فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه کیفی، آسیب شناسی انتقال یادگیری به محیط کار بوده است. میدان مطالعه سازمان های دولتی استان کردستان و روش تحقیق، تحلیل داده بنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک بود. نمونه ای به حجم 48 نفر متشکل از کارکنان، سرپرستان، کارشناسان و مسئولین آموزش، مدیران ارشد، و مدرسان و صاحب نظران آموزش و بهسازی منابع انسانی، به صورت نمونه گیری هدف مند مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته فردی استفاده شد و تحلیل هم زمان مصاحبه ها نیز با استفاده از کدگذاری باز، محوری، منتخب و یادنوشت نگاری صورت گرفت. در نهایت با استفاده از روش بازخورد مشارکت کنندگان و تکنیک مثلث سازی تحلیل گر، از اعتبار تحلیل ها اطمینان حاصل شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین علل بی تفاوتی نسبت به انتقال یادگیری، وجود موانع انگیزشی، موانع مربوط به خصوصیات فردی، زمان بندی نامناسب، موانع مربوط به تدریس، محتوا و ارزشیابی، موانع اداری، موانع حمایتی و موانع معطوف به شغل بودند. بسترها و شرایط زمینه ساز بی تفاوتی نسبت به انتقال یادگیری نیز عبارت از فرهنگ سازمانی غیرحمایتی، نظام اداری مختل کننده، و فضای بی تفاوتی سازمانی بودند. راهبردهای کارکنان در مواجهه با چنین شرایطی ممکن است به صورت رفتارهای انفعالی، رفتارهای منفی و شاید رفتارهای جبرانی مثبت باشد. در نهایت پیامدهای چنین شرایطی، در سطح فردی عمدتاً سکونزدگی شغلی، اهمال کاری شغلی، عدم خلاقیت شغلی، رفتار های انحرافی؛ و در سطح سازمانی، اتلاف سرمایه گذاری های آموزشی و کاهش موفقیت سازمانی است.
تأثیر رهبری معنوی بر رضایت شغلی کارکنان با میانجی گری سلامت معنوی برای ارائه مدل معادله ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف این تحقیق، بررسی تأثیر رهبری معنوی بر رضایت شغلی در سازمان با میانجی گری سلامت معنوی بوده است. روش:روش پژوهش از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه به تعداد 400 نفر بود که حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران به تعداد 283 نفر برآورد شد و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش، سه پرسشنامه استاندارد- رهبری معنوی فرای و همکاران(2005)، رضایت شغلی بری فیلد و روث(1951) و شاخص سلامت معنوی پالوتزیان و الیسون(1982) بود که روایی آنها با نظر متخصصان تأیید شد و از پایایی قابل قبولی برخوردارند. داده ها با کمک نرم افزار Spss 18و Lisre 8/80بررسی شدند. یافته ها:رهبری معنوی با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنادار دارد. سلامت معنوی با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنادار دارد. رهبری معنوی با سلامت معنوی رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین رهبری معنوی از طریق تأثیر مثبت بر سلامت معنوی، موجب افزایش رضایت شغلی کارکنان می شود. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر رهبری معنوی بر افزایش رضایت شغلی کارکنان، به رؤسای دانشگاه ها توصیه می شود این سبک رهبری را به عنوان سبک رایج و غالب در برنامه های خود به کار گیرند و باعث افزایش رضایت شغلی و عملکرد سازمان خود در دنیای رقابتی امروزی شوند.
نقش اخلاق حرفه ای مدیران در موفقیت سازمان ها
حوزههای تخصصی:
امروزه رعایت اخلاق حرفه ای توسط مدیران به عنوان یکی از مهم ترین متغییر در موفقیت سازمان ها شمرده می شود. در دهه های اخیر مدیران سازمان ها به اهمیت تزریق اخلاق حرفه ای در شریان های حیاتی سازمان ها بیش از پیش پی برده اند و اکنون خوب می دانند که عنصر اخلاق به عنوان یکی از عوامل ثبات سازمان و نیل به اهداف غایی آن است. هم چنین یکی از اساسی ترین اصول ایجاد ارتباطات سالم و اثرگذار در میان کارکنان سازمان ها، رعایت اصول اخلاق حرفه ای توسط مدیران سازمان هاست. اما در جهان امروز به دلیل گسترش روزافزون تکنولوژی و برقراری وسیع ارتباطات در محیط مجازی و عدم توجه به ابعاد معنوی و روحی انسان و عدم آشنایی با اصول و تکنیک های مدیریت و رفتار حرفه ای، بسیاری از اصول اخلاقی در میان مدیران سازمان ها مورد غفلت واقع شده است و عدم توجه به ضوابط اخلاقی از سوی آنان باعث بروز بسیاری از مشکلات موجود در سازمان ها شده است. این در حالی است که اگر اصول یا ارزش های اخلاق حرفه ای به طور گسترده در میان کارکنان سازمان رایج شود و رفتار مدیران نیز بر پایه اصول صحیح حرفه ای انجام شود، موفقیت سازمانی نیز افزایش خواهد یافت. بنابراین در این مطالعه، با در نظر گرفتن ضرورت و اهمیت اخلاق حرفه ای، عوامل تاثیرگذار بر اخلاق حرفه ای و موانع رشد اخلاق را بررسی نموده و ضمن آسیب شناسی مدیران از نظر اخلاقی، نقش اخلاق حرفه ای مدیران در موفقیت سازمان ها را مورد بررسی قرار میدهیم.
تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر شاخص های عملکرد سازمان (مطالعه موردی: شرکت موکت نگین مشهد)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها درصدد کسب مزیت رقابتی پایدار هستند. آن ها برای نیل به این هدف دانش مزیت رقابتی پایدار را ایجاد می کنند. در این راستا مدیریت دانش ابزار سودمندی برای سازمان هاست تا سرمایه هوشی خود را توسعه دهند. هدف این پژوهش تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر شاخص های عملکرد سازمان در شرکت موکت نگین مشهد می باشد. در این تحقیق از پرسشنامه لاوسون (2003) برای مدیریت دانش و پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت استفاده گردید و به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتیجه تجزیه و تحلیل با مطالعه موردی شرکت نگین مشهد، تمامی فرضیه ها مورد تایید قرار گرفت.
نیازسنجی آموزشی و شناسایی مهارت های حسابرسان مستقل ؛ مدیران مالی و تحلیل گران مالی ایران بر اساس مدل کاتز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی نیازهای مهارتی حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیل گران مالی در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران انجام گردیده است. در این تحقیق، به منظور ارزیابی مهارت های موردنیاز از «مدل مهارت های کاتز» که شامل مهارت های «فنی»، «انسانی» و «ادراکی» است، استفاده شده است. این پژوهش از نوع «توصیفی –پیمایشی» است. جامعه آماری متشکل از کلیه حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیل گران مالی شاغل در شرکت های موجود در بازار بورس تهران در سال های 1382 تا 1392 می باشد. تعداد نمونه های این تحقیق 456 نفر بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه بود که پایایی آن توسط نرم افزار SPSS و با ضریب آلفای کرونباخ 92/. محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد در سؤال یک میزان نیاز افراد جامعه تحقیق به مهارت فنی بیش از سایر نیازها می باشد. در سؤال دوم رابطه ای بین تحصیلات و نیازهای مهارتی افراد وجود ندارد. نتایج سؤال سوم عدم وجود رابطه بین سنوات خدمت و نیازهای مهارتی افراد را نشان داد. همچنین نتایج سؤال چهارم نشان دهنده عدم وجود رابطه بین حوزه فعالیت تخصصی با نیازهای مهارتی افراد را نشان داد.
رابطه سیستم مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه سیستم مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی با تأکید بر نقش واسطه ای جهت گیری استراتژیک به روش تحلیل مسیر است. بدین منظور، 168 نفر از کارکنان دفاتر بیمه ایران در پژوهش حاضر شرکت کردند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که انگیزش منابع انسانی تأثیر مستقیم مثبت و معناداری بر تمایز بازار / محصول و عملکرد سازمانی دارد. سرمایه گذاری منابع انسانی تأثیر مستقیم مثبت و معناداری بر تمایز بازار / محصول و عملکرد سازمانی دارد اما تأثیر آن بر کارآمدی/ هزینه منفی و معنادار بود. درگیری منابع انسانی تأثیر منفی و معناداری بر کارآمدی / هزینه دارد. ابعاد جهت گیری استراتژیک (تمایز بازار / محصول و کارآمدی / هزینه) تأثیر مستقیم مثبت و معناداری بر عملکرد سازمانی دارند. تأثیر غیرمستقیم انگیزش منابع انسانی و سرمایه گذاری منابع انسانی بر عملکرد سازمانی از طریق جهت گیری استراتژیک مثبت و معنی دار است. در مجموع یافته ها نقش سیستم های مدیریت منابع انسانی و جهت گیری استراتژیک بر بهبود عملکرد سازمانی را مورد تأکید قرار می دهند.
تحلیل کانونی روابط چندگانه مولفه های کارایی سازمانی با اخلاق سازمانی و استرس شغلی در کارکنان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۳
87 - 118
حوزههای تخصصی:
مروری بر ادبیات مولفه های کارایی سازمانی، با دو پیامد مهم اخلاق سازمانی و استرس شغلی آشکار ساخت که روابط چندگانه و اثرات متقابلی میان آن ها وجود دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل کانونی روابط چندگانه مولفه های کارایی سازمانی با اخلاق سازمانی و استرس شغلی انجام شد. در یک مطالعه مقطعی به شیوه نمونه گیری خوشه ای-تصادفی از 128 نفر از کارکنان دانشگاه اصفهان که حداقل2 سال سابقه ی خدمت داشتند، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل ده پرسشنامه استاندارد سازمانی با معیارهای روانسنجی قابل قبول بود. تحلیل همبستگی کانونی نشان داد رابطه معنی داری بین ترکیب خطی مولفه های کارایی سازمانی و ترکیب خطی متغیرهای پیامدی وجود دارد. از تحلیل کانونی دو تابع معنی دار استخراج شد که حامل دو مجموعه متغیر به هم وابسته بود. در مجموعه اول بین نمرات خودکنترلی کم و انگیزش شغلی زیاد با نمرات استرس شغلی کم و اخلاق سازمانی قوی رابطه معنی دار وجود داشت و در مجموعه دوم بین نمرات عدالت سازمانی پایین و نمرات بالا در خودکنترلی، قصد ترک خدمت، انگیزش شغلی و درک بیشتر از دریافت پاداش با نمرات استرس شغلی بیشتر و اخلاق سازمانی بهتر رابطه ی معنی داری به دست آمد. سرانجام اخلاق سازمانی توانست به طور معکوس و معنی داری تغییرات استرس شغلی را پیش بینی نماید. این یافته ها و پیشنهادات مبتنی بر آن مورد بحث قرارگرفته است.
بررسی ارتباط بین اقدام های مدیریت منابع انسانی با شایسته سالاری (مطالعه موردی در شهرداری منطقه 9 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۳
119 - 138
حوزههای تخصصی:
ظهور فن آوری های نوین و شتاب تحولات و تغییرات محیط سازمان ها، تامین منابع انسانی متخصص و شایسته را به یک چالش اساسی تبدیل کرده است. نظام شایستگی نیز همواره مورد توجه اندیشمندان و محققان حوزه مدیریت و مدیران سازمان های مختلف اعم از دولتی و خصوصی، بنگاه هاو شرکت ها بوده است . هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین اقدام های مدیریت منابع انسانی و شایسته سالاری در شهرداری منطقه 9 تهران می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان شهرداری منطقه 9 تهران مشتمل بر 430 نفر تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 207 نفر از کارکنان به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. روش پژوهش در این پژوهش توصیفی – پیمایشی است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل آمار توصیفی(جداول و نمودارهای توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و تحلیل آمار استنباطی (آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمونی تی تک نمونه ای، آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) به کمک نرم افزار 21 SPSS بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین اقدام های مدیریت منابع انسانی و شایسته سالاری در شهرداری منطقه 9 تهران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین آموزش و بهسازی منابع انسانی بیشترین تاثیر را بر نظام شایسته سالاری دارد. یافته ها نشان داد که در حال حاضر، وضعیت اقدام های مدیریت منابع انسانی و نظام شایسته سالاری در جامعه مورد مطالعه در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارند.
بررسی وضعیت موجود مولفه های اخلاق اسلامی در حوزه فرماندهی نیروهای مسلح.ج.ا.ا و ارائه راهکارهایی به منظور بهبود و توسعه آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
187 - 206
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود مؤلفه های اخلاق اسلامی در حوزه ی فرماندهی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و ارائه راهکارهایی به منظور بهبود و توسعه آنها انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل 208 نفر از کارکنان پایور، مدیران و فرماندهان ارشد نظامی نیروهای مسلح ج.ا.ا بوده است که با روش نمونه گیری تمام شماری مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش با روش تحقیق کمی (آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنف، تی تک نمونه ای و فریدمن) استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد که جهت تعیین روایی آن از روش روایی محتوایی، که با توجه به نظرات متخصصین و کارشناسان حوزه اخلاقی این پرسشنامه ها دارای روایی بالا بوده اند، علاوه براین به منظور سنجش قابلیت اعتماد پرسشنامه در بخش کمی از آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آلفای پرسشنامه (952/0) به دست آمد. یافته های پژوهش: 1- دست یابی و تعیین سه مقوله اصلی (اساس فرماندهی اخلاق مدار،ارکان فرماندهی اخلاق مدار، عملکرد فرماندهی اخلاق مدار) 2- تعیین وضعیت سه مقوله اصلی کاربردی کردن اخلاق از دیدگاه کارکنان پایور، مدیران و فرماندهان ارشد نظامی ۳- یافته های آزمون فریدمن حاکی از آن است که به ترتیب اولویت سه مقوله اساس فرماندهی اخلاق مدار، ارکان فرماندهی اخلاق مدار و عملکرد فرماندهی اخلاق مدار اولویت بندی شده اند. نتیجه گیری کلی: با در نظر گرفتن نتایج حاصله و کاربرد استراتژی ها و راهبردهای اخلاقی ارائه شده می توانیم شاهد پیشرفت چشمگیر نیروهای مسلح ج.ا.ا و سازمان های وابسته آنها در حوزه های مختلف اخلاقی و رعایت موازین باشیم.
تأثیر عوامل ایجادکننده ترومای سازمانی برمیزان ترک خدمت کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف بررسی تأثیر عوامل ایجادکننده ترومای سازمانی بر ترک خدمت کارکنان نظامی انجام پذیرفته که ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش را 571 نفر از کارکنان دانشگاه علوم دریایی امام خمینی (ره) تشکیل داده اندو با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس جدول مورگان تعداد 230 نفر انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 34 گویه که بر اساس طیف لیکرت تنظیم شده بود. جهت محاسبه روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوی و استفاده از نظریات خبرگان و جهت محاسبه پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب مذکور 81/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از اطلاعات جمعیت شناختی (آمار توصیفی) و در بخش استنباطی نیز برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی، ضریب رگرسیون چندمتغیره، آزمون t برابری و نابرابری واریانس ها و آنالیز واریانس (ANOVA) استفاده گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که بین ابعاد ایجادکننده ترومای سازمانی و ترک خدمت کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد و سهم تأثیرگذاری هریک از این عوامل متفاوت می باشد. همچنین این تأثیر بر اساس جنسیت، نوع استخدام، سنوات خدمت و پست سازمانی بر کارکنان با یکدیگر متفاوت است.
بررسی تأثیر پردازش اطلاعات اجتماعی در سوء رفتار فردی کارکنان با توجه به نقش تعدیل گری عواطف و انسجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر پردازش اطلاعات اجتماعی در سوء رفتار فردی کارکنان با توجه به نقش تعدیل گری عواطف و انسجام در میان کارکنان دانشگاهی است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که در آن از روش پیمایشی نیز استفاده شده است. جامعه آماری 280 نفر از کارکنان دانشگاه مازندران است. از این میان براساس جدول کرجسی و مورگان 162 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و سنجش شدند. برای سنجش متغیر پردازش اطلاعات اجتماعی از پرسش نامه فرگوسن (2007)، سوء رفتار از پرسش نامه بنت و رابینسون (2000)، عواطف از پرسش نامه واتسون کلارک و تلجن (1998) و برای سنجش انسجام از پرسش نامه ترکیبی دابینز و زاکارو (1986) و رابینز (1988) استفاده شده است. برای بررسی مدل مفهومی از روش معادلات ساختاری (SEM) و از نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که پردازش اطلاعات اجتماعی، در سوء رفتار فردی کارکنان تأثیر مثبت دارد و انسجام سازمانی و عواطف، اثر بین پردازش اطلاعات اجتماعی و سوء رفتار فردی کارکنان را تعدیل می کند.
تبیین ارتباط رهبری تحول آفرین و عملکرد تیم (گروه های آموزشی) در دانشگاه ها با تاکید بر مولفه اعتماد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
67 - 86
حوزههای تخصصی:
امروزه عملکرد مناسب و پایدار سازمان ها، یکی از مهم ترین دغدغه هاست. در این راستا نقش رهبران کلیدی است. هدف این تحقیق بررسی ارتباط رهبری تحول آفرین و عملکرد تیم با تأکید بر اعتماد شناختی می باشد. روش این تحقیق توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل 294 نفر از اعضای هیأت علمی گروه های آموزشی دانشکده های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین است که به کمک جدول مورگان 161 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. از پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده و روایی آن به کمک خبرگان دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. رهبری تحول آفرین بر عملکرد تیم (گروه های آموزشی) تأثیر مثبت و معناداری دارد. اعتماد شناختی در میان اعضای تیم بیشتر از اعتماد شناختی به رهبر تیم، بر اثربخشی عملکرد تیم تأثیر دارد. اعتماد شناختی نقش کلیدی در رهبری، ارتقای عملکرد تیم ها و گروه های سازمانی دارد. به عبارتی بدون اعتماد پیروان و زیر دستان به رهبران، آنها تأثیر پایدار چندانی بر عملکرد گروه های سازمانی نخواهند داشت.
شناسایی شاخص های ارزیابی شایستگی های آموزشی مدیران شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی شاخص های ارزیابی شایستگی های آموزشی مدیران شهرداری تهران است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. جامعه آماری در این پژوهش مدیران شهرداری تهران هستند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده سه گروه از مدیران عالی 15 نفر، مدیران میانی 45 نفر و مدیران اجرایی 62 نفر انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته مولفه ها و شاخص های شایستگی های آموزشی مدیران براساس نظریه رابرت ال کاتز (شناسایی سطوح سه گانه مدیریتی عالی، میانی، اجرایی) استفاده گردید. پرسشنامه مورد نظر، دارای 66 سوال و مطابق با مقیاس لیکرت تنظیم شده است. روایی پرسشنامه به تأیید اساتید و متخصصان حوزه مورد نظر رسید و ضریب پایایی آن نیز، با استفاده از روش آلفای کرونباخ 964/0برآورد گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از آزمون استباطی t تک گروهی و آزمون تحلیل واریانس فریدمن استفاده گردید. نتایج داده های پژوهش نشان دهنده شناسایی معیارها و شاخص های هر یک از شایستگی های آموزشی مدیران و همچنین مدل مفهومی شایستگی های آموزشی مدیران شهرداری است. نتایج نشان داد که تمامی شاخص های ارزیابی شایستگی های ادراکی، شایستگی های انسانی و شایستگی های فنی مدیران ارشد در حد مطلوب است. نتایج نشان داد که تمامی شاخص های ارزیابی شایستگی های انسانی، شایستگی های فنی مدیران میانی در حد مطلوب بوده و شایستگی های ادارکی مدیران میانی در حد متوسط ارزیابی می گردد. نتایج نشان داد که تمامی شاخص های ارزیابی شایستگی های ادراکی، شایستگی های انسانی و شایستگی های فنی مدیران اجرایی در حد مطلوب است.
ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی (مورد: سازمان امور مالیاتی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحب نظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل داده ها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دوره های آموزشی، اهداف دوره های آموزشی، محتوای دوره های آموزشی، مدرسان دوره های آموزشی، سازماندهی دوره های آموزشی، ارزشیابی دوره های آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاع رسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره-ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دوره ها)، آسیب های اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد.
بررسی نقش فضیلت سازمانی مدارس در رفتار شهروندی سازمانی معلمان: یافته های یک پژوهش کمی در مدارس متوسطه شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی همبستگی حاضر، بررسی رابطه فضیلت سازمانی مدارس با رفتار شهروندی سازمانی معلمان می باشد. 403 معلم در مدارس متوسطه نواحی چهارگانه کلان شهر کرج به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه ی استاندارد فضیلت سازمانی(Cameron, Bright, & Caza, 2004) و رفتار شهروندی سازمانی(DiPaola, Tarter & Hoy, 2004) استفاده شد. پس از بررسی و تأیید پایایی و روایی سازه ابزارها، برای پاسخ به سؤالات پژوهش، از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاکی از وجود همبستگی معنادار بین فضیلت سازمانی مدارس و رفتار شهروندی سازمانی معلمان است. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که در بین ابعاد پنج گانه فضیلت سازمانی(خوش بینی، اعتماد، شفقت، انسجام و بخشش)، صرفا خوش بینی و بخشش، تبیین معناداری از رفتار شهروندی سازمانی معلمان داشته اند. یافته های این پژوهش اهمیت تقویت خرده مقیاس های فضیلت سازمانی را در مدرسه مورد تأکید قرار می دهد.
تبیین الگوی یادگیری سازمانی در کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین الگوی یادگیری سازمانی در کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی کشور می باشد. روش تحقیق حاضر، استراتژی تئوری داده بنیاد است. با توجه به هدف تحقیق، ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مبانی نظری متغیر مورد نظر و مولفه های آن بررسی گردید و سپس از طریق مصاحبه، دیدگاه افراد جامعه آماری مورد نظر را مورد بررسی قرار داده و بر اساس آن پرسشنامه جدیدی متناسب با فرهنگ بومی طراحی می گردد . داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارNvivo تحلیل و مولفه های مورد نظر شناسایی گردیده و از طریق تحلیل عاملی تاییدی سازه و زیر مولفه ها تایید گردید و در مرحله آخر صاحبنظران حوزه مدیریت مدل را از ابعاد مختلف مورد ارزیابی قرار می دهند. جامعه آماری شامل مدیران پتروشیمی کشور، نخبگان حوزه یادگیری سازمانی پتروشیمی و کسانی که از فرآیندهای پتروشیمی و ساختار این مجموعه اطلاع داشتند، بود. نمونه آماری بر حسب اشباع نظری انتخاب شد. از روش نمونه گیری انتخابی هدفمند برای تست بخش کیفی استفاده شد تا به اشباع نظری برسیم. بر اساس نتایج، یادگیری سازمانی در شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران در 5 مقوله شرایط علی، بستر، مداخله گرها، راهبردها، و پیامدها مدلسازی شده است.
تأثیر حافظه احساسی در نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت تکنولوژی اطلاعات و دانشی شدن اقتصاد جهانی، سازمان ها در محیطی قرار گرفته اند که ناگزیر می بایست برای بقای خود در دنیای رقابت دانایی محور، به دارایی های ناملموس خود اهتمام ورزند. در این میان، ماهیت حافظه سازمانی که شامل حافظه رویه ای و اظهاری است، در ادبیات مدیریت به منزله موضوع مطالعاتی جذاب و جالب، تحقیقات زیادی را به خود جلب کرده است. با وجود این، ماهیت و جنبه احساسی حافظه سازمانی و تأثیر آن در نوآوری سازمانی، موضوعی است که پژوهش های اندکی در ادبیات مدیریت به آن پرداخته اند. لذا، این پژوهش سعی بر آن دارد تا به بررسی تأثیر حافظه احساسی در نوآوری سازمانی بپردازد. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از حیث روش جمع آوری اطلاعات توصیفی است که به صورت پیمایشی انجام شده است، به طوری که، پرسش نامه ای در میان 246 شرکت شهرک های صنعتی مشهد توزیع شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه از طریق بررسی نظرهای خبرگان و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد. به منظور اعتباریابی روابط بین متغیرها، از روش تحلیل مسیر بهره گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حافظه احساسی افزون بر اثر مستقیم، از طریق حافظه اظهاری و رویه ای در نوآوری سازمانی تأثیر دارد.
الگوی چند سطحی پیشایندها و پیامدهای خودکارآمدی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تأثیر ویژگی های شغل بر خودکارآمدی و عملکرد شغلی با یک رویکرد چندسطحی است. روش تحقیق حاضر توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 212 عضو هیئت علمی در قالب 30 گروه آموزشی به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج پژوهش در سطح فردی نشان داد که ویژگی های انگیزشی شغل بر خودکارآمدی فردی اعضای هیئت علمی و خودکارآمدی فردی بر عملکرد فردی اعضای هیئت علمی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. در سطح گروهی نیز ویژگی های اجتماعی شغل برخودکارآمدی جمعی اعضای هیئت علمی و خودکار آمدی جمعی بر عملکرد گروهی اعضای هیئت علمی تأثیر مثبت و معنی داری داشت. علاوه براین، متغیرهای سطح گروهی یعنی ویژگی های اجتماعی شغل و خودکارآمدی جمعی بر متغیرهای سطح فردی یعنی خودکارآمدی فردی و عملکرد فردی تاثیر معنی داری داشتند و اثر تعدیل کنندگی متغیرهای سطح گروهی ( ویژگی های اجتماعی شغل و خودکارآمدی جمعی) بر روابط بین متغیرهای سطح فردی (خودکارآمدی فردی و عملکرد فردی) تأیید شد. به نظر می رسد که مطالعه ویژگی های شغل و تقویت این ویژگی ها منجر به یکسری رفتارهای سازمانی مثبت (مانند خودکارآمدی) شده و این رفتارها می توانند عملکرد سطح فردی و گروهی را در دانشگاه ها تقویت نمایند.
فهم الگوی فرآیندی طراحی و استقرار نظام جانشین پروری در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد است که با ارائه یک الگوی نظام مند، فرآیند جانشین پروری در بخش دولتی کشور را فهم کند و تفاوت آن با برنامه های جانشینی بخش خصوصی را مشخص کند. در این پژوهش از راهبرد مطالعه موردی استفاده شد و یکی از سازمان های دولتی کشور انتخاب شد و موردمطالعه قرار گرفت. در ادامه نیز با بهره گیری از روش داده بنیاد و به طور خاص رهیافت نظام مند اشتراوس و کوربین، الگوی فرآیندی جانشین پروری در سازمان های دولتی فهم و درک شود. با تحلیل مصاحبه های انجام شده از مدیران و کارشناسان سازمان مذکور، در مرحله اول بیش از 300 مفهوم به دست آمد، در کدگذاری انتخابی این مفاهیم طبقه بندی شد و 34 کدمحوری مرتبط با مقوله محوری یعنی جانشین پروری در سازمان های دولتی استخراج شد که هرکدام ذیل مقوله های الگوی نظام مند (شرایط علی، شرایط زمینه ای، راهبردها، شرایط مداخله گر و پیامدها) جای گرفت و تشریح و تبیین شد. با تحلیل یافته ها مشخص شد که جانشین پروری در بخش دولتی اقتضائات و شرایط خاص خود را دارد. در معرض فشار سیاسی بودن سازمان های دولتی، سهم خواهی احزاب، بوروکراسی و تشریفات زاید اداری، عدم ثبات مدیران، ناکارآمدی واحد مدیریت منابع انسانی، توجه به ارزش های عمومی و ... برخی از شرایط و محدودیت های خاص سازمان های دولتی در اجرای برنامه جانشین پروری است.
مطالعة رابطة شاخص های کیفیت زندگی کاری و هویت سازمانی اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطة کیفیت زندگی کاری و هویت سازمانی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی زنجان بود. برای نیل به هدف یادشده، علاوه بر مطالعات نظری و بررسی متون نظری پژوهش، داده ها به وسیلة پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری والتون و هویت سازمانی مایل و آش فورث جمع آوری شد. پایایی پرسشنامه ها، به ترتیب 91 /0 و 87 /0 به دست آمد. جامعة آماری پژوهش شامل280 نفر اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان بود که از بین آن ها 98 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری داده ها از نوع توصیفی- همبستگی بود. نتایج تحلیل داده ها نتایج نشان داد به طور کلی کیفیت زندگی کاری اعضای هیئت علمی برابر با میانگین فرضی و هویت سازمانی آن ها بالاتر از میانگین فرضی بود. از سوی دیگر، رابطة مثبت و معناداری بین کیفیت زندگی کاری با هویت سازمانی به دست آمد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت هر چه میزان کیفیت زندگی کاری اعضای هیئت علمی بهتر باشد، هویت سازمانی آن ها نیز بیشتر می شود و برعکس.