فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۰۱ تا ۴٬۵۲۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای تفکر انتقادی و خودکارآمدی دانشجویان رشته های هنری و غیرهنری بوده است. جامعه پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 87-88 است که از میان آنها نمونه ای مشتمل بر 320 دانشجو 160) دانشجوی رشته هنری و 160 دانشجوی رشته غیرهنری) با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که در سن، جنس و پایه تحصیلی همتا شده اند. روش تحقیق از نوع علی- مقایسه ای است. ابزارهای سنجش در این تحقیق، شامل پرسشنامه مشخصات عمومی، آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا- فرم ب و مقیاس خودکارآمدی شرر بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون (t استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که دانشجویان رشته های هنری در مقایسه با دانشجویان رشته های غیرهنری از تفکر انتقادی و خودکارآمدی بالاتری برخوردارند، همچنین دانشجویان رشته های هنری نسبت به دانشجویان رشته های غیرهنری نمره های بالاتری در خرده مقیاس های تفکر انتقادی کسب کردند. نتایج این پژوهش، موید آن است که آموزش هنر، بر رشد تفکر انتقادی و خودکارآمدی تاثیر به سزایی دارد و به تثبیت جایگاه والای هنر در نظام آموزشی کمک می کند.
مدل مدیریت ارتقاء عملکرد سازمان
منبع:
علوم مدیریت ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
نقش رهبری معنوی در توانمندسازی کارکنان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود معنویت و خدا به عرصه سازمان و مدیریت، به عنوان چالش قرن بیست و یکم، مدیران و رهبران سازمانها به خصوص نهادهای آموزشی باید الزاماً با این پدیده نوپا دست و پنجه نرم کنند. نقش رهبران معنوی تحریک و بر انگیختن کارکنان با استفاده از چشم انداز معنوی و ایجاد زمینههای فرهنگی بر اساس ارزشهای انسانی میباشد تا کارکنانی توانمند، دارای بهره وری بالا، متعهد و با انگیزه را تربیت و پرورش دهند. در این مقاله تلاش میشود تا نقش رهبری معنوی در توانمندسازی کارکنان دانشگاه تهران تبیین شود. یافتههای مقاله حاکی از آن است که بین رهبری معنوی در دانشگاه تهران و توانمند سازی کارکنان رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین بین چشم اندازسازمانی، عشق به نوعدوستی، ایمان به کار، معناداری در کار و عضویت در سازمان رابطه علی معنی دار و مثبت و تعهد سازمانی رابطه منفی و بازخورد عملکرد رابطه علی معنی دار و معکوسی با توانمندسازی کارکنان وجود دارد. همچنین جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان شاغل دانشگاه تهران میباشد.
فراتحلیلی بر رابطه بین ابعاد تعهد سازمانی با جایگزین های شغلی، میل به ماندن و تمایل به ترک خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط بین مؤلفه های تعهد سازمانی (تعهد همانندسازی شده، تعهد مبادله ای و تعهد پیوستگی) با جایگزین های شغلی، میل به ماندن و تمایل به ترک خدمت طی یک مطالعه فراتحلیلی با استفاده از15 مطالعه و حجم نمونه کلی 4129 نفر در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. روش فراتحلیلی مورد استفاده در این پژوهش، فن هانتر واشمیت بوده که از آن طریق برای روابط بین تعهد همانند سازی شده، مبادله ای و پیوستگی با جایگزین های شغلی، میل به ماندن و ترک خدمت اندازه رابطه محاسبه شد. اندازه رابطه محاسبه شده در این فراتحلیل با توجه به فن هانتر و اشمیت فقط براساس ضرایب همبستگی ساده(مرتبه صفر) بوده و امکان وارد کردن نتایج تحلیل رگرسیون در آن وجود نداشته است. شواهد حاصله حاکی از آن بود که بین جایگزین های شغلی با تعهد همانندسازی شده، تعهد مبادله ای و تعهد پیوستگی اندازه رابطه معکوس معنادار (165/0- برای تعهد پیوستگی تا 43/0- برای تعهد مبادله ای، 01/0P<) وجود دارد. همچنین بین میل به ماندن با تعهد همانندسازی شده، تعهد مبادله ای و تعهد پیوستگی اندازه رابطه معنادار مثبت (315/0 برای تعهد پیوستگی تا 43/0 برای تعهد همانندسازی شده، 01/0P<)، اما بین ترک خدمت و تعهد همانندسازی شده، تعهد مبادله ای و تعهد پیوستگی (312/0- برای تعهد پیوستگی تا 43/0- برای تعهد مبادله ای، 01/0P<) اندازه رابطه منفی معنادار وجود دارد. چنانکه مشخص است هر سه بعد میل به ماندن، ترک خدمت و جایگزین های شغلی با تعهد پیوستگی دارای کمترین ارتباط و با تعهد مبادله ای و سپس تعهد همانندسازی شده دارای بالاترین ارتباط هستند. در همین راستا برخی جهت گیری های تحقیقاتی برای آینده مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی رضایت، انگیزش و عملکرد شغلی کارکنان آمورشی یک دانشکده ی نظامی
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ادراک نابرابری اجتماعی، کم کاری اجتماعی و استرس شغلی با رضایت شغلی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی (مطالعه موردی)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ادراک نابرابری اجتماعی ، کم کاری اجتماعی و استرس شغلی با رضایت شغلی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر می باشد. بدین منظور 175 آزمودنی (111 کارمند رسمی ، 72 کارمند قراردادی و 126 کارمند پیمانی) از میان کارکنان با روش قشربندی تصادفی انتخاب و آزمونهای رضایت شغلی اسپکتور، استرس شغلی دیویس و همکاران و آزمونهای ادراک نابرابری اجتماعی و کم کاری اجتماعی محقق ساخته توسط کارکنان پاسخ داده شده است. تمام ابزارها از پایائی مطلوب برخوردار می باشند. آزمون فرضیه ها نشان داد که بین هر یک از متغیرهای ادراک نابرابری اجتماعی، کم کاری اجتماعی و استرس شغلی با رضایت شغلی رابطه وجود دارد. همچنین مشخص شد که 1/33 درصد واریانس رضایت شغلی ناشی از متغیرهای بررسی شده است. همینطور معلوم شد که نوع استخدام و سطح تحصیلات و تعامل آنها تأثیر معنی داری بر رضایت شغلی دارند. هر کدام از متغیرهای استرس شغلی ، نابرابری اجتماعی، کم کاری اجتماعی، نوع استخدام و سطح تحصیلات تأثیر جداگانه ای داشتند. استرس شغلی کارکنان قراردادی و رسمی بیشتر از کارکنان پیمانی است. استرس شغلی کارکنان لیسانس بیشتر از سایر کارکنان است و مشخص شد که میزان کم کاری کارکنان لیسانس بیشتر از سایر کارکنان است.
سنجش کیفیت زندگی: بررسی مفاهیم، شاخص ها، مدل ها و ارایه مدل پیشنهادی برای نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر ارائه مدلی مناسب برای سنجش کیفیت زندگی در نواحی روستایی است. در این راستا، نخست، تعریفی از کیفیت زندگی بر اساس دو موضوع تامین نیازهای انسانی و رضایت مندی افراد ارائه شده که در آن، برای کیفیت زندگی مفهومی چندبعدی و برآمده از کنش متقابل عناصر عینی و ذهنی در نظر گرفته شده است. سپس، مجموعه ای از حداقل نیازهای ضروری جوامع روستایی در زمان ها و مکان های مختلف شناسایی شده و سرانجام، مدل عمومی سنجش کیفیت زندگی روستایی بر اساس نیازهای انسانی به همراه شاخص ها و توصیف گرهای سنجش آن ارائه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سنجش کیفیت زندگی در نواحی روستایی پدیده ای پیچیده است که بدین منظور، باید شرایط مکانی و زمانی توامان موردتوجه قرار گیرد. با این همه، مدل پیشنهادی قابلیت استفاده در شرایط مختلف را داراست
بررسی رابطه بین مهارت های مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه و پیش دانشگاهی ناحیه 3 شهرستان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش و پرورش به منظور تحقق اهداف فردی و اجتماعی به وجود آمده است. سازمان های آموزشی در سرتاسر دنیا مسوولیت مهم تامین نیروی انسانی مورد نیاز جامعه برای رشد و توسعه اجتماعی را بر عهده دارند. مدیریت واحدهای آموزشی از اهمیت زیادی برخوردارند، زیرا که مدیران مدارس می توانند در راستای هدایت فعالیت ها و رهبری فرایندهای آموزش و پرورش، نقش تعیین کننده ای داشته باشند. در تحقیقی که توسط (مک میلان و شولر) انجام شده است، این نتیجه به دست آمد آنچه که در توسعه منابع انسانی و اثربخشی سازمانی موثر است، دانش و مهارت های نیروی انسانی است (مشبکی، (361:1377. فردلوتانز (1375) نیز بر مهارت های مدیران به عنوان عامل اساسی براثر بخشی سازمان ها تاکید دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین مهارت های مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه و پیش دانشگاهی ناحیه 2 شهرستان کرمان انجام گرفته است. محققان با در نظر گرفتن هشت بعد اثربخشی و سه جنبه مهارت های مدیران به انجام تحقیق پرداخته اند. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. در این زمینه سوال اصلی بدین صورت مطرح شده است: آیا رابطه ای بین مهارت های مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه و پیش دانشگاهی ناحیه 2 شهرستان کرمان وجود دارد؟ به منظور جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه های مهارت مدیران و اثربخشی مدارس در اختیار 105 نفر از مدیران شهرستان کرمان قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از روش های غیرپارامتریک از جمله ضریب همبستگی اسپیرمن و تاو b کندال و آزمون من- ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همچنین از نمودارهای پراکنش و جعبه ای برای نشان دادن نتایج استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه قابل ملاحظه ای بین مهارت های مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه و پیش دانشگاهی ناحیه 2 شهرستان کرمان وجود دارد.
پیش بینی میزان اهمال کاری تحصیلی براساس راهبردهای خودتنظیمی در یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی پیش بینی اهمال کاری تحصیلی براساس راهبردهای خود تنظیمی در یادگیری انجام شده است. نمونه ای مشتمل بر 400 دانشجو 242) دختر و 158 پسر) رشته های مختلف از هشت دانشکده دانشگاه شیراز که به شیوه نمونه گیری خوشه گیری چند مرحله ای با واحد نمونه ای کلاس انتخاب شدند، دو پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (پینتریچ و دی گروت، (1990 و مقیاس اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راث بلوم، (1984 را گروه نمونه تکمیل کردند. برای تحلیل اطلاعات از روش آماری رگرسیون استفاده شد. به طور کلی، نتایج حاکی است که راهبردهای خود تنظیمی به طور منفی و معنی دار، اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی می کنند. در مورد مولفه های راهبردهای انگیزشی نیز نتایج بیانگر آن بود که خودکارآمدی، ارزش درونی، اضطراب امتحان و راهبردهای شناختی، پیش بینی کننده منفی اهمال کاری تحصیلی می باشند. همچنین، مشخص شد که بین میانگین های راهبردهای خود تنظیمی برای یادگیری، راهبردهای شناختی و اهمال کاری تحصیلی در دو جنس دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد، بدین صورت که دختران نسبت به پسران از راهبردهای خود تنظیمی و راهبردهای شناختی بیشتر و اهمال کاری تحصیلی کمتری برخوردار هستند. یافته ها با توجه به تحقیقات پیشین به بحث گذاشته و پیشنهادهایی برای انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه مطرح شده است.
بهترین روش: چه کسی سرنوشت شرکت شما را تعیین می کند؟
حوزههای تخصصی:
بررسی اثرات تصمیمگیری مشارکتی بر رضایت شغلی کارکنان مطالعه موردی: بانک کشاورزی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مقولات مهم در بقاء و کارآمدی سازمانها، تأمین رضایت شغلی کارکنان است. از آنجا که محقق براساس نوشتهها و مشاهدات شخصی موارد عدیدهای از رابطه بین تصمیمگیری مشارکتی و رضایت شغلی درسازمانهای ایران از جمله بانک کشاورزی استان خوزستان (محل خدمت محقق) یافت، علاقهمند شد که درباره چگونگی و عوامل مؤثر در آن تحقیقی علمی انجام دهد. در این تحقیق جامعه مورد نظر، 682 نفر کارکنان بانک کشاورزی استان خوزستان و جامعه نمونه 90 نفر میباشدکه به روش طبقهای نسبی از جامعه مورد نظر گزینش شدهاند، روش گردآوری داده، کتابخانهای و میدانی و ابزار اندازهگیری پرسشنامه میباشد. روایی آن با روش محتوائی، سازه و صوری در حد قابل قبول تائید گردید و پایایی اندازهگیری، از طریق فرمول آلفای کرونباخ (به اندازه 90/0) تائید شد. فرضیات این تحقیق که با استفاده از فرمولهای ضریب هماهنگی کندال، تحلیل واریانس کروسکال والیس و شفه تحلیل شدهاند نتایج تحلیل آنها در فاصله اطمینان بالاتر از 90/0، توان رد فرضیات صفر را دارند که نشان دهنده میزان بالای رابطه مستقیم معنادار بین مشارکت کارکنان بانک کشاورزی استان خوزستان و رضایت شغلی آنان در فاصله اطمینان 99/0 است.
بررسی رابطه ی میان انگیزه ی شغلی مدیران ، رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان (دبیران) مقطع متوسطه ی شهرستان مرودشت
حوزههای تخصصی:
نقش رضایت شغلی کارکنان درایجاد تعهد سازمانی و توسعه نیروی انسانی سازمان
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین مهارت های ارتبـاطی مدیران و رضایت شغلی کارکنان در ادارات کل استان خـراسان شمالی در سال 86-85(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این مقاله خلاصه ای از نتایج پژوهشی است که با هدف بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران و رضایت شغلی کارکنان در ادارات کل و سازمانهای استان خراسان شمالی در سال 86- 85 با تأکید بر دیدگاه کارکنان صورت پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان رسمی و پیمانی دیپلم به بالا در ادارات کل و سازمانهای استان خراسان شمالی که مشمول هزینه ها و اعتبارات استانی میباشند و تعداد کارکنان آنها 15 نفر و بیشتر است تشکیل میدهند که با توجه به جدول مورگان نمونه ای به حجم 248 نفر با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم از بین 700 نفر (17 اداره) به صورت تصادفی انتخاب شدند. ضمناً در هر اداره نسبت جنسیت رعایت شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی میباشد. ابزار پژوهش از دو پرسشنامة محقق ساخته مهارتهای ارتباطی مدیران و پرسشنامه استاندارد رضایت شغلی کارکنان تشکیل شده است که هر دو پرسشنامه توسط کارکنان پاسخ داده شد. اعتبار درونی پرسشنامه محقق ساخته 12/88 بدست آمد که نشان دهنده همسویی و هماهنگی سؤالات هر فرضیه است. اعتبار زمانی پرسشنامه نیز برابر با 946/0 به دست آمد که از اعتبار زمانی بسیار خوبی برخوردار است. روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات عبارتند از: آمار توصیفی و ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون. نتایج نشان دادند که بین مهارتهای ارتباطی مدیران و رضایت شغلی کارکنان رابطة مستقیم و معنیداری وجود دارد؛ یعنی هر چه مهارتهای ارتباطی بیشتر باشد رضایت شغلی نیز بیشتر است. همچنین از نتایج فرعی پژوهش حاضر چنین نتیجه گیری میشود که بین مهارتهای ارتباط کلامی، ارتباط کتبی و ارتباط غیرکلامی با رضایت شغلی کارکنان رابطة مستقیم معنیداری وجود دارد.
بررسی ارتباط بین ویژگی های رفتاری و سبک های ارتباطی مورد استفاده کارآفرینان در کسب و کارهای کوچک و متوسط ( SME ) در استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر ناب بودن سازمان (مطالعه موردی)
حوزههای تخصصی:
سیستم تولیدی ناب4 سیستمی است که با به چالش کشیدن نظام تولید انبوه، در مدت کوتاهی دستاوردهای عظیمی به دنبال داشته است. پژوهش حاضر با هدف به کارگیری این سیستم تولیدی در یکی از شرکت های بزرگ تولیدی کشور یعنی سیمان صوفیان انجام گردیده و تلاش دارد تا میزان ناب بودن مؤلفه های گوناگون تولید در این صنعت را ارزیابی نماید. در این رابطه فرآیند ارزیابی سریع کارخانه5 یوگن گودسان، استاد و محقق دانشگاه میشیگان به عنوان الگوی پایه انتخاب و مورد نقد و بررسی قرار گرفته و برای حذف نقاط ضعف، بهبود و توسعه لازم داده شده است.
بر این اساس متغیرهای اساسی و شاخص های مربوطه آنها شناسایی شده و با ارائه پرسشنامه تناسب سنجی، تناسب آنها با صنعت سیمان سنجیده شده است. پس از حذف شاخص های کم تناسب، با استفاده از متد AHP[1]، ضرایب اهمیت متغیرها و شاخص های مربوطه با استفاده از نظرات خبرگان محاسبه گردیده است. در نهایت با استفاده از این ضرایب اهمیت و نیز امتیازاتی که کارشناسان به وضعیت شاخص ها داده اند، میزان ناب بودن متغیرهای اساسی و نیز شرکت سیمان صوفیان با استفاده از روش دیمانسیون ابعادی (نرخ همگرایی)[2] مشخص گردیده و اولویت توجه به بهبود متغیرها تعیین گردیده و برای ایجاد چرخه بهبود، توصیه های لازم به مدیریت شرکت ارائه شده است.
هویت سازمانی پس از ادغام: مطالعه موردی در وزارت جهاد کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله هویت سازمانی کارکنان وزارت جهاد کشاورزی و آثاری که پدیده ادغام بر هویت کارکنان می گذارد مورد بررسی قرار گرفته است و با استفاده از مدل بسط یافته هویت سازمانی، نوع هویت کارکنان سنجیده شده است، مقایسه ای میان هویت پیش و پس از ادغام صورت گرفته و در نهایت راهکارهایی جهت افزایش هویت در یک سازمان ادغام شده ارایه شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در این وزارتخانه نوعی هویت دو جنبه ای حاکم است، بدین معنا که کارکنان برخی از جنبه های سازمان خود را دوست داشته و از برخی ناخرسندند. همچنین میان هویت پیش از ادغام و هویت پس از ادغام تفاوت معناداری وجود دارد به نحویکه هویت نسبت به سازمان قبلی (وزارت جهاد سازندگی یا وزارت کشاورزی) در قیاس با هویت نسبت به سازمان فعلی (وزارت جهاد کشاورزی) از وضعیت مطلوبتری برخوردار است. این امر بر اهمیت درایت در مرحله پیش از ادغام و توجه به تفاوتهای فرهنگی و ارزشهای سازمانهایی است که قرار است با یکدیگر ادغام شوند صحه می گذارد.
ارزیابی عملکرد مدیریَت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس مدل تعالی بنیاد اروپایی مدیریَت کیفیَت با دو رویکرد پرسشنامه و پروفرما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد فرآیندی است منظم ، و جامع که در آن فعَالیَت ها ، فرایندها و نتایج حاصله با اهداف و معیارهای تعیین شده سازمانی مقایسه می شود و بر اساس یافته های حاصله می توان نسبت به بهبود وضعیت سازمان بر اساس یک مدل تعالی مانند EFQM اقدام کرد. فرایند ارزیابى به سازمان اجازه مى دهد به طور شفاف نقاط قوت و زمینه هاى قابل بهبود را شناسایى کند و برنامه هایى جهت بهبود ابعاد مختلف تدوین کند. هدف این پژوهش مقایسه ی نتایج ارزیابی عملکرد مدیریَت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس مدل تعالی EFQM با دو رویکرد پرسشنامه و پروفرما بود. روش بررسی: پژوهش حاضرازنوع توصیفی- مقطعی و کاربردی ست. جامعه ى پژوهش 32 نفر مدیران ستادی و معاونان آنان در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1386 است که به صورت سرشماری انتخاب شدند. داده ها توسط دو رویکرد پرسشنامه و پروفرما بر اساس مدل تعالی EFQM جمع آوری؛ و امتیازات کسب شده بر اساس منطق رادار و نرم افزارهای SPSS و EFQM تحلیل شد . یافته ها : مدیریَت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در این ارزیابی بر اساس رویکرد پرسشنامه و پروفرما به ترتیب 550 و 516 امتیاز کسب نمود . درصد امتیاز هر کدام از عوامل نه گانه به ترتیب بر اساس رهیافت پرسشنامه و پروفرما به این صورت به دست آمد : رهبرى 65و61 درصد ، سیاستگزاری80 و 75 ، کارکنان 60 و 58 ، منابع 50 و52 ، فرآیند ها 60 و53 ، نتایج مشترى 50 و 43 ، نتایج کارکنان 30و29 ، نتایج جامعه 60 و 55 ، و نتایج کلیدى عملکرد50 و52 درصد. نتیجه گیری: با ارزیابی عملکرد بر اساس مدل تعالی EFQM می توان به تشخیص نقاط قوت و فرصتهاى بهبود دست یافت تا فعالیَتهاى الگو بردارى روى حوزه هایى متمرکز شود که بیشترین منافع را براى سازمان دارند، و با مداخله در حوزه های بهبود، و پیگیریِ تغییرات لازم می توان در مسیر تعالی گام نهاد .