فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
باگسترش نفوذزبان انگلیسی در عرصه جهانی، علاوه برواژگان ،بسیاری ازساختارها و الگوهای بیانی این زبان به مرورخودرابردیگر زبان ها تحمیل کرده و در موارد قابل توجهی ، این ساختارها به جزئی از این زبان ها مبدل گشته و به طور کامل جای خودراتثبیت کرده است. زبان عربی نیز به سهم خود از این فرایندتقریبا یکطرف بی بهره نبوده است.ازآنجا که از دیدگاه زبانشناسی، زبان فارسی و زبان انگلیسی «هم خانواده»هستند، تاثیرپذیری زبان عربی از زبان انگلیسی در روند فهم متقابل زبان های عربی و فارسی اثر گذار خواهدبود.مادراین مقاله تلاش نموده ایم به برخیاز نمونه های تاثیرپذیری ساختاری زبان عربی از زبان انگلیسی اشاره کنیم و نقش آن را در روند ترجمه از عربی به فارسی مورد توجه قراردهیم.
بررسی ویژگیهای ساختاری و معنایی کلمات مصغر در زبانهای روسی و فارسی حسین غلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان روسی پسوندهای زیادی در ساخت کلمات مصغر، با معنی تحبیبی، مشارکت دارند.تنوع ساختار و معانی آنها، فهم و درک آن را برای زبان آموزان ایرانی مشکل کرده و باعث اشتباهات زیادی در ترجمه و آموزش این مبحث مهم می گردد.بسیاری از پژوهشگران و زبان شناسان خارجی و روسی، مبحث کلمات مصغر (با معنی تحبیبی) را بررسی و مطالعه کرده اند، اما هنوز هم جوانبی از آن مورد بررسی و تحقیق قرار نگرفته است. پسوندها، نقش بسیاری در بیان معنی تحبیبی، به ویژه در قالب و ساختار کلمات مصغر دارند.تعداد این پسوندها در زبان روسی قابل توجه اند و با بسیاری اسامی ترکیب می شوند. لازم به ذکر است که پسوندها با دیگر کلمات نیز، مانند صفات ترکیب می شوند ولی به کمک آنها کلمات مصغر با معنی تحبیبی ساخته نمی شوند. در صورتی که در زبان فارسی در بسیاری موارد به کمک صفات، معنی تصغیر را بیان می کنیم. اسامی مصغر در زبان روسی، بیشتر از دیگر زبان ها، همه مفاهیم و معانی ظریف خرد و کلان را بیان می کنند.
رویکردی به ارکان زیبا شناسی (هزاره دوم آهوی کوهی) و (آینه ای برای صداها)(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل اپیزودی فعالیت هسته ای ایران در مطبوعات غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای زبان، برقراری ارتباط میان تفکرات و نگرشهای افراد است. این کارکرد زبان، به عنوان بخشی از رویدادهای ارتباطی و اجتماعی مانند نوشتن سرمقاله مشهود است. متن سرمقالهها نه تنها از طریق زنجیرة جملات، بلکه از طریق یک ساختار سلسلهمراتبی سازماندهی می شوند. این ساختار به واحدهایی به نام «اپیزود» تجزیه میشود که هم از لحاظ ساختاری و هم از لحاظ معنایی، ماهیتی یکپارچه دارد و از نظر زبانی، مرزهای آن مشخص است. از آنجا که اپیزودها، واحدهای معنایی گفتمان تلقی میشوند، میتوان آن ها را بر حسب اصطلاحات معنایی، همچون گزاره تعریف کرد.
مسئله و هدف این پژوهش، شناسایی سطوح گزارهای در متون سرمقالات غربی در بارة فعالیت هستهای ایران است. بر این اساس، در این مقاله با استفاده از الگوی اپیزودی ون دایک (1981) و روش توصیفی و تحلیلی کوشیدهایم تا با تحلیل نمونهای از سرمقالات روزنامة «ایندیپندنت» چاپ انگلیس، به این پرسش پاسخ دهیم که چگونه میتوان فرایند سازماندهی سرمقاله را در قالب یک الگوی منسجم از گزارهها توصیف کرد؟ یافتههای این تحلیل نشان میدهد که کلانگزارههای کلی در اولین جملات درونمایهای تجلی یافته و خلاصهای از متن که همان سیاست آمریکا نسبت به فعالیت هسته ای ایران است را ارائه میکنند. درونمایة فرعی متن که مشتمل بر نظرات و واکنشهای دولت های قدرتمند و نیز ایران نسبت به این سیاست است، در پاراگرافهای متن و به ترتیب در ساختار کلی متن سر مقاله آمده است.
زبان زبان شعر شعر زبان
منبع:
کلک خرداد ۱۳۷۱ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
بررسی مفهوم سایه جمعی در نمایشنامه ربرتو زوکو اثر کلتس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
مفهوم «خود» در برگیرنده ضمیر آگاه و نیز ناخودآگاه فردی و جمعی است و در فرایند انفرادی سازی سهم بسزایی دارد. «خود» کهن الگویی است که به مفهوم «من» شکل می دهد. تلفیق تضادها، رویکرد اصلی یونگ را تشکیل می دهد و در اثر مجزا ساختن تضادها سایه پدیدار می گردد. به محض دستیابی به آگاهی، نیکی و پاکی ظاهر می شوند و شر و تباهی تا حد امکان در اعماق ضمیر ناخودآگاه باقی می مانند و در اولین فرصت بر دیگران فراکنی می شوند. این مقاله مفهوم سایه جمعی را درباره سه شخصیت مرموز ادبی بررسی می کند.
رابطه انگیزش خواندن و دانش پیشین با درک خواندن زبان آموزان غیر فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه واژگان بدیع از انگلیسی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"کسانی که به نحوی در امر تدریس ترجمه متون مشغولند اغلب با این شکایت دانشجویان مواجهند که استاد! فان لغت را در فرهنگ لغات نیافتیم. فرومیکن و رودمن 1988 Fromian & Rodman)، ص 123) بر این باورند که رشته آواهای کلامی در یک زبان را می توان به سه گروه موجود (existing)، غیرممکن (impossible) و ممکن اما بدون بسامد (possible but non-occuring) تقسیم بندی نمود. نیومارک Newmark) 1988، صص 176 و (177 نیز کلماتی را که ممکن است در یک زبان به طور بالقوه موجود باشند ولی دسترسی به معنای آنها مشکل باشد تحت عنوان کلمات نایافتنی (unfindable words) به هجده مقوله تقسیم می نماید، اما در این مقاله قصد بر آنست که فقط به قسمتی از یک مقوله مهم تر تحت عنوان نوواژگان یا واژگان بدیع (neologisms) پرداخته شود. در واقع، نوواژگان یا واژگان بدیع می توانند هر نوع ساخت جدید از واژه ها یا عبارات (newly-coined words)، هماینده های جدید (new collocations)، اسامی مرکب (compound words)، اصلاحات جدید (new terminology)، عبارات قدیمی با کاربردهای جدید (old phrases with new senses)، سرواژه ها (aconyms)، اختصارات (abbrevional)، ترکیبات (blends)، کلمات مشتق از اسامی خاص (eponymous words) و ترکیبات اشتقاقی(derivational combinations) را در بر گیرند.
در این مقاله واژگان نو بر حسب نوع ساختار به نوزده گروه مختلف تقسیم بندی شده، سپس تلاش بر اینست که با بررسی روند ترجمه برخی از آنها با توجه به شفافیت و ویژگیهای زیبایی شناختی آوایی (phonaesthetic) و زیبایی شناختی معنایی (synaesthetic)، مثالهای بیشتری از هر مقوله ذکر گردیده تا راهگشای بحث مبسوط تری در این زمینه برای علاقمندان گردد.
"
کاربست نظریه های زبان شناسی در تحلیل اثر هنری کاربرد نقض اصل ادب در تحلیل نمایشنامة وای بر مغلوب غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردشناسی1 مطالعه معنی است؛ معنایی که فرستندة پیام آن را منتقل و گیرنده، آن را برداشت می کند. از سرفصل های اصلی این رویکرد مباحث ادب2، اصول همکاری در مکالمه3، بهره گیری از قواعد نوبت گیری4 و همچنین کنش های گفتاری5 است. در میان اصول فوق، اصل نقض ادب در نمایشنامة وای بر مغلوب (1349) غلامحسین ساعدی (1364-1314) بروز بیشتری دارد. به همین علت در این پژوهش برآنیم تا شیوة شخصیت پردازی در آثار او را از این منظر مورد بررسی قرار دهیم. در تاریخ ادبیات نمایشی ایران، «ساعدی» را به عنوان چهرة نوگرای این عرصه می شناسند. از این رو پژوهش حاضر می کوشد با الگوهای منتج از دانش کاربردشناسی زبان، فارغ از ساختار نمایشی اثر، تم و سایر عناصر شکل دهنده به درام، نشان دهد نوگرایی، چگونه در زبان نمایشی او جلوه گر است و نیز به این پرسش پاسخ دهد چگونه شخصیت هایی که متعلق به طبقات فرودست جامعه هستند، با بهره گیری از زبان به عنوان یک ابزار بر دیگر شخصیت هایی که به طبقات فرادست اجتماع تعلق دارند چیرگی پیدا می کنند. تحلیل مبحث نقض ادب در این نمایشنامه نشان می دهد به طور نسبی، میزان بهره گیری هر شخصیت از این اصل، رابطه مستقیمی با میزان قدرت او در هر مقطع از نمایشنامه دارد. به عبارتی، شخصیت های مقتدر که لزوماً از شأن و طبقة اجتماعی بالاتری برخوردار نیستند، به طور گسترده تری اصول ادب را نقض می کنند. می توان چنین مدعی شد به نوعی ساختارهای تثبیت شدة نظام قدرت در این اثر رنگ باخته است.
سطوح و وجوه نگاه به متون ادبی با تاکید بر تفسیر متون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا به جایگاه متون ادبی و اهمیت آشنا ساختن آحاد ملت با این رکن مهم میراث فرهنگی هر کشور ، و سپس به وجوه نگاه به این متون در سطوح مختلف نظام آموزشی کشور اشاره شده است . ضرورت رعایت تسلسل آموزش مهارتهای گوناگون آشنای و شناخت متون ادبی طی سرفصلهای خاص و جداگانه ، مقایسه اجمالی سرفصلهای موجود در این زمینه در برنامه های آموزشی سه گرایش ادبی فارسی ، فرانسه و انگلیسی در دانشگاههای کشور ، تاکید بر ضرورت توجه بیشتر به تقویت مهارت نگارشی دانشجویان در گرایش ادبی به عنوان مهمترین مهارت ادبی ، اشاره به عناوین و تمرینهای تقویت مهارت نگارشی در نظام آموزشی فرانسه وتحولات انجام گرفته ، تعریف و مقایسه اجمالی مهمترین شیوه های تقویت مهارت ادبی دانشجویان در سرفصلهای درسی رشته ادبیات فرانسه در دانشگاههای ایران و فرانسه از جمله مباحث بعدی این سخن خواهد بود
کارکرد واژگان دیرین در گزارش نامه مینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون کهن نثر فارسی ، میراث ارزشمند پیشینیان دانشور و نیاکان اندیشمند ما به شمار می آیند . این آثار بازمانده ، شایسته ترین نمایندگان زبان و ادبیات و حتی فرهنگ ادوار خویشند . از میان این عرایس پارسی ، دسته ای شاهد پر تراز و بنازند که چون پری رویان ، هنوز از پرد گیان رازند . این دفاتر قدسی که ترجمان جان جهانند ، گزاره ها و تفسیر قرآنند . بر هر برگ از این نامه های نگارین ، چندین و چند واژه دیرین و شیرین ، خوش نشسته و به تردستی تمام ، نقش بسته است . میانگران سخن در گزارش این نامه مینوی ، هر واژه طرفه را با ظرافت ولطافت خاصی ، به پاکدستی و امانت تمام به کار داشته اند تا از این راه حلاوت ...
دوزبانگی و فراگیری زبان سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر کنش زبانی دو زبانه های آذری زبان و تک زبانه های فارسی زبان را در فرایند یادگیری زبان سوم مورد بررسی قرار می دهد. پژوهش های موجود درباره توانایی های فرازبانی و شناختی زبان آموزان کودک حاکی از این است که دو زبانه ها با توجه به کسب تجارب قبلی در یادگیری زبان دوم، در فراگیری زبان سوم موفق تر بوده و کنش زبانی آنها متفاوت تر از تک زبانه ها خواهد بود.در این تحقیق کنش زبانی دو گروه ده نفری از دو زبانه های آذری زبان و تک زبانه های فارسی زبان پس از آموزش های لازم مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده و تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان می دهد که دو زبانه ها به کمک آگاهی های فرازبانی و تجارب قبلی و با استفاده از تشابهات و تفاوت های بین دو زبان، در فراگیری زبان سوم موفق تر هستند.
ساخت هجا در گویش بلوچی سرحدی گرنچین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختِ هجا در مطالعاتِ غیرِخطّیِ واج شناختی از اهمیتِ خاصّی برخوردار است. پژوهش حاضر، در قالبِ پژوهشی میدانی، به بررسی ساختِ هجا در گویش بلوچی سرحدّی گرنچین، براساسِ نظریه واج شناسی همخوان- واکه، به عنوان نظریه ای پسازایشی، می پردازد و شیوه واج آرایی همخوان ها در خوشه های دوهمخوانی آغازه و پایانه هجا و همچنین تأثیرِ واکه هسته هجا در انتخابِ همخوان های خوشه ناهمانندِ پایانه را بررسی می کند. داده های زبانی پژوهش از پیکره زبانی گردآوری شده در منطقه گرنچین، از توابعِ شهرستانِ خاش در استان سیستان و بلوچستان، استخراج شده است. گردآوری داده ها و تدوینِ پیکره زبانی براساسِ روش هدفمند، در قالبِ مصاحبه و گفتارِ آزاد انجام شده است. جامعه زبانی این پژوهش را 10 گویشورِ ساکنِ گرنچین، شاملِ 5 زن، و 5 مرد، از رده های سنّی متفاوتِ 60 تا 80 سال و بی سواد تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهند که هجا در گویش بلوچی سرحدّی گرنچین دارای یک عنصرِ هجایی، یعنی هسته، است که قبل از آن حدّاکثر سه همخوان و بعد از آن حدّاکثر دو همخوان می توانند واقع شوند. به علاوه، بر واج آرایی خوشه های دوهمخوانیِ آغازه و پایانه در این گونه زبانی محدودیت هایی حاکم است. همچنین، نوعِ واکه هسته هجا در گزینشِ خوشه پایانه نقش دارد.
نقش نما هاى گفتمان مقایسه نقش نماى but در زبان انگلیسى با نقش نماى اما در زبان فارسى
حوزههای تخصصی:
مقالهء حاضر به معرفى نقش نماهاى گفتمان و سپس مقایسهء کارکردهاى نقش نماهاى but در زبان انگلیسى و اما در زبان فارسى اختصاص دارد. پس از بحث کوتاه نظرى دربارهء تحلیل گفتمان و تبیین و توصیف جایگاه نقش نماهاى گفتمان در زبان و نیز معرفى یکى از رویکردهاى موجود، به مطالعه کارکردهاى نقش نماهاى یادشده د ر دو زبان انگلیسى و فارسى مى پردازیم. در ادامهء بحث روشن خواهد شد که کارکردهاىbut در زبان انگلیسى و همتاى آن در زبان فارسى یعنى اما به میزان زیادى بر یکدیگر هم پوشى دارند، هرچندکه تفاوت هایى هم مشاهده مى شود. این تفاوت ها نیز مورد بحث و بررسى قرار خواهد گرفت.
جایگاه خلاقیت ادبی در شبیه سازی یک اثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخ برداری از یک اثر ادبی با مسئله بینامتنی و میزان خلاقیت نسخه بردار ارتباط دارد. این موضوع همواره در ادبیات مورد بحث بوده است. یکی از نمونه های این نسخه برداری- یا به عبارتی شبیه سازی- رمان راهب(لویس) نوشته آنتونن آرتو‘ نویسنده فرانسوی قرن بیستم است که با کمی تفاوت تکرار رمان راهب‘ اثر ماتیو گرگوری لویس ‘ نویسنده انگلیسی قرن هجدهم‘ است. ولی آنتونن آرتو‘ اثر خود را که بی شک حاصل این بازنویسی است‘ خلاقیتی ادبی به حساب می آورد. مقاله حاضر حاصل کوششی است برای نشان دادن تفاوت ها و شباهت های این دو رمان از نظر ساختاری‘ انتخاب عنوان‘ سبک ‘ هنجارهای زبان و غیره‘ این بررسی راهکاری است برای مقایسه رمان هایی از این نوع که در حقیقت بازنویسی یکی از متون پیشین است- چنین شبیه سازی هایی چندان هم اندک و بی اهمیت نیستند- آیا نویسندگان چنین آثاری را می توان آفریننده آثاری نو تلقی کرد؟
تبیین چالش ها و ظرفیت های رابطة نقد و نظریة ادبی و ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین رابطة نظریه و نقد ادبی و ادبیات تطبیقی و همچنین بررسی چالش ها و ظرفیت های این رابطه است. نخست، دلایل وجود رابطه ای تنگاتنگ بین این دو حوزه بررسی می شود. سپس، بهره گیری از نظریه های غیربومی (خارجی) برای خوانش محصولات فرهنگی بومی به عنوان راهکاری در پژوهش های ادبی و ادبیات تطبیقی پیشنهاد می شود. همچنین، اهمیت و ضرورت چنین رویکردی در حوزة ادبیات تطبیقی ذکر می شود.
پس از گذشت شش دهه، هنوز سخن از «بحران ادبیات تطبیقی» در میان است. بروز بحران در مرحلة نخست از رابطة ادبیات تطبیقی و نقد و نظریة ادبی ناشی شد. هم بستگی این دو نه فقط به دلیل شباهت های آن ها در تعریف، بلکه به دلیل اهمیّت و ضرورت، اهداف و آرمان های مشابه آن هاست. ادامة بحران ادبیات تطبیقی به صورتی نو (بحران هویّت) نیز زادة تغییر در وضعیت نظریه و نقد ادبی در سطح مجامع علمی و دانشگاهی است. به رغم این ها و شکّایّت (موجّه) موجود در ادبیات تطبیقی نسبت به کاربست نظریه های خارجی برای خوانش آثار بومی، تعامل سازنده و آگاهانة این دو حوزه می تواند ظرفیت های جدیدی را در پژوهش های ادبی ایجاد کند. چنین تعاملی ضامن فزونی و گوناگونی هر دو حوزه خواهد بود.