آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۵

چکیده

هدف: هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی مؤلفه های جذب و دانش آموختگان مدیریت آموزش عالی در نظام حکمرانی آموزش عالی در ایران بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر آمیخته (کیفی و کمی) است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، مدیران گروه علوم تربیتی، استادان و خبرگان آموزش عالی و در بخش کمی، مدیران گروه علوم تربیتی و استادان گروه علوم تربیتی دانشگاه های دولتی ایران بوده است. در بخش کیفی، 18 نفر با روش هدفمند و در بخش کمی، 155 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه های عمیق و غیرساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی، 92/. است. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش میکروسکوپی (تحلیل خرد) در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی و با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA2020 و در بخش کمی با استفاده از نرم افزار SPSS  و Smart PLS انجام گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که این مدل در قالب 27 مقوله اصلی و 95 متغیر شامل سیاست گذاری جذب و به کارگیری دانش آموختگان و طراحی چندبعدی نظام جذب به عنوان هسته یا مقوله اصلی مدل؛ متغیرهای علّی (عوامل سازمانی، عوامل فراسازمانی، آمادگی برای جذب و به کارگیری، شایستگی های درون فردی، شایستگی های شخصی و شایستگی های کارآفرینی)؛ متغیرهای زمینه ای (مسئولیت پذیری، زمینه کاری، اسناد بالادستی)؛ شرایط مداخله گر (فرهنگ سازمانی جذب، عدالت سازمانی جذب)؛ مقوله های راهبردی (نهادینه سازی سیستم مدیریت توانمندی های کارآفرینانه دانش آموختگان، طراحی فرایند مدیریت استعداد رفتار کارآفرینانه چندگانه و طراحی نظام تخصیص منابع) و درنهایت مقوله های پیامدی (اشتغال زایی، ارزش آفرینی و مزیت رقابتی چندگانه، ایجاد تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی) قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به اینکه دانشگاه مرکز ثقل کارآفرینی و فعالیت دانشجویان و دانش آموختگان متخصص است و در دانشگاه ها بهتر از هر جای دیگری می توان سیاست های جذب و اثرگذاری دانش آموختگان را تدوین کرد؛ بی توجهی به جذب و اثرگذاری آنها باعث بی انگیزگی دانشجویان و دانش آموختگان می شود. ازاین رو سزاوار است که در جذب دانش آموختگان بیشتر سرمایه گذاری شود.

Identifying the components of the model of recruitment and effectiveness of higher education management graduates in the governance system of higher education in Iran

Objective: The purpose of this research  is to identify the components of recruitment and graduates of higher education management in the higher education governance system of Iran. Methods: The method of the present study is mixed  of qualitative and quantitative method. The statistical population of the research in the qualitative section  included the managers of the Department of Educational Sciences, professors and experts of higher education and in the quantitative section, the managers of the Department of Educational Sciences and the professors of the Department of Educational Sciences of Iranian public universities. In the qualitative part, 18 people with targeted method and in the quantitative part, 155 people using Krejcie and Morgan table (1970) were chosen. Data collection tools in qualitative part included in-depth and unstructured interviews and in quantitative part, it was included researcher-made questionnaire with reliability coefficient, / 92. Data analysis was done in the qualitative part by using microscopic method (micro analysis) during three stages of open, central and selective coding and using MAXQDA2020 software and in the quantitative part using SPSS and Smart PLS software. Results: The findings of the research show that this model has 27 main categories and 95 variables, including the policy of recruiting and employing graduates and the multi-dimensional design of the recruitment system as the core or main category of the model; Causal variables (organizational factors, extra-organizational factors, preparation for recruitment and employment, intrapersonal competencies, personal competencies, and entrepreneurial competencies);  contextual variables (responsibility, work  field, upstream documents); Intervening conditions (organizational culture of recruitment, organizational justice of recruitment); Strategic categories (institutionalization of graduate entrepreneurial capabilities management system, design of multiple entrepreneurial behavior talent management process and resource allocation system design) and finally consequence categories (job creation, value creation and multiple competitive advantage, quality assurance in higher education system) were placed. Conclusion: Considering that the university is the central element of entrepreneurship and the activity of students and specialized graduates, and in universities, better than anywhere else, it is possible to formulate policies for attracting and influencing graduates; Ignoring their attraction and influence causes demotivation of students and graduates. Hence, it deserves to be invested in attracting more graduates.

تبلیغات