فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
741 - 762
حوزههای تخصصی:
همواره نظریه پردازان و مترجمان حرفه ای بین دانشگاه یا تجربه شخصی برای امر ترجمه اختلاف نظر داشته اند؛ خصوصاً که دانشگاه برخلاف برنامه ها ی آموزشی نسبتاً جامعش، جوابگوی نیازهای بازار کار نبوده است. هدف این تحقیق، بررسی تفاوت های ممکن بین عملکرد مترجمان دانشگاهی و تجربی ایرانی در ترجمه ی «جملات مرکب وابستگی» انگلیسی و شناسایی تکنیک های بکار رفته بوده است. بنابراین، از شش رمانِ ترجمه شده ی انگلیسیِ سه مترجم دانشگاهی و سه مترجم تجربی، منتخبی از چالش برانگیزترین جملات به «روشC ودینگتون» مقابله و مقایسه شد و نمره داده شد. طبق نتایج، بویژه آزمون «یو مان-ویتنی»، محقق گردید برخلاف باور عموم یعنی ترجمه ی بهتر مترجمان تجربی، عملکرد هردو گروه تقریباً یکسان بوده است؛ بعلاوه، تکنیکی خاص نیز یافت نشد، اما نتایج ثانویه این تحقیق را حائزاهمیت نمود. بعنوان مهمترین دستاورد، می توان به تأثیر آشکار «مهارت ویراستاری» بر روی کیفیت ترجمه اشاره کرد که می تواند در جهت طراحی برنامه های آموزشی کاربردی تر مفید واقع شود.
Comparative Textbook Evaluation: Representation of Learning Objectives in Locally and Internationally Published ELT Textbooks(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۱, June ۲۰۱۹
249 - 277
حوزههای تخصصی:
The present study evaluated the learning objectives represented in the recent Iranian nation-wide ELT textbooks, i.e. Prospect and Vision series, and compared them to those in the internationally-published textbook of Four Corners. To this end, Bloom’s revised taxonomy of learning objectives was utilized as the analytical framework to scrutinize the tasks and exercises of the textbooks using a researcher-made coding scheme based on the taxonomy and investigate the extent to which they represent lower-order thinking skills (LOTS) (i.e. remembering, understanding, and applying) and higher-order thinking skills (HOTS) (i.e. analyzing, evaluating, and creating). Inter-coder reliability procedure was carried out to ensure the consistency of the scheme (Phi-coefficient =.89). Results of chi-square analysis revealed that Four Corners series dealt with LOTS and HOTS significantly more and above Prospect and Vision series. Furthermore, while Prospect and Vision series portrayed a completely imbalanced view towards LOTS and HOTS, Four Corners provided a somehow balanced representation in the tasks and exercises. The findings make the ELT teachers aware of the cognitive levels in the textbooks and recommend them to add supplementary materials when needed. Moreover, the results point to the significance of modifying the cognitive load of the Prospect and Vision series.
بررسی استعاره های مفهومی و طرح واره های تصویری ظرف «فوق»در زبان نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
49 - 76
حوزههای تخصصی:
در استعاره های مفهومی، گوینده مفهومِ ویژه و غیرِ قابلِ فهمی را با استفاده از تجربه های شناخته شده و طرح واره های تصویری، برای مخاطب قابلِ درک می کند. امام علی (ع) هم در نهج البلاغه از این مقوله زبان شناسی شناختی، با استفاده از ابزارهایی مانند ظرف «فوق» بهره گرفته اند. این امر سبب شده تا زبان نهج البلاغه با وجود برخورداری از امور پیچیده و معنوی، برای همگان قابل فهم شود. بر این مبنا، تحلیل و بررسی استعاره های مفهومیِ ظرف «فوق» در زبان نهج البلاغه، هدف نگارش این نوشتار قرار گرفت. به این منظور، از روش توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شد. پس از بازخوانی تفاوت استعاره در رویکرد شناختی و رویکرد سنتی یافته هایی به دست آمد. نخست اینکه در نهج البلاغه، واژه فوق دارای کانونِ استعاری قوی است. این واژه، بر رابطه ی مکانی دلالت داشته و از ترکیب «بالا» و «در طولِ» به دست آمد. دوم آنکه، تغییر جایگاه مسیرپیما در مرزنما، طرح واره های دیگری را ترسیم کرده است. این طرحواره ها، که مفهوم مبدأ را تشکیل می دهد، خود مبنای ساخت یک مفهوم انتزاعی به شمار می آیند. سوم اینکه، در بررسی موردی «فوق» در تعبیرات نهج البلاغه، معلوم شد که «جهت و حرکت» مفهوم مبدأ هستند. همچنین مفاهیم انتزاعی مانند «تسلط»، «عظمت»، «احاطه»، «گستردگی»، «علو مقامی» و موارد مشابه، مفهوم مقصد به شمار می آیند.
تأثیر سن زبان آموزان بر یادگیری تلفظ زبان آلمانی بر اساس داده های دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استناد به فرضیه دوره بحرانی که یادگیری کامل هر زبان را پس از سن خاصی ناممکن می داند، انجام گرفته است. دو گروه از دانشجویان ایرانی که در سنین مختلف زبان آلمانی را آموخته اند، مورد بررسی قرار گرفتند. تلفظ آنها از طریق روخوانی سه متن آلمانی بوسیله پنج ارزیاب بومی آلمانی مورد ارزیابی قرارگرفت. هدف یافتن گویشور درحد بومی زبان آلمانی درمیان زبان آموزان دوگروه بود. براساس تحقیقات متعدد در رابطه با سن زبان آموزی، احتمال دست یافتن زبان آموزان زیر ۱۲ سال به مهارت تلفظ در حد گویشوران بومی وجود دارد. با توجه به اینکه بیشتر زبان آموزان گروه اول از بدو تولد در محیط آلمانی زبان رشد نموده اند، انتظار می رفت در میان آنان تعدادی به عنوان گویشور بومی شناخته شوند. پرسش مطرح شده این بود که آیا در میان زبان آموزان بزرگسال، فردی با تلفظ در حد گویشور بومی یافت می شود؟ در نهایت، نه تنها هیچ کدام از زبان آموزان گروه دوم نتوانستند به عنوان گویشور بومی شناخته شوند، بلکه در گروه اول نیز هیچ زبان آ موزی نتوانست در هر سه متن بر اساس نظر ارزیاب ها گویشور بومی شناخته شود. نتایج این تحقیق در راستای فرضیه دوره بحرانی یادگیری زبان قرار می گیرد.
مقایسه استعاره مفهومیِ «فرزند» در میان دو نسل از زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده، به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه، در طول تاریخ دستخوش تغییرات زیادی شده است، که این موضوع، تاحد زیادی حاصل تغییر نگرش ها و باورهای افراد جامعه نسبت به این نهاد است. در این رابطه، یکی از حوزه هایی که در چند دهه اخیر شاهد دگرگونی های چشم گیری در آن بوده ایم، حوزه فرزندآوری و تمایل خانواده ها به داشتنِ فرزندِ کمتر است. در پژوهشِ حاضر، قصد داریم تا با رویکرد انسان شناسی زبان شناسی شناختی و به شیوه ای تطبیقی، مفهوم سازی فرزند را در میان دو نسل مختلف از زنان متأهل فارسی زبانِ شهر تهران مورد بررسی قرار دهیم و نشان دهیم که این دگرگونی ها، درواقع حاصل تغییر باورها و نگرش های زنان نسبت به مفهوم فرزند است، که در استعاره های زبانی قابل ردیابی هستند. برای رسیدن به این هدف، از روش شناسی کیفی و راهبرد قوم نگاری استفاده شده است. با نمونه گیریِ هدفمند از بیست زن در دو گروه سنیِ 25 تا 40ساله و نیز 50 تا 70ساله که دارای فرزند هستند، با کمک مصاحبه نیمه ساخت یافته، داده هایی درباره نگرش آنها نسبت به فرزند جمع آوری شد. در ادامه، داده ها با توجه به نظریه استعاره مفهومی در زبان شناسی شناختی مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفتند. نتایجِ به دست آمده نشان می دهند که استعاره های به کاررفته درباره فرزند توسط این دو گروه دارای تفاوت های قابل تأملی هستند. کلیدواژه ها: استعاره مفهومی، انسان شناسی زبان شناسی شناختی، شناخت فرهنگی، فرزندآوری.
Impacts of Using Microsoft Word (MS) Software on Iranian EFL Lecturers’ Grammar Knowledge
حوزههای تخصصی:
The current study was conducted to investigate the effects of using Microsoft Office Word on Iranian EFL lecturers’ grammar knowledge and their attitudes towards using them to support their grammar knowledge. To this end, 14 Iranian EFL lecturers, who had M.A. degrees in TEFL, containing eight males and six females participated in this study. The participants were randomly divided into equal groups of control and experimental. The participants in the experimental group worked with Microsoft Word and the participants in the control group worked with pens and papers during the study. The participants were asked to write a text about a specific subject and express their opinions about that subject. The results were collected and perused by the help of the supervisor of the study who had a Ph.D. degree in TEFL for checking the possible grammatical errors or mistakes. The results indicated that Microsoft Word was indeed beneficial to the grammar of the participants of experimental group because they got significantly higher grammar scores than the participants of the control group did. The results of this study offer practical implications for applying computer for language teaching and improvement of EFL learners’ writing skill.
تأثیر بازی های زبانی مبتنی بر گفتمان کلاسی بر دایره ی واژگان کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور تعیینِ میزان تأثیر گذاری بازی های آموزشیِ مبتنی بر گفتمان کلاسی، بر دایره واژگان کودکان کلاس دوم ابتدایی انجام شد. نخست، مفهوم گفتمان کلاسی به درون دادِ ارائه شده و یا تنظیم شده به وسیله معلم و تعامل و پیوند میان دانش آموزان از طریق بازی محدود شد. سپس، 44 دانش آموز پایه دوم ابتدایی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به شیوه تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش گروه بندی شدند. طرح پیش آزمون-پس آزمون با بهره گیری از یک آزمون دایره واژگانِ محقق ساخته که دربرگیرنده 35 پرسش بود، به اجرا درآمد. در ابتدای فرایند پژوهش، پیش آزمون از هر دو گروه به اجرا در آمد تا از میزان یکپارچگی و سطح آگاهی آن ها درباره واژگان اطمینان به دست آید. سپس، گروه آزمایش طی 6 ماه به مدت 3 ساعت در هفته، با روش مبتنی بر بازی های زبانی مبتنی بر گفتمان کلاسی آموزش داده شدند. گروه کنترل نیز بدون تمرکز بر بازی های زبانی و در همان مدت با معلم و کتاب آموزشی، موردِ آموزش سنتی یکسان قرار گرفتند. در پایان دوره آموزشی، پس آزمون پیشرفت زبانی از هر دو گروه به اجرا درآمد. یافته های تحلیل نمرات با بهره گیری از آزمون تی مستقل نشان داد که تفاوت معناداری در یافته های پس آزمون بین گروه آزمایش که تحت آموزش با بازی های زبانیِ مبتنی بر گفتمان کلاسی قرار گرفته بود و گروه کنترل که تحت آموزش سنتی بود، وجود داشت. به این معنا که گروه آزمایش پیشرفت چشمگیری در افزایش دایره واژگان از خود نشان داد. یافته ها می تواند راهگشای معلمان، برنامه ریزان و نگارندگان کتاب های درسی در نظام آموزش و پرورش کشور باشد تا با توجه به رویکردهای گفتمانی روزمره و گنجاندن مفاهیم مرتبط با بازی، علاقه و تمایل دانش آموزان برای یادگیری را افزایش دهند.
طراحی و اجرای مقدماتی آزمون تعیین سطح درک خوانداری بزرگسالان: شواهدی از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک خوانداری، حاصل فرآیند تعاملِ خواننده با زبان نوشتار و در نهایت دریافتِ معنای متن است. پژوهش ها نشان می دهند که بین خوانندگانِ بزرگسالِ ماهر و ضعیف، از جنبه کاربردِ راهبردهای زیربناییِ درکِ خوانداری از جمله راهبردهای شناختی و فراشناختی تفاوت های بسیاری وجود دارد. باید توجه داشت، ابزاری مناسب برای سنجش سطح درک خوانداری بزرگسالان در داخل کشور و معیارهای مناسب درانتخاب متن های موردِ نیازِ چنین ابزاری وجود ندارد. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر، ساختِ ابزارِ سنجش سطح درک خوانداریِ بزرگسالان فارسی زبان بود. این مطالعه، پژوهشی ترکیبی بود که با هدف پاسخگویی به سه پرسش اصلی در زمینه معیارهای انتخاب متن برای آزمون های درک خوانداری، کاربست معیارهای منتخب در ساخت آزمون مناسب برای سنجش درک خوانداری بزرگسالان و بررسی روایی و پایایی آزمون ساخته شده انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد متن های منتخب باید متناسب با الگوهای آزمون های بین المللی و اصول زبان شناسی متن باشد. برای بررسی روایی، ابزار ساخته شده در اختیار استادهای متخصص قرار گرفت و پس از انجام اصلاحات، روایی محتوایی آن تأیید شد. برای بررسی پایایی و تحلیل گویه ها، این ابزار در دو مرحله روی نمونه ای 60 نفره از دانشجویان کارشناسی ارشد اجرا شد. یافته های به دست آمده، نشان دهنده سطح مطلوب پایایی آزمون (82/0) و (84/0) بود. پس از هنجاریابی، می توان از این ابزار در سنجش سطح درک خوانداری بزرگسالان و در برنامه ریزی های آموزشی برای انتخاب محتوای آموزشی بهره گرفت.
Trodden and Untrodden Paths: A Study of Cognitive Processes in Oral Responding and Questioning(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۸, Issue ۳, Fall ۲۰۱۹
159 - 187
حوزههای تخصصی:
The present study was an attempt to provide a psycholinguistic account of cognitive processes underlying responding and questioning. It also strived to identify the potential differences between responding and questioning cognitive processes in Target Language Use Situation tasks. To accomplish the objectives, 65 Iranian general IELTS applicants from two foreign language learning institutes in Shiraz, with two different language proficiency levels (intermediate and advanced), were randomly selected. They were administered a normal responding and a reverse questioning IELTS oral tasks. Two seven-point Likert scale questionnaires were also used to measure the task difficulty and mental effort that the applicants perceived while doing the tasks. Additionally, the applicants’ recorded voices in tasks were transcribed and analyzed to assess the number of grammatical errors and pause lengths. The analysis of the numerical data through descriptive statistics and paired-samples t-tests indicated that, in general, the cognitive processes underlying oral responding and questioning are significantly different in terms of mental effort, task difficulty, length of pauses, and the number of grammatical errors. More specifically, the results suggested that the applicants took more mental effort and perceived more task difficulty while constructing the questions for given responses irrespective of their proficiency levels. Both groups also paused significantly longer and committed significantly more grammatical errors when completing the questioning tasks. The paper discusses the study implications for second language teachers and assessors.
رویکردی شناختی اجتماعی به چندمعنایی واژگانی مطالعه موردی: "تپل"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه چندمعنایی واژه "تپل" در زبان فارسی در چارچوب زبان شناسی شناختی اجتماعی می پردازد. این پژوهش به دنبال آن است که نشان دهد رویکرد زبان شناسی شناختی اجتماعی بهتر از رویکرد زبان شناسی شناختی استاندارد می تواند از عهده تبیین انعطاف در معانی مختلف واژه های چندمعنا برآید، در واقع این مقاله به پیروی از مدل رابینسون(2010، 2012الف ، 2012 ب، و 2014) نشان می دهد که چندمعنایی واژگانی را نمی توان به یک مفهوم ایستا که نزد تمام گویشوران زبان ثابت است تقلیل داد و اینکه متغیرهای اجتماعی مثل سن، جنسیت، طبقه اجتماعی، سطح سواد و غیره در آن مؤثرند. در این مقاله به طور خاص تأثیر دو متغیر اجتماعی سن و جنسیت بر تعداد و برجستگی هریک از معانی واژه چندمعنای "تپل" نزد گویشوران مورد مطالعه قرار می گیرد. اطلاعات به روش کتابخانه ای(شامل مطالعه واژه نامه ها)، مصاحبه، و پرسش نامه جمع آوری شده اند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، و نیز میدانی و روش تحلیل داده ها نیز تلفیقی(کمّی و کیفی) است. داده ها از 200 آزمودنی، شامل 100 نفر مرد و 100 نفر زن فارسی زبان در چهار طبقه سنی برای هر دو گروه گردآوری شد ه اند. نتایج نشان داد که زبان شناسی شناختی اجتماعی می تواند تبیین های دقیق تری در خصوص تنوع معنایی واژه های چندمعنا و تأثیر متغیرهای اجتماعی جنسیت و سن بر تعداد و برجستگی هریک از معانی به دست دهد. به عبارت دیگر، نتایج نشان داد که معانی مختلف واژه چندمعنای مذکور در میان گویشوران زن و مرد متعلق به گروه های سنی متفاوت، توزیع یکسانی نداشته و تصادفی نیست، بلکه به میزان چشمگیری تحت تأثیر سن و جنسیت می باشد.
Pragmatic Competence Development: Demystifying the Impact of Task Types and EFL Students' Perceptions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۱, June ۲۰۱۹
279 - 302
حوزههای تخصصی:
Interlanguage pragmatics, as an inseparable part of communicative competence, has been emphasized as an ultimate objective in language learning. This study explored the perceptions of Iranian English as a foreign language (EFL) students regarding interlanguage pragmatics and the impact of textbooks tasks on shaping their pragmatic competence. To accomplish this objective, 137 senior EFL students from 12 state universities, ranging from 23 to 28 years, were selected based on convenience sampling procedures. The researcher utilized teachers' perception questionnaires, first used by Jandt (2011), to investigate the students' perceptions. A semi-structured interview as well as a document analysis of the university English textbooks were applied. Moreover, thematic analysis was carried out regarding the interview. Themes were identified for meaningful interpretations based on a document analysis to investigate if they were either linguistically or pragmatically oriented. Results from quantitative analysis revealed that university English students specified a perception that pragmatic knowledge is as imperative as linguistic knowledge. Besides, by analyzing the qualitative data via the participants’ interviews, the researcher extracted three codes, including the inadequacy or the quantity of pragmatic information, the suitability or the quality of pragmatic information, and also cross-cultural diversities. Moreover, students acknowledged that meta-pragmatic information is lacking in ELT textbooks, and the textbooks provide learners with more linguistic resources. The findings of the study suggest that university English teachers need to provide more pragmatic knowledge and design more pragmatically oriented tasks for students in their classroom teaching to help students become pragmatically competent.
بازتحلیلی نقشگرا از دوگان سازی واژبستی مفعول در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی به حضور همزمان مفعول رایی و یک واژه بست دوگان سازی واژه بستی اطلاق می شود. در این مقاله نشان خواهیم داد که ارائه یک تحلیل دستوری صحیح از این فرایند منوط است به تمایزی که میان مرز بند و جمله قائل می شویم. هم نمایگی مفعول رایی و واژه بست ضمیری در حوزه بند، ذیل عنوان دوگان سازی قرار می گیرد؛ در حالی که اگر رابطه هم نمایگی میان این دو سازه در حوزه جمله قرار بگیرد فرایند موردنظر، چپ نشانی است که به موجب آن گروه اسمی نشانه گذاری شده با «را» به حاشیه چب بند منتقل شده و نقش آن در مقام مفعول را همان واژه بست در درون بند بر عهده می گیرد. شاید بتوان بارزترین وجه تمایز میان دو ساخت دوگان سازی مفعول و چپ نشانی آن را، حضور یک وقفه آوایی در مورد دوم دانست.
کاربرد پرسشی ها در بازجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان موجود در فرایند بازجویی از حیطه های جالب و ارزشمند انواع پژوهش های زبانی است. آنچه که گفتمان و تعامل بازجویی را شکل می دهد، توالی پرسش و پاسخ ها است. نگارندگان در جستار حاضر به بررسی و تقسیم بندی انواع صورت های پرسشی در فرایند بازجویی پرداخته و همچنین مؤلفه کاربردشناختی «میزان کنترل کنندگی» را در بررسی ها لحاظ کرده اند. لازم به ذکر است که داده های پژوهش حاضر بر اساس داده های متشکل از بیست و یک پرونده کیفری در سه شعبه از دادسرای شهر شیراز تشکیل شده است. تحلیل ها مؤید این نکته است که توزیع انواع سؤال ها در گفتمان بازجویی به میزان چشم گیری با یکدیگر تفاوت دارد، به گونه ای که از شش نوع صورت های پرسشی اطلاعی گسترده، اطلاعی محدود، اختیاری، بله/ خیر، اخباری و تأکیدی بیشترین کاربرد را به ترتیب اطلاعی های محدود و اطلاعی های گسترده به خود اختصاص می دهند و به لحاظ کنترل کنندگی نیز دارای کم ترین میزان می باشند. دلیل این امر را نیز می توان به بافت و فضای بازجویی در مرحله دادرسی نسبت داد که به موجب آن بازپرس قصد دست یابی هرچه بیشتر به اطلاعات و جمع آوری ادله برای مرحله متعاقب یعنی دادگاه را دارد. از دیگر یافته های پژوهش حاضر نیز می توان به این نکته اشاره داشت که پرسشی های اخباری که عموما در بسیاری از پژوهش ها در دسته پرسش های بسته قرار می گیرند، بر اساس داده های حاضر در دسته پرسش های باز قرار می گیرند.
Relationship between Iranian EFL High School Students’ Knowledge of Universal Grammar and their Performance on Standardized General English Proficiency Tests(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۸, Winter ۲۰۱۹
57-73
حوزههای تخصصی:
This study investigated the relationship between Iranian high school students’ Universal Grammar knowledge and their performance on such standardized general English proficiency tests as PET and FCE internationally administered by Cambridge University. To this end, 108 students were randomly chosen from some high schools located in Malayer from Hamedan. Since this study was correlational in nature, and descriptive and hypothesis-testing by definition, the research participants were given no treatment. Three tests were administered to them instead. To measure UG knowledge, a researcher-made UG test was given to all participants. This test which was made both reliable and valid included pied-piping and preposition stranding principle, binding principle, pro-drop parameter, that-trace effect, projection principle, resumptive pronoun and subjacency principle. To assess the participants’ general English proficiency, PET and FCE tests were run. All participants took the three tests consecutively at two-week intervals after they were given clear and detailed instructions. The findings were manifold. Firstly, there was a significant relationship between UG knowledge and performance on the proficiency tests. Secondly, there existed no significant difference between the proficiency tests as far as the UG test was concerned. Finally, the UG test scores were, through the Cubic regression model, proved to predict the scores gained on both proficiency tests. Most importantly, this study led to some suggestions regarding the learner variables and the under-explored issue of integration of generative SLA and language testing, more specifically standardized general English proficiency tests.
تلفیق مفهومی؛ پیشینه و سازوکار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلفیق مفهومی از چارچوب های معنی شناسی است که بر پیدایش و تبیین مفهوم یا ساختار نوظهور تأکید دارد. در این نظریه ، چهار فضای ذهنی (دو درونداد، یک فضای عام و یک فضای تلفیق) پیشنهاد شده است که روابط بین این فضاها، نگاشت درون فضایی و بین فضایی ، فرافکنی انتخابی، ترکیب، تکمیل و گسترش/ تفصیل ابزارهایی هستند که کمک می کنند بتوانیم مفاهیم یا ساختارهای نوظهور را در انگاره هایی بازنمایی کنیم. این نظریه پس از نظریه های استعاره مفهومی و فضاهای ذهنی عنوان شده است. هدف از انجام این پژوهش در وهله نخست، معرفی نظریه تلفیق مفهومی، چگونگی عملکرد آن و مقایسه آن با سایر نظریه های رقیب است. برای نیل به این هدف، با مثال های متعدد زبانی و حتی غیرزبانی کفایت تبیینی تلفیق مفهومی را در بازنمایی مفاهیمی که به هنگام مفهوم سازی برانگیخته می شوند، ارزیابی می کنیم. نتایج پژوهش نشان می دهد پویایی مفهوم سازی در فضاهای ذهنی و عدم یک سویه بودن نگاشت ، عدم تک نگاشتی بودن، فرافکنی انتخابی و عدم لزوم وجود مفهوم همتا برای هر عنصر در فضاهای ذهنی و همچنین، عدم منفک پنداشتن کارکردهای ذهنی از ویژگی های نظریه تلفیق مفهومی هستند که قابلیت تبیین آن را در مقایسه با سایر نظریه های رقیب بالا می برد.
زبان کاوی «چکامه طلایی» سیدحمیری براساس نقد فرمالیستی
حوزههای تخصصی:
سیدحمیری ازجمله شاعران آیینی سراست که برای تبیین حقایق تاریخی، درعین حال که بر خردورزی و عقلانیت تکیه دارد، از زبان احساس نیز بهره می برد. او هنرمندانه، فرم را دستمایه ی آفرینش مفاهیم و مضامین جدید قرار می دهد به گونه ای که توجه شنونده را می رباید و معنای موردنظر خود را در ذهن وی تثبیت می نماید. سروده های خویش را بر «سهل ممتنع» که سازه ی هنری نیرومندی ست، بنا می نهد. نگارندگان در این جستار برآنند تا با مطالعه ی کیفی و درپیش گرفتن روش نقد زبانی، «چکامه طلایی» سیدحمیری را بررسی نمایند. دستاورد تحقیق بیانگر آن است که سیدحمیری بااستفاده از ظرفیت موسیقایی «بحر کامل»، به وحدتِ حال و تجربه ی روحی نایل می آید. ضرب آهنگ و خوش نوایی این چکامه حاصل پاره ای از تکرار های آوایی ست که نشان از گزینش آگاهانه ی خالق این اثر هنری دارد. وی با بهره گیری از تکرارهای نامرئی و واژه هایی که از طول موج صوتی یکسان برخوردارند، لذت صوتی و شنیداری را برای خواننده پدید می آورد تا به شعر خویش تنوع و زیبایی ببخشد. سیدحمیری در سطح معنایی شگفتی آفرین است. وی با استفاده از زبانی که رام دستان اوست، به رغم رویکرد هنرمندانه ی وی به هنجارگریزی و احیا و ساخت ترکیبات نو، همانند دیگر شاعران آیینی، روح معنا را به پای تندیس فرم، قربانی نمی سازد.
Portfolio Assessment and EFL Learners' Writing Ability: Does Self-Regulation Have a Role to Play?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to the scarcity of quantitative studies as to the impact of portfolio assessment on EFL students’ writing ability and the significant impact of the interaction between portfolio assessment and self-regulation strategy, the present study aimed to explore whether portfolio assessment has any significant effect on improving Bachelor of Arts (BA) English as a foreign language (EFL) students’ paragraph writing ability, and whether this effect differs within high/low self-regulated learners or not. To do so, 60 intermediate female students were chosen out of 145 learners through the administration of a standard version of Oxford Placement Test (OPT). The participants were randomly assigned into one control (30 participants) and one experimental group (30 participants). The experimental group was assigned into two groups of high and low self-regulated learners, (15 participants for each group), based on Magno’s (2009) Academic Self-regulated Learning Scale (A-SRL-S) questionnaire. Participants of the control group were taught and assessed based on traditional teaching and assessment, whereas those in the experimental group were taught and assessed via portfolio-based instruction and assessment techniques. The analysis of the results of the study revealed that portfolio assessment has a significant effect on improving writing ability (p=0.001). The results also showed that high self-regulated learners have taken more advantage of portfolio assessment than the low self-regulated ones (p = 0.000). The results obtained from the present study can have beneficial contributions to teaching, curriculum development, and testing.
بررسی تأثیر مداخله پویا بر توانش زبان آموزان در تعبیر آرایه های معنوی متون ادبی: مطالعه موردی آثار ادگار آلن پو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکردهای نوین به آموزش زبان دوم، رسیدن به توانش کامل ارتباطی یک هدف اصلی است. شواهد نشان داده است که فراگیران زبان دوم در تعبیر آرایه های معنوی این متون همیشه مشکلاتی داشته اند. از آنجایی که نظریه های زبانشناختیِ ناظر بر صنایع ادبی فاقد رویکردهای آموزشی کاربردی برای برون رفت از این مشکلات است، تحقیق حاضر در یک تلاش نوآورانه، از الگوی تداخلی ارزشیابی پویا برای ارتقاء توانایی زبان آموزان در تعبیر آرایه های معنوی بهره برده است. برای این منظور، در یک طرح تحقیقاتی آزمایشی پیش آزمون- مداخله- پس آزمون، از الگوی تداخلی الجفره و لنتلف (1994) بر روی 10 دانشجوی رشته زبان و ادبیات انگلیسی استفاده شد. نتایج آزمون تی جفتی حاصل از این مداخله، که بر روی آثار نظم و نثر ادگار آلن پو انجام شد، نشان داد که مداخله پویا به نحوی معنادار باعث افزایش توانش شرکت کنندگان در تعبیر آرایه های معنوی متون ادبی شده است. این یافته ها برای معلمان زبان و ادبیات انگلیسی، محققان زبانشناسی کاربردی و برنامه ریزان آموزشی و درسی در حوزه یادگیری زبان دوم کاربرد دارد.
مبانی فلسفی پژوهش در سنجش زبان انگلیسی در ایران: بررسی مقالات چاپ شده در نشریات علمی پژوهشی از 2008 تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
831 - 860
حوزههای تخصصی:
سنجش زبان، مانند دیگر شاخه های زبانشناسی کاربردی، همیشه متاثر از پارادایم های فلسفی زمانه است که عدم آگاهی به آنها ممکن است کیفیت پژوهش را تحت تاثیر قرار دهد. مقاله ی حاضر به بررسی مبانی فلسفی پژوهش در سنجش زبان انگلیسی در ایران می پردازد. بدین منظور همه ی مقالات قابل دسترس برخط که در نشریات علمی پژوهشی کشور در مورد سنجش زبان چاپ شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. برای تشخیص مبانی فلسفی مقالات، عنوان، چکیده، روش پژوهش و چارچوب نظری آنها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. در گام بعدی، مقالات به چهار مقوله ی فلسفی اثبات گرایی، واقع گرایی، برساخت گرایی و ابزارانگار ی تقسیم شدند. نتایج نشان داد که حدودا دو سوم پژوهش ها در سنجش زبان در ایران دارای مبانی فلسفی اثبات گرایی و واقع گرایی می باشند. کمتر از یک سوم مقالات مبتنی بر مکتب برساخت گرا هستند و سهم پژوهش با مبانی ابزارانگاری تقریبا ناچیز است.
انسدادچاکنایی در گونه های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، بافت های وقوع همخوان انسدادی چاکنایی در ۴۶ واژه و ترکیب، با بسامد رخداد ۲-۳ بار در گفتار پنج گویشور مرد زبان فارسی تهرانی، یزدی، اصفهانی، کرمانی و خراسانی (سبزوار)، بررسی شده اند و مقادیر آماری رخداد گونه های آوایی آن، بنا بر شواهد صوت شناختی، به دست آمده است. یافته های آزمایشگاهی نشان می دهند که در مجموع گونه های زبانی، شایع ترین بافت ظهور این همخوان با جلوه آوایی بست کامل چاکنای یا واک بازداشته، جایگاه آغاز واژه، پس از مکث است و عدم تلفظ آن در سایر جایگاه ها، ممکن است به کشش جبرانی واکه ماقبل، توالی واکه ای یا بازهجابندی در واژه ها بیانجامد. این تنوع آوایی متناظر با درجات واک سازی در حنجره و منطبق بر محدودیت های واج شناختی زبان فارسی است که ترتیب زبان ویژه آنها در قالب نظریه بهینگی، ضرورت تلفظ/عدم تلفظ همخوان انسدادی چاکنایی را به عنوان واحد آوایی زبان فارسی، توجیه می کند.