دوکه یا رنج، به عنوان مهمترین آموزه ی آیین بودا، در طی تاریخ و در مکاتب مختلف آن، از حیث واقعیت رنج، و راه نجات از آن روندی متفاوت را پیموده است. بدین گونه که رنج در آموزه های نخستین بودا در قالب چهار حقیقت شریف، بسیار پررنگ و مؤکد است و با محوریت آن، نظام فلسفی و عقیدتی خاصی را بعدها، به خصوص در سنت تراواده، شکل می دهد. اما در سنت مهایانه، این آموزه مانند بسیاری از باورها چون کرمه، سمساره، نیروانه و... تحت الشعاع آموزه ی دیگری به نام شونیاتا یا تهیگی قرار می گیرد، و سرانجام این آموزه با اصطلاح ووسین یا نه ذهن در ذن ـ به عنوان یکی از شاخه های مهایانه به خصوص در خاور دور جایگاه وسیع تری یافته و واقعیت رنج در آن رنگ می بازد. به دنبال آن تحولاتی در شیوه های عملی و راه نجات از رنج نیز در شاخه های این مکتب ایجاد می گردد.