فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۰۱ تا ۵٬۰۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۵۸ مورد.
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۰, No.۲۱, Fall & Winter ۲۰۱۷
49 - 71
حوزههای تخصصی:
This study explored the relationship between EFL learners’ vocabulary size, lexical coverage of the text and reading comprehension texts (narrative & argumentative genres). To this end, 120 male and female out of 180 students studying at Talesh Azad University were selected based on their performance on the Nelson Proficiency Test. A Nelson reading proficiency test was also administered in order to check the homogeneity of the learners in their reading proficiency. After that, the researcher administered reading comprehension tests with narrative and argumentative genres in order to find the lexical coverage and vocabulary size for such reading tests. Learners' Vocabulary size was measured by the Levels Test, while their lexical coverage was measured by the newest version of Vocabulary Profile. In order to probe any significant relationship between the variables of the study, Pearson Correlationwas run. Results of the study showed that there was a strong relationship among vocabulary size, text coverage, and reading comprehension test at different genres.
تحلیل زبانی- اجتماعی گفتمان معلم و دانش آموز برپایه دو مفهوم قدرت و هم بستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم قدرت و هم بستگی دو مؤلفة مهم در زبان شناسی اجتماعی اند. قدرت و هم بستگی نشان دهنده روابط اجتماعی اند و این روابط در استفاده یک جانبه یا دوجانبه از اصطلاحات خطاب و کنش گفتارها نهفته است. گفتمان های گوناگون را می توان با این دو مفهوم تحلیل کرد. تاکنون گفتمان معلم و دانش آموز در قالب این دو مفهوم بررسی نشده است، از این رو، پژوهش حاضر این نوع گفتمان را با در نظر گرفتن اصطلاحات خطاب و کنش گفتار امر به عنوان نشانگرهای قدرت در کنار متغیرهای غیرزبانی جنسیت، واحد درسی و سن، بررسی کرده است. شصت معلم با پنج واحد درسی متفاوت، در دو مقطع انتخاب شدند. در تحلیل داده ها، روش تلفیقی (کمّی و کیفی) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که می توان نشانگرهای قدرت و هم بستگی را به صورت پیوستاری در نظر گرفت و نیز شاهد انعکاس این دو مفهوم در اصطلاحات خطاب دیگری غیر از ضمایر بود.
اعتبارسنجی شناخت دانشجویان مترجمی وارتباط آن با توانایی ترجمه از زبان انگلیسی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، تلاش اولیه ای برای بررسی شناخت دانشجویان رشته مترجمی و ارتباط آن با توانایی ترجمه از زبان انگلیسی به فارسی است. ابتدا، با کارشناسان و مدرسان دانشگاه مصاحبه شد، و مضمون های مشترک در زمینه شناخت دانشجویان رشته مطالعات ترجمه مقوله بندی شد. اعتبارسنجی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عامل و بررسی آزمایشی شامل دو مرحله انجام شد. هم چنین، با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، اعتبار مدل های اندازه گیری از طریق شاخص های درستی تناسب گویه ها بررسی شد. پرسشنامه استاندارد شده ‹‹شناخت دانشجویان رشته مترجمی›› (TSC) نامیده شد که شامل چهار زیر ساختار است. در مرحله بعدی پژوهش، محققان رابطه بین نمره دانشجویان در پرسشنامه و توانایی ترجمه را بررسی کردند، و نتایج، همبستگی مثبت و زیادی را نشان داد [r=–.65, n=42, p<.05]. از کاربردهای این بررسی برای دانشجویان ترجمه است تا بر جنبه هایی از زندگی ذهنی خود متمرکز شوند که باعث ایجاد انگیزه و یا انگیزش دوباره ترجمه در آنها شود.
عضوگیری در دستور کلام: راهکاری برای مصالحه دستور جمله و دستور معترضه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستور کلام نظریه ای است که پردازش کلام را به دو حوزه مستقل ولی مرتبط به هم واگذار می کند: نخست حوزه دستور جمله که عهده دار ابعاد صورت و معنی جمله و چینش اجزای آن است، دوم حوزه دستور معترضه که مسئولیت سازمان دهی کلام در سطحی فراتر از جمله را به عهده دارد و بیشتر به ارتباط بین مطالب زبانی با موقعیت فرازبانی کلام می پردازد. عضوگیری یک فرایند شناختی است که به واسطه آن یک تکه از متن مانند یک بند، گروه، واژه یا واحدی دیگر، مثلاً یک قطعه متنی که صورت هیچ سازه نحوی دیگری را ندارد، از حوزه دستور جمله وارد حوزه دستور معترضه می شود تا به رمزگذاری مؤلفه هایی از موقعیت کلام بپردازد که واحدهای حوزه دستور جمله برای آنها ناکافی و یا نامناسب می نمایند، مؤلفه هایی چون سازمان دهی متن، تعامل سخنگو با مخاطب و نیز بیان نظرات سخنگو. نوشته حاضر پس از ضبط داده های گفتاری روزمره فارسی در یک دورهپنج ماهه که مشتمل بر ۵ هزار جمله زبان فارسی می شد، ضمن بررسی بعضی از جنبه های ناروشن پدیده عضوگیری، عناصر حاصل از عضوگیری را تحت عنوان گزیده ها مشتمل بر انواع آنی، ساخت مند و قالبی توصیف و تحلیل کرده است. علاوه بر آن، این تحقیق نشان می دهد پایه گیریِ عناصر مذکور به چهار گونه در گفته (پاره گفت) میزبانِ خود و یا بافت شکل می گیرد. در ضمن چنین استدلال شد که با معرفی انگیزه هایی چون پردازش ذهنی و رقیب شامل اقتصاد و تصویرگونگی، در کنار دیگر عوامل شکل گیری فرایند عضوگیری، می توان تصویر روشن تری از این سازوکار ارائه کرد. درواقع، پژوهش حاضر انگیزه های رخداد فرایند عضوگیری و ساخت های حاصل از آن را تا حد قابل توجهی نمایان می سازد.
تحلیل گفتمان پیکره - بنیاد ترانه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل و مقایسه ترانه های فارسی موسیقی پاپ است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و چارچوب تحلیل الگوی بیکر (2006) می باشد که مبتنی بر تلفیق دو حیطه تحلیل گفتمان و زبان شناسی پیکره -بنیاد است. متغیرهای مستقل پژوهش ژانر ترانه، جنسیت ترانه سرا و زمان ترانه و متغیرهای وابسته تفاوت های واژگانی می باشند. فرضیه های پژوهش به این شرح هستند: ژانر ترانه تأثیر معناداری بر انتخاب های واژگانی در ترانه های فارسی دارد، جنسیت ترانه سرا بر انتخاب های واژگانی ترانه های فارسی تأثیر معنی داری دارد. تعلق ترانه به دوران پیش یا پس از انقلاب بر انتخاب های واژگانی ترانه های فارسی تأثیر معنی داری دارد. جامعه آماری کلیه ترانه های فارسی موسیقی پاپ در دو ژانر اجتماعی و عاشقانه است و حجم نمونه پیکره ای متشکل از 1000 ترانه می باشد که با استفاده از نرم افزار تحلیل پیکره ای ورداسمیت و نیز نرم افزار آماری SPSS تحلیل شده است. نتایج نشان می دهند که ترانه های عاشقانه و اجتماعی به لحاظ واژه های پربسامد، کلیدواژه ها و باهم آیی ها تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. جنسیت ترانه سرا بر گزینش های واژگانی تأثیر معناداری دارد. بررسی واژگانی ترانه های پیش و پس از انقلاب حکایت از معناداری تأثیر متغیر زمان ترانه بر واژه های دو پیکره دارد. بنابراین هر سه فرضیه تأیید می شود.
تحلیل رده شناختیِ اسم مرکّب در گونه رودباریِ قلعه گنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به زعم بسیاری از زبان شناسان، بیشترِ زبان های دنیا از «ترکیب» به عنوان یکی از زایاترین فرایندهای واژه سازی به منظور گسترش دامنه واژگانی خود بهره می گیرند، مدّعایی که در مورد گویش رودباری (استان کرمان) و گونه های جغرافیایی متعدّد آن نیز صادق است. در این فرایند، همنشینیِ دو یا چند تکواژِ واژگانیِ آزاد سبب پیدایش یک واحد زبانیِ مرکّب می گردد. از آنجا که در رودباری اسامیِ مرکّبْ از بسامدِ کاربرد بسیار بالاتری نسبت به دیگر کلمات مرکّب برخوردارند، کانون توجّه پژوهش حاضر بر تحلیل اسامیِ مرکّب این گویش معطوف است. به بیان فنّی تر، پژوهش حاضر می کوشد بر پایه پیکره زبانیِ حاصل از مصاحبه و ضبط گفتار آزاد گویشورانِ مناسب، توزیع پرسشنامه، برگه نویسی و بهره گیری از شمّ زبانی، به تحلیلِ همزمانیِ اسامیِ مرکّبِ رودباری از دیدگاه رده شناختی و بر پایه سه مورد از معیارهای پیشنهادی بائِر (2009: 555-547) شامل هسته داری، ترتیب اجزای ترکیب و معنی شناسیِ ترکیب در گونه رایج در شهرستان قلعه گنج بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد رودباری همانند بیشتر زبان های دنیا، ویژگی های رده شناختیِ یکدستی نداشته بلکه از این حیث، به صورت پیوستاری عمل می کند و لذا بایستی از اصطلاح «گرایش کلّی» برای توصیف ویژگی های رده شناختیِ مورد مطالعه بهره گرفت. به طور مشخّص، گرایش کلّیِ رده شناختیِ رودباریِ امروز از منظر این سه معیارِ رده شناختی، به ترتیب به سوی اسامیِ مرکّبِ بدونِ هسته، اسامیِ مرکّبِ هسته آغازین و اسامیِ مرکّبِ برونْ مرکز است.
Realization of Verbal Appropriacy/ Inappropriacy in Persian: A Variational Pragmatics approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Avoiding the current terminology debates in the literature on politeness research and following a variational pragmatics approach, this study attempted to illuminate how appropriacy/ inappropriacy is realized in Persian language in light of five speech acts of introduction, apology, refusal, congratulation, and condolence. Additionally, it was aimed to see to what extent appropriacy/ inappropriacy is a function of variables such as age, gender, job, and level of education. In order to achieve this aim, 300 participants (m=150, f=150) completed an Open-ended Production Test (OPT) consisting of twenty situations. Analyzed within a two-component part variational pragmatics framework; namely pragmatic level and social factors, the data revealed that the variables in the study in quite different forms guide the expectations, perception and performance of the participants in the study. Giving an appropriacy (Marked/unmarked) taxonomy of the study speech acts in Persian, it is illustrated how, in most cases, the norms of appropriate verbal behavior seem to be subject to the variables of the study. It was further shown that talk and acts between speakers at a social situation are governed by converging and diverging norms in different communities of practice in Persian. Thereupon, the study can highlight the significance of including variational perspective on conventions of language use for language teaching.
درک منحنی های آهنگ در بیماران فارسی زبان مبتلا به زبان پریشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوا پریشی یکی از اختلالات تولید گفتار است که در آن بیماران زبان پریش قادر به کاربرد درست علائم نواختی نیستند. نواخت همچنین نشانه ای ضروری برای درک زبان گفتاری است. پژوهش حاضر که از نوع تجربی است با هدف بررسی درک منحنی های آهنگ در بیماران فارسی زبان مبتلا به زبان پریشی بروکا انجام شده است. آزمودنی های این پژوهش تعداد ٣ نفر مرد فارسی زبان هستند که بصورت ساده و هدفمند از میان بیماران زبان پریش مراجعه کننده به واحد گفتار درمانی مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی قائم شهر مشهد انتخاب شدند. درک منحنی های آهنگ بیماران با استفاده از آزمونی که بر اساس آزمون درک منحنی های آهنگ در زبان پریشی برای زبان فارسی بومی شده بود، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که افراد زبان پریش بروکا قادر به تشخیص هر سه منحنی آهنگ (جملات خبری، پرسشی و تأکیدی ویژه) مورد آزمون بودند. اما، آنها عملکرد ضعیف تری نسبت به افراد گروه شاهد داشتند. بنابراین بطور کلی، پژوهش حاضر تأیید می کند که درک منحنی های آهنگ و به تبع آن توانایی های واجی تقریبأ سالم باقی مانده است.
نمود در کردی: از هستی شناسی تا دستور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف جستار حاضر ارائه تحلیلی نسبتاً جامع از نظام نمود در زبان کردی (گویش موکریانی) است. روش اتخاذشده در این مقاله مبتنی بر نظریه دوبخشی اسمیت (1997) و رویکرد منطقی بازنمود گفتمانی(Kamp and Reyle, 1993) است. در این راستا برای واکاوی انواع نمودهای موقعیتی در گویش موکریانی، پیکره وسیعی از افعال ساده و مرکب بررسی خواهد شد. افعال مورد نظر در سطح گروه فعلی و همراه با اقمار و افزوده هایشان در نظر گرفته می شوند. در ابتدا پنج گونه از نمودهای موقعیتی در منظومه های فعلی توصیف و سپس انواع نمودهای اشتقاقی ذیل هر کدام پیشنهاد می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که پنج گونه از نمودهای موقعیتی در این گویش وجود دارند که هم نشانگر رخدادهای بیرونی و هم تابع محاسبات نحوی هستند. نوع ساختار موضوعی و قیدهای متفاوت زمانی و مکانی بر ماهیت ترکیبی نمود در جمله تأثیر بسیار دارند. در نهایت، با استفاده از نظریات یادشده، سعی می کنیم بازنمود صوری انواع ترکیب های ممکن هر یک از نمودهای موقعیتی را ارائه دهیم.
Iranian EFL teachers' willingness to implement postmethod pedagogy: A mixed methods study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۶, No. ۲, December ۲۰۱۷
209 - 238
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the Iranian English as a Foreign Language (EFL) teachers' willingness to implement postmethod pedagogy in the Iranian context. In so doing, a mixed methods approach was employed in which first a validated postmethod questionnaire was administered to a nationally representative sample of 711 Iranian EFL teachers. Then, a series of focus group discussions and individual interviews with 30 teachers were carried out in the qualitative phase of the study. The findings of quantitative data analyses revealed that the Iranian EFL teachers were not willing to implement postmethod principles in their classrooms. Furthermore, the result of the content analysis for the qualitative phase indicated that Iranian EFL teachers do not implement any particular method in the strict sense of the word. Moreover, the teachers mentioned knowledge and experience of teachers; lack of adequate teacher training program; time and financial constraints of teachers; idealistic nature of postmethod; resistance of language institutes; little support of textbook developers; and cultural tradition as the impediments to the implementation of postmethod pedagogy in Iran. Finally, the theoretical and practical implications of this study are discussed.
Contextualizing Grammar Instruction through Meaning-Centered Planned Pre-emptive Treatment and Enhanced Input in an EFL Context(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۰, No.۲۰, Spring & Summer ۲۰۱۷
72 - 91
حوزههای تخصصی:
This study has aimed to compare the effects of two types of form-focused instruction, i.e. de-contextualized focus-on-forms instruction versus meaning-centered contextualized focus-on-form instruction, on the development of grammatical knowledge of Iranian high-school students. Two groups of male high-school first graders participated in this study. One group was taught through de-contextualized deductive grammatical explanation, while the other group received enhanced input and contextualized grammar instruction embedded in meaning-centered activity based on dialogs. The results indicated that de-contextualized instruction as it is normally practiced in high-school contexts failed to promote successful use of the auxiliaries <em>do, does, </em>and<em> did</em> in a written production test. In contrast, adding the design features of meaning-based contextualization and enhanced input to instruction did result in better performance on a written production grammar test involving the use of the auxiliaries under study. In the delayed posttest, contextualized meaning-based instruction appeared to have a durable effect, but the effect was not significant enough to warrant any claim for the durable superiority of this form of instruction.
A Comparative Analysis of Epistemic and Root Modality in Two selected English Books in the Field of Applied Linguistics Written by English Native and Iranian Non-native Writers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۰, No.۲۱, Fall & Winter ۲۰۱۷
143 - 158
حوزههای تخصصی:
Academic discourse has always been the focus of many linguists, especially those who have been involved with English for Academic Purposes (EAP) and discourse analysis. Persuasion, as part of rhetorical structure of academic writing, is partly achieved by employing modality markers. Adopting a descriptive design, the present study was carried out to compare the use of modality markers in terms of frequency and their categorical distribution in two academic books, written in English, in the field of Applied Linguistics by native English and non-native Iranian authors. Quirk, Greenbaum, Leech, and Svartvik’s (1985) model of modality was employed as an analytical framework to identify the type of modal verbs. The frequency of different types of modal verbs was calculated per 100000 words and the significance of difference in their distribution was checked through Chi-square nonparametric inferential statistics. The results of the statistical analyses did not show any significant difference in the overall distribution of modality (both epistemic and root) markers. However, significant differences were observed in the categorical distributions of modal verbs in two corpora. The results were attributed to the non-native writers’ lack of awareness of the conventional rules of English rhetoric, and the lack of explicit instruction in this field. The findings could offer pedagogical implications for those involved in syllabus design and materials development in general and English writing courses in particular.
فرهنگ فارسی گفتاری. بهروز صفرزاده، تهران: کتاب بهار، 1395، 392 صفحه.
حوزههای تخصصی:
با آنکه فرهنگ نویسی در ایران پیشینه ای طولانی دارد، در تهیه فرهنگ های فارسی، زبانِ نوشتار همواره بسیار بیش از زبان گفتار مورد توجه قرار گرفته است. لذا پیش از هر چیز، باید انتشار فرهنگ هایی همچون فرهنگ فارسی گفتاریرا مغتنم شمرد. حال باید دید که فرهنگ موردبحث تا چه حد می تواند نیازهای کاربر را در دستیابی به اطلاعات موردنظر برآورده سازد. در زیر به برخی از ویژگی های فرهنگ فارسی گفتاری می پردازیم.
بررسی فرایندهای واجی گویش شمالی زبان تالشی (گونة عنبرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالشی از زبان های ایرانی نو و متعلق به شاخة شمال غربی زبان های ایرانی است. از نظر ویژگی های گویشی و محدودة جغرافیایی به سه گویش شمالی ، مرکزی و جنوبی تقسیم می شود و به دلیل حفظ ویژگی های زبانی دوران باستان و میانه و نیز قرار گرفتن در زمرة زبان های در خطر ، اهمیت ویژ ه ای در مطالعات گویش شناسی دارد. در مقالة حاضر پربسامدترین فرایندهای واجی تالشی شمالی (گونة عنبرانی)، طی تحول از ایرانی باستان و در مقایسه با فارسی نو بررسی شده است. از جملة این فرایندها حذف واکة پایانی، افراشتگی، مرکزی شدگی، حذف کشش، تضعیف یا نرم شدگی و تقویت یا سخت شدگی است. داده های گویشی به روش میدانی و بر پایة اطلاعات نگارنده که خود گویشور این گونة زبانی است و نیز مصاحبه با گویشوران بومی گردآوری شده است . داده های ایرانی باستان و فارسی میانه به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. اگر واژه هایی در اسناد مکتوب وجود نداشت و یا دسترسی به آنها ممکن نبود، به ناچار بازسازی شده اند.
Pragmalinguistic and Sociopragmatic Recognition of High and Low Level EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۱۹, Autumn ۲۰۱۷
111 - 124
حوزههای تخصصی:
This study investigated the effects of English as foreign language (EFL) proficiency on what the authors of this study called pragmalinguistic and sociopragmatic recognition of EFL learners. To elicit the data, the study used two types of pragmatic measures: a pragmalinguistic recognition (PLR) test and a sociopragmatic recognition (SPR) test. Both tests were developed by the researchers of this study based on the distinction made by Leech (1983) between pragmalinguistics and sociopragmatics. Subsequent to the development of the tests, 80 Iranian EFL students were divided into two groups based on their EFL proficiency level: the low level group (n = 41) and the high level group (n = 39). Each participant group was tested on the two pragmatic measures. Pearson correlation results indicated construct differences between PLR and SPR of speech acts. Moreover, independent samples t-test results revealed that there were developmental differences in pragmalinguistic and sociopragmatic recognition of speech acts by EFL learners. The findings offer insights to EFL teachers and testers regarding pragmatic instruction and assessment.
گفتمان شناسی انتقادی چوبک در رمان «تنگسیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی میان رشته ای و روشی تحلیلی است که به دنبال شناخت گفتمان های مختلف، کشف حقایق نهان در ژرف ساخت آن ها و تبیین نوع رابطة گفتمان ها، گویندگان و نویسندگان باقدرت است. از سویی، ادبیّات، به ویژه داستان و رمان، به سبب سرشت مردمی و مرتبط با موضوعات اجتماعی، یکی از عرصه های بروز و ظهور گفتمان است. ادبیات سرشار از حقایق تاریخی است که گاه در قالب داستان و رمان بیان می شوند و با درک و کشف آن ها می توان به شناخت هرچه بهتر تاریخ و فرهنگ یک کشور نایل آمد. این مقاله با بررسی رمان « تنگسیر»، به عنوان نخستین رمان چوبک در دهة چهل، گفتمان های حاکم بر آن، به ویژه گفتمان خاصّ چوبک را در آن برهة تاریخی سیاسی از منظر رویکرد انتقادی فرکلاف تحلیل کرده است. گفتمان شناسی این اثر نشان می دهد که چوبک در دهة پرالتهاب و ایدئولوژیک چهل، اثری سیاسی پدید آورده که رویکرد، زبان و مضامین انقلابی دارد و غالب نشانه های به کار رفته در آن، حاکی از این است که گفتمان نویسنده، ضدّ حکومت، ضدّ استبداد و استعمار است و او نسبت به تغییر شرایط، نگاهی مثبت دارد؛ تغییری که به پشتوانة خیزش مردمی، در سایة اتحاد و با تکیه بر سلاح به دست می آید.
بررسی اصطلاحات عامیانه تحصیلی دانشجویان اصفهان از نظر ساخت واژی و معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از عبارات و اصطلاحات عامیانه تحصیلی در بین دانشجویان اصفهانی رواج دارد. در این مقاله این اصطلاحات از دو منظر ساخت واژی و معنایی بررسی شده است. به این منظور با توجه به تقسیم بندی شقاقی (1386) از انواع فرایند های واژه سازی، فرایند های ساخت واژی دخیل در ساخت اصطلاحات عامیانه تحصیلی تعیین شد. همچنین در بررسی قواعد معنایی در ساخت این اصطلاحات از آنچه اکرامی (1384) به عنوان عمده ترین شیوه های ساختن واژه و اصطلاح معرفی کرده است، استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش 90 دانشجوی اصفهانی بودند و ابزار جمع آوری اطلاعات ارائه پرسش نامه ای در دو بخش بود. با بررسی و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه در مجموع 160 اصطلاح عامیانه تحصیلی که دانشجویان اصفهان استفاده کرده اند، به دست آمد، سپس داده های حاصل از نظر ساخت واژی تحلیل شد که بر اساس آن فرایند های ساخت این اصطلاحات به ترتیب: ترکیب، واحد های واژگانی فراتر از واژه، گسترش استعاری، وام گیری، اشتقاق، ابداع، ترکیب- اشتقاق، کوتاه سازی و سرواژه سازی بودند و در این میان فرایند واژه سازی ترکیب با 6. 31 % بیشترین سهم و فرایند آمیزش با 62. 0% کمترین سهم را به خود اختصاص داده است. از آنجا که در زبان فارسی ترکیب و اشتقاق رایج ترین فرایند های واژه سازی هستند، انتظار می رفت پس از ترکیب، فرایند واژه سازی اشتقاق بالاترین سهم را در ساخت اصطلاحات عامیانه تحصیلی داشته باشد، در حالی که این گونه نیست.
نقدی بر سیر تاریخی ساختمان فعل مرکب در کتب مهم زبان شناسی و دستور زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حذف هم خوان پایانی در گفتار فارسی زبانان در مناطق تهران و شهرری: رویکردی اجتماعی زبانی براساس نظریه بازیل برنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان پدیده ای است اجتماعی و هر زبان گوناگونی ها و تنوعاتی گسترده دارد که به سبک ها و گونه های اجتماعی متفاوت اشاره دارند. پژوهش حاضر به مقدار حذف هم خوان پایانی کلمات در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع اول ابتدایی شهرری و نیز شهر تهران پرداخته و در واقع گونه زبانی دانش آموزان دو طبقه اجتماعی پایین و بالای شهر را بررسی کرده است. در این شاخص برای تعیین طبقه اجتماعی از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و عواملی مانند محل سکونت، تحصیلات و شغل والدین استفاده شده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در یک جامعة آماری شامل 200 دانش آموز دختر و پسر از دو منطقه جنوب و شمال شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش، متغیرهای مستقل طبقه اجتماعی و جنسیت اند و متغیر وابسته متغیر زبانی است و تمام مباحث برپایه نظریه بازیل برنشتاین است. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه ای 60 سئوالی گردآوری و با استفاده از آزمون لون (Leven )، t و آمار توصیفی تحلیل کمّی و کیفی شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن هستند که در تمام موارد حذف های پایانی دانش آموزان مناطق پایین شهر بیش از دانش آموزان مناطق بالای شهر بوده و به طور کلی پسران(هر دو منطقه) بیش از دختران(هر دو منطقه) عمل حذف را انجام می دهند.