فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۲۱ تا ۴٬۶۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
604 - 623
حوزههای تخصصی:
هدف: شرکت ها ساختارهای سازمانی متفاوتی دارند و افراد بدون داشتن ریشه های اخلاقی قوی در چنین محیط هایی، ممکن است به سمت رفتارهای غیر اخلاقی منجر به تقلب کشیده شوند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر عوامل محیطی، فلسفی و دین مداری بر ارزیابی اخلاقی حسابداران از تقلب در حرفه حسابداری است.
روش: در این پژوهش، برای دین مداری، سه بُعد زندگی شخصی، اجتماعی و اخلاق مداری و برای شرایط محیطی، دو جنبه عوامل درونی و بیرونی و همچنین برای فلسفه، دیدگاه های سودمندگرایی و ماکیاولیسمی مدنظر قرار گرفت و تأثیر آنها بر ارزیابی اخلاقی تقلب، در چهار بُعد بررسی شد.داده های لازم برای آزمون فرضیه ها با استفاده از توزیع 300 پرسش نامه در بهار 1399 که حسابداران و شاغلان حرفه حسابداری آن را تکمیل کردند، گرد آوری شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار لیزرل و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت.
یافته ها: نتایج، از تأثیر معکوس دین مداری اخلاقی حسابداران بر ارزیابی اخلاقی از تقلب حکایت می کند، در حالی که دین مداری، در زندگی شخصی و اجتماعی تأثیر معناداری را نشان نمی دهد. علاوه بر آن، دیدگاه های ماکیاولیسمی و سودمندگرایی نیز، تأثیر مثبت و معناداری را بر ارزیابی اخلاقی از تقلب در حسابداری نشان می دهد؛ اما زمینه های ارزیابی اخلاقی درونی و بیرونی حسابداران، تأثیر معناداری بر آن ندارد.
نتیجه گیری: شواهد از تأیید مبانی دین مداری اخلاقی و فلسفی، بر ارزیابی اخلاقی از تقلب در حسابداری حکایت می کند، در حالی که زمینه های درونی و بیرونی در این رابطه تأثیری ندارند. بنابراین، عوامل اثرگذار بر فردیت حسابداران، مانند دین مداری اخلاقی و فلسفه اخلاقی، برای کاهش تقلب و جلوگیری از آن، بسیار با اهمیت است و این موضوع باید در نظر گرفته شود.
رابطه تخفیف حق الزحمه حسابرسی با خطای حسابرسی و کیفیت سود در وضعیت رکود اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
360 - 380
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت سود یکی از جنبه های بسیار مهم سود حسابداری است. در واقع، کاهش کیفیت سود، علاوه بر افزایش هزینه سرمایه، کاهش اعتماد سرمایه گذاران و تخصیص غیربهینه منابع، به طرح هایی با بازدهی غیرواقعی منجر می شود. در این بین، نقش حسابرس مستقل در ارزیابی بی طرفانه کیفیت صورت های مالی و اطمینان دادن به سرمایه گذاران در خصوص اعتبار صورت های مالی تهیه شده توسط مدیریت، شایان توجه است. اما کیفیت خدمات حسابرسی ارائه شده توسط حسابرسان ناهمگون است و تحت تأثیر عواملی مانند تخفیف حق الزحمه حسابرسی قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر، آزمون رابطه تخفیف حق الزحمه حسابرسی با خطای حسابرسی و کیفیت سود، به ویژه در وضعیت رکود اقتصادی است.
روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، نمونه ای مشتمل بر 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1390 تا 1396 انتخاب شد و فرضیه های مطرح شده با استفاده از مدل های رگرسیونی آزمون شدند.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که تخفیف حق الزحمه حسابرسی با خطای حسابرسی نوع دوم، رابطه مثبتی دارد. این در حالی است که بین تخفیف حق الزحمه حسابرسی و خطای حسابرسی نوع اول، رابطه معناداری وجود ندارد. افزون بر این، رکود اقتصادی بر رابطه بین تخفیف حق الزحمه حسابرسی و خطای حسابرسی تأثیری نمی گذارد. همچنین، تخفیف حق الزحمه حسابرسی، کاهش کیفیت سود را به دنبال دارد و رکود اقتصادی، رابطه منفی بین تخفیف حق الزحمه حسابرسی و کیفیت سود را تشدید می کند.
نتیجه گیری: تخفیف صاحب کاران از حسابرسان، تلاش حسابداران را کاهش و خطای حسابرسی را افزایش می دهد. همچنین، کیفیت سود در شرکت هایی که حق الزحمه کمتری می پردازند، کمتر است و این رابطه، در زمان رکود اقتصادی تشدید می شود.
ارائه مدلی برای ارزیابی اثربخشی مدیریت ریسک در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
496 - 520
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مقاله حاضر، ارائه مدلی برای ارزیابی اثربخشی مدیریت ریسک با توجه به ویژگی های محیطی و شرایط حاکم بر صنعت بانکداری است. بر خلاف پژوهش های قبلی، در این پژوهش، به تمام ابعاد ریسک توجه شده است. همچنین، با توجه به اینکه بیانیه های کمیته بال، الزامات حداقلی برای تعیین سلامت مالی بانک ها ارائه می کند، این پژوهش، شاخص هایی برای ارزیابی اثربخشی مدیریت ریسک بانک ها، با در نظر گرفتن بیانیه های کمیته بال، استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی و بیانیه های کمیته کوزو ارائه کرده است.
روش: در این پژوهش از روش کیفی و رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی زمینه بنیان استفاده شده است. برای این منظور، با اخذ نظرهای خبرگان صنعت بانکداری و به ویژه اعضای کمیته ریسک بانک ها، ضمن استخراج ریسک های صنعت بانکداری کشور و همچنین عوامل مؤثر بر اثربخشی مدیریت ریسک، مدل یکپارچه ارزیابی اثربخشی مدیریت ریسک ارائه شده است.
یافته ها: بانک های کشور با ریسک های مالی، عملیاتی، استراتژیک، تجاری و ریسک وقایع مواجه اند. یافته ها نشان داد که اثربخشی مدیریت ریسک را می توان با 47 شاخص و در طبقات مالی، عملیاتی، استراتژیک، تجاری و وقایع ارزیابی کرد. بر اساس نتایج، علاوه بر عملکرد بانک مرکزی، وضع قوانین جدید و تغییر قوانین و مقررات، در بهبود اثربخشی مدیریت ریسک توسط بانک ها، مهم ترین نقش را ایفا می کند. در نهایت، مدیریت ریسک اثربخش، علاوه بر پیامدهای مثبت برای سازمان، در سطح جامعه و بین الملل نیز دارای پیامدهای مثبت است.
نتیجه گیری: بر اساس شاخص های به دست آمده در این پژوهش، می توان گفت، علاوه بر شاخص های متداولی که برای ارزیابی اثربخشی مدیریت ریسک وجود دارد، شاخص های دیگری نیز بر مبنای محیط اقتصادی کشور ایران، در ارزیابی اثربخشی مدیریت ریسک صنعت بانکداری کشور مؤثر است.
رابطه بین نقدینگی، اهرم مالی، رشد فروش و بهای تمام شده با نوسانات قیمت و بازده سهام درشرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۲ (جلد ۲)
142 - 153
حوزههای تخصصی:
عملکرد شرکت ها تحت تاثیر عوامل مختلفی است که موفقیت ویا عدم موفقیت آن ها تاثیر به سزایی دارد، دراین پژوهش عملکرد شرکت ها تحت تاثیر عوامل مختلفی است که موفقیت ویا عدم موفقیت آن ها تاثیر به سزایی دارد، دراین پژوهش رابطه بین نقدینگی، اهرم مالی، رشد فروش وقیمت تمام شده با نوسانات قیمت سهام و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. همچنین از بعد زمانی از نوع تحقیقات پس رویدادی بوده زیرا از اطلاعات گذشته ی شرکتهای نمونه استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. براساس صورت های مالی سالانه 123 شرکت طی دوره زمانی 1390تا 1396مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد بین نقدینگی، اهرم مالی ،رشد فروش قیمت تمام شده برنوسانات قیمت سهام و بازده سهام رابطه معناداری وجود دارد. میزان ضریب تعیین تعدیل شده برای نوسانات قیمت سهام برابر با 207/0 و برای بازده سهام برابر با 368/0 بدست آمد. که نتایج بیانگر این است که متغیرهای مذکور دارای تاثیر بالاتری بر بازده سهام نسبت به نوسانات قیمت سهام می باشند.
اثربخشی مومنتوم مبتنی بر توده واری صنعت: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
157-175
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی سودآوری استراتژی مومنتوم با توجه به سطح توده واری صنعت طراحی شده است. وجود رفتار مومنتومی در کنار هیجانات ناشی از توده واری و تقلید سرمایه گذاران از رفتار یکدیگر می تواند نتایج راهبرد های سرمایه گذاری مبتنی بر مومنتوم را شدت بخشد . بنابراین با استفاده از اطلاعات بازده ماهانه سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1387 تا 1395، رفتار پرتفوی های برنده-بازنده با توجه به شرایط توده واری صنعت مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان دهنده وجود مومنتوم بازده کوتاه مدت در پرتفوی های برنده با توده واری بالا در مقایسه با پرتفوی های بازنده با توده واری پایین است، هر چند برای دوره های آتی یک تا دو ماه از معنی داری برخوردار است. همچنین مقایسه میانگین شرکت های برنده با توده واری بالا و پایین نیز وجود مومنتوم بازده کوتاه مدت را نشان می دهد. مقایسه میانگین بازده آتی شرکت های برنده و بازنده با توده واری پایین نیز وجود رفتار مومنتومی را در برخی از دوره های کوتاه مدت نشان می دهد که از الگوی مشخصی برخوردار نیست. در نهایت بیشتر اثر مومنتوم مربوط به موقعیت خرید پرتفوی های برنده با توده واری بالا و موقعیت فروش پرتفوی های بازنده با توده واری پایین است که مبین تشدید مومنتوم در شرایط توده واری بالاست.
معرفی آخرین پیشرفت در استانداردگذاری حسابداری جهان: نظام کدگذاری استانداردهای حسابداری آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
59 - 74
حوزههای تخصصی:
بررسی شکل و محتوای استانداردهای حسابداری آمریکا همواره مورد توجه پژوهشگران و فعالان حوزه حسابداری بوده است. هیئت استانداردهای حسابداری مالی در سال 2009 میلادی، استانداردهای حسابداری امریکا را با استفاده از مدلی تحت عنوان نظام کدگذاری استانداردهای حسابداری بر اساس 90 موضوع سازمان دهی کرده است. این نظام جایگزین نظام قبلی شماره گذاری استانداردهای حسابداری آمریکا شده است. هر موضوع حداقل از یک عنوان و هر عنوان از چند بخش، و هر بخش از چند پاراگراف تشکیل شده است. در فرایند کدگذاری استانداردها، بخش ها ازنظر ماهیت و محتوا (به عنوان مثال بر اساس دامنه، شناخت، اندازه گیری و...) تقسیم بندی شده اند. هدف از کدگذاری استانداردهای حسابداری، کاهش پیچیدگی های موجود، نظم بخشیدن به استانداردهای وضع شده و دسترسی آسان به استانداردهای حسابداری از طریق کدهای تعریف شده برای هر استاندارد می باشد. از سال 2009 میلادی به بعد، استاندارد جدیدی در حسابداری امریکا منتشر نمی شود، بلکه درواقع یکی از کدهای نظام کدگذاری استانداردهای حسابداری به روز می شود. این نوشته، شکل و اهداف نظام کدگذاری استانداردهای حسابداری آمریکا و فرایند کدگذاری این استانداردها را برای نخستین بار در ایران معرفی و تشریح می نماید.
طراحی مدل فرار مالیاتی بر پایه مالیات بر درآمد: رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر درصدد طراحی مدل فرار مالیاتی بر پایه مالیات بر درآمد (رویکرد نظریه داده بنیاد) بوده و هدف پژوهش حاضر مدل سازی پدیده فرار مالیاتی بر پایه مالیات بر درآمد است. روش پژوهش: روش پژوهش مورد استفاده، نظریه داده بنیاد و از طریق مصاحبه عمیق با خبرگان این موضوع است. این تحقیق با انجام 12 مصاحبه به روش گلوله برفی به اشباع رسید. یافته های پژوهش: عوامل اصلی پدیده فرار مالیات بر درآمد عبارتند از: عدم گسترش فرهنگ مالیاتی در جامعه، عدم شفافیت اطلاعات مالی، عدم کارایی نظام مالیاتی، پیچیدگی قوانین و... . با توجه به مصاحبه ها، با شروع پدیده فرار مالیاتی به دلایل فوق، مهم ترین بسترهای لازم عبارتند از: نبود فضای مناسب کسب و کار، عدم وجود سیستم نظارتی و اجرایی قوی بر شرکت ها، عدم وجود سیستم مدیریتی قوی و نبود اعتماد عمومی در جامعه. همچنین بر اساس نظر خبرگان مهمترین راهبردهای جلوگیری از فرار مالیاتی عبارتند از: ایجاد بانک اطلاعاتی جامع برای شرکت ها، فرهنگ سازی مالیاتی، اصلاح قوانین مالیاتی و کاهش گستردگی معافیت های مالیاتی و... . همچنین مهمترین پیامدهای فرار مالیاتی نیز عبارتند از: توزیع ناعادلانه درآمد و ثروت در جامعه، کاهش سطح شفافیت اقتصادی و کاهش درآمدهای دولت و سطح رفاه عمومی در جامعه. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: به منظور طراحی مدل فرار مالیاتی بر پایه مالیات بر درآمد، مدلی مفهومی تدوین و طراحی گردید، همچنین در ایران اولین پژوهشی است که مدلی را برای فرار مالیاتی بر پایه مالیات بر درآمد ارائه می کند.
تأثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه بین توانایی مدیریت و گزارشگری مالی متقلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
169-207
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت مدیریت شرکت می تواند یک اثر تأییدکننده ای بر ارزش شرکت داشته و از طریق ارائه گزارش های سودمند و انتشار آنها در بازار سرمایه می تواند زمینه اتخاذ تصمیمات صحیح اقتصادی فراهم نماید و از طرفی ارتباطات سیاسی، انگیزه مدیران در ارتباط با گزارشگری مالی و تهیه صورت های مالی تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو هدف از انجام این پژوهش، تأثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه بین توانایی مدیریت و گزارشگری مالی متقلبانه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: به منظور دستیابی به هدف پژوهش، براساس رگرسیون لجستیک دوجمله ای، تعداد 158 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396 به روش نمونه گیری، جامعه در دسترس انتخاب و در مجموع 1106 سال- شرکت جهت انجام تحلیل در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین توانایی مدیریت و گزارشگری مالی متقلبانه رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین تأثیر ارتباطات سیاسی، بر توانایی مدیریت و گزارشگری مالی متقلبانه یک رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: با افزایش توانایی مدیریت، گزارشگری مالی متقلبانه کاهش می یابد و ارتباطات سیاسی شرکت می تواند تأثیر توانایی مدیریت در کاهش گزارشگری مالی متقلبانه را تضعیف یا محدود کند. بدین معنی، در شرکت های با ارتباطات سیاسی با افزایش توانایی های مدیریت گزارشگری مالی متقلبانه نیز افزایش می یابد. به عبارت دیگر، توانایی مدیریت در کاهش گزارشگری مالی متقلبانه در شرکت های با ارتباطات سیاسی، ضعیف تر از شرکت های بدون ارتباطات سیاسی است.
گرایش احساسی سرمایه گذار، نوسان پذیری غیرسیستماتیک و قیمت گذاری نادرست سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۸
175-200
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر گرایش احساسی سرمایه گذار و نوسان پذیری غیرسیستماتیک بر قیمت گذاری نادرست سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور جهت اندازه گیری قیمت گذاری نادرست سهام از مدل رودز و همکاران(2005) و برای اندازه گیری گرایش احساسی سرمایه گذار و نوسان پذیری غیرسیستماتیک به ترتیب از شاخص جونز(EMSI) و انحراف معیار باقیمانده رگرسیون (CAPM) استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از اطلاعات 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1387-1396 (1060 سال-شرکت) استفاده شده است. داده های مورد نیاز به صورت ماهانه و سالانه با استفاده از روش غربالگری انتخاب شده اند و برای تجزیه و تحلیل آنها و آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. شواهد و نتایج تجربی پژوهش حاکی از آن است که هر دو متغیر گرایش احساسی سرمایه گذار و نوسان-پذیری غیرسیستماتیک دارای اثر مثبت و معنادار بر روی قیمت گذاری نادرست سهام هستند. به این معنی که با افزایش گرایش احساسی سرمایه گذار و نوسان پذیری غیر سیستماتیک، قیمت گذاری نادرست سهام نیز افزایش می یابد و بالعکس. اما نقش میانجی گری گرایش احساسی سرمایه گذار بر ارتباط بین نوسانات غیر سیستماتیک و قیمت گذاری نادرست سهام اثر معناداری ندارد.
طراحی و تبیین الگوی ثبات نظام بانکی براساس کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش حیاتی ثبات نظام بانکی و گزارشگری مالی در بدنههای نظارتی، این پژوهش بهصورت الگوسازی ثبات نظام بانکی براساس کیفیت گزارشگری مالی و تشخیص راهبردهای ارتقای ثبات از این طریق تعریف میشود. روش: اهداف پژوهش ضمن توسعه شاخص ثبات براساس بیانیه کمیته بال و یک سنجه جامع از کیفیت گزارشگری مالی، با روش تابلو پویا و بهکارگیری نمونهای متشکل از 16 بانک ایرانی طی دوره زمانی 1386 تا 1396 در بازار سرمایه ایران دنبال شده است. نتایج: یافتهها فرضیه اول (اعتبار الگوی پژوهش از ثبات مالی در بستر کیفیت گزارشگری مالی) و دوم (ارتقای ارتباط ثبات شبکه بانکی با کیفیت گزارشگری مالی ازطریق بهکارگیری روش ذخیرهگیری پویا) را تأیید میکند. نتایج پژوهش تأییدکننده ارتباط مستقیم بین ثبات نظام بانکی و کیفیت گزارشگری مالی بانکی است. علاوه بر این، نتایج نشان میدهد با بهکارگیری روش ذخیرهگیری پویا به جای روش ذخیرهگیری ایستا (استفادهشده در شبکه بانکی کشور)، میتوان ازطریق ارتقای کیفیت گزارشگری مالی بانکها به تثبیت شبکه بانکی کمک کرد.
الگوی پیش بینی نکول شرکتی در صنایع منتخب فهرست شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
121 - 140
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف: با توجه به اهمیت بسیار زیاد پیشبینی نکول شرکتی برای ذینفعان مختلف، این پژوهش قصد دارد محرکهای بالقوه این رویداد را شناسایی و الگویی برای پیشبینی آن در صنایع خودرو و ساخت قطعات، فلزات اساسی و محصولات شیمیایی در بورس اوراق بهادار تهران ارائه نماید. روش: در این پژوهش، ابتدا با استفاده از مطالعه اسنادی و روش دلفی فازی، عوامل و متغیرهای بالقوه تأثیرگذار بر روی نکول شرکتی شناسایی میشود، سپس محرکهای نکول شرکتی بهشکل تجربی با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری کمترین مربعات جزئی معرفی و الگویی جهت پیشبینی آن در هر یک از صنایع منتخب فهرستشده در بورس اوراق بهادار تهران ارائه میگردد. در پایان نیز، صحت و دقت الگوی استخراجشده آزمون میشود. یافتهها: بر اساس نتایج پژوهش، نسبتهای سود خالص به مجموع داراییها، سود عملیاتی به مجموع داراییها، سود عملیاتی به مجموع بدهیها، فروش به مجموع داراییها، نرخ رشد فروش، سود انباشته به مجموع داراییها، سرمایه در گردش به مجموع داراییها، وجوه نقد به بدهیهای جاری، بدهیهای جاری به مجموع داراییها، مجموع بدهیها به مجموع داراییها، مجموع وامهای کوتاهمدت و بلندمدت به مجموع حقوق صاحبان سهام، مجموع وامهای کوتاهمدت و بلندمدت به مجموع داراییها، خالص جریان نقدی عملیاتی به فروش، خالص جریان نقدی عملیاتی به سود عملیاتی، خالص جریان نقدی عملیاتی به مجموع بدهیها، خالص جریان نقدی عملیاتی به بدهیهای جاری و ارزش بازار سهام شرکت به مجموع بدهیها را میتوان در مجموع بهعنوان محرکهای نکول شرکتی در صنایع نامبرده معرفی کرد. نتیجهگیری: مشاهده شد که در دو صنعت خودرو و ساخت قطعات و فلزات اساسی، نسبتهای حسابداری و در صنعت محصولات شیمیایی، نسبتهای حسابداری و متغیرهای بازاری بهعنوان محرکهای نکول شرکتی معرفی شدهاند و سایر محرکهای بالقوه (طبق یافتههای پژوهشهای پیشین و نظرهای خبرگان) شامل نماگرهای کلان اقتصادی، عوامل غیرمالی و معیارهای کیفیت سود، نقشی در پیشبینی نکول شرکتی ندارند.
تأثیر طبقه مؤسسات حسابرسی معتمد بر گزارشگری مالی صاحبکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
187 - 212
حوزههای تخصصی:
یکی از اقدامات انجام شده در کشور ایران در راستای بهبود کیفیت حسابرسی، طبقهبندی مؤسسات حسابرسی معتمد براساس ضوابط و مقررات سازمان بورس و اوراق بهادار میباشد. هدف از انجام این تحقیق، تعیین اثربخشی این طبقهبندی از طریق ارتباط آن با کیفیت افشا و کیفیت گزارشگری مالی میباشد. برای اندازهگیری کیفیت افشا، از امتیاز کیفیت افشا و اطلاعرسانی سازمان بورس و اوراق بهادار و برای سنجش کیفیت گزارشگری مالی از ضریب واکنش سود استفاده شده است. برای دستیابی به هدف تحقیق دو فرضیه تدوین شد که با نمونهای متشکل از 86 شرکت طی سالهای 1391 تا 1397 مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که بین طبقه مؤسسه حسابرسی و امتیاز افشا و اطلاعرسانی صاحبکار آن رابطه مثبت معنیدار وجود دارد. همچنین براساس نتایج به دست آمده، طبقه مؤسسه حسابرسی بر ضریب واکنش به سود تأثیر مثبت معنیداری دارد . به عبارت دیگر، این متغیر تأثیر قابل ملاحظهای بر کیفیت گزارشگری مالی دارد.
محرک افشای اطلاعات منابع انسانی در گزارش سالانه شرکت ها با تاکید بر رویکرد ذی نفعان
حوزههای تخصصی:
چکیده پژوهشهای تجربی اندکی به بررسی این موضوع پرداختهاند که چرا شرکتها داوطلبانه و بدون هیچگونه الزام قانونی ، اقدام به افشای اطلاعات مربوط به منابع انسانی خود مینمایند. هدف پژوهش حاضر کاوش محرکهای افشای اطلاعات کارکنان در گزارش سالانه شرکتها بوده و برای دستیابی به این مهم از مدل سهبعدی تئوری ذینفعان اولمن (1985) استفاده شده است. بر این اساس 107 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1392 الی 1397 موردبررسی قرار گرفتند. جهت آزمون فرضیهها از روش رگرسیون چند متغیره با رویکرد دادههای ترکیبی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد، قدرت ذینفعان بر افشای اطلاعات کارکنان بر اساس تحلیل محتوی با هردو رویکرد شاخص و فراوانی تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین وضعیت استراتژیک بر افشای اطلاعات کارکنان بر اساس رویکرد شاخص تأثیر مثبت و معناداری دارد اما بر اساس رویکرد فراوانی تأثیر معناداری ندارد و در نهایت عملکرد مالی شرکت بر افشای اطلاعات کارکنان بر اساس هر دو رویکرد شاخص و فراوانی تأثیر معناداری ندارد.
بررسی تاثیر حسابرسی داوطلبانه و حسابرسی الزامی بر مدیریت سود با توجه به اندازه موسسات حسابرسی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
گزارش های مالی از مهمترین محصولات سامانه حسابداری است که از اهداف عمده آن فراهم کردن اطلاعات لازم برای ارزیابی عملکرد، توانایی سود آوری شرکتها و پیش بینی جریان های نقدی آینده و مواردی از این قبیل است. یکی از اقلامی که در صورت سود و زیان ارائه می شود سود خالص است. محاسبه سود خالص به عنوان یکی از مهمترین شاخص های حسابداری و یک منبع اطلاعاتی گسترده در سیستم تعهدی و تحت تاثیر رویه های حسابداری که مدیریت انتخاب کرده، صورت می پذیرد. در این پژوهش به بررسی تاثیر حسابرسی داوطلبانه و حسابرسی الزامی بر مدیریت سود با توجه به اندازه موسسات حسابرسی پرداخته شده که در این راستا از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش حذف سیستماتیک، ۱۰۸ شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. دوره زمانی پژوهش از سال 1390 تا 1397 می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از این است که حسابرسی توسط موسسات حسابرسی بزرگ باعث کاهش مدیریت سود می شود.
روش های افزایش درآمدهای پایدار و غیرپایدار در شهرداری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با موضوع شناسایی روش های درآمدزایی شهرداری ساوه با استفاده از روش دلفی صورت پذیرفت. پژوهش حاضر بر حسب هدف در حیطه پژوهش های کاربردی جای می گیرد، بدین دلیل که به زمینه یابی برای حل یک مساله در دنیای واقعی پرداخت. همچنین از نظر روش تحقیق از نوع توصیفی/ پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مدیران و کارشناسان شهرداری های ساوه هستند تعداد افرادی که در پانل دلفی به عنوان پاسخ دهنده قرار می گیرند معمولا بین 10 تا 15 نفر هستند. در این پژوهش با هدف شناسایی درآمدهای شهرداری ها پس از بررسی و جستجو در ادبیات و پژوهش های مشابه از روش دلفی استفاده شد. پس از بدست آمدن روش ها (بخش کیفی و شناسایی )، سپس اقدام به رتبه بندی این عوامل توسط روش AHP می نماییم. نتایج حاصل از دلفی به این صورت بود که خبرگان در این مرحله هشت شاخص، برگزاری دوره های آموزشی برای متقاضیان، ایجاد مراکز چند منظوره ، سرمایه گذاری در ایجاد تاسیسات تفریحی ، توسعه صنعت توریسم، وضع عوارض محلی، استفاده بهینه از اراضی و فضاهای شهری، استفاده از بازارهای مالی و انتشار اوراق قرضه شهری پیشنهاد داده اند و اعتقاد داشته اند این 8 شاخص می توانند بر وصول مطالبات بانکی موثر باشند. نتایج حاصل از رتبه بندی به وسیله AHP نشان داد؛ در میان ابعاد فوق، عامل اهداف منابع درامدی ناپایدار با وزن 0.297 دارای بیشترین وزن، عامل منابع درامدی پایدار با وزن 0.257 در اولویت دوم به عنوان روش های درآمدزایی شهرداری ساوه رتبه بندی شدند.
فلسفه ی حسابداری بر اساس مفاهیم واقعیت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
تحولات نوین پساکرونایی حرفه ی حسابرسی
حوزههای تخصصی:
بررسی مولفه های موثر بر ارتقاء فرهنگ و تمکین مالیاتی مودیان سازمان امورمالیاتی کشور (مطالعه موردی : اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان غربی)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی روشن ساختن این قضیه هست که آیا مولفه های مورد مطالعه تاثیری در فرهنگ و تمکین مالیاتی دارند یا نه؟ این تحقیق به لحاظ اهداف، پژوهشی کاربردی هست. جامعه آماری این تحقیق شامل مودیان فعال واحد مشاغل استان آذربایجان غربی که تا عملکرد سال 1397 حداقل 2 سال سابقه مالیاتی دارند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی تهیه شده توسط محقق که به تائید استاد راهنما رسیده استفاده شده است. بعد از بررسی روایی و پایایی، و تعیین حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران که 383 نفر از جامعه193570نفری به دست آمد، تعداد 400 پرسش نامه بین مودیان مشاغل استان توزیع شده که حدود384 پرسش نامه جمع آوری شد و به وسیله نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و فرضیه چهار به علت اینکه نرمال درآمده بود از طریق آزمون T و بقیه فرضیه ها به علت غیر نرمال بودن از طریق آزمون ناپارامتریک دو جمله یی مورد آزمون قرار گرفتند و مشخص شد که به غیر از فرضیه اول که مکانیزه کردن فرایندهای مالیاتی هست، بقیه فرضیه ها رابطه معنی داری با فرهنگ و تمکین مالیاتی دارند. به این معنا که فرضیه های 2 الی 6 روی فرهنگ و تمکین مالیاتی موثر می باشند. و در نهایت در راستای نتایج تحقیق پیشنهادهای کاربردی برای بالا رفتن فرهنگ و تمکین مالیاتی و همچنین پیشنهادهای نیز جهت تحقیق محققان آتی ارائه گردید.
بررسی تأثیر افشای اطلاعات بر صرف ریسک سهام با توجه به سطح نرخ رشد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
381 - 409
حوزههای تخصصی:
هدف: نتایج پژوهش های تجربی در بررسی رابطه بین افشای اطلاعات و صرف ریسک سهام تا حدی متناقض بوده است. در پژوهش حاضر، تأثیر سطح نرخ رشد شرکت بر رابطه بین افشای اختیاری و اجباری اطلاعات و صرف ریسک سهام با هدف توضیح تناقض ذکرشده آزمون شده است. روش: به منظور اندازه گیری متغیر افشای اختیاری اطلاعات از سه معیار به موقع بودن، دقت و تورش پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه شرکت، استفاده شده است. افشای اجباری نیز با استفاده از دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات سازمان بورس اوراق بهادار تهران اندازه گیری شده است. برای آزمون فرضیه ها از اطلاعات 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بین سال های 1389 تا 1397و مدل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، رشد شرکت به عنوان متغیر تعدیلگر، بر رابطه بین به موقع بودن پیش بینی سودهای میان دوره ای با صرف ریسک ضمنی و بین تورش پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه با صرف ریسک ضمنی، مؤثر است. همچنین، می تواند بر رابطه بین دو معیار تورش و پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه با معیار صرف ریسک مبتنی بر ویژگی های شرکت در قالب دوره های زمانی تفکیک شده رونق و رکود بازار سرمایه نیز مؤثر باشد. علاوه بر این، نتایج پژوهش، حاکی از تأثیر عامل رشد شرکت بر رابطه بین افشای اجباری و صرف ریسک مبتنی بر ویژگی ها است. نتیجه گیری: رشد شرکت به عنوان متغیری تعدیلگر، بر رابطه بین معیارهای افشای اختیاری و اجباری اطلاعات و معیارهای صرف ریسک مؤثر است و می تواند نتایج متناقض پژوهش های این حوزه از بورس اوراق بهادار تهران را توضیح دهد. البته توانایی توضیح دهندگی، در دوره های زمانی رونق و رکود بازار، متفاوت خواهد بود.
مدل سازی شاخص های ارزیابی اثربخشی کنترل های داخلی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد ساختاری- تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۸
223-260
حوزههای تخصصی:
با عنایت به اهمیت مسأله اثربخشی کنترل های داخلی، این تحقیق با هدف ارائه الگوی ساختاری – تفسیری عوامل مؤثر بر ارزیابی اثربخشی کنترل های داخلی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. داده های تحقیق به روش آمیخته اکتشافی جمع آوری گردید. داده های کیفی از طریق مطالعه مروری گسترده منابع معتبر در زمینه کنترل های داخلی به دست آمد و با استفاده از کدگذاری از طریق تحلیل محتوا، متغیرهای اولیه مدل شناسایی شد؛ از 125 کد اولیه 62 شاخص استخراج شد که در قالب 7 بعد، دسته بندی شدند و با استفاده از تکنیک دلفی فازی در دو مرحله، شاخص ها غربال شدند. در بخش کمی نیز جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان مطلع و صاحب نظر حرفه ای و دانشگاهی در حوزه کنترل های داخلی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 19 نفر خبره به عنوان نمونه آماری انتخاب و نظرات آن ها طی بازه زمانی 98-1397 اخذ گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ابعاد مقررات گذاران و ویژگی های صنعت به عنوان زیربنایی ترین عوامل در ارزیابی اثربخش کنترل های داخلی می باشند. سپس ویژگی های شرکت در سطح دوم تأثیرگذاری و ساختار هیأت مدیره و ساختار مالکیت در سطح سوم تأثیرگذاری قرارگرفته و درنهایت، متغیرهای ویژگی های حسابرس مستقل و حسابرس داخلی تأثیرپذیرترین عوامل در ارزیابی اثربخش کنترل های داخلی می باشند.