فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۲٬۹۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پزشکان همانند سایر افراد زمانی که در تعامل با فناوری جدید قرار می گیرند به دلیل عدم تطابق فناوری اطلاعات با نیازهای اطلاعاتی آنها، نگران می شوند و این می تواند دلیلی برای بی میلی آنها نسبت به فناوری اطلاعات باشد. این مطالعه به منظور بررسی عوامل بازدارنده وتسهیل کننده در پذیرش پزشکان نسبت به فناوری اطلاعات در حوزه سلامت انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی – کاربردی روی پزشکان شهر سمنان در سال 1391 شمسی انجام شد. این مطالعه به صورت سرشماری بود و تمامی جامعه آماری ( 200 نفر) مورد بررسی قرار گرفتتد. جمع آوری داده ها، بوسیله پرسشنامه ای پژوهشگر ساخته انجام شد که روا یی آن بر مبنای بررسی متون عملی و نقطه نظرات صاحب نظران و پایایی آن بر اساس روش آزمون و باز آزمون انجام پذیرفت. داده ها با آمار توصیفی و بوسیله نرم افزار SPSS 16 آنالیز شدند.
یافته ها: 43 نفر (5/35 درصد) سازمان یافتگی داده ها ، 31 نفر (8/38 درصد) سرعت در بدست آوردن اطلاعات و 18 نفر (29 درصد) کاهش خطا را به ترتیب به عنوان علل تمایل خود نسبت به استفاده از سیستم اطلاعات بالینی در اولویت های اول تا سوم انتخاب کردند. 59 نفر (4/50 درصد) عدم جامعیت سیستم اطلاعات بالینی در مسائل پزشکی را به عنوان مانع اصلی استفاده از کامپیوتر در حیطه بالین گزارش کردند. 69 نفر (6/55 درصد) افزایش سطح آگاهی نسبت به سیستم اطلاعات بالینی را اولین راهکار در جهت افزایش تمایل پزشکان نسبت به سیستم اطلاعات بالینی انتخاب کردند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد رفع عوامل بازدارنده و تقویت عوامل تسهیل کننده از طریق فرهنگ سازی باعث می شود تا پذیرش پزشکان نسبت به فناوری اطلاعات در حیطه سلامت افزایش یافته وآن منجر به تغییر در فرهنگ و رفتار سازمانی پزشکان گردد و این امر باعث کاهش مقاومت فرهنگی این افراد نسبت به فناوری اطلاعات خواهد گردید.
تبیین و تحلیل و اولویت بندی مدل های سیستم بازاریابی هوشمند با استفاده از روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازار پویای امروز، نقش مشتری بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. چرا که این بازارها از طریق دانش و اطلاعاتی که در اختیار شرکت ها و مصرف کنندگان می باشد، معنا پیدا کرده اند و بر خلاف بازارهای سنتی که ایستا هستند، بازار هوشمند، پویا، متلاطم و غنی از اطلاعات است. ازطرفی برقراری ارتباط با مشتریان این نوع بازارها، نیازمند استراتژی جدید و حساب شده ای است، لذا در سال های اخیر، بازاریابی هوشمند به یکی از مفاهیم و تکنیک های مهم بازاریابی تبدیل شده و با شرکت های بزرگ عجین گشته است. یکی از ابزارهای اساسی در پیاده سازی این استراتژی، سیستم بازاریابی هوشمند می باشد؛ به کارگیری این سیستم موجب می گردد، سازمان ها اطلاعات محیط اطراف خود را سریع تر و با دقت بیشتری تجزیه وتحلیل نمایند، نتایج حاصل را ذخیره و در مواقع مقتضی در دسترس تصمیم گیرندگان قرار دهند. در این مقاله بعد از بررسی سه مدل از سیستم های بازاریابی هوشمند به اولویت بندی آن ها با استفاده از روش AHP و نرم افزار Expert Choice پرداختیم و در این راه از نظرات 20 تن از کارشناسان و متخصصان در زمینه سیستم های اطلاعاتی و بازاریابی بهره گرفتیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مدل لی و همکاران (1997) از نظر معیارهای اصلی این پژوهش (شامل جامع بودن، مانع بودن، ارتباط بین متغیرها، راحتی پیاده سازی، سودمندی) در رتبه اول، مدل سامادار و همکاران (1995) در رتبه دوم و مدل چندرا و همکاران (1995) در رتبه آخر قرار دارد.
تحلیل تعامل علم و عمل در مدیریت اسلامی از دیدگاه قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تحلیل تعامل علم و عمل در مدیریت اسلامی براساس عرضه سؤال بر قرآن مجید و احادیث شریف معصومان (علیهم السّلام) و استنطاق از قرآن برای یافتن پاسخ مناسب با استفاده از منابع تفسیری بویژه تفاسیری که به روش قرآن به قرآن تألیف شده و هم چنین با بهره گیری از منابع روایی معتبر صورت گرفته و ضرورت همراه بودن علم و عمل در مدیریت اسلامی تبیین شده و برای نمونه نیاز دو مقوله مهم «هدایت» و «نظارت» به علم و عمل در مدیریت اسلامی تا حدودی نمایانده شده است.
نقش یکپارچگی سیستم های اطلاعات در کسب مزیت رقابتی شرکت همکاران سیستم
حوزههای تخصصی:
یکپارچه سازی سیستم های اطلاعات ظرفیت بالایی را جهت انتشار اطلاعات در سر تاسر مرز های سازمان ارائه نموده و در جهت تصمیم گیری هر چه بهتر بر اساس اطلاعات کامل، کمک می نماید. افزایش بهره وری، تصمیم گیری بهتر، کاهش هزینه ها، افزایش درآمد و ارائه خدمات یکپارچه از جمله مزایای خاصحاصل از یکپارچه سازی سیستم های اطلاعات می باشد. اما، در مورد نقش یکپارچگی سیستم های اطلاعات در کسب مزیت رقابتی پژوهش صریحی انجام نشده است. از این رو، مقاله حاضر با هدف بررسی نقش یکپارچگی سیستم های اطلاعات در کسب مزیت رقابتی انجام شده است.پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و با توجه به ماهیت داده ها، توصیفیو پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان بخش های فناوری اطلاعات شرکت نرم افزاری همکاران سیستم به تعداد 160 نفر است. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 105 نفر در نظر گرفته شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بهره گیری شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که یکپارچگی سیستم های اطلاعات به همراه افزایش ظرفیت ترکیب سازمانی فناوری اطلاعات حول محورهای آموزش، تغییر، انعطاف پذیری و فرایند موجب افزایش هماهنگی و همکاری در سازمان می شود و همچنین به بخش های مختلف سازمان در رسیدن به اهداف و کسب مزیت رقابتی کمک می کند.
بررسی رابطه مدیریت دانش با استرس شغلی بر اساس مدل HSE در اعضای هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش کلید ایجاد ارزش در سازمانهاست. نقش و اهمیت دانش در سازمان های امروزی روز به روز در حال افزایش می باشد. جامعه دانایی محور، جامعه ای است که در آن دانایی سرمایه محسوب میشود و دانشگران سرمایه داران این جامعه اند. چنانچه سازمانی بتواند سرمایه های دانشی خود را بدرستی هدایت نماید رقابت پذیری در سازمان افزایش می یابد. از طرفی استرس اگر از حد بهینه آن بیشتر یا کمتر شود می تواند سلامت دانشگران را مورد تهدید قرار دهد .از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان مدیریت دانش و استرس در دانشگاه سیستان و بلوچستان انجام پذیرفته است . جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی این دانشگاه به تعداد 440 نفر بوده که نمونه آماری آن بر اساس جدول مورگان به تعداد 205 نفر انتخاب گردیدند . پژوهش حاضر با توجه به هدف آن، عمدتاً پژوهشی کاربردی است . از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. به منظور بررسی روابط بین متغییرهای پژوهش از تکنیک های مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که فرایندهای مدیریت دانش به طور طبیعی استرس را افزایش می دهد و می تواند بر مؤلفه های تقاضا- کنترل –حمایت سرپرستان-ارتباطات-تغییرات تاثیر بگذارد.
نقش فناوری اطلاعات (IT) در عملکرد نوآوری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
با ظهور عصر فناوری اطلاعات، پیشرفت ها و تحولات چشمگیری را در جوامع کنونی به وجود آمده است که موجب به وجود آمدن تغییراتی وسیع در جوامع و سازمان ها شده است. یکی از مهمترین مباحث ﭘیﺶ روی ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ، مقوله نوآوری و مفاهیم مرتبط با آن است. نوآوری به عنوان عامل حیاتی و موثر برای سازمان های امروزی ایفای نقش می کند تا بوسیله آن، سازمان ها به عملکرد بهتر و مزیت رقابتی دست یابند. فناوری اطلاعات یکی از مهمترین ابزارهای عصر کنونی است که کاربردها و مزایای منحصر بفردی برای سازمان ها ایجاد می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش فناوری اطلاعات در عملکرد نوآوری و اینکه مولفه های فناوری اطلاعات نقش موثری در افزایش عملکرد نوآورانه سازمان داشته باشند. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل 86 نفر از کارکنان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر تهران (سازمان مرکزی) است که برای جمع آوری اطلاعات آن، از دو پرسشنامه فناوری اطلاعات و عملکرد نوآوری با طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده شده است. روایی محتوایی دو پرسشنامه توسط تعدادی از صاحبنظران و متخصصین مدیریت مورد تایید قرار گرفت؛ سپس برای سنجش پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای پرسشنامه اول و دوم به ترتیب 848. و 905. درصد بدست آمد که مقدار مناسبی بود. با استفاده از نرم افزارهای Spss و Lisrel آزمون های مورد نظر بر روی داده ها صورت گرفتند. نتایج نشان داد که فناوری اطلاعات تاثیر مثبت، مستقیم و معناداری بر عملکرد نوآوری دارد و می تواند نقش موثری در افزایش عملکرد نوآورانه داشته باشد.
بررسی رابطه میان مدیریت دانش، کارآفرینی و عملکرد در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر خلق دانش و مدیریت دانش عواملی برجسته برای رقابتپذیری سازمانها و عملکرد و
موفقیت سازمانی شدهاند. سازمانهای موفق آنهایی هستند که بهطور مدوام دانش جدید خلق کنند، به
صورت گستردهای آ ن ر ا د ر سراس ر سازما ن اشاع ه دهن د و ب ا سرعت زیاد این دانش را در فناوریها،
محصولات و خدمات جدید به کار گیرند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه میان مدیریت دانش،
کارآفرینی سازمانی و عملکرد سازمانی بود. نمونه آماری این پژوهش کارکنان سازمان میراث فرهنگی،
صنایع دستی و گردشگری ایران بودند. ابزار این پژوهش چهار پرسشنامه توانمندسازهای مدیریت دانش،
فرآیند مدیریت دانش، کارآفرینی سازمانی و عملکرد سازمانی بودند. برای آزمون فرضیههای پژوهش از
مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که توانمندسازهای مدیریت دانش بر
فرآیند مدیریت دانش تاثیرگذار هستند و فرآیند مدیریت دانش نیز بر عملکرد سازمانی و کارآفرینی
سازمانی تاثیرگذار است.
بررسی رابطة چگونگی استقرار مدیریت دانش با سلامت سازمانی در دانشگاه افسری امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبردهای آموزش و توسعه کارآفرینان اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه راهبردهایی به منظور آموزش و توسعه کارآفرینان اجتماعی در ایران می باشدکه به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کیفی با 12 کارآفرین اجتماعی که به روش هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عمیق انجام گرفت و اشباع نظری حاصل گردید و سپس به روش نظریه برخاسته از داده ها و روش روایتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. کارآفرینان اجتماعی عواملی چون فرهنگ سازی و آگاهی بخشی عمومی، مطالعات تطبیقی و الگوبرداری، راهبری اثربخش تر نهادهای سیاسی و اجتماعی، توسعه فعالیت های مرتبط با آموزش کارآفرینان اجتماعی و نهادینه سازی کارآفرینی اجتماعی در نظام آموزشی را مؤثر در آموزش و توسعه کارآفرینان اجتماعی در ایران بیان می کنند. در بخش کمی پژوهش به منظور تأیید نتایج حاصل از بخش کیفی و تعمیم پذیری داده ها، 5 فرضیه تدوین و سؤالات پرسشنامه بر اساس آن تنظیم گردید. نمونه آماری بخش کمی پژوهش 58 نفر از بنیانگذاران و مدیرعاملان موسسات خیریه در استان تهران بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس به روش آزمونt تک نمونه و آزمون فریدمن داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و همه مؤلفه ها تأیید و تنها دو زیرمؤلفه مورد تأیید قرار نگرفت.
رابطه بین تسهیم دانش و بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در دانشگاه های منتخب اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : امروزه یکی از استراتژی های مهم برای استقرار و کاربست مدیریت دانش در سازمان ها ، فرآیند تسهیم دانش می باشد. لذا سازمان ها خصوصاً دانشگاه ها که از مراکز مهم اشاعه دانش به شمار می روند با دستیابی به این قابلیت تسهیم دانش می توانند، بهبود کیفیت علمی خود را تضمین کنند. هدف از این پژوهش، تعیین رابطه بین تسهیم دانش و بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در دانشگاه های منتخب اصفهان بود .
روش بررسی : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه های اصفهان (593 نفر) ، علوم پزشکی اصفهان (643 نفر) و دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (236 نفر) در سال تحصیلی 92-1391 خورشیدی جمعاً به تعداد 1472 نفر بودکه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم، تعداد 177 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه تسهیم دانش با 10 سؤال و پرسشنامه بهبود کیفیت علمی با 30 سؤال با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه ها به صورت محتوایی، صوری و سازه مورد تأیید قرار گرفت و ضرایب پایایی آنها با استفاده از Cronbach's alpha به ترتیب 87/0 و 95/0 محاسبه گردید . داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری 16SPSS و 18Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
یافته ها : نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین تسهیم دانش و بهبود کیفیت علمی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0p >)، هم چنین بین مؤلفه های تسهیم دانش با تمام مؤلفه های بهبود کیفیت علمی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت(01/0p >) . نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری نشان داد که تسهیم دانش تأثیر مثبت و معناداری بر بهبود کیفیت علمی دارد و میزان تأثیر تسهیم دانش بر بهبود کیفیت علمی برابر با مقدار برآورد شده استاندارد 60/0 محاسبه گردید . به عبارت دیگر تسهیم دانش 35 درصد از واریانس بهبود کیفیت علمی را پیش بینی و تبیین می کند.
نتیجه گیری : دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با استقرار و کاربست فرهنگ تسهیم دانش می توانند بهبود کیفیت علمی خود را تضمین کرده و آن را ارتقاء ببخشند .
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدیریت سلامت ایران با نگاهی به آینده
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد به معرفی و شناخت بهتر کارکرد نظام سلامت پرداخته و پس از آن به بررسی نظام سلامت فعلی ایران می پردازد . با سه کاربرد اساسی فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه پزشکی – سلامت الکترونیک و پزشکی از راه دور و سلامت همراه- آشنا شده و ابعاد مختلف آن ها مورد بررسی قرار داده می شود. برای انجام بررسی بین حوزه های عنوان شده فوق از روش مطالعه کتابخانه ای استفاده شده و سعی شده تا تأکید بر این نکته باشد که چگونه رشد روزافزون صنایع ارتباطی، مخابراتی و داده ورزی، هر روز دنیا را با انقلابی جدید مواجه ساخته است و چگونه دنیای پزشکی و سلامت نوین از این رشد بهره مند شده است. در این مطالعه مشخص شده که با توسعه فناوری های مذکور در بخش پزشکی، تحول عظیمی در نظام ارائه خدمات سلامت در آینده نزدیک در حال رخ دادن است. سامانه های ذخیره اطلاعات بیمار، سامانه های اطلاعات دارویی، سامانه های درمانی و جراحی، سامانه های پیگیری درمان، سامانه های درمان از راه دور، سامانه های راه بری پرستار، روبات های جراح و سامانه های پذیرش بیمار و بسیاری دیگر از جمله تحولات آتی نظام سلامت جهانی است؛ که در پس پرده طراحی این ابزارهای نوین، یک هدف مشترک وجود دارد و آن تسهیل در کار درمان است.
تحلیل اثرات مدیریت دانش بر نگرش و رفتار سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی اثرات مدیریت دانش بر رفتار سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران است. نگرش سرمایه گذاران نیز به عنوان متغیر میانجی در این پژوهش استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. نوع پژوهش بر اساس هدف، کاربردی است و روش آن بر اساس نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور اخص از نوع معادلات ساختاری است. از نظر مقطع زمانی نیز از نوع پژوهش های تک مقطعی است. جامعه ی آماری این پژوهش دو گروه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و همچنین سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و از این دو جامعه ی آماری، 319 نفر از سرمایه گذاران و همچنین 319 نفر از کارکنان شرکت ها مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که مدیریت دانش و ابعاد آن دارای اثر معنادار و مستقیمی بر نگرش سرمایه گذاران می باشند و نگرش سرمایه گذاران نیز دارای اثر مستقیمی بر رفتار سرمایه گذاران است. در نهایت پیشنهادهایی در پایان پژوهش ارائه شده است.
الگوی عوامل مؤثر بر مشارکت در جوامع مجازی برند
حوزههای تخصصی:
تغییرات اساسی که از قرن نوزدهم در جامعه و اقتصاد رخ داده به وضوح در توسعه اجتماعات ما منعکس شده است. جوامع مصرف که قبلاً وجود نداشتند با گسترش رسانه های جمعی و بازاریابی مدرن پا به عرصه وجود گذاشتند و درنتیجه مردم به طورفزاینده ای هویتشان را به برندهایی که مصرف می کنند گره زدند از سوی دیگر بازار در قرن بیست و یکم، تحت سیطره فنّاوری پیشرفته ارتباطی خصوصاً وب 2.0 و تجارت الکترونیک قرار گرفته است به تبع آن جوامع مجازی برند به سرعت در حال گسترش هستند.
با عنایت به مراتب فوق، این تحقیق به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت در این جوامع است. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش، پیمایش بوده و جامعه آماری پژوهش شامل آن دسته از مشتریان شرکت های مورد تحقیق است که در جوامع مجازی برند این شرکت ها عضو هستند. داده های پژوهش از 408 نفر از اعضای جامعه جمع آوری شدند. به منظور آزمون فرضیات مرتبط با اجزاء مدل و آزمون کل مدل تحقیق، از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های مطالعه حاکی از این است که چهار دسته از عوامل یعنی عوامل مرتبط با برند، عوامل اجتماعی، عوامل مرتبط با محصول و عوامل کارکردی بر مشارکت در جوامع مجازی برند مؤثرند.
عوامل کلیدی موفقیت سازمان 2 و اولویت بندی آن ها
حوزههای تخصصی:
ایجاد فناوری های جدید در زمینه اینترنت و وب در دهه اخیر خصوصاً فنّاوری وب 2، و تأثیری که بر ماهیت کسب وکار داشته اند باعث شده است تا از این فنّاوری ها در سازمان ها و در کسب وکار استفاده شود. این امر موجب شده نسلی جدید از سازمان ها پا به عرصه بگذارند که به علت اهمیت و تمایزشان با نوع قبلی، سازمان 2 نام گذاری شوند. اگر هنوز به طور دقیق نمی توان در مورد موفقیت کامل اجرای سازمان های نسل 2 و فنّاوری های وابسته به آن صحبت کرد بااین حال می توان منافعی که از حرکت به سمت سازمان های نسل 2 عاید ما می شوند را شناسایی کرده و آن ها را مبنایی جهت به کارگیری فناوری های جدید مبتنی بر وب در سازمان ها قرار داد.
در این پژوهش با مرور ادبیات نظری 6 عامل کلیدی سازمان 2 شناسایی و اولویت بندی شدند که به ترتیب شامل مدیریت دانش، ارتباطات، اطلاعات، مشارکت، فرایندهای کسب وکار و نوآوری می شوند. اولویت بندی های صورت گرفته بر اساس نظرات 6 کارشناس حوزه فناوری و با روش تحلیل سلسله مراتبی گروهی انجام شده است.
ارائه مدل موفقیت تحلیل متدولوژی چابک در مرحله نگهداشت محصول نرم افزاری از دیدگاه تحلیل گران نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های فعال در حوزه تولید و توسعه نرم افزار در اثر میزان بالای رقابت، نیاز مشتریان مبنی بر شخصی سازی محصولات، فشار برای کاهش زمان تولید و سرعت بالای رشد فناوری های نوظهور؛ با تغییرات محیطی بالایی رو به رو هستند. لازمه بقای این سازمان ها در فضای پویا، استفاده از متدولوژی تولید و توسعه چابک نرم افزار جهت انطباق سریع تر فرایندها و فعالیت های کسب و کار با محیط می باشد. به کارگیری موفقیت آمیز این متدولوژی خصوصا در مرحله تحلیل که در آن تحلیل گران به شناخت نیازمندی های مشتری و تعیین معماری سیستم می پردازند، سازمان را در ارائه محصولات در زمان مناسب توانمند می سازد و بدین ترتیب از منظر ایجاد ارزش نقش مهمی برای سازمان دارد. بر این اساس در پژوهش حاضر پس از مطالعه ادبیات تحقیق، عوامل موثر در موفقیت این متدولوژی شناسایی گردید. در ادامه با توجه به اهمیت نقش تحلیل در مرحله بلوغ محصول که نرم افزار در سازمان مشتری استقرار یافته و توسط کاربران استفاده می شود، نسبت به یافتن آن دسته از عواملی که در موفقیت تحلیل این متدولوژی و در مرحله نگهداشت محصول اثرگذار هستند، اقدام گردید. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، پیشنهاد می شود که عوامل موثر بر موفقیت فاز تحلیل متدولوژی چابک در مرحله بلوغ نرم افزار در 7 طبقه فردی-مشتری، فردی-تحلیل گر، میان فردی، سازمانی، مدیریتی، فرایندی و تکنولوژیک قابل دسته بندی هستند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در ارزیابی وب سایت بر اساس تحلیل اسنادی مقاله های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر وب سایت ها به یکی از اصلی ترین ابزار سازمان ها برای ارتباط و ارائه خدمات به مشتریان و ذینفعان خود تبدیل شده اند. با توجه به این مطلب باید اذعان داشت که علی رغم صرف هزینه های زیاد برای طراحی و پیاده سازی وب سایت از طرف سازمان ها توجه بسیار کمی بر ارزیابی عملکرد وب سایت های طراحی شده مبذول می شود که این به جهت نبود وجود ابزارها و چارچوب های مناسب ارزیابی وب سایت می باشد. چارچوب های ارزیابی وب سایت می توانند به عنوان یک راهنمای خوب برای ایجاد یک وب سایت در فضای مجازی مورد استفاده قرار بگیرند و به مدیران وب سایت ها کمک کنند تا در مرحله طراحی و یا در زمان پیاده سازی و اجرا، وب سایت های خود را در جهت هر چه اثربخش تر بودن ارزیابی کنند.
در همین راستا مقاله حاضر با بررسی تحقیقات انجام شده در حوزه ارزیابی وب سایت در سال های 1995 تا 2011، به استخراج شاخص ها و عوامل مؤثر در ارزیابی وب سایت پرداخته و سپس با استفاده از آزمون انتروپی شانون شاخص های پر تکرار را شناسایی کرده و چارچوب مفهومی شامل شش عامل اصلی کیفیت اطلاعات، ظاهر وب سایت، قابلیت کاربری، پشتیبانی مشتریان، کیفیت و اعتبار سازمان و ویژگی های فنی، جهت ارزیابی وب سایت را ارائه داده است. در پایان نیز با بهره گیری از نظرات خبرگان این حوزه، مدل پیشنهادی را مورد ارزیابی قرار داده است.
رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش : مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش به عنوان منبع اصلی سازمان ها تلقی و به عنوان یک سرمایه مطرح شده است. انتقال، خلق و به کارگیری دانش، مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است که مشوق این امر باشد و دانشگاه ها به عنوان سازمان های تولید کننده دانش باید از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود .
روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه ای تحلیلی است که به روش مقطعی در سال 1391 در دانشگاه علوم پزشکی کرمان صورت پذیرفته است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی معاونت های دانشگاه علوم پزشکی کرمان به تعداد 844 نفر می باشد که نمونه مورد مطالعه با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای 200 نفر انتخاب شده است. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش استفاده شده است که روایی آنها در مطالعات قبلی تایید و پایایی آنها محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی(آزمون های همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل واریانس و رگرسیون خطی) و از نرم افزار spss18 استفاده شده است.
یافته ها : اکثر افراد تحت بررسی در این مطالعه، وضعیت فرهنگ سازمانی را مناسب ارزیابی کردند. بیشترین امتیاز در بعد انطباق پذیری(9/2) و کمترین امتیاز در بعد مشارکتی(6/2) حاصل شد. وضعیت مدیریت دانش نیز از سوی پاسخ دهندگان در حد متوسط و نسبتا مطلوب ارزیابی شد. در نهایت رابطه آماری معنادار ی بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش به دست آمد(000/0p-value=).
نتیجه گیری: فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در این مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار بودند. سازمان برای اینکه بتواند به طور موثر نظام دانش را بهبود ببخشد و در کل سازمان اشاعه دهد ابتدا باید به فرهنگ سازمانی توجه کند. هر اندازه فرهنگ سازمانی قوی تر باشد، پیاده سازی مدیریت دانش با موفقیت بیشتری انجام خواهد شد.
بررسی تأثیر آمادگی الکترونیکی بر فراموشی سازمانی (مورد مطالعه: سازمان های دولتی شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
187 - 208
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، دو عنصر دانش و فناوری در سازمان ها اهمیت زیادی یافته اند. گاهی سازمان ها به علت آشفتگی اطلاعاتی به شکل غیرآگاهانه دانش و مهارت های خود را فراموش می کنند و گاهی برای چابکی بیشتر به فراموشی آگاهانه دانش ها و مهارت های خود رو آورده اند. برخی از فراموشی ها برای سازمان مفید و برخی دیگر زیانبار بوده است. فناوری اطلاعات زمینه ای را فراهم آورده تا سازمان ها برای نگهداشت و فراموشی دانش ها و مهارت ها از توانایی بیشتری برخوردار شوند. هدف این پژوهش بررسی نقش آمادگی الکترونیکی در فراموشی سازمانی مفید و مضر است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش، تعداد 109 پرسشنامه در جامعه آماری پژوهش (سازمان های دولتی شهر بوشهر) توزیع شده و فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان آمادگی الکترونیکی بر روی میزان فراموشی مفید دارای تاثیر مثبت و بر روی فراموشی مضر دارای تاثیر منفی است.