سید نجم الدین موسوی

سید نجم الدین موسوی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه مدیریت، دانشگاه لرستان، لرستان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۷ مورد.
۱.

شناسایی و تحلیل پیشایندها و پسایندهای پدیده شرم از برند در مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساسات منفی برند برند گریزی شرم از برند شرم خصوصی شرم عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۰
هدف: پژوهش های حوزه رفتار مصرف کننده، بیشتر بر نگرش مثبت درباره برندها متمرکز شده اند: در حالی که ارزیابی احساسات منفی از برنده نادیده گرفته شده است. یکی از مهم ترین این احساسات منفی، شرم از برند است، شرم احساسی است که افراد معمولا سعی می کنند از آن اجتناب کنند، اما به طور گسترده ای در زندگی روزمره وجود دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناخت و تحلیل پیشایندها و پسایندهای پدیده شرم از برند در مصرف کنندگان صورت پذیرفت.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است و دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مشتمل بر مدیران ارشد بازاریابی و فروشندگان لوازم آرایشی و بهداشتی هستند که اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی ابزارها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار میان کدگذار برای مصاحبه و روایی محتوایی پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است. یافته ها: در این پژوهش یافته های بخش کیفی مشتمل بر شناسایی انواع پیشایندها و پسایندهای پدیده شرم از برند است و یافته های بخش کمی مرتبط با اولویت یابی این عوامل است.نتایج : بر اساس نتایج پژوهش مهم ترین پیشایندهای پدیده شرم از برند تجربیات منفی مرتبط،......
۲.

فهم تأثیر خودسانسوری منابع انسانی بر سکوت سازمانی: تبیین نقش میانجی خاموشی هوشیارانه ی منابع انسانی(مورد مطالعه: استانداری چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودسانسوری منابع انسانی سکوت سازمانی خاموشی هوشیارانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۸
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر خودسانسوری منابع انسانی بر سکوت سازمانی با تبیین نقش میانجی خاموشی هوشیارانه ی منابع انسانی است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش، 355 نفر از کارکنان استانداری چهارمحال و بختیاری هستند و با توجه به اینکه حجم جامعه ی آماری محدود و مشخص است، از جدول مورگان و در سطح اطمینان ۹۵ درصد حجم نمونه 260 نفر تعیین و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته سکوت سازمانی، خودسانسوری سازمانی و خاموشی هوشیارانه استفاده گردیده که روایی و پایایی آن ها با روش اعتبار محتوا، آلفای کرونباخ و نظرسنجی از متخصصان و مشاوران ت أیید شد. برای آزمون فرضیات و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS ، PLS استفاده گردید. بر اساس یافته های پژوهش، خودسانسوری منابع انسانی تأثیر مثبت و معناداری بر سکوت سازمانی دارد. همچنین خودسانسوری منابع انسانی تأثیر مثبت و معنادار بر خاموشی هوشیارانه دارد. در نتیجه می توان گفت، مدیران سازمان های دولتی با آگاهی از موضوع سکوت سازمانی و عوامل تأثیرگذار بر آن، باید تدابیری اندیشیده تا از پیامدها و آثار جبران ناپذیر آن جلوگیری نمایند.
۳.

مدلسازی ارزیابی عملکرد استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد ارزیابی عملکرد استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۲۰
هدف: همه مردم روزانه با ارگان ها و دستگاه های دولتی بی شماری سروکار دارند به نحوی که این دستگاه های دولتی به بخشی از زندگی مردم تبدیل شده اند. این واقعیت در ایران به علت حجم بالای فعالی های دولت و به اصطلاح بزرگ بودن دولت نمود بیشتری دارد. استانداری ها و در راس آن شخص استاندار مسئولیت اجرا و نظارت بر فعالیت دولتی در هر استان را به صورت مجزا بر عهده دارد. بنابراین با توجه به حجم بالای ارتباط مردم در جامعه ایران با دستگاه های دولتی، عملکرد مطلوب استانداری ها به صورت عام و خود استانداران به عنوان سکانداران این نهاد دولتی بسیار مهم گردیده است. بر این اساس مسئله اصلی که منجر به انجام این مطالعه خواهد شد ضعف آگاهی موجود در ارتباط با ارزیابی عملکرد استانداران است. چرا که مشخص نیست عملکرد استانداران بر چه اساسی ارزیابی می گردد و رتبه بندی ها و نتایج ارائه شده توسط مراکز آماری بر چه پایه و اساسی صورت می گیرد. بر این اساس مطالعه حاضر در دو گام انجام می گیرد. در گام اول، الگوی ارزیابی عملکرد استانداران با شناسایی مولفه ها و شاخص های دخیل در آن طراحی و مدلسازی شده، سپس در گام دوم مدل استخراجی پژوهش مورد اعتبارسنجی قرار می گیرد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر بر مبنای پارادایم تفسیری- اثبات گرایانه و رویکرد آمیخته به صورت کیفی و کمی می باشد. همچنین استراتژی این پژوهش، استقرایی است. جامعه کیفی مورد مطالعه در پژوهش حاضر را کلیه اساتید دانشگاهی در حوزه مدیریت دولتی و مدیریت استراتژیک و استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران به همراه مدیران ارشد وزارت کشور تشکیل دادند. به منظور طراحی الگوی پژوهش حاضر در مجموع بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی تا سر حد اشباع نظری مصاحبه ها ادامه یافت، بنابراین تعداد مشارکت کنندگان در این مطالعه 18 نفر بوده اند. در این بخش جامعه آماری را خبرگان آگاه به موضوع همچون استانداران دولت جمهوری اسلامی ایران، معاونین و مدیران ارشد استانداری های دولت ج. ا. ا تشکیل دادند. نمونه گیری با استفاده از روش غیراحتمالی در دسترس صورت گرفت که در نهایت تعداد 48 نفر از جامعه آماری مورد نظر به عنوان نمونه پژوهش تعیین شدند. در راستای مدلسازی ابعاد شناسایی شده ارزیابی عملکرد، از نظرات خبرگان که نقش فعال اجرائی داشته اند استفاده شد، چرا که این افراد از نزدیک درگیر فعالیت های مربوط به مدیریت در سطح کلان دولتی بوده و با فرایندهای ارزیابی عملکرد به صورت عملی آشنایی داشته اند. شاخص دیگر در تعیین حجم نمونه در این بخش، میزان دسترسی به این قبیل خبرگان بوده که در نهایت تعداد 48 نفر به عنوان نمونه در این خصوص تعیین شدند.یافته های پژوهش:  تحلیل داده های حاصل از مصاحبه در نهایت منجر به شناسایی 12 مقوله اصلی به عنوان ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران شد. در مجموع ابعاد ارزیابی عملکرد استانداران در 5 سطح طبقه بندی گردیدند. بر این اساس دانش جغرافیایی به عنوان اثرگذارترین و رضایت ذی نفعان، مشارکت سیاسی و بهره وری به عنوان اثرپذیرترین عوامل لحاظ شدند. با توجه به اینکه سطوح معنی داری کمتر از 05/. حاصل گردیده، در نتیجه می بایست از آزمون های ناپارامتریک بهره برد. در این راستا از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده می گردد. میانگین سرمایه اجتماعی نشان می دهد در جامعه آماری مورد بررسی، این مفهوم از سطح مطلوبی برخودار نیست. همچنین دانش جغرافیایی و توسعه رفاهی مقادیر متوسط به بالا را نشان داده و مابقی متغیرها در سطح متوسطی قرار دارند.محدودیت ها  و پیامدها: با توجه به هدف این مطالعه، دسترسی به خبرگانی که بتوانند به روند انجام این مطالعه کمک نمایند با دشواری همراه بوده است.  پیامدهای عملی: یافته های این مطالعه جهت بهره برداری سیاست گذاران و همچنین استانداری های کشور، پیشنهادهایی به شرح زیر ارائه می دهد:تحلیل دوره ای مناطق جغرافیایی استان ها با روش ماتریس SWOT در جهت شناخت نقاط قوت و ضعف منطقه و همچنین درک فرصت ها و تهدیدهای آتی به منظور هدف گذاریتشکیل کارگروه ایمنی و سلامت در استانداری ها با مدیریت استانداران به منظور شناخت ضعف های بهداشتی سطح استان و تلاش در حل این مشکلات با برنامه ریزی و اخذ مشورت از خبرگان این حوزه در سطح استانتلاش دولتمردان در راستای بهره گیری از استانداران بومی در هر استان به جهت انطباق بیشتر با منطقه و شناخت مناسب تر فرصت های اقتصادیابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر اولین مطالع ه ای است که مدلی از ارزیابی عملکرد استانداران ارائه می نماید.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
۴.

ارائه مدل ساختاری کاهش نفرت از برند در صنعت لوازم خانگی ایران با رویکرد ترکیبی فراترکیب و مدل سازی ساختاری تفسیری

کلیدواژه‌ها: برندسازی نفرت از برند صنعت لوازم خانگی فراترکیب مدل سازی ساختاری تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۳۹
در گذشته، محققان حوزه مدیریت برند بیشتر به جنبه ها و نگرش های مثبت نسبت به برند توجه داشته اند. اما امروزه، تأثیرات منفی مشتریان نسبت به برند و درک منفی از آن بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، زیرا این موضوع می تواند سودآوری سازمان ها و رضایت مشتریان را افزایش دهد. هدف این پژوهش، ارائه مدلی مفهومی برای کاهش نفرت از برند در میان مشتریان است. در این پژوهش، در ابتدا با توجه به رویکرد فراترکیب، با جستجو در پایگاه اسکوپوس و استفاده از واژگان کلیدی مرتبط با نفرت از برند، 488 مقاله یافت شد. با حذف مقالات نامرتبط و نامطلوب بر اساس چرخه صورت گرفته در نهایت 91 مقاله مرتبط باقی ماند. در این بررسی، 10 عامل مؤثر بر کاهش نفرت از برند شناسایی شد و با نظرات 13 خبره و استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل مفهومی به منظور کاهش نفرت از برند در صنعت لوازم خانگی ایران طراحی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل کیفیت ارتباطات، پاسخگویی به شکایات و خدمات پس از فروش به عنوان عوامل زیر بنایی مدل شناخته می شوند. بهبود این عوامل می تواند ساختار کاهش نفرت از برند را تقویت کند. این یافته ها با پژوهش های قبلی همخوانی دارد و نشان می دهد که توجه به مسائل زیست محیطی و بهبود آن ها تاثیر مثبتی بر مسئولیت اجتماعی برند، بروز بودن محصول و تحویل به موقع دارد. این عوامل می توانند تجربه مشتری را بهبود بخشند و تناسب قیمت و کیفیت را بهتر درک کنند، که در نهایت منجر به تبلیغات دهان به دهان مثبت و کاهش نفرت از برند خواهد شد.این پژوهش به مدیران صنعت لوازم خانگی پیشنهاد می کند تا با تمرکز بر عوامل پایه ای و توجه به مسائل زیست محیطی، در کاهش نفرت از برند موفق تر عمل کنند. یافته های این پژوهش سرنخ های مهمی برای پژوهشگران علاقه مند به این حوزه فراهم می کند تا با شناخت بهتر این عوامل، مدل های مفهومی پویاتری را ارائه دهند.
۵.

پایش تأثیر قابلیت های پویای بازاریابی بر منابع مالی و پیکربندی فضایی در شرکت های صادراتی (مورد مطالعه: شرکت های صادراتی مستقر در شهرک های صنعتی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی شرکتهای صادراتی منابع مالی شهرکهای صنعتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۱۰۶
با توجه به مزایای بیشمار فعالیت های صادراتی، رشد صادرات به عنوان یک مکانیسم استراتژیک در توسعه اقتصادی بسیار با اهمیت و برجسته است. شرکت ها برای تحریک و تسریع در رشد صادرات، نیازمند به کارگیری عواملی مؤثر در افزایش منابع مالی و چیدمان جغرافیایی یا پیکربندی فضایی مناسب برای مجموعه فعالیت های خود هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر قابلیت های پویای بازاریابی بر منابع مالی و پیکربندی فضایی در شرکت های دارای فعالیت صادراتی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی- پیمایشی با رویکرد پژوهش کمّی است. جامعه آماری پژوهش از کلیه مدیران و همچنین کارشناسان بازاریابی شرکت های واقع در شهرک های صنعتی استان لرستان که دارای حداقل دو سال فعالیت صادراتی بودند، تشکیل شده است. در پژوهش حاضر برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی استاندارد استفاده گردیده که روایی و پایایی آن نیز تأیید شده است. تحلیل داده های جمعیت شناختی و همچنین آزمون توزیع نرمال داده ها به کمک نرم افزار SPSS 24 و تجزیه و تحلیل داده ها به منظور آزمون فرضیات پژوهش از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3  انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که قابلیت های پویای بازاریابی تأثیر مثبت و معناداری بر منابع مالی و پیکربندی فضایی دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که از میان ابعاد قابلیت های پویای بازاریابی، بعد توسعه محصول جدید اثرگذاری بیشتری بر افزایش منابع مالی دارد و از طرف دیگر، بعد جمع آوری اطلاعات بیشترین اثرگذاری را بر چگونگی پیکربندی فضایی فعالیت ها دارد.
۶.

طراحی الگوی سیاست گذاری نمایشی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست گذاری سیاست گذاری نمایشی صنعت بانکداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۹
هدف از انجام این مطالعه طراحی الگوی سیاست گذاری نمایشی در صنعت بانکداری بوده است. روش پژوهش حاضر براساس رویکرد آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم استقرایی- قیاسی است. جامعه کیفی موردمطالعه در پژوهش حاضر را کلیه اساتید دانشگاهی در حوزه مدیریت دولتی، مدیریت بانکداری، مدیریت استراتژیک به همراه اعضای هیئت مدیره و مدیران عامل بانک های کشور تشکیل دادند که تعداد مشارکت کنندگان در این مطالعه 18 نفر بوده اند. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. مدل سازی، سطح بندی و برقراری ارتباط مفهومی میان ابعاد سیاست گذاری نمایشی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری انجام گرفت. جامعه آماری کمی مطالعه را اعضای هیئت مدیره و مدیران ارشد بانک های کشور تشکیل دادند. نمونه گیری با استفاده از روش غیراحتمالی در دسترس صورت گرفت. در این راستا تعداد 40 نفر از جامعه آماری موردنظر به عنوان نمونه پژوهش تعیین شدند. یافته های حاصل از انجام این مطالعه نشان داد که فرهنگ سازمانی، ویژگی های شخصیتی مدیران، اقتضائات محیطی، سیاست زدگی، هوش عاطفی، سبک مدیریت تظاهرگرایانه، سوداگری، عدم مطالبه گری، جهت دهی هدفمند افکار عمومی، عملکرد ویترینی، شرایط سازمانی و جوسازمانی به عنوان ابعاد اصلی سیاست گذاری نمایشی در صنعت بانکداری مطرح هستند
۷.

بررسی تاثیر اصالت برند بر خودانگاره مشتری با نقش میانجی قدرت اجتماعی برند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برند اصیل خودانگاره مشتری قدرت اجتماعی برند اصالت برند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۱۸
هدف: در صنعت پوشاک بسیاری از مشتریان به خاطر اهمیت وجود خودانگاره خاص، به دنبال برندها و محصولات با اصالت هستند، لذا مسئله اصالت برند و قدرت اجتماعی آن از موضوعات مهم در انتخاب بک برند می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر اصالت برند بر خودانگاره مشتریان برندهای داخلی با تبیین نقش میانجی قدرت اجتماعی برند، پرداخته است.روش: این پژوهش به لحاظ روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، صنایع پوشاک استان لرستان می باشد که با توجه به خروجی نرم افزار G- Power تعداد 122 نفر از دانشجویان دانشگاه لرستان که از مشتریان و مصرف کندگان برند زاگرس پوش و منسوجات بروجرد هستند، به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق شامل سه پرسش نامه اصالت برند، خودپنداره مشتری و قدرت اجتماعی برند می باشد. یافته ها: برای تحلیل فرضیه ها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که اصالت برند تأثیر مثبت و معناداری بر خودانگاره مشتری دارد. همچنین؛ قدرت اجتماعی برند تأثیر مثبت و معنادار بر خودانگاره مشتری دارد. نتایج: به عنوان یک نتیجه کلی باید افزود که محصولاتی که از نظر خودانگاره مشتریان با ویژگی های برندهای اصیل، تجانس داشته باشند، به سبب وجود قدرت اجتماعی برند، احتمال بالاتری وجود دارد که برای استفاده از جانب جامعه مشتریان هدف، انتخاب شوند.
۸.

ارزیابی تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه گردشگری سلامت با نقش میانجی احساس امنیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی گردشگری سلامت احساس امنیت استان لرستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۷۸
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه گردشگری سلامت با نقش میانجی احساس امنیت عمومی می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. روش تحقیق ازنوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل متخصصین و کارشناسان حوزه گردشگری سلامت در استان لرستان به تعداد 62 نفر می باشد که تعداد نمونه به شیوه کل سرشماری به تعداد 62 نفر تعیین شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه 55 سوالی که در سه قسمت اصلی احساس امنیت، سرمایه اجتماعی و گردشگری سلامت به ترتیب با 15، 15 و 25 سوال می باشد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری و محتوایی بوده است و پایایی کل پرسشنامه نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 81/0 مورد تایید واقع شده است. داده های گردآوری شده بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر آن بود که به طور کلی سرمایه اجتماعی بر توسعه گردشگری سلامت با نقش میانجی احساس امنیت عمومی تاثیر داشته است و بر این اساس سرمایه اجتماعی بر گردشگری سلامت، سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت عمومی بو احساس امنیت عمومی بر گردشگری سلامت تاثیر داشته است. بر این اساس بهره گیری از مشارکت مردم محلی در توسعه گردشگری سلامت در استان لرستان ضمن ایجاد اعتماد عمومی زمینه ساز افزایش سرمایه اجتماعی و در نهایت امنیت می شود.
۹.

ریخت شناسی پدیده انتظار خاموش از دیدگاه کارگزاران در وزارت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتظار خاموش صبر استراتژیک رادارگریزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۷۲
اانتظار خاموش سربرآورده از تلنبار تجربه های ناخوشایند از شریان های مسموم ساز در کالبد سازمان هاست که برخی از کارمندان را به اجبار به ادامه زندگی اداری با پنهان سازی انتظارها، استراتژی ها و تاکتیک ها سوق می دهد. از این رو، از آنجا که در باب این پدیده، سکوتی عمیق فضای مطالعاتی دانش مدیریت رفتار سازمانی را فراگرفته است؛ این پژوهش درصدد است تا با ریخت شناسی پدیده لایه های پیدا و ناپیدایی آن را در بافت استانداری های غرب کشور هویدا سازد. این جستار، بر پایه ر وش شناسی آمیخته اکتشافی استوار است. در بخش کیفی از روی آورد نظریه مبنایی رویکرد ساما ن مند استفاده شده و در فاز کمی برای اعتبارسنجی و تعمیم پذیری آن از آزمون تی تک نمونه ای بهره گرفته شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش تعداد 18 نفر از حاذقان در بستر مورد مطالعه بودند که از رهگذر روش نمونه گیری نظری به مشارکت در پژوهش دعوت شدند. نتایج تحقیق نشان داد در عمیق ترین لایه مفهومی پدیده انتظار خاموش پیش ران های هراس اداری، پیشه سازان خاموشی، صبر استراتژیک و موقعیت شناسی زیرکانه جای گرفته اند و ظاهری ترین لایه در قالب رفتارهایی از قبیل رادارگریزی، سالوس گرایی و تخریب گرایی رخ می نماید. همچنین، نتایج اعتبارسنجی مدل از طریق آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که از نظر خبرگان، مدل مفهومی از اعتبار نظری برخوردار است.
۱۰.

ارائه مدل شکل گیری پدیده سبزشویی برند با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبزشویی بازاریابی سبز ادعای سبز فریب کاری ارتباطات بازاریابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۸۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف ترسیم مدل شکل گیری پدیده سبزشویی برند و با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری اجرا شد. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی است. پارادایم آن استقرایی، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش اکتشافی متوالی است. روش: جامعه آماری پژوهش، استادان مدیریت بازاریابی دانشگاه های کشور بودند که بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر از آن ها برای مصاحبه و کسب داده های لازم برای پژوهش انتخاب شد. در بخش کیفی، برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپا کوهن به تأیید رسید. داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزار اطلس تی کدگذاری، دسته بندی و تجزیه وتحلیل شدند و بدین ترتیب، مؤلفه های سبزشویی برند شناسایی شد. در بخش کمّی از پرسش نامه مقایسه زوجی و رویکرد ساختاری تفسیری، برای جمع آوری داده ها استفاده شد که روایی و پایایی آن از طریق روایی محتوایی و بازآزمایی به تأیید رسید و با استفاده از روش ساختاری تفسیری، مدل سبزشویی برند ترسیم شد. یافته ها: از آنجا که پژوهش حاضر از نوع اکتشافی متوالی است، پس از مصاحبه با خبرگان و تحلیل آن ها، مؤلفه های سبزشویی شناسایی شد. در ادامه، این مؤلفه ها در قالب پرسش نامه خبره که برای رویکرد ساختاری تفسیری به کار می رود، در میان اعضای نمونه توزیع شد و خبرگان با پاسخ به آن، ارتباط میان شاخص ها و مؤلفه های سبزشویی برند را مشخص کردند و در نهایت، مدل شکل گیری پدیده سبزشویی برند خلق شد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که شرکت ها به منظور دستیابی به منابع مالی (سودآوری)، برای متقاعدکردن ذی نفعان خود، از رویکرد سبزشویی برند بهره می برند. این شرکت ها با هدف جلب توجه ذی نفعان مختلف و همچنین، رسیدن به منافع بالقوه ناشی از عملکرد مالی و کسب شهرت در میان عموم، خود را به عنوان شرکت های سبز معرفی می کنند، در صورتی که در عمل، مسائل زیست محیطی را رعایت نمی کنند. در واقع، شرکت ها تلاش می کنند که با استفاده از سبزشویی و نمایش اَعمال نمادین با ذی نفعان روابط قابل اعتمادی برقرار کنند تا با کسب شهرت، به هدف اصلی خود که همان به دست آوردن سود بیشتر است، نائل شوند. به نوعی کسب سود، مهم ترین آرمان و هدف آن هاست و برای دستیابی به آن، اَعمال فریب کارانه را به راحتی انجام می دهند. شایان ذکر است که در نهایت، به کمک رویکرد ساختاری تفسیری، شاخص ها و مؤلفه های سبزشویی برند، در قالب یک مدل پنج سطحی ترسیم شد. نتایج نشان داد که شست وشوی برند در درازمدت، در نهایت به عملکرد ضعیف و کاهش ارزش شرکت منجر خواهد شد.
۱۱.

اصلاح ساختاری رفتار ریاکارانه با تمرکز بر کنشگران مرزی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار ریاکارانه کنشگران مرزی ساختار اجتماعی آموزش وپرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۷۳
دوگانه عاملیت-ساختار در مورد رفتارهای ریاکارانه جمعی در میان ایرانیان مدت هاست موضوع بحث و مناقشه بوده است. در این میان برخی عاملیت و برخی دیگر عامل اصلی این رفتار نادرست را ساختار موجود در جامعه دانسته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی عمیق علل رفتار ریاکارانه و ارائه الگویی برای اصلاح آن با تمرکز بر نهاد آموزش وپرورش است. رویکرد پژوهش کیفی و میان رشته ای با استفاده از داده های جامعه شناسی، روانشناسی، حقوق، ادبیات، علوم سیاسی، روابط بین الملل و ... بوده است. کدگذاری داده ها تا اشباع نظری با استفاده از روش تحلیل موضوعی ادامه یافت. مقوله های اصلی در بخش علت رفتار ریاکارانه تحت تسلط فرا نظریه ساختار-عمل گیدنز شناسایی می شوند. این نظریه هنجار اجتماعی را نتیجه کنش عاملیتی-ساختاری می داند. به این ترتیب در بخش عاملیت، ساده انگاری بیش ازحد رفتار ریاکارانه، نفی فردیت و جبر تاریخی و برای مقوله ساختار، انحصار (سازمانی) دولتی، استبداد، استفاده ابزاری از دین و خودکامگی برخی مدیران، قرار دادن سنت در برابر مدرنیته و احساس ناامیدی اجتماعی در برابر بی عدالتی های موجود برای مقوله ساختار پدید آمد. بر اساس الزامات و محدودیت های آموزش وپرورش، ضمن رعایت نظریه  کاملاً ایرانی کنشگران مرزی مقصود فراستخواه، مقوله های اجرای اصل شایسته سالاری و تخصیص منابع شایسته ، قرار دادن دروس فلسفه اخلاق و حقوق بشر در سرفصل ها، ایجاد فضا برای روانشناسان، تلاش برای احیای سرمایه اجتماعی، استفاده از هر فرصتی برای ایجاد بستری برای مدرنیته، اجرای مدیریت دانش و اجماع در انجام کنش های مدنی کارآمد نیز به عنوان راهکار پیشنهاد شد.
۱۲.

قبیله گرایی برند در جهت حمایت از صنایع داخلی؛ چگونگی شکل گیری قبیله گرایی برند با روش مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قبیله قبایل برند قبیله گرایی برند حمایت از تولیدات صنایع داخلی مدلسازی ساختاری تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۳
در مدیریت بازاریابی حالتی وجود دارد که طی آن گروهی از مشتریان بر اساس اعتقادات و تعصبات مشترک در بستر فضای مجازی اقدام به تشکیل گروه های حمایت از برند و تبلیغ برای یک برند می نمایند. این مفهوم اگر در راستای حمایت از محصولات تولید صنایع داخل مورداستفاده قرار گیرد، می تواند یک راهبرد مناسب باشد که با بهره گیری از تعصبات مشترک و ایجاد علاقه و وفاداری به محصولات تولیدشده توسط صنایع داخلی، این صنایع و تولیدات آن ها را به سمت موفقیت رهنمون سازد. لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پیدایش قبیله گرایی برند و چگونگی شکل گیری قبیله گرایی برند با روش مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شد. این پژوهش بر پایه پژوهش آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم قیاسی استقرایی است که ازنظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که اعضای نمونه آن با روش نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس اصل کفایت نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی و پایایی آن با روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کد گذار میان گذار آزمون شد. همچنین ابزار گرداوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی مؤلفه های قبیله گرایی برند و ارائه مدل چگونگی شکل گیری این مفهوم است. مدل قبیله گرایی برند در این پژوهش در چهار سطح اصلی و بر اساس بسترهای شکل گیری، عوامل همبسته و مداخله جو، ابعاد قبیله گرایی برند و پیامدهای آن تدوین شده است.
۱۳.

طراحی الگوی پیاده سازی راهبرد هک رشد برای استارتاپ ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استارتاپ هک رشد هکر رشد قیف هک رشد راهبرد هک رشد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۰
با توجه به پیشرفت فناوری و تغییرات روزافزون دنیای کسب وکار، استارتاپ ها و کسب وکارهای نوپا نقش مهمی در اقتصاد هر کشور ایفا می کنند. این نقش باعث گردیده که کارآفرینان و نخبگان دنیای کسب وکار برای رشد و افزایش فروش این استارتاپ ها به روش های جدید فکر کنند. هم اکنون استارتاپ ها از روش های نوین و قدرتمندی به نام هک رشد استفاده می کنند تا بتوانند از طریق رشد بالا با کم ترین هزینه های مالی به بیشترین رشد دست پیدا کنند. لذا این پژوهش با هدف طراحی الگوی پیاده سازی راهبرد هک رشد برای استارتاپ ها انجام گرفت. پژوهش حاضر بر پایه پژوهش آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم قیاسی و استقرایی است و از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت داده ها و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش خبرگان، متشکل از اساتید دانشگاه در حوزه بازاریابی و مدیریت بازار و همچنین مدیران فروش و بازاریابی شرکت های استارتاپی همکاری کننده در پژوهش هستند. لذا نمونه آماری پژوهش از میان اعضای جامعه با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس اصل کفایت نظری، 41 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته است که برای سنجش روایی و پایایی آن از روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان گذار استفاده شد. همچنین ابزار گردآوری داده در بخش کمّی پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن با روش اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون تایید شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری و نرم افزار Atlas.ti و دربخش کمّی از روش مدلسازی ساختاری تفسیری بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش شامل ارائه الگوی پیاده سازی هک رشد در چهار مرحله پیدایش تفکر و فلسفه هک رشد، ایجاد زمینه های هک رشد، تدوین راهبرد های هک رشد و پیامدهای آن است. نتایج نشان می دهد که مهمترین راهبرد های هک رشد، راهبرد سئو، بازاریابی دیجیتالی و الکترونیکی، بازاریابی نفوذ و بازی وارسازی هستند.
۱۴.

شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر الهام گیری از مشتری در جوامع آنلاین برند با روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهام گیری از مشتری جوامع آنلاینِ برند دلفی فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۱۹
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر الهام گیری از مشتری در جوامع آنلاین برند با روش دلفی فازی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نظر نوع داده، آمیخته و بر مبنای پژوهش کیفی و کمی است که از نظر فلسفه پژوهش در زمره پژوهش های قیاسی استقرایی می گنجد. لذا پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که تعداد 30 نفر از آن ها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کیفی پژوهش، ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون درون کدگذار و میان-کدگذار تایید شد. هم چنین ابزارگردآوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه دلفی فازی است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تایید شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری و نرم افزار Atlas.ti و در بخش کمی از روش Delphi fuzzy استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر عوامل ذکر شده بر الهام گیری از مشتری در جوامع آنلاین برند است که با توجه به شرایط پر رقابت کسب وکارها، مدیران و صاحبان کسب وکارها برای بهبود عملکرد خود بایستی به این عوامل توجه ویژه ای داشته باشند. از این رو، پرداختن به مقوله الهام گیری از مشتری می تواند مشتری را تحت تأثیر قرار دهد و نه تنها احتمال خرید و وفاداری آن ها را در پی دارد؛ بلکه رشد و بقای کسب وکارها را افزایش می دهد.
۱۵.

شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی هویت جنسیتی برند با در نظر گرفتن جامعه مصرف کننده با روش FCM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برند هویت جنسیتی برند نقشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۵
کلید مدیریت و توسعه برند، فهمیدن و شناخت این مسئله است که مشتریان به دنبال چه مزیت هایی هستند. در این بین توجه به مفهوم هویت جنسیتی برند و عوامل مؤثر در پیاده سازی آن (به عنوان راه حلی اساسی برای کسب رضایت مشتریان که امروزه متوقع تر از دیروز هستند و فقط به دنبال مزایای کارکردی نیستند، بلکه به دنبال مزایای ناملموسی نیز هستند) یک ضرورت است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی هویت جنسیتی برند و نیز با در نظر گرفتن جامعه مصرف کننده انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ روش آمیخته و بر مبنای پژوهش کیفی و کمّی، از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است که فلسفه پژوهشی قیاسی-استقرایی دارد. جامعه آماری پژوهش خبرگان (مدیران بازاریابی صنعت پوشاک) است که اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمّی پرسشنامه است که روایی و پایایی مصاحبه پژوهش با استفاده از روش روایی محتوایی، روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار تأیید و روایی و پایایی پرسشنامه پژوهش نیز با روایی محتوایی و بازآزمون سنجیده شده است. در پژوهش حاضر برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمّی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش مشتمل بر شناسایی عوامل موفقیت در پیاده سازی هویت جنسیتی برند به تفکیک جوامع مصرف و اولویت بندی آنهاست. در نتایج پژوهش تناسب ظاهر و سبک، روابط احساسی و عاطفی برند، جزئی نگری و دلبستگی به برند به عنوان مهم ترین عوامل موفقیت برند های زنانه و دریافت ارزش های مبتنی بر قدرت و پرستیژ، دریافت نهایت مطلوبیت، انگیزه های کاربردی و کلی نگری به عنوان مهم ترین عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی هویت جنسیتی برند در برند های مردانه شناسایی شد.    
۱۶.

تحلیل اثر سرمایه ساختاری سبز بر شهرت سازمانی با نقش میانجی نوآوری سبز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه ساختاری سبز نوآوری سبز شهرت سازمانی صنایع غذایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۷
سبز بودن یکی از موضوعات حساس و اساسی برای فعالیت شرکتها در دنیای پر از رقابت و محدودیتهای قانونی وعرفی بازار است که بتدریج همه حوزه ها از جمله منابع انسانی را دربخواهد گرفت. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر سرمایه ساختاری سبز بر شهرت سازمانی در صنعت مواد غذایی با توجه به نقش میانجی نوآوری سبز اجرا شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه سرمایه ساختاری سبز هوآنگ و کانگ (2011)، نوآوری سبز ژی و همکاران (2019) و شهرت سازمانی لوما-آهو (2008) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل شرکتهای بزرگ مواد غذایی ایران است که دارای تنوع محصولات بوده و در ارائه محصولات جدید پیشرو هستند و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی 200 شرکت انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد روابط مثبتی بین سرمایه ساختاری، نوآوری سبز و شهرت سازمانی وجود دارد. همچنین نوآوری سبز نقش میانجی بین سرمایه ساختاری سبز و شهرت سازمانی ایفا می کند. بنابراین تحقیق اثر سرمایه ساختاری سبز بر افزایش نوآوری سبز و شهرت سازمانی شرکتها در این صنعت را تایید می کند.
۱۷.

طراحی و اعتبارسنجی مدل عدم حساسیت سازمانی در سرمایه های انسانی (مطالعه موردی: شرکت ملی گاز استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی حسی سازمانی سرمایه های انسانی شرکت ملی گاز استان کرمانشاه طراحی مدل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
هدف: عدم حساسیت سازمانی (بی حسی سازمانی) نوعی میل به بی میلی و درک نکردن آگاهانه امور توسط کارکنان است که به دلیل انتظارات برآورده نشده در تفکر و رفتار آنان پدید می آید. هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی مدل بی حسی سازمانی در سرمایه های انسانی است. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق اکتشافی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری شامل خبرگان شرکت گاز استان کرمانشاه بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد ۱3 مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری داده ها انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از رویکرد داده بنیاد و نرم افزار مکس کیو دی اِی، همچنین، اعتبارسنجی مدل با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای صورت گرفته است. یافته ها: یافته ها شامل 367 کد، 77 مفهوم ، 24 مقوله فرعی، و 6 مقوله اصلی بودند که در قالب مدل ارائه و اعتبار مدل تأیید شد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از شناسایی مهم ترین عوامل علّی (بی عدالتی، عدم شایسته سالاری، مسائل اقتصادی، و اهمیت ندادن مدیر به رشد)، مداخله گر (الگوگیری، بی توجهی به علایق و نظرات، عوامل کاهنده موفقیت، و مسائل فراسازمانی)، زمینه ای (ویژگی های شخصی، نظام نامناسب تشویق و تنبیه، فرهنگ سازمانی، و اهداف متناقض)، پدیده محوری (کم کاری خاموش، بی اعتنایی، کرختی، و بی رغبتی سازمانی)، راهبردها (کاهش تعهد و مشارکت، مسائل روحی روانی منفی، اعتراض، و کاهش کمّیّت و کیفیت کار)، و پیامدهای بی حسی سازمانی (افزایش تخلف، کاهش بهره وری، بیزاری از کار و سازمان، و نارضایتی فراگیر) در سرمایه های انسانی شرکت ملی گاز استان کرمانشاهافزایش تخلف، کاهش بهره وری، بیزاری از کار و سازمان، و نارضایتی فراگیربودند.
۱۸.

ارائه ی الگوی مربی گری معکوس در کسب و کارهای نوپا با رویکرد بهبود شکاف مهارتی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مربی گری معکوس بهبود شکاف مهارتی کسب و کارهای نوپا منابع انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۶۹
در عصر حاضر، منابع انسانی جزء لاینفک سازمان ها، کسب و کارها و صنایع مختلف در مسیر دستیابی به اهداف می باشد که با توجه به توسعه ی بخش کسب و کارهای نوپا و اینترنتی، رقابت در این عرصه با توجه به شرایط پرتلاطم محیطی افزون شده است و نیاز است تا این گونه کسب و کارها نسبت به تطبیق سازی، هماهنگ سازی و همگام سازی کارکنان با آخرین سطح مهارت ها، نوآوری ها و تکنولوژی های موجود بین المللی و کاهش سطح شکاف مهارتی کارکنان اقدام نمایند که یکی از ابزارها و تکنیک های ارائه ی شده جهت تسریع و تسهیل این مهم، مربی گری معکوس است. در همین راستا، مقاله حاضر با هدف ارائه ی الگوی مربی گری معکوس در کسب و کارهای نوپا با رویکرد بهبود شکاف مهارتی منابع انسانی انجام شده است. از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی به طور ویژه روش نظریه ی داده بنیاد بکار برده شده است. ابتدا محقق نسبت به تهیه پروتکل مصاحبه بر اساس ابعاد و مؤلفه های به دست آمده از مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق اقدام نمود و سپس از طریق روش نظریه ی داده بنیاد، نسبت به مصاحبه با 15 نفر از مدیران، کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهای نوپا که به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند، اقدام نمود. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای علّی شامل تمهیدات مدیریتی و سازمانی؛ متغیرهای زمینه ای شامل توسعه زیرساخت های اطلاعاتی و ارتباطی و تحلیل استراتژیک فضای کسب و کار؛ متغیرهای محوری شامل مقوله های مربی گری بهبود شکاف مهارتی؛ متغیرهای مداخله گر شامل مقوله-ی محرّک های ایجابی، محرّک های کنترل کننده و محرّک های سلبی؛ متغیرهای راهبردی شامل خلاقیت آفرینی فردی، عدالت گستری و نفی تبعیض، مشارکت محوری در سازمان و مدیریت دانش سازمانی می باشد و متغیرهای پیامدساز شامل مسلّح شدن به کارکنان خلاق، مجهز شدن به سیستم های کارآمد و امن و تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده می باشد.
۱۹.

ارائه مدل شکل گیری پدیده سبزشویی برند با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبزشویی بازاریابی سبز ادعای سبز فریب کاری ارتباطات بازاریابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۸۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف ترسیم مدل شکل گیری پدیده سبزشویی برند و با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری اجرا شد. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی است. پارادایم آن استقرایی، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش اکتشافی متوالی است. روش: جامعه آماری پژوهش، استادان مدیریت بازاریابی دانشگاه های کشور بودند که بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر از آن ها برای مصاحبه و کسب داده های لازم برای پژوهش انتخاب شد. در بخش کیفی، برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپا کوهن به تأیید رسید. داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزار اطلس تی کدگذاری، دسته بندی و تجزیه وتحلیل شدند و بدین ترتیب، مؤلفه های سبزشویی برند شناسایی شد. در بخش کمّی از پرسش نامه مقایسه زوجی و رویکرد ساختاری تفسیری، برای جمع آوری داده ها استفاده شد که روایی و پایایی آن از طریق روایی محتوایی و بازآزمایی به تأیید رسید و با استفاده از روش ساختاری تفسیری، مدل سبزشویی برند ترسیم شد. یافته ها: از آنجا که پژوهش حاضر از نوع اکتشافی متوالی است، پس از مصاحبه با خبرگان و تحلیل آن ها، مؤلفه های سبزشویی شناسایی شد. در ادامه، این مؤلفه ها در قالب پرسش نامه خبره که برای رویکرد ساختاری تفسیری به کار می رود، در میان اعضای نمونه توزیع شد و خبرگان با پاسخ به آن، ارتباط میان شاخص ها و مؤلفه های سبزشویی برند را مشخص کردند و در نهایت، مدل شکل گیری پدیده سبزشویی برند خلق شد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که شرکت ها به منظور دستیابی به منابع مالی (سودآوری)، برای متقاعدکردن ذی نفعان خود، از رویکرد سبزشویی برند بهره می برند. این شرکت ها با هدف جلب توجه ذی نفعان مختلف و همچنین، رسیدن به منافع بالقوه ناشی از عملکرد مالی و کسب شهرت در میان عموم، خود را به عنوان شرکت های سبز معرفی می کنند، در صورتی که در عمل، مسائل زیست محیطی را رعایت نمی کنند. در واقع، شرکت ها تلاش می کنند که با استفاده از سبزشویی و نمایش اَعمال نمادین با ذی نفعان روابط قابل اعتمادی برقرار کنند تا با کسب شهرت، به هدف اصلی خود که همان به دست آوردن سود بیشتر است، نائل شوند. به نوعی کسب سود، مهم ترین آرمان و هدف آن هاست و برای دستیابی به آن، اَعمال فریب کارانه را به راحتی انجام می دهند. شایان ذکر است که در نهایت، به کمک رویکرد ساختاری تفسیری، شاخص ها و مؤلفه های سبزشویی برند، در قالب یک مدل پنج سطحی ترسیم شد. نتایج نشان داد که شست وشوی برند در درازمدت، در نهایت به عملکرد ضعیف و کاهش ارزش شرکت منجر خواهد شد.
۲۰.

شناسایی و تبیین اثرگذارترین و اثرپذیرترین مولفه های مؤثر بر رهبری چابک در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۶۰
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین اثرگذارترین و اثرپذیرترین مولفه های مؤثر بر سبک رهبری چابک انجام گرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی در پارادایم استقرایی است که از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مدیران شرکت های دانش بنیان در استان لرستان هستند که 30 نفر از خبرگان آنها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در بخش کیفی برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپای- کوهن تایید شد و داده ها با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و روش کدگذاری تحلیل و عوامل مؤثر بر سبک رهبری چابک شناسایی شدند. در بخش کمی برای گردآوری داده ها از پرسشنامه مقایسه زوجی استفاده شد. روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تایید شد و با استفاده از روش دیمتل فازی اثرگذارترین و اثرپذیرترین مولفه های مؤثر بر سبک رهبری چابک شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که مولفه های انعطاف پذیری بالا، مهارت های ارتباطی بالا، ریسک پذیر و آینده نگر بودن اثرگذارترین و مولفه های خوش رو و گشاده رو بودن، روابط اجتماعی قوی و تفکر خلاقانه اثرپذیرترین مولفه های مؤثر بر سبک رهبری چابک می باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان