فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری استراتژیک بر عملکرد شرکت های تکنولوژی محورِ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به منظور تحقق این هدف روش پژوهش تلفیقی به کار گرفته شد. به منظور شناسایی ابعاد و مؤلفه های رهبری استراتژیک روش دلفی به کار گرفته شد (کیفی). برای بررسی تأثیر رهبری استراتژیک بر عملکرد، روش پیمایش به کار گرفته شد (کمی). جامعة آماری پژوهش در مرحلة کیفی، خبرگانِ حوزة رهبری و مدیریت است. بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی 24 نفر انتخاب شد. در مرحلة کمی، جامعة آماری پژوهش شامل چهار صنعت خودرو، دستگاه های برقی، شیمیایی، و مواد دارویی است. برای انتخاب شرکت ها روش نمونه گیری دردسترس به کار گرفته شد که داده های 42 شرکت بررسی شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و داده های دست دوم استفاده شد. برای تحلیل داده ها، مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی اجرا شد. بر اساس تحلیل نتایج دلفی، مدلی برای رهبری استراتژیک با سه بُعد و 18 مؤلفه ترسیم شد. نتایج مرحلة کمی نشان داد که سه متغیرِ قابلیت های فردی، سازمانی و محیطی رهبری استراتژیک در مجموع، 2/29 درصد از تغییرات عملکرد را توضیح می دهند. در پایان، بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی مطرح شده است.
رابطه استرس شغلی با ترک خدمت و رفتارهای انحرافی با توجه به نقش تعدیل کننده نیازهای روانی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی نقش تعدیلک ننده نیازهای روانی اجتماعی در پیوند میان استرس شغلی با رفتارهای انحرافی و تمایل به ترک خدمت بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان یکی از شرکت های وابسته به وزارت نفت در شهر بندرعباس بودند، که از میان آنها، 187 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نیازها، فشارزاهای شغلی و ترک خدمت و رفتارهای انحرافی بودند. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد: نیاز به پیشرفت و نیاز به پیوند جویی رابطه ابهام و گرانباری نقش با رفتارهای انحرافی را تعدیل میک نند. همچنین نیاز به پیشرفت، رابطه تعارض نقش با رفتارهای انحرافی ، نیاز به قدرت رابطه تعارض نقش با ترک خدمت و با رفتارهای انحرافی، و نیاز به پیوند جویی رابطه تعارض نقش با رفتارهای انحرافی را تعدیل میک نند.
اثر عدم تقارن اطلاعاتی بر انتخاب سازوکارهای حاکمیت شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه اثر عدم تقارن اطلاعات بر انتخاب دو ساز و کار حاکمیت شرکتی: شدت نظارت هیئت مدیره و همگرایی انگیزه مدیر عامل می پردازد.
جامعه آماری تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که بر اساس شرایط در نظر گرفته شده برای انتخاب نمونه، 112 شرکت طی دوره 5 ساله 1385 تا 1389 انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از نرم افزار ره آورد نوین و تارنمای بورس اوراق بهادار تهران و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش رگرسیون استفاده شد.
یافته های تحقیق بیانگر آن است در شرکت هایی که عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری دارند، کمتر از نظارت هیئت مدیره کمتر همگرایی انگیزه مدیر عامل بیشتر است.
بررسی مقایسه ای شرکت های کوچک و بزرگ : از نقطه نظر نهادینه سازی اخلاق، کیفیت زندگی کاری و پیامدهای مرتبط با شغل مدیران بازاریابی (مطالعه موردی : استان لرستان)
حوزههای تخصصی:
شرکت های کوچک با شرکت های بزرگ در رقابت هستند. بنگاه ها ی کوچک یکی از اجزای حیاتی رشد در اقتصاد جهانی بوده و قابلیتهای چشمگیراین بنگاه ها درافزایش تولید ناخالص داخلی واقعی ، تولید ثروت، اشتغال زایی (با ایجاد مشاغل جدید) ، کاهش هزینه و رفع فقر، جایگاه ویژه ای را برای آنان در برطرف کردن مشکلات اقتصادی کشورمان ایجاد کرده است شرکت های کوچک با قابلیت انعطاف بالا و واکنش سریع به متغیرهای محیطی و توانایی بالا در همسویی با نیازهای بازار، روز به روز سهم بیشتری از دست رقبای غول پیکر خود ( شرکت های بزرگ) می ربایند. این حقیقت بازار کسب و کار در قرن پیش روی ماست. در این پژوهش، مطالعه مقایسه ای بین شرکت های کوچک و بزرگ تجاری بر اساس سه مولفه اصلی؛ نهادینه سازی اخلاقی کیفیت زندگی کاری پیامدهای مرتبط با شغل مدیران بازاریابی می باشد که در واقع هدف،کشف میزان بکارگیری هریک از سه مولفه در شرکت های کوچک و بزرگ می باشد. بدین منظور 7 فرضیه تدوین شده است. در همین راستا،بعد ازمعرفی چارچوب کلی تحقیق،ابتدا با بهره گیری از روش تحقیق از نوع توصیفی و با اجرای میدانی،داده ها از دوطریق کتابخانه ای و میدانی گردآوری گردیدند.برای جمع آوری میدانی داده ها پرسشنامه ای شامل 31 سؤال طراحی و در جامعه آماری تحقیق توزیع گردید.این جامعه دربرگیرنده مدیران بازاریابی شرکت های کوچک و بزرگ می باشد.در ادامه پرسشنامه های تکمیل شده با بهره گیری از فن آماری بر طبق روش آزمون tبا دو نمونه مستقل در محیط نرم افزار spss تجزیه وتحلیل گردید که بجز فرضیه های 3-2 و4 همه ی فرضیه ها تأیید شدند و پس از تحلیل نتایج ، پیشنهاداتی در خصوص نتایج تحقیق،ارائه شده است.
رابطه کنترل سازمانی ادراک شده و ترس از مجازات، با وقت گذرانی اینترنتی کارکنان در محیط کار (مورد مطالعه: گروه صنعتی ایران خودرو)
حوزههای تخصصی:
فعالیت هایی از قبیل استفاده از شبکه های اجتماعی، استفاده از وبلاگ ها و پادکست ها، دانلود و آپلود محتوا و خرید آنلاین و... در محیط کار را می توان تحت عنوان ""وقت گذرانی اینترنتی""، مفهوم سازی نمود. اینگونه رفتارها پیامدهای منفی، از قبیل کاهش سطح بهره وری، و زیان های مالی را برای سازمان ها در پی دارد. از همین رو، هدف ما از انجام این پژوهش، تعیین نقش ادراک از حضور فیزیکی سرپرست، کنترل سازمانی ادراک شده، و ترس از مجازات، بر وقت گذرانی اینترنتی کارکنان در محیط کار است. مدل پژوهش کنونی، بر اساس داده های گردآوری شده از 315 پرسشنامه که به صورت تصادفی میان کارکنان گروه صنعتی ایران خودورو، توزیع و جمع آوری گردیده، بر اساس روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)، از طریق نرم افزار لیزرل مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد، میان ادراک از حضور فیزیکی سرپرست، و کنترل سازمانی ادراک شده )0.83 β= و 13.01(t=، و همچنین میان ادراک از حضور فیزیکی سرپرست و ترس از مجازات )0.67 β=و4.30 (t=، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد، میان کنترل سازمانی ادراک شده و وقت گذرانی اینترنتی ) 0.53- β= و 4.20- (t=، و همچنین میان ترس از مجازات و وقت گذرانی اینترنتی ) 0.33- β= و 2.89- (t=، رابطه معکوس وجود دارد. در این زمینه رابطه میان کنترل سازمانی ادراک شده و ترس از مجازات، تایید نشد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر میرسد افزایش ادراک از حضور فیزیکی سرپرست، به واسطه ی افزایش کنترل سازمانی ادراک شده و ترس از مجازات می تواند در کاهش وقت گذرانی اینترنتی کارکنان موثر واقع شود.
• بررسی تأثیر ارتباطات چهره به چهره در رابطه بین مربی گری الکترونیکی و تصمیم گیری مسیر شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز فرایند مربی گری دارای اهمیت بسیاری بوده و امروزه نیز با استفاده از فناوری های اطلاعاتی در این زمینه، بر اهمیت این موضوع افزوده شده است. این پژوهش از نوع مطالعات شبه تجربی بوده و هدف از انجام آن، بررسی تأثیر یک برنامه مربی گری الکترونیکی بر تصمیم گیری مسیر شغلی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته مدیریت و هم چنین بررسی اثر ارتباطات چهره به چهره در بهبود نتایج این روابط است. به منظور اجرای این پژوهش، یک رابطه مربی گری بین 12 مربی و 86 شاگرد، انجام گرفت؛ که به منظور بررسی اهمیت دیدار چهره به چهره بین مربی و شاگرد در این پژوهش، نیمی از شاگرد ها امکان ملاقات مربی خود را داشتند. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که تصمیم گیری مسیر شغلی دانشجویان، در هر یک از پنج بعد خودارزیابی، کسب اطلاعات شغلی، هدف گذاری، برنامه ریزی برای آینده، و حل مسأله، پس از برگزاری دوره مربی گری الکترونیک نسبت به پیش از برگزاری آن ارتقا یافته است. سایر نتایج این پژوهش، نشان دهنده آن است که ارتباطات چهره به چهره سبب ایجاد رضایت بالاتری از رابطه مربی گری و ارتقای بیشتر تصمیم گیری در مورد مسیر شغلی می-شود.
نقش میانجی خودکارآمدی معلمان در رابطه بین هوش هیجانی و فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر هوش هیجانی بر فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی با میانجیگری خودکارآمدی معلمان بوده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بوده است. بدین منظور نمونه ای به حجم 225 آزمودنی، از بین معلمان مدارس دولتی ابتدایی شهر بابل در سال تحصیلی91-1392 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ و جکسون (1996)، پرسشنامه خودکارآمدی معلم اسچانن- موران و وولفولک (2001) و پرسشنامه هوش هیجانی شوت (1998) به روش انفرادی توسط آزمودنی ها تکمیل و پایایی و روایی پرسشنامه های مذکور مورد بررسی قرار گرفت که ضرایب پایایی هریک 86/0، 92/0 و 91/0 بدست آمد. نتایج اجرای همبستگی پیرسون نشان داد که تمام مؤلفه های هوش هیجانی، فرسودگی شغلی و خودکارآمدی دو به دو با هم همبستگی دارند (01/0P≤). با اجرای الگوی معادلات ساختاری برای آزمون رابطه هوش هیجانی و فرسودگی شغلی از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی مشخص شد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است و فرسودگی شغلی از طریق هوش هیجانی و خودکارآمدی تبیین شده است. هم چنین تمامی ضرایب مسیر الگوی پیشنهادی نیز معنادار بوده است (01/0P≤).
بررسی تأثیر سیستم کاری تعهد بالا بر تسهیم دانش و نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه نتایج پژوهش ها نشان دهنده تأثیر چشم گیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمان است اما این تحقیقات تأثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر نوآوری را بصورت سیستمی بررسی نکرده اند ضمن اینکه نحوه یا فرآیند تأثیرگذاری این اقدامات بر نوآوری کاملاً شناخته شده نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سیستم کاری تعهد بالا و نوآوری سازمانی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. کارکنان دانشی شرکت سیماران به عنوان جامعه آماری این تحقیق انتخاب شدند. نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد و تمامی 220 نفر اعضای جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل انجام شد. پایایی ابزارهای سنجش با آزمون آلفای کرونباخ و روایی سازه با آزمون تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. برای آزمون فرضیه ها از مدل ساختاری استفاده شد. طبق یافته های این پژوهش، سیستم کاری تعهد بالا هم بصورت مستقیم و هم از طریق متغیر میانجی ادراک از اعتماد سازمانی بر تسهیم دانش تأثیر مثبت و معنادار می گذارد. نتایج همچنین نشان می دهد تسهیم دانش بر نوآوری سازمان تأثیر مثبت و معنادار می گذارد.
شناسایی ارتباط ابعاد تعهد سازمانی و کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان (همبستگی کانونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی همبستگی کانونی بین مولفه های تعهد سازمانی یعنی متغیرهای x شامل تعهد عاطفی، هنجاری و مستمر و مولفه های کیفیت خدمات ارائه شده به کارکنان یعنی متغیر y شامل پاسخگویی، اعتماد، اطمینان، همدلی و حفظ ظاهر جهت تعیین هم تغییری بین دو مجموعه متغیر انجام گرفته است، تا بتوان الگوی مناسب روابط بین مجموعه متغیرهای کانونی کیفیت خدمات تعیین گردد و امکان استفاده از ضریب هم بستگی کانونی برای ارائه روش پیش بینی تغییر وضعیت کیفیت خدمات فراهم گردد. به این منظور با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه در بین کارکنان باجه شعب بانک انصار شهر تهران با استفاده از نمونه گیری تصادفی 320 نفر انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از نرم افزار لیزرل وspss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از همبستگی کانونی نشان داد که ترکیب خطی مناسبی بین تعهد سازمانی کارکنان و کیفیت خدمات ارائه شده توسط آنان وجود دارد. تعهد عاطفی و هنجاری رابطه مستقیم و تعهد مستمر رابطه عکس با مولفه های کیفیت خدمات را دارا می باشند. هم چنین تعهد هنجاری و همدلی داشتن در مقایسه با سایر متغیرهای کانونی بیشترین نقش را در ایجاد اولین ضریب همبستگی کانونی داشته اند. تعهد عاطفی و هنجاری رابطه مستقیم و تعهد مستمر رابطه عکس با مولفه های کیفیت خدمات را دارا می باشند. هم چنین تعهد هنجاری و همدلی داشتن در مقایسه با سایر متغیرهای کانونی بیشترین نقش را در ایجاد اولین ضریب همبستگی کانونی داشته اند.
بررسی ارتباط بین خودشیفتگی مدیران و رفتارهای منافقانه با نقش میانجی رفتار ماکیاولی گری مدیران در سازمان های دولتی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی دردنیای امروز،بهترین مزیت رقابتی هرسازمان تلقی می شود وانسان بیش از هرزمان دیگری درنظریه سازمان ها اهمیت یافته است.نیروی انسانی به همان اندازه که می تواند سازمان ها را در رقابت یاری دهد، ممکن است مانعی جدی بر سر راه سازمان باشد؛ در نتیجه هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی ارتباط بین خودشیفتگی مدیران و رفتارهای منافقانه با نقش میانجی رفتارهای ماکیاولی گری مدیران در سازمان های دولتی شهر کرمانشاه است. حجم جامعه ی مورد مطالعه 4588 نفر بودند که 355 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی ساده و فرمول کوکران به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن مورد تأیید اساتید و نخبگان قرار گرفت. برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. پژوهش حاضر بر اساس هدف پژوهش کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع پژوهش های توصیفی و همبستگی است. برای تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه از آزمون های همبستگی و مدل معادلات ساختاری، موجود در بسته های نرم افزاری اس پی اس اس و لیزرل استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر رفتارهای ماکیاولی گری دارای اثر مستقیم و معنا داری برابر با 0.74 است و همچنین خودشیفتگی نیز دارای اثر مستقیم معناداری برابر با 0.87 بر رفتار منافقانه می باشد. رفتارماکیاولی گری نیز بر رفتار منافقانه دارای اثر مستقیم و معنا داری برابر با 0.66 است؛ پس میانجی بودن رفتار ماکیاولی گری در ارتباط بین خودشیفتگی مدیران و رفتار منافقانه مدیران نیز تأیید می شود.
سنجش و تبیین میزان تأثیرات هوش هیجانی بر عوامل اجتماعی-روانی بهره وری نیروی انسانی با تأکید بر نقش میانجی خلاقیت هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تأثیرات هوش هیجانی بر عوامل اجتماعی- روانی بهره وری نیروی انسانی با تاکید بر نقش میانجی خلاقیت هیجانی می پردازد. جامعه آماری تحقیق کارکنان بانک ملت منطقه 2 استان تهران می باشند که تعداد 248 نفر بر اساس جدول مورگان برای تحلیل داده ها انتخاب شدند. انتخاب منطقه 2 از طریق روش نمونه گیری خوشه ای و انتخاب نمونه تحقیق، از طریق روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردیده است. ابعاد هوش هیجانی بر اساس مدل بار آن(1980) و پرسشنامه استاندارد آن، ابعاد خلاقیت هیجانی بر اساس مدل آوریل(1999) و پرسشنامه استاندارد آن و ابعاد عوامل بهره وری بر اساس مدل طواری و سوخوکیان و میر نژاد(1387) و پرسشنامه محقق ساخته شده می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری با روش واریانس محور استفاده شده است. نتایج تحلیل در سطح اطمینان 99 درصد رانشان می دهند که هوش هیجانی تأثیرات مثبت و معنادار بر عوامل اجتماعی-روانی بهره وری نیروی انسانی از طریق خلاقیت هیجانی دارد.
رابطه خود ارزشیابی های محوری و انگیزه های رفتار شهروندی سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ تعیین رابطه خود ارزشیابی های محوری و انگیزه های رفتار شهروندی سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس سه مقطع شهر بهبهان به مرحله اجرا در آمد. به همین منظور از بین کلیه مدیران مدارس سه مقطع تحصیلی شهر بهبهان، تعداد 113 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خودارزشیابی های مرکزی، انگیزه های رفتار شهروندی سازمانی و پرسش نامه رفتار شهروندی سازمانی استفاده گردید. روش تحقیق همبستگی است. تحلیل داده ها به کمک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین خودارزشیابی های محوری( عزت نفس، خودکارآمدی، جایگاه مهار و عصبیت) با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنادار و از بین متغیرهای یاد شده عزت نفس و عصبیت بیشترین نقش در تبیین رفتار شهروندی سازمانی مدیران داشت. همچنین انگیزه های رفتار شهروندی سازمانی ( انگیزه علاقه به سازمان، انگیزه ارزش های اجتماع و انگیزه مدیریت برداشت) با رفتار شهروندی سازمانی روابط مثبت و معنادارداشته و از بین متغیرهای یاد شده انگیزه علاقه به سازمان و انگیزه مدیریت برداشت بیشترین نقش را در تبیین رفتار شهروندی سازمانی مدیران ایفا نموده اند.
تبیین نقش سکوت سازمانی و شادی در کار در کاهش فرسودگی شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله عناصری که باعث می شود تا کارکنان از ناهنجاری، استرس و احساس فرسودگی شغلیرنج برده و از انگیزه پایینی برخوردار شوند، نبود محیط کاری شاد و رضایت بخش و همچنین عدم تمایل کارکنان برای تسهیم اطلاعات و نظرها و در نهایت، نفوذ فرهنگ سکوت در سازمان است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناخت ابعاد سکوت سازمانی وشادی درکار و تبیین و تأثیر آنها در فرسودگی شغلی کارکنان است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است که به روش میدانی اقدام به جمع آوری اطلاعات شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان شرکت مخابرات با تعداد 500 کارمند است که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 141 کارمند به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار مورداستفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه است که پایایی آن با آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سکوت سازمانی بر فرسودگی شغلی تأثیر مثبت و بر شادی درکار تأثیر منفی و معنی داری دارد. همچنین شادی درکار می تواند ارتباط بین سکوت سازمانی و فرسودگی شغلی را تحت تأثیر قرار داده و به کاهش فرسودگی شغلی کارکنان منجر شود.
بررسی نقش ظرفیت تغییر در شکل گیری آنومی سازمانی با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنومی، در حوزه جامعه شناسی متولد شده وآن را معادل بی هنجاری، تعارض و ابهام هنجاری می دانند. سازمانی که به آنومی دچارمی شود، حداقل هنجارهای کاری مشترک را از دست می دهد. به زعم دورکیم، تغییرات بنیادی، با شکستن چارچوب هنجاری موجود، بسترساز آنومی است و سازمان فاقد ظرفیت تغییر در مواجهه با تغییرات، دچارآنومی می شود. در این پژوهش، روش جمع آوری داده، ترکیبی؛ راهبرد پژوهش، مطالعه موردی و روش تحلیل داده، تحلیل محتواست. داده های کیفی با مصاحبه عمیق و داده های کمّی با پرسشنامه جمع آوری شد. داده های کیفی مربوط به دو متغیر، جمع آوری و برای تأییدپذیری آنها داده کمّی اضافه شد. مورد مطالعه از بزرگترین شرکت ها در صنعت نشر کشور است. یافته های کیفی وکمّی نشان داد که مورد مطالعه از آنومی سازمانی(در هر سه بُعد) رنج می برد. یافته ها نشان داد ظرفیت تغییر در تمامی مؤلفه ها در حداقل است. بنابراین فرضیه ارتباط منفی میان""ظرفیت تغییر""و""آنومی سازمانی""تأیید شد. در مورد مطالعه نظریه دورکیم اثبات شد: اعمال تغییرات بنیادی، منجر به نقض اعتبار هنجارهای کاری قبلی و فقدان ظرفیت تغییر، باعث شد که سازمان، فرایندگذار برای رسیدن به نظام هنجاری نو و متناسب با اقتضائات را بر بخش های مختلف حاکم سازد.
بررسی عوامل مؤثر بر انتقال آموزش در آموزشهای ضمن خدمت کارکنان غیرهیئت علمی دانشگاه تهران با استفاده از مدل هولتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر انتقال آموزش در بین کارکنان غیر هیئت علمی دانشگاه تهران انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه تهران بوده و کارکنانی که طی شش ماهه اول سال 1392 در دوره های آموزش ضمن خدمت این سازمان شرکت کرده اند، به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نمونه مورد مطالعه برابر 291 نفر در نظر گرفته شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه 51 سؤالی مدل هولتون (پرسشنامه LTSI) استفاده شده است. روایی این ابزار از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. دوره های مذکور با استفاده از روش کرک پاتریک مورد ارزشیابی قرار گرفته و در اسفند ماه 1392 پس از اجرای مرحله سوم الگوی کرک پاتریک و مشخص شدن پایین بودن میزان انتقال آموزش (مرحله سوم مدل کرک پاتریک)، ابزار هولتون جهت تعیین علل این موضوع اجرا شد. به منظور تحلیل آماری یافته های حاصل از اجرای LTSI شاخص های آمار توصیفی، آزمون t و همبستگی پیرسون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مطالعه حاکی از آن بود که در بین کارکنان دانشگاه تهران عوامل فردی مؤثر بر انتقال آموزش با کسب میانگین 68/2 به عنوان مانع معمولی در برابر انتقال آموزش، عوامل سازمانی با میانگین 47/3 مانع معمولی و عوامل آموزشی با میانگین 07/3 نیز مانع معمولی انتقال محسوب می شوند.
نقش سرمایه ی اجتماعی در تسهیم دانش بین مدیران و کارشناسان ستادی جهاد دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش به عنوان جزء اصلی سرمایه ی فکری سازمان ها مطرح است. سرمایه ی اجتماعی، یکی از قابلیت ها و دارایی های مهم هر سازمان است که می تواند به آن سازمان در خلق و تسهیم دانش بسیار کمک کند و در مقایسه با سازمان های دیگر مزیّت سازمانی پایدار به وجود آورد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش سرمایه ی اجتماعی در تسهیم دانش در بین مدیران و کارشناسان ستادی جهاد دانشگاهی است. نوع پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، از نوع توصیفی و به لحاظ اجرا پیمایشی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه ی مدیران ستادی و کارشناسان ستادی جهاد دانشگاهی است که تعداد 200 نفر شامل 58 نفر مدیر ستادی و 142 نفر کارشناس ستادی به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق، دو پرسش نامه ی سرمایه ی اجتماعی و تسهیم دانش است. تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Lisrel و Spss صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد مدل اولیه، با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد. همچنین سرمایه ی اجتماعی در تسهیم دانش در میان مدیران و کارشناسان ستادی جهاد دانشگاهی تأثیر معناداری دارد.
مدیریت/ ""شفافیت""، لازمه ی روح حاکم بر سازمانهای چابک
حوزههای تخصصی:
شفافیت فراتر از ارزش اخلاقی، کارکردهای اساسی دارد که سازمانها می توانند در پرتو آن به موفقیتهای بیشتری دست یابند. کافی است مدیران اعم از مدیران سازمانی و رهبران دولتها بدانند زمانه تغییر کرده و انسان امروزی با حضور رسانه های متعدد و متنوع از پنهانکاری و مخفی کاری به ستوه آمده است.
شفافیت، درهم شکننده ی سلسله مراتب سازمانی است، تبعیت پذیری و اطاعت را برنمی تابد. از سوی دیگر، با جریان آزاد اطلاعات و مشارکت هرچه بیشتر کارکنان، سرعت سازمان را برای نیل به موفقیت افزون خواهد کرد.
""شفافیت"" در این اثر به راهکارهایی پرداخته که سازمانها می توانند با اجرایی کردن آن، فضایی دلپذیر برای کارکنان به منظور فعالیتهای بالنده مهیا سازند که هم مدیران، و هم کارکنان با فراغ بال و در کنار هم بدون حصارهای آهنین سلسله مراتب، پویایی کسب وکارها را تداوم می بخشند.
بررسی ارتباط بین ابعاد کیفیت زندگی کاری کارکنان با درگیری عاطفی- ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درگیری عاطفی- ذهنی کارکنان، پدیده ای تعاملی است که به تلاش دوطرفه از جانب کارکنان و سازمان نیازمند است. وجود آن در کارکنان نیازمند این است که افراد با حضور فیزیکی، عاطفی و شناختی به ایفای نقش کاری خود بپردازند. این پژوهش به بررسی ارتباط بین ابعاد کیفیت زندگی کاری با درگیری عاطفی- ذهنی کارکنان می پردازد. جامعه آماری این پژوهش را 214 نفر از کارکنان کارخانه کاشی نیلو اصفهان تشکیل می دهند. برای سنجش مؤلفه های مربوط به متغیر کیفیت زندگی کاری از پرسشنامه استاندارد والتون (1973) استفاده شده و پرسشنامه درگیری عاطفی- ذهنی مربوط به شرکت مشاوره ای تاورزپرین است. داده های جمع آوری شده به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای spss21 و smart PLS 2.0 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان داد که کیفیت زندگی کاری بر درگیری عاطفی - ذهنی کارکنان اثر مثبت دارد و مقدار آن 0.683 برآورد شد.
بررسی رابطه رهبری تحول آفرین و چابکی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کمک سبک رهبری تحول آفرین، بهتر می توان استعداد های انسانی سازمان ها را بالا برد و از ظرفیت ها و انرژی فزاینده ی آنها در حرکت به سمت تحقق هدف ها و دورنمای سازمانی بهره گرفت. نیروی انسانی را نیز باید به عنوان مهم ترین سرمایه ی سازمان دانست که نقش کلیدی و مهمی در دست یابی سازمان به اهدافش دارد. برهمین اساس در این پژوهش سعی برآن شده است که رابطه ی رهبری تحول آفرین و چابکی کارکنان در دانشگاه یزد مورد بررسی قرار گیرد. جامعه ی آماری این پژوهش،کارکنان دانشگاه یزد (غیر از اعضای هیئت علمی) می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 115نفر انتخاب و پرسش نامه بین آنها توزیع شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده، نشان داد که رابطه ای مثبت و معنادار بین رهبری تحول آفرین و چابکی نیروی انسانی وجود دارد. به عبارت دیگر، رهبری تحول آفرین می تواند چابکی نیروی انسانی را افزایش دهد. همچنین ابعاد رهبری تحول آفرین غیر از متغیرهای انگیزش الهام بخش و حمایت رشددهنده، رابطه ای مثبت و معنادار با چابکی نیروی انسانی دارند.
شناسایی عوامل مؤثر بر سازمان حمایت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها به اهمیت منابع انسانی به عنوان مهم ترین منبع کسب مزیت رقابتی پی برده اند.به همین دلیل رقابت زیادی بین سازمان های مختلف وجود دارد که بتوانند برنامه های رفاهی و تسهیلات مناسبی را برای کارکنان فراهم کنند. در این شرایط، شیوه سنتی مدیریت، پاسخگو نیست و به همین علت سازمان ها باید چهرة رفتاری جدیدی به خود گیرند و به سمت حمایت گری پیش روند. هدف این پژوهش طراحی نمونه سازمان حمایت گراست. تحقیق حاضر مطالعه ای توصیفی، پیمایشی است که 945 تن از کارکنان جمعیت هلال احمر کشور در آن شرکت کرده اند. این تعداد به شیوه تصادفی انتخاب شدند. داده ها به روش نمونه یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . نتایج تحقیق حاکی از آن است که حمایت سازمانی ادراک شده، عدالت سازمانی و حمایت سرپرستان با سازمان حمایت گرا مرتبط است. همچنین پرداخت های مناسب، فرصت ارتقا، استقلال در کار، امنیت شغلی ، نبودن فشار نقش و آموزش شغلی نیز با سازمان حمایت گرا مرتبط اند. ارزش ها و باورهای دینی، همدلی سازمانی و مدیریت مشارکتی از جمله متغیرهای دیگر مرتبط با سازمان حمایت گرا هستند. همچنین سازمان حمایت گرا با پیامدهای فردی نظیر رضایت شغلی و پیامدهای سازمانی همچون تعهد سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد، مرتبط است.