فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرانتس کافکا به عنوان یک نویسنده فلسفى، در پى یافتن حقیقت است و به تجربیات شخصى زندگى خود بعدى اسطوره اى مى بخشد. این دورنمایه افلاطونى، این اشتیاق روح براى یافتن حقیقت، مضمون اصلى داستان هاى بلند و کوتاه او به شمار مى آید. در این مقاله، شاهکارهاى کافکا، در ارتباط باکتاب مقدس، تفسیر مى شوند. در تمام نوشته هایش، حقیقت غایب است و قهرمانان مى کوشند تا به آن برسند: حقیقت به صورت نمادین در دادگاه، قصر یا سرزمینى دیگر، نشان داده مى شود. از این لحاظ، کافکا را مى توان با منصور حلاج یا مولانا مقایسه کرد، ولى فرقشان در این است که این عارفان به معشوق خود دست مى یازند در حالى که قهرمانان نوشته هاى کافکا همواره در عطش وصل مى سوزند.
زبان و فرهنگ
پردازش جمله و بازنمود ذهنی فعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های ساخت واژی، معنایی و نحوی حروف اضافه مرکب در زبان های فارسی و روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعریف حروف اضافه مرکب، تعداد و حد و مرز آنها یکی از موضوع هایی است که در زبان فارسی و بین دستور نویسان و زبان شناسان سنتی و معاصر، بر سر آن اختلاف نظر وجود دارد. این موضوع به ساختار زبان فارسی و نیز ساختار ویژه خود حروف اضافه مرکب بر می گردد. از ترکیب برخی حروف اضافه مرکب فارسی می توان حروف اضافه ساده را بدون تغییر در معنای آن حذف کرد و برخی دیگر را می توان به کل، با یک حرف اضافه ساده و دارای همان معنا، در متن جای گزین کرد. پایه اصلی حروف اضافه مرکب فارسی، اسم است و این حروف، به ندرت از حرف و صفت تشکیل می شوند؛ گاه نیز دو حرف اضافه ساده، یک حرف اضافه مرکب را تشکیل می دهند. در زبان روسی، حروف اضافه ترکیبی از اسم، قید و فعل مشتق می شوند و ویژگی تصریفی این زبان، باعث می شود از یک سو، متمم در پی حالت های دستوری، از حروف اضافه تأثیر پذیرد و از سوی دیگر، گاه حروف اضافه سه کلمه ای در این زبان پدید آید. در این مقاله کوشیده ایم تا ضمن بیان نظر ها و تعریف های دستور نویسان درباره حروف اضافه مرکب، ویژگی های ساختاری، معنا شناختی و نحوی آنها را بررسی کنیم و در زبان های روسی و فارسی، برای مقاصد آموزشی، این حروف را با یکدیگر مقایسه کنیم. بدین منظور، از راه های تشخیص حروف اضافه مرکب از ترکیبات مشابه آنها هم سخن گفته ایم.
بررسی تغییرات معنایی و کاربردی وام واژه های زبان فرانسه در فارسی
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی، مانند هر زبان دیگر، واژه هایی یافت می شوند که از زبان های مختلف به امانت گرفته شده اند. به این کلمات اصطلاحاً واژه های «قرضی»، «دخیل» یا «وام واژه» می گویند. در طول زمان و در پی رویدادهایی تاریخی، واژه هایی از زبان های یونانی، عربی، ترکی، فرانسه، انگلیسی، روسی و زبان های دیگر به فارسی راه یافته اند. زبان فرانسه اولین زبان اروپایی علمی و آموزشی در ایران بوده است، به همین دلیل، واژه های این زبان از لحاظ تعداد و کاربرد در فارسی جایگاه ویژه ای دارند. برخی از واژه های بسیار متداول در فارسی، از زبان فرانسه وام گرفته شده اند. گستردگی این واژه ها به گونه ای است که همه فارسی زبانان، از اقشار مختلف، به طور روزمره و مداوم از واژه های فرانسه استفاده می کنند بی آنکه اطلاعی از ریشه آن ها داشته باشند. دانشجویان و زبان آموزان زبان فرانسه، هنگام فراگیری این زبان به مرور درمی یابند که برخی از واژه های موجود در فارسی، در اصل از زبان فرانسه وام گرفته شده اند. بدیهی است که وام واژه ها از لحاظ آوایی دستخوش تغییر گشته و با سیستم آوایی فارسی هماهنگ شده اند، اما در حوزه معنایی نیز تغییراتی صورت گرفته است: مثلاً، از چند معنی موجود در زبان مبدأ، تنها یک مورد وارد فارسی شده یا اینکه تغییراتی در معنی و کاربرد واژه ها رخ داده است. در این پژوهش در نظر داریم تغییرات معنایی و کاربردی تعدادی از وام واژه های فرانسه را در زبان فارسی بررسی کنیم.
ویژگیهای زبان عرفانی شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان عرفانی با گونه های مختلفش، زبانی است که عارفان به وسیله آن معانی بلند عرفانی، عواطف فردی و تجربه های روحی خود را بیان می کنند. هدف از این نوشتار، مطالعه موردی ویژگیهای زبان عرفانی در مقالات شمس تبریزی است. بررسی زبان عرفانی شمس در مقالاتش، ضمن آنکه ما را با دنیای خاص عارفان آشنا می کند ، موجب فهم بهتر آموزه ها ی او و زمینه ساز حل بسیاری از مشکلات مثنوی مولانا خواهد شد. مهمترین ویژگیهای زبان عرفانی شمس عبارت اند از: اقتدار، شفافیت، متناقض نمایی، هنجارگریزی، محاوره ای و عامیانه بودن، روایت گری، تاویل گرایی وآهنگین بودن که میزان غلظت آنها بنابر موقعیتهای گوناگون تغییر می کند. این خصوصیات با اندکی تفاوت در زبان سایر عارفان نیز دیده می شود اما آنچه زبان شمس را از زبان دیگران ممتاز می کند بازتاب یافتن نگاه انتقادی او در زبانش است که از سلوک رندانه و جسورانه او نشات می گیرد.
تحلیل و بازخوانی چند غزل مولانا بر مبنای نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارل گوستاو یونگ در مطالعه روان، به هنر و از جمله ادبیات، توجه فراوان کرده است. او شیوه آفرینش هنری را به دو بخش روان شناسانه و دیدهورانه تقسیم کرده است. شیوه روان شناختی، از خود آگاهی سر چشمه می گیرد، تجربه های عادی و جاری زندگی را در بر دارد و نسبت به شیوه دیدهورانه، منطقیتر به نظر می رسد؛ اما شیوه آفرینش دیدهورانه، از ناخود آگاه برخاسته و فراتر از عقل، اندیشه و درک آدمی است. در این مقاله، نخست در مقدمهای، ارتباط هنر ادبیات و علم روان شناسی و مکتب روانکاوی یونگ را بررسی کرده ایم و سپس شیوه آفرینش هنری دیدهورانه را در دو بخش شعر دیده ورانه و شاعر دیدهور، در چند غزل مولوی، تحلیل و بررسی کرده ایم. به باور نگارندگان، شیوه دیدهورانه یونگ، همان شیوه الهام گونه ای است که در سرودن غز لها، بر مولانا عارض شده است. این شیوه، سیر و روندی را طی میکند؛ یعنی نخست مکاشفه صورت میگیرد؛ سپس به سبب ظرفیتی که در شاعر، برای جذب الهام و تمهید شهود، وجود دارد، شعر ایجاد می شود؛ اما از آنجا که این نوع شعر در وضعیتی خاص شکل می گیرد، زبانش مبهم است و قابلیت تأویل پیدا می کند؛ از این روی، هنرمند دیدهور (در اینجا، مولانا) هم انسانی جمعی است و هم انسانی فرو رفته در دامنه تناقض.
توصیف ساختاری و دگرگونی های زبانی در گویش عربیِ مهاجران جنگ زده شهرستان کنگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان کَنگان )به لهجه محلی: کَنگون) یکی از شهرستان های استان بوشهر در جنوب ایران است. زبان عربی بعد از زبان فارسی رایج ترین زبان ساکنان این شهرستان می باشد. بسیاری از ساکنان کنگان در دوران جنگ تحمیلی عراق از شهرستان های خرمشهر و آبادان (در استان خوزستان) به بوشهر مهاجرت نموده اند، و با گذشت چندین سال از مهاجرت این قوم، هنوز بسیاری از واژگان و ساختارهای صرفی و نحوی عربی قدیم را حفظ کرده اند. دامنه این پژوهش، گویشورانِ جنگ زده مهاجر از استان خوزستان به بوشهر می باشد. هدف از این پژوهش زبان شناختی، شناسایی اصول و ویژگی های گویش عربی آنان و بررسی تغییرات زبانی در زمینه مخارج حروف و دگرگونی های حاصله و شناسایی ساختار صرفی و نحوی بر اساس روشی توصیفی- میدانی می باشد. یافته ها نشان می دهد که این گویش همانند گویش های دیگر عربی زائیده زبان عربی فصیح می باشد و بیشتر الفاظ و عبارت های آن ریشه در زبان فصیح دارد، که گاهی دچار ابدال، قلب، نحت و دگرگونی های دیگری می شوند. همچنین از لحاظ قواعد و ساختارهای آن، ارتباط عمیق و گسترده این گویش با زبان عربی فصیح و گویش های قدیم عربی به وضوح خودنمایی می کند.
ریشه شناسی چند واژه کهن از گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریشه شناسی واژگان گویش های مختلف ایرانی هم به شناخت بیشتر ویژگی های آوایی این گویش ها کمک می کند، هم به ریشه شناسی واژه های فارسی و دیگر زبان ها و گویش های ایرانی. گویش های ایرانی گنجینه عظیمی از داده های زبانی هستند که می تواند در زبان شناسی زبان های ایرانی استفاده شود. این مقاله به ریشه شناسی 12 واژه از گویش های مختلف ایرانی می پردازد. درمورد هر واژه پس از بررسی برابر یا همریشه واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی، صورت ایرانی باستان واژه بازسازی، و روند دگرگونی آوایی واژه از ایرانی باستان به گویش های ایرانی بررسی شده است. در ریشه شناسی واژه ها به ویژه بر تمایز بین صورت واژه در گویش های شمال غربی و جنوب غربی تأکید شده. واژه هایی که در این مقاله از گویش های مختلف ایرانی ریشه شناسی شده اند، شامل این واژه ها هستند:
arde/âla «کنار، پهلو، نیمه»؛ast/hast «خانه، حیاط»؛ daha «داسه»؛ gwask/bīg «بزغاله، گوساله»؛ gūn «پستان دام»؛ jeven «هاون غلات»؛ jəxūn «خرمن»؛ kahra «بزغاله»؛ kətū «سگ»؛ mâl «دام، چهارپا»؛ tâta «عمو»؛ xal «کج، خمیده».
زبان فارسی و ضمیر پوچ واژه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضمایر پوچواژهای ضمایری هستند که به هیچ چیز در جهان خارج ارجاع داده نمیشوند و حضورشان در جمله تنها برای اغنای ویژگیهای نحوی است، به همین دلیل به آنها جاپرکن نیز اطلاق میشود. این ضمایر برخلاف اکثر واحدهای واژگانی که سه ویژگی نحوی، واجی و معنایی دارند، ازنظر معنایی تهی قلمداد میشوند. لذا کاربردشان در جمله بیشتر به دلایل نحوی صورت میگیرد و بیش از همه با اصل فرافکن بیشینه ارتباط پیدا میکنند. این ضمایر در زبان های هند و اروپایی از تنوع چشمگیری برخوردارند و معمولاً در سه ساخت آب و هوایی، ارتقایی و غیرشخصی مورد استفاده قرار میگیرند. در این مقاله به این پرسش اساسی پرداخته شده است که چنین ضمایری در زبان فارسی نیز وجود دارند یا خیر و در صورت وجود، کاربرد آنها در چه ساختهایی صورت میگیرد؟ با در نظر گرفتن این فرض که زبان فارسی نیز دارای ضمیر پوچواژهای است، به بررسی ساختهای مختلف این زبان پرداخته شد و مشخص شد که ضمیر پوچواژهای در بعضی از ساختهای این زبان وجود دارد. اگر چه از آنجاکه زبان فارسی یک زبان ضمیرانداز است، این ضمیر میتواند به صورت پنهان و بدون تظاهر آوایی به کار برده شود.
هدف از این مقاله ، بررسی وجود و یا عدم وجود ضمیر پوچواژه ای در زبان فارسی است که در طول مقاله به آن پرداخته شده است.
مقایسهء ساختار معلوم و مجهول (جهت فعل) در زبان روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطهء بین فاعل، مفعول و متمم، بر اساس خاصیت ترکیب پذیرى فعل، و عدم وجود چنین رابطه اى (عدم وجود مفعول یا متمم) باعث مى شود که افعال در زبان فارسى به دو گروه معلوم و مجهول تقسیم شوند. در زبان فارسى، افعال معلوم افعالى اند، با خاصیت ترکیب پذیرى، باعث به وجود آمدن مفعول یا متمم در جمله مى شوند. برعکس افعال معلوم، افعال مجهول به علت ماهیت ترکیب پذیرى شان، نمى توانند داراى مفعول باشند. در زبان فارسى در گذشته از افعال مجهول کمتر استفاده مى شد، اما در زبان فارسى معاصر از افعال مجهول، تحت تاثیر زبان هاى بیگانه، استفاده بیشترى مى شود. در چنین ساختارهاست که فاعل منطقى یا متمم فاعلى بیشتر به کار مى روند. در ساختارهاى جملهء معلوم، فاعل و در جمله مجهول، متمم همراه با واژه هایى از قبیل: به وسیله، به دست، از طریق، از سرى و غیره مورد استفاده قرار مى گیرند.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی راهبردهای یادگیری زبان: نقش هوش چندگانه، مهارت زبان خارجی و جنسیت؛ Exploring Language Learning Strategy Use: The Role of Multiple Intelligences, L2 Proficiency and Gender(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی هوش چندگانه، مهارت زبانی و جنسیت می پردازد. به عبارت دیگر تحقیق رابطه کلی راهبردهای یادگیری زبان را با مهارت زبانی و هوش چندگانه و نیز رابطه انواع راهبردهای یادگیری زبان را با انواع هوش بررسی می نماید. همچنین، این تحقیق بررسی می نماید که تا چه حد هوش چندگانه، جنسیت، و مهارت زبانی فراگیران زبان انگلیسی می تواند کاربرد راهبرد یادگیری زبان را پیش بینی کند. به همین منظور، 90 دانشجوی لیسانس زبان انگلیسی از سه دانشگاه در تحقیق شرکت داده شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از سیاهه راهبردهای یادگیری زبان، مقیاس سنجش تکاملی هوش چندگانه و یک آزمون مهارت زبان استفاده گردید. نتایج ضریب همبستگی پیرسون وجود همبستگی مثبت معناداری را بین راهبردهای یادگیری زبان آموزان و هوش چندگانه و یک همبستگی ضعیف را بین راهبردهای یادگیری و مهارت زبانی نشان داد. همچنین، همبستگی های معناداری بین برخی زیرسازه های راهبردهای یادگیری و برخی زیرسازه های هوش چندگانه یافت شد. بالاترین ضریب بین راهبردهای شناختی و هوش درون فردی و کمترین آن بین راهبردهای عاطفی و هوش طبعیت گرا گزارش گردید. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که هوش چندگانه زبان آموزان در کاربرد راهبردهای یادگیری آنها بطور معناداری موثر می باشد، ولی مهارت زبانی و جنسیت آنها تاثیر معناداری ندارند هرچند که جزء پیش بینی کننده های مثبت کاربرد راهبردهای یادگیری زبان می باشند.
الگویی ساختاری - نقشی برای سبک شناسی گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا تعریف سبک، مشخصه سبکی و شیوه تشخیص آن بیان می گردد. همچنین رویکرد زبانشناسی ساختارگرایی، صورت گرایی، تحلیل گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی به سبک شناسی معرفی می شود. نظریه انتقادی در نظریه و کارکرد با دیگر مکاتب زبانشناسی نیز مقایسه می گردد. سپس انواع فرآیندهای مادی، ذهنی، رابطه ای، وجودی، رفتاری و بیانی که در نقش اندیشگانی دستور نظام مند هلیدی آمده است با نمونه هایی از زبان فارسی ارایه می شود.
طرحواره چرخشی در غزلیّات سعدی و حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های متعددی در حوزه ی زبان شناسی شناختی مطرح شده که «استعاره ی مفهومی» و «طرح واره ی تصویری» بیش ترین اهمیّت را دارند. طرح واره های تصویری ساخت هایی از فرایند شناختی اند که به واسطه ی تجربه های فیزیکی انسان در برخورد با جهان خارج شکل می گیرند و امکان درک و تحلیل مفاهیم انتزاعی را فراهم می آورند. طرح واره-های تصویری گونه های مختلفی دارند، نظیرِ طرح واره های حرکتی، طرح واره های حجمی، طرح واره های قدرتی؛ و طرح-واره ی چرخشی یا دوری یکی از گونه های طرح واره های حرکتی است که می تواند از انگاشت طبیعی یا قراردادی شکل گرفته باشد. مفاهیم انتزاعی طرح واره های چرخشی در غزل های سعدی را می توان در سه دسته جای داد: 1)طلب 2)شکایت 3)ترک؛ و حافظ را نیز در سه دسته: 1)طلب 2)شکایت 3تسلیم. تحلیل های شناختی حاصل از طرح واره-های چرخشی این دو شاعر عبارتند از: 1.درک سعدی از حرکت زمان، خطی است و فهم حافظ، دایره ای. 2.درک حرکت خطی سعدی بر واقع گرایی و فهم دایره ای حافظ بر آرمان گرایی او دلالت دارد. 3.سعدی به دلیل درک حرکت خطی در گروه انسان های تراژیک جای می گیرد و حافظ به سبب فهم حرکت دایره ای در شمار انسان های حماسی. 4.شکل کاربرد واژگان و ساختارکلی غزل ها، از مرکزگریزی سعدی و مرکزگرایی حافظ حکایت می کنند.
رویکرد ارتباطی و روش سمعی بصری: تقابل دیدگاه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ آموزش زبان ها، روش سمعى بصرى و رویکرد ارتباطى در دیدگاه هاى خود نسبت به فرایند آموزش و یادگیرى چالش هاى پردامنه اى را برانگیخته اند. به ویژه آن که رویکرد ارتباطى در تقابل با روش هاى آموزشى پیشین- روش دستور زبان ترجمه و روش سمعى بصرى- تعریف مى شود. گسست و جدایى از این شیوه ها به نام ارتباط و کنش اجتماعى صورت مى پذیرد، مفهومى که امروزه به عنوان هدف غایى یادگیرى زبان، مورد پذیرش همگان است. تقابل دیدگاه ها زاییدهء پرسش هاى چندى است، از جمله این که آیا یادگیرى اشکال و قواعد زبان خارجى و تقدم صورت بر معنا، هدف اصلى است یا ایجاد ارتباط. از دیگر سو تا جه اندازه دریافت رویکرد ارتباطى از نقش معلم، متعلم و ابزار آموزشى، با مفهوم آموزش و یادگیرى در روش سمعى بصرى قرابت دارد، مرکزیت متعلم، در برابر مرکزیت معلم و متد در بطن چالش هاى رویکرد ارتباطى جاى دارد. بنابراین گست و نیز پیوند دیدگاه هاى آموزشى ارتباطى و سمعى بصرى در جنبه هاى متفاوتى پدیدار مى شوند که در نوشتار حاضر مورد بررسى قرار مى گیرند.