علیرضا سلیمانی مقدم

علیرضا سلیمانی مقدم

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مقایسه ساخت نحوی و ترتیب خطی مقوله های تصریفی فعل در زبان فارسی از منظر صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صرف توزیعی حرکت پسانحوی جایگاه خطی مقوله تصریفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۱۷۴
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر، جایگاه نحوی و جایگاه خطی مقوله های تصریفی در ترکیب های فعلی زبان فارسی را در چارچوب نظریه صرف توزیعیِ هله و مارانتز (1993) بررسی و مقایسه کرده است. ابتدا جایگاه سلسله مراتبی نحوی مقوله های صرفی در زبان فارسی براساس آنچه طالقانی (2008) پیشنهاد کرده و جایگاه خطی آن ها با استناد به روش پیشنهادی امبیک (2015) برای خطی شدن سازه ها، درنظر گرفته شده است؛ سپس از رهگذر فرایندهای پسانحوی مانند «حرکت روبه پایین» و «جابه جایی موضعی» در چارچوب رویکرد صرف توزیعی، به تبیین آن ها پرداخته شد. یافته های پژوهش بیان گر عدم انطباق بین ساخت نحوی و ساخت خطی مقوله های تصریفی در ترکیب های فعلی زبان فارسی است؛ همچنین در هر سه زمان گذشته، حال ساده و حال کامل و همچنین ترکیب فعلی با فعل وجهی، تکواژ «نفی» پس از بازنمونِ نحوی و پیش از درج واژه، «حرکت روبه پایین» به «فعل اصلی» و در برخی موارد به تکواژ «نمود» دارد. حرکت آن برای پیوستن به فعل اصلی از روی گره های «زمان» و «نمود» و برای پیوستن به گره «نمود» از روی گره «زمان» است. به طور کلّی تکواژ «نفی» نسبت به سایر تکواژها در دو ساخت نحوی و ساخت خطی از عدم انطباق بیشتری برخوردار است. این تکواژ در مرحله پسانحوی برای پیوستن به «فعل اصلی» و در برخی موارد به «نمود» و «فعل کمکی» و سرانجام پیشوندشدن به آن ها «حرکت روبه پایین» دارد.
۲.

مجهول در زبان فارسی از منظر صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صرف توزیعی کم مشخص بودگی واژگان گرا وجه وصفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۴۵۹
در مقاله توصیفی تحلیلی حاضر، ساخت های موسوم به مجهول ِزبان فارسی را در چارچوب رویکرد صرف توزیعی ( Halle & Marantz , 1993 )، رویکردی غیر واژگان گرا که ساخت تمام واحدهای غیر بسیط را به تنها حوزه زایای دستور، یعنی نحو می سپارد از منظر تعامل نحو و معنا، با تمرکز بر دیدگاه امبیک ( 2004 )، بررسی می کنیم. از آنجا که مجهول های فعلی و صفتیِ زبان فارسی، جملگی غیر بسیط اند؛ لذا در رویکرد حاضر، خلاف پژوهش های پیشین در ساخت مجهول، با قواعد نحوی یکسان توصیف و تبیین می شوند و تفاوت آن ها به جایگاه های متفاوتِ ادغام هسته نمود (بالا یا پایین گروه فعلی) نسبت داده می شود. همچنین، با استناد به شواهد تعبیری و زبانی، چون برخی وجه های وصفی واحد (گداخته، بسته و آراسته)، در ترکیب « اسم مفعول + شدن»، هم تعبیر رخداد و هم تعبیر رخدادِ نتیجه ای دارند؛ بنابراین، نوع دیگری از مجهول صفتی، یعنی «نتیجه ای» را در زبان فارسی معرفی می کنیم و مشخصه های نحوی آن را در چارچوب صرف توزیعی نشان می دهیم. دلیل چنین تفاوت تعبیری، کاربرد دوگانه فعل «شدن»، به عنوان فعل کمکی در ساخت رخدادی و فعل ربطی یا عملگرِ «شدن» به تعبیر امبیک ( 2004 ) در ساخت نتیجه ای است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان