فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی، درون حوزة کسرة اضافه، گاه عنصری به نام اسم ملکی به عنوان گروه نحوی حامل نقش معنایی مالک حضور دارد که به دلیل بازبینی مشخصه، جابه جا می شود و به حوزة بالاتر می رود. در تحلیل های زبان شناختی آراء مختلفی از بودن یا نبودن حرکت عنصر ملکی ارائه شده است. در این مقالة می کوشیم با رویکردی مشخصه بنیاد، فرایند یاد شده را در چارچوب مفاهیم نظری برنامة کمینه گرا تبیین کنیم و تحلیلی همگون و متفاوت از انگیزة حرکت و جابه جایی این سازه ارائه دهیم. در این مقاله در تقابل با تحلیل قمشی (1997) و به پیروی از تحلیل ریتر (1991 و 1992) محل ترکیب اسم ملکی را مشخص گر گروه اسمی کوچک قرار می دهیم و سپس برای بازبینی مشخصة «+معرفه»، آن را به جایگاه مشخصگر گروه تعریف ارتقاء می دهیم. بدین ترتیب به لحاظ ردهشناختی، زبان فارسی جزو زبان هایی قرار می گیرد که ساخت ملکی معرف مانند دارند.
ساخت هجا در گویش بلوچی سرحدی گرنچین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختِ هجا در مطالعاتِ غیرِخطّیِ واج شناختی از اهمیتِ خاصّی برخوردار است. پژوهش حاضر، در قالبِ پژوهشی میدانی، به بررسی ساختِ هجا در گویش بلوچی سرحدّی گرنچین، براساسِ نظریه واج شناسی همخوان- واکه، به عنوان نظریه ای پسازایشی، می پردازد و شیوه واج آرایی همخوان ها در خوشه های دوهمخوانی آغازه و پایانه هجا و همچنین تأثیرِ واکه هسته هجا در انتخابِ همخوان های خوشه ناهمانندِ پایانه را بررسی می کند. داده های زبانی پژوهش از پیکره زبانی گردآوری شده در منطقه گرنچین، از توابعِ شهرستانِ خاش در استان سیستان و بلوچستان، استخراج شده است. گردآوری داده ها و تدوینِ پیکره زبانی براساسِ روش هدفمند، در قالبِ مصاحبه و گفتارِ آزاد انجام شده است. جامعه زبانی این پژوهش را 10 گویشورِ ساکنِ گرنچین، شاملِ 5 زن، و 5 مرد، از رده های سنّی متفاوتِ 60 تا 80 سال و بی سواد تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهند که هجا در گویش بلوچی سرحدّی گرنچین دارای یک عنصرِ هجایی، یعنی هسته، است که قبل از آن حدّاکثر سه همخوان و بعد از آن حدّاکثر دو همخوان می توانند واقع شوند. به علاوه، بر واج آرایی خوشه های دوهمخوانیِ آغازه و پایانه در این گونه زبانی محدودیت هایی حاکم است. همچنین، نوعِ واکه هسته هجا در گزینشِ خوشه پایانه نقش دارد.
تاثیر ساختار انگلیسی در ترجمه از عربی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باگسترش نفوذزبان انگلیسی در عرصه جهانی، علاوه برواژگان ،بسیاری ازساختارها و الگوهای بیانی این زبان به مرورخودرابردیگر زبان ها تحمیل کرده و در موارد قابل توجهی ، این ساختارها به جزئی از این زبان ها مبدل گشته و به طور کامل جای خودراتثبیت کرده است. زبان عربی نیز به سهم خود از این فرایندتقریبا یکطرف بی بهره نبوده است.ازآنجا که از دیدگاه زبانشناسی، زبان فارسی و زبان انگلیسی «هم خانواده»هستند، تاثیرپذیری زبان عربی از زبان انگلیسی در روند فهم متقابل زبان های عربی و فارسی اثر گذار خواهدبود.مادراین مقاله تلاش نموده ایم به برخیاز نمونه های تاثیرپذیری ساختاری زبان عربی از زبان انگلیسی اشاره کنیم و نقش آن را در روند ترجمه از عربی به فارسی مورد توجه قراردهیم.
تغییرات زبانی و فرهنگی
توصیف زبان شناختی ویژگی های واژگانی گفتمان مکالمه پیام کوتاه زنان و مردان فارسی زبان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تفاوت های موجود میان پیام کوتاه زنان و مردان از منظر زبان شناسی می پردازد. به این منظور، نگارندگان با جمع آوری پیام های کوتاه افراد مختلف، به مقایسه 100 پیام کوتاه زنان به زنان، 100 پیام کوتاه مردان به مردان، 50 پیام کوتاه زنان به مردان و 50 پیام کوتاه مردان به زنان پرداخته اند تا به کمک آن ها تأثیر عامل فرازبانی جنسیّت را بر این پیکره بررسی کنند. درخصوص تفاوت میان دو گروه از پیام های کوتاه زنان به مردان و مردان به زنان نیز باید گفت، در پیام های کوتاه زنان به مردان گفتمان با پیام زن آغاز می شود، در حالی که در پیام کوتاه مردان به زنان گفتمان با ارسال پیام مرد آغاز می شود و این نکته ممکن است بر نتیجه بررسی تأثیرگذار باشد. پرسش این پژوهش این است که پیام های کوتاه زنان و مردان از لحاظ واژگانی دارای چه ویژگی هایی هستند؟ بدین منظور به بررسی برخی از ویژگی های واژگانی از جمله نوع واژگان به کاررفته مانند صفات، تعدیل کننده ها، تردیدنماها، تشدیدکننده ها و کلمات تابو و همچنین تعداد این واژگان می پردازیم. نتایج نشان می دهند که تفاوت معناداری میان پیام کوتاه زنان و مردان از لحاظ تعداد و نوع واژگان به کاررفته وجود ندارد.
تحلیل اپیزودی فعالیت هسته ای ایران در مطبوعات غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای زبان، برقراری ارتباط میان تفکرات و نگرشهای افراد است. این کارکرد زبان، به عنوان بخشی از رویدادهای ارتباطی و اجتماعی مانند نوشتن سرمقاله مشهود است. متن سرمقالهها نه تنها از طریق زنجیرة جملات، بلکه از طریق یک ساختار سلسلهمراتبی سازماندهی می شوند. این ساختار به واحدهایی به نام «اپیزود» تجزیه میشود که هم از لحاظ ساختاری و هم از لحاظ معنایی، ماهیتی یکپارچه دارد و از نظر زبانی، مرزهای آن مشخص است. از آنجا که اپیزودها، واحدهای معنایی گفتمان تلقی میشوند، میتوان آن ها را بر حسب اصطلاحات معنایی، همچون گزاره تعریف کرد.
مسئله و هدف این پژوهش، شناسایی سطوح گزارهای در متون سرمقالات غربی در بارة فعالیت هستهای ایران است. بر این اساس، در این مقاله با استفاده از الگوی اپیزودی ون دایک (1981) و روش توصیفی و تحلیلی کوشیدهایم تا با تحلیل نمونهای از سرمقالات روزنامة «ایندیپندنت» چاپ انگلیس، به این پرسش پاسخ دهیم که چگونه میتوان فرایند سازماندهی سرمقاله را در قالب یک الگوی منسجم از گزارهها توصیف کرد؟ یافتههای این تحلیل نشان میدهد که کلانگزارههای کلی در اولین جملات درونمایهای تجلی یافته و خلاصهای از متن که همان سیاست آمریکا نسبت به فعالیت هسته ای ایران است را ارائه میکنند. درونمایة فرعی متن که مشتمل بر نظرات و واکنشهای دولت های قدرتمند و نیز ایران نسبت به این سیاست است، در پاراگرافهای متن و به ترتیب در ساختار کلی متن سر مقاله آمده است.
کاربست نظریه های زبان شناسی در تحلیل اثر هنری کاربرد نقض اصل ادب در تحلیل نمایشنامة وای بر مغلوب غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردشناسی1 مطالعه معنی است؛ معنایی که فرستندة پیام آن را منتقل و گیرنده، آن را برداشت می کند. از سرفصل های اصلی این رویکرد مباحث ادب2، اصول همکاری در مکالمه3، بهره گیری از قواعد نوبت گیری4 و همچنین کنش های گفتاری5 است. در میان اصول فوق، اصل نقض ادب در نمایشنامة وای بر مغلوب (1349) غلامحسین ساعدی (1364-1314) بروز بیشتری دارد. به همین علت در این پژوهش برآنیم تا شیوة شخصیت پردازی در آثار او را از این منظر مورد بررسی قرار دهیم. در تاریخ ادبیات نمایشی ایران، «ساعدی» را به عنوان چهرة نوگرای این عرصه می شناسند. از این رو پژوهش حاضر می کوشد با الگوهای منتج از دانش کاربردشناسی زبان، فارغ از ساختار نمایشی اثر، تم و سایر عناصر شکل دهنده به درام، نشان دهد نوگرایی، چگونه در زبان نمایشی او جلوه گر است و نیز به این پرسش پاسخ دهد چگونه شخصیت هایی که متعلق به طبقات فرودست جامعه هستند، با بهره گیری از زبان به عنوان یک ابزار بر دیگر شخصیت هایی که به طبقات فرادست اجتماع تعلق دارند چیرگی پیدا می کنند. تحلیل مبحث نقض ادب در این نمایشنامه نشان می دهد به طور نسبی، میزان بهره گیری هر شخصیت از این اصل، رابطه مستقیمی با میزان قدرت او در هر مقطع از نمایشنامه دارد. به عبارتی، شخصیت های مقتدر که لزوماً از شأن و طبقة اجتماعی بالاتری برخوردار نیستند، به طور گسترده تری اصول ادب را نقض می کنند. می توان چنین مدعی شد به نوعی ساختارهای تثبیت شدة نظام قدرت در این اثر رنگ باخته است.
سببیسازی به مثابه فرآیندی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت های سببی همواره از اهمیت ویژه ای در مطالعات زبانشناختی به ویژه از منظری رده شناختی برخوردار بوده اند. بنابراین، رده شناسی سببی های زبان فارسی بر اساس الگوی رده شناختی کامری یکی از موضوعاتی است که نگارندگان در این پژوهش بدان توجه داشته اند. از دیگر سوی، مفهوم سببی سازی نقش مهمی در شکل دهی تجربیات انسان ایفاء می نماید. به گونه ای که می توان آن را عضو جدایی ناپذیر شناخت بشر قلمداد نمود و یا بنا بر اظهار لیکاف مفهومی دانست که در اندیشه هر انسانی وجود دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سه نوع سببی مورد نظر کامری (ساختواژی، واژگانی و تحلیلی) در زبان فارسی وجود دارد و علاوه بر آن سببی نوع چهارمی که ما آن را «سببی کلامی» می نامیم نیز در این زبان دیده می شود. همچنین، بررسی انواع ساخت های سببی در زبان فارسی نشان می دهد که درک، تجزیه و تحلیل سببی ها حاصل عوامل معنایی و عملکردهای کلی ذهن بشر است. در چنین چشم اندازی سببی ها به دو دسته ارادی و غیرارادی تقسیم می شوند. سببی ارادی بدان دسته از سببی ها اطلاق می گردد که در آن سبب ساز به منظور رسیدن به هدفش دارای اراده است (انسان) و یا قابلیت پذیرش این ویژگی را دارد (زنده انگاری استنتاجی)،و آنگاه که سبب ساز فاقد اراده باشد با یک سببی غیرارادی روبرو هستیم.
سطوح و وجوه نگاه به متون ادبی با تاکید بر تفسیر متون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا به جایگاه متون ادبی و اهمیت آشنا ساختن آحاد ملت با این رکن مهم میراث فرهنگی هر کشور ، و سپس به وجوه نگاه به این متون در سطوح مختلف نظام آموزشی کشور اشاره شده است . ضرورت رعایت تسلسل آموزش مهارتهای گوناگون آشنای و شناخت متون ادبی طی سرفصلهای خاص و جداگانه ، مقایسه اجمالی سرفصلهای موجود در این زمینه در برنامه های آموزشی سه گرایش ادبی فارسی ، فرانسه و انگلیسی در دانشگاههای کشور ، تاکید بر ضرورت توجه بیشتر به تقویت مهارت نگارشی دانشجویان در گرایش ادبی به عنوان مهمترین مهارت ادبی ، اشاره به عناوین و تمرینهای تقویت مهارت نگارشی در نظام آموزشی فرانسه وتحولات انجام گرفته ، تعریف و مقایسه اجمالی مهمترین شیوه های تقویت مهارت ادبی دانشجویان در سرفصلهای درسی رشته ادبیات فرانسه در دانشگاههای ایران و فرانسه از جمله مباحث بعدی این سخن خواهد بود
Realization of Verbal Appropriacy/ Inappropriacy in Persian: A Variational Pragmatics approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Avoiding the current terminology debates in the literature on politeness research and following a variational pragmatics approach, this study attempted to illuminate how appropriacy/ inappropriacy is realized in Persian language in light of five speech acts of introduction, apology, refusal, congratulation, and condolence. Additionally, it was aimed to see to what extent appropriacy/ inappropriacy is a function of variables such as age, gender, job, and level of education. In order to achieve this aim, 300 participants (m=150, f=150) completed an Open-ended Production Test (OPT) consisting of twenty situations. Analyzed within a two-component part variational pragmatics framework; namely pragmatic level and social factors, the data revealed that the variables in the study in quite different forms guide the expectations, perception and performance of the participants in the study. Giving an appropriacy (Marked/unmarked) taxonomy of the study speech acts in Persian, it is illustrated how, in most cases, the norms of appropriate verbal behavior seem to be subject to the variables of the study. It was further shown that talk and acts between speakers at a social situation are governed by converging and diverging norms in different communities of practice in Persian. Thereupon, the study can highlight the significance of including variational perspective on conventions of language use for language teaching.
رابطه انگیزش خواندن و دانش پیشین با درک خواندن زبان آموزان غیر فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاصیل موسیقایی و شرقشناسانه: نگاهی به موسیقی در آثار ادوارد سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی موسیقی و نسبت آن با مفهوم شرق شناسی و دیگر مفاهیم کلیدی در اندیشه و نقد ادوارد سعید می پردازد. با توجه به مرکزیت موضوع فرهنگ در آثار سعید و تأکیدی که او بر رابطه و تبانی آن با امپریالیسم، استعمار و نگاه شرق شناسانه می گذارد، موسیقی کلاسیک غرب در آرای او اهمیت می یابد. تحلیل زمینه های فرهنگی ـ اجتماعی موسیقی کلاسیک غرب (در یکی از واپسین آثار سعید) چونان هنری که باز تاباننده جامعه بود و هم اثر گذار بر آن، از دیگر موضوعات مطرح شده در این نوشتار است. این مقاله با بررسی ماهیت تناقض آمیز موسیقی از دیدگاه سعید ـ هنری مخاطب مدار و عمومی و در عین حال عمیقاً خصوصی ـ پایان می یابد.
تب و تاب نویسنده در سرودههای مالدورور اثر لوتره آمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به بررسی قدرت خیالپردازی و خلاقیت نویسندهای می پردازد که یکی از شگفتیهای دنیای ادبیات لقب گرفته است. ایزیدور دوکاس (Isidore Ducasse)، مشهور به کنت دو لوترهآمون (Conte de Lautréamont)، پیام آور شعر نو و نماد شورشگری در برابر نظام قراردادی ادبیات است. در این اثر کاملاً متفاوت با آثار قرن نوزدهم، لوتره آمون، گستاخانه، تمام نیروهای ظلمانی برآمده از اندیشه و پس زمینه ذهنی و فکری اش را برای نمایش قدرت خود و دستیابی به حقیقت زندگی بکار می گیرد. ویژگی برجسته روش نویسنده، خلق صحنه هایی اتوماتیک وار از خیال و واقعیت است که ما را بر می آشوبد، زیرا در جهان ما ناشناخته است. نویسنده بر آنست تا با ذکر برخی خاطرات دقیق نویسنده و یا تقلید ادبی وی، به تحلیل اثر نویسنده ای بپردازد که به گفته نویسندگان بزرگ، شاید در ادبیات فرانسه تواناترین خالق اسطوره های شگفت انگیز و خیالی باشد
نقش ترجمه در توسعه علوم انسانی در ایران
حوزههای تخصصی:
"آنچه معمولا از ترجمه به معنی مرسوم کلمه به ذهن می آید ترجمه بین زبانی، یعنی انتقال یک معنی یا پیام از «صورت» یک زبان به «صورت» یک زبان دیگر است. ترجمه، چه به صورت درون زبانی و چه به صورت بین زبانی، نقش مهمی در بیان افکار و توسعه علوم و معارف بشری داشته و دارد. ترجمه درون زبانی که بیان معنی به عبارت دیگر در همان زبان است در توسعه افکار در درون یک جامعه اهمیت دارد، و ترجمه بین زبانی برای گسترش ارتباطات و توسعه علوم و فنون در بین ملتها در عرصه جهانی ارزشمند است. مروری بر سیر و تحول ترجمه در تاریخ به وضوع نشان می دهد که ترجمه به معنی متداول آن نقش بسیار ارزنده ای در انتقال علوم و فنون و نشر و توسعه علم و فرهنگ ایفا کرده است.
این مقاله تلاشی است در جهت تبیین نقش ترجمه در توسعه علوم انسانی. در این راستا، ضمن اشاره به ماهیت ترجمه از دیدگاههای مختلف به بررسی سیر ترجمه در تاریخ با توجه به تاثیر آن در شکوفایی علوم و معارف بشری پرداخته می شود.
"
جایگاه خلاقیت ادبی در شبیه سازی یک اثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخ برداری از یک اثر ادبی با مسئله بینامتنی و میزان خلاقیت نسخه بردار ارتباط دارد. این موضوع همواره در ادبیات مورد بحث بوده است. یکی از نمونه های این نسخه برداری- یا به عبارتی شبیه سازی- رمان راهب(لویس) نوشته آنتونن آرتو‘ نویسنده فرانسوی قرن بیستم است که با کمی تفاوت تکرار رمان راهب‘ اثر ماتیو گرگوری لویس ‘ نویسنده انگلیسی قرن هجدهم‘ است. ولی آنتونن آرتو‘ اثر خود را که بی شک حاصل این بازنویسی است‘ خلاقیتی ادبی به حساب می آورد. مقاله حاضر حاصل کوششی است برای نشان دادن تفاوت ها و شباهت های این دو رمان از نظر ساختاری‘ انتخاب عنوان‘ سبک ‘ هنجارهای زبان و غیره‘ این بررسی راهکاری است برای مقایسه رمان هایی از این نوع که در حقیقت بازنویسی یکی از متون پیشین است- چنین شبیه سازی هایی چندان هم اندک و بی اهمیت نیستند- آیا نویسندگان چنین آثاری را می توان آفریننده آثاری نو تلقی کرد؟
مؤلفه های زبان شناختی و جامعه شناختی- معنایی و بازنمایی کنشگران اجتماعی در متون مطبوعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر را با هدف شفاف سازی متون مطبوعاتی و کشف لایه های پنهان معانی آن ها در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی انجام داده ایم؛ بنابراین، چهل متن از چهار روزنامة داخلی ایران را در یک دورة دوماهة مرداد و شهریور 1390، با بهره گیری از مؤلفه های جامعه شناختی- معنایی الگوی ون لیوون (1996) به صورت کیفی تجزیه و تحلیل کردیم. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که ایدئولوژی حاکم بر ذهن نویسندگان، گروه ها و صاحبان اندیشه، با بهره گیری از مؤلفه های گفتمان مدار همچون تشخص بخشی، تشخص زدایی، فعال سازی، کمرنگ سازی و ...، در متن منعکس می شود و تظاهر زبان شناختی ساخت های گفتمان مدار در متون، درقالب ساخت های زبانی نظیر فرآیند اسم سازی، استفاده از توصیفگرهای پیشین (در ترکیب اضافی)، معلوم دربرابر مجهول، هم پایگی و ...، صورت می گیرد. همچنین، مؤلفه های گفتمان مدار و ایدئولوژی و روابط قدرت در تعامل تنگاتنگ هستند و رابطه ای دوسویه دارند که با بررسی این ساخت ها در متون و نهادهای اجتماعی قابل تبیین است.
بررسی مفهوم سایه جمعی در نمایشنامه ربرتو زوکو اثر کلتس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
مفهوم «خود» در برگیرنده ضمیر آگاه و نیز ناخودآگاه فردی و جمعی است و در فرایند انفرادی سازی سهم بسزایی دارد. «خود» کهن الگویی است که به مفهوم «من» شکل می دهد. تلفیق تضادها، رویکرد اصلی یونگ را تشکیل می دهد و در اثر مجزا ساختن تضادها سایه پدیدار می گردد. به محض دستیابی به آگاهی، نیکی و پاکی ظاهر می شوند و شر و تباهی تا حد امکان در اعماق ضمیر ناخودآگاه باقی می مانند و در اولین فرصت بر دیگران فراکنی می شوند. این مقاله مفهوم سایه جمعی را درباره سه شخصیت مرموز ادبی بررسی می کند.