فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
This study is aimed at (1) examining the preferred English learning styles among secondary school students; (2) exploring the mismatches in teachers’ English teaching styles and students’ learning style preferences. A quantitative approach was used to seek answers to the research questions. The sample of this research involved 204 students and 5 teachers of English from 5 different secondary schools in Vientiane Capital, Lao PDR. All student and teacher participants were invited to rate their agreement levels on a five-point rating scale, towards Reid’s (1995) six learning style preferences. The data collected were analyzed based on descriptive statistics. The findings reveal that student participants had more than one preferred learning styles. They preferred Kinesthetic, Group, and Audio learning styles in their English classes. For them, learning through doing, learning and working together with classmates, doing or resolving challenging tasks as well as listening to teachers and someone’s instructions through interaction made them learn more effectively. The study also finds that mismatches in styles between teachers’ teaching styles and students’ learning style preferences do exist in four out of the five sampled schools. Teachers are more oriented to Visual styles. For instance, they favor writing things on board, asking students to read from textbooks, provide activities that make students read rather than listen to instructions, while students are likely not to prefer the Visual learning style.
کارکرد استعاره های شناختی مفهوم «دل» در دیدگاه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسان شناختی بر + این باورند که نظام اداراکی انسان ذاتاً استعاری است. آن ها استعاره را مربوط به قلمرو اندیشه و فراتر از حوزه زبان می دانند. استعاره در نظریه معاصر به معنای مفهوم سازی پدیده های پیچیده و نامحسوس ذهن از سوی تجارب ملموس و حسی انسان است. اهمیت بررسی مفهوم «دل» در ناشناختگی و ماورائی بودن آن در زبان و ادبیات، به ویژه عرفان است. واژه دل معانی گسترده و متنوّعی را القا می کند. از این رو، بررسی شگردهای پردازش استعاری دل در شناسایی عواطف و نظام اندیشگانی شاعر بسیار مهم است. بنا بر این اهمیت، پژوهش حاضر می کوشد با هدف شناسایی مکتب فکری سنایی در این راستا و برخی ظرایف ذهنی و بیانی حاکی از آن، به توصیف و تحلیل شگردها و ابزارهای محسوس کردن «دل» در اندیشه این شاعر در چارچوب نظریه شناختی و کارکردهای مفهوم سازی آن بپردازد. نتایج نشان می دهد که پربسامدترین نوع استعاره دل، هستی شناختی و چشمگیرترین آن از نوع شیء انگاری است که حاکی از تأثیر تجارب اولیه ذهنی و ناخودآگاه جمعی بر ذهن شاعر در فهم دل است. القای مفاهیم عاطفی (عشق ورزی، حزن و شادی)، تبیین مفاهیم اخلاقی (شکیبایی و نفس و دنیاگرایی)، جایگاه تجلی حق بودن، اندیشه ورزی و دانایی و نیز رازداری به ترتیب از مهم ترین کارکردهای معنایی دل است.
ویژگی های درون مقوله ای 50 عبارت اصطلاحی زبان فارسی: مطالعه موردی بر روی دختران دبیرستان روشنگر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عمده ترین موضوعاتی که در امر پردازش، درک، تولید، به کارگیری و آموزش عبارت های اصطلاحی امکان طرح می یابد، توصیف ویژگی های درون مقوله ای و تعیین رابطه و هم بستگی بین این ویژگی ها در عبارت های اصطلاحی است. پژوهش حاضر به بررسی ویژگی های درون مقوله ای 50 عبارت اصطلاحی زبان فارسی و توصیف آن ها و تعیین هم بستگی بین آن ها پرداخته است. شم زبانی گویشوران برای هر عبارت اصطلاحی از نظر متغیرهای آشنایی، مبهم بودن، شفافیت معنایی، مجازی بودن، انگیختگی، ملموس بودگی، بار عاطفی و اعتماد داشتن مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین توصیف های آن ها از معنی مجازی هر عبارت ارزیابی شد. نتایج نشان داد که عبارت های اصطلاحی مورد مطالعه دارای ویژگی های ذکرشده هستند و می توان آن ها را با استفاده از پیوستاری که یک قطب آن یکی از ویژگی های درون مقوله ای عبارت های اصطلاحی و قطب دیگر تقابل همان ویژگی است، طبقه بندی کرد . همچنین، آمار توصیفی نشان داد که عبارت های اصطلاحی مورد مطالعه، بیشتر مبهم، انگیخته، شفاف، مجازی و ملموس با بار عاطفی منفی ارزیابی شده اند. به علاوه ، نتایج نشان داد که بین آشنایی و شفافیت معنایی هم بستگی منفی وجود دارد. بین متغیر ملموس بودگی و شفافیت معنایی هم بستگی مثبت دیده می شود. همچنین، بین دانش با شفافیت معنایی و اعتماد داشتن هم بستگی منفی وجود دارد .
تحلیل کارکردهای صرفی و نحوی زبان شعر فروغ فرخزاد در زمینه بازتاب اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان خانه اندیشه است. احساسات، عواطف، اندیشه ها و همه آنچه در ضمیر آدمی نهفته است، تنها از طریق زبان و با نشانه های زبانی امکان بروز می یابد، اما آنچه زبان شاعران را از زبان مردم عادی متفاوت می کند، دقت و ظرافتی است که از طریق گزینش و چینش اجزای کلام و صورت بندی نحوی، احساسات و عواطف را به بهترین شکل آشکار می کند. پژوهش حاضر در چارچوب نظریه دستور چامسکی مبنی بر بروز معنا در نحو و نیز رویکرد روان زبان شناسی، می کوشد با بررسی زبان شعر فروغ فرخزاد نشان دهد که مهم ترین کارکردهای مقوله های صرفی و نحوی در بازتاب «اضطراب» در شعر او کدام اند؟ بر این اساس، از میان دفتر های شعری فروغ، تعداد پنجاه شعر برگزیده و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان می دهد که نحو شعر فروغ در مقول ه های چینش گروه های اسمی و فعلی، هم خوانی اجزا و گروه ها با یکدیگر، تکرارها و جابه جایی ها در بیشتر موارد بازتاب دهنده «اضطراب» است. از سوی دیگر، مقوله های صرفی همچون انتخاب واژه ها، قیدها، صفت ها و عبارت ها در همین حوزه معنایی قرار دارند و اضطراب حاصل از چینش های نحوی را به شدت تقویت می کنند.
بررسی تطبیقی سنجش و کاربست دو نوع محدوده رشد تقریبی در تقویت مهارت نوشتاری زبان آموزان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم پژوهش های روز افزون درزمینه ی محدوده رشد تقریبی [1] (ZPD) ، کاربرد آن درقالب فردی و گروهی جای بحث بسیار دارد. با هدف شفاف سازی تجربی موضوع، پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی کاربست دو نوع روش تدریس مبتنی برمحدوده رشد تقریبی (گروهی و انفرادی) درصحت نوشتار دو گروه از زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی (سطح بالا و سطح پایین) پرداخته است. به همین منظور، 118 نفر از زبان آموزان همگن شده بر اساس آزمون مهارت TOEFL [2] ITP [3] به طور تصادفی دردو گروه یکسان تحت آموزش به دو روش تدریس یاربست [4] فردی و گروهی قرارگرفتند. قبل وبعد ازآموزش، سه آزمون جهت اندازه گیری سطح صحت نوشتار و محدوده رشد تقریبی دو گروه اخذ شد. آزمون محدوده رشد تقریبی دیگری نیز اواسط دوره گرفته شد. یافته ها نشان داد که روش تدریس انفرادی، صحت نوشتار زبان آموزان سطح پایین را بهبود می بخشد، لیکن روش تدریس گروهی، به بهبود صحت نوشتار زبان آموزان در هر دو سطح (پایین و بالا) نمی انجامد . این یافته ها، ضمن تاکید بر استفاده از روش های تدریس مبتنی بر محدوده رشد تقریبی در آموزش نوشتار زبان خارجی در موقعیتهای متنی معنی دار [5] ، و تاثیر این روشها بر صحت نوشتار، بر قابل اندازه گیری بودن محدوده رشد تقریبی گروهی با رویکردی فردی دلالت دارد. [1] Zone of Proximal Development (ZPD) [2] Test of English as a Foreign Language (TOEFL) [3] Institutional Testing Program (ITP) [4] Scaffolding [5] Meaningful contexts
The Effect of Teacher vs. Learner-Assessment Activities on the Iranian Intermediate EFL Learners’ Writing Ability
حوزههای تخصصی:
The present study sought to investigate the effectiveness of teacher versus learner assessment activities on the Iranian intermediate EFL learners’ writing ability. In order to find an answer to the questions of this research, 30 intermediate students from Zaban Iran Language Institute in Rasht, Iran were selected via administering Solutions Placement Test (SPT). Next, they were divided into three groups of 10. Learners were randomly assigned into two experimental groups of peer assessment and self-assessment, and one control group, teacher assessment. A pre-test of writing was then administered before the groups received 8 sessions of treatment through peer, self-, and teacher assessment techniques. After the treatment period, a post-test of writing was administered to all groups. The results of descriptive and inferential analyses revealed that the peer assessment group attained the highest scores on the writing test, and a statistically significant difference among the effects of the teacher assessment, peer assessment, and self-assessment on Iranian Intermediate EFL students’ writing ability was reported. Also, the group using teacher assessment technique attained higher scores than the group that used the self-assessment technique. The implications of this study can be considered for EFL teachers, learners, materials developers, and syllabus designers.
The Effect of Flipped Classroom on Iranian ESP Students’ Vocabulary Learning, Retention and Attitude(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۵, Spring ۲۰۲۱ (۲)
115 - 129
حوزههای تخصصی:
This study embarked on investigating the effectiveness of teaching ESP vocabulary via flipped classroom on improving Iranian students’ vocabulary learning. In addition, the attitudes of ESP learners towards the use of flipped classroom were investigated. In this study, a quantitative procedure was followed to collect and analyze data . In so doing, 60 ESP participants studying English in Payame Noor University were selected non-randomly based on their performance on Oxford quick placement test. All the participants were divided into two equal groups consisting of 30 participants and a pretest was administered. The participants of the experimental group received instruction through flipped classroom. The control group received vocabulary instruction through the conventional method that was popular in the university. A posttest was given to the participants of both groups in order to check the students’ vocabulary learning. To investigate the students’ attitudes towards using flipped classroom, a 10-item questionnaire was distributed among the participants after the treatment phase of the study. The results of one-way MANOVA showed that implementing flipped classrooms has significant effects on Iranian students' vocabulary learning in ESP courses. Furthermore, the participants of the experimental group acknowledged that implementing flipped classrooms has positive effect on their attitude in ESP courses. The findings regarding the effectiveness of flipped classroom and its prospected implications in developing vocabulary learning can pave the way for better communication in an ESP context and community.
On Translation of Implicatures in Croskery’s English Translations of Morādi Kermāni’s Stories for Children
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۳, Summer ۲۰۲۱
119 - 138
حوزههای تخصصی:
Implicatures are the implied meanings that people communicate to their listeners. They may differ from one culture to another, making translations more challenging. The purpose of this study was to examine how implicatures were treated in the English translations of Persian texts and the extent of pragmatic equivalence. To this end, implicatures in four Persian children's stories written by Hooshang Morādi Kermāni were identified and compared to their English translations, translated by Caroline Croskery. The Gricean Cooperation Principle served as the theoretical framework of the study, and four maxims of quality, quantity, relation, and manner were used to analyze implicatures. Chesterman’s strategies of pragmatic equivalence were also used to determine the strategies used in translation. According to the results, the translator was largely successful in achieving pragmatic equivalence. Additionally, literal translation, explicitness, equivalence strategy, and illocutionary change were found to be used more commonly than the other pragmatic strategies. The findings of this study could have benefits for translators to deal with pragmatic issues and for syllabus designers to create more practical content.
Examining 'Assessment Literacy in Practice' in an Iranian Context: Does it Differ for Instructors and Learners?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The study reported here is survey research that aims to examine the assessment literacy (AL) of the instructors (N=12) as well as graduate and postgraduate students (N=46) in the Department of Foreign Languages and Linguistics at Shiraz University. To this end, interview questions were designed using Pastore and Andrade's (2019) three-dimensional AL framework. The questions, having been field-tested and their validity having been approved by three experts, were used to interview the participants. The interviews were transcribed and idea units in them were specified and coded according to a coding scheme designed based on Pastore and Andrade (2019). At the conceptual dimension, the results suggested that most of the participants in both groups believed in the learning potential of assessment, and most of the instructors used multiple tasks throughout the term to gather on the students' learning, especially at the MA and Ph.D. levels. At the praxiological dimension that concerned the integration of assessment with instruction, the students mentioned using the results of summative assessment to alter their studying approach, while only a few instructors used assessment results to modify their teaching practices. At the socio-emotional dimension, discrepancies existed among the instructors and between instructors and learners in how ethical issues should be observed in assessment. The results are discussed, and implications are provided for designing teacher education programs and for future research.
ساده سازی و به کارگیری حکایتی منتخب از قابوس نامه در مهارت خواندن برای فارسی آموزان سطح فروپیشرفته و بازخورد انعکاسی مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهیه و تدوین مواد آموزشی برمبنای اصول علمی، یکی از اهداف کلان نظام در سند نقشه جامع علمی کشور محسوب می شود. با توجه به نیاز روزافزون به این منابع، متأسفانه امروزه با کمبود مطالب آموزشی سطح بندی شده و کارآمد، برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان مواجه هستیم. هدف پژوهش حاضر، ارائه متنی ساده شده از حکایات «قابوس نامه» برای مهارت خواندن فارسی در سطح فروپیشرفته است . این پژوهش به روش کتابخانه ای، تحلیلی و میدانی صورت گرفت. بدین منظور، در بخش ساده سازی، چارچوب های پیشنهادی مکس ول (2011) و پتزولد و اسپسیا (2015) بر روی یک حکایت قابوس نامه، اعمال شد. در بخش میدانی برای سنجش بازخورد مدرسان، از مصاحبه کتبی نیمه ساختار یافته استفاده شد.متن انتخابی داستان کوتاهی با مضمون جهانی است که می توان از آن جهت تفهیم ضرب المثل و اصطلاحات رایج در زبان فارسی به فارسی آموزان بهره برد. تمامی مدرسان شرکت کننده در این پژوهش پس از بررسی بازخورد فارسی آموزان از مطالعه متن و حل تمرین های مربوطه، متناسب بودن موضوع متن انتخابی با نیاز فارسی آموز (درک ضرب المثل و نکات فرهنگی مستتر درس و مشاهده کاربرد آن در بافت واقعی زبان) را تائید کردند و طبق گزارش مدرسان، ساختار نحوی و واژگانی متن ها برای 19 نفر از مجموع 25 فارسی آموز قابل درک بوده که نشان گر سطح دشواری مناسب متن های ساده سازی شده است.
استعاره های مفهومی و کارکردهای آن ها در گفتمان سیاسی دولت تدبیر و امید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
305 - 333
حوزههای تخصصی:
به کارگیری استعاره به عنوان راهبردی زبانشناسی، دیری است که موردتوجه سیاستمداران در سراسر دنیا قرار گرفته است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی کارکرد استعاره مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون (1980) در سخنرانی های سه تن از اعضای دولت تدبیر و امید آقایان روحانی، جهانگیری و ظریف است. مسئله اصلی پژوهش آن است که نشان دهد استعاره های مفهومی چگونه در کلام این مقامات سیاسی نمود یافته و کارکرد آنها در جهت سازمان دهی واقعیت های سیاسی چگونه قابل تبیین است. بدین منظور داده ها را به شیوه کتابخانه ای گردآوری و به روش تحلیلی مورد بررسی قرار داده ایم. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استعاره های سیاسی در حوزه های مبدأ متفاوت به کاررفته اند که عبارتند از سفر، جان بخشی (انسان، حیوان و گیاه)، جنگ، ورزش، ساختمان و پدیده های طبیعی که در میان آن ها، سفر بیش ترین و پدیده های طبیعی کم ترین میزان استفاده را داشته اند. نتایج به دست آمده مبین این واقعیت است که استعاره دارای کاربرد مهم فن ّبیانی و متقاعدکنندگی در گفتمان سیاسی است و نقش بسزایی در انتقال پیام های سیاسی اعضای دولت تدبیر و امید دارد. آنچه محرز است، آن است که استعاره علاوه بر تسهیل تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی برای مخاطبان، به این سیاستمداران فرصت داده که به شیوه ای راحت تر مباحث مدنظر خود را تبیین کنند، تا احساسات مخاطب را برانگیزند. آن ها می کوشند به کمک استعاره، برخی از جنبه های گفتمان سیاسی را پررنگ و یا پنهان کرده تا به مدد آن بتوانند در جهت اعمال باورهای خود، به اقناع مخاطبان بپردازند. باید گفت استعاره های مفهومی با جلوه های گوناگون در راستای مقاصد گفتمان دولت تدبیر و امید، موسوم به گفتمان اعتدال نمود یافته اند. بنابراین استعاره ها می توانند به عنوان ابزاری کارآمد و قدرتمند در اختیار خبرنگاران، تحلیل گران سیاسی و محققان حوزه گفتمان سیاسی قرار گیرند تا از این رهگذر آنان به تحلیل پیام های مقامات سیاسی، و تسهیل رمزگشایی آن بپردازند. لذا نتایج حاصل از این پژوهش می تواند برای این دسته از متخصصان و در نهایت برای سنجش نبض سیاسی کشور سودمند باشد.
ساخت اضافه در کردی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد تا براساس رویکرد شناختی به بررسی ساخت اضافه در کردی سورانی بپردازد. ماهیت روش شناسی این پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و داده ها از گویش کردی سورانی و از طریق مصاحبه با گویشوران گردآوری شده اند و اصالت داده ها نیز موردتأیید گویشوران این گونه از زبان کردی است. گفتنی است که ساخت اضافه نوعی رابطه ذاتی و نسبتی بین دو عنصر گذرا و پایا ایجاد می کند که حاوی نوعی قرابت مفهومی هستند. در این ساخت یکی از عناصر به منزله نقطه ارجاع عمل می کند تا جایگاه عنصری دیگر (عنصر مقصد) در ساخت براساس آن مشخص شود. به عبارت دیگر، عنصر پایا به مثابه نقطه ارجاع، مسیری شناختی را برای دسترسی ذهنی به عنصر گذرا به منزله عنصر مقصد فراهم می سازد. یافته ها نشان داد که ساخت اضافه، محصول نوعی دستوری شدگیِ ضمیر موصولی HYA است که نقش کهن آن بازنمایی ارتباط ذاتی مفهومی بین عناصر دخیل در رابطه ای مفهومی مندرج در یک جمله مرکب بوده است. این ضمیر موصولی طی فرایند دستورشدگی به نمایه ای نسبتی تحول یافته، تا رابطه ای ذاتی و نامتقارن را میان دو عنصر متجانس در یک گروه (اسم+اضافه+اسم، اسم+اضافه+صفت، اسم+اضافه+حرف اضافه، اسم+اضافه+فعل اسمی شده) یا در یک بند (اضافه محمولی، اضافه مبتداساز) مفهوم پردازی کند. همچنین، نتایج نشان داد که عنصر اضافه این ارتباط نامتقارن را بین عناصر در سطوح متفاوت زبانی به خوبی نمایه سازی می کند.
بررسی تأثیر داستان های اجتماعی دیداری و شنیداری و تمرین های کاربردشناختی بر بهبود مهارت های ارتباطی کلامی و غیرکلامی کودکان دارای اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اُتیسم همواره با اختلال کاربردشناختی زبان همراه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر داستان های اجتماعی دیداری و شنیداری و تمرین های کاربردشناختی بر بهبود مهارت های ارتباطی کلامی و غیرکلامی کودکان دارای اُتیسم انجام شده است. این پژوهش از نوع کار آزمایی بالینی با طرح پیش آزمون پس آزمون است. آزمودنی ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که شامل 19 کودک 7 تا 9 ساله دارای اختلال طیف اُتیسم سطح یک (نیاز به نظارت و حمایت) بود. آن ها برنامه مداخله ای را طی 18 جلسه انفرادیِ 45 الی 60 دقیقه، به شکل سازمان یافته دریافت کردند. یافته های پژوهش بیانگر این بود که برنامه مداخله ای به کار رفته، مهارت های کاربردشناختی این کودکان را ارتقا داده و بر خرده مقیاس های مربوط به مهارت های کاربردشناختی در پرسش نامه چک لیست ارتباطی بیشاپ (1998) تأثیر مثبت داشته است (05/0 >p ). براساس نتایج به دست آمده داستان های اجتماعی دیداری و شنیداری محقق ساخته و تمرین های کاربردشناختی در این داستان ها، بر بهبود مهارت های ارتباطی کلامی و غیرکلامی کودکان دارای اُتیسم مؤثر بوده است.
گوناگونی معنایی واژه «سخن» در شاهنامه فردوسی و تطبیق آن با متون فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی یکی از مهم ترین و ماندگارترین آثار حماسی ایران و جهان است و این ارزش و اعتبار آن تنها نتیجه آرایش صحنه ها و ارائه تصویر مناسب با موضوع و صور حسی خیال نیست، بلکه گزینش کلمات و ترکیبات به کار رفته در جملات در ماندگاری این اثر به عنوان یکی از شاهکارهای ادبی جهان نقش به سزایی بازی کرده است. از اینرو طرح این پرسش که اساساً «سخن» و کلام در دیدگاه او چه جایگاه و معنایی داشته بی سبب نیست. این جستار در نظر دارد تا معنای واژه «سخن» را در شاهنامه فردوسی مورد بررسی قرار دهد. به نظر می رسد که فردوسی در معناهای مختلفی از واژه «سخن» استفاده کرده است و این خود نشان از اهمیت و جایگاه کلام و «سخن» نزد فردوسی دارد. اما این پرسش مطرح است که آیا برخی از این معناها با مفاهیم همین واژه در متون پهلوی مطابقت دارند یا خیر. به همین منظور علاوه بر بررسی معنای «سخن» در شاهنامه به بررسی معناهای در نظر گرفته شده برای این واژه در متون فارسی میانه زردشتی نیز پرداخته خواهد شد. از سوی دیگر به سبب اهمیتی که کلام و «سخن» در اندیشه فردوسی دارد ردپای این اهمیت در اندیشه ایران باستان نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این مقاله برای رسیدن به اهداف خود از روش توصیفی و تحلیل تطبیقی بهره خواهد برد و تلاش دارد تا با رویکرد معنی شناسی، معناهای گوناگونی را که برای واژه «سخن» در شاهنامه و متون پهلوی در نظر گرفته شده است مورد بررسی قرار دهد.
نقش استعاره مفهومی در ساخت و گزینش استعاره در اشعار احمد شاملو و نادر نادرپور براساس نظریه لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های نسبتا خوبی در زمینه استعاره مفهومی تاکنون در متون سیاسی، رسانه ای و ادبی انجام شده است. در پژوهش حاضر سعی شده است استعاره مفهومی در متون شعری مورد بررسی قرار گیرد. پرسش-های اساسی پژوهش عبارت است از: نقش استعاره مفهومی در ساخت و گزینش استعاره ها در اشعار شاملو و نادرپور چگونه است؟ آیا می توان پذیرفت که استعاره ابزاری برای بازنمایی مفاهیم خاصی مانند جنسیت در اشعار مذکور است؟ در این پژوهش داده ها از مجموعه اشعار احمد شاملو و نادرپور استخراج شده و بر اساس نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مفاهیم مختلف از جمله مفاهیم جنسیتی در اشعار شاملو و نادرپور وجود دارد، اما میزان جنسیت گرایی در اشعار شاملو به مراتب بیشتر از اشعار نادرپور است چرا که زمینه معنایی جنگ در استعاره های مفهومی اشعار شاملو بیشتر از اشعار نادرپور است. بنابراین نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل موثر در ساخت و گزینش استعاره در اشعار جنسیت، نگرش و اندیشه شاعر، احساسات او و فضای اجتماعی حاکم بر روزگار شاعران هستند و البته عامل جنسیت نقش مهمی در ساخت و گزینش استعاره ایفا می کند.
بازنمود مفاهیم معنایی افعال حرکتی در کردی سورانی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای طرح واره شناختی «پویایی نیرو» لئونارد تالمی، همان طور که در رویدادهای طبیعی جریان نیرو وجود دارد، در ساختارهای زبانی نیز این نیرو انعکاس می یابد و از این حیث، زبان ها به دو گروه «فعل بنیاد» و «تابع بنیاد» تقسیم می شوند. در گروه اوّل رویدادهای مربوط به پویایی نیرو ازراه فعل و در دوم، در قالب مداری بر حول ریشه فعل و راه تابع بازنمایی می شوند. هدف پژوهش حاضر، بازنمایی زبانی رویدادهای حرکتی در گویش کردی سورانی در چارچوب این مقوله معناشناختی است. داده های پژوهش حاضر ازراه مصاحبه حضوری از بیست گویشور هنجار به دست آمده است. در مواردی که برای بیان افعال حرکتی چند شکل گفتاری وجود داشت، براساس فرهنگ لغت مردوخ، صورت استنادی آن ثبت شد. تحلیل (260) فعل حرکتی از میان (300) پاره گفتار نشان داد که الگ وهای (حرکت + شیوه) و (حرکت + مسیر)، پربسامدترین الگوها در افعال این گویش هستند؛ همچنین آمار (65) درصدیِ بازنمود مفاهیم معنایی مسیر ازراه تابع، نشان داد که گویش سورانی به سمت زبان های تابع بنیاد گرایش بیشتری دارد.
L1-Based Elicitation as a Valid Measure of L2 Classroom Performance Assessment: Multi-Method Mono-Trait Model of Validation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Classroom performance assessment has gained prominence parallel to the multiplicity of the purposes ahead of assessment. Of many, the major controversy, which was the motive behind this study, is the incorporation of L1-based elicitation as a valid measure of second language (L2) performance assessment. To shed empirical lights on this issue, this explanatory sequential mixed-methods research employed 87 Iranian intermediate EFL learners, whose L2 classroom performance was assessed through L1-based elicitation techniques. In order to validate this mechanism, multi-method mono-trait model (namely, Pearson correlation, structural equations, exploratory and confirmatory factor analysis, composite reliability and convergent validity) suggested by Henning and Mesick’s Unitary Concept of validity were applied. The results from these multiple sources of evidence yield support to their common consensus that L1-based elicitation techniques are valid measures of L2 performance assessment. The findings then offer legacy to the educational implications of L1-based mechanisms both in L2 instruction and assessment.
نقش حالات چهره در دستور زبان های اشاره از منظر دستور شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
287 - 316
حوزههای تخصصی:
حالات چهره در زبان های اشاره برای بیان مفاهیم دستوری به کار می رود (Pfau & Quer, 2010; Reilly, 2006; Wilbur, 2000; Dachkovsky & Sandler, 2009). از جمله مفاهیم دستوری که در زبان های اشاره با حالات چهره بیان می شوند می توان وجهیت، ساخت های شرطی، سببی ، مبتدا، پرسشی و امری را نام برد (Lackner, 2019). دو ناحیه نیمه بالایی (حالات ابرو و چشم ها ) و نیمه پائینی صورت (حالات لب و دهان) هرکدام در بیان مفاهیم دستوری مختلفی دخیل هستند. در این مقاله، با تحلیلی در چارچوب دستور شناختی، به طور ویژه مفهوم «چرخه کنترل» (Langacker, 2013) تلاش می شود نقش حالات صورت در دستور زبان بررسی شود. بسیاری از مفاهیم دستوری در زبان با مفهوم چرخه کنترل قابل تبیین هستند. چرخه کنترل در لایه های مختلف فیزیکی، ذهنی، حسی و اجتماعی زیست انسان قابل بررسی است و در زبان شناسی و شکل گیری دستور زبان ابزار سودمندی برای تحلیل های زبانی در اختیار ما قرار می دهد. چرخه کنترل شامل چهار مرحله است که هر کدام از این مراحل یک وضعیت ذهنی و عملی را نشان می دهد و می توان این وضعیت را به یکی از مفاهیم دستور زبان مرتبط دانست. هدف دیگر این مقاله آن است که در چارچوب زبان شناسی شناختی به طرح و بحث این پرسش بپردازیم که چگونه زبان هایی کاملاً جدا از یکدیگر در بیان بعضی مفاهیم دستوری شباهت های صوری دارند. با بررسی داده ها و یافته های پژوهش های گوناگون از زبان های اشاره ایرانی، آمریکایی، اسپانیایی، ایتالیایی و موارد مشابه به بررسی شباهت ها در حوزه های مختلف دستور زبان های اشاره و نقش حالات چهره در شکل گیری دستور زبان می پردازیم.
بررسی گسترش معنا و بافت کاربردی واژه ها و عبارت های مذهبی در فارسی گفتاری بر پایه نظریه ربط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی واژه ها و عبارت های مذهبی بسیاری را از عربی وام گرفته است. شماری از این واژه ها و عبارت ها نسبت به معنا یا بافت کاربردی اولیه شان دستخوش انواع گسترش معنا یا گسترش بافت کاربردی شده اند. منظور از گسترش بافت کاربردی این است که معنای اولیه این واژه ها و عبارت ها تغییر نکرده، بلکه افزون بر به کار رفتن با معنی اولیه خود و در بافت اولیه خود کاربرد آنها به سایر حوزه ها یا بافت ها گسترش پیدا کرده است. پیکره زبانی مورد بررسی شامل مجموعه واژه ها و عبارت های مذهبی بوده که چه با تغییر معنا یا گسترش بافت کاربردی و چه بدون هر گونه تغییری در گفتار به کار می روند. روش شناسایی و تشخیص نوع تغییر یا گسترش در واژه ها و عبارت های مذهبی مبتنی بر شم زبانی نگارنده بوده است. پژوهش پیشِ رو با ارائه نمونه های بسیاری چگونگی این تغییرها و گسترش ها را در چارچوب نظریه «ربط» اسپربر و ویلسون(1986) مورد بحث قرار می دهد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که گویشوران زبان فارسی با توجه به دانش ها، تجربه ها و اطلاعات زمینه ای فرهنگی مشترکشان پیرامون واژه ها و عبارت های مذهبی هم معنای اولیه واژه ها و عبارت های مذهبی را می دانند، هم به معانی و کاربرد گسترش یافته آنها دسترسی دارند. مطابق با نظریه «ربط» هنگامی که شنونده واژه یا عبارتی مذهبی را دریافت می کند، با در نظر گرفتن بافت موقعیت، آن را با اطلاعات زمینه ای خود می سنجد و تطبیق می دهد و سرانجام درک می کند که منظور گوینده معنی اولیه آن واژه و عبارت مذهبی، یا معنی گسترش یافته آن است.
بازنگری به مبحث زبان و فرهنگ در آموزش زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی ده سال گذشته، بحث بر سر دوگانه بومی/جهانی در مورد نقش و ارزش زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی عمیق تر شده است. انگاره های پیشنهاد شده برای بهبود توانش ارتباط بین فرهنگی و فرافرهنگی در پژوهش های زبان شناسی کاربردی (به عنوان مثال، بایرام ۱۹۹۷، کرامش 2010) که در این ژورنال نیز توسط کرامش (2013) به آن ها اشاره شده، جهت پیشرفت مهارت ارتباطی زبان آموزان انگلیسی به کار رفته اند، اما آیا این انگاره ها توانایی زبان آموزان برای درک رابطه میان «خود » و «دیگری » را ورای مرزهای فرهنگی بیشتر کرده اند؟ در این دنیایی که روزبه روز بیشتر به سمت جهانی شدن پیش می رود، «فرهنگ» بیش از همیشه در حال محو شدن است؛ بنابراین، این مقاله مزایای استفاده از رویکرد میان گفتاری به جای رویکرد بین فرهنگی را جهت آموزش توانش ارتباط به زبان انگلیسی مورد بررسی قرار می دهد. این مقاله به بحث در مورد امکان این که زبان آموزان انگلیسی بتوانند در عین وفاداری به میراث فرهنگی خود، از طریق چندین سیستم گفتاری (اسکالن و همکاران 2012) وارد مکالمه شوند می پردازد. این مقاله به بحث در مورد امکان این که زبان آموزان انگلیسی بتوانند در عین وفاداری به میراث فرهنگی خود، از طریق چندین سیستم گفتاری (اسکالن و همکاران 2012) وارد مکالمه شوند می پردازد. این مقاله به بحث در مورد امکان این که زبان آموزان انگلیسی بتوانند در عین وفاداری به میراث فرهنگی خود، از طریق چندین سیستم گفتاری (اسکالن و همکاران 2012) وارد مکالمه شوند می پردازد.