هدف پژوهش، مدل یابی ارتباط استرس و اختلال خوردن با میانجی گری معنای زندگی و اجتناب تجربی بود. روش تحقیق توصیفی از نوع مدل های ساختاری همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه فردوسی مشهد در سال 98 می باشد. از بین شاغلین به تحصیل با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 387 نفر انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های استاندارد نگرش به خوردن (گارنر و همکاران، 1979)، اجتناب تجربی چندبعدی (گامز و همکاران، 2011)، معنای زندگی (استگر و شین، 2010) و ارزیابی استرس دانشجویی (راس، نایبلینگ و هکرت، 1999) را تکمیل نمودند. داده ها با نرم افزار SPSS-23 و AMOS-23 تجزیه و تحلیل شد. سطح معنی داری در تحلیل مدل اثر کامل و مدل اثر میانجی کوچکتر از 01/0 بدست آمد. نتایج تحلیل مدل اثر کامل نشان داد که متغیر استرس به صورت مستقیم و در جهت مثبت با متغیر اختلال خوردن ارتباط دارد. تحلیل مدل اثر میانجی نشان داد در ارتباط بین استرس و اختلال خوردن، اجتناب تجربی در جهت مثبت به صورت جزئی و معنای زندگی در جهت منفی به صورت جزئی میانجی گری می کنند. این پژوهش علاوه بر مفهوم سازی اختلال خوردن، رابطه استرس با اختلال خوردن را نشان داد و نقش اجتناب تجربی و معنای زندگی را به عنوان دو عامل زمینه ساز و تداوم بخش که باید در درمان این اختلال در نظر گرفته شوند، آشکار ساخت.