فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
فلسفه تحلیلى را، که از اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و تا اواسط قرن بیستم به اوج خود رسید، مى توان مبتنى بر سه رویکرد کلیدى دانست: تجربه گرایى با تمرکز بر «اصل تحقیق پذیرى»، توجه به منطق به مثابه یک ابزار، و تحلیل زبانى. کارناپ یکى از مهم ترین متفکرانى است که با تمرکز بر این سه رویکرد، نقش تعیین کننده اى در پیشرفت و کارآمدى فلسفه تحلیلى داشته است. هدف این پژوهش بررسى تأثیر متفکران بزرگى همچون فرگه، راسل و ویتگنشتاین بر «تفکر تحلیلى» کارناپ و سپس بیان تأثیر رویکرد وى بر کارآمدى فلسفه تحلیلى در سه محور اصلى آن است. در نهایت، تلاش شده است با بیان تفصیلى و نوآورى هاى وى در این سه محور، خوانش جدى ترى از فلسفه تحلیلى ارائه شود.
نظریه قیاس ارسطویی از دیدگاه لوکاسیه ویچ دفاع لویناس از سوبژ کتیویته دکارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخچه پیدایش علوم جدید
فلسفه تاریخ از دیرباز تاکنون: سیری اجمالی در نظریه های فلسفه تاریخ
حوزههای تخصصی:
آراء فلسفی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقدمه این رساله زندگی و شخصیت علمی ، فلسفی ، عرفانی و اخلاقی علامه طباطبائی و نقش موثر ایشان در معرفی اسلام و تشیع و ویژگیهای مشرب فلسفی استاد بررسی و تألیفات و آثار قلمی ایشان معرفی شده است برخی از موضوعات این رساله عبارت است از : عوارض ذاتیه ، صفات فعلیه واجب ، مفاهیم اعتباری ، اجزاء قضیه ، تشکیک ، واحد ، کثیر ، ملاک حمل ، بطلان دور و تسلسل ، نفی فاعل بالجبر و العنایه ، عینیت علت غائی و فاعلی ، اضافه ، حرکت ، تجرد مطلق صور علمیه ، ارجاع علم حصولی به حضوری ، برهان صدیقین ، علم باری ، اقسام قضایا ، علل استجابت دعا یا وقوع بلایا ، علت خلود ، کافرین در عذاب ، تقابل سلب و ایجاب ، قاعده امکان اشرف معنای نفس الامر ، فطری بودن دین و ... نگارنده در این رساله از حاشیه مرحوم طباطبائی بر اسفار ملاصدرا بهره برده و آنرا با سایر حواشی نگاشته شده مقایسه کرده است .
تاملی در تاملات دکارت
در آستان جانان: پژوهشی در سلوک فکری و معنوی کی یر که گور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۹ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
کى یرکگور متاله پرشور دانمارکى، تاثیر ژرفى در جنبش فلسفى اگزیستانسیالیسم در قرن بیستم و بر متفکران این فکرى داشته است. او و مولوى از برخى جهات فکرى، شخصیتى و سیر و سلوک معنوى شبیه به یکدیگر بودهاند. در این مقال ضمن معرفى کى یرکگور، به وجود اشتراک این دو سالک طریق معنویت پرداخته خواهد شد. در عین حال به برخى از وجود افتراق نیز اشاراتى مىشود.
این نوشتار در هفتبند تدوین یافته و در تمام موارد، به متن آثار این دو متفکر استناد شده است.
ضرورت تأسیس فلسفه دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
در روزگار ما، پرسشهای جدید بسیاری، در باب امهات مسائل دین، اکتشاف قضایای دین، و نیز دربارة معرفت دینی، پدید آمده است. پاسخگویی به این پرسشها، نیازمند بسط نوفهمی و نوآوری در ساحات چهارگانة «تفهّم»، «مفاهیم»، «تفهیم» و «تحقق» دین است. تأسیس و تنسیق «فلسفة دین»، «منطق کشف دین»، و «فلسفة معرفت دینی»، از مبرمترین مصادیق نوآوری علمی در حوزة دینپژوهی و دینداری است.
محقق محترم، در پی شش سال تلاش و تأمل علمی، برای کشف/ فهم دین، به دستگاه روشگانی جامعی دست یافته است که آن را «منطق اکتشاف گزارهها و آموزههای دینی» نامیده است؛ همچنین با تفطن به ضرورت مطالعة فرانگر/ عقلانی معرفت دینی؛ وی دانش دیگری را با عنوان «فلسفة معرفت دینی»، پیشنهاد میکند. از آنجا که مؤلف مقاله، معتقد است: به دلیل این که فیلسوفان دین، نوعاً ادیان محقَّق ـ و نه منزَّل ـ را موضوع فلسفة دین میانگارند، فلسفة دین مطلق، ممکن نیست، لهذا بر ضرورت تأسیس فلسفة دینِ (اسلامی) انگشت تأکید مینهد. مؤلف، در این مقاله، سعی کرده است ضمن شرح ضرورت تأسیس و ذکر تعاریف و غایت و رسالت دانشهای پیشگفته، ترابط و تمایز، و نسبت و مناسبات آنها را با یکدیگر تبیین نماید.
قبسات، از نقد و نظرات علمی ارباب فضل، در باب مدعیات مقاله، استقبال میکند.
میزگرد: تجدد و سکولاریسم
تعلیم مقدس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
الزام و انگیزش در فلسفه اخلاق متأخر
منبع:
ارغنون ۱۳۷۹ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
نظریه سیاسی هگل
معناشناسی حسن و قبح از دیدگاه عالمان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسن و قبح یکی از مسائل بسیار مهم است که توجه متکلمان را به خود جلب کرده است. عدلیه، بر ذاتی ـ عقلی بودن حسن و قبح افعال شخص عاقل اصرار دارند، در حالی که اشاعره، بر الهی ـ شرعی بودن چنین افعالی تاکید می ورزند. پرسش اصلی این است که هر کدام از این واژگان (حسن و قبح، ذاتی و الهی و عقلی و شرعی) چه معنایی دارد و مراد اندیشمندان مسلمان از کاربرد آنها کدام معنا و چه چیزی بوده است؟
در پژوهش حاضر چهار معنا برای حسن و قبح در نظر گرفته شده و نشان داده شده که اختلاف نظر عالمان مسلمان اغلب به معنای چهارم (استحقاق مدح و ذم) مربوط است. بنابراین، با توجه به مقام ثبوت و اثبات چهار صورت برای مسئله حسن و قبح به معنای چهارم می توان در نظر گرفت.
الف . حسن و قبح ها از حیث مقام ثبوت، الهی و از حیث مقام اثبات، شرعی باشند؛
ب . حسن و قبح ها از حیث مقام ثبوت، ذاتی و از حیث مقام اثبات، شرعی باشند؛
پ . حسن و قبح ها از حیث مقام ثبوت، الهی و از حیث مقام اثبات، عقلی باشند؛
ت . حسن و قبح ها از حیث مقام ثبوت، ذاتی و از حیث مقام اثبات، عقلی باشند.
منظور اشاعره از حسن و قبح به گزینه «الف» مربوط است، اگر چه ظاهر سخن آنان، نفی مقام ثبوت ـ خواه ذاتی یا الهی ـ است، ولی منظور عدلیه، به گزینه های «ب، پ و ت» مربوط است که توضیح آنها در خلال تحقیق خواهد آمد.
جنبهای تجربی از علم حضوری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۶ و ۷
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، ابتدا دریافتهای حسی و احساسات انسانی همچون درد و لذت بهعنوان برخی از مصادیق علم حضوری برمبنای فلسفة اشراقی تبیین میشود و سپس جهات تمایز و اشتراک آنها با «معرفت از راه آشنایی» راسل و «شهود» برگسون مورد بررسی قرار میگیرند و ادامة بحث، اختصاص دارد به بررسی تطبیقی این نحوه از علم حضوری با برخی دیدگاههای ویتگنشتاین و جمعبندی نهایی و تاکید نویسنده بر رویکرد اشراقی مذکور.
نظریه زیباشناسی و نقد فرهنگی
منبع:
سروش اندیشه ۱۳۸۱ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی از دیدگاه استیس وهاپ واکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی فوری ترین مساله است ( آلبرد کامو) آدمی برای زیستن در جهان نیاز به یک برای دارد اگر این برای نباشد او نمی داند نیروهای خود را به کدامین سمت و سو معطوف دارد و عمر خود را مصروف چه چیزی بکند اما همه سخن بر سر این است که این برای را از کجا میتوان آورد؟ آیا این برای در دل نظام خلقت حک شده است و باید به جستجویش رفت؟ و یا اصلا این برای عینیتی ندارد و امری کاملا وابسته به شخص(subjective ) است و هر کس خود باید یک (( برای )) برای زندگی خود تعریف کند؟
پیش فرض های علم از دیدگاه پوزیتیویسم و ملّاصدرا بررسی مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش فرض های علم، هم در ساختار درونی و هم در ساختار بیرونی علم تأثیرگذارند. بر این اساس، پیش فرض های متفاوت به تولید علومی که هم از لحاظ شکل و هم از حیث محتوا متفاوتند منجر می شود. چون پیش فرض ها با مسائل درون علم رابطه منطقی دارند، محتوای درونی یک علم با تغییر پیش فرض های آن تغییر می کند و این تغییر تنها در سطح بیرونی و صورت بندی علم باقی نمی ماند. بررسی پیش فرض های علم، به ما این امکان را می دهد که مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی یک علم را به حوزه مسائل و نظریه های آن مربوط کرده، در صورت ناهماهنگی بین آنها به نقد روش شناختی آن بپردازیم. از دیدگاه پوزیتیویسم، ذهن، لوح سفید است، تجربه مرحله ابتدایی استقراء است و قاعده مندی طبیعت پیش فرض انگاشته می شود. پوزیتیویسم همچنین هر نوع بدیهی را انکار می کند و معیار تفکیک در علوم را روش می داند. حال آنکه از دیدگاه ملّاصدرا، احساس در فرایند علم طبیعی شرط لازم است نه کافی. ملّاصدرا، تجربه را نوعی از برهان دانسته و پای تجربه را در قانون علّیت مستحکم می کند و در تفکیک علوم بیشتر بر موضوع تأکید دارد. در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.