پژوهشها در زمینه مرگ و احوال دم مرگ (NDE) به سالهای نخستین قرن بیستم میلادی باز میگردد. در زمینه مراحل تجربه نزدیک مرگ، نه مرحله استخراج شده است که عبارتند از:احساس آرامش، احساس سروصدا، تجربه خروج از جسم، تجربه عبور از تونل تاریک، ملاقات با اشخاص نورانی، مواجهه با موجودی مقدس و درخشان، مرور زندگی، وصول به مرز یا مانع و بازگشت. در آموزههای عرفانی و برخی اقوال موجود در کتابهای عرفانی نیز برخی عارفان و صوفیان از تجربههایی سخن گفتهاند و آنها را حاصل جدایی نفس از بدن و یا کم شدن ارتباط این دو میدانند. از جمله این دست تجربهها، تجربه خلع و لبس بدن است. در واقع، برابر آموزههای عارفان، مشاهده امورغیبی و یا بسیاری از تجربههای عارفانه، به جدایی نفس از بدن نیازی ندارد و تنها با تضعیف جنبههای جسمانی و تقویت قوای روحانی، انسان میتواند برخی امور را که برای عموم انسانها مشاهده پذیر نیست، ببیند. این امر برای عارفان، با طی مسیری خاص و تحمل ریاضتها تعریف میشود. در مجموع بین تجربههای عرفانی مرگ و تجربههای نزدیک مرگ، شباهتها و تفاوتهای مهمی وجود دارد.