« «جامعه اطلاعاتی» امروز دیگر به مدد نشستها و سمینارهای ملی و منطقهای و پوشش مناسب خبری آنها توسط سازمانهای اطلاعرسانی رسانهای کشور ، برای قاطبه هموطنان و بسیاری از فارسیزبانان مفهومی آشنا محسوب میشود. آنقدر که هر روزنامه و مجلهای (از مجلات فنی ـ تخصصی گرفته تا نشریات عامهپسند و به اصطلاح زرد) را ورق بزنید، بعید است به مطلبی در اینباره برنخورید. این البته برای یک رشته علمی یا یک حوزه پژوهش تخصصی، هم خوب است و هم بد. خوب است چون از یکسو توجه سیاستمداران را جلب میکند و از سوی دیگر افکار عمومی را نهتنها پذیرای صرف بودجه در آن زمینه میسازد، که این امر را به خواسته ایشان بدل میکند؛ و بد است چون از فرط تکرار و راهیافتن به زبان عامه باعث بیمیلی و حتی پرهیز پژوهشگران میشود، و اذهان را آنقدر خسته و ملول میسازد که دیگر توجهی را برنمیانگیزد و در نتیجه هم پشتوانه افکار عمومی را از دست میدهد و هم حساسیت اولیای امور را و بدین ترتیب، پر واضح و آشکار و حتی بدیهی است که دیگر هیچ آدم عاقلی هم پیدا نمیشود که برای چیزی که همه فکر میکنند همه چیزش را میدانند، ذرهای هزینه کند . اما به رغم این همه هیاهو، هنوز کمتر پژوهش جدی و قابل قبولی در این زمینه انجام گرفته یا به زبان فارسی منتشر شده است. این کاستی البته خاص ایران نیست، که تا حدودی عارضهای جهانی است در هر حال کتاب حاضر در این وانفسا، چه به اعتبار عنوان پرطمطراقش (که ناشر را واداشته تا آن را ذیل مجموعه «مطالعات راهبردی» دستهبندی نماید)، چه به اعتبار نویسندهاش، و چه به اعتبار ناشرش که از دو سو به مراکز پژوهشی و دانشگاهی نسب میبرد، در خواننده انتظارات زیادی ایجاد میکند. در این نوشته پس از معرفی اجمالی کتاب به ارزیابی همین نکته میپردازیم که تا چه پایه در برآوردن چنان انتظاراتی موفق بوده است .