فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۸۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: سازمان ها برای به روز کردن اطلاعات منابع انسانی خود، اقدام به برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت نموده اند که دوره های آموزشی ICDL (مدرک بین المللی کاربری کامپیوتر) یکی از مهم ترین این آموزش ها است. بنابراین تحقیق حاضر با هدف ارزیابی برخی از ابعاد دوره های آموزش ضمن خدمت ICDL از دیدگاه کارکنان و سرپرستان دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گردید.
روش بررسی: در مطالعه تحلیلی حاضر، جامعه آماری شامل کلیه کارکنان رسمی و پیمانی و سرپرستان شاغل در واحدهای مختلف دانشگاه علوم پزشکی تبریز (4345) نفر بود که از این تعداد 4220 نفر کارکنان و 125 نفر سرپرست بودند. در این تحقیق تعداد 351 نفر به عنوان نمونه آماری کارکنان و 94 نفر نمونه آماری سرپرستان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار اندازه گیری این پژوهش دو پرسش نامه محقق ساخته بود که جهت تعیین اعتبار علمی ابزار از روش اعتبار محتوا و برای تعیین اعتماد علمی سؤالات پرسش نامه از روش آلفای Cronbach''s alfa استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های توصیفی و آمار استنباطی Mann–Whitney U، T-Test وKruskal Wallis بهره گرفته شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که سرپرستان بیش از کارکنان به نقش و اهمیت دوره ها عقیده داشتند (05/0P < ). بین دیدگاه دو گروه در مورد نقش دوره ها در افزایش دانش، مهارت و عملکرد شغلی کارکنان و هماهنگی دوره های ICDL با نیازهای شغلی کارکنان تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P < ). کارکنان بیشتر از سرپرستان به تاثیر عوامل مادی در ارتقای انگیزه کارکنان معتقد بودند (05/0P < ). همچنین گروه کارکنان میزان مهارت، دانش و تسلط مدرسان دوره ها را در ارایه مطالب درسی در حد بالا ارزیابی کردند. بین میزان مفید بودن دوره های ICDL در رسته های شغلی مختلف دانشگاه، اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0P < ) (دوره های فوق در رسته شغلی اداری مالی مفیدتر بودند).
نتیجه گیری: کارکنان دانشگاه باید از نقش و اهمیت دوره های ICDL بیشتر آگاه شوند، عوامل مادی را نیز باید در افزایش انگیزه شرکت آن ها در کلاس ها در نظر گیرند و با کاربردی نمودن دوره های ICDL می توان از سرمایه گذاری انجام شده، حداکثر استفاده را به عمل آورد.
"
تبیین قابلیت های توانمندساز سیستم خبره برای ارتقای تصمیمات راهبردی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری زیربنای ایجاد سازمان و حرکت، رشد وتوسعه آن ها برای کسب اهداف مشخص در سطوح راهبردی است و بر پایه ادراک، دانش، آگاهی از پیامدها، شناخت محیط و سرعت عمل رهبران و مدیران سازمان صورت می گیرد. گستردگی و پیچیدگی فرایند های لازم برای تحقق به عزم سازمان و اتخاذ تصمیم های راهبردی ضرورت بهره مندی سازمان از یک سامانه سیستماتیک و هوشمند تصمیم گیری را غیرقابل اجتناب می سازد. در این مقاله به بررسی و تبیین قابلیت های توانمندساز سیستم خبره و تاثیر آن بر تصمیمات سازمان مورد مطالعه در سطوح استراتژیک به مطالعه می پردازد. جامعه آماری تحقیق را 68 نفر از مدیران سازمان در سطوح ارشد ومیانی در تعامل با ماهیت محتوایی یک سیستم هوشمند تصمیم گیری شکل می دهد. تحقیق متضمن فرضیاتی در چارچوب تشخیص ماهیت مسائل سازمان، قدرت ادراک تصمیم گیران، شناسایی فرصت ها، انتخاب راهکار مناسب و ارزیابی تصمیمات سطوح استراتژیک است که با توجه به ویژگی های سیستم خبره مورد بررسی و آزمون قرار گرفته است. پس از ارائه داده ها، تحلیل رفتار آزمودنی ها و تبیین نتایج آزمون فرضیه ها، راهبرد هایی جهت اشاعه سیستم های هوشمند در سطوح مدیریت عالی سازمان ارائه می شود.
بررسی تاثیر عوامل رفتار برنامه ریزی شده بر رفتار خرید اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط رقابتی امروز، به دلیل توسعه تجارت الکترونیک و فناوری اطلاعات، حیطه کاری فروشندگان، دچار دگرگونی شده است، همین عوامل باعث شده تا سازمان ها خود را با انقلاب ارتباطات الکترونیکی هماهنگ کنند و شیوه جدید کسب وکار اینترنتی را برای کسب درآمد و رقابت با رقبا انتخاب کنند. با این وجود صنعت کسب وکار اینترنتی در ایران هنوز رونق چندانی ندارد و به مرحله بلوغ نرسیده است و مشتریان بیشتر کانال های خرید سنتی را ترجیح می دهند. از این رو در این مقاله تاثیر عوامل رفتار برنامه ریزی شده بر رفتارخرید اینترنتی مورد بررسی قرار گرفته شده است. با دانستن تاثیر این عوامل می توان گامی در جهت ترغیب بیشتر مشتریان به پذیرش خرید اینترنتی و رونق کسب وکار اینترنتی در ایران برداشت. جامعه آماری تحقیق، دانشجویان 4 دانشگاه دولتی تهران، تربیت مدرس، علامه طباطبایی و شهید بهشتی هستند. داده های لازم از طریق پرسشنامه استاندارد 25 سوالی از 386 نفر از دانشجویان که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند گردآوری شد. آزمون فرضیه ها از طریق مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل ها نشان داد که مدل مفهومی تحقیق از برازش خوبی برخوردار است. علاوه براین مشخص شد نگرش مثبت نسبت به خرید اینترنتی و هنجارهای ذهنی بر نیت خرید اینترنتی و نیت خرید اینترنتی و کنترل رفتاری ادراک شده بر رفتار خرید اینترنتی تاثیر معناداری دارد اما اثر معناداری کنترل رفتاری ادراک شده بر نیت خرید اینترنتی مورد تایید قرار نگرفت.
نظری بر پیاده سازی سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه در ایران
منبع:
حسابرس ۱۳۸۸ شماره ۴۶
حوزههای تخصصی:
ارائه یک متدولوژی فازی جهت ارزیابی عملکرد تامین کنندگان در فرایند برون سپاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پایان عصر یکپارچهسازی عمودی که در آن سازمانها از ابتدا تا انتهای فعالیتهای زنجیره تامین (از لایه تامین تا لایه توزیع و تحویل محصولات و خدمات مشتری) را تماماً خود پیاده سازی و اجرا مینمودند، اکنون عصر برون سپاری فعالیتهای سازمانی ظهور کرده است. امروزه یکی از دغدغههای مدیران ارزیابی و کنترل فعالیتهای برون سپاری شده میباشد که این امر در بسیاری از موارد با توجه به قضاوتها و استدلالهای انسانی و از همه مهمتر شرایط عدم قطعیت شاخصهای ارزیابی، دستخوش سلایق و افکار کارشناسان قرار گرفته است که این موضوع ادامه فعالیتهای برون سپاری را به مخاطره میاندازد. از این رو در این مقاله پس از بررسی مطالعات انجام شده در رابطه با معیارها و شاخصهای ارزیابی عملکرد تامینکنندگان به مطالعه روشهای ارزیابی موجود در این زمینه پرداخته و سپس یک روش کنترل فازی امتیاز ارزیابی را متناظر با عملکرد آنها ارائه مینماییم. در پایان با توجه به اهمیت موضوع ضمن انجام یک مطالعه موردی در بخش صنعت، به تجزیه و تحلیل نتایج حاصله خواهیم پرداخت.
کاربرد منطق فازی و FTOPSIS جهت مکانیابی نیروگاه خورشیدی با استفاده از GIS (مطالعه موردی استان تهران)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نیاز روز افزون جوامع بشری به انرژی الکتریکی، روش های مختلف و نوینی برای تولید این انرژی با حداقل آلودگی های زیست محیطی متداول شده است که انرژی خورشیدی یکی از این روش های نوین می باشد. جهت دریافت این منبع انرژی، نیروگاه هایی تاسیس و با افزایش این تاسیسات نیاز به یافتن مکانی مناسب جهت احداث نیروگاه اجتناب ناپذیر می باشد. از این رو، تهران به دلیل دارا بودن بیشترین سهم از توسعه شهری و جمعیتی انتخاب گردید. در این تحقیق از روش های تصمیم گیری چند معیاره جهت انتخاب و اولویت بندی مکان های پیشنهادی و از GIS به عنوان ابزاری قوی جهت پردازش داده ها استفاده شده است تا اطلاعات مفید و مورد نیاز را برای مدیریت بهینه منابع و امکانات فراهم نماید. در این راستا، پس از انتخاب پارامتر های مورد نیاز جهت مکانیابی، از منطق فازی به عنوان روشی جهت ارزش دهی به مناطق و تولید نقشه ها استفاده گردید. در نتیجه، 9 منطقه به عنوان بهترین مکانها برای احداث نیروگاه خورشیدی انتخاب شد که در مجموع Km2 22 مساحت داشته و 0.15 درصد از کل مساحت استان را به خود اختصاص می دهد در انتها، توسط روش Fuzzy TOPSIS گزینه های پیشنهادی اولویت بندی شده و بهترین مکان جهت احداث نیروگاه شناسایی گردید.
طراحی یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری (DSS) برای تخصیص منابع با رویکرد الگوریتم ژنتیک (مطالعه موردی: کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت مدرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان با استفاده از مدل الگوریتم ژنتیک برای طراحی یک سیستم پشتیبانی از تصمیم به مدیران کتابخانه مرکزی یک دانشگاه برای تخصیص بهینه منابع خود یاری رساند؟ جامعه پژوهش، دانشجویان، کارکنان و اساتید دانشگاه تربیت مدرس در سال 1390 به ترتیب 2437 ،1105 و 555 نفر می باشند. نمونه آماری، دانشجویان درمقاطع ارشد و دکتری به ترتیب 92 و 83 نفر و اساتید و کارکنان به ترتیب 82 و 88 نفر می باشند. ابزار اصلی این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. داده های تخصیص کتابخانه مرکزی یک دانشگاه به عنوان هسته اصلی DSS یعنی هزینه و زمان دسترسی به خدمات اطلاعاتی، زمان صرف شده برای آماده سازی سیستمی و فیزیکی آنها در بخشهای مختلف کتابخانه است که از پرسشنامه ها حاصل شده و به همراه داده های الگوریتم ژنتیک در نرم افزار matlab وارد می شوند. نتایج پرسشنامه ها نشانگر وضع موجود تخصیص خدمات کتابخانه و نتایج بهینه سازی نرم افزار، نشانگر وضع مطلوب ارائه این خدمات است. مقایسه فاصله نتایج پرسشنامه ها و نتایج بهینه سازی، می تواند ضمن شناسایی نقاط قوت و ضعف، به مدیران این مراکز در تخصیص بهینه خدمات پژوهشی خود کمک موثری کند.
تحقیق در عملیات و هوش مصنوعی : ابزارهای مناسبی برای حل مسائل بهینه سازی ترکیبی
حوزههای تخصصی:
این مقاله مسأله بهینه سازی ترکیبی و نیز چگونگی ترکیب تحقیق در عملیات و هوش مصنوعی برای حل این نوع مسأله را، مورد بررسی قرار می دهد. در این تحقیق یکی از مسائل بهینه سازی ترکیبی – مسئله توزیع و مسیر یابی وسیله نقلیه – که به طور خاص در دهه اخیر مورد مطالعه قرار گرفته، بررسی شده است.
بررسی عوامل تسهیلکننده مدیریت دانش در تیمهای کاری مطالعه موردی: بانک کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلمرو رقابتی که سازمانها در سالهای اخیر با آن مواجهند، در سطح بالایی از پویایی و بالندگی توصیف شده است. برای بقا در چنین شرایطی، استمرار و پایداری در مزیت رقابتی از طریق توسعه ظرفیتهای فردی و سازمانی، ضرورت یافته است. در این راستا، برخی از اندیشمندان و صاحبنظران معاصر اظهار میدارند که دانش، منبع عمده کسب مزیت رقابتی پایدار محسوب میشود و به منظور دستیابی سازمانها به چنین مزیتی، فرایند مدیریت دانش میتواند به عنوان یک فرصت استراتژیک، مورد توجه قرار گیرد. بررسی مطالعات انجام شده نشان میدهند، سازماندهی بر اساس تیمهای کاری یک گرایش جدید در تسهیل مدیریت دانش است. اما، نکته حایز اهمیت آن است که سازماندهی به وسیله تیمهای کاری به تنهایی کافی نیست. بلکه تیمهای کاری خود باید از خصوصیات و ویژگیهای خاصی برخوردار باشند تا بتوانند هدف مورد نظر را تحقق بخشند. بنابراین، هدف اصلی این تحقیق شناسایی و بررسی ویژگیهای تیمهای کاری در تسهیل مدیریت دانش است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از رگرسیون خطی چند متغیره و تحلیل عاملی استفاده شده و برای آزمون فرضیهها، دادهها در دو فاز خلق و فاز انتقال و یکپارچگی دانش تجزیه و تحلیل شدهاند. برخی از نتایج تحقیق عبارتند از: وجود مهارتهای مکمل و نیز فضای اعتماد در بین اعضای تیمهای کاری از مهمترین عوامل در تسهیل مدیریت دانش(در هر دو فاز) بودند. لیکن، ویژگی خودمدیریتی و استقلال و آزادی عمل اعضا به عنوان عوامل موثر فقط در فاز خلق دانش شناخته شدند.
ارزیابی اثرات استقرار سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی بر نوآوری سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شتاب روزافزون تحولات و دگرگونی ها در عصر ارتباطات و اطلاعات و بی ثبات و غیرقابل پیش بینی بودن تغییرات، آن چه کشورها را جهت افزایش بهره وری و پیشرفت مدد می رساند، استفاده از فرصت ها در رقابت با سایرکشورهاست که با بهبود، خلاقیت و نوآوری درسازمان ها میسر می گردد. با رشد چشم گیر تکنولوژی، بحث فناوری اطلاعات با کاربردی گسترده تر، از جمله استفاده از بسته های نرم افزاری متناسب با سازمان و فعالیت آن، مورد استقبال تمامی بخش های صنعتی و خدماتی قرار گرفته است. ERP یکی از بسته های نرم افزاری مدیریتی است که با جمع آوری تمامی داده های موجود سازمان در یک پایگاه داده، باعث یکپارچگی جریان اطلاعات در واحدهای مختلف سازمان می شود. بنابراین این تحقیق با هدف کلی ارزیابی آثار استقرار سیستمERP بر نوآوری سازمانی شکل گرفته است. لذا با تعیین یکپارچه سازی، پیکربندی، انطباق و آموزش کارکنان به عنوان مؤلفه های استقرار سیستمERP و مؤلفه هایی در سه حوزه ی مدیریت و رهبری، ساختار و نیروی انسانی به منظور سنجش نوآوری، پرسشنامه ای با روایی مناسب و پایایی 85/0 تهیه و بین جامعه ی آماری متشکل از اعضای یک واحد تولیدی کف پوش صنعتی به تعداد 110 نفر توزیع گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS و روش های همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و رگرسیون چندگانه، نشان داد که به طورکلی استقرار سیستم ERP بر نوآوری سازمانی تأثیرگذار است و سایر فرضیه ها نیز مبنی بر تأثیرگذاری هرکدام از مؤلفه های استقرار سیستم ERP بر نوآوری سازمانی مورد تأیید قرار گرفت. به علاوه در سازمان مورد مطالعه پیکربندی و انطباق سیستم ERP، به عنوان تأثیرگذارترین مؤلفه ها بر نوآوری سازمانی تشخیص داده شد.
مدیریت دانش، سازمان های دانشی، کارکنان دانشی
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اولویت بندی ریسک های موجود در انواع برونسپاری فناوری اطلاعات در ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات برای سازمان ها اهمیت حیاتی دارد و روش های گوناگونی برای اجرای موفقیت آمیز آن به کار می رود. زمانی که مهارت های مورد نیاز در سازمان و یا در داخل کشور در دسترس نباشد، با استفاده از برونسپاری می توان به خدمات تخصصی مورد نظر دسترسی پیدا کرد که این برونسپاری می تواند به سه شکل: درون مرزی-برون شرکتی، برون مرزی-برون شرکتی و برون مرزی-درون شرکتی انجام شود. علاوه بر مزایای برونسپاری فناوری اطلاعات، نباید ریسک های آن را از نظر دور نگه داشت. هدف این مقاله، شناسایی ریسک های موجود در انواع سه گانه برونسپاری فناوری اطلاعات در شرکت های فناوری اطلاعات ایران و تعیین میزان اهمیت این ریسک ها از نظر شرکت های مذکور است. نتایج این تحقیق، بیانگر اهمیت متفاوت ریسک ها در هر یک از انواع برونسپاری در شرکت های فناوری اطلاعات کشور می باشد که در واقع فاز اول مدیریت ریسک(تخمین ریسک) را پوشش می دهد و می تواند یاریگر مدیران جهت اتخاذ تصمیمات مناسب برای مدیریت این ریسک ها باشد.
مدلیابی نقش اخلاق در موفقیت سیستم های مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، موفقیت در بازار کار، با دانشی که سازمان می تواند تولید کند، سرعت این دانش و میزان انباشت دانش تولید شده، ارتباط مستقیم دارد. همچنین، سازمان هایی که فرهنگ یادگیری قوی را توسعه داده اند در خلق، اکتساب و انتقال دانش، همچنین در تعدیل رفتار برای انعکاس دانش جدید کارآ هستند. از طرفی اخلاق، بحثی مهم و جدی است که تا این مسئله حل نشود شکوفائی علمی، پیشرفت صنعتی و رفاه اجتماعی رخ نخواهد داد و جامعه از آرامش خاطر و شادی برخوردار نخواهد شد. اگر دامنه این مباحث، به حوزه های دیگری نیز کشیده شود، میتوان از ارتباط مباحث فلسفه اخلاق و آن پدیده ها نیز سخن گفت. مدیریت دانش از جمله این پدیده ها است. پس موضوع سخن ارتباط اخلاق و مدیریت دانش از منظر فلسفی است. مقاله حاضر همبستگی اصول اخلاقی و وظایف فرایند مدیریت دانش را مورد بررسی قرار داده است زیرا منابع موضوع، از داشتن نگاه سیستماتیک و در نظر گرفتن اخلاق در همه ابعاد اصلی مدیریت دانش رنج می برد. برای سنجش این موضوع، مدل مفهومی براساس ادبیات موضوع طراحی شده و ابزار پرسش نامه محقق ساز استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین متغیر های مدل از رگرسیون استفاده شده است که در این راستا از مدل معادلات ساختاری و به طور مشخص، از مدل های ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده گردیده است. لازم به ذکر است برای تأیید یا رد فرضیه ها از ضرایب استاندارد استفاده و همچنین برای کلیه مسیرها ضریب اطمینان ٩٥ درصد و سطح خطا ٥ درصد می باشد. نتیجه تحقیق نشان داد که رابطه بین پارامترها (مولفه ها و شاخص های) اخلاقی و ابعاد کارکردی (وظایف) فرایند مدیریت دانش معنی دار است. بین مولفه هایی مانند اعتماد فردی و گروهی، صداقت، رعایت مالکیت، کمک و همدلی، تعهد، مسئولیت پذیری، محرمانگی، وجدان و دقت در صحت از یک طرف و ابعاد کارکردی الگوی عمومی مدیریت دانش که شامل خلق، سازمان دهی، انتشار و بکارگیری دانش است، همبستگی وجود دارد. دلیل انتخاب الگوی عمومی مدیریت دانش از بین الگوهای متعدد مدیریت دانش سادگی و کامل بودن زوایای آن می باشد.
سنجش آمادگی الکترونیک در معماری منابع انسانی با رویکرد استراتژیک (پژوهشی در شرکت ملی نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر تئوریک، فناوری اطلاعات و ارتباطلات(فاوا) به عنوان بخشی از معماری سازمانی مفهوم جدیدی است که در چارچوب تحولات حاصل در طرق هدایت نظام مدیریت سازمان ها مطرح شده است که با نگاهی ویژه به این مقوله در حوزه منابع انسانی و طرح رویکردهای جدید مانند معماری منابع انسانی قابل بررسی است. با توجه به این که عوامل مؤثر بر ارایه چارچوب معماری منابع انسانی(اعم از بازدارنده و پیش برنده) در محیط ها و بسترهای گوناگون متفاوت بوده یا حداقل درجه اثرگذاری و اهمیت آن ها متغیر است، در این پژوهش تلاش بر ارایه چارچوبی برای سنجش فناوری اطلاعات و ارتباطلات در قالب مدل های آمادگی الکترونیک در معماری منابع انسانی با رویکرد استراتژیک در صنعت نفت کشور مورد توجه قرار گرفت. پس از بررسی ادبیات نظری مربوط به این موضوع، مهم ترین عوامل مؤثر بر حوزه فاوا در قالب 7 بعد شناسایی شد. سپس در چارچوب یک پژوهش پیمایشی، در شرکت ملی نفت ایران 182 پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج نشان می دهد که کارشناسان و خبرگان صنعت نفت وضعیت موجود را پیش برنده و مناسب ارزیابی نکرده اند. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود ارایه شده است.
شناسایی چالشهای به کارگیری فناوری اطلاعات در ایران
منبع:
تدبیر ۱۳۸۵ شماره ۱۶۷
حوزههای تخصصی:
توجه فزاینده سازمانها و دولتها به تجارت الکترونیک ، ناشی از اهمیت و میزان تاثیر قابل انتظاری است که هم بر محیط عمومی همه سازمانها ( به طور عام ) و هم بر فعالیت های مختلف سازمانها ( به طور خاص ) می گذارد . در کشورهای پیشرفته و تازه صنعتی شده جهان ، استفاده از تجارت الکترونیک به لحاظ مزایای آن روز به روز گسترش می یابد ، اما کشورهای در حال توسعه را با مشکلات مختلی مواجه می سازد . تجارت الکترونیک ، تغییراتی بنیادین در معاملات تجاری ، قوانین و مقررات بازار ، محیط رقابتی بازار و ... پدید آورده است . این مقاله ضمن پیشنهاد مدلی برای طبقه بندی حوزه های تاثیر پذیر از فناوری اطلاعات در سازمانهای تجاری ، که در ادبیات تجارت الکترونیک شناسایی شده اند ، نکات قابل توجه و مهم تصمیم گیری در به کارگیری فناوری اطلاعات در سازمانهای تجاری را در ایران بیان می کند . در این مقاله محققان با توجه به نتایج به دست آمده در تحقیق تلاش می کنند توجه تصمیم گیران را به اهمیت سرمایه گذاری منسجم و یکپارچه در فناوری اطلاعات جلب کند .
شناسایی نوع اظهار نظر حسابرسان با استفاده از شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه های داده کاوی جدید می تواند حسابرسان را در ارایه نوع اظهارنظر حسابرسی یاری رساند. در این تحقیق برای اولین بار در ایران به منظور توسعه الگوهایی که قادر به شناسایی و پیش بینی نوع اظهارنظر حسابرسان باشد، عملکرد شبکه های عصبی در مقایسه با الگوهای کلاسیک مورد بررسی قرار گرفته است. شیوه های مورد استفاده در این پژوهش شامل شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (MLP) و هم چنین رگرسیون لجستیک (LR) است. دوره زمانی این تحقیق از ابتدای سال 1379 تا پایان سال 1386 و جامعه آماری تحقیق تمام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این مطالعه به منظور شناسایی و پیش بینی نوع اظهارنظر حسابرسان، شاخصهای مرتبط با سودآوری، نقدینگی، اهرمی، فعالیت، رشد، اندازه، دعاوی حقوقی، بهره وری و سایر عوامل تاثیرگذار مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از توان زیاد شبکه پرسپترون چندلایه در شناسایی و پیش بینی انواع اظهارنظر حسابرسان است. این شبکه با میزان صحت %87.75 بهترین عملکرد را در شناسایی نوع گزارش حسابرسی داشت و رگرسیون لجستیک عملکرد ضعیفی در شناسایی اظهارنظر مشروط دارد و الگوی نامتوازنی در شناسایی انواع اظهارنظر حسابرس است. نتایج این الگوها می تواند برای پیش بینی نوع اظهارنظر حسابرسی توسط حسابرسان داخلی و مستقل، سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، و سایر ذی نفعان سودمند واقع شود.
اثر زیرساخت فناوری اطلاعات برای چابکی راهبردی سازمان تامین اجتماعی
حوزههای تخصصی:
"پژوهش های اخیر حاکی است مدیران در سازمان های دارای عملکرد عالی توان شناسایی ماهیت و تنظیم ابتکاراتی که ممکن است به اجرای آنها نیاز داشته باشد را دارند.آنگاه ترکیب منحصر به فردی از مجموعه خدمات فناوری اطلاعات که برای ایجاد چابکی راهبردی ضرورت دارد را معین می کنند. مدیران عالی اجرایی تصمیمی مهم تر از اینکه چه نوع سرمایه گذاری هایی بر فناوری اطلاعات برای چابکی آتی مورد نیاز بوده به ندرت می گیرند. همانگونه که به طور روزافزون آشکار می گردد این گونه تصمیمات می توانند به طور قابل ملاحظه ای طرح های ابتکاری سازمان را توانمند ساخته یا کند نماید.
در این مقاله ضرورت کسب تعادل در فراهم ساختن زیرساخت فناوری اطلاعات، زیرساخت جامع فناوری اطلاعات، انواع خدمات زیرساخت فناوری اطلاعات و هماهنگی میان قابلیت ها با جهت راهبردی تأمین اجتماعی و سرمایه گذاری بر زیرساخت فناوری اطلاعات برای ایجاد چابکی راهبردی بحث و بررسی می گردد.
"
ارائه مدل فرآیندی برای پیادهسازی مدیریت دانش مبتنی بر یادگیری سازمانی در ایران خودرو: نظریه برخاسته از دادهها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمانها علیرغم سرمایهگذاریهای سرسامآور سختافزاری و نرمافزاری که برای استقرار مدیریت دانش انجام دادهاند به نتیجه مورد انتظارشان دست نیافتهاند. تحقیق حاضر تلاشی است برای پاسخگویی به این سؤال بنیادین که سازمان با تکیه بر چه رویکردی میتواند به مزیت رقابتی مبتنی بر منابع کلیدی خود دست یابد؟ و به عبارتی مسیر بلوغ سازمان در بهرهبرداری از دانش خود چیست و سازمان روی چه فرآیندهایی سرمایهگذاری کند تا پیادهسازی مدیریت دانش در جهت اهداف و نیازهایش باشد؟ روش تحقیق بکارگرفته از نظر نوع دادهها کیفی، از نظر ماهیت اکتشافی و از نوع نظریه برخاسته از دادهها است که با نمونه گیری هدفمند و انجام مصاحبهها عمیق و نیمه ساختار یافته (فردی و گروهی) صورت گرفته است، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای انجام شده است. این الگوی فرآیندی نشان میدهد که توسعه مدیریت دانش از طریق یک فرآیند یادگیری چهار حلقهای محقق میشود بهگونهای که منابع سازمانی در طی این فرآیند، ارتقاء یافته و به قابلیتها و شایستگیهای محوری سازمان تبدیل میشوند. بنابراین اگر سازمان نتواند محقق شدن این فرآیند را فراهم نماید، سرمایهگذاری انجامشده به هدر خواهد رفت. فرآیند ارائهشده، مراحل توسعه و پیادهسازی مدیریت دانش را توصیف میکند و نقش هریک از عوامل اساسی همچون فرآیندها و حلقههای یادگیری، منابع سازمانی و استفاده خلاقانه از فناوری اطلاعات را در پیادهسازی مدیریت دانش تبیین مینماید.
تبیین و سنجش عوامل زمینهای برای استقرار مدیریت دانش: مطالعة موردی در شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی ایران- منطقة تهران
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین و با ارزش ترین سرمایه های هر سازمانی، دانش است. تغییرات سریع و رشد روزافزون دانش و اطلاعات، هر سازمانی را بر آن می دارد تا برای بقاء تمام تلاش خود را در مدیریت دانش به کار گیرد. لذا سازمان ها در پی شناسایی عوامل زمینه ساز و نیز بستر سازی به منظور ایجاد مدیریت دانش برآمده اند تا به موقع از منابع دانشی خود و محیط پیرامون بهره برداری کنند. تمرکز مدیریت دانش، بر بهبود توانایی های سازمان است. موفقیت، به ایجاد محیط کاری جدیدی نیاز دارد که در آن، دانش و تجربه به سادگی تسهیم شوند، فرایندها و فناوری های اطلاعاتی نیز برای این هدف باید اعمال شوند. رفتار انسان ها در سازمان هم باید در این راستا قرار گیرد تا اطلاعات و دانش آنان ادغام شود و در زمان مناسب به دست افرادی برسد که به آن نیاز دارند تا بتوانند با بهره وری بیشتر عمل کنند. مبانی زیرساخت مدیریت دانش، شامل نظام فناوری اطلاعات، فرایندهای دانش و فرهنگ سازمانی است که این مبانی به استفاده کامل از دانش منجر می شوند. این تحقیق نیز با مفروض داشتن این سه عامل در پی تبیین و سنجش وضعیت هر یک از این عوامل در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران (منطقه تهران) برای استقرار مدیریت دانایی و نیز رتبه بندی آن ها به منظور توجه و تقویت عوامل ضعیف تر بوده است.