فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۶۱ تا ۵٬۳۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
To date, controversy among scholars exists on whether or not teachers should react to EFL learners' written grammar errors. This study investigated the effect of three feedback types (i.e., selective, comprehensive, and the one recommended by Truscott (1999), that is, no correction) with regard to possible improvements in accuracy in the writings of a total of 66 elementary EFL learners. It, further, sought whether such an effect would last in the long run. During 11 weeks, selected global (e.g., past tense, countable/uncountable, and comparative adjectives) and all grammar errors in the written pieces of the subjects in two treatment groups ( n= 22 in each) were reacted through coded underlining. However, in line with Truscott, the only reaction participants in the third group ( n= 22) received were comments such as great, good, ok, etc.. Analysis of the written pieces in the immediate and delayed post tests revealed that selective feedback had a significantly more positive influence on learners' accurate use of selected grammatical structures both in the short and in the long run. The implications are discussed in terms of effective guidelines for teaching writing in EFL contexts. Keywords: Comprehensive feedback; Selective feedback; No correction; Writing accuracy تصحیح گرامر از نوع بازخورد انتخابی در مقایسه با بازخورد جامع در آموزش نگارش: شواهد متقابل بر دیدگاه تروسکات امروزه در خصوص اینکه آیا معلم باید به اشتباهات دستوری زبان آموزان در نگارش باخورد اصلاحی داشته باشد یا نه، در میان پژوهشگران اختلاف نظر وجود دارد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر سه نوع بازخورد اصلاحی( انتخابی، جامع، و نوع توصیه شده توسط تروسکات (1999)، که بازخورد بدون اصلاح میباشد) بر امکان بهبود در دقت در نگارش 66 زبان آموز مبتدی انجام شده است. علاوه بر این، این پژوهش به بررسی این تاثیر احتمالی دردراز مدت نیز پرداخته است. در طول 11 هفته، ساختار های انتخاب شده ( صفات مقایسه ای، اسامی قابل شمارش / غیر قابل شمارش، و زمان گذشته) و تمامی اشتباهات دستور زبان در متن های نوشته شده توسط زبان آموزان در دو گروه تحت بررسی (22 نفر در هر گروه)، از طریق خط تاکید کدگذاری شده مورد بازخورد قرار گرفت. با وجود اینکه، مطابق با نظر تروسکات، تنها عکس العملی که زبان آموزان در گروه سوم (22 نفر) دریافت کردند، نظراتی مانند عالی، خیلی خوب، خوب، و غیره بود. تجزیه و تحلیل متن های نوشته شده درپس آزمون فوری و تاخیری نشان داد که بازخورد از نوع انتخابی تاثیر مثبت تری در استفاده دقیقتر زبان آموزان از ساختارهای دستوری، هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت بوده داشت. کاربردهای این تحقیق در قالب دستورالعمل های موثر برای آموزش نگارش زبان خارجی مورد بحث قرار گرفته است. واژگان کلیدی: بازخورد انتخابی، بازخورد جامع، عدم بازخورد ، دقت در نگارش
برهم کنش روابط پیوستاری و انفصالی در داستان «مردی در قفس» صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افعال مؤثر همان طور که در شکل گیری کارها و اعمال نقش دارند، در تغییر حالت ها نیز می توانند تأثیرگذار باشند. در روابط پیوستاری و انفصالی که میان سوژه و شیئی ارزشی شکل می گیرد، این افعال بیش از پیش اهمیت خود را نشان می دهند. تغییر موقعیت و رفتن از حالتی به حالت دیگر، گاه نیازمند خواستن است و گاه توانستن. از کنارهم قرار گرفتن این دو عامل، چالشی در راه قهرمان داستان «مردی در قفس» به وجود می آید که تا آخر داستان با آن دست به گریبان است. او گاه می خواهد رابطه را حفظ کند، ولی نمی تواند و گاه نیز می کوشد تا آن را قطع کند که باز هم ناموفق است. این داستان سرگذشت مردی است که مدام با آنچه می خواهد داشته باشد و آنچه از دست می دهد در تکاپوست. این جستار تلاش می کند نحوه عمل و اثر افعال تأثیرگذار بر شکل گیری احساسات قهرمان داستان را نشان دهد. تنهایی، ویژگی اصلی قهرمان این داستان است و ناتوانایی در تغییر وضع و شرایط حاکم این حس را تقویت می کند.
کشف و توصیف انواع تلویح در فارسی محاوره ای با توجه به فرهنگ فارسی زبانان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی تلویح نقش مهمی در گفتمان دارد، همچنین استنباط آن از طرف شنونده بسیار مهم می باشد. هدف از این تحقیق تحلیل داده های زبان فارسی با توجه به فرهنگ فارسی زبانان در تهران و طبقه بندی انواع تلویح بر اساس رویکرد های مختلف می باشد. مسئله ای که وجود دارد این است که سخنگویان فارسی زبان پیام مورد نظر گوینده را چگونه استنباط می نماید. این پژوهش با توجه به موضوع مقاله مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است که داده ها به روش میدانی از مکالمات روزمره مردم عادی کوچه و خیابان شهر تهران بدست آمده است. برای بدست آوردن و استخراج جملات تلویحی،50 ساعت از مکالمه های فارسی زبانان در 13 موقعیت متفاوت ضبط و ثبت شده است. بعد از استخراج جملات حاوی تلویح ، آنها را طبقه بندی نموده و بر اساس فرضیه-های تحقیق مورد توصیف و تحلیل کیفی قرار گرفتند. دستاورد تحقیق نشان می دهد که تلویح در ارتباطات و تعاملات فارسی زبانان در قالب معنای تلویحی به صورت تلویح مکالمه ای عام، تلویح سنجشی،تلویح مکالمه ای خاص و تلویح قراردادی بازنمایی می شود و همچنین ساخت های دستوری همچون جملات شرطی و ساخت پرسش های توضیحی می تواند با پیش فرض موارد خاص در بوجود آوردن متون دارای معانی تلویحی تاثیرگذار باشد.در پایان به این نتیجه رسیدیم که بافت موقعیت و فرهنگ عامل بسیار تعیین کننده و موثری در تحلیل مکالمات بودند. چرا که معانی و تفاسیر در بافت موقعیت قابل دستیابی بودند.
تأثیر گسترش ساختاری جمله بر ماهیت معنا در نثر صوفیانه میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از تأثیرگذاری عمیق نثرصوفیانه میبدی به خلاقیت های ساختاری بازمی گردد. این پژوهش به بررسی جملات مرکب پرداخته تا تأثیر گسترش ساختار را بر ماهیت معنا نشان دهد. ضرورت و اهمیت این پژوهش در شناخت بیشتر بُعد انعطاف پذیری ساختاری زبان فارسی است. حوزه پژوهش، بخش تفسیر عرفانی مجلدات دهگانه کشف الاسرار و عده الابرار است که به روش سیستماتیک نمونه برداری شده اند تا به این پرسش پاسخ دهندکه؛ گسترش ساختاری جملات مرکب چه تأثیری بر ماهیت معنایی شان دارد؟ یافته ها نشان می دهند؛ در نثر صوفیانه میبدی، با چندگونه پیوند ساختاری و شکل گیری معنا روبرو هستیم. نخست؛ پیوند خطی اجزای ساختار و معنا در جملات مستقل همپایه. دوم؛ پیوند تودرتوی میان ساختار و معانی جملات ناهمپایه. سوم؛ پیوند تلفیقی(خطی و تودرتوی) میان اجزای ساختار و معنا در جملات خوشه ای (مرکبِ کامل) با بیشترین نمونه. چنانکه شواهد نشان می دهند؛ در آغاز یک ساختار نحوی مرکب، جمله ساده مستقلی آمده و در زنجیره جملات پس از آن، در هر جمله، بخشی از معانی جمله یا جملات پیشین به شیوه های مختلف گنجانده شده است. ازاین روی؛ هر جمله درعین برخورداری از استقلال با سهیم شدن در جزیی از معنای جملات پیش از خود از افزایش معنا نیز برخوردار گردیده است. علاوه بر افزایش معنا، روند هم افزایی معانی در زنجیره جملات و پیوندهای تودرتوی معنا و ساختار به معنای نهایی جمله مرکبِ کامل عمق بخشیده است. بدین گونه؛ میبدی توانسته با بیان ِروشنِ معانیِ پیچیده، تأثیری ماندگار براندیشه خواننده اش بگذارد. از زیبایی آفرینی که بگذریم، تعلیق معنا، افزایش معنا، هم افزایی معنا و عمق بخشیدن به معنا را از جمله تأثیرات پنهان گسترش ساختاری بر ماهیت معنا دانست.
Patterns of Pair Interaction in EFL Dyadic Talk: A Study of Peer Responses(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۶ , N. ۳ , ۲۰۱۷
291 - 318
حوزههای تخصصی:
This classroom-based study sets out to study the relationships that EFL learners would form in peer responses in an EFL writing class. It examines Storch’s (2002a) patterns of peer interaction when intermediate learners are paired with partners of different L2 proficiency levels. To discover the factors that could affect the nature of peer interactions, at first a proficiency test of TOEFL was administered and thus the participants were distinguished based on their scores, into the beginner, intermediate, and advanced levels. Further, the participants were asked to choose a partner and review each other’s writing in pair while being audio recorded. To examine learners’ behaviors from the perspective of participants involved, they were interviewed individually after the recording session. As the focus was on intermediate partnership, the data of 12 intermediate students (i.e. 6 pairs) interacting with an advanced, intermediate or beginner partner were analyzed. The findings showed that although proficiency levels narrowly affected the participants’ performances in peer responses, they did not determine them. The study revealed that it is not just the actual proficiency levels but the relationships that learners form, the roles that they adopt, and their partner’s behaviors as the factors which shape the dyadic talk. It was further found that the partners’ roles are shaped by their positioning in relation to their peers and the issues on which learners focus during their engagement in the task. چکیده: این تحقیق بر آن بود تا چگونگی ایجاد رابطه بین افراد در پاسخگویی توسط فراگیران خارجی زبان انگلیسی را مورد بررسی قرار دهد. در واقع، این تحقیق بر اساس الگوی تعاملی استرچ (2002الف)، روابط فی مابین فراگیران سطح متوسط با طرفهای دارای توانش متفاوت زبانی را تحلیل می نماید. برای این منظور، ابتدا شرکت کنندگان در تحقیق، بر اساس آزمون توانش زبان به سه دسته مقدماتی، متوسط و پیشرفته تقسیم شدند. سپس از هرکدام از انها خواسته شد که با تعیین یک نفر نگارش های همدیگر را بررسی نمایند که در این مورد تعامل بین انها ضبط گردید. پس از این مرحله، برای استخراج الگوهای تعاملی آنها، افراد شرکت کننده مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل اطلاعات گردآوری شده نشان داد که توانش زبان تاثیر جزیی و غیر تعیین کننده بر روی نوع تعاملات افراد دارد. به عبارت دیگر، عواملی دیگری به جر توانش زبان مثل رابطه شکل گرفته، نقش افراد، و رفتارهای افراد بر روی گفتار دو گانه تاثیر گذار می باشد. از طرف دیگر، نتایج نشان داد نقش افراد تابع چگونگی رابطه بین افراد و موضوعات مورد توجه در بحث می باشد. کلمات کلیدی: پاسخگویی هم گروهیان، الگوهای تعاملی، یادگیری مشارکتی، سطح توانش زبان، نگارش
همسوسازی روش های بازتابی رایج درآموزش زبان انگلیسی با ویژگیهای روانشناختی زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر روند بهره گیری مثبت از یک فعالیت روایت-محور با عنوان " رویداد نویسی دیالکتیکی" یا محاوره ای بر روی عملکرد زبانی 67 دانشجوی بزرگ سال ایرانی (دختر و پسر) به صورت پیمایشی باهدف انطباق سنجی سازه های روان سنجی دانشجویان در حوزه هوش هیجانی آنان با ابزار های کار پوشه، صورت گرفت.پنج زیر سنجه از متغیر های هوش هیجانی شامل مقیاس های حل مسئله، خودآگاهی هیجانی، روابط بین فردی، خودابراز(قاطعیت)و واقعیت سنجی با استفاده از شیوه رگرسیون چندگانه مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج حاصل حاکی از ان بود که مدل کلی به دست امده توانست موفقیت تحصیلی را به طور موازی با تداخل رویداد نویسی در میان افراد بزرگ سال مورد آزمون پیش بینی نماید (0.05≥p) اما مقیاس حل مسئله در مقایسه با چهار مقیاس دیگر بیشتر پیش بینی کننده موفقیت در آزمون های ارزیابی پیشرفت زبانی در گروه هدف بود. دلایل ضمنی نتیجه حاصله به همراه کاربرد های تقویت مهارت های ارتباطی در میان دانشجویان در نهایت تحلیل شده اند.
آموزش زبان با رویکرد شناختی: اهمیت علوم اعصاب شناختی در آموزش زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بشر از دیرباز در جست و جوی درک فرآیندهای ذهنی در استدلال، تصمیم گیری، یادگیری و سایر فعالیت های ذهنی بوده است؛ اما مطالعة علمی ذهن انسان از چند دهة قبل با پیدایش علوم شناختی آغاز شد. برخی علوم نیز برای به روزمانی و دستیابی به دستاوردهای جدید، به علوم شناختی گرایش پیدا کردند و پسوند شناختی در بسیاری از این علوم به کار رفت. آموزش زبان نیز به عنوان یک علم میان رشته ای باید از دستاوردهای علوم شناختی برای متحول و به روز شدن بیشتر بهره مند شود و درعمل از آن ها استفاده کند. پیوند مستقیم میان آموزش زبان و علوم شناختی اندکی مشکل به نظر می آید؛ به همین دلیل، به علومی مثل روان شناسی شناختی، زبان شناسی شناختی و علوم اعصاب شناختی نیاز است تا تعامل و تلفیق آموزش زبان و علوم شناختی ممکن شود. هدف این مقاله، طرح و بررسی مبانی نظری آموزش زبان با رویکرد شناختی با استفاده از علوم اعصاب شناختی و ارائة مبنایی برای انجام تحقیق میدانی در این زمینه است. در این پژوهش، درپی یافتن پاسخ برای دو پرسش هستیم؛ اینکه تا چه اندازه می توانیم علوم اعصاب شناختی را در آموزش زبان به کار بریم و رویکرد یاددهی یادگیری سازگار با مغز چه کاربردی در آموزش زبان دارد. براساس این پژوهش، علوم اعصاب شناختی که عملکردهای شناختی را با توجه به عملکرد و ساختار مغز مطالعه می کنند، مبنای نظری مناسبی برای آموزش زبان با رویکرد شناختی به شمار می روند و رویکردهای آن ها در آموزش زبان بسیار کاربرد دارد؛ مانند اصول یاددهی یادگیری سازگار با مغز که دانستن و کاربرد آن ها در فرآیند یاددهی و یادگیری زبان خارجی بسیار مفید و راهگشا است.
قابلیت کاربرد مدل استعاری الکسیوا در اصطلاح شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره نقش بسیار مهمی در توسعه و انتقال دانش و نیز در علم اصطلاح شناسی، به خصوص ااصطلاح شدگی دارد. استعاره های علمی خلاف استعاره های ادبی، در فهم و آموزش علم مؤثر هستند و با ایجاد «آشنازایی» روند اصطلاح سازی را تسهیل می کنند. در این راستا، ارائه مدل استعاری نقش بسزایی در ترجمه ماشینی و هوش مصنوعی در حیطه اصطلاح شناسی دارد. سؤالی که به ذهن می رسد این است که آیا مدل استعاره ای الکسیوا که براساس آن استعاره ها نوعی «حامل های زبانی» محسوب می شود، می تواند مدلی کارآمد در اصطلاح شناسی و اصطلاح سازی باشد؟ در این تحقیق، پس از تعریف استعاره و ذکر دسته بندی آن، ابتدا به تحلیل مدل اصطلاح استعاری الکسیوا می پردازیم و در گام بعدی مدلی استعاری پیشنهادی خود را با توجه به مثلث معنایی آگدن و ریچاردز معرفی می کنیم و نیز مثال هایی ارائه می دهیم. نتایج حاکی از آن است که مدل ساعت شنی الکسیوا استعاره را فرایندی می داند که از جهان ذهن به جهان زبان حرکت می کند، حال آنکه در ساخت اصطلاح گاه استعاره های مفهومی و گاه استعاره های زبانی نقش دارند.
تعامل نحو و واج شناسی: بررسی آهنگ بندهای موصولی توصیفی پسایندشده در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یک مطالعة آزمایشگاهی، منحنی آهنگ دو دسته جملة مرکب ناهمپایه حاوی یک بند پایه و یک بند موصولی را با یکدیگر مقایسه کردیم. در یک دسته، بند موصولی در جایگاه اصلی خود بعد از هستة بند (خوانش بی نشان) قرار داشت و در دستة دیگر به پایان جمله حرکت کرده و بعد از فعل اصلی جمله قرار گرفته بود (خوانش پسایندشده). هدف اصلی تحقیق حاضر این است که تغییرات آهنگی حاصل از پسایندسازی بند موصولی در جملات پیچیده را تعیین کنیم. برای این منظور، دو پارامتر آهنگی دامنة زیروبمی و ترادف قله با زنجیرة آوایی، در تمامی سازه های بند پایه و بند موصولی در جملات بی نشان و جملات حاوی بند موصولی پسایندشدهاندازه گیری شد. نتایج نشان داد که زنجیره آواییِ بند موصولی در خوانش بی نشانِ جملات فاقد تکیة زیروبمی خیزان است و به صورت یک سطح ثابت پایین F0 که صورت آواییِ تحقق یافتهِ یک تکیة زیروبمی با نواخت پایین L* است، تولید می شود. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که پسایندسازی بند موصولی در زبان فارسی باعث کانونی شدن هستة بند می شود به طوری که 1) دامنة زیروبمی هستة بند موصولی نسبت به خوانش بی نشان به سرعت گسترده تر می شود؛ 2) تراداف قلة H تکیه زیروبمیِ هستة بند موصولی با زنجیرة آوایی به طور معناداری زودهنگام تر می شود؛ و 3) تکیة زیروبمی سازه های پس از هسته به طور کامل حذف می شود؛ ولی این ناحیه آوایی (زنجیرة پساکانونی) لزوماً به صورت یکنواخت ثابت پایین تظاهر نمی یابد، بلکه گاه بسته به ماهیت نحوی سازه ها (اینکه سازه ها متعلق به کدام یک از بندهای پایه یا موصولی هستند) به صورت توالی یکنواخت ثابت بالا و پایین ظاهر می شود.
تحلیل تیرگی واج شناختی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدة تیرگی، همواره، موضوع مورد بحث در واج شناسی زایشی بوده و با پیدایش نظریة بهینگی بیش ازپیش بدان توجه شده است. تیرگی در یکی از دو وضعیت زیر، که برعکس هم اند، رخ می دهد:نخست، وضعیتی که با بررسی بازنمایی آوایی یک واژه مشاهده شود که آن فرایند، به رغم فراهم نبودنِ بافت لازم برای رخداد یک فرایند واجی، رخ داده است. دیگری، وضعیتی که با بررسی بازنمایی آوایی یک واژه مشاهده شود که آن فرایند، به رغم فراهم بودن بافت لازم برای رخداد یک فرایند واجی، رخ نداده است. دو تعامل عکسِ زمینه چین و عکس زمینه برچین علت تیرگی هستند؛ ولی تعامل زمینه چین نیز می تواند باعث تیرگی شود. پدیدة تیرگی برای نظریة بهینگی، که قاعده های واجی و بازنمایی [های] میانی بین بازنمایی واجی و بازنمایی آوایی را در نظر نمی گیرد، چالش برانگیز است؛ ولی رویکردهای قاعده بنیاد که بازنمایی [های] میانی را در نظر می گیرند، با این پدیده درگیر نمی شوند. هدف این مقاله تحلیل این موارد است: 1. معرفی پدیدة تیرگی؛ 2. استدلال درباره وجود دو گونه تعاملتیرةعکسِ زمینه چین و عکسِ زمینه بر چین در فارسی؛ 3. استدلال درباره تیرگیِ یک گونه تعامل زمینه چین در این زبان؛ 4. تحلیل این تعامل های تیره در چارچوب نظریة بهینگی با رویکرد کلاسیک (Prince & Smolensky, 2004) و با رویکرد پیاپی گزینیِ هماهنگ (McCarthy, 2000).
چندمعنایی پسوند «-ی» فارسی: کندوکاوی در چهارچوب ساختواژه ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش پیش رو آن است که یکی از پربسامدترین پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی، یعنی «-ی» واکاوی و سویه های گوناگون ساختاری و معنایی/ کارکردی آن بررسی شود. این پژوهش رویکردی ساخت بنیاد دارد و در چهارچوب نظری ساختواژه ساختی است که می کوشد به روش توصیفی- تحلیلی الگوهای واژه سازی را بر پایه مفهوم «ساخت» و «طرح واره های ساختی» تبیین نماید و روابط پایگانی و شبکه ای میان طرح واره ها و زیرطرح واره ها را به گونه ای سامانمند نشان دهد. داده های این پژوهش برگرفته از پیکره ساختواژه خود نگارندگان است که بیش از 8000 واژه مشتق و مرکب فارسی را در برمی گیرد. در کنار آن، از کتاب فرهنگ بزرگ سخنانوری (1381) نیز استفاده شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که پسوند «-ی» دارای 38 معنا/ کارکرد گوناگون است؛ بنابراین این پسوند قابلیت چندمعنایی بسیار بالایی دارد و همواره معنا/ کارکردهای تازه ای را نیز می پذیرد. چندمعنایی که در اینجا با آن رو به رو هستیم، نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح طرح واره های انتزاعی قابل تبیین است و از این رو آن را چندمعنایی ساختی می نامند. به سخن دیگر، نظریه ساختواژه ساختی ما را به برداشت و مفهوم تازه ای از چندمعنایی می رساند که همانا چندمعنایی پایگانی (سلسله مراتبی) و چندمرحله ای در سطح ساخت های انتزاعی زبان است.
بررسی نقش گفتمان های فلسفی در فرآیند رو به رشد مطالعات ترجمه از منظر تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعة نقش گفتمان های فلسفی در فرآیند رو به رشد مطالعات ترجمه از منظر تاریخی می پردازد. بدین منظور، این پژوهش به دنبال کشف و توصیف نقش گفتمان های فلسفی در مطالعات ترجمه بوده تا در مورد تأثیر عمدة فلسفه بر ترجمه و نظریه های ترجمه کنکاش کند و معلوم نماید تا چه حد بازبینی و تجدید نظر در گفتمان های فلسفی به روند رو به رشد مطالعات ترجمه مساعدت می نماید. هدف عمده آن است که با توجه به ماهیت مطالعات ترجمه به عنوان رشته ای گیرنده از گفتمان های فلسفی و بسیاری از رشته های حد واسط، به فرضیه سازی دربارة این رشته و ارائة چارچوبی جامع و دربرگیرنده پرداخته شود. با در نظر گرفتن شواهد مربوط، یافته های پژوهش پیش رو نشان داد که سیر مرجعیت و اقتدار از سوی فلسفه به مطالعات ترجمه و نه بالعکس می باشد. علاوه بر آن، گفتمان های فلسفی حداقل از سه طریق به مطالعات ترجمه مرتبط می شوند: فیلسوفان رشته های مختلف از ترجمه به عنوان مطالعه موردی یا استعاره ای برای شرح مسائل مربوط به برنامه های کلی تر استفاده کرده اند؛ نظریه پردازان و عملگرایان ترجمه همواره به گفتمان های فلسفی به عنوان حامی و پشتیبان نظریات خود نگاه کرده اند؛ نیز آنکه، فیلسوفان، دانشمندان و مترجمان دربارة ترجمة گفتمان های فلسفی به ارائة تفسیر و اظهار نظر پرداخته اند. همین طور، یافته ها حاکی از آن است که گفتمان های فلسفی، با توجه به دسترسی چندین گزینه در رابطه با آن ها و تدوین کلمات مناسب با کلمات جایگزین، تمایل شدیدی به بازنگری و تجدید نظر دارند. در این میان، انطباق و طرح کلمات به عنوان یکی از وظایف مطالعات ترجمه مستلزم بررسی آن است که چه نوع گفتمان های فلسفی از دست رفته اند که خود باعث می شود مترجمان به طور مداوم سعی در کاهش پیچیدگی متن داشته باشند. از سوی دیگر، در صورت وجود گزینه های متعدد و نبود نظریه ای مشخص در رابطه با چگونگی کاهش پیچیدگی متن، زمینه ای برای طرح و بررسی بحث های مرتبط با گفتمان های فلسفی به وجود می آید که این امر را می توان در ارائة نظریه ها و روش های مربوط بیشتر مشاهده کرد.
مطالعات میان حوزه ای و میان رشته ای در زبان شناسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت مطالعات میان رشته ای در سرتاسر جهان، تاکنون مطالعه ای در زمینه ماهیت و روند میان رشته ای شدن در زبان شناسی ایران انجام نشده است و به همین دلیل، نگارندگان مقاله حاضر کوشیده اند تا خلأ پژوهشیِ مذکور را با رویکردی کمّی رفع نمایند. پیکره فراهم شده برای مطالعه حاضر شامل 1859 مقاله مستخرج از 47 نشریه علمی-پژوهشی است. نگارندگان با تکیه بر عنوان، کلیدواژه ها و گاه متن مقاله، تک تک مقالات را در پانزده حوزه و/ یا هفت میان رشته ای طبقه بندی کردند. شناسایی 1353 مقاله (73درصد از کل مقالات) با ویژگی میان حوزه ای یا میان رشته ای نشان داد که دانش زبان شناسی در ایران، همگام با سایر علوم در دیگر نقاط جهان میان رشته ای شده است. براساس یافته ها، «نحو» پربسامدترین و پرنفوذترین حوزه، و «ادبیات وزبان شناسی» نیز پربسامدترین و پرنفوذترین میان رشته ای است. بررسی تعاملِ تقاطعیِ حوزه ها و میان رشته ای ها حاکی از آن است که بالاترین میزان تعامل به حوزه «تحلیل گفتمان» با میان رشته ایِ «ادبیات وزبان شناسی» اختصاص دارد. متغیر وابستگی سازمانیِ نویسندگانِ مقالات نشان می دهد که درمجموع، 127 دانشگاه و مرکز آموزشی و پژوهشی در نگارش مقالاتِ پیکره مورد مطالعه نقش داشته اند و البته سهم دانشگاه ها کاملاً نامتوازن است، به طوری که اعضای هیئت علمی و دانشجویان 10 دانشگاه، در تألیف 72 درصد از مقالات نقش داشته اند و 28 درصد باقی مانده توسط محققان 117 دانشگاه ارائه شده است. بررسی داده ها، با تکیه بر متغیر زمان، نیز نشان می دهد که در 25 سال گذشته میزان میان رشته ای شدن به گونه ای چشمگیر افزایش یافته است.
حالت غیرفاعلی در تالشی: موردی از هم آیندی حالت، چندمعنایی و دستوری شدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم آیندی حالت هنگامی رخ می دهد که حالت های مختلف دستوری در یک صورت واجیِ واحد تظاهر یابند. با آنکه برخی زبان شناسان بر اتفاقی بودن آن توافق دارند، از دیدگاه درزمانی، صورت واجی مذکور، بازمانده یک نظام حالت چندعضوی است که به اعتقاد نگارندگان با وجود تمایزات صوری و نقشی، همگی از یک هسته معنایی مشترک برخوردار بوده اند. در این مختصر برآنیم تا با بررسی نقش های معنایی متفاوتی که حالت غیرفاعلی در گویش تالشی به نمایش می گذارد، چندمعنایی را به عنوان انگیزه رخداد هم آیندی، و نقش معنایی مالک را به عنوان هسته معنایی مشترکی معرفی نماییم که در بازنمایی دیگر حالت ها دستخوش بسط استعاری شده است. پیرو رویکرد بسط استعاری هاینه و همکاران (1991) و نقشة معناییِ نروگ و ملچوکف (2009) این روند بسط استعاری و در نتیجه چندمعناشدگی حالت را شاهدی بر حضور فرایند دستوری شدگی می دانیم.
Facilitating Internalization in E-Learning Through New Information System(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper aims to study Vygotsky’s (1987) sociocultural theory of learning with respect to how it relates to technology-based second language learning and teaching. The researchers selected their participants from advanced students from Payame Noor University. We divided the participants into two groups- an experimental group and a control group. After teaching the course an experimental group was asked to continue practicing language in an online learning environment, whereas those in the control group were not told anything about practice procedure. We found that students’ engagement in an interactive group activity in the online learning can be a useful approach to facilitating and motivating internalization, learning, and better performance.
Do Critical Thinking Skills Lead to Success in Language Teaching? A Case of Iranian EFL Teachers Based on Their Gender and Degree of Education(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۰, No.۲۰, Spring & Summer ۲۰۱۷
17 - 28
حوزههای تخصصی:
The present study attempted to discover whether there is a significant relationship between EFL teachers' critical thinking ability and their teaching success.To this end, 113 Iranian male and female English teachers were required to fill out Watson Glaser Critical Thinking Appraisal. Besides, their students were asked to answer the Characteristics of Successful EFL Teachers questionnaire. The statistical analysis of the data showed that there was a significant correlation between EFL teachers’ critical thinking skill and their teaching success. Besides, findings revealed that there was a significant difference between male and female teachers regarding their critical thinking skills, and that BA teachers differed from AS teachers with regard to critical thinking skills. More specifically, male BA teachers took the most advantages from critical thinking skills than others.
Iranian EFL Learners' Willingness to Communicate, Self-Perceived Communication Competence, and Communication Apprehension in L1 and L2: A Comparative Study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۰, No.۲۰, Spring & Summer ۲۰۱۷
50 - 71
حوزههای تخصصی:
The present study investigated the relationships among willingness to communicate, communication apprehension, and self-perceived communication competence in Persian (L1) versus English (L2). A total number of 235 adult native Persian EFL learners were selected through convenience sampling to participate in the study. The population consisted of 118 intermediate learners and 113 upper-intermediate learners. The transferability and predictability of these communication variables across L1 and L2 was checked through correlational analyses and linear regression. The findings showed that among these variables communication apprehension was more of a trait-like predisposition which was transferred across first language and foreign language. WTC in Persian had little predictive effect on WTC in English; also, self-perceived communication competence in Persian predicted only 15% of SPCC in English. Implications of findings could provide teachers insight into the extent to which these communication variables are trait-like or situational.