سید مهدی حسینی نیا

سید مهدی حسینی نیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

گاهنگاری نسبی محوطه شمس تبریزی خوی بر اساس مجموعه سفالی به دست آمده از کاوش باستان شناسی

کلیدواژه‌ها: خوی محوطه شمس تبریزی کاوش سفال گاهنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۴۱
شهرستان خوی به عنوان یکی از حوزه های باستان شناسی ایران، از مهم ترین کانون های حضور جوامع انسانی بوده است که فرآیند شکل گیری جوامع باستانی از ادوار پیش ازتاریخی تا دوران تاریخی و اسلامی در آن کاملاً مشهود و قابل کنکاش است. یکی از محوطه های شاخص این شهرستان، محوطه شمس تبریزی است که در شمال غربی شهر خوی درمیان محله ربط و محله امامزاده قرار دارد و در جبهه جنوبی آن، بنای یادبودی موسوم به «مناره شمس تبریزی» قرار گرفته است. این محوطه در سال 13۹۷ه .ش. با هدف بررسی لایه ها و نهشته های باستان شناختی و آگاهی از وجود دوره های فرهنگی با ایجاد سه گمانه در قسمت های شمالی و شرقی مورد کاوش باستان شناختی قرار گرفت. این پژوهش نتیجه مطالعه داده های سفالین محوطه مذکور است. بر این اساس، پرسش اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح می شود؛ با توجه به تنوع گونه های سفالی و تطبیق آن ها با محوطه های دیگر، گاهنگاری محوطه دربر گیرنده چه دوره های فرهنگی است؟ یافته های این پژوهش، سفال های این محوطه را در دو گروه عمده سفال های لعاب دار (سفال های تک رنگ، چند رنگ، نقاشی روی لعاب، نقاشی زیرلعاب، اسگرافیاتو) و بی لعاب (سفال های قالب زده و معمولی) دسته بندی می کند که براساس گونه شناسی سفالینه ها و تطبیق آن ها با محوطه های دیگر باید گفت محوطه شمس تبریزی خوی استقرارگاهی متعلق به قرون میانی تا متأخر اسلامی است. اوج شکوفایی این محوطه مربوط به سد ه های میانه اسلامی بوده است و هم چنین باید خاطرنشان نمود که گونه های شاخص سفالی، هم سانی های نزدیکی را با دیگر مراکز در شمال غرب و غرب نشان می دهد که این موضوع، نشان از وجود شبکه ارتباطی و فرهنگی گسترده در منطقه بوده است و متون تاریخی و سفرنامه ها این نتیجه گیری را تقویت می کند.
۲.

تحلیل رقم نویسی پرتره یک درویش واقع در موزه توپقاپی سرای بر اساس تحلیل آثار منتخب کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک هرات و صفوی کمال الدین بهزاد پرتره یک درویش اسلوب بهزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۸۷
در بسیاری از نگاره های منتسب به بهزاد، بدون توجه به اسلوب و ساختار هنری وی، آثاری به اشتباه به این هنرمند نسبت داده شده است؛ به همین دلیل روش کار در فضا سازی، فیگور و تزیینات در آثار این هنرمند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بررسی آن ها اسلوب نگارگر را مشخص می کند و یکی از فاکتورهای مهم در جهت شناسایی تابلوهای نقاشی است؛ از این رو هدف اصلی این پژوهش، بررسی شیوه های ترسیم تزیینات، فیگور و ملحقات آن و همچنین مقایسه پرتره های انسانی در آثار منتخب کمال الدین بهزاد، با هدف شناسایی تابلو نقاشی پرتره «یک درویش»، اثر نسبت داده شده به بهزاد است. این پژوهش به روش کیفی و به صورت توصیفی تحلیلی و تاریخی انجام پذیرفته و روش گردآوری اطلاعات برپایه مطالعات کتابخانه ای استوار شده است. فرضیه اصلی پژوهش بدین صورت طرح می شود: با بررسی و تحلیل نمونه کارهای منتخب بهزاد، نگاره پرتره «یک درویش» اثر بهزاد نیست. نتایج بررسی نشان می دهد، تزیینات فیگور و اشیای وابسته (لباس، کلاه، عمامه و غیره)، در هر دوره می تواند نشانه های مشخصی برای شناخت آثار بهزاد باشد. با بررسی الگوهای تصویری و تزیینی و ارائه مستندات تحلیلی در جداول ارائه شده، پی برده می شود که پرتره یک درویش واقع در موزه توپقاپی سرای استانبول، می تواند اثری از هنرمند دیگری باشد که به بهزاد نسبت داده شده است. این اثر از اسلوب به کاررفته در آثار بهزاد بهره نبرده است و دارای مشخصه های بارز آن نیست. این اثر بر طبق نشانه های موجود، احتمالاً متعلق به نقاشی عثمانی بوده است. نقاشان عثمانی تلاش می کردند تا از نقاشان ایرانی نیز تأثیر بگیرند که تقابل نقاشی ایرانی با نقاشی غربی را در آثار این هنرمندان می توان مشاهده کرد. درنهایت با بررسی الگوهای تصویری و تزیینی نگاره ها، می توان به شناخت بهتری در آثار بهزاد رسید.
۳.

An Analytical and Comparative Approach to Recognition Tabriz Ali Shah Mosque(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Ilkhanid period Tabriz Ali shah Mosque School of Khatuniyeh in Erzurum Mosque - Tomb

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۲
Ali shah Mosque in Tabriz is one of the remaining buildings from the Ilkhanid period in the region of Azerbaijan in Iran. In his torical documents, this building is mentioned with different names such as citadel and mosque. Despite the research done on this building, researchers s till have disagreements regarding architectural specifications. In this research, based on archaeological and architectural evidence, the authors seek to answer the following basic ques tions in the manner of field s tudies and libraries, which are based on descriptive-his torical and analytical-comparative, how are the architectural features of this building represented by the texts of his torical documents? How is the porch connected to the tomb? Also, what is the relationship between Ali shah Citadel and the school of the two minarets of the Erzurum in terms of physical and trinity elements? The following hypotheses are raised: according to the results, the pillar behind the altar is originally the tomb of Alisha. The main altar was located inside it and had a green dome with skylights. The way to reach this tomb and the altar were from the s tairs leading to the porch. After the huge columns on either side of it, which may have been turned into a minaret, space has become smaller with an indentation. The school and monas tery were connected to its wes tern and eas tern sides. This general form of composite buildings in a complex is a feature of mos t buildings of this period. Other results of this s tudy show that the model of the mosque-school of the Erzurum is derived from this building, which shows the cultural connections between the two regions.
۴.

مطالعه و طبقه بندی معماری صخره ایِ آئینی-مذهبی شهرستان مراغه

کلیدواژه‌ها: مراغه معماری صخره ای گوردخمه قبور صخره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۵۴۱
یکی از انواع اصلی آثار صخره ای، فضاهای دستکند آئینی-مذهبی است. این فضاهای دستکند از دیرباز موردتوجه، تقدس و احترام گروه های اجتماعی متدین و پایبند به آموزه های دینی بوده است. از این منظر می توان گفت منطقۀ مراغه یکی از کانون های فوق العاده مهم، غنی و دیرپای معماری آئینی-مذهبی در تاریخ و فرهنگ ایران بوده است. در عصری که فضاهای دستکند آئینی در بسیاری از مناطق، رونق آئینی و قوت قُدسی تأثیرگذار خود را از دست داده است، برخی از فضاهای دَستکند آئینی-مذهبی در مراغه همچنان حضور فعال و پررنگ دارد. بر همین اساس این پژوهش ضمن شناسایی، معرفی و تبیین ویژگی های خاص فضاهای دستکندِ آئینی-مذهبی این منطقه، به عامل شکل گیری این فضاهای آئینی نیز پرداخته است؛ بنابراین در کنار روش میدانی جهت ثبت، ضبط و توضیح وضعیت کنونی، از مطالعات اسنادی برای شناخت عامل شکل گیری معماری آئینی-مذهبیِ شهرستان مراغه استفاده گردید. انجام این پژوهش درصدد پاسخ گویی به این پرسش بنیادی است که، فضاهای دستکند آئینی-مذهبی در مراغه به چند گونه تقسیم می شوند؟ نتایج بررسی های انجام شده، حاکی از شناسایی تعداد 8 اثر صخره ای آئینی-مذهبی در شهرستان مراغه است. معماری های صخره ای فوق از منظر ریخت شناسی در قالب های سطحی و زیرسطحی قابل دسته بندی هستند. همچنین ازلحاظ گونه شناختی و تقسیم بندی ماهیت کاربری دارای استفاده های مختلفی است، ازجمله: الف) مسجد، ب) خانقاه، پ) کلیسا، ت) معبد بودایی، ث) نیایشگاه روباز، ج) گوردخمه، چ) قبور صخره ای. هم اکنون بسیاری از این محوطه ها دچار ویرانی شده، با وجود این برخی از فضاها، جایگاه قُدسی خود را حفظ نموده و با تغییراتی مورد استفاده اند.
۵.

مقایسه تطبیقی جایگاه زنان در مجالس موسیقی دوره تیموری و صفویه بر اساس نگاره های برجای مانده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تیموری زنان نوازنده صفوی مجالس موسیقی نگارگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۴۰
در زمان حکومت تیموریان، هنر نقاشی به چنان درجه ای از تکوین و تکامل رسید که الگویی برای کل مکاتب آینده نقاشی ایران شد. با توجه به رویکرد حکمرانان تیموری، شاهد بلوغ و کمال موسیقی در این دوره هستیم که با مطالعه در نگاره های موجود، می توان به نکات بسیار پراهمیت و مطرح حیات موسیقیایی، از جمله جلوت و ملازمت زنان نوازنده و سازها و ابداعات این هنر، در این دوره پی برد. در تاریخ ایران پس از اسلام، عصر صفوی هم به لحاظ دگرگونی های مهم سیاسی فرهنگی و اجتماعی نقطه عطفی محسوب می شود و نگارگری صفویه نیز، مانند سایر شاخه های هنری، از این قاعده مستثنا نبوده است. نوشته حاضر بر آن است تا با رویکرد تطبیقی و به روش توصیفی تحلیلی و تاریخی و با استناد به منابع کتابخانه ای و اسناد موزه ایِ بر جای مانده از روزگار تیموریان و صفویان، هویت و جایگاه اجتماعی زنان نوازنده را به صورت تطبیقی بررسی و تبیین کند. سؤال اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح می شود؛ نگاه دو سلسله به زنان نوازنده در آثار هنری چگونه تببین یافته است؟ مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که به رغم شباهت نقش های این دو دوره با یکدیگر، مع الوصف در عصر صفوی بزرگ داری و احترام به مقام زن و نوازنده نسبت به دوره تیموریان بیشتر بوده است. در عصر تیموری، زنان نوازنده در مجالس آرام و بدون هیاهو همراه با پادشاه و معمولاً در رده پایین مجلس به نمایش در آمده اند. در اوایل دوره صفویه، زنان همراه مردان درباری و نزدیک شخص شاه و در اواخر این دوره نیز در صحنه های شلوغ به تصویر کشیده شده اند؛ در حالی که به جای نوازندگی بیشتر به رقص می پردازند و جایگاهشان تنزلی مقطعی به خود دیده است.
۶.

تأثیر اندیشه های فرقه حروفیه بر انتخاب برخی از مضامین کتیبه های مسجد کبود تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسجد کبود کتیبه نگاری فرقه حروفیه اعتقادات مضامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۴۷۵
مسجد کبود در دوره ترکمانان قراقویونلوها به استناد وقف نامه آن، به دستور و نظارت جان بیگ خاتون(زن جهانشاه) ساخته شده است. در وضعیت کنونی، نقشه بنا شامل یک گنبد مرکزی، یک هشتی و یک شبستان گنبددار است. بنا از دید فنی حاوی ظریف ترین آثار کاشی معرق بوده و تنوعی از نقش های کاشی را در خود جای داده است. از لحاظ تزیینات هنری این بنا دارای جایگاه ویژه ای در معماری ایرانی بوده، به طوری که، از آن در منابع اسلامی، به نام فیروزه اسلام نام برده شده است. تنوع در طرح، نقش، انواع خطوط، مضامین کتیبه نگاری و مفاهیم مذهبی از ویژگی های شاخص بنا است. بر این اساس، پرسش اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح می گردد: کدام مضامین نوشتاری در این مسجد با تفکرات فرقه حروفیه جلوه گر شده است؟ مقاله حاضر با روش تحقیق تاریخی-تحلیلی تدوین گردیده و در نظر دارد از یک طرف، به بررسی بستر های مذهبی و مفاهیم اندیشه های فرقه حروفیه پرداخته و از طرف دیگر، تاثیر تفکرات این فرقه را در مضامین کتیبه نگاری مسجد کبود تبیین نماید. تجزیه و تحلیل یافته ها به صورت کیفی و اطلاعات به دست آمده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و بازدید میدانی گردآوری شده است. نتایج پژوهش حاضر، نشان می دهد پاره ای اعتقاد ات فرقه حروفیان در کنار تصوف و عرفان در شکل گیری مضامین نقوش و کتیبه های این بنا تاثیر به سزایی داشته است. انتخاب برخی از سوره ها(حمد، کوثر، کهف به طور کامل)، آیاتی از سوره های قرآنی(طه، اسراء، رعد، آل عمران)، واژه های قرآنی(هو، حسبی الله، المنه الله)، آیات مقطعه، سوره جمعه، آیت الکرسی، طه و اسماء الهی، اسامی مانند الله، محمد(ص) و حضرت علی(ع)، نشان از تاثیر این فرقه بر برخی از مضامین کتیبه نگاری در این بنا بوده است.
۷.

بررسی و بازنمایی هویت تاریخی شهر بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آذربایجان غربی بوکان بافت تاریخی محله ارگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۲۵
نواحی سرد و کوهستانی، بخش بزرگی از مساحت کشور ایران را تشکیل می دهد. بافت شهری در این مناطق همسان با اقلیم سرد و کوهستانی به وجود آمده و به گونه ای طراحی شده است که پاسخگوی نیازهای ساکنان آن باشد. ملاحظات اقلیم و جغرافیای خاص یک منطقه، خود عامل اصلی و مهم در فرم زایی بافت شهری و عناصر معماری است. محیط زیست شهرها و حتی تک بناهای مربوط به یک اقلیم خاص، ویژگی های خاص و متناسب با آن اقلیم و جغرافیا را به دست می دهند. بوکان نیز ازجمله شهرهایی است که در منطقه کوهستانی ایران واقع شده و بافت تاریخی متناسب و ارزشمند با شرایط آن را دارد. این شهر در جنوب استان آذربایجان غربی و در ناحیه موکریان قرار دارد و به دلیل دارابودن ویژگی های اقلیمی، جغرافیای زیستی و همجواری با کوه و رودخانه و قرارگرفتن در مسیر جاده ارتباطی، برای سکونت مکان مناسبی بوده و همین امر موجب رشد و توسعه سریع آن در دوره قاجار و سپس پهلوی شده است. پژوهش پیشِ رو به شیوه توصیفی تحلیلی و براساس بررسی های میدانی و مطالعات کتابخانه ای به دنبال شناسایی بافت تاریخی و عناصر و مشخصه های اصلی کالبدی شهر بوکان بوده و در این راستا به دنبال جوابی منطقی برای سوالات زیر است: ۱- هسته اصلی و اولیه شهر بوکان در کدام دوره تاریخی شکل گرفته است؟ ۲- الگو و منطق چیدمان بناها در بافت تاریخی بوکان چگونه و عناصر اصلی و کالبدی آن کدام بناها هستند؟ ۳- بافت تاریخی بوکان در طی ادوار چه تغییراتی یافته است؟ نتایج مطالعات نشان می دهد شهر اسلامی بوکان در دوره صفوی شکل گرفته و بافت فعلی باقی مانده از آن نیز متعلق به ادوار قاجار و پهلوی است. وجود عناصر معماری ازجمله ارگ، مسجدجامع، بازار، مقبره، حوض خانه و محلات مختلف، پویایی بافت تاریخی بوکان در گذشته را اثبات می کند و نشان از دارا بودن کارکردهای سیاسی، مذهبی، اداری و تجاری این شهر، در طی ادوار مذکور است.
۸.

The Development of Bricks Ornamentation from the early Islamic Centuries to the End of Kharazmshahian Period in the Architecture of Mosques in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Islamic Architecture of Iran Brickwork Decorations Tile-work Mosques

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۸۰
The brick ornamentation in Islamic architecture represents the unique skill of the architectural artists and we have seen the perfection of this kind of art during the Seljuk period. There is little information about the process of developing brick art in the architecture of Islamic mosque in Iran, and it has not yet been dealt with as it is worthy of this precious art. Therefore, it is necessary to carry out further research in this regard due to its importance in Iranian architecture. In this research, through library studies and with a descriptive-analytical approach, the trend of development of bricks ornament in the architecture of the Islamic mosques of Iran from the beginning to the end of the Ilkhan era, as well as the causes of importance and development to the bricks of the Seljuk period were studied. The brickwork decoration in the Islamic architecture of Iran gradually begins from the third century A.H. Generally speaking, the early Islamic centuries can be considered as the formation and development of brickwork ornamentation, which reaches its peak in the Seljuk era, thus the richest brick-making projects develops in this era, because during this period, artists managed to create numerous works and structures with the element due to the calm and stability of the Seljuk territory. After this period, bricklaying works continued during the Kharazmshahi era in the Khorasan area, and in the course of the Ilkhani period, its development was reduced and other techniques such as acrography and tiling were popularized.
۹.

مطالعه جایگاه زن در دوره هخامنشی و آشوری براساس شواهد باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشوریان جایگاه زنان شواهد باستان شناسی هخامنشیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۱۶۲
جایگاه زنان در دوره های تاریخی و مشارکت آنان در امور سیاسی و اداری حکومت ها به منزله یکی از شاخصه های عمده توسعه جوامع تلقی می شود. مشارکت زنان در جوامع معیار مناسبی برای سنجش میزان رشد فکری مردم آن جامعه به شمار می آید و به نوعی بیانگر برابری و تساوی حقوق زن و مرد و یکی از شاخصه های پیشرفت و توسعه جوامع متمدن در اعصار گذشته و امروزی محسوب می شود. این نوشتار به بررسی جایگاه زنان در تمدن ایرانی و بین النهرین با انتخاب دوره های تاریخی (هخامنشی و آشوری) پرداخته است. از جمله مهم ترین شواهد باستان شناسی به جامانده، نقش برجسته ها و آثار مهرهای دوره های تاریخی یادشده اند که به جایگاه و نقش زنان در عرصه های حقوقی و سیاسی پرداخته اند. هدف این مقاله بررسی جایگاه زنان عصر هخامنشی و مقایسه آن با تمدن آشوریان و ارائه تصویری شفاف و روشن از عملکرد آن ها بر پایه مستندات موجود باستان شناختی است. این پژوهش از نوع تحقیق تاریخی است که به صورت توصیفی تحلیلی و تطبیق شواهد باستان شناسی، اعم از مهرها و سنگ نگاره ها، تلاش می کند جایگاه زن در تمدن های ایران و بین النهرین را با انتخاب دوره های تاریخی شاخص و با استناد به مدارک مستدل باستان شناسی تحلیل کند. درنهایت، چنین نتیجه می گیرد که به رغم تأثیرپذیری تکنیکی نقش برجسته های مرتبط با موضوع زنان هخامنشیان از آشوریان، احترام به زن و گستردگی مشارکت آنان در فعالیت های سیاسی و اقتصادی، استقلال و آزادی های فردی در زندگی خصوصی زنان هخامنشی نسبت به دوره آشوریان بیشتر است.
۱۰.

مطالعه ی تطبیقی پیشانی بند طلایی موزه آذربایجان

کلیدواژه‌ها: پیشانی بند نقوش نمادین درخت زندگی بزکوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۵۵۴
موضوع پژوهش حاضر تحلیل و مقایسه نسبی پیشانی بند طلایی به دست آمده از منطقه خلخال، موجود در موزه آذربایجان است که از طریق کاوش های غیرمجاز به دست آمده است. باتوجه به اینکه هیچ گونه کار پژوهشی بر روی این شئ صورت نگرفته، لذا انجام چنین پژوهشی در این زمینه به منظور مشخص کردن کارکرد، شیوه ساخت، مقایسه، تاریخ گذاری نسبی و تجزیه و تحلیل نقوش نمادین به کار رفته بر روی این اثر هنری ضروری به نظر می رسد. روش شناسی این مقاله به صورت مطالعه تطبیقی و به صورت تحلیلی-توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات آن نیز به دو روش کتابخانه ای و میدانی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در کاربست نقوش این پیشانی بند، طرز تفکر و اعتقادات هنرمندان تأثیر به سزایی داشته است. درواقع این نقوش به صورت آیینی و مظهری از خدایان بودند که توسط هنرمندان بر روی سفالینه ها و گاهی بر روی زیورآلات نقش شده اند تا بدین وسیله خود را تحت حمایت خدایان قرار دهند. با توجه به مطالعات انجام شده در زمینه شیوه ساخت، شیوه تزئین و تجزیه و تحلیل حاصل از مقایسه نقوش با نمونه های تزئینی مشابه مانند سینه بند زرین و عاج های زیویه، جام طلای لرستان، جام زرین مارلیک و پیشانی بند حسنلو، نتایج تاریخ گذاری مبین آن است که پیشانی بند مورد مطالعه را می توان در محدوده زمانی بین اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول ق.م. تاریخ گذاری کرد.
۱۱.

تحلیل تأثیر اعتقادات عرفان و تصوف بر مضامین و تزیینات کتیبه های مسجد کبود تبریز

کلیدواژه‌ها: آق قویونلوها مسجد کبود کتیبه نگاری تصوف عرفان مذهب حروفیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۴ تعداد دانلود : ۶۲۴
مسجدکبود تبریز از آثار متعلق به ابوالمظفرجهانشاه از دودمان ترکمانان قراقویونلوها است . این بنا در سال870 هجری قمری به کوشش و نظارت جان بیگ خاتون (زن جهانشاه) پایان پذیرفت. در این مسجد نقوش مختلفی از قبیل: نقش های گیاهی، هندسی و کتیبه ای در تزئینات کاشیکاری، مشاهده می شود. کتیبه های مسجد که عمدتاً با دو خط کوفی و ثلث کار شده اند با نگاره های اطراف خود ارتباط مستقیم داشته و به آن ها جنبه اعتدال و هماهنگ بخشیده اند. هدف اصلی این مقاله، مطالعه و کشف تاثیرات عرفان و تصوف از جمله مذهب حروفیه بر انتخاب مضامین کتیبه ها و نوشته های تزئینات مسجد کبود تبریز می باشد. در این پژوهش، روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و هدف از نوع کیفی می باشد. گردآوری اطلاعات به دو طریق میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است که در این راستا در مطالعات کتابخانه ای ابتدا اسناد و مدارک مورد بررسی قرار گرفته اند و در راستای مستند نگاری تزئینات مسجد کبود، مطالعات میدانی صورت گرفته است. در مرحله آخر براساس اطلاعات جمع آوری شده تجزیه و تحلیل اطلاعات صورت پذیرفته است. بنا بر یافته های تحقیق مشخص گردید که: از میان رنگ ها، دو رنگ آبی لاجوردی (در زمینه کتیبه ها) و سفید (در نوشتن خط متن کتیبه) رنگ غالب در تزئینات این مسجد می باشد که به لحاظ نمادین، این دو رنگ، با عقاید عرفا ارتباط مستقیم داشته و به نوعی نمودی از اعتقادات عرفا در تزئینات این مسجد به حساب می آیند. همچنین انتخاب انواع نقش شمسه ها و ذکر کلمات قصار عرفانی به عنوان مضامین این نقوش، نشان از تاثیر عرفان و تصوف در تصویر گیری تزیینات این بنای بزرگ دوره قره قویونلوها دارد. در پایان این نتیجه حاصل می شود که تحولات مذهبی سده نهم هجری قمری مانند اعتقاد حروفیان در کنار تصوف و عرفان در تصویر گیری مضامین نقوش و کتیبه های این بنا تاثیر بسزایی داشته است.
۱۲.

بازنمایی الهه آناهیتا در شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آناهیتا بازنمایی زنان شواهد باستان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۷۲
آب در ایران باستان بسیار ارجمند بوده است. برای پاسداری و محافظت از آب، چند ایزد وجود داشته که آناهیتا محبوب ترین آن ها به شمار می آمد. محبوبیت و جایگاه آناهیتا را با بررسی در آثار هنری ایران باستان می توان مشاهده کرد. بی تردید، وجود و استمرار باورهای اساطیری و مذهبی برآمده از دل فرهنگ و تاریخ ایرانی، مهم ترین عامل حضور همیشگی آناهیتاست. بنابراین، نقش آناهیتا نه تنها به منزله عنصری تجسمی در هنر، که بیشتر دربردارنده مفاهیمی نمادی و بنیادین بوده است. این تحقیق، به تجزیه وتحلیل تجسمی نقوش آناهیتا و توصیف فضاها و ترکیبات تصویری آن در هنر ادوار تاریخی ایران باستان از قبیل مهرها، سکه ها، نقوش برجسته ها و ظروف فلزی در دوران ساسانی و مقایسه با مناطق و حوزه های فرهنگی دیگر پرداخته است. تحقیق از نوع کیفی و روش آن تحلیلی تطبیقی است و چنین نتیجه گرفته می شود که هستی و وجود تاریخی آناهیتا متعلق به میراث معنوی ایرانی است که صرفاً از جنبه مادی از مناطق و حوزه های فرهنگی دیگر چون؛ بابل، فنیقیه، یونان و روم باستان تأثیر پذیرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان