فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
نگاه تطبیقی به مراحل تربیت فلسفی در تمثیل غار افلاطون و اسفار ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
به مرگی از منظر اخلاق
حوزههای تخصصی:
به مرگی یا قتل از روی ترحم، یکی از مسائل محوری اخلاق زیستی است که مورد نقض و ابرام فراوان واقع شده است. در آغاز این مقاله با مفهوم به مرگی و انواع آن آشنا میشویم و سپس مؤلفه های اصلی و عناصر تشکیل دهنده آن معرفی میگردد. پس از آن، دلایل موافقان و مخالفان به مرگی تقریر و بررسی شده است. سپس به مسأله بیمعنایی رنج در جهان معاصر به مثابه علت اصلی رواج به مرگی اشاره و سرانجام بر این نکته تأکید میکنیم که ادیان الاهی، برای رنج، نقشی سازنده در کمال انسان قائل هستند که تکامل معنوی افراد از طریق همین رنج صورت میگیرد و دین با معنا دادن به رنج، به زندگی افراد معنا داده، مانع به مرگی میشود. در نتیجه نوع خاصی از به مرگی که با خواست و اراده شخص همراه است و به صورت فعال صورت میگیرد، با اصول اخلاقی سازگار نیست و توجیه اخلاقی ندارد.
حکمت یونانیان و حکمت ایمانیان
حوزههای تخصصی:
عشق مجازی: چیستی و چرایی عشق مجازی در عرفان اسلامی (از ابتدا تا پیش از ابن عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و دو بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
141 - 160
حوزههای تخصصی:
در متون عرفانی، عشق مجازی محبت شدیدی است که متعلق آن فردی از نوع انسان است. این عشق، تمام توجه عاشق را به معشوق معطوف می دارد؛ به گونه ای که عاشق جز معشوق نمی بیند و خواسته و اراده ای جز وصال و رضای او ندارد. پژوهش کتابخانهای پیش رو که با توصیف، تحلیل و نقد تدوین شده است، به چیستی عشق مجازی و چرایی ظهور و تأثیر آن در آثار عارفان مسلمان از ابتدای ظهور تصوف تا پیش از ابن عربی می پردازد؛ آنگاه با بررسی تأثیر ابن عشق در مراحل مختلف سلوک عرفانی به این نتیجه می رسد که بر اساس دیدگاه کارکردگرایانه، عشق مجازی سبب لطافت درون و آن نیز عامل ورود به سلوک عرفانی است؛ در اوایل سلوک، عشق مجازی آزمونی برای سنجش میزان پایبندی سالک به شریعت است؛ شریعتی که شاهراه طریقت است. در اواسط سلوک، عشق مجازی سبب گذر سالک از کثرات به وحدت است. برای عارف واصلی که به مقام جمع الجمعی رسیده، عشق مجازی سبب تعدیل عشق ربانی و آنگاه راه یابی او از مقام فنا به مقام بقاست. در نهایت سالک می تواند در هر مرحله از مراحل سلوک عرفانی عشق مجازی را تجربه کند که به لحاظ ماهوی و دلیل ظهور متمایز از مقامات مافوق و مادون است.
بازسازی منطق ترجیح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو را می توان از پیشگامان منطق ترجیح قلمداد نمود. در عصر جدید محققان برجسته ای چون سورن هالدن جورج فون رایت رودریک چیزم نیکلاس رشر و ریچارد جفری در احیاء و گسترش این بخش از دانشهای منطقی کوشش قابل ملاحظه ای از خود نشان داده اند از جمله روابط منطقی که نقش پایه و اساسی در منطق ترجیح ایفا می کنند رابطه S , P است P به معنای P بر q ترجیح دارد یا p بهتر است از q و s به معنای p در ارزش برابر است با q است. در این مقاله سعی شده ضمن ارائه سیر تاریخی مختصر از توسعه منطق ترجیح بعضی از اصول موضوعه آن – که توسط هالدن پیشنهاد گردیده است – مورد بررسی نقد و ترمیم قرار گیرد. در تصحیح اصول مزبور – از مفهوم ضرورت و نظام S5 در منطق موجهات بهره جسته ایم تا رابطه های S , P از مقبولیت منطقی بیشتری برخوردار شوند.
سعادت از نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا سعادت را به مطلوب بالذات و غایت لذاته تعریف میکند. او سعادت را از یک حیث به دوقسم 1. سعادت در قیاس با قوای مختلفی نفس و 2. سعادت در ارتباط با خود نفس تقسیم میکند. او از جهت دیگر، سعادت را به جسمانی (بدنی) و روحانی (نفسانی) تقسیم میکند و بر این باور است که سعادت روحانی اصل و سعادت جسمانی فرع است. هم چنین از حیث دیگر، سعادت را به مطلق و مقید تقسیم میکند و مدعی است که سعادت و شقاوت مطلق در دنیا قابل حصول نیست. و در نهایت، در پاسخ به پرسش چیستی سعادت قصوی و امکان دستیابی به آن در دنیا، سخن میگوید. گرچه بوعلی در آثار متعددش درباره ملاک دستیابی به سعادت عظمی به گونه ای متفاوت اظهارنظر میکند، اما این وجوه مختلف قابل جمع هستند و در مورد امکان دستیابی به سعادت قصوی در دنیا، بر این باور است که این امر در دنیا دستیافتنی نیست.
ملاصدرا و دومین فیلسوف یونانی؛ آناکسیمندر یا آناکساغوراس؟
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در برخی آثار خود به تاریخ فلسفه و آغاز آن در یونان توجه داشته و به فلاسفة نخستین و آراء آنها اشاره کرده است. دومین فیلسوف حوزة ملطی، آناکسیمندر است، اما ملاصدرا از آناکساغوراس بعنوان دومین فیلسوف نام برده است. همچنین آرائی که از او نقل کرده، مجموعی از آراء آناکسیمندر و آناکساغوراس است. در این نوشته سعی شده علت این مسئله دنبال شود؛ اما صرفنظر از این مسئله، آنچه را که ملاصدرا بعنوان آراء دومین فیلسوف نقل کرده است، میتوان در آراء آناکسیمندر یا آناکساغوراس یافت. همچنین ملاصدرا اشاراتی کوتاه در توضیح سخنان مذکور دارد که اگرچه غیرتاریخی بنظر میرسد (بخصوص در برخی موارد)، اما حداقل در برخی موارد دور از کلمات آنها نیست و میتواند بعنوان برداشتی موّجه مورد توجه قرار گیرد.
رذایل اخلاقی و نسبت آن ها با ذات آدمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث ارتباط اخلاق و صفات نیک و بد آدمی با ذات و طبیعت وی از مباحث کهن در عرصه حکمت عملی است، این مسئله که آیا همه اخلاق یا بخشی از آن، در همه انسان ها یا در بعضی از آدمیان اختیاری و اکتسابی، یا غیر اختیاری و غیرقابل تحصیل بوده و تغییر ناپذیر است، از دیر باز مطمح نظر دانایان و حکیمان بوده است.
هدف این نوشتار طرح و دفاع از این نظریه است که فضایل و کمالات امور وجودی و حقایق عینی و اکتسابی هستند، اما رذایل اخلاقی امور عدمی و نقایص و اعدام ملکات فاضله اند و از این جهت همین که ذات انسان فاقد کمال و فضیلتی باشد کافی است تا مصداق رذیله مقابل قرار گیرد و از آنجا که انسان در اصل خلقت تهی از فضایل بوده و عالم و عادل متولد نمی شود، صرف ذات آدمی و به اصطلاح انسان من حیث هو هو، از این جهت مصداق رذایل است و این به معنی «ذاتی بودن» این صفات است، چنانکه امکان ذاتی ممکن می باشد، یعنی رذایل در عین ذاتی بودن مانند فضایل تغییرپذیر و زوال پذیر هستند و اختیار و اراده انسان در آن ها نافذ است. از این رهگذر تعلیم و تربیت نیز جایگاه ویژه خود را از دست نمی دهد.
دیالکتیک و هگل
ماکس شلر، فیلسوف عشق
بدن، سوژه و تکنولوژی های خود: درس هایی از راه حل فوکویی برای جامعه امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های مطرح در فلسفه سیاسی متاخر نسبت قدرت، سوژه و بدن است؛ میشل فوکو از متفکرین برجسته ای است که بدین مساله می پردازد. وی نه تنها تبار سوژه مدرن را می کاود بلکه از تکنولوژی های خود، به عنوان مجموعه ای از سازوکارهایی یاد می کند که از طریق آن خود بر بدن خویشتن اعمال قدرت می کند. حال این پرسش طرح می گردد که در اندیشه فوکو چگونه تکنولوژی های خود، سوژه مدرن و بدنش را برمی سازد؟ پیامد چنین وضعیتی چیست؟ و فوکو چه راحلی برای آن متصور است؟ به نظر می رسد در اندیشه فوکو، سوژه و بدنش در فرآیند سازوکارهای نظارتی و تنبیهی سراسربین و درونی شده شکل می گیرد. شاید مهمترین پیامد چنین وضعیتی ازخودبیگانگی، اسارات و تکه پاره شدن سوژه و بدنش باشد. به نظر می رسد؛ فوکو دو راه حل متصل به هم برای رهایی سوژه از این وضعیت پیشنهاد می کند: 1- مقاومت و امتناع دائمی؛ 2-پارهسیا (حقیقت گویی). بدین معنا فوکو از یکسو ما را به مقاومت دائمی بر علیه مناسبات دانش/قدرت/حقیقت نه تنها در دنیای بیرون بلکه در درون خود فرا می خواند (وجه سلبی راه حل فوکویی)؛ ازسوی دیگر ما را به رک گویی، خطرکردن و بازساختنِ خود بر مبنای خرده روایت های خلاقانه دعوت می کند (وجه ایجابی راه حل فوکویی).
بررسی تحول آموزه ی رنج از بودا تا ذن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوکه یا رنج، به عنوان مهمترین آموزه ی آیین بودا، در طی تاریخ و در مکاتب مختلف آن، از حیث واقعیت رنج، و راه نجات از آن روندی متفاوت را پیموده است. بدین گونه که رنج در آموزه های نخستین بودا در قالب چهار حقیقت شریف، بسیار پررنگ و مؤکد است و با محوریت آن، نظام فلسفی و عقیدتی خاصی را بعدها، به خصوص در سنت تراواده، شکل می دهد. اما در سنت مهایانه، این آموزه مانند بسیاری از باورها چون کرمه، سمساره، نیروانه و... تحت الشعاع آموزه ی دیگری به نام شونیاتا یا تهیگی قرار می گیرد، و سرانجام این آموزه با اصطلاح ووسین یا نه ذهن در ذن ـ به عنوان یکی از شاخه های مهایانه به خصوص در خاور دور جایگاه وسیع تری یافته و واقعیت رنج در آن رنگ می بازد. به دنبال آن تحولاتی در شیوه های عملی و راه نجات از رنج نیز در شاخه های این مکتب ایجاد می گردد.
نقد علم شناسی کوهن از منظر فایرابند1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوهن و فایرابند از فیلسوفان علمی هستند که در بسیاری از جهات، دیدگاه های نزدیک و بعضاً مشترکی دارند. این دو فیلسوف به عقلانیتی آفاقی و جهان شمول باور ندارند؛ از این رو در عرف ادبیات فلسفی، دیدگاه های آنان را نسبی گرایانه تلقی می کنند. هر دو، از فیلسوفان نیمة دوم قرن بیستم هستند و واکنشی به جریان های پوزیتیویستی و نگتیویستی محسوب می شوند. این اندازه، شباهت و نزدیکی، این پرسش را در ذهن برمی انگیزد که اختلاف نظر و تفاوت آرای این دو، در کجاست. در این مقاله می کوشیم تا با مروری گذرا بر دیدگاه های آنان، انتقاداتی را که فایرابند به علم شناسیِ کوهن دانسته است، بررسی کنیم. از جملة این نقدها، می توان به موارد زیر اشاره کرد: نقد بر رویکرد ایدئولوژیک کوهن نسبت به تاریخ؛ گسترة قیاس ناپذیریِ او؛ ابهام در توصیفی یا تجویزی بودن دیدگاه هایش؛ گذر ناموجه از پایداری به کثرت؛ ناکامی در تمایز حیطة علم و غیر علم با جعل هویات نظری مانند پارادایم و علم عادی؛ و در نهایت، ذبح انسان آزاد در خفقان علم عادی
نقد و بررسی برهان معجزه بر اثبات وجود خدا از دیدگاه فیلسوفان دین مغرب زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداباوران معجزه را دلیلی برای اثبات وجود خدا می دانند. در طرف مقابل، خداناباوران نقدهایی علیه دلالت گری معجزه بر اثبات وجود خدا مطرح می کنند که بیشتر به وقوع پیوستن تاریخی معجزات را محل تردید قرار می دهد و حتی ناممکن می دانند. هدف این نوشتار بررسی و پاسخ به چند پرسش اصلی در این موضوع مورد اختلاف است: معجزه چیست؟ آیا «معجزه» مفهومی خودمتناقض است؟ آیا استناد به گواهی های تاریخی برای وقوع معجزات قابل توجیه است؟ عامل وقوع معجزه چیست؟ روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی است که از طریق مطالعه، بررسی و تحلیل ذهنی مفاهیم، گزاره ها و استدلال ها انجام می گیرد. بر این اساس، کتب، مقالات و دیگر آثار فیلسوفان مغرب زمین و همچنین کتب و مقالاتی که درباره آنها نوشته شده اند، مورد مطالعه قرار می گیرند. در این مقاله ضمن بررسی پرسش های یاد شده تلاش خواهد شد تا نشان داده شود که اولاً «معجزه» مفهومی خودمتناقض نیست؛ لذا نمی توان با استناد به ناسازگاری درونی مفهوم، امکان وقوع آن را زیر سوال برد؛ ثانیاً در صورت فراهم بودن شرایطی می توان پذیرفت که معجزاتی رخ داده اند؛ ثالثاً از میان وقایع معجزه گون برخی را می توان دال بر وجود خداوند دانست، هرچند که دلالت گری پاره ای دیگر محل بحث است.
از چیستى علم به سوى چگونگى علم
حوزههای تخصصی: