فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی آکوستیکی پارامترهای کیفیت صدا در دو گروه زنان و مردان فارسی زبان می پردازد. این مطالعه با هدف ارزیابی توانایی پارامترهای کیفیت صدا در تمایز گویندگان فارسی زبان و بررسی میزان اثرگذاری این پارامترها در شناسایی ویژگی های گوینده محور طراحی شده است. علاوه بر این، با هدف گسترش دانش موجود در حوزه کیفیت صدا و پر کردن خلأ مطالعات محدود پیشین در زبان فارسی انجام شده است. داده های آوایی از ۲۰ گویشور زن و ۲۰ گویشور مرد در محیط آزمایشگاهی ضبط شدند. برای تحلیل تفاوت های میان گویندگان از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و برای ارزیابی اهمیت ویژگی ها، از الگوریتم جنگل تصادفی بهره گرفته شد. شش پارامتر کیفیت صدا شامل فرکانس پریشی، دامنه پریشی، نسبت هارمونیک به نویز، نسبت دامنه هارمونیک های اول و دوم، برجستگی قله طیفی و فرکانس پایه انتخاب شدند. نتایج نشان داد ویژگی های کیفیت صدا در نشان دادن تفاوت های آکوستیکی میان گویندگان فارسی زبان دارای تفاوت های معناداری بوده اند، اگرچه توانایی آن ها در تمایز گویندگان به طور یکسان نبوده است. برای گویندگان مرد، پارامترهای برجستگی قله طیفی، نسبت هارمونیک به نویز و نسبت دامنه هارمونیک های اول و دوم، به ترتیب بیشترین توانایی را در تمایز آن ها از یکدیگر دارند. برای گویندگان زن، فرکانس پایه، برجستگی قله طیفی و نسبت هارمونیک به نویز به عنوان مهم ترین ویژگی ها برای تشخیص هویت شناخته شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد پارامترهای کیفیت صدا نقش قابل توجهی در شناسایی گویندگان فارسی زبان دارند. بااین حال، برای دستیابی به دقت بالاتر در سیستم های شناسایی گوینده، توجه به تفاوت های جنسیتی و اهمیت متغیرهای مختلف ضروری است. از طرف دیگر، محدودیت تعداد شرکت کنندگان ممکن است بر تعمیم پذیری نتایج تأثیر بگذارد؛ بنابراین، پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده، از نمونه های بزرگ تر و تنوع بیشتر در گویندگان استفاده شود.
تأثیر ساخت اطلاعی، نقش دستوری، ساخت نحوی بر پسایندسازی در زبان کردی سورانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدفی که در این پژوهش پیکره محور دنبال می شود بررسی تأثیر ساخت اطلاعی، نقش دستوری، ساخت نحوی، نوع فعل، وزن دستوری و معرفگی بر فرایند پسایندسازی در زبان کردی گفتاری سورانی لهجه جافی است. ازآنجا که زبان کردی از خانواده زبان های ایرانی است، همانند زبان فارسی، زبانی فعل پایان است. جمله های فعل پایان در زبان کردی جمله های بی نشان به شمار می روند؛ اما در زبان گفتاری تمایل بیشتری به تولید جمله های نشان دار و پسایندسازی برخی از سازه ها مشاهده می شود. در این پژوهش باتکیه بر پیکره گفتاری زبان کردی برگرفته از مجموعه قصه های فولکلور (احمدی، 1399) و تحلیلی داده بنیاد، عامل های مؤثر و شناخته شده پژوهشگران دیگر بر فرایند پسایندسازی در زبان کردی را بررسی کردیم و نشان دادیم که در این زبان سازه هایی با ساخت نحوی گروه حرف اضافه ای در نقش نحوی مفعول غیرمستقیم و قید مکان با ساخت اطلاعی نو در زبان گفتاری در جایگاه پس از فعل قرار می گیرند و پسایند می شوند. درباره سازه مسند نیز نوع فعل ربطی از عوامل مؤثر بر پسایندشدگی این سازه است. سازه های مفعول مستقیم، فاعل، قید مقدار و قید کیفیت به جز در مواردی محدود که می توان آن ها را نادیده گرفت، از این اصل پیروی نمی کنند. دو عامل وزن دستوری و معرفگی نیز نقشی مؤثر بر این فرایند در زبان کردی ندارند.
واکاوی بازخوردهای معنایی و خوانشی فارسی نویسی جای نام های کردی: مطالعه موردی برخی جای نام های استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیشِ رو مطالعه ای موردی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش تلاش شده است با مطالعه برخی جای نام های کردی در استان کرمانشاه -باتوجه به معنا و خوانش آن ها درمیانِ گویشوران کُرد- بازخوردهای معنایی و خوانشی فارسی نویسی در این جای نام ها و احتمال آسیب رساندن فارسی نویسی به آن ها بررسی شود. یافته های این پژوهش نشان داد که فارسی نویسیِ جای نام های کردی استان کرمانشاه چهار بازخورد معنایی و خوانشی دارد: الف) دگرگونی معنایی و خوانشی جای نام ها؛ ب) بی معناشدن و ازبین رفتن خوانش کردی جای نام ها؛ ج) ثبات معنایی جای نام ها با معادل نویسی فارسی و ازمیان رفتن خوانش کردی آن ها؛ د) حفظ تقریبی خوانش کردی جای نام ها و انتقال نیافتن معنای آن ها به غیرکردزبانان. بیشتر این بازخوردها که بازخوردهای یک تا سه را شامل می شوند، حاصل فارسی نویسی واژه ها برپایه ریشه شناسی عامیانه یا همان ریشه شناسی برپایه حدس و گمان است. باتوجه به یافته های یادشده، در این پژوهش مشخص شد که فارسی نویسی جای نام های کردی در استان کرمانشاه، به اصالت خوانش و معنای آن ها آسیبی جدی رسانده است.
Examining the Elicited Imitation Test in an EFL Classroom: Insights from Language Assessment and Student Perception(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Elicited Imitation Test (EIT) is widely recognized for its reliability in research settings as a proficiency assessment tool. However, there exists a need to examine its predictive validity in English as a Foreign Language (EFL) classrooms. This study investigates the extent to which the EIT, alongside the Oxford Placement Test (OPT), can predict students' academic achievements in an English for Academic Purposes course, including overall grade point average and scores in listening, speaking, grammar, and vocabulary. The study also examines the relationship between students' perceptions of their listening and speaking skills and their EIT performance. The study involves 41 participants, with data analysis conducted using both regression and correlation methods. Results show that the EIT significantly predicts students' grade point average and language skills. Students' self-perceived speaking and listening abilities reasonably align with their actual performance on the EIT, and it seems that factors related to comprehension weigh heavily in their considerations. These findings have significant implications for EFL research and pedagogy.
The Effect of Low-Tech Response Systems on Students’ Engagement in Learning and Attitude in Under-Resourced EFL Classrooms: mini white-boards in focus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Higher levels of student engagement are positively linked to higher learning achievement. However, enhancing student engagement in underprivileged and crowded educational contexts, specifically where high-tech tools are not available can cause a major challenge for teachers. The current study attempts to enhance students’ engagement in their learning by incorporating mini white-boards (MWs) as low-tech response systems. To this end, in a time-series design, an instruction-feedback cycle via mini white-boards was manipulated over a semester. Ten 10th-grade students, all from similar low socio-economic backgrounds and living in rural areas, participated in this study. Data were collected through observing students’ behaviors using engagement checklists. An attitude questionnaire was also administered to assess students' perceptions of using mini white-boards in their learning context. Descriptive statistics were used to summarize individuals’ engagement patterns across the study period. Additionally, a mixed-effects model was employed to account for individual variability and to assess the effects of the intervention on students’ engagement over time. The results indicated that using mini white-boards caused significant improvements in students’ overall engagement and attitude. The findings suggest that using low-tech solutions in low socio-economic settings can foster student engagement by allowing real-time feedback, collaborative interaction, and personalized participation.
بررسی پراکندگی و کارکرد ارجاعات درون متنی در مقالات چاپ شده به زبان فارسی در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بررسی ارجاعات درون متنی در مقالات علمی به زبان فارسی و طبقه بندی کارکردهای آنها و معرفی شیوه های صحیح استفاده از ارجاعات درون متنی است. در این پژوهش به طور خاص کیفیت ارجاعات و کارکرد آنها در درون متن مقالات علمی پژوهشی رشته های علوم انسانی مورد مطالعه قرار گرفت. روش مطالعه تلفیقی و شامل کدگذاری کیفی ارجاعات و بررسی کمی آنها بود. پیکره ی زبانی مورد مطالعه شامل مقالات نشریات علمی پژوهشی چهار رشته ی ادبیات فارسی،علوم دینی، علوم تربیتی و روانشناسی بود که به شیوه تصادفی انتخاب شد و حجم نهایی پیکره شامل 60 مقاله کامل از مجلات مندرج در فهرست نشریات معتبر وزرات علوم بود. کدگذاری ارجاعات مورد استفاده در مقالات بر اساس چارچوب نظری توسط پژوهشگران متخصص این حوزه انجام گرفت. داده های استخراج شده وارد برنامه نرم افزاری SPSSشده و جداول فراوانی برای بررسی کمی شکل و کارکرد ارجاعات و آمار استنباطی برای بررسی تفاوتهای بین رشته ای بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که: 1- بیشترین فراوانی استفاده از ارجاعات مربوط به رشته های علوم دینی است.2- ارجاعات کامل اسمی دارای بیشترین فراوانی هستند. 3- کارکرد ارجاع ها از نوع ارجاع ایده به مرجع اصلی، و تقویت ادعای نویسنده اند و از سایر کارکردها ارجاع مانند تعیین هویت با فعل گزارشی و مقایسه یافته های نویسنده با یافته های تحقیق دیگران کمتر بهره برده شده است. نتایج این تحقیق نکات ارزشمندی در راستای درک گفتمان علمی و تناسب کارکرد ارجاعات با بافت گفتمانی مقالات و نکات کلیدی قابل ملاحظه در تدوین مطالب و آموزش نگارش دانشگاهی دربر دارد.
تقویت دستگاه واژگانی زبان فارسی با استفاده از واژ ه ها و ساختواژه های گویشی (مطالعه موردی: گویش تاتی جیرنده عمارلو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
337 - 368
حوزههای تخصصی:
گویشهای ایرانی علاوه بر برخورداری از ساختواژه های مشترک با زبان فارسی، از ساختواژه های ویژه ای نیز برخوردارند. ساختواژه های مشترک، واژه هایی تولید می نمایند که علاوه بر معنای رایج در فارسی، کاربرد گویشی نیز دارند. می توان از این معانی و کاربردهای گویشی جهت گسترش حوزه معنایی واژه ها در متون نظم و نثر و مکالمه های روزانه فارسی استفاده کرد. ساختواژه های اختصاصی علاوه بر تولید واژگان گویشی، توانایی تولید واژه در زبان فارسی را نیز دارند و می توانند مورد توجه فرهنگستان زبان و ادب فارسی واقع شوند. بسیاری از واژه های گویشی را می توان برای تقویت دستگاه واژگانی فارسی وارد این زبان نمود. هدف از این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده، بررسی تطبیقی ساختواژه تاتی (گونه جیرنده عمارلو) و فارسی در دو مقوله اسم و صفت بر اساس نظریه مقوله و میزان، و یافتن واژه ها و ساختواژه های گویشی مناسب جهت ورود به زبان فارسی و تقویت دستگاه واژگانی آن است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که بسیاری از واژه های تاتی توان انطباق بالایی با دستگاه آوایی زبان فارسی دارند و می توانند به طور مستقیم وارد زبان فارسی شوند. واژه های تاتی دیگری هم که بار معنایی و رسانگی کلام خوبی دارند، اما از تطابق کمتری با دستگاه آوایی زبان فارسی برخوردارند، می توانند به صورت «فارسی شده»، یعنی منطبق شده با دستگاه آوایی زبان فارسی (با تغییرات آوایی یا نحوی اندک)، و یا به صورت ترجمه وارد زبان رسمی شوند و بر گسترش دستگاه واژگانی آن بیفزایند. پیشنهاد ورود بیش از هفتاد واژه، عبارت و اصطلاح تاتی به زبان فارسی نتیجه بررسی های این پژوهش است.
Enhancing Well-being: Exploring the Influence of Teacher Growth Mindset and Grit among EFL Instructors in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The primary objective of this research was to explore how the mindsets and perseverance of English as a Foreign Language (EFL) teachers in Iran impact their well-being. Using Structural Equation Modeling (SEM), data from 375 EFL teachers, selected through convenience sampling, were analyzed. The results revealed a direct and positive correlation between a teacher's growth mindset and their well-being. Additionally, the study found that the relationship between a teacher's growth mindset and well-being was influenced by their level of grit. These findings suggest that educators can significantly contribute to fostering growth mindsets and perseverance among EFL teachers, thus improving their well-being. Ultimately, this research underscores the importance of these teacher characteristics in enhancing the well-being of EFL instructors and offers practical guidance for educators aiming to support them.
Developing and Validating an Assessment Scale for Foreign Language Teacher Agency(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Foreign language (FL) teacher agency, as a significant part of teachers’ professional development, encompasses self-organized efforts to augment professional growth. This study aimed to develop an ecological FL teacher agency model through a sequential exploratory mixed methods design based on which an assessment scale measuring FL teachers' agency value was developed. In the qualitative phase, developing and validating the FL teacher agency model, firstly, an interview guide was developed and piloted in a group of 10 TEFL teacher educators from Farhangian Teacher Education University in Tehran. Then, 30 in-service EFL teachers were interviewed. The data were analyzed through MAXQDA to find the components of the tentative conceptual model of teacher agency. Based on the interview analysis, the preliminary draft of the EFL teacher agency scale was developed. The refined EFL teacher agency questionnaire encompassing the three components of Autonomy, Freedom, and Choice was administered to 354 randomly selected EFL teachers. The scale's reliability was gained through Cronbach's alpha, and its construct validity through Exploratory Factor Analysis (EFA). The study findings could be used by foreign language teachers, teacher educators, and TEFL teacher agency researchers.
نگرش های زبانی گویشوران در همزیستی فارسی و مازندرانی در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
104 - 77
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به همراه توسعه تکنولوژی و ارتباطات در سال های اخیر در کشورمان موجب گرایش گویشوران زبان های بومی و اقلیت به زبان فارسی شده است و این روند تهدیدی برای بقای زبان های اقلیت به حساب می آید. دراین بین، نگرش زبانی گویشوران نسبت به زبان مادری شان یکی از عوامل مؤثر و تعیین کننده در سرنوشت این زبان هاست. این پژوهش به بررسی نگرش های زبانی گویشوران نسبت به زبان مازندرانی و فارسی در استان مازندران و هم چنین تأثیر برخی عوامل اجتماعی مانند سن، جنسیت و شهرنشینی بر این نگرش ها پرداخته است. جمعیت نمونه شامل 1200 گویشور مازندرانی از سه گروه سن ی، در پنج شهر و دوازده منطقه روستایی و از دو گروه جنسیتی زن و مرد می باشند. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که بسیاری از گویشوران مازندرانی به قابلیت و اهمیت این زبان اعتقاد چندانی ندارند و درمجموع نگرش های منفی نسبت به مازندرانی غالب است. هم چنین تحلیل ها نشان دادند که درمجموع گروه های سنی پایین تر گرایش بیشتری به زبان فارسی دارند و زنان بیش از مردان و شهرنشینان بیش از روستانشینان به زبان فارسی علاقه مندند. با توجه به گسترش شهرنشینی از یک سو و نقش نسل جوان و به ویژه دختران به عنوان مادران آینده، در انتقال زبان مادری به نسل آینده، می توان پیش بینی کرد که خطر زوال، مازندرانی را تهدید می کند.
صرف رابطه ای و تحلیل پدیده هایی ایستا از واژه سازی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صرف رابطه ای رویکردی جدید به صرف در امتداد صرف ساختی است. . صرف رابطه ای نشان می دهد که روابط بین گره های واژگانی به رابطه وراثت محدود نمی شود و توجیه برخی پدیده های صرفی در گرو قایل شدن به انواع دیگر روابط در شبکه واژگانی است. این رویکرد علاوه بر نقش زایا در روابط وراثتی بین طرحواره ها و عناصر واژگانی تحت تسلط آنها، به روابط غیرزایا و اصطلاحاً نقش رابطه ای برای طرحواره ها نیز قائل می شود. برای صورت بندی انواع روابط در شبکه واژگانی، صرف رابطه ای از نظامی نشانه ای بهره می برد که برگرفته از دستور موازی است. در نوشته حاضر به چهار نوع پدیده چالش برانگیز واژه سازی زبان فارسی می پردازیم که توجیه آنها در گرو قایل شدن به روابط غیروراثتی است. این پدیده ها عبارتند از: واژه های دارای وند های کرنبری، واژه های دارای پایه های کرنبری، طرحواره های غیر زایا، و نهایتاً طرحواره های خواهر. در تحلیل این پدیده ها، نشان داده می شود که روابطی فراتر از رابطه زایای بین طرحواره ها با عناصر تحت تسلط آنها نقش اساسی ایفا می کنند. روابط توصیف شده در این پدیده ها عامل انگیختگی نسبی واژه های حاصل از آنها شده است. صرف رابطه ای، با گسترش دامنه برقراری روابط در میان گره های شبکه واژگانی، چهارچوبی را به دست داده است که می توان به کمک آن توصیف و تحلیل مناسبی برای این نوع پدیده های چالش برانگیز به دست داد.
Analyse sémiotique de l’espace selon les régimes du sens d’Éric Landowski (le cas de La Montagne du Dieu vivant de Le Clézio)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L’analyse des mécanismes résultant de l'expérience abstraite ou de la rencontre sensorielle du sujet actif avec l'univers a été négligée du point de vue de la sémiotique classique et celui-ci résiste à des concepts tels que : « présence », « expérience », « corps » et « le sensible ». Landowski défend l’idée du sens constituée d’une condition à la présence et il introduit les quatre régimes d’espace dans lesquels le sens de discours dépend de l'interaction sensorielle-perceptive entre le sujet et le monde extérieur. Dans ses régimes, l’espace-tissu est en interaction avec la programmation, l’espace-volute se présente par l’ajustement, l’espace-abîme est manifesté par l’assentiment et l’espace-réseau est en rapport avec la manipulation. La question principale de cette recherche consiste aux régimes du sens de Landowski se présentant dans le texte littéraire. Pour trouver la réponse, cette recherche applique les régimes d’espace de Landowski à savoir l’espace-volute et l’espace-abîme sur La montagne du dieu vivant de J.M.G Le Clézio dont les récits mettent en scène de beaux passages sur l’interaction entre les personnages et les espaces différents. Cet article aurait pour objectif d’examiner l’interaction entre le sujet et l’espace dans un texte littéraire à partir de la théorie des régimes du sens de Landowski pour effectuer le pouvoir de l’espace sur la perception humaine. Par une analyse sémiotique, cet article montrera enfin la relation entre le sujet et l’espace tout en se basant sur les phrases du sujet parlant et l’espace qui l’a entouré. Cette relation produit un sens profond.
The Impact of Grammarly Software on Enhancing Writing Skills among EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In light of ongoing challenges in writing education and the needs of digital-native learners, this study explored the effectiveness of using the free version of Grammarly in the writing development of EFL learners. Thirty-three TEFL students at Shahid Rajaee University were randomly selected and participated in the study. Using a quantitative one-group design, their writing performance was assessed through six tasks and analyzed via one-way Repeated Measures MANOVA. The results indicated a consistent improvement in overall writing performance through the regular use of Grammarly as an automatic corrective feedback tool. To identify which writing components improved, an RM-MANOVA was conducted on grammar, spelling, punctuation, and clarity. The analysis showed significant improvement only in grammatical accuracy, with other aspects remaining unchanged. These findings highlight Grammarly’s potential in enhancing grammatical skills. The study contributes to ELT by encouraging the integration of ICT-related content into the EFL curriculum and teacher training programs, emphasizing the role of AI tools in language learning. These findings highlight the increasing impact of AI-powered tools in improving writing skills for language learners. Educators should balance automated feedback with personalized instruction. As research on effectiveness of Grammarly is still limited, further studies are necessary to fully understand its educational potential.
Job Crafting as a Tool for Cultivating Reflective Teaching: Insights from Iranian EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۴, N. ۱ , ۲۰۲۵
53 - 80
حوزههای تخصصی:
This study explores Iranian EFL teachers' perceptions of integrating job crafting interventions with reflective teaching to enhance their teaching practices and well-being. Using a grounded theory approach, 25 experienced EFL teachers (minimum 5 years of teaching experience) were selected through purposive sampling to participate in a multi-phased intervention based on the PERMA model. The intervention included training workshops, self-set job crafting assignments, and reflective practices. Data were collected through semi-structured and focus-group interviews and analyzed to identify recurring themes. The findings revealed three themes: 1) reflective mindset, 2) sense of belonging and engagement, and 3) reflective avoidance. Results indicate that job crafting improved teachers' self-efficacy, motivation, and resilience, though some experienced challenges in implementation. Practical implications suggest incorporating job crafting strategies into teacher training programs to foster reflective teaching and enhance teacher well-being. This research contributes to the field by bridging positive psychology and reflective practices in SLA contexts, emphasizing the value of teacher-centered interventions in professional development.
An Investigation into the Relationship among Personality Types, Foreign Language Anxiety, and Locus of Control: Iranian EFL Learners in Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۴, N. ۲, ۲۰۲۵
131 - 158
حوزههای تخصصی:
One of the key components for effective communication and promoting second/foreign language learners’ ability to produce meaningful performance is controlling their language anxiety. This study investigated the relationships among personality types, locus of control, and foreign language anxiety within the context of Iranian EFL learners. A non-experimental type based on a quantitative approach, the present study enjoyed a correlational design. Its participants were 317 Iranian EFL learners who all were undergraduate university students from both genders. The context of this study was the EFL face-to-face educational settings and the participants were from different fields of study at the university level in Iran. Data collection was conducted via three psychological questionnaires for measuring the variables. For data analysis, Pearson correlation and Regression analysis were used to specify the correlation between variables. To examine the mediation role of variables, Z Sobel and Bootstrapping tests were incorporated in the analysis. This study revealed significant relationships among participants’ personality types (extroversion and introversion), locus of control, and foreign language anxiety. The findings showed that there was a significant negative relationship between personality and locus of control and also a significant negative relationship between personality types and foreign language anxiety. Mediation analyses further illuminated the negative mediating role of the locus of control and the positive mediating role of the personality, shedding light on their nuanced dynamics. This study has implications for language educators, practitioners, and policymakers in terms of tailoring interventions to address individual differences and create supportive learning environments.
بررسی مقایسه ای ساخت موضوعی شعری از مثنوی مولوی و ترجمه انگلیسی آن بر اساس نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ مهر و آبان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
177 - 212
حوزههای تخصصی:
مسئله تحقیق این است که مترجم تا چه حد کارکرد (نقش) متن مبدأ را در نظام متن مقصد، حفظ و از سبک متن مبدأ در انتقال معنا تبعیت کرده است؟ پژوهش براساس نقش گرایی نظام مند هلیدی و متیسن و با روش توصیفی تحلیلی انجام شد. هدف نگارندگان این بود که در چارچوب فرانقش متنی، به بررسی مقایسه ای ساخت موضوعی در متون شعری از دفتر اول مثنوی مولوی و ترجمه انگلیسی آن از جاوید مجدِّدی بپردازند و به سؤالات زیر پاسخ دهند:
1. بر اساس نظریه نقش گرای هلیدی، انواع آغازگر در متون این شعر مثنوی مولوی و ترجمه انگلیسی آن کدامند؟ 2. با توجه به تحلیل مقایسه ای ساخت موضوعی در متون مبدأ و مقصد، چه تغییراتی در معنای متنی شعر ترجمه، رخ داده و مترجم تا چه حد در انتقال مفاهیم، موفق بوده است؟
مطابق مدل هلیدی، بسامد کاربرد آغازگر های تجربی و مرکب و نیز فراوانی انواع نشان دار و بی نشان آن ها در بند های شعر مثنوی و متن ترجمه محاسبه شدند. مترجم در ترجمه 90 درصد از بندهای حامل آغازگر بی نشان، موفق بوده است، ولی در ترجمه 6/66 درصد از موارد بندهای حامل آغازگر نشان دار، با عدم رعایت سبک متن مبدأ در نشان داری آغازگر، و ترجمه آن ها به بندهایی بی نشان، در انتقال معنا و تأکید مورد نظر نویسنده، موفقیت کم تری داشته است. بر اساس دیدگاه «معادل نقش بنیاد هلیدی در ترجمه»، شباهت در به کارگیری انواع آغازگر در متن مبدأ و ترجمه، می تواند نشان دهنده تبعیت مترجم از سبک متن مبدأ در انتقال معنای متنی در مسیر نیل به معادل کارکردی در ترجمه باشد.
تحلیل استعاری گفتمان خانواده (مطالعه موردی داستان های ایدئولوژیک نوجوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
141 - 175
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای قدرت، به ویژه در ارتباط با کودک و نوجوان شناخته می شود و مفهوم آن در دل گفتمان ها و در دوره های مختلف، دستخوش تغییرات فراوانی بوده است. در این میان، آثار هنری و ادبی، می توانند بازتاب دهنده بخشی از این تغییرات باشند. به ویژه آثار داستانی کودک و نوجوان که در اکثر آن ها هم روابط خانوادگی به عنوان درون مایه ای حتمی وجود دارد و هم در بیشتر دوره ها متأثر از ایدئولوژی های همان دوران بوده است. این پژوهش موردی، از پژوهشی کلان تر بر روی آثار داستانی نوجوان از دهه 1350 تاکنون برآمده است و برای بیان دیدگاه خود، به دو نمونه داستانی از دو دوره پیش و پس از انقلاب بسنده کرده است: اولدوز و کلاغ ها از صمد بهرنگی و کودک و طوفان از حسین فتاحی که به دو گفتمان اصلی مارکسیستی (پیش از انقلاب)، گفتمان انقلاب اسلامی تعلق دارند. هدف اصلی این پژوهش، کشف و واسازی گفتمان های اصلی حاکم بر بازنمایی خانواده در ادبیات داستانی نوجوان، باتوجه به ایدئولوژی های دو دهه 1350 و 1360 است. این پژوهش با این هدف شکل گرفته است که تغییر معنایی خانواده را در آثار ایدئولوژیک در دو دوره تاریخی بررسی کند؛ چراکه گفتمان خانواده در این آثار، فارغ از نوع ایدئولوژی، دچار استحاله معنایی شده و در راستای اهداف ایدئولوژیک ترسیم شده است. رویکرد اصلی این پژوهش، باتوجه به ساختار استعاری گفتمان خانواده در این دوره ها، بهره بردن از رویکرد انتقادی به استعاره است و برای این منظور، از روش تحلیل گفتمانی استعاره بهره گرفته ایم. بررسی ها نشان می دهد که ساختار اصلی این داستان ها براساس استعاره کلان «خانواده، جامعه است» شکل گرفته است و خانواده در دل ساختار ایدئولوژیک این آثار، نماینده جامعه و نمودی عینی برای بیان ایدئولوژی های انتزاعی در جامعه است. خانواده ای که اقتدار آن محکوم به نابودی است و فرزندان علیه آن شورش می کنند. این ساختار، به صورت الگویی در این نوع آثار تکرار می شود که نشان دهنده ساختارهای مسلط فکری است.
نقش متغیر سن در حفظ یا تغییر زبان: مطالعه ای موردی درباره کردی کرماشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر زبان در جامعه های دو یا چندزبانه دغدغه ای جهانی است. در شهر دو یا چندزبانه کرمانشاه نیز گرایش قوی برای به حاشیه راندن زبان مادری درمیانِ خانواده ها مشاهده می شود. هدف اصلی در این پژوهشِ توصیفی-تحلیلی، بررسی تأثیر سن بر تغییر زبان گویشوران کردی کرماشانی در شهر کرمانشاه است. فرضیه پژوهش این است که بین سن مخاطبان و حفظ زبان رابطه ای مستقیم وجود دارد؛ یعنی نوجوانان به سرعت درحالِ تغییر زبان کردی به فارسی هستند. برای انجام پژوهش حاضر، 384 آزمودنی (مرد و زن از 3 گروه سنی زیر 20 سال، 20 تا 50 سال و 50 سال به بالا) به صورت تصادفی ساده برگزیده شدند تا به پرسش نامه پاسخ دهند. چارچوب نظری پژوهش، شیوه تحلیل حوزه ای فیشمن (1966) است. داده ها از حوزه های مختلف زبانی (خانواده، کوچه و بازار، اداره، مدرسه، مذهب و هنر و سرگرمی) گردآوری و با نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که کاربرد زبان کردی در حوزه خانواده حتی کمتر از حوزه های اداری و کوچه و بازار است. همچنین میزان یادگیری این زبان در خانواده های کرمانشاهی به عنوان زبان اول از 5/82 درصد در مخاطبان بالای 50 سال به 28 درصد در افراد زیر 20 سال کاهش یافته است. درمقابل، فراگیری فارسی به منزله زبان اول در مقایسه با دو گروه سنی بالاتر به یکباره حدود 10 برابر افزایش یافته است. یافته ها بیانگر شتاب در فرایند تغییر زبان در نوجوانان کرمانشاه است.
Comprehension and Processing Strategies: A Profile of Male and Female Graduate Learner’s in Foreign Language Learning (FLL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The following paper was designed to focus on how learners’ process different communication inputs (Listening, Speaking, Reading and Writing) and secondly, how gender differences play a significant role in this process. However, materials and instruction methods must also affect individual responses to given tasks. A study on these issues will necessitate the development of gender sensitive instructional materials with a special focus on improving individual comprehension strategies. First year graduate students with English as a compulsory subject of the two selected institutions were taken for our study. In this paper we have reported the differences between the male and female attitudes of the learners and their beliefs in acquiring LSRW skills for learning English as a foreign language (EFL). Survey questionnaires (through Google forms) and interview questions were designed. One sample T-test and paired sample test were taken whereas, interview question responses were analysed to validate the data. The findings revealed that average responses regarding the difficulty of listening skills are statistically significant and correlation between male students learning listening skills are better in the collaborative learning environment whereas the female students depict a positive and moderate correlation for the same. However, it is also found that there is no significant difference between the overall performance of female and male students and the implications have been discussed in the paper.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت آگاهی واجی بر عملکرد حیطه کاربرد ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه کاربرد بالاترین سطح اجرا در ریاضیات است که شامل خرده آزمون های اندازه گیری، زمان و پول، تخمین و حل مسئله است. مهارت حل مسئله جوهر اساسی ریاضیات است و دانش آموزان بایستی بتوانند پس از آموزش و فراگیری مفاهیم ریاضی، مسائل مربوط به آن را حل کنند. در همین راستا، این پژوهش سعی بر آن دارد تا به بررسی تأثیر آموزش آگاهی واجی بر عملکرد حوزه کاربرد ریاضی دانش آموزان پایه دوم دبستان بپردازد. پژوهش حاضر که از نوع کاربردی و آزمایشی است بر روی تعداد 140 نفر دانش آموز دختر پایه دوم دبستان شهر قوچان در سال تحصیلی 1402-1401 با میانگین سنی 6/7 سال انجام شد. از این میان، تعداد 70 نفر به عنوان گروه آزمایش و 70 نفر به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه در معرض آموزش آگاهی واجی قرار گرفتند. از هر دو گروه هم در حوزه آگاهی واجی و هم در حوزه کاربرد ریاضی پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت آگاهی واجی در حوزه کاربرد ریاضی در دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان تأثیر معنی داری دارد. بدین ترتیب، نتایج پژوهش حاضر همراستا با نتایج سایر پژوهش های انجام شده در خارج از ایران در این زمینه است. اما جنبه تفاوت این پژوهش با سایر پژوهش ها، تقسیم بندی مهارت آگاهی واجی بر مبنای سن و در نظر گرفتن حوزه کاربرد برای آزمون ریاضی بود.