فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اجتناب مالیاتی به طور قانونی باعث ایجاد منابع اقتصادی برای شرکت می شود. سهام داران انتظار دارند این منابع صرف افزایش ثروت آنان شود؛ اما تئوری نمایندگی بیان می کند به دلیل تضاد منافع میان مدیر و مالک، این منابع به انجام رفتارهای فرصت طلبانه مدیر همچون شرکت در فعالیت های امپراتورسازی منجر می شود. همچنین، تئوری ذی نفعان لزوم توجه به تمام ذی نفعان را درخور توجه قرار می دهد و هدف از وضع مکانیزم های نظارتی همچون حاکمیت شرکتی را کاهش رفتارهای فرصت طلبانه مدیر و همسوشدن منافع مدیران و سهام داران بیان می کند؛ بنابراین، انگیزه انجام این پژوهش بررسی تجربی رابطه اجتناب مالیاتی و امپراتورسازی مدیریتی با در نظر گرفتن حاکمیت شرکتی است. جامعه آماری این پژوهش، 729 مشاهده سال - شرکت را در بر می گیرد که از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1391 تا 1399 به دست آمده اند. همچنین، برای آزمون فرضیه های پژوهش، از الگوی رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شد. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان دادند اجتناب مالیاتی، فعالیت های امپراتورسازی مدیریتی را به طور معناداری افزایش می دهد. همچنین، مشخص شد مکانیزم های حاکمیت شرکتی توانایی تضعیف این رابطه به نحوی معنادار را ندارد.
تأثیر الگوهای پرداخت سود سهام و نسبت قیمت به سود بر ارزش بازار سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
قیمت سهام یکی از مهم ترین عواملی است که سرمایه گذاران را به خرید یا فروش سهام ترغیب می کند بااین حال زمینه وجود چالش در تبیین رفتار قیمت سهام به دلیل تأثیرگذاری عوامل متعدد داخلی و خارجی، مسئله ناگزیر هر بازار سرمایه ای است. ازجمله مهم ترین ابزارهای تحلیل بنیادی در بحث قیمت گذاری، سود سهام و نسبت قیمت به سود است که این پژوهش، نقش اطلاعاتی آن ها را در قالب الگوهای پرداخت سود سهام و ضریب قیمت به سود تأخیری ارزیابی می کند. برای این منظور، اطلاعات مربوط به ۱۱۳ شرکت سودآور در بورس تهران در طی یک دوره هشت ساله (1393-1400) جمع آوری شده است. در این پژوهش، از یک مدل رگرسیون خطی چندگانه (داده های پنل با اثرات ثابت) استفاده شده و سه متغیر اندازه، رشد و سطح بدهی مالی نیز کنترل شده اند. نتایج نشان می دهند که سود نقدی، به ویژه سود دوگانه با اکثریت نقد، تأثیر مثبت و معناداری بر قیمت سهام پایان دوره دارد. بااین حال، سهام جایزه، به تنهایی یا در ترکیب غالب با سود نقدی تحت عنوان سود دوگانه با گرایش جایزه، تأثیر معناداری بر قیمت سهام انتهای دوره ندارند. علاوه بر این، افزایش نسبت قیمت به سود تأخیری با افزایش قیمت سهام در دوره جاری همراه است. این یافته ها حاکی از قوی تر بودن نقش اطلاعاتی سود نقدی نسبت به سهام جایزه است، به حدی که حتی در مورد سود دوگانه، واکنش قوی تری به گرایش نقد مشاهده می شود. علاوه بر این، این پژوهش محتوای اطلاعاتی نسبت قیمت به سود را تأیید کرده و شواهدی درباره قدرت پیش بینی آن برای تغییرات قیمت سهام یک دوره بعد ارائه می کند. به طورکلی، این مطالعه به درک رفتار قیمت سهام در بورس تهران کمک می کند و اهمیت در نظر گرفتن الگوهای پرداخت سود سهام و نسبت قیمت به سود را در تصمیم گیری سرمایه گذاری به وضوح بیان می کند.
بررسی رابطه اجتناب مالیاتی و امپراتورسازی مدیریتی با در نظر گرفتن مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجتناب مالیاتی به طور قانونی باعث ایجاد منابع اقتصادی می شود. تئوری نمایندگی بیان می کند به دلیل تضاد منافع میان مدیر و مالک، این منابع به انجام رفتارهای فرصت طلبانه مدیر هم چون امپراتورسازی منجر می شود. تئوری ذی نفعان لزوم توجه به تمام ذی نفعان را مورد توجه قرار می دهد و هدف از مسئولیت پذیری اجتماعی را همسو شدن منافع مدیران و سهام داران بیان می کند؛ بنابراین، انگیزه انجام این پژوهش بررسی تجربی رابطه اجتناب مالیاتی و امپراتورسازی مدیریتی با در نظر گرفتن مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت است. نمونه آماری این پژوهش به روش حذف سیستماتیک شامل 729 مشاهده (سال-شرکت) از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1391 تا 1399 است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از رگرسیون چند متغیره نشان داد که اجتناب مالیاتی، فعالیت های امپراتورسازی مدیریتی را به طور معناداری افزایش می دهد. به علاوه مشخص شد که مسئولیت-پذیری اجتماعی شرکت، رابطه بین اجتناب مالیاتی و امپراتور سازی مدیریتی را به طور معناداری تضعیف می کند. یافته های فوق مطابق با مبانی نظری مربوط به ادبیات پژوهشی این حوزه است.
تاثیر تامین مالی شرکتی بر رفتار نامتقارن هزینه با تاکید بر نقش تعدیل کنندگی کنترل داخلی، نمایندگی و سازوکارهای حاکمیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
9 - 32
حوزههای تخصصی:
رفتار نامتقارن هزینه به واکنش متفاوت هزینه های متغیر در صورت افزایش یا کاهش در سطح فعالیت عملیاتی شرکت به دلیل تصمیمات تعهد مدیریتی برای حفظ منابع بلااستفاده در زمانی که حجم فعالیت کاهش می یابد، اشاره دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تامین مالی شرکتی بر رفتار نامتقارن هزینه با تاکید بر نقش تعدیل کنندگی سازوکارهای حاکمیت شرکتی می باشد. بدین منظور 119 شرکت بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه آماری پژوهش طی سال های 1391 تا 1401 انتخاب شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که تامین مالی بر رفتار نامتقارن هزینه تاثیر معکوس و معنادار دارد. همچنین، می توان این گونه استنباط کرد شرکت های که ضعف کنترل داخلی نداشته باشند، رابطه بین تامین مالی و چسبندگی مجموع بهای تمام شده کالای فروش رفته و هزینه های اداری، عمومی و فروش کاهش می یابد بنابراین کنترل کیفیت داخلی شرکت نقش مؤثری در مدیریت رفتار هزینه نامتقارن ایفا می کند. همچنین، نتایج نشان داد، ساز وکارهای حاکمیتی بهتر نقش نظارتی مؤثری در مهار انگیزه های مدیران ایفا می کند.
چارچوب تنظیم گری سازمان بورس و اوراق بهادار در ارتباط با تشکل های خودانتظام در بازار سرمایه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان نهاد ناظر بازار سرمایه ایران به تنظیم و نظارت بر تشکل های خودانتظام، نهاد های مالی و ناشران می پردازد. این سازمان، از طریق تشکل های خودانتظام شامل شرکت های بورس تهران، فرابورس، بورس کالا، بورس انرژی، سپرده گذاری مرکزی و تسویه وجوه و کانون ها با فراهم آوردن یک نظام داد و ستد مناسب و کارآمد برای تسویه و پایاپای داد و ستدها فعالیت می کند. این پژوهش در نظر دارد پس از مطالعه تطبیقی نظام تنظیم گری در ساختار بازار سرمایه کشورهای منتخب، ناکارآمدی های عملیاتی در ساختار ارتباطی مقام ناظر بازار سرمایه ایران و تشکل های خودانتظام را از طریق مصاحبه با خبرگان علمی و اجرایی این حوزه ریشه یابی کند و ضمن آسیب شناسی وضعیت موجود در ساختار فعلی بازار سرمایه، با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی چارچوبی عملیاتی جهت تعیین حد و مرز تصمیمات، اختیارات و اقدامات ارکان بازار سرمایه در ابعاد سیاست گذاری، نظارت و اجرا ارائه دهد تا ضمن تشخیص و رفع خلاءها، از همپوشانی ها و تزاحم های احتمالی به ویژه در امور نظارتی نیز جلوگیری به عمل آمده و ضمن ارتباط بین ارکان، استقلال هر یک نیز در حد بهینه حفظ گردد. مضامین اصلی و فراگیر استخراج شده حاصل از این پژوهش عبارتند از: حاکمیت شرکتی، الگوی تنظیمی و نظارتی نهاد ناظر و استقلال نظام بورس و اوراق بهادار و تفکیک فرآیندی. در انتهای پژوهش نیز مکانیزم پیشنهادی محقق جهت تنظیم گری نهاد ناظر در ارتباط با تشکل های خودانتظام با هدف بیهینه سازی ساختاری ارائه شده است.
ارائه الگوی مدیریت استعداد و جانشین پروی در حسابرسی با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۱۶۶-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
حسابرسی و حسابداری به عنوان دانش هایی هستند که در تمامی مراحل خود مستلزم اعمال قضاوت های حرفه ای و تصمیم گیری های حسابرسان و مدیران خود می باشد و این امر اهمیت جذب استعداد و نیز نگهداشت آنان را برای توسعه عملکرد کارکنان و موسسات حسابرسی را دو چندان کرده است. بنابراین هدف این پژوهش ارائه الگوی مدیریت استعداد و جانشین پروری در حسابرسی با استفاده از رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان بود به این منظور در سال 1400 با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) با 14 نفر از اعضای هیات علمی متخصص، شرکاء مؤسسات حسابرسی، اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران که در زمینه حسابرسی و مدیریت صاحب نظر و دارای تجربه بوده اند، مصاحبه های عمیق تا مرحله اشباع صورت گرفت. داده های پژوهش با استفاده از روش کدگذاری و استفاده از نرم افزار Maxqda مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقوله های اصلی و مفاهیم استخراج گردید. مدل مدیریت استعداد و جانشین پروری در قالب مدل پارادایمی که دربرگیرنده، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها است، ارائه گردید. براساس این مدل مهمترین شرایط علی که می تواند در مدیریت استعداد و جانشین پروری حسابرسی موثر باشند، عوامل فردی، حرفه ای و انگیزشی است. همچنین، برای دستیابی به مدیریت استعداد و جانشین پروری حسابرسی باید راهبرد هایی مانند شایستگی، مدیریت دانش، نهادینه کردن استعداد و جانشین پروری اتخاذ گردد. همچنین الگوی پژوهش نشان داد که مدیریت استعداد و جانشین پروری می تواند پیامد هایی از قبیل توسعه عملکرد و کسب مزیت رقابتی را در پی داشته باشد.
آینده پژوهی انگیزه های ناشی از راهبردهای استعدادیابی حسابرسان مالیاتی به عنوان محرک پیامدهای پایداری مالیاتی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۲۰۵-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های مهم در پایداری مالیاتی که کمتر در مطالعه های گذشته مورد توجه قرار گرفته است، راهبردهای استعدادیابی حسابرسان مالیاتی است که در این مطالعه براساس ماهیت آینده پژوهی نسبت به توسعه سناریوهای محتمل در این عرصه اقدام می شود تا مطلوب ترین پیامدهای پایداری مالیاتی مورد توجه قرار گیرد. این مطالعه به لحاظ نوع نتیجه، کاربردی تلقی می شود و از منظر هدف، در دسته مطالعه های اکتشافی جایگذاری می گردد که با استفاده از مدل های کمی و کیفی اجراء شده است. مطالعه حاضر از یک نوع روش تحقیق تبعیت نمی کند، بلکه به فراخور هر بخش، روش مجزایی را در مسیر پاسخ به سوال های تدوین شده بکار می برد. لذا می توان براساس ماهیت جمع آوری، این مطالعه را در دسته پژوهش های آمیخته قرار داد. جامعه آماری در بخش کیفی 10 نفر از خبرگان در عرصه ی حسابرسی بودند و در بخش کمی 50 نفر از حسابرسان مالیاتی که از تجربه لازم و دانش لازم در خصوص شناخت رویه های بازار سرمایه برخوردار بودند، مشارکت داشتند. نتیجه در بخش کیفی از وجود 8 عامل برای ارزیابی انگیزه های ناشی از راهبردهای استعدادیابی حسابرسان مالیاتی حکایت داشت که براساس تحلیل دلفی فازی مورد تأیید قرار گرفت. سپس با انتخاب 2 عامل از 8 عامل شناسایی شده به عنوان مبنای سناریوپرداری، با انجام تحلیل مضمون، 12 زیر عامل نیز ظهور یافتند. نتیجه کسب در بخش کمی نشان داد، مهمترین سناریو در کارکردهای انگیزه حسابرسان مالیاتی، سناریو سینونسی می باشد که از طریق راهبردهای استعدادیابی آنان می تواند مهمترین پیامد پایداری مالیاتی یعنی پایداری سود برای شرکت ها را به همراه داشته باشد.
بهینه سازی سبد سرمایه گذاری به کمک پیش بینی بازده مورد انتظار با استفاده از روش های شبکه عصبی LSTM، جنگل تصادفی و ARIMA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
9 - 28
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز اهمیت مدل های بهینه سازی سبد سرمایه گذاری به صورت فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است. هرچند پیش بینی بازده مورد انتظار گزینه های سرمایه گذاری و در نظر گرفتن آن ها در تابع هدف بیشینه سازی سود امری رایج است لیکن مهم ترین نوآوری پژوهش جاری کمینه سازی خطای پیش بینی به عنوان تابع هدف است. این نوآوری به سرمایه گذاران توصیه می کند که در تشکیل سبد سرمایه گذاری علاوه بر سود و ریسک، بر معیار مهم قابل پیش بینی بودن گزینه های سرمایه گذاری نیز تاکید گردد. ادغام پیش بینی بازده مدل های سری زمانی سنتی در تشکیل پورتفولیو می تواند عملکرد مدل بهینه سازی سبد اصلی را بهبود بخشد. از آنجایی که مدل های یادگیری ماشین و یادگیری عمیق برتری قابل توجهی نسبت به مدل های سری زمانی نشان داده اند، این مقاله پیش بینی بازده در تشکیل پورتفولیو را با مدل یادگیری ماشین، یعنی جنگل تصادفی و مدل یادگیری عمیق حافظه ی کوتاه مدت طولانی ترکیب می کند. به منظور ارزیابی عملکرد مدل پیشنهادی، داده های تاریخی 5 ساله از سال 1396 تا 1401 از شاخص 5 صنعت بانکی، خودرویی، دارویی، فلزی و نفتی است. نتایج تجربی نشان می دهد که مدل های بهینه سازی میانگین واریانس با پیش بینی بازدهی به وسیله جنگل تصادفی ، بهتر عمل می کنند.
فرایند بررسی کنترل کیفیت کار در مؤسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۰
81 - 130
حوزههای تخصصی:
بررسی کنترل کیفیت کار توسط بررسی کننده کنترل کیفیت کار به عنوان یکی از عناصر اساسی کنترل کیفیت در استانداردهای حسابرسی موردتوجه قرارگرفته است و برای حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار الزامی شده است. در این پژوهش از طریق مصاحبه با 25 نفر از شرکای مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی در بهار و تابستان 1402 و همچنین بهره گیری از متن عقاید 12 نفر از حسابداران رسمی که در قالب گفتگو، میزگرد، یادداشت یا مقاله در روزنامه یا مجله های حرفه ای انتشار یافته است، داده های پژوهش گردآوری شده است. سپس به کمک نظریه زمینه ای، مؤلفه هایی که به عنوان موانع اجرای فرایند بررسی کنترل کیفیت کار شناسایی شده و در قالب مدل مفهومی سیستمی ارائه گردیده است. اعتبار مدل پژوهش به تائید 7 نفر از شرکای حسابرسی رسید. یافته های برخاسته از داده های پژوهش نشان می دهد که موانع گوناگونی در ابعاد مختلف آن وجود دارد که مهم ترین آن ها شامل: ساختار، تشکیلات و سازمان برخی از مؤسسات حسابرسی، اندازه کوچک بسیاری از مؤسسات، ملاحظات اقتصادی، حق الزحمه پایین مؤسسات، کمبود افراد صلاحیت دار، اخلاق جامعه، مشکلات خاص جامعه، قوانین و مقررات حاکم، شیوه ارزیابی کنترل کیفیت مؤسسات، ارتباطات ناکافی با جوامع حرفه ای بین المللی، ناآگاهی نسبت به حسابرسی و عدم توسعه و کاربست فناوری در مؤسسات حسابرسی توسط مشارکت کنندگان برشمرده شده است. با عنایت به تجدیدنظر استاندارد بین المللی حسابرسی 220(مدیریت کیفیت) و در نظر گرفتن الزامات و توجه بیشتر درباره بررسی کنترل کیفیت کار در آن استاندارد و همچنین یافته های این پژوهش که نشان می دهد که استاندارد کنترل کیفیت به طور مؤثر توسط مؤسسات حسابرسی اجرا نمی شود؛
مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل موثر بر تاب آوری روان شناختی حسابرسان در راستای کاهش قصد ترک شغل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر مدلسازی ساختاری تفسیری عوامل موثر بر تاب آوری روانشناختی حسابرسان بوده است. این مطالعه بر اساس هدف کاربردی و از منظر روش در حوزه مطالعات آمیخته با رویکرد استقرایی-قیاسی قرار دارد. شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری روانشناختی حسابرسان از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته بر پایه اشباع نظری با اساتید و متخصصان روانشناسی، حسابداری و مدیریت رفتار سازمانی انجام گرفت. روایی و پایایی مصاحبه ها به ترتیب با روش روایی محتوای نسبی و شاخص کاپای کوهن تایید شد. به منظور مدلسازی عوامل موثر بر تاب آوری روانشناختی حسابرسان از نظرات موسسان، مدیران و حسابدارن موسسات حسابرسی به تعداد 79 نفر با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس و به کمک پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهره گیری از روایی محتوا و روش آزمون- پس آزمون تایید شد. کدگذاری داده های حاصل با استفاده از نرم افزار 2020MaxQda منجر به شناسایی 14 عامل موثر بر تاب آوری روانشناختی حسابرسان شد. مدلسازی عوامل شناسایی شده با روش ساختاری تفسیری منجر به تشکیل هفت سطح گردید که قراردادهای روانشناختی، ذهن آگاه و توانمندسازی روانشناختی اثرگذارترین و سلامت روانشناختی اثرپذیرترین عامل بودند.
The Effect of Financial Reporting Readability on Debt Capacity of Firms listed in Tehran Stock Exchange(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۱, No ۲, Summer ۲۰۲۳
17-28
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this research is to track the effect of readability of financial reporting on debt capacity. Methodology: In order to achieve the objectives of the research, 123 companies listed in Tehran Stock Exchange (TSE) during the years 2016-2022 were selected by systematic elimination model. Multiple linear regression based on consolidated data was used for hypothesis testting. the fog index was used for evaluating of readability of financial reporting and also debt capacity was measured with model developed by Frank and Goyal (2009). Results: The finding showed positive and significant effect of readability of financial reporting on debt capacity. Innovation: This research develops theoretical foundations of previous research by providing empirical evidence of the consequences of language style and readability of financial reporting in emerging markets such as Iran. Keywords: Attracting Creditors' Trust, Capital Structure, Debt Capacity, Information Asymmetry, Financial Reporting Readability Criteria. JEL Classification: M41، H63
رابطه علّی پویا بین احساس سرمایه گذار در بازار سهام و بازده صکوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
59 - 82
حوزههای تخصصی:
احساس سرمایه گذار از موضوعات مهم مالی رفتاری است که نقشی مهم در بازارهای مالی دارد. بر این اساس، در پژوهش حاضر ارتباط علّی پویا میان احساس سرمایه گذار در بازار سهام و بازده صکوک فرابورس در دوره زمانی 1401-1392 با تواتر ماهانه با استفاده از الگوی علیت خودگردان با پنجره غلتان بررسی شده است. بازده صکوک بر اساس شاخص های کل صکوک، اوراق غیردولتی و اوراق دولتی اندازه گیری شده است. یافته ها نشان می دهد علیت از احساس سرمایه گذار به بازار صکوک (بر اساس هر سه معیار) و بالعکس وجود داشته است. احساس سرمایه گذار در اکثر دوره مورد بررسی دارای تاثیر مثبت بر شاخص کل بازار صکوک بوده است. در مقابل، شاخص کل صکوک نیز عموما اثر مثبت بر احساس سرمایه گذار داشته است. اثر احساس سرمایه گذار بر شاخص اوراق غیردولتی تا اواسط سال 1394 منفی و بعد از آن نوع اثر مثبت بوده است. در حالت عکس نیز علامت این تاثیر مشابه بوده است. احساس سرمایه گذار تا اوایل سال 1397 اثر منفی بر شاخص اوراق دولتی داشته و پس از آن اثرگذاری مثبت بوده است. در مقابل، شاخص اوراق دولتی عموما تاثیری منفی بر احساس سرمایه گذار داشته است. یافته ها اثر هر دو فرضیه جریان سرمایه و سرایت، با پیش بینی های متضاد در توضیح رابطه بین متغیرها را تایید می کند. به علاوه متفاوت بودن علامت اثر متغیرها بر هم در طول دوره پژوهش، بر استفاده از رویکردهای پویا تاکید می کند.
مکعب سکوت گزینی در دیوان محاسبات کشور(مطالعه ای کیفی با بهره گیری از روش فراترکیب و تکنیک گروه کانونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۱۵۱-۱۵۰
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی مهمترین عوامل تقویت کننده سکوت گزینی حسابرسان دیوان محاسبات کشور است. برای انجام این پژوهش از روش کیفی فراترکیب و تکنیک گروه کانونی استفاده شد. جهت بررسی پژوهش ها از مطالعات 22 سال اخیر (2001-2023) و به منظور غربال پژوهش ها از روش الگوریتم ارزیابی حیاتی و در خصوص استخراج عوامل تقویت کننده سکوت گزینی از تکنیک هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروس (2007) استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده 48 عامل تقویت کننده سکوت گزینی شناسایی شد. این عوامل بر اساس نظر گروه کانونی در مدلی مکعبی شکل از سه بعد سطح سازمانی وقوع سکوت (اجرایی و راهبری)، منشأ شخصیتی وقوع سکوت (فردی، مدیریتی و ساختاری/ محیطی) و نوع سکوت (مطیع، تدافعی و نوع دوستانه) بررسی و طبقه بندی گردیدند. نتایج نشان داد بدنه اجرایی دیوان محاسبات کشور بیشتر از بدنه راهبری آن دچار سکوت زدگی است. غالب علل سکوت گزینی به عوامل ساختاری / محیطی مرتبط است تا اینکه منشأ شخصیتی داشته یا به عوامل مدیریتی قابل انتساب باشد. موضوع مهم دیگر این که هیچ یک از علل سکوت گزینی به دلایل نوع دوستانه اتفاق نمی افتد. بعبارت دیگر اکثریت علل شناسایی شده ریشه در ترس و خود محافظتی دارد تا دیگر محافظتی.
ارائه مدل بازاریابی اجتماعی حسابرسی به روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۳۱۲-۲۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی بازاریابی اجتماعی در حسابرسی با روش نظریه پردازی داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان حرفه حسابرسی می باشند. که تعداد 14 نفر روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها، تحلیل محتوا با استفاده از سه مرحله کدگذاری و بهره گیری از نرم افزارMaxqda می باشد. در این پژوهش پدیده محوری بازایابی اجتماعی در حسابرسی است. در این راستا، مقوله های کلان، مقوله های اصلی و فرعی، تحت شرایط علی، مداخله گر، زمینه ای، راهبردها و پیامدها از داده های پژوهش (مصاحبه ها( استخراج گردید. نتایج بیانگر این است که بازاریابی اجتماعی در حسابرسی می تواند همراه با در نظر گرفتن منافع جامعه به منافع کسب وکار و نیز منافع مشتریان و شرکت ها منجر شود. موسسات حسابرسی با استفاده از بازاریابی اجتماعی در کنار توجه به اصل مشتری مداری، رعایت آیین نامه و استانداردهای تعیین شده، اخلاق حرفه ای و رقابت، خدماتی متناسب با خواسته ها و نیازهای مشتریان خود ارائه دهند و علاوه برآن بر وفاداری و رضایت مشتریان، بهبود عملکرد، کسب مزیت رقابتی و بهبود خدمات حسابرسی بیافزایند و جایگاهی متمایز در ذهن مشتریان خود و سایر رقبا در بازار به دست آورند.
ارائه مدل توسعه حرفه حسابرسی داخلی با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
390 - 407
حوزههای تخصصی:
حسابرسی داخلی در ایران به خوبی توسعه نیافته و وضعیت کنونی آن از جمله تعداد کم افراد حرفه ای و تخصیص غیرمعقول منابع به آن است که منجربه آن می شود که واحدهای حسابرسی داخلی به اندازه کافی بزرگ نبوده تا بتوانند تمام وظایف خود را با موفقیت انجام دهند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل توسعه حرفه حسابرسی داخلی با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری می باشد. روش پژوهش حاضر همبستگی-پیمایشی، جامعه آماری شامل ذینفعان اصلی حسابرسی داخلی، به منظور نمونه گیری از فرمول کوکران، روش نمونه گیری خوشه ای و در دسترس می باشد که در مجموع 279 پرسشنامه گردآوری و برای آزمون مدل پژوهش، از تحلیل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که شرایط علی بر توسعه حرفه حسابرسی داخلی دارای تاثیری حدود 64 درصد، راهبردها بر پیامدها حدود 85 درصد، شرایط مداخله گر بر راهبردها به میزان 74 درصد تاثیر می باشد. همچنین کمترین تاثیرگذاری مربوط به شرایط زمینه ای بر راهبردها که برابر با 14 درصد است اما توسعه حرفه حسابرسی داخلی بر راهبردها از نظر آماری تاثیرگذار نمی باشد، بنابراین این دسته از مدل حذف می گردد. یافته های این تحقیق مشخص کرد که به طور کلی، نقش حسابرسی داخلی در فرآیند گزارشگری یکپارچه هنوز مشخص نشده، فلذا پیشرفت این حرفه به خود حسابرسان داخلی متکی است که چقدر فعال باشند و در سیستم کنترل های داخلی نقش داشته باشند.
چالش های نسبت میان «دولت» و «سازمان بورس اوراق بهادار»؛ با تأکید بر شورای عالی بورس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
1-30
حوزههای تخصصی:
سازمان بورس اوراق بهادار یکی از الگوهایِ نظارتی در بازار سرمایه ایران است. در نوشتار حاضر، سوال اصلی این است: از منظر حقوق عمومی، چالش های مربوط به نسبتِ میان «دولت» و «سازمان بورس اوراق بهادار»، با تأکید بر شورای عالی بورس چیست؟ در پاسخ به این سوال، با استفاده از روش پژوهش توصیفی تحلیلی چنین نتیجه گیری شده است:اولاً؛ ترکیب اعضایِ شورا تحت اقتدار عالیه دولت است. ثانیاً؛ حضور پررنگِ دولت در این سازمان، عملکرد و سیاست هایِ این سازمان را به عنوان نهاد عمومی غیردولتی به شدت تحت تأثیر قرار می دهد؛ به نحوی که شائبه «دولتی بودن» و «حکومتی بودن» سازمان بورس اوراق بهادار را تقویت می کند. ثالثاً؛ هرچند از نظر قانونی، سازمان مزبور نهاد عمومی غیردولتی تعریف شده است اما سطح گسترده حضور دولت در آن، زمینه سازِ نقضِ اصل استقلال و شخصیت حقوقیِ این سازمان گردیده است و چنین می نمایاند که چنین گستردگی در نظارت، مخاطراتی را برای این سازمان در پی داشته و فلسفه وجودی نهاد عمومی غیردولتی را به محاق برده است و نقش دولت در این سازمان، فراتر از یک نهادِ ناظر قیمومتی است. رابعاً؛ شورا توأمان درگیر دو هدف متعارض: حاکمیتی و تصدی است در نتیجه بهره وری و کارآمدی بورس کاهش یافته است. خامساً؛ بورس برای موفقیت راهبردی، نیازمند تبعیت از اقتصاد بازار در بستر دولت محدود است.
اثرات کوتاه مدت و بلندمدت نظارت شرعی بر عملکرد بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ ویژه نامه اول (اولین همایش ملی بانکداری اسلامی ایران)
1 - 36
حوزههای تخصصی:
امروزه در جامعه اسلامی، اهمیت ارزیابی عملکرد بانک های اسلامی با شرع بیش ازپیش شناخته شده است. به طوری که بسیاری از کشورهای اسلامی، کمیته های نظارت شرعی را تشکیل داده و آیین نامه های لازم برای تعیین وظایف، مسئولیت ها و کارکردهای این کمیته ها را تدوین نموده اند. در ایران نیز در سال ۱۴۰۱، تصمیم بر حضور ناظران شرعی مستقل در بانک ها اتخاذ شد. آنچه مهم است، کمی سازی اثر کوتاه مدت و بلندمدت حضور ناظران شرعی بر عملکرد بانک های کشور است. در این مقاله برای نظارت شرعی یک متغیّر مجازی تعریف شده و برای اندازه گیری عملکرد بانک ها از معیارهای تجهیز و تخصیص منابع، کیفیت دارایی و رتبه سلامت استفاده شده است. برای برآورد رابطه کوتاه مدت و بلندمدت از مدل ARDL استفاده شده است. مهم ترین یافته های مقاله بیانگر وجود رابطه منفی و معنی دار کوتاه مدت بین نظارت شرعی و معیارهای تجهیز و تخصیص منابع و رتبه سلامت بانک ها در کوتاه مدت و رابطه مثبت و معنی دار بلندمدت بین نظارت شرعی و معیارهای تجهیز و تخصیص منابع و رتبه سلامت بانک ها است. همچنین نظارت شرعی در کوتاه مدت اثر بر کیفیت دارایی ندارد، اما در بلندمدت دارای اثر مثبت و معنی دار بر کیفیت دارایی است. به طوری که در بلندمدت نظارت شرعی می تواند نسبت مطالبات غیرجاری به تسهیلات اعطایی را کاهش دهد.
ارائه الگوی مقایسه ای: ارتقا کیفیت محیط اطلاعات مالی داخلی شرکت های دولتی و غیر دولتی براساس ویژگی های مدیریتی (مدل شبکه عصبی مصنوعی با روش رگرسیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی بهینه برای ارتقاء کیفیت محیط اطلاعات مالی داخلی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران براساس ویژگی های مدیریتی شرکتهای بامالکیت دولتی و غیردولتی به کمک تحلیل مقایسه ایی مدل شبکه عصبی مصنوعی با روش رگرسیون بود. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش مورد استفاده آن، توصیفی از نوع علّی- پس رویدادی بود. برای آزمون فرضیه ها نمونه ای متشکل از 72 شرکت دولتی و 38 شرکت غیردولتی از سال های 1400–1393 انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش داده های پانل و برای آزمون فرضیه اول از آزمون مقایسه میانگین دو جامعه و برای پیش بینی ارتقاء کیفیت محیط اطلاعات مالی داخلی از روش رگرسیون خطی چندگانه و شبکه های عصبی پرسپترون چندلایه استفاده نمودیم.یافته ها: مقایسه این دو معیار نشان داد که علاوه بر تأثیر ویژگی های مدیریتی شرکت های با مالکیت دولتی و غیردولتی بر ارتقاء کیفیت محیط اطلاعات داخلی، به ترتیب در فرضیه 1-2 و 2-2 با میزان ضریب تبیین 67/0 و 75/0 نسبت به روش شبکه عصبی MLP با مقدار R2 47/0 و 50/0 دارای ارجحیت می باشد، اما در فرضیه سوم، تفاوت معنی داری بین روش MLP و رگرسیون در ضرایب تعیین مشاهده نگردید. نتایج نشان داد روش رگرسیون به دلیل بیشتر بودن تعداد مشاهدات نسبت به شبکه های عصبی در این تحقیق دارای دقّت بیشتری در برآورد و تبیین کیفیت محیط اطلاعات داخلی شرکت ها می باشد. استفاده از شبکه عصبی مصنوعی به عنوان روش جدید در پیش بینی و مدل سازی شرکت های فعال در بازارهای مالی و تحلیل مقایسه ایی آن با روش رایج رگرسیون، یکی از نوآوری این پژوهش است.
ارزیابی پیشران های لنگر ذهنی سرمایه گذاران براساس محدودیت ناشی از ابزارهای مالی مشتقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
25 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارزیابی پیشران های لنگر ذهنی سرمایه گذاران براساس محدودیت ناشی از ابزارهای مالی مشتقه در بازار سرمایه ایران است. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی توسعه ای است و از نظر نوع جمع آوری داده های پژوهش ترکیبی است. در این پژوهش در بخش کیفی براساس فرآیندهای تحلیل فراترکیب تلاش شد تا ابتدا پژوهش های مرتبط با دو مفهوم لنگر ذهنی سرمایه گذاران و ابزارهای مالی مشتقه مشخص شوند و سپس مؤلفه ها و مضامین پژوهش بر اساس مقیاس ارزیابی انتقادی تعیین گردند. در بخش کمی نیز باهدف تعیین تأثیرپذیرترین پیشران لنگر ذهنی سرمایه گذاران باتوجه به محدودیت ناشی از ابزارهای مالی مشتقه در بازار سرمایه ایران، از ارزیابی فازی شهودی (IFSs) بهره برده شد. یافته ها: نتایج در بخش کیفی از وجود ۵ مضمون محدودیت ناشی از ابزارهای مالی مشتقه و ۳ مؤلفه پیشران لنگر ذهنی سرمایه گذاران حکایت دارد. نتایج در بخش کمی نیز براساس فرآیند تحلیل ویکور فازی نشان داد، مهم ترین پارامتر مضامین پژوهش (محدودیت های استفاده از ابزارهای مالی مشتقه)، عدم قابلیت مقایسه پذیری است. نتیجه گیری: نتیجه کسب شده گویای این واقعیت است به دلیل اینکه سرمایه گذاران احتمالاً بر خطاهای ادراکی خود در تصمیم گیری آگاه نیستند، همواره با وجود استرس و موقعیت های عدم اطمینان در تصمیم گیری، از مبنای عقلانیت محدود برای تصمیم گیری استفاده می نمایند و باتوجه به اینکه معیار عدم مقایسه پذیری به عنوان یکی از محدودیت های ابزارهای مالی مشتقه در بازار ایران تقریباً حاکم است، این موضوع باعث می گردد تا پیشران های شناختی در شکل گیری لنگر ذهنی در تصمیم گیری سرمایه گذاران نقش ایفا نماید.
واکنش پذیری تصمیم های سرمایه گذاران از توصیه های تحلیلگران بنیادی: شواهدی از سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
228 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی واکنش پذیری تصمیم سرمایه گذاران به فروش سهام، به توصیه های تحلیلگران بنیادی در میان سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار در استان فارس است. روش: در این پژوهش با تکیه بر روش آزمایشگاهی میدانی، دو آزمایش طراحی و روی 315 سرمایه گذار در دو گروه کنترل و آزمایش اجرا شد. در گروه کنترل، وجود یا عدم وجود اثر تمایل در بازار سهام ایران بررسی شد. در گروه آزمایش نیز به ارزیابی قدرت استدلال و توصیه تحلیلگران بر تصمیم ها و رفتار سرمایه گذاران پرداخته شد. یافته ها: نتایج آزمایش اول نشان داد که در بازار سهام ایران، اثر تمایل وجود دارد. همچنین، نتایج آزمایش دوم نشان داد که در وضعیت مطلوب بازار، سرمایه گذاران سهام برنده را هم با توصیه قوی و هم با توصیه ضعیف تحلیلگر نگهداری می کنند. در وضعیت نامطلوب بازار، سرمایه گذاران تمایل کمتری داشتند که سهام بازنده (با بازده منفی) خود را با توصیه قوی تحلیلگر بفروشند؛ اما با توصیه ضعیف تحلیلگر تمایل به فروش افزایش داشته است. نتیجه گیری: کاهش اثر تمایل در بازار سهام ایران با ارائه مستندات و استدلال های حمایتی تحلیلگران مالی، ارتباط تنگاتنگی دارد. وجه تمایز و نوآوری این پژوهش نسبت به پژوهش های گذشته، این است که در پژوهش حاضر تأثیر توصیه های تحلیلگران بنیادی بر تصمیم سرمایه گذاران به فروش سهام با در نظر گرفتن احتمال، بررسی شده است.