فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۶۱ تا ۵٬۶۸۰ مورد از کل ۱۲٬۳۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
ازجمله مهم ترین کارکردهای یک نظام مالی اسلامی کارآمد، حمایت از بخش واقعی اقتصاد است. چنین نظامی باید در راستای تقویت بخش واقعی اقتصاد عمل نماید و پیوسته به دنبال پاسخگویی جهت رفع نیازهای اساسی آن باشد. یکی از مهم ترین راه های دستیابی به این هدف، طراحی و استفاده از ابزارهای مالی صحیح و کارآمد جهت تأمین مالی شرکت ها و پروژه های مربوط است. ابزارهایی مانند اوراق مشارکت، اوراق اجاره، اوراق مرابحه و... ازجمله ابزارهایی هستند که با این هدف طراحی و منتشرشده اند. برای طراحی یک ابزار مالی اسلامی کارآمد که در آن به همه ابعاد از قبیل طراحی مالی، ملاحظات فقهی و حقوقی، مدیریت ریسک، ملاحظات مالیاتی و گزارشگری مالی توجه شده باشد، استفاده از یک روش تحقیق مناسب به طراحی صحیح ابزار مالی کمک می کند. روش تحقیق منطقی مبتنی بر قیاس (آگزیوماتیک) ازجمله این روش ها است که محقق را جهت استخراج اصول اساسی طراحی ابزار مالی یاری رسانده و کمک می کند تا ابزار مالی مناسبی طراحی شود.
استراتژی های شتاب و تمایلات احساسی سرمایه گذاران در شرکت های سرمایه گذاری املاک و مستغلات پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۲
167-188
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی سه استراتژی شتاب بر اساس نمونه ای از شرکت های سرمایه گذاری املاک و مستغلات می باشد. سودآوری استراتژی شتاب به طور وسیعی در چندین بازار مالی بررسی شده است که شامل ارز، کالا، اوراق قرضه شرکتی، اوراق خزانه، ملک مسکونی و صندوق های سرمایه گذاری املاک و مستغلات می باشد. سودآوری استراتژی شتاب، شامل خرید سهام برنده گذشته و فروش سهام بازنده گذشته، یکی از بیشترین و رایج ترین خلاف قاعده های ثبت شده در ادبیات قیمت گذاری دارایی ها است. نمونه آماری پژوهش حاضر، شامل 6 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال 1390 تا پایان سال 1394 بوده است. با مقایسه سه استراتژی شتاب، به طور کاربردی نتیجه گرفته شد که استراتژی شتاب باقیمانده نقش برجسته ای در سودآوری استراتژی شتاب شرکت های سرمایه گذاری املاک و مستغلات ایفا می کند. اگرچه سودآوری این استراتژی ها با وضعیت های مختلف تمایلات احساسی سرمایه گذاران تغییر می کند به طوری که نشان داده شد که استراتژی شتاب قیمت و استراتژی شتاب 52 هفته، در طول دوره های خوش بینانه تأثیر مستقیمی بر بازدهی سهام دارند.
جایگاه عامل زمان در سلسله مراتب عوامل موثر بر اهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
77 - 90
حوزههای تخصصی:
در اکثر مطالعات ساختار سرمایه بر ویژگیهای مشخص شرکت بعنوان عوامل اصلی تعیینکننده اهرم تمرکز شده و تغییرپذیری اهرم در طول زمان نادیده گرفته شده است. پژوهش حاضر نقش عوامل زمان، شرکت و صنعت در توضیح تغییرپذیری اهرم را با استفاده از مدل خطی سلسلهمراتبی مورد مطالعه قرار میدهد. برای این منظور اطلاعات دو سنجه مختلف اهرم برای 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1380 تا 1393 استخراج شد. در تایید نقش عامل زمان، نتایج نشان داد تغییرپذیری اهرم شرکت در طول زمان بیش از تغییرپذیری اهرم بین شرکتها و این تغییرپذیری بیش از تغییرپذیری اهرم بین صنایع است. بعلاوه با گذشت زمان، موقعیت نسبی اهرم هر شرکت نسبت به سایر شرکتها تغییر میکند.
بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر ارزشگذاری سود و اجزای آن توسط بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
87 - 104
حوزههای تخصصی:
سود حسابداری شامل اجزای نقدی و تعهدی است. ادبیات غالب در حوزه مدیریت سود، اقلام تعهدی اختیاری را فرصتطلبانه دانستهاند. این در حالی است که مدیران همچنین میتوانند از اقلام تعهدی اختیاری برای علامتدهی اطلاعات خصوصی دستنیافتنی برای برونسازمانیها، به بازار استفاده کنند. از آنجاییکه قابلیت اتکای صورتهای مالی، شامل سود، به میزان زیادی به کیفیت حسابرسی انجام شده بستگی دارد، لذا درک چگونگی توجه بازار به کیفیت حسابرسی به هنگام ارزشگذاری سود و اجزای آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا، در مطالعه حاضر تلاش شد تا با استفاده از دادههای 125 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 تا 1394 و مدل دادههای ترکیبی به بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر ارزشگذاری سود و اجزای آن توسط بازار سرمایه پرداخته شود. نتایج بررسی ها نشان داد که سودخالص و مقدار اقلام تعهدی اختیاری تأثیر مستقیم و معنادار بر بازده سهام دارند؛ مقدار کل اقلام تعهدی بر بازده سهام تأثیر معکوس و معنادار دارد؛ جریان نقد عملیاتی و مقدار اقلام تعهدی غیراختیاری بر بازده سهام موثر نیستند؛ کیفیت حسابرسی موجب تضعیف ارتباط مستقیم بین سودخالص و بازده سهام میگردد؛ و کیفیت حسابرسی بر ارتباط بین کل اقلام تعهدی، اقلام تعهدی اختیاری و غیراختیاری و جریان نقد عملیاتی با بازده سهام موثر نیست.
ارائه مدل معاملاتی با فراوانی زیاد، همراه با مدیریت پویای سبد سهام به روش یادگیری تقویتی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
هدف: شکاف بین زمان دریافت سیگنال خرید/ فروش و آغاز روند تغییر قیمت در بازارهای نوظهور، بستر مناسبی برای پیاده سازی سیستم های معاملات الگوریتمی ایجاد می کند. ارائه یک سیستم معاملاتی با تکرار زیاد، مزایا (استفاده از نوسان های درون روزی) و معایبی (هزینه زیاد معاملاتی) دارد که با طراحی درست آن و اصلاح مقررات معامله، می توان مزایای آن را افزایش داد و معایبش را کنترل کرد.روش: در این پژوهش، به ارائه رویکرد استفاده از خودمعامله گرها برای پیش بینی روند آتی سهم و بهره گیری از روش یادگیری تقویتی به منظور مدیریت پویای سبد سهام پرداخته شده و دو مدل بر همین پایه ارائه شده است. مدل نخست با بهره بردن از پیشنهاد خودمعامله گرها، به معامله با مقدار ثابت اقدام می کند. مدل دوم که به نوعی بسط داده شده مدل نخست است، به کمک روش یادگیری تقویتی، به مدیریت پویای سبد سهام می پردازد.یافته ها: نتایج نشان می دهد عملکرد هر دو مدل در بازارهای نزولی و نرمال، بهتر از استراتژی خرید و نگهداری است. همچنین بر اساس نتایج، در تمام بازارها مدل دوم در مقایسه با مدل نخست، عملکرد بهتری دارد.نتیجه گیری: به طور کلی در بازار صعودی بهترین استراتژی، خرید و نگهداری دارایی است، در نتیجه نمی توان از الگوریتم های پیشنهادی عملکردی بهتر از این استراتژی انتظار داشت. از سویی دیگر می توان گفت روش شبکه عصبی برای پیش بینی روند آتی سهم با رویکرد ارائه شده در این پژوهش، عملکرد بسیار مناسبی در بازارهای نزولی و نرمال داشته است. همچنین پیاده سازی روش یادگیری تقویتی به منظور مدیریت پویای سبد سهام توانسته عملکرد مدل را بسیار بهبود بخشد.
بررسی واکنش بازار سرمایه به کوته بینی مدیران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: در کوته بینی مدیران، سودآوری بلند مدت شرکت از طریق کاهش فعالیت های تحقیق و توسعه، بازاریابی و فعالیت هایی که در سال های ابتدایی صرفاً دارای هزینه بوده و در بلندمدت آثار آن مشخص می شود، فدای سودآوری کوتاه مدت و افزایش قیمت های جاری سهام خواهد شد. هدف این پژوهش بررسی واکنش بازار سرمایه به کوته بینی مدیران و تأثیر وجود سهامداران نهادی بر آن در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران است.
روش: ۱۷۰ شرکت با استفاده از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک طی سال های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۵، از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران انتخاب شدند. در این پژوهش معیار سنجش واکنش بازار سرمایه بر اساس معیار بازده غیرعادی است.
یافته ها: در آزمون فرضیه اول، مقدار آماره F مدل برابر با 942/2، سطح معناداری مدل معادل 000/0 و ضریب تعیین آن 146/0 به دست آمد. از سویی، مقدار آماره t و سطح معناداری کوته بینی مدیران به ترتیب 165/0 و 869/0 بود. در آزمون فرضیه دوم، مقدار آماره F و سطح معناداری آن در شرکت های با سهامداران نهادی 652/2 و 000/0 و در شرکت های بدون سهامداران نهادی 181/3 و 000/0 به دست آمد. ضریب تعیین مدل در گروه نخست 085/0 و در گروه دوم برابر با 098/0 بود و در نهایت، مقدار آماره t و سطح معناداری کوته بینی مدیران در گروه نخست به ترتیب برابر با 331/1 و 183/0 و در گروه دوم 776/0 و 436/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد وجود یا عدم وجود سهامداران نهادی میان سهامداران، بر رابطه بین بازده غیرعادی و کوته بینی مدیران تأثیر معناداری ندارد و نمی تواند بر واکنش بازار سرمایه به کوته بینی مدیران نیز تأثیرگذار باشد. همچنین بازار سرمایه به کوته بینی مدیران واکنش معناداری نشان نداده و مطابق انتظار، کوته بینی بر بازدهی غیرعادی تأثیری معنادار و منفی ندارد.
تأثیر تمایلات سرمایه گذار بر بازده مازاد در الگوی پنج عاملی فاما و فرنچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
71 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر معیار تمایلات سرمایه گذار بر بازده مازاد الگوی پنج عاملی فاما و فرنچ در بازه زمانی 1388 تا 1393 به اجرا درآمده است.<br /> روش: روش گردآوری داده ها، روش اسناد کاوی و مراجعه به بانک های اطلاعاتی؛ و روش تحلیل داده ها از نوع استنباطی می باشد و نرم افزار بکار رفته برای آماده سازی داده ها و تخمین مدل ها استاتا و ایویوز است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از الگو داده های ترکیبی استفاده شد.<br /> یافته ها: نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که معیار تمایلات سرمایه گذار نقش مهمی در قیمت گذاری دارایی های سرمایه ایی دارد و از نقش این معیار در تشکیل بازده های مازاد و شکل گیری قیمت حمایت می کند.<br /> نتیجه گیری: توجه به عواملی همچون تمایلات سرمایه گذار، غیر از عوامل بنیادی، با توجه به چالش های فرضیه بازار کارا، می تواند تاثیر بااهمیتی بر تصمیمات سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان داشته باشد.
تنوع شرکتی و ساختار مالکیت در طی مراحل مختلف چرخه عمر شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
217 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف: طبق تئوری چرخه عمر، شرکت ها در مراحل مختلف چرخه عمر، از نظر مالی و اقتصادی دارای نمودگرها و رفتارهای خاصی هستند؛ بدین معنی که ویژگی های مالی و اقتصادی یک شرکت تحت تأثیر مرحله ای از چرخه عمر است که شرکت در آن قرار دارد. با توجه به این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت مالکیت و تنوع شرکت در طی چرخه عمر شرکت مورد بررسی قرار گرفت.<br /> روش: نمونه آماری این پژوهش شامل 127 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1394-1389 است. در این پژوهش به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از تجزیه واریانس و به منظور مقایسه میانگین متغیرها از آزمون LSD کمک گرفته شده است.<br /> یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین ساختار مالکیت در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت وجود دارد. بدین معنا که اختلاف ناشی از ساختار مالکیت در مرحله رشد شرکت، با مراحل بلوغ و افول بیشتر است. همچنین بررسی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فعالیت های شرکت های در مرحله بلوغ متنوع تر از شرکت های در مرحله رشد و افول است.<br /> نتیجه گیری: یافته ها بیانگر این است که شرکت هایی که در مرحله تثبیت یا بلوغ هستند توسط عموم و دولت بیشتر موردتوجه بوده و تحت کنترل سهامداران نهادی هستند، همچنین این شرکت ها به خاطر ثبات بیشترشان تنوع بخشی بیشتری دارند.
تأثیر گرایش های احساسی سرمایه گذاران بر افشای اختیاری در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
131 - 158
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مالی رفتاری نشان می دهد که برخی از تغییرات در قیمت اوراق بهادار، هیچ دلیل بنیادی نداشته و گرایش احساسی سرمایه گذار، نقش مهمی در تعیین قیمت ها ایفا می کند. در حال حاضر توسط بسیاری از شرکت ها، افشای اختیاری به دلیل مزایایی چون هزینه سرمایه کمتر، افزایش اعتبار، نقد شوندگی بیشتر، بهبود در تصمیمات سرمایه گذاری و کاهش ریسک قانونی ناشی از افشای ناکافی، صورت می گیرد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر گرایش های احساسی سرمایه گذاران بر افشای اختیاری در شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران می باشد. این پژوهش از نوع علّی، پس رویدادی و کاربردی است. نتایج آزمون فرضیه ها در 72 شرکت نشان داد که بین گرایش های احساسی سرمایه گذاران و افشای اختیاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما با دسته بندی گرایش های احساسی به گرایش های احساسی بالا و پایین، رابطه معناداری بین آن ها و افشای اختیاری یافت نشده است. همچنین از میان متغیرهای کنترلی، بین رشد اقتصادی، اندازه شرکت، بازده دارایی ها و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار با افشاء اختیاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ همچنین بین زیانده بودن شرکت ها و افشاء اختیاری رابطه منفی و معناداری یافت شده است.
Abstract
Behavioral finance perspective suggests that some of the changes in stock prices, have not fundamental reason and investor sentiment trends, plays an important role in determining the price. Voluntary disclosure because of advantages such as lower cost of capital, credit, liquidity further improvement in investment decisions and reduce legal risks arising from inadequate disclosure, already done by many companies. Aim of this study examined the effects of investor’s sentimenton voluntary disclosure of listed companies in the capital market of Iran. This research was contrastive, after events associated and practical. The results of hypothesis testing in 72 companies showed that between the investors sentimentand voluntary disclosure is positive and significant correlation, but the categorization sentiment to highs and lows, the relationship between them and voluntary disclosure is not found. Also among the control variables of economic growth, firm size, return on assets and the ratio of book value to market value with voluntary disclosure of a significant positive relationship exists between loss-making and voluntary disclosure of significant negative relationship was found.
مالکیت نهادی، هموارسازی سود و ریسک سقوط آتی قیمت سهام: هموارسازی به قصد تحریف یا انتقال اطلاعات؟
حوزههای تخصصی:
اقدامات مدیران در راستای نگهداشت اخبار بد و محرمانه در داخل شرکت از عوامل سقوط قیمت سهام است. از طرفی، هموارسازی سود به عنوان ابزاری برای انتقال اطلاعات محرمانه بوده و در نقطه مقابل، میتواند با انگیزه تحریف اطلاعات انجام گیرد. از اینرو، هموارسازی سود تأثیری دو سویه بر ریسک سقوط قیمت سهام خواهد داشت. در این راستا، مالکیت نهادی نیز به عنوان عامل نظارتی درون سازمانی بر رفتار مدیران مؤثر بوده و میتواند رابطه بین هموارسازی سود با ریسک سقوط آتی قیمت را تحت تاثیر قرار دهد. بر همین اساس، پژوهش حاضر به بررسی رابطه هموارسازی سود و ریسک سقوط آتی قیمت سهام و اثر مالکیت نهادی بر این رابطه میپردازد. نمونه پژوهش مشتمل بر 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1381 الی 1394 است. برای آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیونی در حالت داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج نشان داد، هموارسازی سود احتمال ریسک سقوط آتی قیمت سهام را کاهش میدهد. همچنین نتایج نشان میدهد، مالکیت نهادی منجر به کاهش ریسک سقوط آتی قیمت سهام میشود ولی بر رابطه بین هموارسازی سود و ریسک سقوط آتی قیمت سهام، تأثیر ندارد.
بررسی تأثیر تضاد نمایندگی بر عدم تقارن اطلاعاتی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر تضاد نمایندگی مبتنی بر شاخص های مالکیت و مالی بر عدم تقارن اطلاعاتی است. جامعه آماری تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که بر اساس شرایط در نظر گرفته شده برای انتخاب نمونه، 110 شرکت طی دوره 6 ساله 1390 تا 1395 انتخاب گردید. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است. جهت آزمون فرضیههای پژوهش از الگوی دادههای ترکیبی استفاده شده است. برای اندازه گیری شاخصهای مالکیت از متغیر مالکیت مدیریتی و مالکیت سهامداران نهادی و برای اندازه گیری شاخص های مالی از جریانهای نقد آزاد و اهرم مالی استفاده شد. نتایج نشان داد که تضادهای نمایندگی ناشی از مالکیت مدیریتی و مالکیت سهامداران نهادی بر عدم تقارن اطلاعاتی سود تاثیر منفی داد. بدین معنا که افزایش مالکیت اعضای هیات مدیره و وجود مالکان نهادی موجب کاهش تضاد منافع می شود. همچنین، نتایج نشان داد که اهرم مالی و جریانهای نقد آزاد بر عدم تقارن اطلاعاتی تاثیر مثبت دارد. بدین معنا در شرکتهایی که اهرم مالی و جریانهای نقد آزاد زیاد است، تضاد منافع موجب ایجاد عدم تقارن بین مدیران و سهامداران می گردد.
اثرات انواع بدهی های دولت بر بازار سهام در ایران: ضرورت توسعه ابزارهای مالی اسلامی دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
96 - 135
حوزههای تخصصی:
سیاست مدیریت بدهی های دولت عمدتاً مبتنی بر ابزارهای بازار سرمایه است. تحت این سازوکار، منابع راکد و غیرمولد مالی برای سیاست های مالی ضدچرخه ای استفاده می شود. اما سیاست مذکور در ایران عمدتاً مبتنی بر منابع مولد نظام بانکی و نهادهای غیرسپرده- پذیر است و بازار سرمایه به صورت منفعل از این سیاست ها متاثر می شود. این مساله می تواند به ناکارایی سیاست های مدیریت بدهی- های دولت و بی ثباتی بازار سرمایه منجر شود. بر این اساس، در این مطالعه اثرات مستقیم و غیرمستقیم انواع بدهی های دولت بر بازار سهام ایران با روش SVAR طی دوره ی زمانی 1 q :1384- 4 q :1395 بررسی شد. <br /> نتایج نشان داد اثرات بدهی های دولت بر بازار سهام عمدتاً به صورت غیرمستقیم و از کانال متغیرهای اقتصادی است. به طوریکه افزایش نرخ ارز حقیقی، نسبت قیمت کالاهای غیرقابل تجارت به قابل تجارت و سطح عمومی قیمت ها تاثیر منفی و افزایش GDP تاثیر مثبت بر قیمت حقیقی سهام دارد. متغیرهای مذکور نیز به صورت معناداری از انواع بدهی های دولت متاثر می شوند. از بین بدهی های دولت صرفاً بدهی دولت به نهادهای غیرسپرده پذیر تاثیر مستقیم و معناداری بر قیمت حقیقی سهام دارد. بر اساس این نتایج، بازار سرمایه به صورت منفعل از نحوه ی مدیریت بدهی های دولت متاثر می شود. حال آنکه توسعه اوراق بهادار اسلامی دولتی در چارچوب بازار سرمایه کشور از یکسو، مدیریت بدهی های دولت را انعطاف پذیر می کند و پیامدهای نامطلوب آنها را حداقل می کند؛ از سوی دیگر، به شرط توجه به ظرفیت بازار سرمایه در میزان و زمان انتشار اوراق بهادار دولتی و همچنین منضبط بودن دولت در تسویه اوراق، به توسعه بازار سرمایه کمک خواهد کرد.
توانایی قانون بنفورد در کشف تقلب در دو صورت سود یا زیان و ترازنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۳
۱۶۶-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
چسبندگی حق الزحمه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۳
۲۱۱-۲۳۰
حوزههای تخصصی:
تأثیر سرمایه گذاری در دارایی نامشهود در توضیح دهندگی تأثیر سلامت مالی و مشکلات نمایندگی در ارزش بازار شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر سرمایه گذاری در دارایی نامشهود در توضیح دهندگی تأثیر سلامت مالی و مشکلات نمایندگی در ارزش بازار شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، پنج فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین و داده های مربوط به 120 شرکت عضو بورس اوراق بهادار برای دوره زمانی بین سال های 1387 تا 1392 تجزیه و تحلیل شد. الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از روش داده های تابلویی با رویکرد آثار ثابت، بررسی و آزمون شد. نتایج نشان داد دارایی نامشهود مناسب، به شرکت برای دستیابی موفقیت آمیز به ریشه های خلق ارزش کمک می کند؛ به عبارت دیگر، دارایی های نامشهود، محرک اصلی رشد و ایجاد ارزش در بسیاری از بخش های اقتصادی است. افزون بر این، نتایج نشان داد دارایی نامشهود در توضیح دهندگی ارتباط بین سلامت مالی شرکت (متغیر عملکرد شرکت) و هزینه نمایندگی (سیاست توزیع سود) در ارزش بازار شرکت، تأثیر معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد دارایی نامشهود بر توضیح دهندگی تأثیر دو متغیر دیگر (قدرت پرداخت بدهی و نسبت بدهی) در ارزش بازار شرکت، تأثیر معناداری ندارد.
عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه و نقش تعدیلگری درماندگی مالی؛ رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درماندگی مالی بر ارتباط عوامل تعیین کننده تصمیمات ساختار سرمایه با رویکرد معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 138۵ تا 139۵ است که با غربالگری، 1۰۱ شرکت، نمونه پژوهش تعیین شد. سنجش متغیر ساختار سرمایه با نسبت های مجموع بدهی به مجموع دارایی ، مجموع بدهی به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، مجموع بدهی بلند مدت به مجموع ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و بدهی بلندمدت و مجموع بدهی به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام انجام گرفت. نتایج نشان داد ساختار سرمایه با اندازه شرکت و ساختار دارایی ها رابطه مثبت و معنا دار و با فرصت های رشد و سود تقسیمی ارتباط منفی و معنا دار دارد و بین سن شرکت، نوسان پذیری سود و سودآوری با ساختار سرمایه ارتباطی مشاهده نشد. برای بررسی اثر درماندگی مالی، مشاهده ها به کمک الگوی KZ در دو گروه دسته بندی شد. بررسی ها نشان داد درماندگی مالی در ارتباط اندازه شرکت، فرصت های رشد، سود تقسیمی، ساختار دارایی ها و نوسان پذیری سود با ساختار سرمایه اثر تعدیلی دارد. نقش درماندگی مالی در ارتباط سودآوری و سن شرکت با ساختار سرمایه تأیید نشد.
بررسی طرز تفکر حسابرسان مستقل در کاربرد تردیدحرفه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۱
۱۰۷-۱۲۸
حوزههای تخصصی:
مقایسه دقت پیش بینی سطح افشا با استفاده از الگوریتم های کلونی مورچه ها و تکامل تفاضلی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
153 - 180
حوزههای تخصصی:
توجه ویژه به نیازهای اطاعاتی استفاده کنندگان صورت های مالی، یکی از رسالت های اصلی گزارشگری می باشد و در این راستا افشای مناسب و کامل اطلاعات نقش اساسی را دارد. هدف این تحقیق بررسی این موضوع است که آیا می توان کیفیت افشای شرکتی را بر اساس مدل های مبتنی بر یادگیری ماشین کشف کرد. در این تحقیق امتیازبندی سطح افشای شرکت های بورس ایران توسط سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان نماینده سطح افشای شرکتی در نظر گرفته شده و برای پیش بینی از مدل الگوریتم های کلونی مورچگان و تکامل تفاضلی استفاده شده است. برای این منظور 171 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1389-1393 مورد مطالعه قرار گرفتند. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار متلب اقدام به پیش بینی کیفیت افشای شرکتی شده است. نتایج برازش الگوریتم های کلونی مورچگان و تکامل تفاضلی نشان می دهد که این دو الگوریتم با دقت بالای 95 درصد توانایی پیش بینی مدیریت سود را دارند. در واقع نتایج مبین آن است که مدل کلونی مورچه ها توانایی بیشتری (خطای 3. 316 درصد) در پیش بینی مدیریت سود نسبت به مدل تکامل تفاضلی (خطای 4. 139 درصد) دارد.
مسئولیت پذیری اجتماعی در صنعت بانکداری کشورهای مختلف جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها، بخش جدایی ناپذیر ادبیات تجارت در دنیا تلقی می شود. مسئولیت پذیری اجتماعی، در یک جمله به معنای بررسی تأثیر فعالیت های سازمان بر جامعه است و با بیکاری، فقر، آلودگی زیست محیطی و مسائل اجتماعی دیگر در ارتباط است. اما، این نکته حائز اهمیت است که آیا صنعت بانکداری به این بحث توجه می کند و تا چه اندازه برای بانک ها ضرورت دارد که به اجرای این مسئولیت ها بپردازند. ازاین رو، برای ارائه درک مناسبی از به کارگیری مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی در صنعت بانکداری، در مقاله حاضر، ابتدا اهمیت این موضوع در صنعت بانکداری و سپس، این مفهوم در صنعت بانکداری کشورهای مختلف جهان و مدل های به کارگیری آنها، بررسی شد. در نهایت، پس از مرور مدل ها و مطالعات این حوزه، مشخص شد که بانک های آمریکایی در بحث مسئولیت پذیری اجتماعی به مراتب موفق تر از بانک های فعال در کشورهای استرالیا، انگلیس و رومانی بوده اند
مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها : مفاهیم، ابعاد، نظریه ها و مروری بر مدل های آن
منبع:
پژوهش حسابداری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
143 - 165
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، نقش واحدهای تجاری تغییرات زیادی کرده است و انتظار می رود که این واحدها فقط به فکر افزایش سودآوری نباشند و در قبال کارهای خود، به اجتماع پاسخ گو نیز باشند. دلیل این امر، آن است که واحد تجاری نمی تواند بدون اجتماع، فعالیت داشته باشد و اجتماع نیز به واحد تجاری نیاز دارد. از این رو، رابطه ای دوطرفه بین این دو، شکل گرفته است. به همین منظور، مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها، هم برای آنها و هم برای اجتماع سودمند است. شکل اولیه مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی، دارای جنبه های قوی مذهبی، پدرسالاری و نوع دوستی است، اما مفهوم نوین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها، به صورت مستقیم روی کارهای روزمره تجاری و تأثیر آنها بر طیف وسیع ذینفعان، متمرکز شده است. در دهه 1950، تنها تعهد به جامعه مطرح بود؛ به مرور در قرن 21، دغدغه های زیست محیطی و اجتماعی، اقدامات داوطلبانه، رفتار اخلاقی، توسعه اقتصادی، بهبود کیفیت زندگی شهروندان، حقوق بشر، حقوق کار، حفاظت از محیط زیست، مبارزه با فساد، تشویق ایجاد شفافیت و پاسخ گویی مناسب، حائز اهمیت شده است. در مقاله حاضر، پس از مرور مفاهیم، ابعاد، نظریه ها و پانزده مدل مسئولیت پذیری اجتماعی، می توان بیان نمود که بعد از گذشت بیش از 50 سال از این مفهوم، همچنان ارائه تعریفی واحد برای آن، کار دشواری است، اما نکته حائز اهمیت آن است که بیشتر تعاریف، شرکت ها را در برابر جامعه مسئول می دانند. از این رو، برای پاسخ گویی در برابر جامعه، نیاز است مباحث نظری مسئولیت پذیری اجتماعی، به صورت دقیق در عمل هم اجرا شوند.