فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
نرخ ارز یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در اقتصاد است که تأثیر زیادی بر شاخص های اقتصادی مانند قیمت های واردات و صادرات دارد و در سیاستگذاری های اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخورداره. بازار سرمایه در هر کشور نمایانگر وضعیت اقتصادی آن کشور است و تغییرات آن می تواند بیانگر موفقیت یا ضعف اقتصادی باشد. به ویژه در ایران، تأثیر شاخص های کلان اقتصادی بر بازار سرمایه، به خصوص بورس اوراق بهادار تهران، نقش مهمی در پیش بینی و تحلیل وضعیت بازار دارد. صنایع مرتبط مانند پتروشیمی و پالایش نفت، بخشی از معاملات اقتصادی کشور را تشکیل می دهند. در ایران، نرخ ارز تحت تاثیر شوک های مختلفی از سیاست های یکسان سازی نرخ ارز و کاهش درآمدهای نفتی و نوسانات قیمت ها قرار داشته است. بنابراین، بررسی تغییرات و نوسانات بر بازار سهام می تواند اطلاعات مفیدی برای سرمایه گذاران و مدیران اقتصادی فراهم کند. هدف اصلی این مقاله تحلیل تاثیر تغییرات نرخ ارز بر قیمت سهام و قیمت محصولات پتروشیمی، توجه به سهم واردات این محصولات از کشورهای دیگر است. این مقاله با رویکردی میکرو بررسی تاثیرات انتقال نرخ ارز در بازارهای رقابتی ناقص می پردازد و به طور خاص رفتار بنگاه های صادرکننده محصولات پتروشیمی به ایران و تأثیر رقابت ناقص بر انتقال اثرات نرخ ارز در این صنعت را استفاده از مدل ARDL تحلیل می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه معناداری بین سهم بازار و درجه انتقال نرخ ارز به قیمت های داخلی وجود دارد، بافزایش سهم واردات باعث کاهش تاثیر نرخ ارز بر قیمت های داخلی می شود.
نقش زمان ورود به بازار در تقویت یا تضعیف اثر تمایلاتی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
33 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی وجود و شدت اثر تمایلاتی (Disposition Effect) در میان سرمایه گذاران حقیقی است. اثر تمایلاتی به تمایل سرمایه گذاران برای فروش سهام با بازدهی مثبت و نگهداری سهام با بازدهی منفی اطلاق می شود. این پدیده می تواند منجر به قیمت گذاری نادرست دارایی ها و کاهش کارایی بازار گردد، چرا که تصمیمات سرمایه گذاران تحت تأثیر خطاهای شناختی و احساسی قرار می گیرد. در این پژوهش، تمرکز بر بررسی این است که آیا زمان ورود سرمایه گذاران به بازار بر شدت اثر تمایلاتی آن ها تأثیرگذار است یا خیر. از آنجا که ورود به بازار تحت تأثیر شرایط اقتصادی و روانی قرار دارد، درک این تأثیرات می تواند به بهبود تصمیم گیری های مالی و استراتژی های سرمایه گذاری کمک کند.روش: جامعه آماری کلیه سهامداران حقیقی بازار سرمایه ایران می باشند که در بازه زمانی ابتدای تیرماه تا ابتدای دی ماه سال ۱۴۰۱ استخراج می شود. برای دستیابی به هدف تحقیق، داده های معاملاتی مربوط به سرمایه گذاران حقیقی شامل تاریخ، جهت، قیمت و حجم هر معامله به همراه اطلاعات شخصی مانند سن، جنسیت، سابقه معاملاتی و موجودی حساب جمع آوری شد که به منظور بررسی اثر تمایلاتی مورد استفاده قرار گرفتند. برای نمونه گیری نیز داده های زمان ورود سرمایه گذاران به بازار بر اساس بازده ماهانه بازار، نوسانات و شاخص عدم ثبات اقتصادی به نمونه های فرعی تقسیم بندی می شوند. به منظور تحلیل داده ها، روش های آماری مختلفی از جمله تجزیه و تحلیل بقا و مدل کاپلان مایر به کار گرفته شد. روش تجزیه و تحلیل بقا برای ارزیابی مدت زمانی که سرمایه گذاران تحت تأثیر اثر تمایلاتی قرار دارند، به ویژه در شرایط مختلف بازار، به کار رفت. مدل کاپلان مایر به تحلیل توزیع طول عمر اثر تمایلاتی در میان سرمایه گذاران کمک کرد و بررسی شد که چگونه زمان ورود به بازار و شرایط بازار بر شدت این اثر تأثیر می گذارد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که سرمایه گذاران، به ویژه در آغاز ورود به بازار و در مواجهه با شرایط نامطلوب، تمایل بیشتری به نگهداری سهام با بازدهی منفی و فروش سهام با بازدهی مثبت از خود نشان می دهند. شرایط نامطلوب بازار شامل دوره هایی با بازده بازار کمتر، نوسانات بالاتر و عدم قطعیت اقتصادی بیشتر است. این تمایل بیشتر در سرمایه گذاران تازه وارد مشاهده شد که نشان دهنده تأثیرات روانی و شناختی خاصی است که در اوایل فعالیت های سرمایه گذاری می تواند به تشدید اثر تمایلاتی منجر شود. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل ها نشان داد که سرمایه گذاران با سابقه معاملاتی بیشتر نسبت به سرمایه گذاران تازه وارد، کمتر تحت تأثیر اثر تمایلاتی قرار دارند، که بیانگر تأثیر تجربه بر کاهش این خطای رفتاری است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر اهمیت درک اثر تمایلاتی و تأثیر زمان ورود به بازار تأکید می کند. سرمایه گذاران در ابتدای ورود به بازار و در شرایط نامطلوب، بیشتر در معرض بروز اثر تمایلاتی هستند. این یافته ها به مدیران مالی و مشاوران سرمایه گذاری کمک می کند تا با طراحی استراتژی های مناسب، مانند آموزش سرمایه گذاران و تنظیم راهکارهای بهینه برای مدیریت سهام، به بهبود تصمیم گیری های سرمایه گذاری و افزایش کارایی بازار کمک کنند. همچنین، این مطالعه می تواند به سیاست گذاران بازار کمک کند تا با شناسایی و مدیریت بهتر خطاهای رفتاری، محیط سرمایه گذاری را بهبود بخشند و به کاهش تأثیرات منفی آن ها بر بازار کمک کنند.
تببین نقش منابع تامین مالی ادغام و اکتساب بر عملکرد شرکت ها بر اساس نظریه سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
231 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تئوری سلسله مراتبی در تبیین نقش منابع تأمین مالی برعملکرد شرکت های تصاحب شده طی سال های 1394 تا 1398می باشد. در این پژوهش روش های تأمین مالی، با استفاده از مدل سلسله مراتبی از متغیرهای سود انباشته، نسبت بدهی و اهرم مالی سنجیده می شود و برای اندازه گیری عملکرد شرکت از متغیرهای بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی ها و نسبت کیوتوبین استفاده شده است. نتایج این پژوهش با استفاده از رگرسیون داده های ترکیبی نشان می دهد هرچه شرکت از سودانباشته به میزان بیشتری برای تأمین مالی استفاده نماید، موجب افزایش بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی ها و بهبود عملکرد شرکت می شود. همچنین، افزایش نسبت بدهی به عنوان منبع تأمین مالی موجب افزایش بازده حقوق صاحبان می گردد و این در حالی است که با افزایش اهرم مالی، بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده دارایی ها کاهش می یابد. همچنین در این پژوهش هیچ گونه رابطه معنی داری بین منابع تأمین مالی و ارزش شرکت مشاهده نگردید.
ارائه الگوی استراتژی مقابله ای حسابرسان داخلی در مقابل تعارضات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
۴۸۶-۴۳۶
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه الگوی استراتژی مقابله ای حسابرسان داخلی در مقابل تعارضات انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز تحقیق برای مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) جهت ارائه الگو از میان خبرگان یعنی 16 نفر از خبرگان حسابرسی داخلی که دارای مدرک تحصیلی دکترا و کارشناسی ارشد در رشته حسابداری و حسابرسی و دارای سابقه کاری بیش از ۱۰ سال در زمینه حسابرسی داخلی بودند، گرداوری شد. برای اطلاعات بخش مدلسازی معادلات ساختاری از پرسشنامه محقق ساخته که در میان 387 نفر از شاغلین حرفه حسابداری و حسابرسی در شرکت های بورسی توزیع و گرداوری شده بود استفاده گردید. در این تحقیق با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) یک الگوی استراتژی مقابله ای حسابرسان داخلی در مقابل تعارضات طراحی شد. سپس بر اساس الگوی به دست آمده، روابط متغیرها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) مجددا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل ساختاری تفسیری (ISM) توسط مدل اکتشافی نشان داد که استراتژی های مقابله ای مغزافزاری شامل هوش مالی، حسابداری و حسابرسی، تشخیص نقش و مسئولیت ها به شکل شفاف و توسعه مهارت های حسابرسان داخلی با آموزش، استراتژی های مقابله ای سخت افزاری شامل ارتباط مستمر مدیران و کارکنان، گزارش فیزیکی خطا و نقص و بازرسی های مداوم، استراتژی های مقابله ای نرم افزاری شامل بررسی و تحلیل سیستماتیک گزارش ها، فرآیندهای ارزیابی عملکرد و ارتقاء فن آوری های حسابرسی داخلی منجر به کاهش تعارضات حسابرسان داخلی شامل تعارض شخصی، تعارض وظایف، تعارض جایگاه شغلی و تعارض منافع می شود.
ارزشیابی کیفیت درونی برنامه درسی کارشناسی ارشد حسابرسی در ایران: دیدگاه استادان و دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
697 - 732
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با ارزشیابی سطح کیفیت درونی برنامه درسی کارشناسی ارشد حسابرسی، از دیدگاه استادان و دانشجویان این رشته و بر اساس عناصر ۹ گانه الگوی فرانسیس کلاین، تلاش کرده است که مراجع تدوین کننده سرفصل برنامه درسی مذکور را از میزان موفقیت این برنامه ها، برای رسیدن به هدف های آموزشی مطلوب (از چه جهاتی مؤثر بوده و از چه جهاتی به تغییر یا تکمیل نیاز دارد) آگاه سازد تا برای بهبود و نیل به بازده و برون داد مدنظر به درستی تصمیم گیری کنند.روش: این پژوهش از نوع کمی و در دسته مطالعات توصیفی از نوع کاربردی قرار می گیرد. برای جمع آوری داده های پژوهش، از پرسش نامه استفاده شده است. پرسش نامه تحقیق به دست ۴۶ نفر از کل ۵۲ دانشجوی ترم سوم به بعد کارشناسی ارشد حسابرسی در دانشگاه های دولتی کشور و ۲۸ نفر از ۵۱ عضو هیئت علمی این دانشگاه ها تکمیل شده است. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آزمون تی تک نمونه ای تجزیه وتحلیل شده است.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که با توجه به دیدگاه استادان و دانشجویان، همه عناصر برنامه درسی کارشناسی ارشد حسابرسی، کیفیت نامطلوبی دارند. در این میان، از دید دانشجویان، فقط عنصر فضا (مکان) و از نگاه استادان، فقط عنصر گروه بندی فراگیران کیفیت مطلوبی دارد.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که سرفصل برنامه درسی کارشناسی ارشد حسابرسی، در تمام عناصر ۹ گانه کیفیت درونی برنامه درسی، نامطلوب است و به بازنگری نیاز دارد. درخصوص عنصر «هدف»، در این برنامه درسی هدف به وضوح نگاشته شده است؛ اما به افزایش هم زمان دانش (همان مباحث تئوری) در کنار مهارت (نظیر مهارت های ارتباطی، حل مسئله، تصمیم گیری، نگارش، کار گروهی و…) و نگرش (از جمله خلاقیت و نوآوری، مسئولیت پذیری اجتماعی، پایبندی به اصول اخلاقی و…) دانشجویان توجه کافی نشده است و تمرکز هدف در این برنامه، فقط روی افزایش «دانش» دانشجویان بوده است. از سوی دیگر، «محتوای» این برنامه درسی با وجود تناسب با ساختار رشته حسابداری، دربرگیرنده آخرین نظریه ها و پیشرفت های علمی جدید نیست. افزون براین، از نظر عنصر «زمان»، ساعات (تعداد واحد درسی) اختصاص یافته به دروس با محتوای این دروس مطابقت ندارد و به برخی دروس که چندان ضرورتی برای این رشته ندارد (نظیر حسابداری مدیریت و تئوری های حسابداری)، زمان هایی اختصاص داده شده است که بهتر است این زمان ها به دروس جدید منطبق با نیازهای در حال تغییر جامعه و بازار کار اختصاص یابد؛ برای مثال می توان به دروس جدیدی همچون تجزیه وتحلیل کلان داده ها، نرم افزارهای تخصصی پیشرفته حسابرسی، حسابرسی رایانه ای و مبتنی بر هوش مصنوعی، اقتصادسنجی و پژوهش های حسابرسی، کارآموزی و مانند اینها اشاره کرد. از سوی دیگر، این برنامه به گونه ای نوشته نشده است که استادان رشته حسابداری را ملزم کند تا تدریس خود را بر اساس روش های نوین و فعال بنا کنند. در خصوص «مواد و منابع آموزشی» نیز، کتب و منابع درسی ذکر شده در این سرفصل، به راحتی در دسترس دانشجویان قرار دارد؛ اما این منابع به روز نیستند. همچنین امکانات کمک آموزشی در این رشته مهیا نشده است. به علاوه، کیفیت «یادگیری» نیز در این برنامه درسی نامطلوب است که از بی توجهی به راهبردهای تدریس و نیز، امر یادگیری در این برنامه درسی نشئت می گیرد. عنصر «گروه بندی فراگیران» نیز در این برنامه درسی مغفول مانده است، در حالی که با رونق گرفتن شبکه های اجتماعی، می توان از ظرفیت های آن در راستای افزایش کیفیت این عنصر و نیز عدالت آموزشی بهره مند شد. در نهایت، با توجه به کیفیت نامطلوب شیوه «ارزشیابی» دانشجویان در این برنامه درسی، لازم به نظر می رسد که ارزشیابی های مستمر و سایر روش های نوین ارزشیابی، مدنظر مراجع بازنگری کننده این برنامه درسی قرار گیرد.
عوامل مؤثر بر سیاست تقسیم سود شرکت ها: رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: تقسیم سود نشان دهنده تعهد مالی شرکت به سهامداران برای پرداخت بخشی از بازده سرمایه گذاری آنها محسوب می شود. چنین موضوعی به به کارگیری سیاست های مناسب و شناسایی عوامل موثر بر آن برای مدیریت وجوه نقدی آتی ورودی به شرکت نیازمند است. پژوهشگران دانش مالی پژوهش های گوناگونی انجام داده و عوامل مختلف موثر بر سیاست تقسیم سود را معرفی کرده اند. برخی از این عوامل عبارت اند از ساختار سرمایه، هزینه نمایندگی، گزارشگری حسابداری، نرخ موثر مالیاتی؛ اما نتایج تناقض و پراکندگی داشته است.روش: انجام یک پژوهش جامع و فراگیر با رویکرد فرا تحلیلی درباره تعیین اهمیت هر یک از عوامل موثر برسیاست تقسیم سود برای دست یابی به جمع بندی کلی و رفع تناقض ها و پراکندگی نتایج ضروری به نظر می رسد. برای بررسی پژوهش های پیشین ابتدا متغیرهای مدنظر تعیین و سپس اطلاعات لازم برای 196 پژوهش تا سال 2021 گردآوری شد. بر اساس نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک، تعداد پژوهش های باقیمانده که ویژگی های لازم برای ورود در فرآیند فراتحلیل دارند، برابر با 123 مقاله به دست آمد. داده های استخراج شده کد بندی شده و در نرم افزار آماری CMA2 وارد شد. محاسبه اندازه اثر و ارزیابی همگنی و ناهمگنی موجود در اندازه اثر صورت گرفت.نتایج: نتایج نشان می دهد که عوامل ساز و کار راهبری شرکتی و هزینه نمایندگی در سیاست تقسیم سود شرکت ها تأثیر نداشته است؛ اما تأثیر مثبت عوامل جریان نقدی آزاد، نسبت های سودآوری، کیفیت گزارشگری مالی، نرخ مؤثر مالیاتی، ساختار سرمایه، سرمایه گذاران نهادی، عدم تقارن اطلاعاتی، توانایی مدیران و تمرکز مالکیت در سیاست تقسیم سود تأیید شد.
مقایسه عملکرد سیستم های معاملات الگوریتمی مبتنی بر یادگیری ماشین در بازار رمز ارزها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
161 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش استفاده از مدل یادگیری جمعی برای ترکیب پیش بینی های مدل های جنگل تصادفی، حافظه طولانی کوتاه مدت و شبکه عصبی بازگشتی جهت ارائه یک سیستم معاملاتی الگوریتمی مبتنی بر آن می باشد. در این پژوهش یک مدل پیش بینی مبتنی بر مدل یادگیری ماشین جمعی ارائه شده است و عملکرد آن با هر یک از زیر الگوریتم ها و داده های واقعی مقایسه می شود. در این پژوهش در مرحله اول با استفاده از سه مدل یادگیری ماشین، سقف و کف قیمت بیت کوین پیش بینی شده است. در مرحله دوم، خروجی های مدل ها به عنوان متغیرهای ویژگی به مدل های XGboost و LightGBM جهت پیش بینی سقف و کف ها ارائه شده است. سپس در مرحله سوم خروجی های مرحله دوم، با الگوی دسته بندی رای گیری جمعی برای پیش بینی سقف و کف بعدی، ترکیب می شوند. داده های سقف و کف قیمت بیت کوین در تایم فریم 1 ساعته از تاریخ 1/1/2018 الی آخر 30/6/2022 به عنوان متغیر هدف و 31 اندیکاتور تحلیل تکنیکال به عنوان متغیر ویژگی برای سه مدل در مرحله اول استفاده شده اند. در نهایت مقادیر پیش بینی و سیستم های معاملاتی الگوریتمی با داده های واقعی برای 3 مدل و مدل یادگیری جمعی معرفی شده مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان دهنده ارتقا عملکرد دقت و صحت مدل یادگیری جمعی پیشنهاد شده در پیش بینی سقف و کف بیت کوین و همچنین، عملکرد بهتر آن نسبت به زیر الگوریتم ها می باشد
رابطه بین سیاست های پولی و تغییرات نرخ ارز با رفتارهای توده وار سهامداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
59 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف: در بازارهای مالی و مطالعات مالی-رفتاری، رفتار توده وار سهامداران عنصری با اهمیت محسوب شده و به فرایندی اشاره دارد که در آن، فعالان بازار سرمایه تصمیمات خود را بدون توجه به اطلاعات و تحلیل های خود و به تقلید از رفتار دیگران، اخذ می نمایند. تجزیه و تحلیل رفتار توده وار می تواند درک ما را از چگونگی شکل گیری حباب در بازارهای سهام و کمک به افزایش کارایی بازار سرمایه، بهبود بخشد. با عنایت به اهمیت رفتارهای توده وار، در این پژوهش به بررسی رابطه بین سیاست های پولی و تغییرات نرخ ارز با رفتارهای توده وار سهامداران پرداخته شده است.
روش: به منظور اندازه گیری رفتارهای توده وار از مدل چانگ و همکاران (2000) استفاده شده؛ مطابق این مدل، هنگامی که انحراف بازده سهام شرکت های موجود در بازار از بازده بازار کاهش یابد، نشانه های شکل گیری رفتار توده وار سهامداران احراز می شود. همچنین جهت اندازه گیری متغیرهای سیاست های پولی و تغییرات نرخ ارز، به ترتیب از شاخص های تغییرات فصلی حجم نقدینگی و نیز تغییرات ماهانه نرخ ارز استفاده شده است.
یافته ها: با استفاده از داده های سری زمانی طی سال های 1390 تا 1400 (شامل داده های 133 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران) و استفاده از رگرسیون چند متغیره جهت تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، نتایج تحقیق نشان می دهد که تغییرات نرخ ارز سبب شکل گیری رفتارهای توده وار در بورس اوراق بهادار تهران می گردد. مضافا، مطابق نتایج تحقیق هرچند تغییرات حجم نقدینگی سبب تشکیل رفتارهای توده وار سهامداران می شود لیکن، این نتایج از نظر آماری معنی دار نمی باشد.
نتیجه گیری: رفتارهای توده وار سهامداران، سبب افزایش فاصله بین قیمت بازار و ارزش ذاتی سهام شده و افزایش ریسک سقوط قیمت سهام و کاهش کارایی بازار سرمایه را به دنبال دارد. مضافا نتایج برخی مطالعات نشان داده که رفتارهای توده وار زمانی که بازارها در وضعیت با ثبات قرار دارند (صعودی و یا نزولی) نسبت به زمانی که دچار آشفتگی بوده و ابهام بر بازار حاکم می باشد، بیشتر مشاهده می شود. مفهوم این موضوع آن است که اگر سیاست گذاران قصد اثرگذاری بر رفتارهای توده وار را دارند، باید زودتر و در زمانی که بازارها هنوز در وضعیت با ثبات هستند و قبل از ورود بازار به بحران مالی و شکل گیری حباب، تصمیمات لازم را اتخاذ و اجرا نمایند. با عنایت به نتایج تحقیق در خصوص تاثیر نوسانات نرخ ارز بر شکل گیری رفتار توده وار ، پیشنهاد می شود تصمیم گیران در سازمان بورس از این عامل به منظور جهت دهی به رفتارهای سرمایه گذاران و حرکت بازار به سمت ارزش های ذاتی و پیش گیری از شکل گیری حباب و نیز ریزش بیش از حد بازار، استفاده نمایند. به طور کلی، پیامد مهم نتایج این مطالعه ارائه این موضوع است که ناظران بازار، قانون گذاران و به طور خاص بانک مرکزی، می بایستی هنگام طراحی سیاست ها و اخذ تصمیمات مرتبط با سیاست های پولی شامل تعیین حجم نقدینگی و کنترل نرخ ارز، محدودیت های بالقوه مدل های منطقی موجود را در نظر بگیرند. ضمن آنکه می بایستی عناصر رفتاری نگرش مشارکت کنندگان در بازار و سویه های روانی و شناختی در هنگام اخذ تصمیمات یاد شده، در نظر گرفته شود.
مرور نظام مند ادبیات نااطمینانی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود ثبات بر فرآیند برنامه ریزی و اتخاذ تصمیمات بهینه توسط مدیران، تاثیرگذار است؛ نااطمینانی و بی ثباتی در ادبیات مالی و اقتصادی به عنوان یکی از مهمترین عوامل موثر بر میزان و سطح سرمایه گذاری در کشورها معرفی شده اند. تاثیر نااطمینانی بر کاهش درآمد و سودآوری شرکت ها و به تبع آن عدم جذابیت بازار مالی کشور برای سرمایه گذاران خارجی، توجه صاحب نظران و محققین را به خود جلب نموده است. هدف پژوهش حاضر، مرور نظام مند تحقیقات نااطمینانی با هدف تعیین روندهای آتی این حوزه تحقیقاتی می باشد. برای این منظور، از مرور نظام مند ادبیات با رویکرد فراترکیب استفاده می شود. بعد از تعیین پروتکل جستجو و شاخص های انتخاب مقالات، در نهایت 68 مقاله انتخاب شدند. ارزیابی مقالات انتخاب شده منجر به شناسایی 47 مولفه به همراه شاخصه های اندازه گیری مربوط به هر مولفه گردید. مولفه های نااطمینانی در چهار بعد شرکت، صنعت، اقتصاد کلان و اقتصاد بین الملل طبقه بندی شدند. بررسی تحقیقات انجام شده در بعد شرکت نشان دهنده علاقه محققین به بررسی نااطمینانی های مربوط به زنجیره بالادستی و پایین دستی است؛ در واقع مدیران و سهامداران شرکت ها نسبت به تامین مواد اولیه تولید و فروش محصولات تولید شده نااطمینانی دارند. در ادامه مقالات جریان ساز و نویسندگان پراستناد در هر دوره مورد اشاره قرار گرفتند. نویسندگان بر این باورند که روند تحقیقات آتی حوزه نااطمینانی بر تحقیقات ترکیبی در دو بعد جهانی و شرکتی متمرکز خواهد بود و محققین به بررسی تاثیر نااطمینانی بر شرکت های بین المللی خواهند پرداخت؛ این مسیر تحقیقاتی چند سالی است که با جنگ تعرفه ای ایالات متحده امریکا و چین شروع شده و با تغییرات نرخ مالیات توسط دولت ها تشدید شده است؛ لذا به نظر می رسد روند تحقیقات در حوزه آربیتراژ مالیاتی افزایشی خواهد بود. همچنین با توجه به روند افزایشی تحقیقات مشترک در حوزه نااطمینانی و رمزارزها انتظار می روند این مسیر تحقیقاتی به یکی از اصلی ترین مسیرها در مطالعات نااطمینانی تبدیل شود.
ارائه الگوی مضامین یکپارچه حسابداری بلاغت در توسعه مشروعیت شرکتی: بسط ارزش های تعامل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه از طریق استفاده از تحلیل مضمون به دنبال شناسایی تم مرتبط با موضوع حسابداری بلاغت می باشد تا با ترکیب با ابعاد مشروعیت شرکتی چارچوب نظری ساچمن (1995) نسبت به ارائه ارزیابی آزمون ویکور خاکستری اقدام شود. لذا هدف این پژوهش ارائه الگوی مضامین یکپارچه حسابداری بلاغت در توسعهٔ مشروعیت شرکتی باهدف بسط ارزش های تعامل اجتماعی طبق آزمون ویکور خاکستری بود.روش: این مطالعه به لحاظ روش جمع آوری داده ترکیبی و به لحاظ نتیجه توسعه ای محسوب می شود. برای این منظور ابتدا طی مصاحبه با خبرگان به عنوان مشارکت کنندگان بخش کیفی، سه مضمون پایه، سازمان دهنده و فراگیر مشخص شد و با دو مرحله انجام تحلیل دلفی پایایی مضامین شناسایی شده مورد تأیید قرار گرفت. سپس در بخش کمی و از طریق مشارکت 25 نفر از مدیران شرکت های بازار سرمایه، نسبت به تعیین تأثیرگذارترین مضمون سازمان دهنده حسابداری بلاغت در مشروعیت شرکتی اقدام شد و فرآیند انجام از طریق ماتریس ویکور خاکستری صورت پذیرفت.یافته ها: نتایج نشان داد، سیستم اطلاعات در دانش حسابداری ( ) به عنوان استراتژیکی ترین عامل حسابداری بلاغت در توسعه دستیابی به مشروعیت اجتماعی در کارکردهای شرکت های بازار سرمایه می باشد.نتیجه گیری: نتیجه کسب شده گویایی این موضوع است که انتخاب مضمون تقویت سیستم اطلاعات دانش حسابداری به عنوان اثرگذارترین عامل حسابداری بلاغت در توسعه مشروعیت شرکت های بازار سرمایه، به این معناست که افزایش کانال های ارتباط بین واحد حسابداری با بسترهای اجتماعی می تواند به تقویت و توسعهٔ شناخت انتظارات و نیازهای اطلاعاتی ذینفعان توسط واحدهای حسابداری کمک نماید و به طور سیستمی به فرآیندهای حسابداری کمک کند تا ستاده های قابل اتکاتری را در اختیار ذینفعان برای تصمیم گیری قرار دهند.
مدل سازی خطاهای سوگیری بر تصمیم گیری مالی مدیران یک نگرش چند سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
45 - 66
حوزههای تخصصی:
مالی رفتاری یک حوزه نسبتاً جدید؛ اما به سرعت در حال تحول است که توضیح هایی را درباره یک تصمیم گیری اقتصادی توسط روان شناسی شناختی، تئوری اقتصادی و مالی مرسوم ارائه می دهد. مالی رفتاری تأثیر روان شناسی را بر رفتار متخصصان مالی و تأثیرهای بعدی آن بر بازارهای مالی را جستجو می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر مدل سازی خطاهای سوگیری تصمیم گیری مالی مدیران با نگرشی چند سطحی است.این پژوهش در قلمرو پژوهش های کاربردی می باشد و در دو جامعه مورد بررسی قرار گرفته است . جامعه اول متخصصان و خبرگان حوزه حسابرسی، حسابداری و مدیران ارشد شرکت های بورسی و جامعه دوم حسابرسان و مدیران شرکت های بورسی، است.برای دستیابی به اهداف پژوهش تعداد 75 خطای سوگیری وارد مدل دلفی فازی گردید و مهم ترین خطاهای سوگیری شناسایی شد. در ادامه 5 گروه متغیر شامل، تأثیر متغیرهای کلان، خرد، هوش مدیریتی؛ شخصیتی و خطاهای سوگیری بر تصمیم گیری در سطوح مختلف (بالا؛ پایین و متوسط) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد؛ تمامی گروه ها در شدت و سطح معناداری متفاوتی؛ بر سطوح مختلف تصمیم گیری مدیران تأثیر دارند و تأثیر خطا ها بر تصمیم گیری در سطح پایین معنادارتر و قوی تر است؛ از طرفی بر اساس نتایج افزایش سطح تجربه کاری، رفتاری u شکل بر تصمیم گیری مدیران دارد. تأثیر درک متورم نیز بر سطوح تصمیم گیری معنادار ارزیابی شد. متغیر هوش مدیریتی، شاخص های کلان اقتصادی و تیبپ شخصیتی نیز بر سطوح مختلف تصمیم گیری تأثیر معناداری داشتند.
طراحی مدل دو بعدی نظارت بر بخش عمومی توسط دیوان محاسبات کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
443 - 471
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدلی برای انجام وظایف نظارتی دیوان محاسبات در راستای پیشگیری، ردیابی و مقابله با فساد است. برای طراحی این مدل از بررسی محتوای قوانین و مقررات مربوطه و بهره مندی از نتایج پژوهش های ارزشمند استفاده شده است. مدل نهایی ماحصل بهره مندی از نظرات 12 نفر از خبرگان دیوان محاسبات کشور بود. روش مورد استفاده برای احصاء نظرات خبرگان در این پژوهش گروه کانونی است. پس از برگزاری 4 جلسه گروه کانونی، نتایج نشان داد مدل مربوطه را در دو بعد (به انضمام شش زیر مجموعه) می توان تبیین نمود؛ (1) سازوکارهای دیوان محاسبات کشور در زمینه مبارزه با فساد که شامل فعالیت ها و وظایفی ذاتی است که حسابرسان، خود باید عملیاتی را در راستای با مقابله با فساد دستگاه اجرایی انجام دهند. این وظایف از طریق حسابرسی، رسیدگی و تفریغ بودجه صورت می گیرد و (2) نظارت دیوان محاسبات کشور بر تکالیف مقرر برای دستگاههای اجرایی در زمینه مبارزه با فساد که این وظایف به نظارت دیوان بر تکالیف مقرر برای دستگاههای اجرایی در زمینه پیشگیری از وقوع فساد، ردیابی و کشف فساد و همچنین برخورد با جرم فساد توسط دستگاه ها اشاره دارد. جزئیات مربوط به هر بخش نیز به استناد محتوای جلسات گروه کانونی تشریح گردیده است. این مدل با توجه به اینکه تفکیک و تبیین مناسبی از ابزارهای در اختیار دیوان و قدرت قانونی دیوان انجام داده است، می تواند کمک شایانی در راستای تحقق وظایف نظارتی و حسابرسی دیوان نماید.
عوامل موثر بر رشد اقتصادی ایران با رویکرد نرخ ارز و صادرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
406 - 435
حوزههای تخصصی:
در یک اقتصاد، نرخ ارز و صادرات به دلیل ارتباط متقابل آن با سایر متغیرهای اقتصادی، متغیری کلیدی محسوب شده و از اینرو توجه بسیاری از سیاستگذاران اقتصادی را به خود جلب کرده و در کانون توجه مطالعات تجربی قرار گرفته است. لذا هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر بر رشد اقتصادی با رویکرد نرخ ارز و صادرات بود. روش این پژوهش از نوع کاربردی است. در راستای اهداف تحقیق، از روش مطالعه ی کتابخانه ای در گردآوری ادبیات موضوع و مبانی نظری تحقیق و مفاهیم کلی استفاده شده و کلیه مندرجات از منابع معتبر و موثق استخراج گردیده است. به منظور بررسی اثرگذاری نرخ ارز و صادرات بر رشد اقتصادی از یک مدل رشد اقتصادی مبتنی بر متغیرهای توضیحی مرسوم مانند رشد نیروی کار، رشد سرمایه فیزیکی ثابت مبتنی بر مدل رشد سولو (1956) و سرمایه انسانی بر اساس مدل رشد لوکاس (1988) با لحاظ نمودن متغیر نرخ ارز واقعی استفاده گردید. بازه زمانی مورد مطالعه بین سال های 1353الی 1398 می باشد. از مدل اقتصادسنجی خود رگرسیون برداری (VAR ) استفاده گردید. ابتدا با استفاده از نرم افزار داده های جمع شده در بازه زمانی 1353 الی 1398 از طریق آماری توصیفی به بررسی میانگین، میانه ماکزیمم ، منیمم، کشیدگی و چولگی متغیرهای پژوهش پرداخته شد. سپس با استفاده از آزمون دیکی فولر ایستایی متغیرها مورد بررسی قرار گرفت نشان داده شد تمام متغیرهای تحقیق در سطح . ایستا بودند، با استفاده ازمعیار شواترز وقفه بهینه یک تعیین گردید. در ادامه روابط بلند مدت بین متغیرها با استفاده از آزمون جوهانسون مورد سنجش گرفت و مدل خود رگرسیون برداری با وقفه بهینه یک برازش شد. همچنین در ادامه تخمین اثر شوک متغیر وابسته بر روی متغیرهای مستقل تجزیه و تحلیل شد و در آخر با استفاده از تجزیه واریانس میزان نوسانات متغیرها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بدست آمده بیانگر این است نرخ ارز و صادرات بر روی رشد اقتصاد ایران تأثیر گذار می باشند.
الگوی آئین رفتار حرفه ای حسابرسان مستقل بر اساس دیدگاه انتقادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مبنای بسیاری از عملکردهای حسابرسان را باید در رفتار و ارزش های آن ها جست وجو کرد، به همین دلیل توجه به رفتار حرفه ای و پیامدهای آن از اساسی ترین موضوعات پژوهشی در حوزه های سازمانی است. هدف از این پژوهش طراحی الگوی داده بنیاد آئین رفتار حرفه ای حسابرسان مستقل بر اساس دیدگاه انتقادی از دیدگاه خبرگان حرفه است. پژوهش حاضر آمیخته (کیفی– کمی) است که بخش کیفی به روش گراندد تئوری انجام شد. 17 نفر نخبگان حسابرسی، با نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمی 170 نفر از حسابرسان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تحلیل داده های کیفی از تکنیک گراندد تئوری استفاده شد. در بخش کمی از روش های آماری توصیفی و استنباطی و نرم افزار spss19 استفاده شد. با انجام کدگذاری در بعد عوامل محیطی (شاخص های اقتصادی و رقابتی)، عوامل سازمانی (حاکمیت شرکتی، فرهنگ سازمانی و رهبری اخلاقی)، ارزش های فردی (شاخص های ارزش های دینی و ارزش های اخلاقی)، عوامل اجتماعی (مسئولیت اجتماعی) و عوامل فردی (درستکاری حسابدار، شایستگی و صلاحیت حرفه ای، رازداری و بی طرفی) شناسایی شدند. رفتارحرفه ای حسابرسان مستقل در حسابداری پدیده ای دفعی نیست، نیازمند شکل گیری برخی شرایط و انجام برخی استراتژی ها است که منجر به پیامدهایی محسوسی می گردد و فرد را در انتخاب صحیح رهنمون می نماید.
چارچوب کنترل داخلی یکپارچه در عصر سایبری و حسابرسی ریسک سایبری
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
158 - 154
حوزههای تخصصی:
هرچقدر سازمان ها اطلاعات بیشتری در مورد تهدیدات سایبری که به احتمال زیاد بر زیرساخت ها تأثیر می گذارند داشته باشند ، بهتر می توانند ریسک سایبری را کاهش دهند. هدف از این تحقیق بررسی این موضوع است که چگونه چارچوب کنترل داخلی یکپارچه (2013) به مدیریت ریسک وکنترل-های ریسک سایبری کمک می کند. و همچنین نقش حسابرسی داخلی در کنترل مدیریت ریسک سایبری، برای سازمان ها را نشان می دهد. با اتکا به روش پژوهش کتابخانه ی، تحقیقات پیشین مورد مطالعه و نتایج آنها مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگیر این مطلب می باشد که سازمان ها باید در زمینه مدیریت ریسک سایبری سرمایه گذاری کنند و بسته به جایگاه های که درآن قرار دارند کنترل ریسک سایبری را در اولویت، اهداف استراتژیک و برنامه های آتی قرار دهند. همانطور که محیط سایبری تکامل می یابد، مدیریت ریسک و حسابرسی داخلی باید سرعت خود را حفظ کنند و در مرحله برنامه ریزی برنامه حسابرسی، باید چشم انداز تهدید سایبری گسترده را در نظر بگیرد. درحقیقت، سازمان ها با تمرکز روی اجرای چارچوب 2013 ریسک های سایبری خود را شناسایی و در بهترین فرصت آمادگی عکس العمل مناسب جهت مقابله با خطرات ناشی از دنیای سایبری محور را، از خود نشان خواهد داد. در نهایت، ایجاد فرهنگی برمبنای امنیت سایبری، ارزیابی مستمر تمامی تکنولوژی هایی مورد استفاده ، ارزیابی مستمر سیستم های آسیب پذیری، تحلیلی جامع در مورد نمونه حمله های سایبری انجام شده در سازمان ها ، انجام فعالیت های مدیریت ریسک سایبری بصورت مستمر و آموزش امنیت سایبری، مهمترین مواردی هستند که باید مد نظر سازمان ها قرار گیرند.
نقش تعدیل کننده مالکیت خانوادگی در رابطه بین چرخه عمر و مدیریت سود واقعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
35 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر جایگاه شرکت در چرخه عمر بر مدیریت سود واقعی با تأکید بر نقش تعدیل کننده مالکیت خانوادگی می باشد. روش این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی محسوب می شود. همچنین این پژوهش، از نظر ماهیت یک پژوهش علّی-معلولی از نوع پژوهش های پسارویدادی است و منبع آن اطلاعاتی است که در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران درج شده است. محدوده زمانی تحقیق شامل هشت سال متوالی از سال 1393 تا 1400 می باشد. نمونه آماری شامل 141 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران است. تجزیه و تحلیل نهایی داده ها با کمک نرم افزار آماری ایویوز صورت گرفته است. برای بررسی و آزمون فرضیه های پژوهش، ابتدا نمونه کل تحقیق به دو گروه شرکت های دارای مالکیت خانوادگی و فاقد مالکیت خانوادگی تقسیم می شود. در ادامه تاثیر چرخه عمر بر متغیرهای مدیریت سود با استفاده از آنالیز رگرسیون چندمتغیره در هر دو نمونه به طور مستقل آزمون می شود. در نهایت نیز ضرایب تاثیر به دست آمده در دو نمونه از طریق آزمون مقایسه میانگین دونمونه ای (مقایسه زوجی) با یکدیگر مقایسه می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد اولاً بین مراحل چرخه عمر شرکت ها و مدیریت سود از طریق مدیریت فروش، مدیریت هزینه های تولید و مدیریت سرمایه گذاری ها ارتباط معناداری وجود دارد؛ ثانیاً استراتژی های مدیریت سود مورد استفاده در چرخه عمر شرکت های دارای مالکیت خانوادگی متفاوت از سایر شرکت ها است. بر اساس یافته های این پژوهش، شرکت های فاقد مالکیت خانوادگی در مراحل معرفی و بلوغ به ترتیب از مدیریت هزینه های تولید و مدیریت فروش استفاده می کنند و در مراحل پایانی عمر (افول) مدیریت سود با استفاده از مدیریت سرمایه گذاری ها را در دستور کار قرار می دهند؛ درحالی که شرکت های دارای مالکیت خانوادگی در مراحل اولیه (معرفی و رشد) از مدیریت سود استفاده نمی کنند و در مراحل بلوغ نیز با استفاده از مدیریت فروش، اقدام به مدیریت سود واقعی می کنند.
تأثیر تجربه مالی بین المللی مدیران بر مدیریت مالیاتی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
41 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر تجربه مالی بین المللی مدیران بر اجتناب مالیاتی بر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی چهار ساله بین سال های 1396 الی 1399 می باشد، که براساس روش نمونه گیری حذف سیستماتیک تعداد 100 شرکت به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. این پژوهش از نظر نوع هدف، کاربردی و روش گردآوری داده ها در گروه پژوهش های طولی و پس رویدادی قرار دارد که برای بررسی فرضیه ها از مدل های رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار Eviews10 و نیز آزمون های آماری بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاضر به شرح زیر می باشد، براساس مدل اول تجربه اخذ تسهیلات بانکی بین المللی مدیران بر اجتناب مالیاتی با نگرش های نقدی / تعهدی / اختلاف دائمی تأثیر مثبت و معناداری داشتند و در مدل دوم تجربه صادرات کالا و خدمات مدیران بر اجتناب مالیاتی با نگرش های نقدی / تعهدی / اختلاف دائمی تأثیر معناداری داشتند و در مدل سوم تجربه خرید / فروش ارزی دارایی های ثابت مشهود مدیران بر اجتناب مالیاتی با نگرش های نقدی / تعهدی / اختلاف دائمی تأثیر معناداری داشتند.
تئوری پنج گانه شخصیت و موفقیت درونی و بیرونی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
145 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف: بر اساس تئوری پنج عاملی (FFT)، مؤلفه های پنج گانه شخصیتی حسابرسان می توانند نقش قابل توجهی در میزان موفقیت حرفه ای حسابرسان داشته باشند. بنابراین، در پژوهش حاضر تأثیر ویژگی های شخصیتی حسابرسان شامل روان رنجوری، برون گرایی، تجربه پذیری، توافق پذیری (سازگاری) و وجدان گرایی بر موفقیت درونی و بیرونی حسابرسان مورد ارزیابی قرار گرفته است. فرضیه های پژوهش به شرح زیر است: روان رنجوری بر موفقیت درونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. روان رنجوری بر موفقیت بیرونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. برون گرایی بر موفقیت درونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. برون گرایی بر موفقیت بیرونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. تجربه پذیری بر موفقیت درونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. تجربه پذیری بر موفقیت بیرونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. توافق پذیری (سازگاری) بر موفقیت درونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. توافق پذیری (سازگاری) بر موفقیت بیرونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. وجدان گرایی بر موفقیت درونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. وجدان گرایی بر موفقیت بیرونی حسابرسان تأثیر معناداری دارد. روش: در این مطالعه از مدل سازی معادلات ساختاری برای بررسی روابط بین متغیرهای پنهان و آشکار بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل اعضای انجمن حسابداران رسمی ایران بودند که تعداد 348 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها دو پرسشنامه استاندارد به کار گرفته شد: پرسشنامه شخصیت مک کری و کاستا (1985) که ویژگی های شخصیتی را بر اساس مدل پنج عاملی ارزیابی می کند و پرسشنامه موفقیت شغلینبی (2001) که موفقیت شغلی درونی و بیرونی را ارزیابی می کند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS و LISREL انجام شد که امکان ارزیابی مدل اندازه گیری متغیرها، مدل مفهومی (ساختاری) و آزمون فرضیه های پژوهش را فراهم نمودند. یافته ها: یافته های پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد چهار ویژگی شخصیتی مبتنی بر تئوری پنج عاملی بر موفقیت درونی (ذهنی) حسابرسان تأثیر مثبت و معناداری دارند. این بدان معناست که حسابرسان برون گرا، تجربه پذیر، توافق پذیر و وظیفه شناس، از زندگی، امید به آینده و روابط شخصی خود رضایت بیشتری دارند. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان داد این چهار بُعد شخصیتی حسابرسان بر موفقیت بیرونی (عینی) آنان تأثیر مثبت و معناداری دارند؛ به گونه ای که بالاترین سطح درآمد، ارتقاء سازمانی و مزایا مربوط به حسابرسانی است که برون گراتر و تجربه پذیر (در روابط انعطاف پذیرتر) هستند و همچنین می توانند با سازگاری دیدگاه های جدید را بپذیرند و وظیفه شناس تر (وجدان گراتر) هستند. اما نتایج نشان داد بین روان رنجوری و موفقیت شغلی حسابرسان رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد ویژگی های شخصیتی بر موفقیت شغلی حسابرسان تأثیر دارد؛ بر این اساس، با توجه به پیچیدگی دنیای تجارت و کاهش اعتماد اجتماعی به خدمات حسابرسی پس از بحران های مالی اخیر، حسابرسان باید از مفاهیم روان شناختی برای ارتقاء کیفیت عملکرد خود استفاده کنند و موفقیت شغلی و حرفه ای تابعی از درک عمیق ویژگی های شخصیتی و رفتاری آنان است. نهادهای نظارتی از جمله انجمن حسابداران رسمی ایران نیز باید از اهمیت مؤلفه های شناختی و شخصیتی حسابرسان آگاه باشند. همچنین، مؤسسات حسابرسی باید به اعضای خود در مورد اهمیت نگرش و رفتار آن ها در محیط کار آموزش های لازم را ارائه کنند.
بررسی اثر همگرایی بدهی شرکت ها بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه با در نظر گرفتن افق زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این پژوهش، با استفاده از داده های شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، سرعت تعدیل ساختار سرمایه بین شرکت های همگرا و غیرهمگرا ازنظر اهرم مالی باتوجه به زمان شروع اصلاح ساختار سرمایه بررسی می شود. هدف این پژوهش این است که آیا همگرایی بدهی شرکت ها و زمان اصلاح ساختار سرمایه شرکت ها تأثیری بر سرعت اصلاح ساختار سرمایه می گذارد یا خیر.روش: داده های مرتبط برای شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1394 تا 1400 جمع آوری شد. در ابتدا با استفاده از روش فیلیپس و سول (2007) شرکت های همگرا و غیرهمگرا از هم تفکیک شدند؛ سپس، تخمین نتایج با استفاده از رگرسیون گشتاورهای تعمیم یافته انجام شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که سرعت تعدیل ساختار سرمایه در شرکت های همگرا (ازنظر اهرم) بیشتر از شرکت های غیرهمگرا بوده و سرعت تعدیل ساختار سرمایه در سال های شروع اصلاح، کمتر از سرعت تعدیل در سال های پایان اصلاح است. نتایج دیگر نشان داد که سرعت تعدیل ساختار سرمایه در سال های شروع اصلاح و سال های پایانی بین شرکت های همگرا و شرکت های غیرهمگرا متفاوت است.نوآوری: بررسی تأثیر همگرایی بدهی بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه باتوجه به مقایسه زمان اصلاح به طریقی که در این پژوهش انجام پذیرفته است، در هیچ یک از پژوهش های داخلی انجام نشده است.
سطح اهمیت قضاوت حسابرسان و پیامدهای آن در قابلیت اتکای گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۲۳۲-۱۹۸
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی سطح اهمیت قضاوت حسابرسان و پیامدهای آن در قابلیت اتکای گزارشگری مالی است. بر اساس پارادایم عملگرایی، این پژوهش دارای رویکرد آمیخته (کیفی-کمّی) است. در مرحله کیفی پژوهش، از طریق روش فراتحلیل مبتنی بر نتایج، عوامل موثر بر سطح اهمیت قضاوت حسابرسان شناسایی و با استفاده از روش دلفی، پرسشنامه ای طراحی و در اختیار 15 نفر از خبرگان (اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، حسابداران رسمی، مدیران و شرکای مؤسسات حسابرسی، اعضای کمیته تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی) که در سال 1403 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، قرار گرفت. در مرحله فراتحلیل مبتنی بر نتایج، تعداد 18 مطالعه که دامنه مطالعات آنها معطوف به مسئله هدف بود، انتخاب شد. در دور اول روش دلفی تعداد 27 عامل شناسایی شد. در دور دوم روش دلفی، از بین 27 عامل دور اول، تعداد 6 عامل نهایی صلاحیت حرفه ای، تخصص حسابرس، تجربه حرفه ای، توانایی حسابداری ادراک شده، اهمیت درک حسابرسی و معیارهای مالی به عنوان مهمترین عوامل تعیین شدند، که در دور سوم هم مورد تایید قرار گرفتند. در مرحله کمّی پژوهش، با تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، الگوی سطح اهمیت قضاوت حسابرسان و پیامدهای آن در قابلیت اتکای گزارشگری مالی ارائه شد.