فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۶
۱۱۰-۹۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: لزوم اعمال تغییرات در دانشگاه ها از نسل دوم به نسل سوم، نیاز به انجام پژوهش های علمی و کاربردی در این زمینه را مشخص می سازد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی جهت تثبیت ساختار دانشگاه نسل سوم در دانشگاه علوم پزشکی صورت گرفت. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بوده که در آن از روش نظریه زمینه ای استفاده شد. ابتدا، تعداد 18 نفر از معاونین و کارشناسان ارشد دانشگاه های علوم پزشکی در استان های تهران و فارس به عنوان نمونه آماری و با روش اشباع نظری از بین 288 نفر انتخاب و سوال های مورد نظر پژوهش از آنها در قالب مصاحبه باز و در بازه زمانی دی و بهمن ماه 1397 پرسیده شد. با استفاده از نرم افزار Maxqda12 و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و مدل نهایی به دست آمد. یافته ها: مدل نهایی دارای شش مقوله اصلی نیازمندی های درونی و بیرونی، ساختار دانشگاه، تثبیت ساختار، موانع تثبیت ساختار، عوامل درون سازمان و کارآفرینی می باشد. بر اساس این متغیرهای مهم در زمینه تثبیت ساختار که در حقیقت نقطه اهمیت و نوآوری در پژوهش حاضر می باشد و در پژوهش های گذشته به صورت تخصصی مورد توجه نبوده است تعیین گردید. نتیجه گیری: بر اساس مدل نهایی به دست آمده نیازهای درونی و بیرونی دانشگاه بر ساختار دانشگاه نسل سوم تاثیر می گذارد و این موجب استفاده از استراتژی هایی در راستای تثبیت ساختار می گردد. استراتژی های تثبیت ساختار نیز تحت تاثیر عوامل درون سازمانی و موانع تثبیت ساختار قرار گرفته و در نهایت موجب کارآفرینی و مزایای حاصل از کارآفرینی می گردد.
تبیین نقش سکون زدگی در مسیر پیشرفت شغلی بر فرسودگی شغلی منابع انسانی (مطالعه موردی: سازمان بهزیستی آذربایجان شرقی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۶۰
۷۸-۶۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از مفاهیمی که در سال های اخیر توجه روان شناسان صنعتی– سازمانی را به خود معطوف ساخته، سستی متصدی شغل است که به آن فرسودگی شغلی می گویند و مورد دیگر که با ناکارآمدی سرمایه های انسانی رابطه مستقیم دارد، سکون زدگی شغلی است. هدف این مطالعه تبیین نقش سکون زدگی در مسیر پیشرفت شغلی بر فرسودگی شغلی منابع انسانی سازمان بهزیستی آذربایجان شرقی بود. روش کار: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش پیمایشی-توصیفی است. داده ها با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته بر مبنای مدل های عملیاتی بر اساس نظریه های باردویک و مسلش جمع آوری شده است. بر مبنای آزمون کلموگروف اسمرینوف، تمامی متغیرها نرمال بوده و برای تعیین همبستگی و تبیین تغییرات بین متغیرهای فرضیه ها از آزمون پیرسون و رگرسیون دومتغیره استفاده شده است. یافته ها: ضرایب همبستگی بین تمام متغیرهای فرضیه های تحقیق به غیر از دو فرضیه (تأثیر فقدان یادگیری بر فرسودگی شغلی) با ضریب همبستگی 056/0؛ کوچک تر از 05/0 می باشند و دارای رابطه معنی داری هستند. در راستای یافته های حاصل از آماره های تحلیل واریانس و رگرسیون خطی و ضرایب پارامتری مربوط به شیب&beta، میزان تغییرات به ازای یک واحد تغییر در متغیر مستقل بر متغیر وابسته تبیین و استنباط گردیده شده است. نتیجه گیری: با توجه یافته های تحقیق، تأثیر سکون زدگی شغلی و اغلب ابعاد آن به غیر فقدان یادگیری بر فرسودگی شغلی در کارکنان سازمان بهزیستی استان آذربایجان شرقی محرز گردید. همین امر، لزوم توجه به این وضعیت شغلی را به جهت غلبه بر سندروم فرسودگی شغلی بیشتر می نماید. برای بهبود وضعیت ابعاد مؤثر، راهکارهای لازم، پیشنهاد گردیده که در صورت اعمال آن ها، پیش بینی می گردد نسبت به وضعیت کنونی به موقعیت بهتری دست یافته شود.
بررسی وضعیت جریان اطلاعات در مراکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی تهران: 1391(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۵۰-۴۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جریان اطلاعات را می توان به عنوان یکی از مهم ترین مباحث مدیریت اطلاعات در سازمان ها در نظر گرفت. در این پژوهش جریان اطلاعات از لحاظ نحوه «گردآوری»، «تولید و ذخیره» و «اشاعه و انتشار اطلاعات» در مراکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی تهران و نیز روابط اطلاعاتی این مراکز با سازمان های مادر، همسو و رقیب مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: این مطالعه از دسته مطالعات کاربردی است و به روش پیمایش توصیفی– تحلیلی (مقطعی) انجام گرفت. داده های آن از طریق پرسش نامه پیش ساخته با پایایی و روایی تأیید شده، گردآوری گردید. با بهره گیری از نرم افزار SPSS، جهت تحلیل آماری داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون کروسکال والیس) استفاده شد. یافته ها: به لحاظ میزان تأکید بر انواع منابع گردآوری اطلاعات (مجذور کا= 40/365، درجه آزادی=10، 000/0= p) و شیوه و نحوه گردآوری اطلاعات (مجذور کا= 40/32، درجه آزادی=10، 000/0= p) در بین مراکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی تهران تفاوت معنی داری وجود دارد. هم چنین میزان تأکید بر نوع وقالب های ذخیره اطلاعات (مجذور کا= 22/27، درجه آزادی=10، 001/0= p) و محملهای تولید و ذخیره اطلاعات (مجذور کا= 18/28، درجه آزادی=10، 001/0= p) در مراکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی تهران به صورت معنی داری متفاوت است. اما به لحاظ میزان تأکید بر مخاطبان اشاعه اطلاعات (مجذور کا= 20/6، درجه آزادی=10، 695/0= p)، شیوه و قالب های اشاعه اطلاعات (مجذور کا= 40/6، درجه آزادی=10، 795/0= p) و محمل اشاعه اطلاعات (مجذور کا= 95/16، درجه آزادی=10، 070/0= p) در بین مراکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی تهران تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: نوع روابط اطلاعاتی موجود در مراکز تحقیقاتی عمدتاً از نوع روابط سازمانی است که تنها با دو نوع سازمان در ارتباط می باشند: سازمان مادر (دانشگاه) و سازمان های هم سو. روابط با سازمان های رقیب و سازمان های هم سو در مراکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی تهران به صورت تعریف شده و مشخص وجود ندارد. در کل می توان گفت که جریان اطلاعات به شکل ناقصی در مراکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی تهران وجود دارد.
مدیریت بازآموزی همتامحور پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۹۴-۸۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه های بازآموزی پرستاران معمولاً به صورت کارگاه های آموزشی و بحث گروهی اجرا می شوند که خود دارای چالش هایی نظیر محدودیت در تعداد شرکت کنندگان، طولانی بودن زمان اجرا و صرف هزینه زیاد می باشد. این در حالی است که اکثر این برنامه ها توسط مدرسین خارج از محیط بالین برگزار می گردند. بنابراین استفاده از روشی که مقرون به صرفه و اثربخش باشد و بتوان با استفاده از آن، در مدت کوتاهی تعداد زیادی از پرستاران را آموزش داد ضرورت پیدا می کند. لذا این مطالعه با هدف تعیین تأثیر استفاده از شیوه سخنرانی توسط همکار پرستار بر میزان دانش پرستاران بخش ویژه از تفسیر نوار قلب انجام شد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه تجربی بود. دو بخش از بین هفت بخش مراقبت های ویژه وابسته به دانشگاه علوم پزشکی سمنان به صورت تصادفی، به عنوان گروه های آزمون و شاهد انتخاب شدند. در ابتدا میزان دانش پرستاران درباره اصول تفسیر نوار قلب در گروه آزمون (11 نفر) و شاهد (11 نفر) با استفاده از پرسشنامه ای شامل 25 سئوال در حیطه های عمده تفسیر نوار قلب شامل مبانی نوار قلب، آریتمی های فوق بطنی، آریتمی های بطنی، بلوک های دهلیزی بطنی و شاخه ای و ریتم های جانکشنال و پیس میکرها سنجیده شد. سپس یکی از پرستاران گروه آزمایش که نمره مطلوبی از آزمون اولیه کسب کرده بود، انتخاب گردید و پس از دریافت آموزش های تکمیلی درباره تفسیر نوار قلب، به عنوان سخنران گروه آزمایش در نظر گرفته شد. وی در طی یک جلسه اصول تفسیر نوار قلب را به پرستاران آموزش می داد. یک هفته بعد میزان دانش پرستاران از تفسیر نوار قلب هر دو گروه سنجیده شد. در نهایت داده ها توسط آمار توصیفی و استنتباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : تفاوت معنی داری بین نمرات کل و حیطه های تفسیر نوار قلب در قبل و بعد از مداخله در گروه سخنرانی وجود داشت ( P<0.01 ) . همچنین تغییرات میانگین نمرات کل و حیطه های تفسیر نوار قلب در گروه آزمون به صورت معنی داری بالاتر از گروه شاهد بود ( P< 0.01 ) . نتیجه گیری: آموزش به روش سخنرانی توسط یکی از همکاران بخش ویژه می تواند به عنوان یک روش مقرون به صرفه و کارآمد جهت آموزش تفسیر نوار قلب مورد استفاده قرار گیرد. لذا مدیران سلامت می توانند راه کارهای لازم به منظور توانمندسازی پرسنل شایسته بخش های بالینی و استفاده از آن ها به عنوان مدرس در برنامه های بازآموزی را مدنظر قرار دهند.
ترسیم شبکه های هم تألیفی حوزه طب اورژانس ایران با استفاده از تحلیل خوشه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۸
۸۰-۶۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ساختار شبکه های هم تألیفی ( co-authorship ) از گرهها/نویسندگان و روابط بین گرهها تشکیل شده است. فنون تحلیل شبکه اجتماعی برای کشف الگوهای این روابط به کار می رود. هدف از این پژوهش، ترسیم شبکه علمی حوزه طب اورژانس ایران طی سالهای 2001 تا 2011 است. روش کار : پژوهش حاضر با استفاده از فنون تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل خوشه انجام شده است منبع گردآوری داده ها، پایگاه اطلاعاتی web of science است. گردآوری داده ها به دو صورت جستجوی موضوعی و جستجو با نام تک تک متخصصین صورت گرفت. برای تعیین الگوهای استنادی از دو شاخص، عامل تأثیر و تعداد استنادات استفاده شد . تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار های Histcite ، Bibexcel و Pajek صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که روند صعودی مقالات حوزه طب اورژانس، در سه سال اخیر بوده است. بیشترین همکاری بین المللی در سال 2011 با هفت مقاله مشاهده شد. بیشترین تعداد مقالات در سال2011 با 37 مقاله و بیشتیرین میزان استناد در سال 2007 با 84 استناد بود. ترسیم شبکه حوزه طب اورژانس از هفت خوشه و شبکه متخصصین طب اورژانس از 11 خوشه تشکیل شده است. بحث: به علت بین رشته ای بودن حوزه طب اورژانس، همکاری و اشتراک دانش متخصصین طب اورژانس با متخصصین سایر رشته ها در پیشرفت این حوزه می تواند موثر واقع شود
بررسی رضایتمندی و کارآمدی در روان درمانی از راه دور:دیدگاه بیمار و روان درمانگر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۶۱
۱۰۵-۹۲
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از زمینه های پرکاربرد و موفق در سلامت از راه دور، ارائه خدمات سلامت روان و مشاوره است. در این مطالعه کارامدی روان درمانی در ارتباط از راه دور بررسی شده است. روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه کاربردی است که با بهره گیری از هر دو رویکرد کیفی و کمی، با استفاده از پرسشنامه و انجام مصاحبه صورت پذیرفته است. جمعیت مورد مطالعه شامل 30 نفر، با روش نمونه گیری در دسترس، از میان مراجعین به کلینیک تخصصی خانواده درمانی در شهر مشهد انتخاب شده اند که دربازه زمانی آبان تا دی ماه سال1393جهت دریافت خدمات، از طریق اینترنت با روان درمانگر خود در خارج از کشور ارتباط داشته اند. روایی محتوای ابزار با استفاده از نظرات سه نفراز متخصصین تأییدگردید و برای سنجش پایایی آزمون، از روش تحلیل ثبات درونی بهره گرفته شد. همچنین به منظور بررسی ارتباط متغییرهای زمینه ای و شاخصهای مورد مطالعه از ضریب همبستگی رتبه ایِ اسپرمن استفاده شده است. یافته ها: سه شاخص مورد اندازه گیری در این مطالعه به ترتیب شامل: تعامل بیمار–درمانگر، بارضایت 80 درصدی پاسخگویان، کارامدی ابزار مشاوره با امتیاز 3/73 درصد، و همچنین شاخص رضایتمندی با امتیاز 3/93 بوده است. اطلاعات مربوط به سوالات باز پرسشنامه و نتایج مصاحبه با روان درمانگر پس از تحلیل و بررسی به صورت دسته بندی موضوعی ارائه شده است. نتیجه گیری: کشور ایران با وسعت پهناور و تعداد قابل توجه مناطق محروم و دورافتاده، برای استفاده از مزایای تکنولوژی سلامت از راه دور، جهت بهبود دسترسی و توزیع عادلانه خدمات، پتانسیل خوبی دارد.
طراحی مدل مفهومی سیستم گزارش دهی آزمایشگاه جهت تبادل داده با سامانه پرونده الکترونیک سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۸
۲۲-۱۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکپارچه سازی ساختار سیستم های اطلاعات بهداشتی بر اساس یک زبان مشترک، به منظور تبادل اطلاعات با این سامانه ضروری است. هدف این پژوهش آن بوده است تا با ارائه مدل مفهومی از سیستم گزارش دهی بخش آزمایشگاه و با بهره گیری از زبان مدل سازی یکپارچه، مشکل یکپارچگی این سیستم اطلاعاتی با سامانه پرونده الکترونیک سلامت برطرف شود و توسعه دهندگان سیستم های اطلاعاتی بتوانند با استفاده از این مدل و طراحی سرویس بر اساس آن، به سپاس (سامانه پرونده الکترونیک ایران) متصل شوند و داده های مربوط به گزارش های آزمایشگاه را ارسال کنند. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی _کاربردی است که به صورت مقطعی در نیمه اول سال 1394 انجام شده است. مطالعه بر روی 95 نفر از کارکنان آزمایشگاه مرکز قلب شهید رجایی تهران با روش نمونه گیری هدفمند انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور سنجش روایی آن از روش اعتبار محتوا و به منظور سنجش پایایی، از روش آزمون- بازآزمون استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و در محیط نرم افزار SPSS نسخه 21 صورت گرفت. در مرحله طراحی مدل مفهومی، نمودارها با استفاده ازنرم افزار ویژوال پارادایم رسم گردید. یافته ها: براساس نظرسنجی، داده های دموگرافیک، مدیریتی، بالینی، بیمه ای، بیهوشی و داده های اقدامات، مشاهدات و تفسیر آزمایشگاه، به عنوان مجموعه حداقل داده های گزارش های آزمایشگاه پیشنهاد شدند. همچنین پس از شناسایی نیازهای داده ای، براساس فرایندها و توصیفات کاربری، نمودار مورد کاربرد ترسیم و با استفاده از آن، طراحی سایر نمودارها انجام شد. نتیجه گیری: از آنجا که گزارشات آزمایشگاه موجود در سامانه پرونده الکترونیک سلامت نقش مهمی در تشخیص و مدیریت مشکلات بالینی بیمار دارند، ارائه مدل مفهومی سیستم گزارش دهی آزمایشگاه به منظور طراحی سیستماتیک آن می تواند مشکل تبادل اطلاعات بین این سیستم گزارش دهی و سامانه پرونده الکترونیک سلامت را برطرف کند.
رابطه بین ارزیابی عملکرد و گرایش به کارآفرینی سازمانی در کارکنان منتخب معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۴۲-۳۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از عوامل تأثیرگذار بر عملکرد کارکنان، سیستم ارزیابی عملکرد است و سازمان ها برای تحقق اهداف و عملکرد مؤثر، ملزم به لحاظ نمودن مؤلفه های گرایش به کارآفرینی سازمانی می باشند. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ارزیابی عملکرد و گرایش به کارآفرینی سازمانی در کارکنان منتخب معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. روش ها: مطالعه حاضر از نوع کاربردی بود که با روش توصیفی- تحلیلی به صورت مقطعی در ستاد معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. جامعه پژوهش شامل 102 نفر از کلیه کارکنان دارای نمره ارزیابی عملکرد سال گذشته بودند. در این پژوهش جهت ارزیابی عملکرد، از نمره ارزیابی عملکرد سالیانه کارکنان و جهت گرایش به کارآفرینی سازمانی از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از این بود که میزان گرایش به کارآفرینی سازمانی در حد متوسط بوده است. بعد استقلال طلبی بیشترین و بعد رقابت تهاجمی کمترین میانگین امتیاز را داشته است. بین متغیر عملکرد و متغیرهای خطر پذیری، رقابت تهاجمی و نوآوری رابطه معنادار و منفی وجود داشت، اما بین متغیر عملکرد با متغیرهای پیشگامی و استقلال طلبی رابطه معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین ارزیابی عملکرد و گرایش به کارآفرینی سازمانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. به نظر می رسد این ارتباط معکوس ناشی از نبود بسترهای لازم جهت گرایش به کارآفرینی سازمانی و ابعاد گرایش به کارآفرینی سازمانی در محورها و شاخص های ارزیابی عملکرد کارکنان باشد.
واکاوی پیشران های رفتارهای نابهنجار از دیدگاه مدیران بخش سلامت در پاندمی کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۱۹-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به بحران همه گیری کرونا و تأثیرات گسترده آن بر زندگی، بدون شک واکاوی مؤلفه ها و پیشران های رفتارهای نابهنجار، می تواند تسهیلگر بروز رفتارهای اخلاقی گردد. لذا، این پژوهش باهدف واکاوی پیشران های رفتارهای نابهنجار از دیدگاه مدیران بخش سلامت در پاندمی کرونا انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کاربردی بود که با روش کیفی از نوع توصیفی انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار بود که 13 نفر از مدیران سطوح مختلف مدیریتی بیمارستان های تأمین اجتماعی استان مازندران انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد و با روش تحلیل محتوای تجمعی با نرم افزار MAXQDA10 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که عوامل ساختاری (شامل سیستم حقوق و دستمزد نامناسب، ویژگی های شغلی، بدرفتاری سازمانی، ضعف مدیریتی)، عوامل رفتاری (شامل کنشگرهای تنش زا، پرخاشگری در سازمان، رفتار ضداجتماعی و ناهنجاری روانی فردی) و عوامل محیطی (شامل محیط درونی و بیرونی سازمان) جزو پیشران های رفتارهای نابهنجار در بیمارستان ها بودند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش به مدیران کمک می کند با افزایش حمایت ها و مشوق های مالی و کاهش تنش گرهای استرس زا شرایط مناسب تری را برای کارکنان ایجاد کرده تا موجب افزایش کیفیت عملکرد، خدمات دهی به بیماران و حفظ سلامت بهداشت و درمان کشور شود.
مطالعه اثرگذاری مقالات حوزه پزشکی کودکان ایران در سال های 2010 تا 2016 با روش آلتمتریک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷۰
۱۰۶-۹۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر با استقبال هرچه بیشتر جوامع علمی از ابزارهای وب2، استفاده از روش آلتمتریک به عنوان یکی از روش های علم سنجی، برای سنجش میزان تأثیرگذاری تولیدات علمی در رسانه های اجتماعی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثرگذاری مقالات حوزه پزشکی کودکان ایران با استفاده از روش آلتمتریک انجام شد. روش کار: پژوهش حاضرکاربردی از نوع توصیفی-تحلیلی و روش پژوهش علم سنجی است. جامعه پژوهش شامل 1332 مقاله پژوهشی، مروری و خلاصه کنفرانس های منتشر شده کشور ایران در حوزه پزشکی کودکان در پایگاه آی. اس. آی طی سال های 2010 تا 2016 است که طی بررسی 256 عدد از آنها دارای نمره آلتمتریک بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار Webometric Analysis و افزونه کاربری Altmetric API استخراج و با روش های آمار توصیفی در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها: از میان 1332 مقاله مورد بررسی در حوزه پزشکی کودکان ایران، 256 مقاله دارای نمره آلتمتریک بودند. این مقالات رسانه های مندلی، سایت یولایک، رسانه های خبری، وبلاگ ها، توییتر، ردیت، فیس بوک، پینترست، فکالتی1000 و گوگل پلاس اشاره شده بودند. میانگین رتبه مقالات حوزه پزشکی کودکان ایران با در نظر گرفتن نمره آلتمتریک 43/0 بود. نتیجه گیری: تعداد مقالات منتشر شده نسبتاً مناسب بود، اما مقالات از نظر کیفی و نمرات آلتمتریک کسب شده ناهمگون بودند. نگارش مقالات بین المللی در افزایش تاثیرگذاری مقالات نقش بسزایی دارد. نویسندگان ایرانی این حوزه باید دقت بیشتری در انتخاب مجلات برای انتشار مقالات خود مبذول دارند.
ارائه ی معماری سیستم توصیه گر پژوهشی براساس عوامل زمینه ای شناسایی شده در حوزه علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۷۱
۹۳-۷۹
حوزههای تخصصی:
ﻣﻘﺪﻣﻪ: سیستم های توصیه گر در حوزه پژوهش های علمی، یکی از ابزارهای هوشمندی هستند که مقالات علمی مناسب را براساس نیاز پژوهش گران پیشنهاد می دهند. پژوهش های پیشین نشان داده است که عوامل زمینه ای شامل کاربران، محیط و سیستم، در کیفیت طراحی و پیاده سازی سیستم های توصیه گر اثرگذار است؛ بنابراین، هدف این پژوهش شناسائی عوامل زمینه ای کاربرمدارنه تأثیرگذار بر فرآیند پیشنهاد دهی مقاله های علمی به پژوهش گران حوزه علوم پزشکی و در نهایت ارائه معماری برای طراحی و ساخت این سیستم هاست. روش ها: عوامل زمینه ای تاثیرگذار بر پیشنهاددهی سیستم های توصیه گر، از 50 مصاحبه نیمه ساختاریافته با دانشجویان مقطع دکتری و اساتید حوزه علوم پزشکی شناسایی شدند و در سه مرحله با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی، با استفاده از رویکرد موسوم به نظریه زمینه ای تحلیل شده اند. سپس عوامل زمینه ای شناسایی شده بر طبق معماری چند لایه ای برای طراحی سیستم توصیه گر پژوهشی به کار گرفته شدند. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: نتایج نشان می دهد که هدف، سواد و مهارت های پیشین، وضعیت روحی روانی، انتظارات و تصورات، شبکه شغلی و اجتماعی از عوامل تأثیرگذار در طراحی سیستم های توصیه گر مقالات علمی در حوزه علوم پزشکی هستند. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: دراین مطالعه معماری طراحی و ساخت سیستم های توصیه گر مقالات پژوهشی با به کارگیری عوامل یاد شده ارائه شد و انتظار می رود نتایج این پژوهش بتواند برای سایر سیستم های اطلاعاتی در این حوزه نیز سودمند باشد.
تأثیر برنامه آموزشی کارکنان بر میزان کسورات بیمه ای مرکز آموزشی- درمانی فیروزگر 1387- 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۲۶-۱۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به تعرفههای پایین خدمات تشخیصی و درمانی در بیمارستانها و با عنایت به هزینههای بالای ارائه خدمات بهداشتی درمانی، لزوم وصول کلیه ی درآمدها از سازمانهای بیمه گر بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر آموزش کارکنان بر میزان کسورات بیمه ای در مرکز آموزشی درمانی فیروزگر بوده است. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیلی بود که از نظر زمان انجام آن طولی تلقی می شود. از نظر نتایج در ردیف پژوهشهای کاربردی قابل تقسیم بندی است. جامعه این پژوهش شامل اسناد بیمه ای تمامی بیماران بستری تأمین اجتماعی (1685پرونده) و خدمات درمانی(1330پرونده) مرکز آموزشی درمانی فیروزگر در بهار 1386و بهار 1387 بود. در این پژوهش از طریق مراجعه به مستندات اسناد پزشکی سازمانهای بیمه گر تأمین اجتماعی و خدمات درمانی شهر تهران و مرکز آموزشی درمانی فیروزگر دادههای مورد نیاز گردآوری شد. داده ها توسط نرم افزار spss و با استفاده از آزمون paired samples t-test مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین کل درصد خطای تنظیم اسناد بیمه ای قبل ازآموزش کارکنان برابر 1.38 و بعد ازآموزش 3.25 بود. همچنین میزان کسورات از 9.13 درصد قبل ازآموزش به 9.6درصد بعد ازآموزش رسید. با استفاده ازآزمون مقایسه میانگین در دو جامعه، تأثیر آموزش بر خطاهای تنظیم اسناد بیمه ای به تفکیک نوع بیمه(خدمات درمانی و تأمین اجتماعی)تأیید شد.(P-value≤0.001) بحث: به طور کلی پژوهش حاضر نشان داد آموزش کارکنان باعث کاهش خطاهای اسناد بیمه ای و در نهایت کاهش میزان کسورات بیمه ای در مرکز آموزشی درمانی فیروزگر گردید. بدیهی است اجرای برنامه های آموزشی مدون و مستمر به منظور توانمند سازی کارکنان، باعث افزایش نقش و مشارکت آنان در کاهش کسورات بیمه ای و تعامل مثبت و سازنده با نمایندگان سازمانهای بیمه گر می گردد، همچنین پویایی سازمان و کارکنان را به دنبال خواهد داشت. برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد
رابطه بین توانمندی پزشکان و دیدگاه ایشان نسبت به تغییر با میزان تمایل به پذیرش فنآوری پزشکی از راه دور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۲۵-۱۲
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه با توجه به گستردگی و پراکندگی جمعیت در سطح کشور، بکارگیری فن آوری پزشکی از راه دور توسط پزشکان ضروری است. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین رابطه بین توانمندی پزشکان با میزان تمایل به پذیرش این فن آوری است. روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های تحلیلی- پیمایشی بوده و جامعه آماری آن را پزشکان شاغل در مرکز آموزشی پژوهشی درمانی امیرالمومنین (ع) سمنان تشکیل داده اند. تعداد 40 پرسش نامه قابل استفاده جمع آوری گردید. برای انجام تحلیل های آماری و آزمون فرضیه های پژوهش (با استفاده از معادلات ساختاری) از دو نرم افزار SPSS 19 و SMARTPLS 2 بتا استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد توانمندی های مدیریتی (ضریب تاثیر 141/0) و فنی (ضریب تاثیر 135/0) پزشکان اثر مستقیم و معنی داری بر تمایل به پذیرش فن آوری پزشکی از راه دور دارد. همچنین، توانمندی های مدیریتی (ضریب تاثیر 335/0) و مالی (ضریب تاثیر 211/0) از طریق تقویت دیدگاه مثبت پزشکان نسبت به تغییر (ضریب تاثیر 301/0) بر میزان تمایل به پذیرش فن آوری پزشکی از راه دور اثر غیر مستقیم و معناداری داشته است. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود متولیان حوزه سلامت و مدیران مراکز آموزشی-درمانی قبل از اجرای پروژه های خدمات پزشکی از راه دور و پیش از سرمایه گذاری در سخت افزار مربوطه، به تقویت توانمندی پزشکان در زمینه توانایی های مدیریتی، کار با فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی و مهارت های مالی و سرمایه گذاری بپردازند. به این ترتیب، پزشکان دیدگاه مثبتی نسبت به تغییر پیدا کرده و پذیرش کار با این فن آوری از سوی آنها تسهیل می شود.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر یکپارچه سازی کتابخانه های دیجیتالی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور با روش تاپسیس فازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۸
۶۴-۵۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای دستیابی به «نظام سلامت مطلوب» در جامعه، دستیابی یکپارچه به سیستم های اطلاعاتی در مراحل مختلف تصمیم گیری، امری ضروری است. کتابخانه دیجیتال یکپارچه از به هم متصل شدن کتابخانه های دیجیتالی پراکنده و ارائه خدمات تحت یک شبکه واحد ایجاد می شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر یکپارچه سازی کتابخانه های دیجیتالی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور بوده است. روش کار: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کتابخانه ای و دلفی است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای، مجموعه عوامل مؤثر بر یکپارچه سازی کتابخانه های دیجیتالی شناسایی شدند. سپس با نظر اعضا هم اندیشی خبرگان، بررسی و نهایی شدند. اعضای هم اندیشی به تعداد 15 نفر، با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و با استفاده از نرم افزار تاپسیس فازی وزن عوامل تعیین شد. یافته ها: عوامل مؤثر بر یکپارچه سازی کتابخانه های دیجیتالی به ترتیب تأثیرگذاری عبارتند از: عوامل راهبردی، فنی، دیجیتالی، سازمانی و انسانی. هر کدام از این عوامل شامل مجموعه ای از زیرعامل ها می باشند که اهمیت هر کدام از آن ها نیز به ترتیب اثرگذاری مشخص شده است. نتیجه گیری: عوامل مؤثر در اکثر موارد همان عواملی هستند که در یکپارچه سازی سیستم های اطلاعاتی و کتابخانه های دیجیتالی شناسایی شده اند. اما بر اساس نظرات ابراز شده از سوی هم اندیشی خبرگان در خصوص عوامل مؤثر بر یکپارچه سازی، مجموعه عوامل راهبردی در اولویت اول هستند.
بررسی وضعیت ابربرچسب ها در ساختار وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۸
۲۳-۱۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از راه های پیشنهادی برای سازماندهی اطلاعات وب سایت ها، استفاده از ابربرچسب هاست. استفاده از انواع ابربرچسب ها می تواند در میزان دقت بازیابی موتورهای کاوش و همچنین بالا بردن رتبه وب سایت در لیست نتایج موتورهای کاوش تأثیرگذار باشد. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت ابربرچسب ها در ساختار وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی ایران بود. روش کار: این مطالعه به روش پیمایش توصیفی و بر روی 31 وب سایت انجام شد که در کل 342 صفحه وب را تشکیل می دادند. تعداد صفحات از طریق نقشه سایت شمارش شد و داده ها با استفاده از سیاهه وارسی جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: از میان 15 نوع ابربرچسب مورد بررسی، ابربرچسب های عنوان (98.53 درصد) و مجموعه نویسه ها ) 89.47 درصد) بیشترین میزان استفاده و ابربرچسب تجدیدکردن ) صفر درصد) کمترین میزان استفاده را در میان ابربرچسب های دیگر داشتند. میزان استفاده ابربرچسب های کلیدواژه و توصیف نیز به ترتیب 55.6 و 55.2 درصد بود. در کل، 100 درصد وب سایت های مورد بررسی، حداقل از یکی از ابربرچسب ها استفاده کرده بودند. بحث: ابربرچسب های عنوان، مجموعه نویسه ها، روبات، کلیدواژه و توصیف مورد توجه بیشتر طراحان وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی بوده، در حالی که ابربرچسب های موثر گوگل بوت، تجدید کردن، اقلام بی اعتبار، حافظه نهان کمتر مورد عنایت واقع شده اند. مشارکت کتابداران در ایجاد وب سایت های کتابخانه ها و توجه به استفاده از انواع ابربرچسب های مورد نیاز نقش فزاینده ای در بازیابی اطلاعات الکترونیکی خواهد داشت.
ارائه یک الگوی برای نظام ملی ثبت سرطان ایران
منبع:
مدیریت سلامت بهار ۱۳۸۳ شماره ۱۵
۱۵-۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در هزاره جدید، مردم با چالش های جدی در مراقبت بهداشتی از جمله روند رو به رشد بیماری های غیرواگیر مواجه هستند. از میان بیماریهای غیرواگیر، بیماری های قلب و عروق، سرطان و دیابت به ترتیب سهم بیشتری را به خود اختصاص داده اند. از آنجا که بیماری سرطان در سنین بالا رخ می دهد باتوجه به جوان بودن جمعیت کشورمان و همچنین افزایش امید به زندگی انتظار می رود که میزان بروز این بیماری در سالهای آینده به سرعت افزایش یابد. در دهه گذشته در کشورمان به رغم تحولات مثبت در بسیاری از زمینه های بهداشت و درمان به مقوله ثبت سرطان بر پایه استانداردهای بین المللی کمتر توجه شده است. تحقیقات موثر کاربردی به ویژه در زمینه علت شناسی تحقق اهداف پیشگیری برنامه های غربالگری در نظام بهداشت و درمان کشور و ارزیابی میزان کارایی استراتژی های مربوط به آنها وقتی میسر است که نظام ملی ثبت سرطان ایجاد و داده های آن کامل و بهنگام جمع آوری گردد. این پژوهش به منظور مطالعه تطبیقی نظام ملی ثبت سرطان انگلیس، دانمارک، مالزی و ایران و ارائه الگوی مناسب برای ایران در سال 1382 به صورت مقطعی – مقایسه ای انجام گرفت. روش پژوهش: در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای، اینترنت، مشاوره با متخصصان داخل و خارج کشور نظام ملی ثبت سرطان انگلستان، دانمارک و مالزی مورد ارزیابی قرار گرفت و باتوجه به شرایط اقتصادی، فرهنگی و جغرافیایی کشور الگویی برای نظام ملی ثبت سرطان کشورمان پیشنهاد گردید. این الگو با روش دلفی طی سه مرحله آزمون شد. برای هر مرحله پرسشنامه ای ساخته شد. نهایتا پس از تجزیه و تحلیل الگوی نهایی ارائه گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که به منظور بهینه سازی ثبت سرطان در کشور و کاهش هزینه ها، می بایست درساختار عناصر اطلاعاتی معیار ثبت فرایند گردآوری داده ها سیستم طبقه بندی و همچنین کنترل کیفیت داده ها در نظام فعلی ثبت سرطان کشور تجدیدنظر به عمل آید. نتایج مقایسه محورهای نظام ملی ثبت سرطان کشورهای منتخب در شش جدول و الگوی پیشنهادی اولیه و نهایی در دو دیاگرام نشان داده شده است. بحث ونتیجه گیری: مقایسه عناصر اطلاعاتی نظام ملی ثبت سرطان کشور با کشورهای تحت بررسی نشان داد که عناصر اطلاعاتی که در حال حاضر جمع آوری می شود نه تنها نیازهای ملی را برآورد نمی کند، بلکه با توصیه های موسسات بین المللی تحقیقات سرطان شناسی نیز مطابقت ندارد. در این پژوهش با بررسی های انجام شده مجموعه داده های ضروری نظام ملی ثبت سرطان که بتواند نیازهای ملی و بین المللی را برآورده سازد توصیه شده است. امید است با ساختار پیشنهادی، در آینده نزدیک شاهد یک فرایند کارامد در گردآوری داده ها باشیم.
بررسی فن آوری های سیستم مکان یابی بلادرنگ در حوزه مراقبت سلامت: یک مطالعه مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۳۹-۲۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فن آوری های پیشرفته بیمارستانی نویدبخش ورود به عصری نوین هستند. سیستم مکان یابی بلا درنگ یکی از این فن آوری ها است که به رهگیری بیماران، پزشکان، پرستاران و تجهیزات بیمارستانی می پردازد. هدف از مطالعه حاضر، معرفی فن آوری های کاربردی سیستم های مکان یابی بلا درنگ در حوزه سلامت است. روش ها: مطالعه حاضر از نوع مروری-توصیفی و جامعه پژوهش شامل مستندات مرتبط با سیستم مکان یابی بلادرنگ حوزه مراقبت سلامت بود. جستجو در پایگاه های اطلاعاتیIEEE Xplore, Elsevier, Springer, Wiley online library, Science Direct, Emerald, PubMed, DOAJ, Web of Science, Taylor و موتور جستجوگر Google Scholar بین سال های 2005 تا 2018 انجام شد. از میان 652 منبع بازیابی شده، تنها 19منبع مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور، پیش نویس اولیه فرم گردآوری داده در نرم افزار اکسل طراحی شد و پس از دریافت نظرات متخصصان و انجام اصلاحات لازم، روایی فرم نهایی تائید شد. سپس، منابع منتخب براساس اهداف مطالعه در فرم گردآوری داده وارد شده و تحلیل روایتی انجام شد. یافته ها: فن آوری های گوناگونی در سیستم های مکان یابی به کار رفته که موجب کاهش هزینه و افزایش سرعت فرآیند ارائه خدمات درمانی می شوند. این سیستم ها بر ارتباطات رادیویی تکیه دارند که تبادل دقیق داده ها و کنترل فرآیندها از وجوه مثبت آنها می باشد. ردیابی بیماران، پزشکان و مکان یابی تجهیزات متحرک در شرایط اورژانس، دسترسی به اطلاعات، رضایت مندی بیماران و کارکنان و کاهش خطاهای پزشکی از کاربرد های اساسی این سیستم به شمار می آید. نتیجه گیری: براساس یافته ها، اهمیت استفاده از سیستم مکان یابی بلا درنگ در حوزه مراقبت سلامت بسیار چشمگیر بوده و بازدهی آن قابل استناد است؛ بنابراین، لزوم به کارگیری فن آوری های نوین در راستای ارتقای این سیستم ها ضروری بنظر می رسد.
تأثیر آموزش نیروی انسانی بخش بهداشت و درمان بر رشد اقتصادی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۱۰۱-۹۲
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دستیابی به رشد اقتصادی پایدار مستلزم سرمایه گذاری در زیرساخت ها برای افزایش ظرفیت های تولیدی است. چنین سرمایه گذاری هایی نه تنها شامل سرمایه گذاری های فیزیکی می شود، بلکه سرمایه گذاری های انسانی، آموزش و سلامت را نیز پوشش می دهد. هدف از مطالعه حاضر تحلیل اثر آموزش نیروی انسانی بخش بهداشت و درمان بر رشد اقتصادی ایران بود. روش ها: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که به روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از الگوی خود توضیح با وقفه های توزیعی و داده های سالیانه دوره زﻣﺎﻧی 1370 تا 1398 انجام شد. این پژوهش به تحلیل اثر آموزش نیروی انسانی بخش بهداشت و درمان و نیز اثر آموزش عمومی، آموزش عالی در وزارت علوم، سرمایه گذاری فیزیکی، درجه باز بودن اقتصاد و صادرات بر رشد اقتصادی ایران پرداخته است. داده ها به روش اسنادی از بانک اطلاعات مرکز آمار ایران استخراج و برآوردها با استفاده از نرم افزار ایویوز 10 انجام شد. یافته ها: یافته ها حاکی از تأثیر مثبت متغیرهای مستقل بر رشد اقتصادی ایران بوده است که در آن ضریب آموزش عمومی برابر با 0125/0، آموزش نیروی انسانی بخش بهداشت و درمان برابر با 621/0، آموزش نیروی انسانی در وزارت علوم برابر با 8752/0، سرمایه گذاری فیزیکی برابر با 449/0، درجه باز بودن اقتصاد برابر با 218/0 و صادرات برابر با 2429/0 بدست آمد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند در اتخاذ سیاست های مناسب به برنامه ریزان و سیاست گذاران در زمینه سرمایه گذاری نیروی انسانی و آموزش افراد در سطوح عمومی و عالی به ویژه در حوزه بهداشت و درمان کمک نماید تا منجر به افزایش رشد اقتصادی شود.
خوشه بندی فازی دانشگاه های علوم پزشکی کشور بر اساس شاخص های تجویز دارو در سال 1387(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۵۰-۴۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تلاش در راستای بهبود تجویز و مصرف بهنجار و علمی دارو یکی از وظایف متولیان عرصه سلامت می باشد. فعالیت های انجام شده با هدف ارتقاء سطح نسخه نویسی پزشکان و فرهنگ مصرف دارو در بین مردم، شاخص های مربوط به تجویز و مصرف منطقی دارو در کشور کاهش داده است. هدف از این بررسی شناسایی قطب های همگن در بین دانشگاه های علوم پزشکی کشور با توجه به تفاوت بافت اجتماعی، اقتصادی و فضای فرهنگی حاکم بر مناطق مختلف بود. روش کار: در این مطالعه مقطعی– تحلیلی، خوشه های همگن در بین دانشگاه های علوم پزشکی کشور با به کارگیری تکنیک خوشه بندی فازی بر مبنای شاخص های تجویز دارو در کشور در سال 1387 به دست آمد که توسط کمیته کشوری تجویز و مصرف منطقی دارو گردآوری شده است. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار بر روی داده های 30 دانشگاه علوم پزشکی کشور انجام گردید. یافته ها: دانشگاه های علوم پزشکی بر اساس روش خوشه بندی فازی به چهار خوشه تقسیم شدند که هر خوشه دربردارنده عناصری است که به لحاظ شاخص های مورد بررسی دارای شباهت بیشتری به هم هستند و ساختاری متفاوت با دیگر خوشه ها دارند. در بین خوشه های به دست آمده، خوشه چهارم یعنی استان گلستان بیشترین متوسط تجویز اقلام دارویی را بین سایر استان ها و در خوشه های مختلف داربود. نتیجه گیری: شناسایی و طبقه بندی مناطق همگون و شناسایی قطب های همگن کشور در تجویز و مصرف منطقی دارو به منظور مطالعه ویژگی های هر یک از این قطب ها و دستیابی به نقاط ضعف و قوت هر یک صورت می پذیرد که بر اساس یافته های این پژوهش خوشه چهارم یعنی استان گلستان نیاز به تغییر فرهنگ پزشکان و مردم منطقه دارد.
مصورسازی شبکه همکاری علمی پژوهشگران فصلنامه مدیریت سلامت با رویکرد علم سنجی: 1392 تا 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۴
۵۰-۳۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه مجلات علمی معتبر به عنوان موتور محرک تاثیرگذار بر توسعه جوامع شناخته شده اند. در این بین ارتباط علمی به عنوان مهم ترین و موثرترین ابزار برای توسعه علم و دانش در جامعه اطلاعاتی به شمار می رود. از آن جا که فصلنامه مدیریت سلامت دومین نشریه برتر(طی سنوات مورد بررسی) دراتخاذ ضریب تاثیر در حوزه نشریات علوم پزشکی می باشد پژوهش حاضر با نگاه علم سنجی به بررسی و مصورسازی شبکه های همکاری علمی پژوهشگران این فصلنامه می پردازد. روش ها: پژوهش حاضر، علم سنجی و از نوع کاربردی است. جامعه پژوهش شامل 165 مقاله ای است که در سال های 1392 تا 1396 در نشریه مدیریت سلامت منتشر شده است. ترسیم و تحلیل شبکه های هم نویسندگی، با استفاده از نرم افزار تحلیل شبکه های اجتماعی یو.سی.آی.نت و همچنین، ترسیم نقشه های چگالی با کمک نرم افزار وی.او.اس.ویوور انجام شد. یافته ها: در مبحث مشارکت علمی، پژوهشگران فصلنامه تمایل زیادی به مشارکت گروهی داشته و همکاری علمی در این فصلنامه بالا بوده است. بیشترین میزان چگالی در شبکه هم تالیفی نویسندگان فصلنامه مذکور به رضاپور، سیدین، باقری فرادنبه، ابوالقاسم گرجی و نورایی مطلق اختصاص داشت. بررسی شبکه هم نویسندگی دانشگاه ها و موسسات همکار نشان داد که دانشگاه علوم پزشکی ایران ، دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه شهید بهشتی به عنوان قطب شبکه شناخته می شوند. نتیجه گیری: مشارکت گروهی در فصلنامه مدیریت سلامت از سطح بالایی برخوردار بوده و 94 درصد از مقالات مجله به صورت مشارکت گروهی است. این امر بیانگر افزایش تمایل نویسندگان به تولید مدارک مشارکتی بوده است.