مطالعات برنامه ریزی آموزشی
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره 12 بهار و تابستان 1402 شماره 23 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل ارتقاء نظام آموزشی غیردولتی با تأکید بر آموزش هزاره سوم در مقطع ابتدائی می باشد.روش: روش پژوهش ترکیبی مبتنی بر تحقیق آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی استادان رشته مدیریت آموزشی و علوم تربیتی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، مدیران عالی و میانی در نظام آموزش و پرورش و صاحب نظران و کارشناسان و در بخش کمی، معلمان مدارس پسرانه و دخترانه مقطع ابتدائی در مناطق 19 گانه آموزش و پرورش تهران شامل 4724 معلم در 390 مدرسه (3319 کلاس) پسرانه و 4040 معلم در 353 مدرسه (2765 کلاس) دخترانه، به تعداد 8764 نفر بوده، در بخش کیفی با استفاده از روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری با 13 خبره، مصاحبه عمیق انجام و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته 124 گویه ای با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی در بین 368 نفر از نمونه ها توزیع گردید. داده های کیفی با تکنیک گرندد تئوری و داده های کمی با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی تحلیل گردید.یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که مدل پارادایمی دارای 30 مؤلفه (مفهوم) است. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی مؤلفه های مدل پژوهش، مورد تأیید واقع شدند.نتیجه گیری و پیشنهادات: درنتیجه نتایج بخش اولویت بندی هم، حاکی از اهمیت بیشتر «پیامد» و مؤلفه «جلب مشارکت عمومی» داشته است.نوآوری و اصالت: با عنایت به اهمیت موضوع و هم چنین، استفاده از چهار گام، بررسی مطالعات پیشین، کیفی، کمی و اولویت بندی در تدوین مدل تحقق، پژوهش حاضر از نوآوری مطلوبی برخوردار بوده و ایده های مناسبی را در اختیار محققان آینده قرار خواهد داد
بازاندیشی در برنامه ریزی دانشگاهی؛ تحلیل کیفی تجارب دانشجویان بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از رسالت های اساسی نظام آموزش عالی در جهان معاصر تضمین کیفیت خدمات در بخش های مختلف به طور اعم و طراحی برنامه ریزی های منسجم به طور اخص در پی نیل به پیشرفت همه جانبه برای ذی نفعان نظام آموزشی می باشد. لذا این پژوهش درصدد است که به بررسی چالش های برنامه ریزی دانشگاهی؛ برساخت تجارب دانشجویان بین ملل دانشگاه کردستان بپردازد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده ها کیفی است. روش انتخاب مشارکت کنندگان هدفمند و از نوع گلوله برفی بود. حجم مشارکت کنندگان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت که در نهایت به 15 نفر رسید. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با حداکثر تنوع انجام گرفت. در تحقیق حاضر پژوهشگران برای به دست آوردن روایی با ارائه مجدد مقولات توصیف شده توسط مصاحبه شونده دقت دسته بندی کُدگذاری ها را مورد بررسی قرار دادند. هم چنین برای به دست آوردن پایایی، پژوهشگران کُدهایی مختص هر مقوله بود، با کمک محققان دیگری ارزیابی شد. در نهایت پس از توافق بر سر آن ها، مقولات کُدگذاری شدند. جهت تجزیه و تحلیل مصاحبه های اجراء شده از روش اشتراوس کوربین (1967) استفاده شد.یافته ها: نتایج تحقیق منجر به شناسایی 5 چالش مهم برای دانشجویان شد. مهم ترین چالش ها عبارت بودند از: 1) چالش فرهنگی، 2) چالش مالی، 3) چالش زبان فارسی، 4) چالش قوانین و مقررات و 5) چالش فن آوری، تجهیزات و فضای آموزشی.این تحقیق پیشنهاد می کند در گام اول برای پذیرش دانشجویان خارجی، به استقرار کلیه فن آوری ها با بهترین و آخرین متد، در نظام آموزش عالی کشور توجه شود
تبیین مدل اثربخشی آموزش کارآفرینی بر توسعه توانمندی های کارآفرینانه با استفاده از مدل کرک پاتریک، مطالعه ای در بستر رشته معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزشی به عنوان یکی از عوامل مهم در حوزه برنامه ریزی آموزشی، بر اهمیت تبیین اثربخشی آموزش کارآفرینی با قبول تاثیرگذاری آن در توسعه توانمندی های کارآفرینانه در افراد بیش از پیش تاکید می کند. مقاله به تبیین سازوکار اثربخشی آموزش کارآفرینی بر اساس مدل ارزشیابی کرک پاتریک، به عنوان مهمترین مدل ارزشیابی یادگیری، درراستای تحق و توسعه توانمندی های کارآفرینانه، در بستر رشته معماری می پردازد. پژوهش در گروه پژوهش آمیخته ازنوع طرح اکتشافی متوالی قرار می گیرد. دربخش کیفی با استفاده از تحلیل محتوا، با مرور ادبیات موضوع و تدوین یک چارچوب نظری، به طبقه بندی انواع اثربخشی های آموزش کارآفرینی درتوسعه توانمندی کارافرینانه می پردازد، و در بخش کمی چگونگی توسعه توانمندی های کارآفرینانه در دانشجویان معماری ارزیابی می شود. جامعه آماری اساتید معماری سراسر کشور با تألیفات و سوابق پژوهشی مرتبط با حوزه معماری و کارآفرینی هستند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته، با طیف پنج درجه ای لیکرت،استفاده شدوباروش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و SMART PLS تجزیه وتحلیل شد. اعتبار داده ها از طریق خودبازبینی پژوهشگران و همسوسازی داده ها و اعتمادپذیری با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات تعیین شد. پایایی و روایی سازه در بخش کمی با توجه به آلفای کرونباخ بالای 0.7 و میانگین واریانس استخراج شده(AVE) 0.67 تایید شد. یافته ها حاکی ازطبقه بندی اثربخشی آموزش کارآفرینی برچهاربعدبینش، دانش، مهارت و کسب وکار؛ و توانمندی های کارآفرینانه درچهار مولفه فرصتگرایی، خلاقیت، نوآوری، و ارزش آفرینی می باشد. براساس نتایج، اثربخشی آموزش کارآفرینی در توسعه توانمندی های کارآفرینانه در افراد، به صورت یکسان عمل نمی کند. مدل پژوهش با ایجاد درکی اختصاصی از فرایند اثربخشی آموزش کارآفرینی، سیاستگذاران برنامه ریزی آموزشی را درجهت نیل به اهداف آموزشی خود یاری می رساند.
واکاوی آسیب های ناشی از تعدد نهادهای سیاست گذار در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه تصمیم گیری و برنامه ریزی در نظام آموزش عالی ایران به خوبی تعریف نشده است. ازاین رو، بین نهادهای سیاست گذار و تصمیم گیر نوعی عدم تفاهم در نگاه به مأموریت دانشگاه ها و حکمرانی در آموزش عالی مشاهده می شود. این شواهد، خود گواه متقنی بر موازی کاری و آشفتگی در حکمرانی و سیاست گذاری آموزش عالی ایران است؛ بنابراین پژوهش حاضر به دنبال واکاوی آسیب های ناشی از تعدد نهادهای سیاست گذار در نظام آموزش عالی ایران بود. در راستای دستیابی به هدف پژوهش، از رویکرد کیفی از نوع مطالعه موردی استفاده شد. مشارکت-کنندگان در پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و پژوهشگاهی کشور بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و همچنین اشباع نظری در یافته ها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل محتوای استقرایی استفاده شد. برای بررسی اعتبار یافته ها نیز از دو راهبرد؛ بررسی توسط مشارکت کننده در پژوهش و بررسی توسط همکار استفاده شد. یافته های به دست آمده از تحلیل محتوای استقرایی مصاحبه ها، حاکی از آن بود که آسیب های ناشی از تعدد نهادهای سیاست گذار در نظام آموزش عالی ایران درگرو موازی کاری بین نهادهای سیاست گذار به دلیل عدم مشخص بودن حدودوثغور در وظایف و مأموریت ها، نبود یک مرجع سیاست گذار واحد در نظام آموزش عالی کشور، حاکمیت جهت-گیری های سیاسی و حزبی در رویکردهای نهادهای سیاست گذار، عدم داشتن سیاست های بلندمدت در حوزه علم و فناوری در اثر بی ثباتی مدیریت ناشی از تغییر دولت ها و درنهایت اولویت منافع و سیاست های نهادی بر منافع و سیاست-های ملی است.
جهت گیری نظام آموزشی در مکان یابی واحدهای آموزشی شهرستان رودبار جنوب استان کرمان در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهت گیری نظام های آموزشی در حیطه مکان یابی واحدهای آموزشی یکی از عناصر مهم در فرایند برنامه ریزی آموزشی می باشد . هدف این پژوهش تعیین مولفه های اصلی جهت گیری نظام آموزشی، پیش بینی جمعیت دانش آموزی و مکان یابی واحدهای آموزشی بر اساس مولفه های ذکر شده بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و در پیش جمعیت جمعیت به شکل روند یابی بود . داده ها بااستفاده از شیو ه میدانی و با استفاده از سامانه همگام در آموزش و پرورش جمع آوری و داده ها در نرم افزار AUTOCADوARCGIS ایجاد و نقشه ها ی لازم استخراج شد. محدوده مورد مطالعه شهرستان رودبار جنوب استان کرمان بود.یافته های پژوهش نشان داد که در مصاحبه با یاران آموزشی و خبرگان مولفه های اصلی در جهت گیری برای مکان یابی، شعاع دسترسی، کاربری سازگاری با کاربری همجوار، تفکیک دوره اول از دوم ابتدایی، رشد جمعیت دانش اموزی در دوره دوم متوسطه، افزایش جمعیت لازم التعلیم در دوره اول و دوم متوسطه و افزایش دانش آموزان فنی و کاردانش نسبت به دوره نظری می باشد. همچنین جمعیت دانش آموزی در منطقه مذکور دوره ابتدایی تا 10 سال آینده با کاهش روبرو خواهد بود. در دوره متوسطه اول تا حدود سال 1405 با افزایش و بعد از آن تا پایان سال 1410 با کاهش جمعیت و در دوره متوسطه با افزایش نسبی جمعیت دانش آموزی مواجه خواهیم بود.
طراحی الگوی برند داخلی کارکرد پژوهش در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تدوین الگوی برند داخلی کارکرد پژوهش در دانشگاه بوده است.مطالعه از نوع پژوهش های کیفی بوده که با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد انجام شده است. در این راستا، پدیده محوری مطالعه فوق، عبارت از برند داخلی کارکرد پژوهش در دانشگاه، تعریف شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر اعضای هیأت علمی و معاونین پژوهشی دانشگاه ها بود، بنابراین تعداد مشارکت کنندگان با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند، شامل 13 نفر بودند که با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختمند در پژوهش مشارکت داشته اند. در این پژوهش تکنیک دلفی فازی به عنوان یکی از فنون تحلیل علمی برای دستیابی به اتفاق نظر میان اعضای پنل برای اعتباریابی مؤلفه ها و ابعاد الگوی برند داخلی کارکرد پژوهش به کاربرده شده است. پرسشنامه ای با بهره گیری از نتایج پژوهش های پیشین و یافته های نظریه داده بنیاد تدوین و برای 30 نفر از اعضای هیأت علمی ارسال شد. روش دلفی فازی در این پژوهش در مجموع در دو نوبت صورت گرفت.یافته های حاصل از این پژوهش در بردارنده 149 شاخص است که در قالب 9 بعد شامل: تصویر برند دانشگاه، مدیریت پویای دانش برند، ارزش های کلیدی، عوامل فردی و سازمانی، مکانیزم های برند، رهبری برندمحور ،فرآیندهای حمایتی، عملکرد برند محور، رفتار شهروندی و 17 مؤلفه فرعی شناسایی شدند. برای تجزیه و تحلیل و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های فرعی تکنیک TOPSIS FUZZY مورد استفاده قرار گرفت. از نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که مهم ترین عامل و مؤلفه در برند داخلی کارکرد پژوهش تصویر برند و ارزش های سازمانی دانشگاه است.
شناسایی مداخلات مؤثر برای موفقیت مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله شناسایی مداخلات مؤثر برای موفقیت مدیران مدارس شهر تهران است روش پژوهش کیفی و جامعه آماری شامل همه استادان رشته مدیریت آموزشی و نیزکلیه مدیران مدارس برتر در سال تحصیلی 1399-1398 شهر تهران بود. 8 نفر از استادان و 7 نفر از مدیران مدارس برتر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از آن ها مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته به عمل آمد؛ برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. برای اطمینان از روایی پژوهش، از بررسی توسط اعضاء (مصاحبه) و روش چند سویه نگری منابع داده ها و برای محاسبه پایاییِ کدگذاری های انجام شده، از روش های پایایی باز آزمون و پایایی توافق درون موضوعی (توافق بین دو کد گذار) استفاده گردید. در نتیجه این مطالعه؛ مداخلات مؤثر برای موفقیت مدیران مدارس شهر تهران شامل مؤلفه های شناخت یا تعیین مأموریت و رسالت و هدف و تدوین طرح و برنامه برای توسعه و پیشرفت مدرسه، مدیریت تفاوت ها، ارزشیابی و بازخورد، نظارت و راهنمایی و هدایت هوشمندانه، بکارگیری بهینه همکاران، شناخت و اجرای صحیح وظایف، نقش ها و مسئولیت ها و مدیریت چالش ها، مدیریت بهینه منابع، تقویت حس امنیت در مدرسه، حمایت از استقلال معلمان در تدریس، تلاش در جهت جذب و حفظ و حمایت و انگیزه دهی به معلمان با کیفیت و دانش آموزان، تلاش در جهت توانمند سازی خود و معلمان، شناسایی نیازها، مسائل و مشکلات مدرسه، دانش آموزان و معلمان و تلاش برای رفع آن ها، تلاش در جهت ایجاد آمادگی برای زندگی، اشتغال و ادامه تحصیل دانش آموزان، ایفای نقش رهبری می باشند.
مرور نظام مند عدالت آموزشی در ایران: مفهوم پردازی، چالش ها و شاخص ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر طی یک مرور نظام مند در صدد آن است تا با تمرکز بر سه رکن اساسی، تصویر جامعی از عدالت آموزشی در ایران ترسیم کند. رکن اول به مفهوم پردازی عدالت آموزشی می پردازد، رکن دوم، چالش ها و راهکارهای مطرح شده در این حوزه را مرور می کند و رکن سوم، دسته بندی شاخص هایی است که بر مبنای آنها می توان در مورد نصیب برابر یا نابرابر آموزش در ایران قضاوت کرد.روش شناسی: در فرایند انتخاب پژوهشها و نگارش گزارش از بیانیه ی پریزما و مدل مک درموت بهره گرفته شد و اطمینان حاصل گردید مقالاتی برای پژوهش انتخاب شوند که دادههای لازم برای پاسخ به سؤالات پژوهش را داشته باشند؛ لذا، در نهایت 23 پژوهش برای این منظور انتخاب گردید و بطور کلی روششناسی پژوهش مبتنی بر روش های کیفی مانند تحلیل محتوای کیفی، سندکاوی و مطالعهی کتابخانهای میباشد.یافته ها: مرور پژوهشها نشان میدهد که نشانگرها و شاخصهای به کار گرفته شده در پژوهش ها، پنج دستهی کلی را شامل میشوند. همچنین چالشهای مطرح شده پیرامون عدالت آموزشی در ایران را میتوان بر مبنای چهار مؤلفه یعنی؛ موجود بودن آموزش، دسترسی به آموزش، سازگاری و مقبولیت تعلیمات، دستهبندی کرد.نتیجه گیری و پیشنهادات: مطالعهی صورت گرفته حاکی از آن است که اغلب، مفهوم پردازی عمیقی از عدالت آموزشی صورت نپذیرفته است و عمده استنباطها از عدالت در آموزش مبتنی بر عدالت توزیعی است؛ لذا اینگونه تصور میشود که با تلفیق نظریههای مرتبط همچون نظریهی انتقادی نژاد، نظریه سرمایه اجتماعی، رویکرد قابلیت و نظریه سرمایه انسانی میتوان تعریف و مفهوم جامعتری از عدالت آموزشی ترسیم کرد.
بررسی توزیع فرصت های برابر آموزشی در دوره ی ابتدایی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش، مسئله توزیع فرصت های برابر آموزشی در مقطع ابتدایی دولتی استان گلستان را در سال تحصیلی 1401- 1400 مورد مطالعه قرار داده است. روش شناسی: روش پژوهش، مطالعه کاربردی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری جمعیت واجب التعلیم شهرستان های استان گلستان و نمونه برابر با جامعه بود. ابزار تحقیق چک لیستی شامل جمعیت واجب التعلیم، جمعیت ثبت نام شده، ساختمان های آموزشی و تعداد مدارس ابتدایی بود. داده های مورد نیاز این پژوهش از اداره کل آموزش و پرورش، اداره کل ثبت احوال و سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گلستان بدست آمد. جهت محاسبه برخورداری از فرصت های برابر آموزشی از منحنی لورنز و ضریب جینی، محاسبه فرصت های برابر جنسیتی از ضریب جنسیت (GPI) و جهت محاسبه فرصت های برابر در دسترسی به فضای آموزشی از ضریب بهره برداری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد ضریب جینی در تمامی پایه های دوره ابتدایی دولتی استان گلستان نزدیک به عدد صفر بوده، که نشان دهنده شدت نابرابری پایین در فرصت های آموزشی مقطع ابتدایی شهرستان های استان می باشد. در بخش محاسبه فرصت های برابر جنسیتی، یافته ها نشان داد که در شهرستان های (بندرترکمن و علی آباد) نابرابری جنسیتی به ضرر پسران، در شهرستان (بندرگز) نابرابری جنسیتی به ضرر دختران وجود دارد. همچنین در سایر شهرستان ها برابری جنسیتی در دسترسی به آموزش ابتدایی دولتی وجود داشت. در محاسبه فرصت های برابر در دسترسی به فضای آموزشی یافته ها نشان داد مقدار ضریب بهره برداری برای تمامی شهرستان ها بالاتر از 1، که نشان دهنده نابرابری در دسترسی به فضاهای آموزشی در تمامی مناطق شهری استان بود.
شناسایی چالش های نظام آموزش دوره متوسطه دوم و ارتباط آن با بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی چالش های نظام آموزشی دوره متوسطه و ارتباط آن با بازار کار و ارائه راهکار بود.این پژوهش با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه آماری متخصصان، مدیران آموزش و پرورش در کشور در حوزه ارتباط آموزش با بازار کار در سال 02-1401 بودند که 13 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه-گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مصاحبه نمیه ساختاریافته و بررسی اسناد موجود در زمینه موضوع پژوهش بود. نتایج چالش ها منجر به شناسایی 46 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده گردید که در قالب ۴ مضمون فراگیر شامل عوامل سازمانی (فرآیند یاددهی و یادگیری بی حاصل، ساختار ضعیف آیین نامه های هدایت تحصیلی شغلی، عدم نیازسنجی تحصیلی شغلی)؛ عوامل انسانی (مشکلات مربوط به مدیران، مشکلات مربوط به مشاوران، مشکلات مربوط به معلمان، مشکلات مربوط به والدین، مشکلات مربوط به دانش آموزان، مشکلات مربوط به برنامه ریزان آموزشی)؛ عوامل فراسازمانی (وجود شکاف آموزشی، بی عدالتی آموزشی، فقر اجتماعی فرهنگی) و عوامل اقتصادی و کالبدی (مشکلات مالی و زیرساختی) گردید. همچنین در بررسی راهکارها برای برطرف نمودن چالش های موجود 45 مضمون پایه و 13 مضمون سازمان دهنده شناسایی شد که در قالب 5 مضمون فراگیر شامل تدوین نقشه راه هدایت تحصیلی شغلی (بازنگری در قوانین آموزشی، آموزش مبتنی بر توانمندی عملی و کارآفرینی، برقراری ارتباط با گروه های مرجع)؛ بهبود فردی دانش آموزان (اکتشاف شغلی، بهبود خودپنداره دانش آموزان، بهبود مهارت های شناختی دانش آموزان، بهبود مهارت های اجتماعی ارتباطی)؛ بهبود کیفیت روش های آموزش و یادگیری (بهبود محتوای آموزشی، بهبود شیوه های تدریس)؛ تقویت اثربخشی بازیگران آموزشی (بهبود عملکرد معلمان، بهبود عملکرد مشاوران، بهبود عملکرد مدیران) و حمایت های دولتی (توسعه مالی و فیزیکی) شد.