مهدی جمشیدی

مهدی جمشیدی

مدرک تحصیلی: استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

هستی شناسی اجتماعی در تفکر علامه شهید مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ساختارهای اجتماعی انسان شناسی دینی سازوکار علی هستی شناسی اجتماعی کنش گران اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۰۷۲
هدف اصلی این مقاله، ارائهٔ یک تحلیل ساختاریافته و منظومه وار از نظریات پراکندهٔ استاد مطهری دربارهٔ «هستی شناسی اجتماعی» است. هستی شناسی اجتماعی (بحث فلسفی در قلمرو مبادی و مبانی هستی شناختی علم اجتماعی)، یکی از موضوعات عمدهٔ فلسفهٔ علم اجتماعی است. به این ترتیب، پرسش اصلی مقالهٔ پیش رو این است که آیت الله مطهری چه پاسخ هایی به مسائل هستی شناختی «فلسفهٔ علم اجتماعی» داده است؟ از میان مباحث مربوط به بحث هستی شناسی اجتماعی، چهار مقولهٔ بنیادی مطالعه شده است: «انسان شناسی اجتماعی»؛ «هویت پژوهی فلسفی جامعه»؛ و «علیّت در جهان اجتماعی» و «مضمون دگرگونی های اجتماعی». در بخش انسان شناسی اجتماعی مشخص شده باورمندی به گونه ای خاص از معانی ذهنی در کنشگران اجتماعی و هویت مندی پیشااجتماعی، تأثیر عمیقی بر تبیین اجتماعی می نهد. در بخش دوم مقاله، ثابت شده که علامه مطهری برای جامعه، «وجود حقیقی» قائل است؛ اما در عین حال، فرد را مستحیل در جامعه نمی انگارد و برای فرد، «استقلال نسبی» از ساختارهای اجتماعی را می پذیرد. در بخش «علیّت در جهان اجتماعی» گفته می شود که از نظر آیت الله، در جهان اجتماعی، رابطهٔ علیت وجود دارد، اما علل، محدود به علل مادّی نیست؛ بلکه «علل معنوی و غیرمادّی» نیز در تحولات اجتماعی، مدخلیت دارند. در بخش پایانی نیز آمده است که آیت الله شهید، برای پاره ای از «دگرگونی های اجتماعی»، هویتی از نوع نزاع حق و باطل قائل شده است.
۲.

موانع فرهنگی فرا روی تولید علوم انسانی اسلامی

۳.

چالش با سیطره غربگرایی

۶.

ماهیت رهبری امام خمینی در نظریه علامه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت مرجعیت روحانیت رهبری کاریزمایی کنش عاطفی خود معیار انگاری فرهنگ اسلامی ـ شیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۰ تعداد دانلود : ۹۳۰
مقاله در پی اثبات این است که رهبری امام خمینی، مبتنی بر نظریه رهبری کاریزمایی «ماکس وبر» نیست، بلکه از الگوی نظری دیگری نشئت گرفته است که در این بحث با تکیه بر آرای علامه مطهری بیان شده است. در بخش اول، ماهیت رهبری پیامبران الهی در پرتو ابطال نظریه رهبری کاریزمایی روشن شده است. در بخش دوم نیز، ماهیت رهبری امام خمینی در قالب شناخت علل گراییدن توده های مردم به ایشان بیان شده است. در پایان نیز علت اصلی گرایش مردم ایران به امام خمینی، انطباق و اتصال ایشان با فرهنگ اسلامی ـ شیعی و نه ویژگیهای فردی و خودبنیاد وی بیان شده است.
۱۳.

امکان و دلالت های مدخلیّت «اسلام» در شکل گیری «انقلاب اجتماعی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکولاریسم انقلاب اسلامی ایران اسلام سیاسی امام خمینی (ره) تجدد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۱ تعداد دانلود : ۴۲۸
در این مقاله، یکی از روایت ها و خوانش های متجدّدانه از انقلاب اسلامی ایران و فاعلیّت امام خمینی(ره) در آن، نقد و ابطال شده است. در بخش نخست، اشکال ناسازگاری دو مفهوم «اسلام» و «انقلاب» حلّ شده که مشتمل بر سه بحث است: عدم اجتماع «اسلام» و «انقلاب» به دلیل تعلّق آن ها به دو جهان معنایی متفاوت، محافظه کاری اسلام و نیروهای اجتماعی آن و ساختارگرایی قدسی مآبِ برخاسته از باور به قضا و قدر. آن گاه اشکال منشأ و ماهیّت گفتمان «اسلامی سیاسی» بررسی شده است. پرسش اصلی مقاله این است که آیا برداشت های متجدّدانه و مبتنی بر علوم انسانیِ سکولار، از دو مفهوم انقلاب و اسلام سیاسی، با آن چه که در انقلاب اسلامی و تفکّر و عمل امام خمینی محقق شده است، تناسب و تطابق دارد؟ در چارچوب تحلیل های نظری و تجربی، این نتیجه حاصل شده است که مطالعه انقلاب اسلامی و فاعلیّت سیاسی امام خمینی در قالب رویکردهای تجدّدی، موجبات تحریف حقیقت و ماهیّت انقلاب اسلامی را فراهم می کند.
۱۴.

معنای «علم اجتماعی اسلامی» از چشم انداز مرتضی مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم اجتماعی اسلامی مبادی روش موضوع فرضیه غایت مسئله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۲۳۲
در این مقاله، تلاش شده در میان تلقّی ها و تفسیرهای متفاوتی که علم اجتماعی اسلامی وجود دارد، معنای علم اجتماعی اسلامی از چشم انداز مرتضی مطهری، کشف و مشخّص شود. در این راستا، معنا و مفهوم علم اجتماعی اسلامی از زوایه نگاه مطهری، شرح داده شده است، به طوری که در یک برداشت، او چهار تعبیر از مفهوم علوم اسلامی، مبتنی بر معیارهای موضوع و غایت و نظریه پرداز، ارائه کرده است؛ و در برداشتی دیگر، می نویسد اسلام با علم اجتماعی، دو نوع پیوند دارد: یکی پیوند مستقیم، از آن جهت که اسلام، یک سلسله معارف نظری و احکام عملی درباره جهان اجتماعی دارد، دیگری پیوند غیرمستقیم از طریق توصیه های اخلاقی همچون امانت، عفت، عدالت، احسان و ایثار. برداشت دیگر او، در این عبارت نهفته است که می نویسد اسلام، یک مکتب جامعه شناختی نیست؛ چون در کتاب آسمانی اسلام، هیچ مطلب اجتماعی در لفافه اصطلاحات رایج جامعه شناختی و با زبان معمول آن و در چارچوب تقسیم بندی های مرسوم، بیان نشده است، امّا در عین حال، «مسائل زیاد»ی از علم اجتماعی، به طور کامل، قابل استنباط و استخراج از قرآن کریم است.
۱۵.

مسئله های بنیادین فرهنگ اسلامی در اندیشه آیت الله خامنه ای

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرهنگ فرهنگ اسلامی آیت الله خامنه ای امکان و معناداری مطلوبیت و حقانیت کارآمدی و توانمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۱۸۳
«فرهنگ اسلامی» به عنوان یک واقعیت اجتماعی کلان و پهن دامنه، سلسله ای از مسئله ها را در درون خویش می پروراند که جنس نظری یا عملی دارند. در این میان، برخی از مسئله ها هستند که خصوصیت «بنیادین» و «اساسی» دارند و دیگر مسئله ها، به نوعی بر آنها مترتّب می شوند. در این مقاله، هدف این است که در چهارچوب اندیشه فرهنگی آیت الله خامنه ای، به سه مسئله اساسی پرداخته شود: «امکان و معناداری فرهنگ اسلامی»؛ «مطلوبیت و حقانیت فرهنگ اسلامی» و «کارآمدی و توانمندی فرهنگ اسلامی». پرسش اصلی نیز این است که آیت الله خامنه ای به مسئله های بنیادین فرهنگ اسلامی، چه پاسخ هایی داده است؟ برای این منظور، از روش «تحلیل محتوای کیفی» استفاده شده است؛ به گونه ای که ابتدا برپایه تحلیل منطقی، سه دسته مسئله به عنوان مقوله های مفهومی، شناسایی شده اند و آن گاه از طریقِ مطالعه کتابخانه ای، محتواهای متناسب با هریک، گردآوری و بر اساس تحلیل کیفی روایت گردیده اند. این مقاله نشان می دهد که در اندیشه آیت الله خامنه ای، اولاً فرهنگ اسلامی مقوله ای است «معنادار» و اسلام یک «فرهنگ مستقل» را عرضه کرده است؛ ثانیاً فرهنگ اسلامی دارای «فضیلت» و «برتری» نسبت به فرهنگ های دیگر است و نظریه نسبیت فرهنگی را نمی توان بر فرهنگ اسلامی تطبیق داد؛ ثالثاً تجربه های تاریخی، سرشار از نمونه های «کارآمدی» و «توانمندی» این فرهنگ در عرصه عینی و زندگی روزمره اند (نتیجه).
۱۷.

علمِ اجتماعیِ اسلامی به مثابهِ اقتضای جهانِ معنایی انقلابِ اسلامی (براساسِ بازسازی برداشتِ مرتضی مطهری)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم اجتماعی سکولار علم اجتماعی اسلامی جهان معنایی انقلاب اسلامی توحید استقلال علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۱۴
در این مقاله، تلاش شده تا ضرورت و بایستگی ایجادِ رهیافتِ علمِ اجتماعیِ اسلامی از منظرِ جهانِ معنایی برخاسته از انقلابِ اسلامی، و براساس بازسازی برداشتِ مرتضی مطهری از مناسباتِ این دو با یکدیگر توضیح داده شود. از لحاظِ معرفتی و فرهنگی، انقلابِ اسلامی را باید چنان نقطه عطف شمرد که جامعه ایران را در مسیرِ تاریخی متفاوتی قرار داد. این واقعیت، موجب می شود که انقلابِ اسلامی در راستای فهم و طرّاحی جامعه، از علمِ اجتماعی تجدُّدی استفاده نکند. پرسشِ اصلی این است که در اندیشه مطهری، بایستگی علمِ اجتماعیِ اسلامی از منظرِ جهانِ معنایی برخاسته از انقلابِ اسلامی چیست؟ برای حلّ این مسئله، با روشِ تحلیلِ محتوای کیفی به مطالعه نوشته های مطهری پرداخته شده است. در نهایت، به این نتیجه دست یافتیم که چرایی تولیدِ علمِ اجتماعیِ اسلامی، به سه امر بازمی گردد: «دستیابی به حدّ نصابِ توحیدِ اسلامی»، «صیانت از استقلالِ جهانِ معرفتی و اجتماعی خویش»، و «عجزِ علمِ اجتماعیِ سکولار از فهمِ واقعیت های اجتماعی ما».
۱۸.

مناسبات «فرهنگ اسلامی» با «علوم انسانی» در تفکر آیت الله مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرهنگ اسلامی علوم انسانی اسلامی نظریه به هم آمیختگی نسبی فطرت الهی انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۳۰۵
مقاله حاضر به این سوال می پردازد که در رهیافت نظریِ آیت الله استاد شهید مرتضی مطهری، میان فرهنگ و علوم انسانی چه نوع مناسباتی برقرار است؟ برای این منظور، ابتدا دو مفهوم اساسی فرهنگ و علوم انسانی براساس دیدگاه های مطهری تعریف شده و خصایص و مؤلفه های هر یک مشخص شده اند. آنگاه نظریه مطهری درباره مناسبات فرهنگ و علوم انسانی تقریر شده که دربردارنده چهار بخش زیر است: به هم آمیختگیِ نسبیِ فرهنگ و علوم انسانی، فرهنگ اسلامی و علوم انسانی، حلّ معضله نسبیت در فرض مدخلیّت فرهنگ اسلامی در علوم انسانی و چگونگی تعامل مسلمانان با فرهنگ و علوم انسانیِ بیگانه. در نهایت این نتیجه به دست آمد که مدخلیّتِ قهری و حتمی فرهنگ در علوم انسانی، به صورت «موجبه جزئیّه» است نه موجبه کلیّه؛ یعنی چنین نیست که همه قضایای علوم انسانی، متأثر از فرهنگِ محیط بر آن باشند، بلکه در این میان، قضایای «تجربی» و «عقلی» محض نیز وجود دارند که فرافرهنگی اند. از سوی دیگر برخلاف تصور شایع، همه گونه های فرهنگ، «نسبی» و «غیرواقع نما» نیستند، بلکه فرضِ وجود فرهنگِ «مطلق» و «عام» که گزاره هایش «استدلال پذیر» باشد، موجّه است و «فرهنگ اسلامی» از این نوع است. در نهایت، با مدخلیّت و فعلیت یافتن فرهنگ اسلامی در علوم انسانی، «علوم انسانیِ اسلامی» شکل می گیرد.
۲۰.

دلایل مرتضی مطهری درباره معناداری علم اجتماعی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسلام علم اجتماعی علم اجتماعی اسلامی بی معناانگاری علم اجتماعی سکولار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: هدف از نگارش این مقاله، بازسازی و صورت بندی دلایل مرتضی مطهری درباره معناداری علم اجتماعی اسلامی بود. بر این اساس، هم نظر اثباتی و مستقل وی بیان شده است و هم گفته های نفی ای و انتقادی دیگران پاسخ داده شده اند. روش: گردآوری داده های این مقاله، متن مدار بود و در مرحله تحلیل داده ها نیز روش استنباطی و استنتاجی مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی به کار گرفته شد. یافته ها: نقدهای مرتضی مطهری به بی معناانگاری علم اجتماعی اسلامی عبارتند از: اکثری انگاری مضمونهای اجتماعی اسلام، متداخل انگاری غایت اسلام با علم اجتماعی، همساز انگاری منطق معرفتی اسلام با علم اجتماعی، عدم نسبی انگاری معرفت اسلامی و آمیخته انگاری تعلیل اسلامی با علم اجتماعی. نتیجه گیری: اولاً، علم اجتماعی اسلامی از لحاظ نقلی و درون دینی، موجّه است و اسلام دارای چنین پیوندی با علم اجتماعی است؛ ثانیاً، از لحاظ عقلی و برون دینی نیز مانع ابطال کننده ای در برابر معقولیت علم اجتماعی اسلامی وجود ندارد؛ ثالثاً، علم اجتماعی اسلامی افزون بر امکان و معناداری، ضروری و بایسته است و ما باید در پی نظریه پردازی درباره آن باشیم.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان