فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۴۱ تا ۳٬۵۶۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
معنویت در محیط کار به ویژه در حوزه رهبری، چه از منظر نظری و چه کاربردی، رشد قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. در این راستا مقاله حاضر به بررسی و تعیین میزان اثر رهبری معنوی بر عدالت سازمانی با در نظر گرفتن نقش واسط سلامت معنوی پرداخت. نمونهآماری پژوهش را کارکنان شرکت الکتریک خودرو شرق به عنوان یکی از قطعه سازان بزرگ خودرو در شرق کشور به تعداد 234 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی تشکیل داد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برای آزمون مدل معادلات ساختاری از نرم افزار پی.ال.اس استفاده به عمل آمد. یافته های حاصل از برازش مدل ساختاری نشان داد که اثر رهبری معنوی بر عدالت سازمانی تحت تأثیر متغیر سلامت معنوی قرار دارد، به نحوی که بدون وجود سلامت معنوی به عنوان متغیر واسط نمی توان تغییرات عدالت سازمانی را به طور معنی دار پیش بینی کرد.
سواد برنامه درسی در آموزشگری مضمونی برای توانمندسازی هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، مولفههای حرفهای مبتنی بر دانش عملی برنامه درسی برای مدرسی/آموزشگری در محیط آموزش عالی از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامهدرسی را مورد کاوش و توصیف قرار داده است. دادههای مورد مطالعه بر اساس پژوهش کیفی اکتشافی و از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 12 مدرس حوزه مطالعات برنامه درسی انجام یافته است. یافتهها نشان دادند که مدرسان مورد مصاحبه نگاه یکسانی نسبت به قلمرو برنامه درسی در آموزشگری نداشته اند. یافتهها در سه طبقه: نگاه تخصص محور، نگاه مشارکت محور و نگاه مدرس محور تفکیک شدند. مولفههای اصلی دانش عملی برنامه درسی در سه نگاه مشتمل بر دو مولفه اصلی: آمادگی برای عمل و اقدام برای عمل برنامه درسی بوده است. اما حدود و ثغور مولفههای حرفه ای مربوط به هر کدام از مولفههای اصلی در سه نگاه یکسان نبوده است. در نگاه تخصص محور، مولفه های حرفه ای عمل برنامه درسی: فعلیت بخشیدن به طراحی آموزشی، ارتباط برقرار کردن و تأمل بعد از عمل را شامل شده است. در نگاه مشارکت محور، مولفه های حرفه ای عمل برنامه درسی: فعلیت بخشیدن به برنامه درسی، ارتباط برقرار کردن و تأمل بعد از عمل را در برگرفته است. در نگاه مدرس محور، مولفه های حرفه ای عمل برنامه درسی شامل: فعلیت بخشیدن به برنامه درسی، ارتباط برقرار کردن، تجسم، تأمل حین عمل و تأمل بعد از عمل بوده است.
رابطة هوش کارکنان و بلوغ هوشمندی کسب وکار در سازمان های کاربر سیستم های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به کارگیری مفاهیمی مانند هوشمندی کسب وکار به دلیل ایفای نقش در تصمیم گیری سازمانی و ارتقای بهره وری در صنایع مختلف بسیار مورد توجه است. شناخت و ارزیابی عوامل مؤثر در پیشرفت سیستم های هوشمندی کسب و کار در سازمان بسیار اهمیت دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط بلوغ سیستم های هوشمندی کسب و کار در یک سازمان با انواع هوش کارکنان درگیر با این سیستم ها انجام گرفته است. در این تحقیق سه نوع هوش فرهنگی، هیجانی و منطقی ارزیابی شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی با روش توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری شامل مدیران و کارکنان شرکت های ایرانی می شوند که سیستم های هوشمندی کسب و کار را به کار می گیرند. 313 نفر از بین کارکنان و 48 مدیر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونة آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه است. آزمون Z و ضریب همبستگی اسپیرمن برای آزمون فرضیه های پژوهش، و تحلیل سلسله مراتبی فازی برای تعیین وزن شاخص ها به کار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد میان بلوغ هوشمندی کسب و کار و هوش فرهنگی، هیجانی و منطقی رابطة معنادار وجود دارد
استاندارد ساختن مقیاس سبک مدیریت
منبع:
تدبیر ۱۳۸۱ شماره ۱۲۳
حوزههای تخصصی:
تبیین مفهوم معنویت در رهبری سازمان ها از منظر رویکرد غربی و اسلامی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان «تبیین مفهوم معنویت در رهبری سازمان ها از منظر رویکرد غربی و اسلامی» می باشد. چرا که قرن بیست و یکم با توجه به رخدادها و حوادث بزرگی که روی داده یا پیش رو داریم، بازتاب و تعهدات جدیدی را برای آینده ایجاد کرده است که در مقابل، واکنش های متناسبی را می طلبد. پژوهش ها نشان می دهند برخی از این واکنش ها با ورود معنویت به سازمان و محیط کار، آسان تر خواهد شد. می توان گفت معنویت را یکی از مهم ترین فعالیت های مدیریت و رهبری در جوامع امروزی برشمرده اند و جایگاه این مفهوم را نه به عنوان یک گزینه برای انتخاب، بلکه به عنوان تنها راه پیشرفت سازمان ها دانسته اند.
پژوهش حاضر با توجه به این رویکرد، به بررسی جامع پیشینه نظری موجود در حوزه معنویت از منظر دو رویکرد غربی و اسلامی و نقش مهم آن در رهبری سازمان ها پرداخته است. این مطالعه می تواند مبنایی برای درک بهتر مفاهیم، عناصر و ابعاد معنویت در رهبری سازمان ها فراهم آورده و در نهایت ما را در اجرا و ارزیابی برنامه های معنوی در سازمان ها متناسب با جامعه اسلامی و به تبع آن دستیابی به سلامت معنوی، بهبود عملکرد سازمانی و توانمندسازی کارکنان یاری نماید.
سازوکارهای اندازه گیری عملکرد در بخش مراقبت از سلامت
حوزههای تخصصی:
اهمیت تدوین شاخصها در سیستم ارزیابی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۳ شماره ۱۴۸
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل موثر بر پیشگیری از تمایل بر وقوع تخلفات مالی در سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر تمایل به فساد مالی در سازمان
مالیاتی شهر تهران است. روش پژوهش از نوع توصیفی، اکتشافی، کاربرد ی و میدانی
است. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی کارکنان سازمان امور مالیاتی شهر
تهران است. حجم نمونه پژوهش 140 نفر، و روش نمون هگیری سهمیه ای است.
ابزار جمع آوری داد هها در این پژوهش پرسشنام های با توجه به مبانی نظری با تعداد
88 پرسش تهیه شده است. آلفای کرونباخ برای متغیرها برابر با 93 / 0 است. نتایج
ب هدست آمده از تحلیل عاملی منجر به کشف پنج عامل موثر بر تمایل به فساد مالی
کارکنان سازمان شامل عواملی مانند عدم شایسته سالاری، عدم شفافیت، توجه به
دین، ارز شها و قانون، سیستم تنبیه و مجازات و رابط همندی شد. نتایج ب هدست آمده
از رگرسیون چندگانه نشان م یدهد به ترتیب عوامل شایست هسالاری، عدم شفافیت،
سیستم تنبیه و مجازات، و رابطه مداری بیشترین تاثیر را روی تمایل به فساد مالی
دارند.
مطالعه تجربی رابطه بین انعطاف پذیری سازمانی و عدالت سازمانی در محیط های دانشگاهی: مطالعه موردی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از منظر تئوری های آموزش عالی، دانشگاه مانند سایر سازمان ها، باید قادر به ارائه پاسخ های متعدد به محیط پیرامون خود باشد. این رفتار منعطف در مبانی نظری با عنوان انعطاف پذیری سازمانی، مفهوم سازی شده است. سازمان های منعطف به موضوع عدالت سازمانی نیز توجه ویژه ای دارند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین انعطاف پذیری سازمانی و عدالت سازمانی از دیدگاه کارکنان دانشگاه شیراز بود. جامعه آماری شامل کارکنان رسمی و پیمانی دانشگاه شیراز در سال 93-92 بود که با نمونه گیری تصادفی ساده، 181 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه عدالت سازمانی و انعطاف پذیری سازمانی (محقق ساخته) بود که روایی آن به ترتیب 93/0 و 94/0محاسبه شده است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی، همبستگی و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که:
1) بین انعطاف پذیری سازمانی و ابعاد عدالت سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.2) بین جنسیت و ادراک کارکنان از انعطاف پذیری سازمانی با ادراک آنان از عدالت سازمانی رابطه تعاملی وجود ندارد.3) بین سابقه خدمت و ادراک کارکنان از انعطاف پذیری سازمانی با ادراک آنان از عدالت سازمانی رابطه تعاملی وجود ندارد.4) بین مدرک تحصیلی و ادراک کارکنان از انعطاف پذیری سازمانی با ادراک آنان از عدالت سازمانی رابطه تعاملی وجود ندارد.
شش سیگما چیست؟
حوزههای تخصصی:
مدیریت و عوامل انسانی در سازمانهای خدماتی
منبع:
تدبیر ۱۳۷۸ شماره ۹۲
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش ظرفیت تغییر در شکل گیری آنومی سازمانی با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنومی، در حوزه جامعه شناسی متولد شده وآن را معادل بی هنجاری، تعارض و ابهام هنجاری می دانند. سازمانی که به آنومی دچارمی شود، حداقل هنجارهای کاری مشترک را از دست می دهد. به زعم دورکیم، تغییرات بنیادی، با شکستن چارچوب هنجاری موجود، بسترساز آنومی است و سازمان فاقد ظرفیت تغییر در مواجهه با تغییرات، دچارآنومی می شود. در این پژوهش، روش جمع آوری داده، ترکیبی؛ راهبرد پژوهش، مطالعه موردی و روش تحلیل داده، تحلیل محتواست. داده های کیفی با مصاحبه عمیق و داده های کمّی با پرسشنامه جمع آوری شد. داده های کیفی مربوط به دو متغیر، جمع آوری و برای تأییدپذیری آنها داده کمّی اضافه شد. مورد مطالعه از بزرگترین شرکت ها در صنعت نشر کشور است. یافته های کیفی وکمّی نشان داد که مورد مطالعه از آنومی سازمانی(در هر سه بُعد) رنج می برد. یافته ها نشان داد ظرفیت تغییر در تمامی مؤلفه ها در حداقل است. بنابراین فرضیه ارتباط منفی میان""ظرفیت تغییر""و""آنومی سازمانی""تأیید شد. در مورد مطالعه نظریه دورکیم اثبات شد: اعمال تغییرات بنیادی، منجر به نقض اعتبار هنجارهای کاری قبلی و فقدان ظرفیت تغییر، باعث شد که سازمان، فرایندگذار برای رسیدن به نظام هنجاری نو و متناسب با اقتضائات را بر بخش های مختلف حاکم سازد.
ارتباطات یاری بخش چگونه اند (1)
حوزههای تخصصی:
رهبری در دوران اخراج
حوزههای تخصصی:
ضرورت کنترل زنجیره ای ارزیابی کارکنان برای بهره وری مطلوبتر
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه مدیریت استعداد بر عملکرد سازمانی (مورد مطالعه : شهرداری های استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای پرشتاب وسرشار از رقابت امروز، آنچه که برتری شرکت ها و سازمان ها بر یکدیگر را تضمین نموده می کند، برخورداری از منابع انسانی با استعداد است، چرا که دامنه آن از حیث موضوعی قوی بوده و بررسی و ارزشیابی به کارگیری مدیریت استعداد و عملکرد سازمان و آگاهی از توانمندی ها و کاستی ها در به کارگیری مدیریت استعداد، در اجرای عملکرد بهتر، از اهمیت خاصی برخوردار است. بررسی فرایندهای مدیریت استعداد و شناخت مفاهیم این حوزه نیز به نوبه خود می تواند در بهبود نظامهای گزینش وحفظ وارتقای کارکنان ادارات و سازمانهای کشور مفید باشد و از این رهیافت با قرار گرفتن استعدادهای متمایز در جایگاه مناسب خود، سطوح عملکرد بالاتری را در سازمانها شاهد باشیم. هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین به کارگیری برنامه های مدیریت استعداد و عملکرد سازمانی می باشد. فرضیه اهم تحقیق عبارت است از : بین به کارگیری برنامه های مدیریت استعداد و عملکرد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. روش این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی با تاکید بر روی همبستگی می باشد. جهت آزمون فرضیات از تکنیک های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 52 سازمان شهرداری در 16 شهرستان استان گیلان می باشد. برای تعیین نمونه از روش نمونه گیری چند مرحله ای که تلفیقی از نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای است، استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای که توسط خود نویسنده طراحی و حاوی 23 سؤال می باشد که18 سؤال نظر پاسخ دهندگان را در ارتباط با فرایندهای مدیریت استعداد می سنجد و 5 سوال نیز نظر پاسخ دهندگان را درباره عملکرد سازمان مورد سنجش قرار می دهد. روایی پرسشنامه توسط جمعی از استادان گروه مدیریت مورد تأیید قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ برای محورهای مدیریت استعداد 88/0 و عملکرد سازمانی 83/0 تعیین شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که همبستگی میان مدیریت استعداد وعملکرد سازمانی حدود 82/0 می باشد. همچنین بیشترین ضریب همبستگی مربوط به متغیر حفظ و نگهداشت استعداد بر عملکرد سازمان می باشد.
تعریف، کشف و توسعه رهبری شخصی در سازمانها
حوزههای تخصصی:
استراتژیهایی برای مردم کانادا - رویکرد یکپارچه ای برای تغییر فرهنگ خدمات عمومی
حوزههای تخصصی:
دسته بندی مخاطبین در برنامه های ارتقاء سلامت محیط کار؛ استفاده از مفاهیم بازاریابی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
بیش از سه دهه است که استفاده ازاصول و فنون بازاریابی تجاری برای انتقال عقاید، نگرش ها و رفتارها به جامعه مورد توجه دست اندر کاران حوزه های مختلف علوم اجتماعی از جمله فعالان عرصه سلامت قرارگرفته است و از آن با عنوان ""بازاریابی اجتماعی"" نام برده می شود. بازاریابی اجتماعی فرآیندی است که با طراحی، اجرا و کنترل برنامه ها در جستجوی افزایش قابلیت پذیرش یک ایده یا عمل اجتماعی در یک گروه مخاطب خاص است. در این فرایند منظم و برنامه ریزی شده با محور قرار دادن مشتری و خواسته ها و نیازهای او و بکار بردن اصول و تکنیک های بازاریابی تجاری، گروه مخاطب برای انجام یک رفتار ویا توجه به یک ایده خاص ترغیب می شوند.
بازاریابی اجتماعی را در کنار آموزش و قانون سه راهکار عمده تغییررفتار به شمار می آورند. طراحی و اجرای برنامه های اثربخش ارتقای سلامت در محیط کار که به عنوان یکی از موقعیت های مهم آموزش سلامت رسمی (در کنار موقعیت های مدارس، مراکز ارائه خدمات سلامت و مکان های عمومی) می تواند در ارتقای سلامت جامعه نقش موثری ایفا نماید. در بازاریابی اجتماعی، پژوهش تکوینی شامل تحلیل مخاطب، تحلیل بازار و تحلیل کانال اساس تولید مواد و مداخلات آموزشی- اطلاع رسانی را تشکیل می دهد وبرنامه ریزی بر مبنای نتایج این پژوهش، می تواند به اصلاح رفتار مخاطبین منجر گردد. یکی از اجزای کلیدی در تحلیل مخاطب، دسته بندی آنها برای تعیین استراتژی خاص برای هر گروه است. در این مقاله به بیان نحوه این دسته بندی، به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی مدل بازاریابی اجتماعی، پرداخته شده است و انتظار می رود فعالان حوزه ارتقای سلامت محیط کار، با استفاده از این راهکار به میزان اثربخشی برنامه های خود بیفزایند