیالکا- پیکال کودکان را از سه سال و سه ماهگی مورد بررسی قرار داده و پژوهش حاضر، کودکان فارسی زبان را از سن دوسالگی دارای درک عبارات استعاری بدن مند می داند. در این بررسی مشخص گردید که میزان درک با توجه به متغیر سن و علایق شناختی کودک رو به افزایش است.
سازگاری واژگان قرضی: رویکردی درکی-واجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی فرایند سازگاری واژگان قرضی انگلیسی در زبان فارسی در قالب رویکرد درکی-واجی سیلورمن (1992) می پردازد. در این پژوهش در پی پاسخ به این دو سوال هستیم که آیا درج واکه به عنوان یک راهکار اصلاحی در سازگاری واژه قرضی نوعی توهم درکی است یا اساس واجی دارد و فرایند سازگاری واژه های قرضی انگلیسی در فارسی را در قالب کدام یک از رویکردهای مطرح در این حوزه می توان مورد بررسی قرار داد. در پاسخ به پرسش اول دو آزمایش با حضور 12 شرکت کننده که با زبان انگلیسی آشنایی کمی داشتند ترتیب داده شد که نتایج حاکی از آن بود که پدیده درج واکه در خوشه های همخوانی وام واژه های انگلیسی در فارسی نوعی توهم درکی است و در سطح درک کلام اتفاق می افتد. در خصوص پاسخ پرسش دوم نیز نتایج نشان می دهد فرایند سازگاری واژگان قرضی بهتر است با نگاهی درکی-واجی مورد بررسی قرار گیرد، که در این میان مدل دو سطحی سیلورمن (1992) به عنوان یک مدل درکی-واجی می تواند گزینه مناسبی باشد.