فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۲۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدلی برای چابکی سازمانی در صنعت الکترونیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیازهای جدید محیط کسب و کار همواره شیوه های جدیدی را برای رقابت پدید می آورد که بسته به قوت پشتوانه تئوریک و شدت نیاز سازمان ها، فراگیر می شوند. تولید چابک به عنوان آخرین تفکر مدیریت تولید، و بنا به نیاز بازار مبنی بر ارایه پاسخ سریع به تغییرات، از سال 1991 به دنیای تولید و عملیات معرفی شد. پژوهش های زیادی که تاکنون در مورد این مفهوم انجام شده، علی رغم گستردگی دامنه مباحث، هنوز موفق به ارایه مدل کلان سازمانی نشده است. در این مقاله، ارتباط سازه های مدیریت کیفیت فراگیر، تولیدناب، مدیریت فناوری، مدیریت منابع انسانی، استراتژی و فناوری اطلاعات به عنوان سازه های توانمندساز چابکی بر چابکی سازمانی بررسی و ارتباطات آن ها در قالب مدل چابکی سازمانی ارایه شده است. بدین منظور ابتدا مقیاس های سنجش این سازه ها با استفاده از ادبیات پژوهش و مصاحبه با خبرگان استخراج و در قالب پرسشنامه ای پس از تایید روایی محتوی برای شرکت های الکترونیک در سراسر ایران ارسال شد. سپس اطلاعات گردآوری شده، پس از بررسی روایی های همگرا، واگرا و تک بعدی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ، برای آزمون فرضیه های پژوهش به کار گرفته شد و مدل نهایی ارایه شد. نتایج نشان داد که موثرترین سازه ها بر چابکی مدیریت کیفیت فراگیر، مدیریت فناوری و تولید ناب می باشند، در ضمن هماهنگی بین اجرا و پیاده سازی این سازه ها به شکل معنی داری با چابکی ارتباط دارد.
تفویض اختیار
حوزههای تخصصی:
تاثیر آموزش خلاقیت بر مولفه های فراشناختی تفکر خلاق دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به هدف بررسی تاثیر آموزش خلاقیت بر مولفه های فراشناختی تفکر خلاق دانشجویان اجرا گردید. روش پژوهش آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل 26 دانشجوی دختر و پسر در مقطع کارشناسی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. برای ارزیابی سطح تفکر خلاق دانشجویان از آزمون تفکر خلاق تورنس فرم ب تصویری استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه آزمایشی و کنترل در مولفه های فراشناختی تفکر خلاق وجود دارد.
تدوین یک سیستم خبره فازی جهت طراحی ساختار سازمانی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با فرض قرار دادن رویکرد اقتضایی، سعی شده است، مدلی بر مبنای ریاضیات فازی جهت تعیین ساختار مناسب سازمانی ارایه گردد. مدل معرفی شده پنج مرحله دارد. در مرحله اول یک سیستم فازی طراحی می شود که ورودی های آن را چهار بعد مهم محتوایی سازمان و خروجی آن را شکل های مختلف سازمانی معرفی شده توسط مینتزبرگ، تشکیل می دهند. در مرحله دوم ورودی ها و خروجی ها پس از افرازبندی، به اعداد فازی تبدیل می شوند. قوانین استنتاج (موتور استنتاج) در مرحله سوم تبیین می گردند. در مرحله چهارم فازی زدایی انجام می گیرد. در نهایت مدل طراحی شده در مرحله پنجم آزمون می شود.
زنان در مدیریت ارشد پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی فرهنگ ایمنی با استفاده از مدل تغییر فرهنگ
حوزههای تخصصی:
تاثیر سیستمهای یکپارچه سازمانی بر فرآیند تصمیمگیری مدیران
حوزههای تخصصی:
اصلیترین جلوه مدیریت در سازمان، تصمیمگیری در مراحل مختلف مدیریتی است و دسترسی به اطلاعات صحیح، دقیق و به موقع از مهمترین عوامل برای اتخاذ تصمیم میباشد. برای دستیابی به این هدف بهکارگیری هرچه بیشتر شبکههای رایانهای و سیستمهای یکپارچه بهطور روزافزون در حال گسترش میباشد. در بُعد درونسازمانی با طراحی یکپارچه فرآیندها و بهکارگیری نرمافزارهای یکپارچه و در بُعد برونسازمانی بهکارگیری ابزار وب به صورت پورتالهای یکپارچه و یا برپائی اینترانت و یا بهکارگیری اینترنت میتوان یکپارچهسازی را انجام داد. در این راستا میتوان از زبان XML و پروتکلهای UDDI ، WSDL ، SOAP به عنوان مهمترین ابزار یکپارچهسازی یاد نمود که در این مقاله به آن اشاره شده است و در نهایت بر پایه مفاهیم فوق یک مدل مفهومی که تاثیر یکپارچهسازی سازمان را در فرایند تصمیمگیری بیان میکند ارائه شده است. سپس با استفاده از عوامل مؤثر شناسایی شده یک مدل عملیاتی برای ارزیابی تاثیر سیستمهای یکپارچه سازمانی در فرآیند تصمیمگیری مدیران که نشان دهنده 28 شاخص شناسائی شده می باشد طراحی و در شرکت صنایع الکترونیک ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است .
چگونه دوره های آموزشی خود را اثربخش تر کنیم
حوزههای تخصصی:
ارزش گزاری مالکیت معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوی حکمرانی خوب بر پایه نظریه سیستم های باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دغدغه های اصلی کشورهای در حال توسعه قرار گرفتن در مسیر توسعه و توسعه یافتگی است . عدم رشد اقتصادی ، فقر و فقدان پاسخگویی ، فساد و عدم حاکمیت قانون ازجمله چالشهایی است که این کشورها با آن مواجه اند.از سوی دیگر مطالعات توسعه و آمارهای سازمانهای جهانی بیانگر آن است که از مهمترین عوامل رشد و توسعه کشورها، «حکمرانی خوب» است. چنانکه حکمرانی خوب را بنیان توسعه خوانده اند. مقاله پیش رو ضمن مروری بر ادبیات حکمرانی، با جمع بندی تعاریف حکمرانی و با نگاهی تازه به بازخوانی این مقوله می پردازد. در این راستا با بهره گیری از مفهوم «تصمیم گیری» به عنوان جوهره حکمرانی ، سه ویژگی اصلی حکمرانی خوب یعنی « کارایی » ، « اثربخشی» و « تعادل» مطرح می گردد. الگوی پیشنهادی با رهیافتی فرایندی – غایتمندانه ، حکمرانی خوب را سیستمی متشکل از ویژگیهای فرایندی(ابزاری)و غایتمندانه(ارزشی) در تمام حوزه های اداری ، اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی معرفی می نماید که می بایست انواع نهادهای نظام سیاسی بنابر موقعیت هرکشور در ایجاد آن نقش ایفا نمایند. به سخن دیگر توسعه حاصل تعادل و روند افزایشی کارایی و اثربخشی است . با بکارگیری منطق فازی و طراحی سیستم استنتاج فازی ، این امکان فراهم شده است که الگوی مذکور در شرایط واقعی مورد بهره برداری قرار گیرد . با کمک این ابزار ، پژوهشگران ، مدیران و دولتمردان قادر خواهند بود وضعیت حکمرانی کشور را در اوضاع و احوال کنونی شناسایی نمایند و از طریق تغییر در مولفه هایی که از اهمیت بیشتری برخوردارند ، آینده را تحلیل و در راستای بهبود آن تلاش کنند .
مدیریت در عمل
حوزههای تخصصی:
بالندگی سازمان در پرتو عدالت سازمانی
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین مهارت های فردی، یادگیری سازمانی، نوآوری و عملکرد سازمانی در صنایع کوچک و متوسط استان مرکزی
حوزههای تخصصی:
عملکرد یک سازمان و افراد آن وابسته به بسیاری از عوامل مانند مهارت های فردی، یادگیری سازمانی و نوآوری در آن سازمان است. این عوامل با یکدیگر درارتباط بوده به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم بر عملکرد یک سازمان موثر هستند.
این مقاله به دنبال آن است که نوع رابطه مهارت های فردی، نوآوری و یادگیری و عملکرد سازمانی در صنایع کوچک و متوسط استان مرکزی را مورد بررسی قرار دهد.
روش تحقیق همبستگی بوده و از یک نمونه 131 نفری از مدیران صنایع کوچک و متوسط در استان مرکزی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. داده های جمع آوری شده برای آزمون ارتباط چهار عامل ازطریق معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج نشان داده که مهارت فردی با عملکرد سازمانی ارتباط مثبت داشته، همچنین ارتباط بین متغیر مهارت فردی با یادگیری و نوآوری سازمانی مستقیم و مثبت می باشد.
مدیریت منابع انسانی
بررسی رابطه بین ساختار سازمانی و اثربخشی ارتباطات در سازمان بازنشستگی کشوری از منظر کارکنان
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و تحلیل مشکلات ساختار سازمانی موجود در سازمان بازنشستگی کشوری تهران پرداخته و تاثیر آن را در ارتباطات سازمانی مورد تحلیل قرار می دهد. به عبارت ساده تر مساله، بررسی رابطه بین ساختار سازمانی و اثربخشی ارتباطات و ارایه ویژگی های مناسب ساختار از منظر کارکنان است. هدف از تحقیق شناخت وضعیت موجود ساختار سازمانی و اثر آن بر ارتباطات سازمانی است. بدین منظور سه فرضیه آورده شده که متغیر مستقل فرضیه ها را، سه بعد ساختار سازمانی، یعنی پیچیدگی، رسمیت و تمرکز و متغیر وابسته را ارتباطات تشکیل می دهند؛ که بررسی رابطه بین متغیرها در سطح کارمندان انجام گرفته است. در این مقاله از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شده و هر یک از متغیرها به طور جداگانه به کمک آمار توصیفی مورد بررسی قرار گرفته اند. در انتها نیز نتایج و پیشنهادهای لازم در این زمینه ارایه شده است.
بررسی رابطه بین مهارتهای فنی ،انسانی وادراکی مدیران
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، تعیین رابطه بین مهارتهای سه گانه (فنی، انسانی و ادراکی) مدیران با میزان اثربخشی دبیرستانهای پسرانه،دخترانه ناحیه یک شهر شیراز بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است ، جامعه آماری تحقیق، تمامی مدیران و دبیران دبیرستانهای پسرانه،دخترانه عادی دولتی آموزش و پرورش ناحیه1 شهر شیراز در سال تحصیلی 87-1388بوده اند.نمونه آماری شامل 150 نفر از مدیران و دبیران بوده اند که به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای از جامعه آماری تحقیق انتخاب گردید. ابزار سنجشی در این تحقیق شامل دو پرسشنامه: مهارتهای مدیریتی و اثربخشی بوده است.برای اندازه گیری و تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید ، در سطح آمار توصیفی ( محاسبه ی فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از آزمون تی تست مستقل ، همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. که پس از تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار spss ،mos5 A نتایج زیر حاصل گردید: - بین مهارت فنی مدیران و اثربخشی سازمان رابطه معنادار وجود ندارد. - با افزایش میزان مهارت های انسانی مدیران، اثربخشی سازمان نیز افزایش می یابد. - با افزایش میزان مهارت های ادراکی مدیران، اثربخشی سازمان نیز افزایش می یابد. - بین میزان ادراک مدیران و معلمان از مهارتهای سه گانه مدیریتی، تفاوت معنادار وجود ندارد.
رویکرد چندسطحی و کاربرد آن در نظریه پردازی سازمان
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان سازمانی از دیرباز با طرح نظریه های کاربردی و نظری به دنبال حل مسائل سازمانی و بسط و توسعه دانش سازمانی هستند. رویکرد متعارف نظریه پردازی، پدیده های سازمانی را یا در سطح خرد (نظریه های رفتاری OB) و یا در سطح کلان (نظریه های سازمانی OT) بررسی می کند و قادر نیست تاثیر بالا به پایین و پایین به بالای پدیده ها را مورد توجه قرار دهد. رویکرد چندسطحی به عنوان یک پارادایم و روش نوظهور قادر است پدیده های سازمانی را چندسطحی دیده و همزمان تاثیر پدیده مورد مطالعه را در سطح بالاتر و تاثیر عوامل سطح بالاتر را در پدیده مورد مطالعه تحلیل کند. نظریه پردازی چندسطحی با تعیین نوع ساخت یا ساخت های پدیده مورد مطالعه شروع می شود و بعد از تعیین نوع رابطه میان ساخت ها در قالب مدل چندسطحی، نوبت به تعیین روش نمونه گیری و طرح تحلیل می رسد. این مقاله از طریق مطالعات اسنادی، روش نظریه پردازی چندسطحی را شناسایی کرده و در قالب یک الگو فرایندی کاربردی ارائه کرده است. برای تبیین دقیق تر این رویکرد، قبل از پرداختن به فرایند نظریه پردازی چندسطحی، چیستی و چرایی آن در قالب مفهوم، مبانی معرفت شناختی و اصول نظریه پردازی ارائه می شود.
همسوسازی نسبی اهداف فردی و سازمانی
حوزههای تخصصی:
توجه به همسو سازی نسبی اهداف فردی و سازمانی ایجاب میکند تا این واقعیت در نظر گرفته شود که به دلایل متعدد، گاهی بین اهداف فرد و اهداف سازمان برخورد و کشمکش ایجاد میگردد. این دو میتوانند گاهاً در تضاد باشند و بنابراین یکی از مشکلات عمده ای که مدیریت با آن روبرو میباشد یافتن ابزار و وسایلی در جهت به سازش کشیدن آنان است. در این مقاله تلاش میگردد تا عوامل مؤثر بر همسوسازی نسبی اهداف فردی و سازمانی مورد بررسی گیرد. در این راستا کلیه عوامل در قالب هفت شاخص: مدیریت بر مبنای ارزش؛ معنویت در محیط کاری؛ شفافیت، نظام انگیزشی پرداخت؛ نظارت و کنترل؛ عدم اطمینان محیطی؛ و مدیریت مشارکتی مطرح گردیده است. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی- پیمایشی میباشد و جامعه آماری را کارکنان شاغل در شرکت طرح و اندیشه بهساز ملت تشکیل میدهد. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که کلیه عوامل ذکر شده در همسوسازی نسبی اهداف فردی و سازمانی از اهمیت قابل توجهی برخوردار هستند و بین آنان رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.